تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر۲ #قسمت_ششم🎬: در حیاط باز شد و آقا مهدی به استقبال بچه ها رفت. صادق هدی را از بغلش پایین
#دست_تقدیر۲
#قسمت_هفتم🎬:
مهدی بریده بریده گفت: یه وان یکاد مثل مال تو؟!
آااخ محیا....
صادق با تعجب به مهدی نگاه کرد و گفت: چیزی شده پدر؟!
مهدی که عرق روی پیشانی اش نشسته بود آب دهنش را قورت داد و سرش را به دوطرف تکان داد و گفت:نه...نه چیزی نشده
صادق نفسش را محکم بیرون داد و گفت: من امروز بالاخره این آقای دکتر کیسان محرابی را سرجایش...
با شنیدن اسم کیسان انگار نفس های مهدی به شماره افتاده بود و خیره به لبهای صادق شد و گفت: چی گفتی؟! اسمش کیسان هست؟!
صادق سری تکان داد و گفت: آره چطور مگه؟!
بغضی به گلوی مهدی چنگ انداخته بود احساس می کرد این دکتر را می شناسد پس در جواب نگاه های پر از سوال صادق گفت: مادرت دوست داشت اسم داداشت را کیسان بگذاره...
صادق گیج شده بود، سابقه نداشت پدرش درباره محیا مادرش حرف بزند، او از مادرش یک عکس دیده بود و یک قصه شنیده بود... مادرت از دنیا رفته، اما نه قبری از مادر به او نشان داده بودند و نه خاطره ای داشت، تنها یادگارش از مادر فقط و فقط وان یکاد نقره ای بود که در گردن داشت.
مهدی خیره به نقطه ای مبهم قطره اشکی گوشهٔ چشمش خودنمایی می کرد که دستان گرم و چروکیدهٔ اقدس خانم دستانش را در برگرفت.
اقدس خانم با صدایی لرزان همانطور که گریه می کرد گفت: مهدی جان پسرم! منو ببخش...من ...من خودم گول خوردم..به من گفتن محیا از دست نامزدش فرار کرده، گفتن از عراق اومده و قصد خرابکاری داره، گفتم مخصوصا دام پهن کرده برای پسرت تا پسرت را به کشتن بده، به من گفتن مأمورن دستگیرش کنن و قول دادن اگر باهاشون همکاری کنم همون جا، توی همون خونه طلاقش را میدن...من نمی دونستم چه ظلمی در حق اون دختر می کنم و بعد خم شد روی دستهای مهدی و می خواست دستهای مهدی را بوسه بزنه که مهدی دستش را عقب کشید و آهسته گفت: نکن این کار را مادر!
همه خیره به این مادر و پسر بودند و گیج شده بودند.
صادق که قبلش عجله رفتن را داشت گفت: اینجا چه خبره بابا! چی به سر مادرم اومده...
اصلا چرا از این دکتره رسیدیم به مادر؟!
مهدی که داشت مسائل را توی ذهنش بالا و پایین می کرد گفت: فعلا با این دکتر کاری نداشته باش اما لازمه زیر نظرش بگیری، باید از چیزی مطمئن بشیم!
صادق گفت: چرا پدر؟! از چی باید مطمئن بشین؟! تو رو خدا یه چیزی بگین منم بفهمم...
مهدی خودش را جلو کشید و سر توی گوش صادق برد و گفت: شاید این دکتر برادرت باشه و با زدن این حرف از جا بلند شد و گفت: من باید آقا عباس را ببینم، همین الان...
صادق که باز هم گیج و گیج تر شده بود، از جا بلند شد و گفت: منم میام..
مهدی نگاهی بهش کرد و گفت: نه! تو برو همونجا که قصد داشتی بری...
اما هیچ کاری نکن تا خبرت کنم...
رؤیا با حالت سوالی به صادق نگاه کرد و صادق شانه ای بالا انداخت و به اقدس خانم اشاره کرد و لب زد و گفت: رؤیا، مادربزرگم را آروم کن...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #دست_تقدیر
فصل دوم
✍ نویسنده ؛ « طاهره سادات حسینی »
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دست_تقدیر۲ #قسمت_هفتم🎬: مهدی بریده بریده گفت: یه وان یکاد مثل مال تو؟! آااخ محیا.... صادق با تعجب
#دست_تقدیر۲
#قسمت_هشتم🎬:
صادق و مهدی همزمان با هم از خانه بیرون آمدند.
