eitaa logo
🌍زندگی رنگی🎨
52 دنبال‌کننده
277 عکس
55 ویدیو
2 فایل
زندگی انگار طیفی است از رنگها؛گاهی سبز گاهی زرد گاهی سیاه و... تا دنیا دنیاست، بالا و پایین هم هست ، مهم اینست ماچه گونه می بینیم؟👓 @zendegi_rangiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌍زندگی رنگی🎨
هیچ کس به من نگفته بود که اون روزای آخر جنگ چه اتفاق مهمی افتاده.‌.. یه عده جوون که خیلیا نامزدشون، مادرشون،بچشوون چشم انتظارشون بود.. تو یه منطقه ای بنام دست خالی با لبهای و جیگرای سوخته ای که چندروز بود خنکای آبو یادش رفته بود....باهمه توانی که دیگه چیزی ازش نمونده بود....ایستادن ....چون اگه کم میاوُردن اگه برمیگشتن پیش خانوادشون اگه میگفتن چرا مسئولین هیچ کاری نمیکنن ؟؟یا چرا نیرو ومهمات جدید نمیاد یا ما خسته شدیم حالا دیگه نوبت بقیه اس.... الان نداشتیم چه بسا نداشتیم ..‌.چون اون تنگه تنها راهه حیاتی بود که اگه دشمن از اون عبور میکرد دیگه نمیشد جلو شو گرفت.... پ.ن : فیلم داستان غم انگیز و پر افتخاریه که بهم فهموند چه قدر این ، و زیبایی های ایرانمو مدیون خونِ این هستم.... بهم یاد آوری کرد؛ ما ملتی هستیم که اگه حتی مثل اون روزا هیچکس کمکمون نکنه, بیخیال باشن، پای این راه پای این وطن هستیم...هرچند ازمسئولین خیلی پ.ن : از همه کسایی که با ساخت فیلم تاریخ پرافتخار کشورمو بهم نشون دادن ممنونم !خداقوت!
🌍زندگی رنگی🎨
حتما فک کردید ایشون با این پوشش یه خانوم جلسه ای هستن اما نه ایشون حتی ایرانی هم نیست!!!😳 یه خانوم
ادامه پست قبل صحبتهای یک خانم برزیلی : بعد از مدتی کلنجار رفتن با خانواده بالاخره باهام کنار اومدن وحتی مادرم نماز صبح بیدارم میکرد...کم کم قانعشون کردم که واسه فهمیدن بیشتراز دینم وکسب علم باید برم ایران خانواده ام هم به مسئول مرکز اسلامی که تو کشورمون بود اعتماد کردن ومنو فرستادن ایران ! اولین بار که وارد فرودگاه شدم خیلی تعجب کردم احساس کردم اشتباهی اومدم ترکیه!ولی وقتی وارد قم شدم کم کم رنگ وبوی اسلام حجاب مراکز دینی رو حس کردم وخیلی خوشحال شدم!چیزی که خیلی منو ناراحت میکنه اینه که ایرانیا قدر این همه و رو نمیدونن .تو برزیل کسی جرأت نمیکنه ساعت ۹ شب تنها بره بیرون اما اینجا خیلی راحت میشه رفت! اونجا یک درصد مسلمون داره که تنها ۱۵درصد از اونها شیعه هستن . تنها یک مسجد در شهر ما بود که دوساعت رفت ودوساعت برگشت زمان میبره برای رفتن ولی اینجا پرمسجده ومراکز اسلامی هست . من هیچ کسی نبود درمورد دین کمکم کنه فقط اگه کتابی یا کلیپی مناسب درمورد اسلام پیدا میکردم که بتونه بهم کمک کنه! (بهش گفتم دوس داری بمونی یا برگردی؟) گفت :خیلی سخته از برم خیلی اینجارو دوست دارم ولی کشورمم دوست دارم و میخوام انشالله بعد از اینکه درسم تموم شد برگردیم و تبلیغ اسلامو بکنیم. (راستی نگفتم ایشون با یه طلبه ایرانی که شمالی هستن ازدواج کردن و جالبه با مادرشوهرشون زندگی میکنن ومیگفتن خیلی کنار هم خوب و شادیم!!☺️) ادامه دارد...
