eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.9هزار دنبال‌کننده
67.5هزار عکس
11هزار ویدیو
230 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 اخلاق اجتماعی....⁉️ ✅ برای ، در مشکلات و سختی‌ها ، شناختِ خود را در به برسان؛ خود را برای در برابر مشکلات ده، که در راهِ عادتی است؛ در تمامِ خود را به واگذار، که به مطمئن و رسیده ای؛ در با‌ اخلاص را بخوان، که و محروم کردن به دست اوست؛ و فراوان از درخواست خیر و داشته باش. 📚 نهج البلاغه، نامه ی ۳۱ @zarrhbin
💠 خاطره‌ی جالبِ زنده‌یاد از زبان خودش ... 🍃 عاقبت پدرم بعد از ماه‌ها اقامت در تبریز، با زن عقدی خویش به تهران باز می‌گردد. بعد از ورود به خانه، خطاب به طلعت خانم با صدای نیمه‌بلند می‌گوید: 🍃 طلعت... طلعت کجایی..؟ سلام آقا... خوش آمدید... برو طبقه‌ی دوم... یکی از اتاق ها را آماده کن. از این به بعد ایشون با ما زندگی می‌کنه! 🍃 طلعت هم بلافاصله اطاعت امر می‌کنه و یکی از اتاق های بزرگ آفتاب‌گیر را برای این تازه عروس آماده می‌کند. 🍃 مادر به خاطر فضایِ ، هرگز جرات نمی‌کند از پدر در مورد این تصمیمش بپرسد. 🍃 اما در طول سال‌ها زندگی مشترک، عروس خانم فرزندی پسر به دنیا می آورد که سرخ و سفید و تپلی است. ولی مادر من در آن زمان هر چه نوزاد به دنیا آورده بود، یا سر زا رفته بودند و یا در همان کودکی فوت کرده بودند. و از این که هووی تازه وارد صاحب فرزندی سالم و سفید و تپلی است، غصه می‌خورد. اما به خاطر اعتقادات خیلی محکمی که داشت، هرگز نمی‌کند. 🍃 بله، همان طور که اشاره کردم، مادر من واقعاً زنی معتقد و مومن و بود. به اعتقادِ مادر، تنها گناه کبیره‌ای که انجام داده بود و به خاطر آن مدام رو به درگاه خدا گریه و زاری و توبه می‌کرد، این بوده که در کودکی برای عبور از خیابان، پاسبانی دست او را گرفته و از خیابان عبورش داده بود. 🍃 با این طرز تفکر و اعتقاداتش بود، که یک روز رو به می‌کند و خطاب به او می‌گوید: خدایا... پروردگارا... خودت شاهدی که هرگز (جز یک بار ) قصور از فرمان تو نکرده‌ام. و شب روز به عبادت مشغول بودم. آیا این عدالت است که هووی من نیامده صاحب یک فرزند کاکل زری بشه، اما من تمام نوزادانم را از دست بدم ؟! 🍃 خدایا تنها از تو این است که تنها یک پسر به من بدهی... پسری که: سیاه باشه... زشت باشه... اما سالم باشه... 🍃 و بدین‌سان دعای این زن مومن را پذیرفت و بعد از سال ها عاقبت فرزندی سیاه، زشت و سالم به نام به او اعطاء کرد... پسری که در فامیلِ ، تنها اوست که پوستی تیره دارد! 🌹 ☕️ @zarrhbin
💚هرشب_یک حدیث💚 💕 امام صادق (ع): ‌ ❤ هر یک از شيعيان ما كه گرفتار شود و ورزد، اجر هزار شهید دارد. ‌ 📚 التمحيص: ۵۹/۱۲۵ 🍃 ‌ 👉 @zarrhbin
💐هرشب_یک حدیث 💐 امام صادق (علیه السلام) : ‌ ☘ هر یک از شيعيان ما كه گرفتار شود و ورزد ، اجر هزار شهید دارد. ‌ 📚 التمحيص: ۵۹/۱۲۵ @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... 💠 اخلاق اجتماعی...