آیا بیمه عمر مادام العمر مستمری بازنشستگی پرداخت می کند یا اینکه تا سن خاصی هست؟ مثلا تا 90 سالگی پرداخت کنند ؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پاسخ:در انتهای قرارداد مبلغی به عنوان اندوخته شما وجود دارد که می توانید به صورت یکجا برداشت کنید یا اینکه در صورتیکه به سن 50 سال رسیده باشید و حداقل 10 سال پرداخت کرده باشید شرایط دریافت مستمری را خواهید داشت که مستمری دو نوع است: مادام العمر و مدت معین ، پایان قرارداد هرچیزی که شما انتخاب بفرمایید رقم آن محاسبه و پرداخت می گردد...
#نمایندگی _طاهری اردکانی
09162618065
♻️برد مقتدرانه #صنایع_اردکان درمرحله اول پلی آف والیبال لیگ دسته یک کشور
#صنایع_اردکان3⃣ #وحدت_مهاباد0⃣
جوانان غیرتمند #صنایع با دستانِ خالی،خان اول پلی آف را با برد در بازی رفت و برگشت درمقابل #وحدت_مهاباد پشت سرگذاشتند.
این درحالیست که این تیم بنا به دلایل ومشکلات عدیده مالی پس ازبازیهای مرحله رفت گروهی مجبور شد عذر پنج بازیکن اصلی خود را بخواهد اما با پشتکار بازیکنان و تلاش کادر مدیریتی و فنی این باشگاه تیم #صنایع توانست بابودجه کمی که دراختیارداشت بعدازقهرمانی درگروه چهارم لیگ اولین مرحله پلی آف راهم با برد پشت سربگذارد.
به امید روزیکه همه با نگاه یکسان دیده شوند.
@zarrhbin
🖌صوفیمنشی و تقسیم مناصب؛ گاهشماری یک رخداد
🔺تاریخ آن چیزی نیست که در لحظه و مکانی خاص رخ میدهد، بلکه آن چیزی است که بعداً در باب رخدادهای لحظه و مکانی خاص نوشته میشود. جدل میان امام جمعه، فرماندار و نماینده مجلس از مهمترین رخدادهای سیاسی چند سالهی اخیر اردکان بود. بحث و جدالهای فراوانی از سوی هر کدام از طرفهای درگیر شکل گرفت و در رسانههای نزدیک به هر کدام منتشر شد. اما آنچه جای خالی آن بیشتر از هر زمان دیگری حس میشود، یک گزارش ژورنالیستی استخواندار است که بتواند در قالب یک گزارش از آنچه در چند روز گذشته رخ داده، شکل و شمایلی بسازد و رخدادهای پراکنده را در روایتی واحد عرضه کند. امری که تحقیقاً از کانالهای تلگرامی و مدیران آنها برنمیآید. در اینجا تلاش میکنم تا درون منطق و نظم گاهشماری، سیر وقایع را مرور کنم و در پی تبیین چرایی و چگونگی هر یک برآیم.
🔺آنهایی که درون وقایع و رخدادها زندگی میکنند، آنچه میبینند، وقایع و رخدادهای تکین و منفردی است که مستقل از دیگر وقایع و رخدادها رخ میدهند. اما برای آنهایی که از بیرون به سیر وقایع نگاه میکنند و خاصه اگر زمانی هم از آن گذشته باشد، وقایع و رخدادها دیگر وقایعی تکین و جدا از دیگر رخدادها نیستند، بلکه هر کدام در تداوم دیگری شکل میگیرند و اولی، دومی را موجب میشود. درواقع، در چشمانداز بیرونی، وقایع مختلف درون روایتی واحد قرار میگیرند و هر یک از آنها جزئی از یک کل هستند که باید در ارتباط با یکدیگر فهمیدشان. برای فهم جدل میان امام جمعه، فرماندار و نماینده مجلس اردکان باید اندکی به گذشته بازگشت.
