بسمه تعالی کلاسِ درسِ عاشقی! باور نمی کنم که این #چشم و #گوش گذاشتن و آن #بخشیدن برای #مچ گرفتن باشد! می دانم #یگانه_عاشق گیتی تویی و کسی بهتر از تو #آداب_عشق_ورزی نمی داند! چه قدر عاشقانه برای بنده ات ظاهر سازی کرده ای! هزار هزار چشم و گوش گذاشته ای تا #زیبایی ها و #زشتی های رفتارش را یادداشت کنند، اما زشتی های #ضبط شده را #پاک می کنی...!!! این یعنی : آنقدر عاشقی که زمین و آسمان را بسیج کرده ای تا لحظه به لحظه #زیبایی های بنده را برایت بنویسند! چه قدر نگون بخت است آنکه در #معاشقه با تو #خیانت می کند! ادامه دارد..... 👇👇 @zarakhsh

بسمه تعالی. لبیک، وصال عاشقان. روا نیست #مرام عاشقانه تو را نپذیرم و از سر نهادن بر #شانه_های_عرش تو استنکاف نمایم! #حج، دعوت به معاشقه و #کعبه خانه عاشقان است! مرا هم یک روز به این ضیافت دعوت می کنی؟؟✈️🙏 گَرَم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم تو را من چشم در راهم....! @zarakhsh

بسمه تعالی #پیوندتان_مبارک.. سلامی به گرمی آفتاب دلنشین پاییز خدمت طلبه فاضل، هم پیاله کریم، برادر عزیز و نور چشمانم #علی_کیانی. اگر سینه ام را اهل معرفت بشکافند، به روشنی ندای فرخ باد یکایک سلول های آن را خواهند شنید. دستان باد صبا را می بوسم که چنین خبری ناب برایم آورد و این چنین گردش ایام را به کام ما شیرین ساخت. از خدای سبحان برایتان بهترین ها و کامل ترین ها را مسئلت می کنم، امیدوارم، تا بهشت و بلکه بعد از آن همسفر یک دیگر باشید. دست پر از مهر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها بر سرتان باد. یک شنبه 19 بهمن 1399. سعید لطیفی. @zarakhsh

🎙 #پادکست 🔸 علامه مصباح یزدی 🏴 به مناسبت چهلمین روز درگذشت علامه مصباح یزدی ره ✅ @Aminikhaah

بسمه تعالی. من پیشِتَم...! وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي #فَإِنِّي_قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ.. هرچند تفسیر قرآن، #دانش_کافی و #بینش_وافی می خواهد اما با #چراغ_تفکر و با #عصای_تدبر می توان از چشمه ی جوشان قرآن سیراب شد. تصویری دیدم که جمله #انّی_قریب ٌ را به شیوایی ترجمه کرده بود که این #شیوایی، #شیدایم ساخت! نوشته بود : مَن پیشِتَم...! اندکی به فکر فرو رفتم و با تک تک سلول های بدنم خدا را احساس کردم...! چه آثار گران قدری در باور این دو کلمه خوابیده است (من پیشتم..!) : 1.#خدا_حافظ_تنهایی : اگر باور کنیم که خدا کنار ماست، اگر #عالَم و #آدم بمیرند و یا به بیابانی بی آب و علف #تبعید مان کنند، هرگز احساس #تنهایی و #بی_کسی نخواهیم کرد. 2.#عصمت_نسبی...! اگر با همه وجود باور کنیم خدا پیش ماست، دیگر نه به #دام معصیت می افتیم و نه به #درّه شرمندگی.. 3.#ثبات_قدم... اگر #قلب همانند #مغز، باور کند که خدا در کنارش قدم میزند دیگر در مسیر #دفاع از #حقیقت زبان ها لال نمی شود، دست ها نمی لرزد و پا توقف نمی کند. 4.#دلی_آرام... اگر #عقل و #قلب بر حضور خدا اجماع کنند دیگر #قضاوت های نادرست، #تهمت های ناروا، #سوظن های خانمان سوز، بر سینه سنگینی نمی کند چراکه معشوق در کنار ما #حاضر و ناظر است و چه غم دارد آنکه تو امروز، #شاهد و فردا، #حاکم اش هستی! 5.#عبادت_سرزنده اگر #حجاب های دنیوی و #نقاب های نفسانی مانع تابش #خورشید_حق نشوند و بتوانیم خدا را #تنفس کنیم دیگر باید با عبادت های #بی_روح و تسبیح گفتن های #بی_مغز وداع کنیم. چه حرف هایی در همین دو کلمه خوابیده است... هیس 🤫 صدایی می‌شنوم! انگار می گوید : #من_پیشتم! @zarakhsh

بسمه تعالی التماس..... زمستان آن سال بسیار سرد شده بود و مدارس همگی #تعطیل شده بودند. سردی هوا دست به دست یخ بندان داده بود و زندگی را مختل ساخته بودند. روز ها #یخ می شکستیم و شب ها از زمین و آسمان برف و یخ #سبز ميشد! بد جور سرماخورده بودم!زنجیر چرخ را بستم و راهی #داروخانه شدم....به قدری هوا سرد بود که #پرنده در خیابان پر نمی زد! بادی #استخوان_سوز بی رحمانه می وزید وسرما به صغیر و کبیر رحم نمی کرد! ناگهان مردی با صورتی بسته خود را جلو ماشین انداخت و به #پیاده_رو اشاره می کرد : بنده ی خدا، #دختر سه ساله اش بیمار شده و در تب می سوخت! هنوز صدای #ناله هایش را_که از زیر چادر مادرش به گوش می‌رسید_به خاطر دارم! بیچاره پدرش مثل #شمعی در باد هم می لرزید و هم می سوخت! صدای التماس هایش با آن نفس نفس زدن و آن #صدای بریده بریده، هنوز دلم را می شکند! التماس ام می کرد تا بچه اش را به بیمارستان برسانم قبل از اینکه #تب او را به #کما ببرد! امیدوارم از رهگذر تشبیه #معقول به #محسوس، معنای "التماس" را رسانده باشم... حال که دانستی، دیگر #بی_تفاوت نخواهی بود، نسبت به آنکسی که می گوید :#التماس_دعا... میفهمی!! :التماس ات می کند تا برایش دعا کنی.... #التماس_دعا #ماه_رجب #ماه_رحمت @zarakhsh