⁉️ ✅ به امر کن و خود باش و با دست و زبان، "بدی‌ها" را انکار کن و بکوش تا از دور باشی، ✅ و در راهِ خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن و هرگز تو را از "تلاش" در باز ندارد. ✅ برایِ در مشکلات و سختی‌ها شنا کن، را در "دین" به کمال برسان، خود را برایِ استقامت برابر مشکلات عادت ده، که در راهِ حق عادتی است، ✅ در تمام کارها خود را به واگذار، که به پناهگاهِ مطمئن و نیرومندی رسیده‌ای، در با اخلاص پروردگارت را بخوان، که بخشیدن و محروم کردن به دست اوست، و فراوان از "خدا" و نیکی داشته باش. ✅ وصیّتِ مرا به درستی دریاب و به سادگی از آن نگذر، زیرا آن است که باشد، بدان علمی که سودمند نباشد، فایده‌ای نخواهد داشت و که سزاوارِ یادگیری نیست، سودی ندارد. 📚 فرازی از نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه ✍ @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... 💠 ارزش‌های والای انسانی...⁉️ ✅ شما را به سفارش می‌کنم که اگر برای آنها شتران را پر شتاب برانید و رنجِ سفر را تحمّل کنید . 1⃣ کسی از شما جز به اُمیدوار نباشد؛ 2⃣ و جز از نترسد؛ 3⃣ و اگر از یکی سئوال کردند و نمی‌داند، شَرم نکند و بگوید ؛ 4⃣ و کسی در آموختنِ آنچه نمی‌داند، . 5⃣ و بر شما باد به ، که شکیبایی، "ایمان" را چون سر است بر بدن و ایمانِ بدونِ شکیبایی، چونان بدنِ بی‌سر، . 📚 نهج‌البلاغه، حکمت ۸۲ ✍ @zarrhbin
(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلَّم) 🌷 (۱۰ ب_۵۳ ه.ق.) آخرین پیامبر خدا ✅ در و هنگامی که چشم به جهان گشود که پدرش، ، جهان را بدرود گفته بود. مادرش نیز، ۶ سال بعد درگذشت و او از آن پس در خانه‌ی جدّش، ، و بعد از مرگِ عبدالمطلب، در خانه‌ی عمویش ، بالید و کرد. ✅ در "نوجوانی" چندی شبانی کرد و در "جوانی" سال‌هایی را به تجارت در مسیر حجاز به شام پرداخت و از این طریق با مردمان این مناطق و آشنا شد. ✅ (ص) از همان کودکی داشت که توجه همه را به خود جلب می‌کرد. بسیار بود. از این‌رو به او او "محمدِ امین" می‌گفتند. ماجرایِ داوری‌ او درباره‌ی چگونگی نصبِ به دیواره‌ی "کعبه"، که موجب شد از نزاع و درگیری میانِ طوایف جلوگیری شود، نمونه‌ای از و هوشمندی اوست. ✅ در سال‌هایی که آن حضرت، "تجارت" می‌کرد، ، زنی از توانگرانِ قریش، اموالِ خود را در اختیار او گذاشت تا با آن تجارت کند. (ص) از این راهِ سود بسیاری نصیبِ خدیجه کرد. خدیجه که ، امانت‌داری و درستیِ محمّد(ص) را دید به ازدواج با او علاقه نشان داد و محمد(ص) نیز پذیرفت. ✅ (ص) هرگز بُت نپرستید و شِرک نورزید. بت‌ها را دشمن می‌داشت. و از و بت‌پرستی بیزار بود. از "کودکی" خدای‌ یگانه ایمان داشت و در "جوانی" پیرو آیینِ حنیفِ بود. هر سال یکبار به در بالای کوه نور می‌رفت و در آن‌جا به اعتکاف و عبادت‌ِ خدا می‌پرداخت. ✅ در چهل‌سالگی، شبی در واقعه‌ای تکان‌دهنده‌ای برایش روی داد. ، فرشته‌ی وحی الهی، بر او ظاهر شد و آیات نخستین را بر زبانش جاری کرد. این آغاز رسالت و پیامبریِ آن حضرت بود. از آن پس کمر بربست و با شعارِ به مبارزه با بت‌پرستی و شرک پرداخت. ✅ در نخستین مرحله‌ی دعوت، که مخفیانه بود، پسرعمویش و همسرش به ایمان آوردند. سه سال بدین وضع گذشت و پیروان اندکی بدو گرویدند. آن‌گاه به دعوتِ خود را آشکار کرد. "تقواپیشگان" به او می‌گراییدند؛ ولی مشرکان و کافران بر او می‌شوریدند، دشنامش می‌دادند و او را به رنج‌ و سختی می‌انداختند. پیامبر همه‌ی این مصائب را در راهِ خدا و با تحمل می‌کرد. ✅ در مدت ۱۰ سال، بر شمارِ افزوده شد. سرانِ کفر از قبایل و طوایفِ گوناگون و کسانی مانندِ "ابوجهل"، "ابولهب" و "ابوسفیان"، که از مقابله با (ص) درمانده شده بودند، تصمیم گرفتند آن حضرت را شبانه در خانه‌اش به قتل برسانند. از طریق خبر این توطئه به او رسید. چاره‌ای اندیشید. از خواست به جایش در بستر بخوابد؛ آن‌گاه خود دور از چشم کافران و جاسوسان از خارج شد. ابوبکر نیز در راه به او پیوست و آن دو نخست به در کوه‌ ثور رفتند تا از تعقیب کافران برهند. ✅ پس از سه‌ روز که از امنیتِ راه مطمئن شدند به سوی رفتند. پیامبر در این شهر مورد استقبال پرشور قرار گرفت. مسلمانان دیگر هم از مکه به یثرب مهاجرت کردند. در یثرب مستقر شد و نام شهر را به تغییر و آن‌جا را مرکز دعوت خود قرار داد. این هجرت‌ بزرگ، را از حصار بسته‌ی مکه خارج کرد و موجب رشد، شکوفایی و پیشرفت بیش از پیش این شد. ✅ در "مدینه" میان یکایک مهاجران و انصار (مردم مدینه) بست؛ و خودش هم را به برادری انتخاب کرد. در سال‌های بعد از هجرت، رسول‌خدا(ص) از مدینه نامه‌هایی به سران و پادشاهان کشورهای بزرگ مانند ، روم و یمن نوشت و آن‌ها را به قبولِ اسلام دعوت کرد. در این سال‌ها جنگ‌های بسیاری میان او و کفار و یهودیان و مشرکان روی داد که بدر، اُحُد، خیبر، خندق و حُنین از جمله‌ی آن‌ها بود. بیشتر این جنگها با پیروزی مسلمان پایان یافت. 🌸🌸🌸🌸 👇👇👇👇
📜 اندیشه های ناب... 💠 اقسام بردباری...⁉️ ✅ دو گونه است: بر آنچه خوش نمی‌داری و در آنچه دوست می‌داری. 📚 نهج‌ البلاغه، حکمت ۵۵ ✍ @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... 💠 ارزش‌های اخلاقی...⁉️ ✅ ، نگاهدارنده‌ی آبروست و دهان‌بندِ بی‌خردان، و زکات پیروزی، و دوری کردن، کیفرِ خیانتکار و ، چشمِ هدایت است. ✅ و آن کس که با رای خود احساسِ بی‌نیازی کند به کامِ خطرها افتد، با مصیبت‌های شب‌ و روز پیکار کند و ، زمان را در نابودی انسان یاری دهد و برترین ، ترک آرزوهاست؛ ✅ و چه بسا که اسیرِ فرمانروایی هوس است؛ حفظ و به کارگیری ، رمزِ پیروزی است و نوعی خویشاوندی به دست آمده است. ✅ و به آن کس که به ستوه آمده و توانِ تحمّل ندارد . 📚 نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۲۱۱ ✍ @zarrhbin
‍ ‍ ‍👌 🍁 وقتی کاری انجام نمی شه، حتما توش هست. وقتی پیش بیاد ، حتما داره. وقتی تو زندگیت ، بخوری حتماً چیزی است که باید یاد بگیری. وقتی میشی ، حتماً جلوی یک بدتر گرفته شده. وقتی دیگران بهت بدی می کنند ، حتماً وقتشه که تو خودتو نشون بدی. وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد ، حتماً داری پس میدی. وقتی همه ی درها به روت بسته میشه، حتماً می خواد بزرگی بابت و بهت بده. وقتی پشت سختی میاد ،حتماً وقتشه روحت متعالی بشه. وقتی دلت تنگ میشه ،  حتماً  وقتشه با تنها باشی.. @zarrhbin
👌 ‍ ‍ ‍ وقتی کاری انجام نمی شه، حتما توش هست. وقتی پیش بیاد ، حتما داره. وقتی تو زندگیت ، بخوری حتماً چیزی است که باید یاد بگیری. وقتی میشی ، حتماً جلوی یک بدتر گرفته شده. وقتی دیگران بهت بدی می کنند ، حتماً وقتشه که تو خودتو نشون بدی. وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد ، حتماً داری پس میدی. وقتی همه ی درها به روت بسته میشه، حتماً می خواد بزرگی بابت و بهت بده. وقتی پشت سختی میاد ،حتماً وقتشه روحت متعالی بشه. وقتی دلت تنگ میشه ، حتماً وقتشه با تنها باشی.. @zarrhbin🕊