🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
#آقایان_بخوانند 🧔🏻
#مردان_بخوانند
اگر در مهمانی هستید دایم سرتان با دیگران گرم نباشد.❗️
گاهی به همسرتان #نگاه کنید👀
و #لبخندی بزنید 😉
تا محبت شما را حتی در شرایطی که برو و بیا زیاد است
و مهمانی و آمد و شد باعث شده کمی از هم دور شوید حس کند.
این کار شما حسابی #حال_همسرتان را خوب میکند.😍
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#همسرداری
دکتر #فرهنگ
💥 خانم جان ؛ هوشیارانه رفتار کن😉
✍ لطفا دانلود کنید؛ ببینید و عمل کنید
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
برداشت هایی از کتاب #مفاتیح_الحیاة
#قسمت55
#مراقبت_از_خانواده
🔰🔰🔰
🌸 ابوبصیر می گوید: درباره آیه مبارکه « قوا أنفسکم و أهلیکم نارا » یعنی خود و #خانواده خود را از آتش نگه دارید از امام صادق علیه السلام پرسیدم ؛ چگونه آنان را نگه دارم؟
آن حضرت فرمودند؛ آنها را به آنچه خدا به آن فرمان داده فرمان بده و از آنچه بازداشته ، بازشان دار.
اگر اطاعت کردند، آنان را نگه داشته ای و اگر نافرمانی کردند ، به #وظیفه خود عمل کرده ای.👌👌
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
❤️ خانوم خونه ❤️
🍃 #یادمون_باشه ما نسبت به دین داری خانواده و نزدیکان مون مسئولیم، اینطور نیست که ما فقط بهشت خدا رو برای خودمون بخواهیم، باید برای همه آخرت به خیری بخواهیم تا خودمون هم عاقبت به خیر شویم
❌اینطور نیست که بگیم حرف ما اثر نداره پس امر به معروف و نهی از منکر نکنیم، چرا که امام صادق علیهالسلام فرمودند اگر نافرمانی کردند لااقلش اینه که ما به وظیفه خود عمل کرده ایم ✅
👈 #یادمون_باشه صله رحم فقط رفت و آمد نیست اگر چه رفت و آمد هم به مرور تاثیرگذار است ولی صله رحم یعنی مراقب هم باشیم، مراقب دنیا و آخرت هم باشیم.
👌 به قول خانم دکتر همیز، ما باید نقش خودمان را نقش رسول خانواده خودمان و خانواده همسرمان ببینیم، ما رسالت داریم برای اصلاح قوم و فامیل مون.
@jalasaaat
ارسال مطلب✅
کپی⛔️
بگذار ببارد این چشم،بگذار بریزد این اشک
مدینه همچنان مظلوم و بقیع، مظلومتر!
اهل بیت همچنان غریب اند و پیروانشان غریبتر!
▪️8 شوال #سالروز_تخریب_قبور_ائمه (سلام الله علیها) بدست فرزندان شيطان يعني وهابیون خبیث بر شما تعزیت باد.
#هشتم_شوال
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
💞 @zendegiasheghane_ma
#خانمها_بخوانند
#سیاست_های_زنانه
💢#شوهرتان را تکراری صدا نزنید
👈حتما شنیده اید که #مردها تنوع را دوست دارند. خب چرا شما این کار را برایشان انجام ندهید؟ او را با #لقب های جدید و قشنگ صدا بزنید. شاید برای بار اول و دوم تعجب کند اما بعد برایش #دلنشین خواهد شد.
💥#خلاق باشید و #خجالت نکشید.
یاد بگیریم #عشق را به #زبان بیاوریم.
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت155 #فصل_پانزدهم به زور بلند شدم و غذایی بار گذاشتم و خانه را م
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت156
#فصل_پانزدهم
چند روزی هم در بیمارستان قم بستری و تازه امروز مرخص شده بود. دویدم توی خانه. مهدی را توی گهواره اش گذاشتم و برای صمد رختخوابی آماده کردم. بعد برگشتم و کمک کردم صمد را آوردیم و توی رختخواب خواباندیم. بچه ها یک لحظه رهایش نمی کردند. معصومه دست و صورتش را می بوسید و خدیجه پای مجروحش را نوازش می کرد. آقا ستار داروهای صمد را داد به من و برایم توضیح داد هر کدام را باید چه ساعتی بخورد. چند تا هم آمپول داشت که باید روزی یکی می زد. آن شب آقا ستار ماند و تا صبح خودش از صمد پرستاری کرد؛ اما فردا صبح رفت. نزدیکی های ظهر بود. داشتم غذا می پختم، صمد صدایم کرد. معلوم بود حالش خوب نیست. گفت: «قدم! کتفم بدجوری درد می کند. بیا ببین چی شده.»
بلوزش را بالا زدم. دلم کباب شد. پشتش به اندازة یک پنج تومانی سیاه و کبود شده بود. یادم افتاد ممکن است بقایای ترکش های آن نارنجک باشد؛ وقتی که با منافق ها درگیر شده بود.
