eitaa logo
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
10هزار ویدیو
611 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر تبادل تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
ای حالِ خوب مردمِ دنیا ، حسین من تنها دلیلِ زندگیِ ما ، حسین من ای روزنِ امیدِ شبِ ناامیدها ای مونسِ جماعتِ تنها حسین من ترکیبِ بی نظیر حروف است ، نام تو زیباترین حروفِ الفبا حسین من صبحتون حسینی💚🌙 😍✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
😍✋ سر【فدای】قدمت ای مَه کنعانی من قَدَمی ‌رنجه ‌کن ای‌ دوست ‌به【‌مهمانی】من عمرمان رفت به 【تکرار】نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد از دست‌【مسلمانی】من 😞 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای زیباتر از این نام ندیدم به جهان سید علی حسینی خامنه ای سلامتی رهبر عزیزمان صلوات✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌹🍃 بـانـــ💖ــو... چہ خـوب ایـــن تیرگــــــے را بہ جان میخــرے❤️ تا دنـیایـے زیر روشـنے چادرت آرام بمــاند...😌👌 . @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
حاج مهدی منصوریtavassol-mansuri.mp3
زمان: حجم: 5.55M
❣️ با روضه 🕊💌 🎤 حاج مهدی الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج هر سه شنبه به نیت ظهور (عج) دعای توسل می خوانیم بارانی و دلگیر هوایِ بی تو محزون و غم انگیز نوای بی تو برگرد که بیقرارم و بیتابم بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو! تعجیل درظهور مولاعج متن دعا👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/135 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🔵 امام خمینی ( رحمة الله علیه) : 🌕 مسئولان جمهوری اسلامی اگر به فکر ایجاد حکومت جهانی حضرت حجت نباشند خائن و خطرسازند. حتی اگر به مردم خدمت کنند. 📚 صحیفه امام جلد ۲۱ ص ۱۰۷ 🏴 سی و پنجمین سالگرد ارتحال معمار کبیر انقلاب (رحمة الله علیه) را محضر امام عصر ارواحنا فداه ، مقام معظم رهبری و منتظران گرامی تسلیت عرض می نماییم.🏴 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
▫️تولدش را شاید کسی یه یاد نداشته باشد، اما روز رفتنش تا قیامت در یادها ماندگار شد. ۱۴ خرداد روز یتیم شدن ملت ایران بود. ◾️ روز عروج بزرگ مردی که کاری به عظمت تاریخ شیعه انجام داد. روز آسمانی شدن مردی که آرزوی حضرت فاطمه را برآورده و دولت زمینه ساز ظهورِ یوسف زهرا، جمهوری اسلامی ایران را پایه گذاری کرد. سالها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید‏ انتظار فرج از نیمه خرداد کشم‏ ◾️رحلت (ره) تسلیت باد.◾️ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
مردی از تبار یاس، مرد میدان شجاعت و دلاوری ، در جایگاه همسری عاشق ترین، و در مقام پدری مهربانترین ... پاک سرشتی از سرزمین عدالت خواهان ، که با اجرای فرامین اسلام ناب محمدی، منزلت و کرامت بخشید،جایگاه زنان ایران زمین را ... آزاد مردی بی همتا بود که تمام آزادگان و مظلومان عالم با استشمام نفس های قدسی اش ، امید به رهایی از چنگال ظالمان را در خود بیدار کردند. او روح خدا بود... ◼️سالروز ارتحال جانگداز معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت (ره) بر تمام عدالتخواهان تسلیت باد.◼️ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۶
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۶۴ یه روز وقتی افشین خونه نبود، پیش پدربزرگ،صاحبخانه افشین،رفت و سوالات زیادی پرسید.پدربزرگ که هم فاطمه رو شناخته بود و هم متوجه قضیه شده بود،خیلی دقیق و بامهربانی به سوالهاش جواب میداد. بالاخره بعد از چهار ماه تحقیقات، به نتیجه رسید.افشین واقعا سعی میکرد آدم خوبی باشه و فاطمه هم مطمئن شده بود.اگه خانواده ش راضی میشدن، جوابش مثبت بود. اون مدتی که فاطمه تحقیق میکرد، افشین چندبار به فروشگاه حاج محمود رفت.ولی هر بار حاج محمود عصبانی میشد و بیرونش میکرد.اما افشین ناامید نمیشد و بازهم میرفت. حاج محمود تا چشمش به افشین افتاد، اخم کرد و گفت: _چند وقت از دستت راحت بودیم.دوباره مزاحمت هات شروع شد. ناراحت و شرمنده سرشو انداخت پایین و گفت: _آقای نادری،من واقعا قصد مزاحمت ندارم.... -ولی عملا داری اینکارو میکنی. -شما بفرمایید من چکار کنم تا منو ببخشید؟ -برو.دیگه هم اطراف من و خانواده م پیدات نشه.اون وقت میبخشمت. -آقای نادری،شما که میدونید من نمیتونم... -دور و بر تو که دخترهای جور واجور زیاد هست.برو سراغ یکی دیگه. -ولی من فقط به دختر شما... حاج محمود عصبانی وسط حرفش پرید و بلند گفت: _برو. افشین دیگه چیزی نگفت و رفت.از مغازه رفتن های افشین به فاطمه هیچی نمیگفت. فاطمه عملا از دانشگاه فارغ التحصیل شد.دوره کارآموزی هم تمام شده بود و بخش نوزادان بیمارستان مشغول به کار شد. موقع شام حاج محمود به فاطمه گفت: _خانواده مظفری،همسایه سر کوچه برای پسرشون از تو خاستگاری کردن.نظرت چیه؟ فاطمه یه کم سکوت کرد،بعد گفت:باباجونم،من فعلا نمیخوام ازدواج کنم. -چرا؟! -..خب....من تازه رفتم سرکار.میخوام روی کارم تمرکز کنم. زهره خانوم گفت: _قبلا صبح تا شب کار میکردی ولی گفتی خاستگار بیاد! امیررضا گفت: _گفتی نباید کار خیر رو به فردا انداخت.. زهره خانوم گفت: _حالا چیشده میگی فعلا نه؟! فاطمه نمیدونست چی بگه.ساکت بود. حاج محمود گفت: _فاطمه به من نگاه کن. سرشو بالا آورد و به پدرش نگاه کرد.حاج محمود گفت: _اون پسره اومد سراغت؟ امیررضا عصبانی به فاطمه نگاه کرد. فاطمه گفت: -بله. -تو چی گفتی بهش؟ -گفتم هرچی پدرم بگن. همه سکوت کردن.فاطمه بلند شد،بره اتاقش که.... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