👇👇👇👇
🔺تابش و مصائب همهفنحریف بودن
تابش با پنج دوره نمایندگی مجلس به مدت تقریبی بیست سال، تنها شخصیت سیاسیِ امروزِ استان یزد و شهر اردکان است که به مدتی طولانی و به صورت مداوم در صحنه سیاسی استان و شهر فعال است. این حضور مداوم و طولانیمدت در کنار انتساب خانوادگی او-با توجه به این امر که انتساب خانوادگی در سپهر سیاسی ایران از مهمترین عوامل نفوذ سیاسی و اقتصادی است- و همچنین ویژگیهای شخصیتی باعث شده او صرفاً یک نماینده مجلس با وظایف و اختیارات قانونی محدود نباشد. ضمن اینکه سیاست را نمیتوان و نباید میدانی تصور کرد که کنشگران مختلف بر اساس قوائد از پیش مشخص در آن کنشگری میکنند. سیاست فوتبال نیست. میدان سیاست بیشتر از آنکه بر اساس قوائد مشخص و تعیینشده اداره شود، بر اساس قوائد ضمنی، نسبتا شخصی، روابط سلسلهمراتبی و تعارفات و نمکگیریهای فرهنگی مدیریت میشود.
این حضور مداوم و طولانی در کنار نوع خاص میدان سیاست در ایران که تابش توانسته به خوبی معیارهای آن را کسب کند، از او شخصیتی ساخته و پرداخته که نمیتوان آن را نادیدنی انگاشت. امروز، بیش از اینکه با شخصیت حقیقی و حقوقی تابش در معادلات سیاسی استان و شهر مواجه باشیم، با اسطورهی تابش مواجهیم. اسطورهای که همزمان برساختهی موافقان و مخالفان اوست. موافقان و مخالفان او در یک چیز شریکاند و آن اینکه تابش را در ریز و درشت رخدادها سهیم میبینند. از کارخانههای صنعتی کلان و کوچک تا اینترنت 4G را به تابش منتسب میکنند. بیآنکه لزوما چنین ارتباطی وجود داشته باشد. درنتیجهی چنین تصوری است که تابش در جدل اخیر وارد میشود. موضوع انتصاب مسئولیتهای شهری و استانی هم در ادامهی همین تصور است. موافقان و مخالفان او معتقدند انتصابی بدون نظر و احتمالا اعمال نفوذ او رخ نمیدهد. نمونههای تاییدگری هم دراین باره وجود دارند. بخشدار پیشین خرانق، فرماندار پیشین اردکان و رئیس کنونی آموزش و پرورش اردکان از نزدیکان و مرتبطین دفتر او بودهاند. آنچه تابش در جلسه اخیرش با جمعی از روحانیون در این باره گفته این است که از او مشورت میخواهند و او هم لاجرم مشورتهایی در باب انتخاب مسئولین میدهد. انتخاب مسئولین اعمال نفوذ باشد یا مشورت هرچه باشد از نمایندهی بیستسالهای با نفوذ و نام درخور دور از انتظار نیست. هرچند او همواره تلاش دارد خود را از سطح مدیران بالاتر قرار دهد، امری که در نحوه آرایش بدنی او نمود یافته و با انتخاب نوع خاص آرایش چهره، هرچند به نظر میرسد به انتخاب نهایی در اینباره نرسیده است، و لباس سعی در نشان دادن آن دارد.
👇👇👇👇
🔺مقیمی و مصائب یک فرماندار
مقیمی فرماندار اردکان یا به قول خود او عالیترین نماینده دولت در اردکان و مسئول مستقیم امور اجرایی است. چند ماه پیش که زمزمههای ماندن یا رفتن او از فرمانداری اردکان پیچیده بود، انتقادها و گاه تخریبها علیه او قوت گرفتند. جناح «اصولگرا» با او سر سازشی نداشت. هرچند او درون فرمانداری هم با مشکلاتی برخورده بود و چند ماهی با معاون خود مشکلاتی داشت و فرایند انتخاب معاونین جدید هم بیش از حد طولانی شده بود. او در اردکان پایگاه اجتماعی ندارد. اما حضور طولانیمدتش در مناصب اجرایی و رفتار همزمان رسمی/جدی و نیمهراحتش در امور، جای پای او را محکم کردند. او همزمان پیراهن سفید رسمی و پیراهن نارنجی میپوشد. با این وجود، توانسته چهرهای باپرنسیب از خود ارائه دهد که هرچند مصائبی دارد، آنچنان که امام جمعه در نامه/اعلامیه آخرش به آن اشاره کرده، اما در عین حال توانایی حفظ منزلت جایگاهی را که در آن قرار گرفته دارد.