گفتم: «ترکش نارنجک است.»
گفت: «برو یک سنجاق قفلی داغ کن بیاور.»
گفتم: «چه کار می خواهی بکنی. دستش نزن. بگذار برویم دکتر.»
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
#صفحه56ازقرآن🥀
#جز_سه🥀
#سوره_آل_عمران 🥀
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_ابراهیم_هادی
#ختم_قرآن
💞 @zendegiasheghane_ma
📌 #دعای_افتتاح
🔹 اَللَّـهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنا
🔆 خدایا با امام زمان، وضع نابسامان ما را سامان بده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌾🌹
💫🥀💫🥀💫🥀💫🥀💫
شبتون بخیر یاعلی
💞 @zendegiasheghane_ma
خدا نامش سرآغاز کلام است
که از اسماء زیبایش سلام است
سلامی گرم و سرشار از کرامت
که از فضل خدا بخشد سلامت
خداوندی که در هر لحظه با ماست
به ذکرش هر مرض قطعا مداواست
یقین دارم که هر دردی بیاید
خدا از فضل خود درمان نماید.....
سلام دوشنبه تون پر خیر 😍
💞 @zendegiasheghane_ma
#خانواده_متعالی
#هردوبخوانیم
💕خانواده محل بیشترین #امتحانات الهی هست
🔸محل تعیین "رزق و روزی" انسان،
🔷محل تعیین "عمر" انسان
🔸محل بیشترین زمین خوردنها هست✔️
💢پس اینکه رزق و روزیت ،عمرت و.... زیاد باشه و امتحانای خوبی بدی
دنبال این باش که رابطه ات با #خانواده ات خوب باشه✅
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده برگرفته از سخنرانیهای استاد #پناهیان #قسمت22 💖 بلدی آرامش بدی؟ 🔹خانم و آقا با
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت23
برگرفته از صحبتهای استاد #پناهیان
🔹اخلاق یعنی چه؟
🔸شما به چه آدمی میگید با اخلاق؟
☺️
✅ اخلاق یعنی "هنر آرامش دادن..."
🌺 آدم با اخلاق کسی هست که بلده به دیگران آرامش بده.😌
✔️ یکی از ملاک هاتون برای انتخاب همسر
بهتره که اخلاق باشه.
🔹یعنی دنبال کسی باشید که هنر آرامش دادن رو داشته باشه.
🌺✅👆
اگه یه زن و شوهر هردو بلد باشن چطور به طرف مقابلشون آرامش بدن
یه زندگی رویایی و زیبا پیدا میکنن و بهترین فرزندان رو هم تربیت میکنن.
🌷💖🌷💖
🔹درواقع یه زن و مرد باید با این تصور
زندگی مشترک رو شروع کنن که
اومدن به یه نفر آرامش بدن.
🌺✅
نیومدن که صرفا خوش باشن توی خانواده جدید!
😒
چقدر به این موضوع فکر کرده بودید؟😊
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#هردوبخوانیم ( بیشتر خانمها 😉 )
#شیوه_انتقاد_صحیح_از_همسر
خانم #شاکری مشاور ارشد خانواده
💎یکی از مهمترین مسایلی که در زوج درمانی مطرح میشه،،
اینه که زوج ها نمی تونند با هم صحبت کنند!
گاهی صحبت می کنند اما معمولا دعواشون میشه به خاطر همین ترجیح میدن همیشه سکوت کنند!
اما مگه میشه سالها صبر و سکوت کرد؟!
👈درک نشدن توسط همسر،، یکی از مهمترین گلایه های زوجین هست.
شیوه گفتگوی موثر با همسر و انتقال خواسته ها، ناراحتی ها و تنش زندگی زناشوئی رو بسیار کم میکنه..
#شیوه_های_صحیح_انتقاد_از_همسر
رو به صورت کامل و جامع براتون می نویسم ان شا الله موثر باشه.
✏📚📖
📝برای شروع صحبت انتقادی،
بهتره زمانی رو انتخاب کنید که همسرتون، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد رو داشته باشه.
مثلا هنگام ورود به خانه و بعد از یه کار فکری یا زمان رانندگی و...
👈زمان های خوبی برای صحبت نیست.
🚫یادتون باشه هیچ وقت در جمع ، انتقاد ، نکنید. حتی به شوخی!
⁉"هدف تون" رو از بیان مسئله ای که باعث ناراحتی تون شده رو برای خودتون باز کنید.
برای چی میخواین به همسرتون بگین؟
چون خییییلی ازش عصبانی هستید و میخواین ناراحتش کنید؟
یا دنبال راهی هستید که مسئله رو حل کنید و به نتیجه برسید؟
در هر دو صورت،
با رویی گشاده( نه با عصبانیت)و گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه ، انتقاد کنید.
