eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
80 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
زیر مجموعه کانال زندگی عاشقانه 😍 برای راحتی و دسترسی آسان شما به انواع استیکرهای عاشقانه👆👆
نویسنده : ح. سادات، کاظمی ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#ازجهنم_تابهشت #قسمت105 از مامان ، بابا خداحافظي ميكنيم به مسجد ميرسيم، فاطمه و اميرعلي هم همزمان
_ اره. چطور ؟ عمو_ هیچی. همینطوری. راستی یه سوال. تو چرا بعد از آرمان با کسی دوست نشدی؟ با شنیدن اسم آرمان استرسم بیشتر و تمام وجودم پر از نفرت میشه . همه خاطرات بد ، برام دوره میشه ، اما بدترین چیز اینه که من هنوز به امیرحسین حقیقت رو نگفتم و فوق العاده از بیانش میترسم. _ چطور مگه؟ شما که میدونید من اهل این چیزا نبودم و نیستم . عمو_ اها. باشه. عمو جان من الان کار دارم حالا بعدا بهت میزنگم. _ باشه. خوشحال شدم. به زن عمو سلام برسونید. عمو_باش. بای تلفن رو قطع میکنم و کیفم رو دوباره از روی شونم برمیدارم که گوشی رو توش بزارم که چشمم به کسی میخوره که شروع تمام اتفاقات تلخ زندگیم رو رقم میزنه. کیف و گوشی روی زمین میوفتن . امیرحسین سریع به طرفم برمیگرده و با تعجب بهم نگاه میکنه . امیرحسین _ چی شد؟ با بهت و ترس سرم رو تکون میدم و زیر لب زمزمه میکنم _ هیچی. امیرحسین خم میشه و گوشی و کیفم رو از رو زمین برمیداره. چند ثانیه با آرمان چشم تو چشم میشم ، پوزخندی میزنه و سریع از اونجا میره. امیرحسین بلند میشه، کیف و گوشی رو دستم میده و مسیر نگاهم رو دنبال میکنه. اما به جایی نمیرسه. امیرحسین _ حانیه سادات. چی شده؟ چرا رنگت پریده؟ برای اولین بار جمع از روی اسمم برداشته میشه ، احساس میکنم امیرحسین هم خیلی به هم ریخته ، انگار که استرس اون بیشتره ، یه لحظه با فکر کردن به این که ممکنه از دستش بدم حالم بد میشه، پاهام توانشون رو از دست میدن و در اخرین لحظه به پیرهن امیرحسین چنگ میزنم ........ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ترسم نرسد بي تو به فردا دل من ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
چشمام رو باز ميكنم. به خاطر نور تندي كه تو محيط بود و فوق العاده آزار دهنده سريع دوباره پلك هام رو روي هم ميزارم. صداي نجواگر كسي رو بالاي سرم ميشنوم. "صداي قرآنه؟ آره . فكر كنم . اما از كجا؟ نكنه مردم ؟ " با احساس سوزش شديدي كه تو دستم ايجاد ميشه ، دوباره چشمام رو باز ميكنم و قبل از اينكه فرصت كنم دليل سوزش دستم رو جويا بشم با چشم هاي باروني امير حسين رو به رو ميشم ، چشم از چشم هاي اشك بارش ميگيرم و به كتابي كه تو دستش بود خيره ميشم ، و بعد چشم ميدوزم به لب هاش كه با آرامش خاصي آيه هاي قرآن رو زمزمه ميكردن .