👇👇👇👇
🔺امام جمعه و مصائب صوفیمنشی
امام جمعه اردکان، به گفتهی خود او، نمیخواهد از خود چهرهای سیاستمدارانه ترسیم کند. او ترجیح میدهد درون منطق رفتاریای کنشگری کند که من با اغماض آن را صوفیمنشی مینامم. او که توانسته اعتماد و رضایت دو جناح سیاسی را به خود جلب کند، تلاش دارد تا در میانه میدان سیاست از معیارهای رفتاری خود دفاع کند. بر همین اساس است که در عین اینکه نمیخواهد سیاستمدارانه رفتار کند و وارد منطق سیاسی شود، سیاسیترین کنشها را انجام میدهد. انتقادات تیز و تند او از صنایع که مورد استقبال مردم نیز واقع شد و جدل اخیر از نمونههای آن است که بیش از هر چیز باید آن را در معیارهای صوفیمنشانهی او جستجو کرد. ویژگی مرضیالطرفینی او بیش از آنکه مبتنی بر همراهیش با نگرشها و اصول جریانهای سیاسی، به ویژه اصلاحطلبان، باشد، مبتنی بر روایتهایی است که حول شخصیت او تنیده شده است و از او سیمای امام جمعهای میانهکار برساخته است. با این حال، صراحت، پردهناپوشی و اعلامیه/نامههای او را باید در همان سبک رفتاری صوفیمنشانهی او جست که مهمترین محور آن، برتری دادن به معیارها و ارزشهایی است که در هر شرایطی و در برابر هر قدرتی باید حفظ کرد چرا که آنها تکیهگاه هویت فردی و جمعی هستند. به ویژه تقابلی که در ادبیات عرفانی/صوفیانه میان اصحاب قدرت و رعیت وجود دارد، یکی از آبشخورهای جدل مورد بحث است.
👇👇👇👇
🔺اما اگر بخواهیم جدل اخیر را در یک سیر گاهشمارانه قرار دهیم، باید آن را از جلسه نماینده مجلس و جمعی از روحانیون آغاز کنیم که در همان روز و یکی دو روز بعدش کسی نمیدانست آن جلسه نمود رخدادهای پشت پردهای بود که در چند روز بعد به جدل موردبحث خواهد انجامید. جلسهای که با موضوع «بحث درباره مشکلات و دغدغههای مردم» تشکیل شده بود. هرچند باید به معنای سیاسی مردم هم توجه داشت. واژه و مفهوم مردم در طول تاریخ، ابزاری مغالطهآمیز بوده است که از مردم تصویری یکدست و یکسان ارائه میدهد که با واقعیت که سرشار از تفاوتها است مناسبتی ندارد. واژه مردم واژهای ایدئولوژیک است که بیشتر از آنکه بخواهد به واقعیت متعهد بماند، ابزاری است برای بازآرایی اهداف ایدئولوژیک درون چارچوبی قابل قبول.
🔺در جلسه مذکور، نقطه ثقل دغدغههایی که مرتبط با وضعیت شهر بود، گلایه از تابش برای اعمال نفوذ در انتصابها بود که به گفته پرسشکنندگان خارج از موازین قانونی است. پرسشکنندگان که در این مسأله موازین قانونی را علت مخالفت خود قرار داده بودند، در ادامه از عدم نفوذ امام جمعه در انتصابها گلایهمند بودند. تابش که مشورتدهی به مدیران بالادستی برای انتصابها را امری معمول میدانست و آن را غیرقابل اجتناب، با این پیشنهاد مواجه میشود که از مدیران بخواهد نظر امام جمعه را هم در انتصابات دخیل کنند. درنتیجهی چنین بحثی آنچه در این جلسه، طبعا آنچه از آن منتشر شده، از سوی روحانیون مدرس حوزه علمیه اردکان مطرح میشود، که به درست یا غلط خود را نماینده امام جمعه میدانند، نوعی دخیل شدن در تقسیم مناصب است. آنها به ویژه از انتصاب رئیس دانشگاه اردکان گلایهمندند و ابایی هم از نام بردن چنین گلایهای ندارند. گلایهای که چند روز بعد در اعلامیه امام جمعه هم خود را نشان میدهد. درنتیجه، آنچه از این جلسه در ارتباط با رخدادهای بعدی پررنگ میشود نوعی پیشدستی در توقف یا انذاری برای انتصابهای آتی است.