ادامه صحبت های یک خانم برزیلی : اولین بار سوار تاکسی شدم رسیدم حرم گفتم کرایه چه قدرمیشه ؟راننده گفت قابلی نداره!منم گفتم حتما فهمیده من خارجی ام میخواد مهمونم کنه تشکر کردم درو بستم☺️‌..یهو راننده داد زد:خانوم کرایه؟!!گفتم :خودتون گفتین قابل نداره!😳 راننده: اون برا احترامه !من گفتم ولی این دروغه !چرا الکی تعارف میکنید؟!😒 حالا کم کم با این تعارفا کنار اومدم میفهمم کدومش واقعا احترام ومحبته کدومش الکیه!خودمم بعضی موقع ها تعارف میکنم ولی واقعی واز ته دلم!😉 .......... ایشون الان تو یکی از حوزه های درس میخونن ...میگفتن خونوادشون خیلی نسبت به نرم تر شدن و اینکه میخوان با درست رفتار کردن مسلمون واقعی رو بهشون نشون بدن! آخه اونا واسلامو فقط به میشناسن😐وهمش به ایشون میگن واقعا چه طور بین اون همه تروریست زندگی میکنی اونجا امنیت نداره😶میگفت با تعجب میگم ایران؟؟تروریست؟؟؟😳اونجا (ایران)امنیتش از همه جابهتره! تو کل صحبتاشون همش این تکرار میشد :قدر نعمتهایی که تو کشورتون دارید.قدر این اسلامی دارید رو بدونین!!! وتمام...
برای تو مینویسم #ایران عزیزم: سلام ایرانم! آخ عزیزم سالهای سال چه قدر #رنج کشیدی...هرکسی آمد زخمی عمیق بر تنِ دردمندت زد و رفت...آخر تو چه داری که چشم دیدنت را ندارند ...چه قدر حسود زیاد داری ! کاش این دشمنی هایشان را فقط از #تاریخ میشنیدم اما نه ، تمامی نداردهر روز حتی هر لحظه تلاش میکنند برای زمین زدنت...حتی همین حالا که باتو حرف میزنم ! وتو چه زیبا در برابر همه شان ایستادی، قد علم کردی وهر روز محکم تراز دیروز به سوی #آرمان هایت قدم بر میداری! تنت خسته است میدانم اما همین که هر لحظه اراده ات برای پیشرفت بیشتر میشود تورا برایم خواستنی تر میکند! اصلا تو چه قدر خواستنی هستی که اینهمه فکر ابرقدرتهای جهان را به خودت مشغول کرده ای! اگر نبودی شاید حوصله شان سر میرفت آخر برای چه کسی خط ونشان میکشیدند و هی دم از #گزینه_های_روی_میز شان میزدند؟؟! عزیزم شنیدم این روز ها جشن تولد داری؟! تولد چند سالگی ات رامیگیری ؟اصلا یادت هست چندساله ای؟ صبرکن حالا فهمیدم! این سالگردِ تولدِ دوباره توست ... زمانی که خودت را پیدا کردی ، به دیگران ثابت کردی و گفتی که دیگر میخواهی روی پای خودت بایستی ومستقل باشی گفتی تکیه ات دیگر #فقط_خدا ست و به هیچ کس دیگر #اعتماد نمیکنی! #چهل_سال از آن تصمیم بزرگت گذشت وتو حالا سر شار از تجربه های تلخ وشیرین هستی ،سردوگرمی روزگار راچشیدی....وتازه آغاز تکامل و پیشرفت توست... عزیزم تولد چهل سالگی ات مبارک!!!