🏹هیچ کس دوست نداره بهش بگی کارت اشتباهه!
بهتره تا حد ممکن انتقادها را به صورت غیرمستقیم بگویید.
🚀برای گفتن یه مسئله یادتون باشه #مسلسلی عمل نکنید!
یعنی گله و شکایتهای پشت سرهم و مسلسلی موجب میشه،،
👈که همسرتون احساس کنه شما فردی عیب جو هستید و فقط به دنبال نقص های او می گردید . در نتیجه عصبانی میشه و....💥
🌭به قول روان شناسان،،
بهتره #ساندویچی انتقاد کنید.🌮
یعنی قبل و بعد از هر عیبی ،،
خوبی های همسر رو هم، بهش یادآوری کنید.
اینطوری خیلی راحت تر و سریعتر قبول می کنه.
✍ جهت تعجیل در فرج امام زمان 5 صلوات 🌹
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ سرزنــش ممنـــوع!❌
#مادرا
#خانوما
#حتمـــــــاببینید♨♨♨
#کلیپ
#همسرداری
استاد #پناهیان
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#آقایان_بدانند
🔹 آقایان محترم این نکته را فراموش نکنید هیچ وقت نگید من دارم کار میکنم و خانمم داره اینو میبینه و باید بفهمه این یعنی دوست داشتنش!
🔸 خانم شما به شنیدن واژههای دوست داشتن و ابراز علاقه و محبت کلامی نیز نیاز دارد و این مساله همچون نیاز به آب خوردن نیازی همیشگی است.
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت156 #فصل_پانزدهم چند روزی هم در بیمارستان قم بستری و تازه امروز
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت157
#فصل_پانزدهم
گفت: «به خاطر این ترکش ناقابل بروم دکتر؟! تا به حال خودم ده بیست تایش را همین طوری درآورده ام. چیزی نمی شود. برو سنجاق داغ بیاور.»
گفتم: «پشتت عفونت کرده.»
گفت: «قدم! برو تو را به خدا. خیلی درد دارد.»
بلند شدم. رفتم سنجاق را روی شعلة گاز گرفتم تا حسابی سرخ شد.
گفت: «حالا بزن زیر آن سیاهی؛ طوری که به ترکش بخورد. ترکش را که حس کردی، سنجاق را بینداز زیرش و آن را بکش بیرون.»
سنجاق را به پوستش نزدیک کردم؛ اما دلم نیامد، گفتم: «بگیر، من نمی توانم. خودت درش بیاور.»
با اوقات تلخی گفت: «من درد می کشم، تو تحمل نداری؟! جان من قدم! زود باش دارم از درد می میرم.»
دوباره سنجاق را به کبودی پشتش نزدیک کردم. اما باز هم طاقت نیاوردم. گفتم: «نمی توانم. دلش را ندارم. صمد تو را به خدا بگیر خودت مثل آن ده بیست تا درش بیاور.»
رفتم توی حیاط. بچه ها داشتند بازی می کردند. نشستم کنار باغچه و به نهال آلبالوی توی باغچه نگاه کردم که داشت جان می گرفت.
#قسمت158
#فصل_پانزدهم
کمی بعد آمدم توی اتاق. دیدم صمد یک آینه دستش گرفته و روبه روی آینه توی هال ایستاده و با سنجاق دارد زخم پشتش را می شکافد. ابروهایش درهم بود و لبش را می گزید. معلوم بود درد می کشد. یک دفعه ناله ای کرد و گفت: «فکر کنم درآمد. قدم! بیا ببین.»
خون از زخم پایین می چکید. چرک و عفونت دور زخم را گرفته بود. یک سیاهی کوچک زده بود بیرون. دستمال را از دستش گرفتم و آن را برداشتم. گفتم: «ایناهاش.»
گفت: «خودش است. لعنتی!»
دلم ریش ریش شد. آب جوش درست کردم و با آن دور زخم را خوب تمیز کردم. اما دلم نیامد به زخم نگاه کنم. چشم هایم را بسته بودم و گاهی یکی از چشم هایم را نیمه باز می کردم، تا اطراف زخم را تمیز کنم. جای ترکش اندازه یک پنج تومانی گود شده و فرو رفته بود و از آن خون می آمد. دیدم این طوری نمی شود. رفتم ساولن آوردم و زخم را شستم. فقط آن موقع بود که صمد ناله ای کرد و از درد از جایش بلند شد. زخم را بستم. دست هایم می لرزید. نگاهم کرد و گفت: «چرا رنگ و رویت پریده؟!»
بلوزش را پایین کشیدم. خندید و گفت: «خانم ما را ببین. من درد می کشم، او ضعف می کند.»
کمکش کردم بخوابد. یک وری روی دست راستش خوابید.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
#صفحه57ازقرآن🥀
#جز_سه🥀
#سوره_آل_عمران 🥀
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_محسن_حججی 🌹
#ختم_قرآن
💞 @zendegiasheghane_ma