👇👇👇👇
🔺انتصاب کارگر به ریاست آموزش و پرورش اردکان، گویی تیر خلاصی بود بر این گلایههای تجمیعشده و البته نگرانی جناح اصولگرا برای از دست دادن یکی دیگر از مناصب شهر. دو انتصاب اخیر در دانشگاه اردکان و آموزش و پرورش، انتصابهایی خاکستری نبودند که بتوان به نوعی وجه مشابهتی میان آنها و جناحهای مختلف پیدا کرد. هرچند انتصاب اخیر، انتصابی بدون نقد نخواهد بود و حائز اما و اگرهایی است، اما زنگ خطری بود که برای جناح مخالف به صدا در آمده بود. اینکه روحانیون مدرس حوزه علمیه اردکان در عین حال که معتقدند مشورتها یا نفوذهای تابش امری است خلاف قانون ولی در عین حال خواستار مشورت و نفوذ امام جمعه هستند که به نوعی ایشان را همراه و همقدم خود نشان میدهند، بیش از هر چیز افشاگر دغدغه اصلی آنها است. چرا که اگر قانونخواهی مدنظر بود، باید مخالف یکی میشدند نه اینکه بر همین یک، نفر دومی را هم بیفزایند.
🔺مخالفت با کارگر یا مخالفت با فرایند انتخاب؟
آنچه در بیانیههای امام جمعه و مدیر حوزه علمیه اردکان نمود یافته، مخالفتشان با فرایندی است که برای انتصاب مدیر جدید طی شده و در هر دو بیانیه بر همراهی با شخص انتخابشده از خلال این فرایند تاکید شده است. هرچند فرایند انتخاب مدیر و مدیر انتخابشده از خلال این فرایند دو امر مجزا نیستند و نمیتوان آن دو را مستقل از یکدیگر دید.
🔺فرماندار از حق قانونی خود در انتخاب مدیران میگفت و امام جمعه گلایهمند شیوه انتخاب مدیران که به نقل از دیگران این شیوه را چاپلوسپرور میداند و باعث انتخاب مدیرانی میشود که شایسته نیستند. امام جمعه هرچند طرف مشورت قرار نگرفتن را امری نمیداند که به آن دل بسپارد و خواهانش باشد، اما در جریان انتخاب کارگر به عنوان رئیس جدید آموزش و پرورش دست به انتشار دو اعلامیه و انتشار نامهای میزند که پیش از این نوشته بوده است. هرچند نمیتوان و نباید همراهی جناج اصولگرا با مخالفت امام جمعه را به خاطر اهداف مشترک دانست.
👇👇👇👇
🔺آخرین پردهی این جدل، روبوسی سه طرف ماجرا بود. شیوهی متداول حل اختلافات همراه با سلام و صلوات. اما سادهلوحی است اگر اختلاف را حلشده بدانیم. چرایی پدید آمدن چنین جدلی را باید در تقسیم قدرتی دید که در میدان سیاست اردکان وجود دارد. از یکسو نمایندهای که با حضور طولانیمدت خود حائز قدرت سیاسی شده است، از سوی دیگر امام جمعهای که خواسته یا ناخواسته در تقابل موجود پناه جناه مخالف شده است و از سوی دیگر فرمانداری که به حق تنها مسئول امور اجرایی است اما برا ایفای این وظیفه و حق خود باید تعادل قدرت را حفظ کند.
