خاطرات #اربعین ۵
#اُمِّ_علی مادر این خونه، یه شیر زن بود با دل بسیار مهربون ،وخیلی هم زحمت میکشید...دست درد شدید گرفته بود ونمیتونست باهاش کار کنه. خیلی ناراحت بود.وقتی داشت میرفت دکتر ،گفت از خدا میخوام شفام بده بتونم به زائرای امام حسین ع خدمت کنم ! همه فکرو ذکرش همین بود...
#فقط_به_خاطر_حسین ع