مهدی به طرف ماشین رفت و گفت: سوار شو اول تو رو میرسونم به فرودگاه بعد خودم میرم خونه مامان بزرگت ببینم آقا عباس خونه هست یا نه؟!
صادق در ماشین را باز کرد و هر دو سوار شدند، مهدی سوییچ را چرخاند و صادق که هنوز انگار گیج میزد گفت: بابا! توی خونه چی گفتین؟! من نمی خواستم جلو رؤیا و مامان اقدس چیزی بگم، اولم احساس کردم اشتباهی شنیدم، یعنی واقعا من یه برادر دارم؟! مگه مامان محیا از دنیا نرفته؟! آخه چطور میشه که...
صادق اوفی کرد و سرش را به دو طرف تکان داد و زیر لب گفت: دارم دیوونه میشم.
مهدی غرق در خاطرات گذشته بود، گذشته ای که کلا از صادق پنهانش کرده بودند و اون نمی دونست مادر اصلیش کیه و اصلا خبر نداشت که محیا چطوری صادق را نجات میده و...و چون این موضوعات برای صادق گفته نشده بود، الان صحبت کردن از محیا براش مشکل بود.
صادق نگاهی به پدرش مهدی کرد و گفت: بابا! یه چیزی بگین...
مهدی نفسش را محکم بیرون داد و گفت: ببین صادق، مادرت محیا توی جنگ تحمیلی تو مناطق جنگی پرستار بود، اون زمان که رفت برای کمک باردار بود اما ما نمی دونستیم، بعد متوجه شدیم اسیر شده و بعدش هم کلی تحقیق کردیم، سالها توی عراق پرس و جو کردیم و آخرش معلوم شد کشته شده و ما شنیدیم کشته شده، نه شواهدی دال بر مرگش پیدا کردیم و نه شواهدی برای زندگیش، با توجه به اینکه اگر واقعا زنده بود در این زمانی که ما دیگه با کشور عراق دوست و برادر شدیم می بایست خودش را به ما برسونه و خبری از خودش بده، اما هیچ خبری نشد و ما بنا برا گذاشتیم بر کشته شدنش...
صادق که هنوز مبهوت بود گفت: پس...پس این حرفای مامان بزرگ اقدس چی بود؟ چه اتفاقی افتاده که مامان اقدس خودش را مقصر میدونه؟
اون حرفا چی بود که مادر بزرگم میزد، بعدم الان طبق چه دلیلی شما به این دکتره مشکوک شدین که برادر من هست؟
مهدی آب دهنش را قورت داد و همانطور که به سمت فرودگاه می پیچید گفت: داستانش خیلی طولانی هست سر فرصت برات تعریف می کنم، فقط بدون امکان داره دکتر کیسان محرابی داداشت باشه..
صادق دستش را روی داشبرد زد و گفت: یک دلیل بیار تا این مغز من هنگ نکنه بابا، تو رو خدا....
مهدی که حال صادق را میدید گفت: اون گردنبند... و اینکه اسمش کیسان هست چون محیا میدونست من از اسم کیسان خوشم میاد و مادرت محیا یه گردنبند دیگه هم عین مال تو داشت حتما اونو به برادرت میده همانطور که یکی را به تو داد...
واژه ها در ذهن صادق پشت سر هم رژه میرفت و آنها به فرودگاه رسیدند.
مهدی دستش را روی دست صادق گذاشت و گفت: من باید عباس را ببینم، اون میتونه کمکم کنه تا بفهمیم محیا واقعا زنده مونده یا نه...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #دست_تقدیر
فصل دوم
✍ نویسنده ؛ « طاهره سادات حسینی »
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۸۷۴ 🌷 ✅نکتهها
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌷 #مهدی_شناسی ۸۷۵🌷
🌿شرح قرآنی دعای ندبه🌿
🔶فراز پنجاه و چهارم
🍀وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّی إِلَی مُرَافَقَةِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ یَمْکُثُ فِی ظِلِّهِمْ؛
خدایا بین ما و او، پیوندی بده که ما را به رفاقت گذشتگان او برساند و ما را از آنانی قرار ده که به دامان عنایتشان چنگ زنند و در سایه لطفشان اقامت کنند. 🍀
💠در این فراز به یکی از مهمترین وظایف و تکالیفی که منتظران امام زمان باید در عصر غیبت وی انجام دهند، اشاره شده است و آن پیوند با امام زمان علیه السلام است.