🔺هرچند رعایت تعادل قدرت، خود مهمترین عامل ناشایستسالاری میشود، چه یک طرف ماجرا بخواهد اعمال نفوذ کند، چه هر دو طرف. اما در عین حال، و به شکل متناقضی، وزنکشی هر یک از قدرتهای درون میدان، سبب احتیاط منفی، کندی و روحیه محافظهکارانهی مدیران انتخابی نیز خواهد شد. چرا که آنها نیز در میان قدرتهای میدان سیاست باید با تعادل رفتار کنند که خود باعث نوعی دورویی و نفاق میشود. مهمترین و ابتداییترین نشانه آن تمسک به برخی آیینها است. سنت حسنه تسبیح شمردن و خواندن تبدیل به آیینی ریاورزانهای میشود که مدیران جدید برای تعادل قدرت به آن تمسک میجویند. اما غافل از اینکه چنین رفتارهای نخنمایی نه تنها موجب تعادل قدرت نمیشود بلکه تفکر صلب آنها و ریاورزی آنها را نشان میدهد. ضمن آنکه باید نقش فشارهای سیاسی را در پدید آمدن چنین رفتارهایی لحاظ کرد. درواقع، تلاش برای شایستهسالاری و دوری از ریاکاری و نفاق، خود قابلیت تبدیل شدن به عاملی برای ناشایستسالاری و ریاکاری و نفاق میشود.
#نگارنده_محفوظ
@zarrhbin
❤️هرشب _یک حدیث❤️
❣️ #امام_صادق علیه السلام:
🍃سجده شكر بر هر مسلمانى واجب است، با آن نمازت را كامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرشتگان را به شگفتى مى آورى.🌿
📚تهذيب الاحکام، ج۲🍃
🌺به درستی که بنده زمانی که نماز می خواند و سپس سر بر سجده شکر می نهد، پروردگار حجاب های موجود میان بنده و فرشته ها و ملائک را می گشاید و می گوید:😇
ای ملائکه من! به بنده ام بنگرید. واجبم را به جای آورد و عهدم را برای من تمام نمود، سپس برای من نسبت به آنچه که برایش نعمت نموده ام، سجده شکر به جا آورد.
👉 @zarrhbin
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
♥️🌟مناجات با حضرت دوست 🌟♥️
خدای من ...💝
سپاس برای آنچه به من بازگرداندی و
آنچه از من باز ستاندی که در
بازگشت آن حکمتی بود و در ستاندنش معرفتی مرا بزرگ کن آنقدر بزرگ که دریابم آن حکمتها وآن معرفتها را
خدای من... 💝
سپاس از لطفت که مرا دیدی و هر روز به من خندیدی ومن تورا با لبخندت میشناسم که هر روزه در چشمان تو مینگرم و تو در گوش من باز میخوانی که :
همانا من از رگ گردنت به تو نزدیکترم
آری
تو همین جایی
چیزی در من میتپد که هر روز تو را به نام میخواند
سپاس برای تپیدن نبض حضورت
شبتون مهدوی 🌜
یا حق👋
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
@zarrhbin
🌻صبح شد باز هم آهنگ خدا می آید.
💝چه نسیمِ خنکی دل به صفا می آید.
🐔به نخستین نفسِ بانگِ خروس سحری
🔔زنـگِ دروازه دنـیــا به صــدا مـی آیــد
🌼سلام به صبح و سلام به زندگی
🍀امروزت اگر با لبخندهمراه باشد
🌼حکم شاخه گلی پراز احساس را
🍀دارد روزشما پرازاحساس آسمون
🌼دلتون رنگی زندگیتون سبزوپررونق
🍀آغاز هفته تون سرشار از نشاط و خرمی
@zarrhbin
بالا رفتن سن حتمی است...
اما اینکه روان تو پیر شود بستگی به خودت دارد!
زندگی را ورق بزن...!
استکان استکان چای را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش.
مبادا،مبادا. . . !
زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری دوست من
پایان آدمیزاد ....
نه از دست دادن معشوق است!
نه رفتن یار!
نه تنهایی!
هیچ کدام پایان آدمی نیست....
آدمی آن هنگام تمام میشود و دلش پیر شود
که دنبال رویاهایش نرود...🌅
شاد باش و شاد کن و لذت ببر
زندگی کوتاهست ...