بسمه تعالی چرا برهنه نمی شود....؟! (چرا نمی شود #برهنه و #بدون حجاب نماز خواند مگر خدا نامحرم است؟) نوشتاری کوتاه در جواب این سوال که غالبا #بانوان می پرسند : «چرا درخلوت موقع نماز باید #حجاب را رعايت کرد؟ مگر خدا #نامحرم است؟...» این نوشته ابتدا با چند #مقدمه پیرامون #جعل و #ملاک_جعل_احکام گفت و گو می نماید سپس به #سوال یاد شده #پاسخ داده می شود. @zarakhsh

بسمه تعالی اتحاد ذات و صفات اتحاد ذات و صفات خداوند یعنی چه؟ بگذار راحتت کنم! یعنی آن خدایی می تواند #خبیر باشد که #سمیع و #بصیر باشد و آن خدایی که #سمیع و #بصیر است قطعا #علیم و #خبیر هم خواهد بود. آن خدایی می تواند #رازق باشد که اولا #خالق و #قادر و#حکیم باشد در غیر این صورت رازق بودن معنا ندارد! آن خدایی می تواند #غفار و #تواب باشد که #خالق ، #شارع، #رئؤف و#رحیم و #قدیر باشد والا توبه پذیر بودن محقق نمی شود! این است اتحاد ذات و صفات و این چنین است تناسب سایر صفات.... @zarakhsh

بسمه تعالی جوان و جواد انسان هایی که #شهد_عشق را چشیده اند، اندک تفاهمی را مایه انس والفت قرار می دهند... امشب شب شهادت جوان ترین امامان م است، امام جواد علیه السلام، 8 سال بیش تر نداشت که #خرقه امامت به دوش گرفت و 25 ساله بود که چشمان مبارک اش را از جهان #فروبست! گمان نمی کنم لازم باشد جوانان را، به رفاقت با امام جواد علیه السلام سفارش کنم. صرف #جوان بودن ایشان برای انس بیشتر کافی است.. این #مبتدا بگیر و دَم از #خبر مَزَن... دوست خوبم: اکنون که #امام_جواد را #امام_جوان یافته ای، بهتر میتوانی از #بهار و خزان بوستان درونت برایش بگویی.... او خود جوان است و از آن مهم تر او #ولی_خدا و #تجلی :یا حبیب مَن لا حبیبَ له است. بی معرفتی اگر برای همه جوانان سفارش نکنی... @zarakhsh

بسمه تعالی تصفیه دل خدایا... #همسایه ای که بی خوابم کرد... #سارقی که مال ام را ربود... #تهمت زننده ای، که بی آبرویم ساخت... #غیبت کننده ای که از پشت خنجر زد... #دوستی که دلم را شکست... #قوم و خویشی که حسادت ورزید... #سوء_ظنی که کمرم را شکست... #معلمی که به ناحق تنبیه ام کرد... #بی_انصافی که نادرست قضاوتم کرد... #طبیبی که بدون آگاهی نسخه ام را پیچید.. #بدزبانی که دشنامم داد.. #دستانی که به رویم بلند شد... #کنایه ای که چشمانم را بارانی کرد... #بزرگتری که تحقیرم کرد... #کوچک تری که احترام ام را زیر پا گذاشت.. همه را #بخشیدم تا دل ام پاک و #تصفیه شود... مگر ماه رجب ماه پاک شدن دل ها نیست؟! من گذشتم پس تو به گذشت سزاوار تری! مرا ببخش ودر آغوش بگیر.... @zarakhsh

بسمه تعالی. چه بگویم؟!! با تعجب پرسید :این چه خدایی است؟! اگر بخواهیم به #خانه اش برویم، باید لباس #احرام بپوشیم واین همه حلال الهی تا پایان مناسک، برما حرام می شود؟ از عطر و نگاه در آینه و شانه کردن مو بگیر تا استمتاع ازهمسر.... ؟ این چه خدایی است؟ ✅چه بگویم! وقتی که نمی دانند #عشق تعلق زدا است! وقتی که شور عشق به سرت افتد از همه تعلقات بریده می شوی، فقط و فقط یک علاقه می ماند آن هم لیلی است... #حج، وصال عاشقان است و #کعبه، میعاد عاشقان! @zarakhsh

بسمه تعالی خوف خم ابروان لیلی اللهم انی اسئلک عَملَ الخائفین منک.. خدای من باور نمی کنم که ترسناک باشی! پس این دعای روح نواز چه می‌گوید؟! آن زمانی که مجنون به وصال لیلی نرسیده بود، #درد_فراق داشت آن دم که به #وصال لیلی رسید #خوف_فراق داشت! که مبادا کاری کند که #لیلی ابرو دَرهَم کِشَد و مایه فراق شود...! خوف خم ابروان لیلی از عاشق این قصه بیاموز... اللهم انی اسئلک عَملَ #الخائفین منک... چنان کن که #لیلی هستی(خدا) را خوش آید.. @zarakhsh