چه صوت دلنشینی ، حتی تو رویا هم فکر نمیکردم صدای قرآن خوندنش انقدر آرام بخش باشه. اميرحسين_ صَدَقَ اللهُ العليُ العَظيم همزمان با چشم هاي اميرحسين ، كتاب عشق بسته ميشه و بعد بوسه روي جلدش ميشينه. چشم ميدوزم به حركات اميرحسين كه گواهي دهنده عشق بودند. چشماش كه باز ميشه باهم چشم تو چشم ميشينم ، لبخندي ميزنه و برعكس دلهره اي اون موقع داشت با آرامش زمزمه ميكنه _ خوبي. صداش به قدري آروم بود كه تنها با لبخوني ميشد متوجه شد ، به سر تكون دادن اكتفا ميكنم . دوباره احساس سوزش، چشمام رو به سمت دستم ميكشونه ، بله. دقيقا چيزي كه ازش هميشه وحشت داشتم ؛ سرم. اولين و آخرين باري كه سرم زدم ، نزديكاي كنكور بود كه از استرس و اضطراب كارم به بيمارستان كشيد، اول كه رگ دستم رو پيدا نميكردن و تمام دستم رو سراخ سوراخ كردن ، بعد هم كه سِرُم رو باز كردن تا يك هفته با كوچيك ترين حركتي حسابم با كرام الكاتبين بود . ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💐 💐 💐 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به💐 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
♨️مراقب ویروس قلبت باش! 🔸خیلی وقت است که ویروس بعضی گناهها در بین جامعه شایع شده و خبری از ستاد بحران نیست... 🔸نه خبری از پوسترهای رنگارنگ هست که راه‌های پیشگیری را توضیح دهدو نه خبری از تیترهای درشت روزنامه که مخاطب را جذب کند. 🔹انگار ویروس گناه آنقدرها هم اهمیت ندارد...ای کاش این روزها کسی به یادمان می انداخت در کنار این همه کنترل های مختلف برای ویروس باید ریشه عذاب که همان گناهان ماست خشکیده شود... ⬅️ ای کاش همانگونه که ساعت به ساعت دستانمان را میشوییم، مواظب قلب و دل و رفتار و اعمالمان هم باشیم... 🔸بارها در روایات شنیده ایم که هر گناهی که در جامعه ایجاد شود خداوند بر مدت غیبت حضرت می ‌افزاید. غیبتی که عامل اصلی شیوع تمام ویروس‌ هاست... ♨️ای کاش برای تعجیل در فرج کاری کنیم... ای کاش برای رضایت حضرت اقدامی کنیم...مثلا ترک گناه... مثلا نه به غیبت و تهمت و خواندن نماز اول وقت.... ‌‌‌‌ 🌾🌼🌾🌼🌼🌾🌼🌼🌼🌾
دوستان برای دسترسی راحت تر به مطالب کانال، مطالب به هشتگهای زیر دسته بندی شده است، با لمس هر یک از هشتگها میتوانید به مطالب دسترسی داشته باشید😊👇👇👇 🔷 🔷 خانم اعلم 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 رمان 🔷 رمان 🔷 رمان 🔷 🔷 خانم اعلم 🔷 رمان مذهبی 🔷 سرکارخانم 🔷 فایلهای صوتی دکتر 🔷 سمینار دکتر 🔷 سمینار از دکتر 🔷 🔷 🔷 فایلهای صوتی خانم 🔷 مجموعه صوتی استاد 🔷 🔷 🔷 🔷 رمان (شهیدایوب بلندی) 🔷 خانم 🔷 رمان (سرگذشت شهید مدق) 🔷 فایلهای صوتی استاد 🔷 رمان واقعی از 🔷 خانم پرتواعلم 🔷رمان واقعی از 🔷 خانم 🔷 رمان بسیار زیبای 🔷 فایلهای استاد 🔷 رمان واقعی 🔷 رمان واقعی 🔷 🔷فایلهای صوتی دکتر 🔷 معرفی برای کودکان 🔷 داستان زندگی شهید 🔷 های 🔷 فایلهای صوتی از دکتر 🔷 ( ) استاد 🔷 🔷 خانم 🔷 مبحث بسیار شیرین 🔷 🔷 🔷 فایلهای صوتی دکتر 🔷 رمان زیبا و واقعی 🔷 صوتهای استاد 🔷 ویژه 🔷 🔷 (تجارب اعضا) 🔷 مصادیق اعضای کانال 🔷 برای پایداری زندگی مشترک 🔷 نگاهی نو به کتاب برای زندگی بهتر 🔷 فایلهای صوتی و تصویری استاد 🔷 رمان زیبای 🔷 رمان واقعی 🔷 🔷 فایلهای