زندگی تون به رنگ شادی🌺
@zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب...
💠 راه شناخت بزرگواران....⁉️
✅ شایسته ترین مردم به #بزرگواری آن که #بزرگواران را با او #بسنجند.
📚 نهج البلاغه، حکمت۴۳۶
#امام_علی_علیه_السلام
@zarrhbin
🍃 #خاطرات_عباس_از_آن_روزها...
💠 بعد از مدتی، ۴ نفر که لباس زرد رنگی به تن داشتند، شروع کردند به پرس و سئوال از کسانی که دستگیر شده بودند. یکی از آنها به من که رسید گفت: تو #اردکانی هستی؟ گفتم: بله، گفت: من تو را در اردکان زیاد دیدم(کَلَکِ طرف بود) و مرتب به من می گفت: #اردکانی چه طوری؟!
💠 و این چهار نفر شروع کردند به کتک زدن بچّه ها، آنها #جودوکار بودند؛ هر کدام از این ۱۰ یا ۱۵ نفر که می خواستند دستشان می گرفتند و به وسط اتاق می کشیدند و او را به پشت خود می بردند و محکم تسمه کش به زمین می کوبیدند.
💠 خوشبختانه من و دوستانم علی سپهری و حسین انصاری این طور زدن نصیبمان نشد و ترس دیگری که داشتم این بود که پسوند فامیلی هر سه ی ما #اردکانی بود و نیروهای اطلاعاتی همین امر را سوژه ی خوبی می دانستند و در ذهنشان این را تداعی می کردند که اینها #گروهی هستند که دستگیر شده و باید #تنبیه شوند.
💠 بعد از مدتی که کتک کاری و ضرب و شتم تمام شد؛ فردی، #علی_سپهری را در همان اتاق صدا زد و از او سئوالی کرد او یواش جواب داد و مرد سئوال کننده ناراحت شد و یک دست محکمی به صورت و بینی علی سپهری زد که خون از دماغ علی سرازیر شد؛ که آنها به او اجازه دادند که برود و صورتش را در همان ساختمان بشوید و برگردد. (پدر این قسمت را با بغضی که درون گلو داشت تعریف کرد.)
💠 من هم که همینطور ایستاده بودم جای خود را با آدم کناریم عوض کردم؛ نفراتی که ماها را می زدند و از اتاق بیرون رفته بودند، باز به اتاق برگشتند. بعد دیدم که به این دانشجویی که من جای خود را با او عوض کرده بودم و بچه ی #اردکان نبود، همان آدم که قبلاً به من می گفت اردکانی چه طوری؟! به او می گفت: #اردکانی کجایی؟! :)
💠 فهمیدم که این ها خیلی احمقند، تصمیم گرفتم که اطلاعات درستی به آنها ندهم. در این اتاق نفرات زخمی را جدا کردند؛ چون می بایست بقیه را به #زندان منتقل کنند، که منهای زخمی ها ما ۱۰ نفر بودیم که از این ۱۰ نفر ۳ نفر #اردکانی بودند و بقیه از شهرهای دیگر ایران، که خوشبختانه همگی سالم بودیم.
💠 آنها برای انتقال هر یک از ماها دو مامور گاردی و دو دستبند تهیه دیده بودند؛ یعنی دست راست ما با یک دستبند به دست یک گاردی و دست چپ ما نیز با یک دستبند به دست گاردی دیگری وصل شده بود یعنی بیست نفر گاردی و بیست دستبند برای این ده #دانشجو از دید آنها خرابکار، که ما را به داخل ماشین ریوی کمک ارتش که به دانشگاه آمده بود منتقل کردند و واقعاً با این وضعیت سوار ماشین شدن بسیار مشکل بود یعنی سه نفری باید به بالا برویم و باهم پایین بیاییم.
💠 سوار ماشین شدیم و ما را به #پلیس_شهربانی_مرکزی_اصفهان تحویل دادند. آنجا دستبندها را باز کردند و هر ده نفر ما را رو به دیوارِ زبرِ سیمان زده قرار دادند، باز یک عده ای از پاسبان ها به طرف ما آمدند و با کفش های نوک تیز شروع به زدن ما کردند و به هرکس یک چیز و یک فحشی می دادند.