💠 امام رضا علیه السلام فرمود:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ آخِذٌ بِحُجْزَةِ اللَّهِ تَعَالَی وَ نَحْنُ آخِذُونَ بِحُجْزَةِ نَبِیِّنَا وَ شِیعَتُنَا آخِذُونَ بِحُجْزَتِنَا؛رسول خدا (ص) در روز قیامت به دامان خداوند چنگ میزند، ما نیز به دامان پیامبرمان و شیعیان ما نیز چنگ به دامان ما میزنند.
💠در این باره نکاتی وجود دارد که در ادامه برخی از آیات مربوط به آن بیان میشود.
🔷آیه اول
💠آیه ۲۵۶ سوره بقره:
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ در (پذیرش) دین، اکراهی نیست. همانا راه رشد از گمراهی روشن شده است، پس هر که به طاغوت کافر شود و به خداوند ایمان آورد، قطعاً به دستگیره محکمی دست یافته که گسستنی برای آن نیست و خداوند شنوای دانا است».
💠در این آیه شریفه مطالب قابل توجهی در ارتباط با موضوع مورد بحث وجود دارد:
🔺۱. مطابق روایات، یکی از مصداقهای تمسّک به «عروة الوثقی» و ریسمان محکم الهی، اتصال با اولیای خدا و اهل بیت علیهم السلام است. رسول اکرم (ص) فرمود:
ای مردم! کسی که دوست دارد به عروة الوثقی - که هرگز قطع نمی گردد - تمسک جوید، به ولایت علی تمسّک کند؛ زیرا ولایت او، ولایت من، و اطاعت از او، اطاعت از من است. ای مردم! هرکس دوست دارد حجت پس از من را بشناسد، علی را بشناسد. ای مردم! کسی که ولایت خدا او را شاد میکند، باید به ولایت علی اقتدا کند؛ زیرا او خزانه علم من است. ای مردم! کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند و از او راضی باشد، ائمه را دوست داشته باشد. جابر برخاست و پرسید: ائمه چه تعداد هستند؟ فرمود: ای جابر! خداوند تو را رحمت کند، [گویا] از همه اسلام پرسیدی. تعداد آنان به تعداد ماه هاست که نزد خدا دوازده عدد است و آن را در کتاب خود، در روزی که آسمان و زمین را آفرید، آورده است. و تعدادشان به تعداد چشمههایی است که برای موسی بن عمران جوشید، در آن زمان که عصایش را بر زمین زد و دوازده چشمه از آن جوشید. و تعدادشان به تعداد نقبای بنی اسرائیل است که خداوند فرموده: «وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً؛و هنگامی که خدا از بنی اسرائیل عهد گرفت و دوازده بزرگ از میان آنها برانگیختیم». ای جابر! تعداد ائمه دوازده نفر است؛ اول ایشان علی و آخرینشان قائم است.
🔺۲. محکم بودن ریسمان الهی کافی نیست، محکم گرفتن آن هم شرط لازم است: «فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ... ».
🔺۳. تکیه به طاغوتها و هر آنچه غیر خدایی است، گسستنی و از بین رفتنی است.
🔺۴. تنها رشته ای که گسسته نمی گردد، ایمان به خداست: «لَا انْفِصامَ لَها».
🔺۵. ایمان به خدا و رابطه با اولیای خدا ابدی است:«لَا انْفِصامَ لَها»؛ولی طاغوتها در قیامت از پیروان خود بیزاری خواهند جست.
🔷آیه دوم
💠آیه ۱۱۹ از سوره توبه یکی دیگر از آیاتی است که لزوم پیوند ما امام عصر را یادآوری میکند.آنجا که میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید».
از این آیه نیز مطالبی قابل استخراج است:
🔺۱. در روایات شیعه و سنی آمده است که مقصود از «الصَّادِقِینَ»، محمّد و آل محمّد علیهم السلام هستند.
🔺۲. دوستی، همنشینی و همراهی با راستگویان، یکی از عوامل تربیت و جلوگیریِ انسان از انحراف است:«اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ».
🔺۳. از رهبران الهی جدا نشویم:«کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ».
🔺۴. رهبران الهی معصوم هستند وگرنه خداوند فرمان نمی داد که با آنان باشید: «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ».
🔺۵. تکامل جامعه در سایه ی ایمان، تقوا و اطاعت از رهبر معصوم است: «آمَنُوا،اتَّقُوا،مَعَ الصَّادِقِینَ».
🔺۶. در هر زمان باید معصومی وجود داشته باشد تا مسلمانان با او همراه باشند: «کُونُوا معَ الصَّادِقِین».