همسرداری استاد 🔷 (مربوط به ماه مبارک رمضان ) خانم 🔷 فایلهای صوتی تربیت فرزند از استاد ( ) 🔷 و در زمینه همسرداری و تربیت فرزند از خانم 🔷 رمان 🔷 مبحث 🔷 مبحث 🔷 مبحث 🔷 صوتهای 🔷 صوتهای 🔷 🔷 🔷 🔷 صوتهای زن و شوهر دکتر 🔷 مبحث کاربردی 🔷 ی 🔷 🔷 کلیپهای دکتر 🔷 دکتر 🔷 دکتر صادقیان 🔷 استاد 🔷 🔷 همراهی شما باعث افتخار ماست😊😊🌹🌹🌹 https://harfeto.timefriend.net/16741134409285 چت ناشناس با مدیر کانال😊👆👆 منتظر پیامها و سوالات و نظراتتون هستم 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪارم اینسٺ ڪه هر روز همان اول صبح یڪ سلامے طرفِ بڪنم دسٺ بر سینہ و با دیده ے پُر اشڪِ خود طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایٺ بڪنم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🙏 وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🙏 وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🙏 وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن🙏 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام سلام سلام😍😍 صبح روز سرد دوشنبه تون پر از معنویت 👌 انشالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد 🌾 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ثواب تمام کارهامون از کوچیک تا بزرگ رو تقدیم میکنیم به 😍😍😍😍😍😍 خوب حالا از حال و هواتون برامون بگید 🤔 داریم به چهل روز با شهدا نزدیک میشیم 😍😍😍😍😍 باورتون میشه چهل روز تمام سعی و تلاش خودمون رو کردیم تا بهتر باشیم 💪💪💪💪💪💪 نماز قضا رو چکار کردین 🤔 برنامه ریزی کردید براش ☺️ از دیروز خیلی برام پیام اومده در باره نماز قضا و اینکه شده براشون انگیزه تا شروع کنند 💪💪💪💪💪 بله میتونیم و شروع میکنیم👏👏👏👏 یک ربع قبل از نماز رو بزاریم برای خوندن نماز قضاهامون👌👌👌👌👌 مراقبه ✅ خواندن نماز اول وقت✅ دائم الذکر بودن✅ خواندن زیارت عاشورا✅ خواندن نماز قضا✅✅هر وقت تونستیم تو شبانه روز 👌👌👌 نمایندگان خداوند روی زمین موفق باشید🌾🌾🌾🌾🌾🌾 التماس دعا از همه بزرگواران 🌾🌾🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانم کارشناس ارشد مشاوره خانواده سلام خسته نباشید من سه ساله ازدواج کردم و یک پسر 10 ماهه هم دارم اما هر کاری کردم هنوز نتونستم با خانواده همسرم به تعادل برسم الان بچه ام هم داره از این موضوع اذیت میشه مثلا منو تحقیر میکنن و مسخره میکنن؛ من سکوت میکنم که کدورت پیش نیاد اما در خودم جمع میشه و مثل آتشفشان میشم مهارت لازم رو برای جواب درست دادن ندارم. و اینکه نمیتونم جلوی دخالت هاشون رو بگیرم نظر خودشون رو تو همه چیز زندگی ما تحمیل میکنن و همسرم هم راضیه اما من دوست ندارم اینجوری لطفا راهنماییم کنید ممنون 🍀سلام به نظر می رسه برای رابطه با خانواده همسرتون،، خیلی خودتون رو اذیت می کنید و به خودتون سخت می گیرید. معمولا بزرگترها_ مخصوصا وقتی به سن میانسالی میرسند_ دوست دارند تجربه هاشون رو به بچه‌ها شون بگن. ممکنه شیوه بیان شون خوب نباشه،، اما نیت شون بد نیست. 