💠 به من که رسیدند مرتب به ساق پای من از پشت ضربه می زدند و می گفتند: فلان فلان شده (فحش) چرا کتانی پوشیدی؟ چرا ریش داری؟ به #حسین_انصاری که رسیدند، او را می زدند و می گفتند: چرا پیراهن سیاه پوشیدی؟
💠 پس از مدتی زدن، که ما فقط دست هایمان را جلوی پیشانی و دماغ گرفته بودیم که اگر ضربه به سرمان می زنند سرمان به دیوار سیمانی نخورد و #زخمی نشود. هنوز به همین حالت بودیم که یکی یکی ما را صدا زدند؛ تا به داخل ساختمان ببرند.
💠 یکی آمد و #علی_سپهری را صدا زد و نزد خود خواند، که در آن لحظه من با خود گفتم: شاید یکی از #اردکان او را لو داده باشد؛ چون قبل از اتفاقات دانشگاه، بچه ها به ساختمان پیشاهنگی در اردکان حمله و شیشه های آن را شکسته بودند و من هم شاهد این ماجرا در اردکان بودم.( ساختمان پیشاهنگی همان ساختمان کلینیک فرهنگیان کنونی است.)
💠 من با خود فکر می کردم شاید این جریان را به گوش اصفهانی ها رسانده باشند و مرا را لو داده باشند ولی بعداً فهمیدم که نه، چیز دیگری از علی سپهری سئوال کردند. که نوبت به بازجویی من رسید و مرا ابتدا به داخل ساختمانی بردند و بعد هم داخل اتاقی که #بازجو در آن نشسته بود؛
✅ادامه دارد....
📸 آقای علی سپهری اردکانی یکی از دانشجویان دستگیر شده
@zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تیزر_شماره_1
نوانمایش مذهبی "یاس کبود یثرب"
کاری از گروه نمایشی سادیار
دوشنبه 15 بهمن بمدت 3 شب ساعت 19
مصلی امام خمینی(ره) اردکان
@zarrhbin
گلبانگ انقلاب هم اکنون در آموزشگاه دخترانه امام حسین(علیه السلام) با حضور امام جمعه شهر .فرماندار مدیر آموزش و پرورش و مسئولین شهرستان
روابط عمومی آموزش و پرورش اردکان
@zarrhbin
🔴 حادثه تروریستی در نیکشهر یک شهید و ۵زخمی برجای گذاشت
صبح امروز در مراسم صبحگاه ناحیه مقاومت نیکشهر یک حادثه تروریستی رخ داد که در آن یک نفر شهید شد./ مهر
@zarrhbin
🌤🌧اطلاعیه جوی :
براساس خروجی اخرین مدلهای هواشناسی و تصاویر ماهواره اردکان از امروز شنبه(13/11/97) بعدازظهر و شب تحت تاثیر موج ناپایدار قرار گرفته که پیامد ان برای امروز از ساعات بعدازظهر و شب افزایش ابر گاهی به همراه وزش باد و افزایش دما می باشد.
موج ناپایدار طی روز یک شنبه(14/11/97) گسترش یافته .طی این روز بتدریج افزایش ابر از ساعات بعدازظهر و شب گاهی به همراه وزش باد شدید و گردوخاک و احتمال بارندگی و بتدریج با کاهش دما پیش بینی می شود .
طی روز دوشنبه(15/11/97)نیز برخی از ساعات احتمال رگبار پراکنده باران ، به همراه وزش باد دور از انتظار نخواهد بود طی همین روز کاهش محسوس دما نیز پیش بینی می شود / کانال وضع هوای اردکان
@zarrhbin
👂👂👂👂
شنیده ها حکایت از عدم پخش #بنزین_سوپر درجایگاه های سوخت گیری شهرستان اردکان را دارد.
بنا به گزارشات مردمی رسیده به کانال #ذرهبین،چند وقتیست که #بنزین_سوپر در جایگاه های سوخت گیری، سطح شهر توزیع نشده است!!!!!!
#مدیریت_شرکت_نفت_استان لطفا پاسخگو باشید.
@zarrhbin