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۸۷۴ 🌷 ✅نکتهها
#قسمت_875
#استاد_قرائتی
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
3.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موضوع:راه نزدیک شدن به #امام_زمان (عج)
سخنران استادعالی🎤
🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عجل الله صلوات بفرست 🌸
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah04 Be Vaghte Shaam (1403-05-18) Mashhad Moghadas.mp3
زمان:
حجم:
39.72M
🔈 #به_وقت_شام
🔰 جلسه چهارم
* زمانها و مکانها هرکدام روح دارند [1:56]
* اثر دو انشعاب نژادی در تمام طول تاریخ؛ بنیاسماعیل و بنیاسرائیل [4:55]
* حضرت آدم و نوح (علیهماالسلام)؛ پدران بشریت [8:16]
* حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ پدر انبیاء پس از خود [13:00]
* ماجرای احتجاج حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و سرکشی قوم ایشان [15:25]
* استجابت دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ بشارت فرزندی حلیم [23:40]
* خواب حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و ذبح حضرت اسماعیل (علیهالسلام) [31:08]
* سلام بر ابراهیم (علیهالسلام)؛ بشارت پیامبری از صالحین [36:41]
* کمالات جناب هاجر و رسیدن نسل مسلمانان به ایشان [46:23]
* استجابت دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ محبوبیت بنیاسماعیل در دل مردم [50:05]
* روضه خواندن و بیان واقعه کربلا توسط خداوند بر حضرت ابراهیم (علیهالسلام) [52:39]
* مکالمه حضرت اسماعیل (علیهالسلام) با پدرش به هنگام ذبح [56:59]
* خواب حضرت سکینه (سلاماللهعلیها) و درد دل ایشان با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) [1:02:17]
⏰ مدت زمان: ۱:۱۵:۱۲
📆 ۱۴۰۳/۰۵/۱۸
#آخرالزمان
#شام
#ظهور
#حضرت_ابراهیم_علیهالسلام
#مشهد
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ره_توشه_زوار
✨🌱👈 ره توشهی زوّار ( #قسمت سوم)
✅به هیچ وجه این فایل ها رو از دست ندین...
این فایل ها باید به دست همه زوار اربعین برسه
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah25_Goriz_Az_Rajim_1401_06_10_Moharram_1444_aminikhaah.ir.mp3
زمان:
حجم:
31.74M
⭕️سلسله مباحث
« #گریز_از_رجیم»
✅جلسه بیست و پنجم
🛑توصیف ملکوت شیاطین
🛑 شیطان عاشق چیست ؟
🛑 شیاطین در کجا زندگی میکنند؟
🛑 آیا در میان جهنمیان محبت وجود دارد؟
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
38.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛎مرز مجازی و جغرافیای سایبری
رهبر معظم انقلاب می فرمایید :
💢باید در همه چیز مرز داشته باشیم .
🔷حالا اصلا معنا و مفهوم مرز چیست ؟
🔶مرز داشتن به معنای این نیست که نیایند و نرویم ، به این معناست که چه کسی میاید برای چه میاید و چه کسی میرود و برای چه میرود .
♦️ما فقط مرز جغرافیایی نداریم مرز مجازی هم داریم! که برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به مرز مجازی کلیپ👆 کامل رو ببینید
#سواد_رسانه
☆ــــــــــــــــــــ
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
3.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️نماهنگ آمدم ای شاه پناهم بده....
🥺 بیمار توام آقا، نذرت، دلِ تنگم
🥺 بنویس برای دل من نسخه و دارو
#السلام_علیک_یاامام_رئوف
#یاامام_رضاجانم😍✋
اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ
#زيارت_مختصر_امام_رضا ع👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/132
💌💌💌💌💌💌💌
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#دعای_فرج
از قلب داغدیده ندامیرسد بیا
ازحنجر بریده ندامیرسد بیا
ای داغدار لعل لب و چوب خیزران
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان
سلام تنها پادشاه زمین
#امام_زمان عج
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
به رسم وفای هر شب بخوانیم
#دعای_فرج_و
#الهی_عظم_البلاء_رو😍
متن دعا و طریقه خواندن نماز #امام_زمان عج 👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/102
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌹آقاجانم یا صاحب الزمان
آلودگی دلهایمان از مرز هشدار گذشته است!
نفسهایمان به شماره افتاده!
سالهاست زندگیمان تعطیل رسمی است
به فریادمان برس!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️