👉 اما اینکه می فرمایید شما رو مسخره میکنند،، بسیار ناراحت کننده است 😔 مسخره کردن، طعنه زدن و دخالت کردن در امور شخصی،، رفتارهای مذموم و نامناسبی هستند که باعث کاهش عزت نفس در شخص می شوند. دو کار انجام بدین عزیز : 1 . ضمن احترام و تکریم اونها،، آگاهانه حرف هاشون رو نشنوید! 👉 ❌وقتی در سکوت و کامل به طعنه ها و سرزنش های اونها گوش می کنید،، 👈 گویی تیرهای شلیک شده رو برمی دارید،، و به ذهن و قلب تون فرو میکنید.❌ ❎و این بسیار دردناک و اذیت کننده ست. 2 . رابطه خودتون و همسرتون رو بسیار تقویت کنید. هر چقدر رابطه تون با شوهرتون گرم و صمیمی باشه،، 👈هم کمتر اذیت میشین،، 👈و هم قدرت درک و حمایت ایشون نسبت به شما افزایش پیدا می‌کنه... 👈و هم در بین خانواده همسرتون،، ⏪ ایشون مستقیم و غیرمستقیم با شما همراهی می کنند. ‼راز همراهی همسرتون،، غیبت و شکایت نکردن شما از خانواده شون هست. ✅ 🌟 سلامتی و تعجیل در ظهور مهدی فاطمه صلواتی هدیه کنید . ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانو،، خانه کوچکت زیبا و دلنشین ست،، خانه بزرگ دلت هم، آرامش بخش و تسلی دهنده،،، تو کارگزار خدای عزیز هستی در میان خانواده.. تبریک بانو، بندگی، آرامش دارد! ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹 به عزیزانی که تازه به خانواده بزرگ زندگی عاشقانه پیوستند ؛ خوش آمد میگم خوشحالیم که به جمع ما اضافه شدید ازتون دعوت میکنیم تا در دو کانال دیگر زیر مجموعه کانال زندگی عاشقانه هم حتما شید ✅ عاشقانه های حلال : کانالی که برای رفع نیاز به متنها و ایده های عاشقانه زوجین عزیز ایجاد شده ✅ هنرکده بانوان هنرمند : ویژه تمام بانوان و دختران ایرانی که میخوان از زمانشون بهترین استفاده رو بکنند😍👇👇
KhanevadeMotaali14-18k.mp3
5.06M
آنچه خواهید شنید👇 💥خودخواهی پسندیده و ناپسند 💥خودخواهی ناپسند در خانواده 💥عدم خودخواهی باعث درک تفاوت‌ها(چند مثال) 💥غیرت 💥نیاز به ابراز محبّت 💥غرور 💥بخشش خطاها 💥گفتگو و مجالست با خانواده 💥دیگربینی یک مهارت ارزشمند اخلاقی ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانم وآقای خونه؛ شوخی های شما، باهم؛ توی نگاه خدا، خیلی می ارزه اما... باید زیرکانه، شوخی های موردپسند همسرتون رو کشف کنین! وگرنه،نتیجه عکس،می گیرين! ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نویسنده : ح. سادات، کاظمی ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#ازجهنم_تابهشت #قسمت107 چشمام رو باز ميكنم. به خاطر نور تندي كه تو محيط بود و فوق العاده آزار دهند
با شنيدن صداي اميرحسين دوباره درد و سوزش فراموش ميشه و دوباره باهم چشم تو چشم میشیم. امیرحسین _ درد داره؟ _ یکم ولی نه به اندازه سری قبل . امیرحسین _ راستش، چیزه ....هیچی فقط حلال کنید ..... فکرای مزاحمی که با این حرفش به مغزم هجوم اوردن رو کنار زدم و با تعجب و پرسشی نگاش کردم _ چطور؟ چیزی شده ؟ امیرحسین _ نه نه. نگران نشین. آخه آخه سِرُمِتون رو من وصل كردم گفتم حلال كنيد اگه..... حرفش رو قطع ميكنم _ نه نه. ممنون. من كلا تو سرم وصل كردن مكافاتم. . . . . . با صداي زنگ در از جام بلند ميشم. بي حوصله به سمت پذيرايي ميرم . با صداي نسبتا بلندي مامان رو صدا ميكنم بعد از اينكه به نتيجه اي نميرسم به سمت آيفون ميرم. با ديدن چهره اميرحسين بعد از چند روز لبخندي مهمون لب هام ميشه. در رو ميزنم و گوشي اف اف رو برميدارم. _ سلام. بفرماييد. اميرحسين_ سلام. مزاحم نميشم. ميشه يه لحظه بيايد تو حياط فقط لطفا. _خب بفرماييد داخل. اميرحسين_ كارم كوتاهه طول نميكشه. گوشي آيفون رو ميزارم ، چادر رنگي مامان رو برميدارم و ميرم تو حياط. با ديدن اميرحسين كه چند شاخه گل رز گرفته بود جلوي صورتش ذوق ميكنم ، كمي ميپرم و دستام رو به هم ميزنم_ واي مرررررسي. اميرحسين ميخنده و گل هارو به طرفم ميگيره و با لبخند ميگه _ بفرماييد ، تازه متوجه حركت ضايع خودم ميشم. چشمام رو روهم فشار ميدم و ميگم_ ببخشيد . من گل رز خيلي دوست دارم ، ذوق زده شدم.ممنون اميرحسين_ قابل شمارو نداره. گل هارو ازش ميگيرم و تعارف ميكنم كه بياد تو اما قبول نميكنه. بعد از چند ثانيه چهرش جدي ميشه و ميگه _ راستش ، اين چند روزه تلفن همراهتون خاموش بود ، نميخواستم مزاحم منزل هم بشم ، نگران شدم اومدم ببينم چيزي شده؟ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
تو دلم فقط قوربون صدقه لفظ قلم حرف زدن و نگران شدنش ميرفتم و به خودم فحش ميدادم كه چرا باعث اذيت و نگرانيش شدم. _ نه. چيزي نشده ببخشيد اگه باعث نگرانيتون شدم. "اي واي. اره جون خودت. چيزي نشده. همش دروغ بگو فقط " اميرحسين_ خب خداروشكر. پس من ديگه رفع زحمت ميكنم. _ اختيار داريد. ممنون كه اومديد. راستش.....راستش..... اميرحسين_ راستش؟ _ هيچي اميرحسين_ هيچي؟ _ اره اميرحسين_ راستش؟ _ دلم براتون تنگ شده بود. بدون اينكه منتظر عكس العملي از جانب اميرحسين باشم ميگم خداحافظ و با حالت دو سريع ميرم تو خونه. در رو ميبندم و پشت در ميشينم. دستم رو ميزارم رو قلبم كه تند تند خودش رو به اين ور و اون ور ميكوبيد. "واااااي داشتم گند ميزدما. " اين چند روزه از ترس آرمان گوشیم رو خاموش کرده بودم ، هرچقدر هم که با تلفن خونه به عمو زنگ میزدم خاموش بود. سریع به اتاق میرم ، گوشیم رو از کشوی دراور بر میدارم و روشنش میکنم. 25 تا تماس بی پاسخ از امیرحسین و 5 تا شماره ناشناس. گوشی رو قفل میکنم و روی میز میذارم ، به سمت پذیرایی میرم که صدای زنگ باعث میشه برگردم. همون شماره ناشناس "نکنه امیرحسین باشه" دایره سبز رنگ رو به قرمز میرسونم و گوشی رو کنار گوشم میگیرم. _ بله؟ با پیچیدن صدای نفرت انگیز آرمان تو گوشی ، سریع تماس رو قطع میکنم و چند دقیقه فقط به صفحه گوشی خیره میشم. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💐 💐 💐 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به💐 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══