eitaa logo
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
29.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
558 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_شانزدهم🎬: ترانه خسته از روزی پر از مشغله روی تختش دراز کشید که صدای گو
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: ترانه با آتش دانی که در دست داشت و پر از ذغال سرخ و داغ بود وارد اتاق شد، مقداری از ماده ای را که داخل پلاستیک و روی میز کنار تخت بود،روی ذغالها ریخت، صدای ترق تروق همراه با دود غلیظی بلند شد، ترانه آتش دان را دور تا دور اتاق چرخاند و می دانست اگر این بوی مشمئز کننده از پنجره اتاق بیرون برود حتما صدای همسایه ها در می آید، گذشته از بقیه مواد،بوی سوختن مدفوع سگ، از همه بدتر بود. دود به اندازه کافی اتاق را گرفته بود. ترانه پرده اتاق را کشید و آتشدان را روی کمینهٔ پنجره گذاشت، نزدیک تختخواب شد و شروع به درآوردن لباس هایش کرد، او خوب میدانست که موکلین جن سفلی (شیطانی)، از آدم برهنه خوششان می آید و هرچه آدم برهنه تر باشد، قدرت جذب اجنه را بیشتر خواهد داشت. ترانه خود را مانند نوزادی که تازه به دنیا آمده، برهنه کرد و سپس صفحه ای از قرآن را که قبلا جدا کرده بود روی تخت گذاشت و گستاخانه روی آن نشست، چشمانش را بست و شروع به خواندن صلوات شیطانی نمود و وردهایی را که بلد بود و می بایست بخواند، یکی یکی و پشت سر هم می خواند، وردهایی که انسان را از دایره اسلام و خداپرستی بیرون میبرد و در گروه شیطان پرستان جای میداد. ترانه خواند و خواند اما حضوری را حس نمی کرد، عجیب بود او تمام قوانین را به جا آورده بود، هم بدنش طهارت نداشت و هم ساعتی قبل رابطه نامشروع داشت و هم وردها را درست خوانده بود، پس دوباره شروع به فرستادن صلوات شیطانی نمود. با طمأنینه و شمرده شمرده کلمات را ادا می کرد که احساس گرمای شدیدی به او دست داد،آرام آرام چشمهایش را گشود و چشمهایی که رو به زمین خیره بود... درست میدید دو پای پشمی سیاه که چیزی مثل سم حیوانات داشت و کم کم سرش را بالا گرفت...و خیره در نگاه موکل شیطانی اش شد، او با دو چشمی که از سرخی انگار غرق خون بود به ترانه خیره شده بود، نگاه ترانه که با نگاهش برخورد کرد، آن موجود خبیث، خنده ای کریهی کرد و با صدای بم خود که انگار از درون قیفی گشاد به گوش ترانه میرسید گفت: امر بفرمایید،برای چه مرا به حضورطلبیدید؟ ترانه که خوشحال از آمدن این ابلیسک بود گفت: می خواهم به خانه فاطمه و روح الله بروی و تمام تلاشت را بکنی تا فاطمه نابودشود.. ان جن خبیث که در کنار ترانه نشسته بود، به او نزدیک شد و بازوهای لخت و مرمرین ترانه را در آغوش گرفت، بطوریکه سر او با دوشاخ سنگی سیاه و پیچ در پیچ در کنار سر ترانه قرار گرفت و گفت: چشم، این کار را انجام می دهم، یعنی تمام تلاشم را می کنم و شما خودتان بهتر میدانید که کار ما فقط وسوسه و ترساندن هست و آسیب اصلی را باید خود فرد بوجود آورد، پس من کار خودم را انجام میدهم و شما هم تلاش بکنید تا باهم و به زودی به خواسته تان برسید. ترانه که بدنش از تماس بدن موکلش داغ شده بود و این حالت برایش آنچنان خوشایند نبود گفت: باشه، حالا هم زودتر برو به کارت برس... با زدن این حرف موکل شیطانی در یک لحظه محو شد، ترانه که انگار تمام نیرویش بر باد رفته بود در حالیکه بدنش غرق عرق بود، خود را روی تخت انداخت که ناگهان صدای جیغ کودکانهٔ شیدا از داخل اتاقش بلند شد. ترانه به سرعت پیراهنی به تن کرد و خود را به اتاق شیدا رساند، در را باز کرد، شیدا روی تختش نشسته بود و دستهایش را روی گوشهایش گذاشته بود و مانند انسان های دیوانه، بدون دلیل جیغ میکشید. ترانه نزدیک شیدا شد و برای اینکه صدای دخترک را ببرد، او را محکم در آغوش گرفت و گفت: مامان ساکت، الان همسایه ها میان فکر میکنن چی شده... اما دخترک همچنان جیغ میکشید.. ترانه زیر لب فحشی نثار موکلش کرد و گفت: هر وقت اینجا می آید ،بایددد به این بچه هم سری بزند و او را بترساند.. ترانه محکم تر شیدا را در آغوش گرفت، شیدا دست هایش را مشت کرد و به سینه ترانه می کوبید و میگفت: توی بوی بد میدی...تو هم منو میترسونی....من از تو بدم میاد...منو ببر پیش بابا..‌من بابام را می خوام و ترانه که واقعا خسته بود هم از لحاظ روحی و هم جسمی، چون هربار که موکلش را احضار می کرد نیروی زیادی از او گرفته میشد، پس تحمل حرفهای شیدا را نداشت و با سیلی محکمی که به گوش دخترک نواخت و ردش روی گونه های سفید و نازک شیدا ماند، از او خواست تا ساکت شود و شیدا چون میدانست اگر بیشتر ادامه دهد، کتک های بیشتری نوش جان می کند، خود را عقب کشید و همانطور که سعی می کرد سرش را زیر پتو پنهان کند گفت: از اینجا برو بیرون، من از تو بدم میاد..‌ 👈 .... واقعی ✍ نویسنده ؛ « ط_حسینی» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌼.🍂.🌼.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════،🌼.🍂.🌼،═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_هفدهم🎬: ترانه با آتش دانی که در دست داشت و پر از ذغال سرخ و داغ بود وا
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: روح الله تازه سرکار رفته بود، با اینکه قبل از اذان صبح به تبریز رسیده بودند، اما شغلش کلیدی و مهم بود و می بایست حتما سرکار حضور داشته باشد. با رفتن روح الله هزاران فکر به ذهن فاطمه می رسید، حسی می خواست به او بفهماند که روح الله مرد زندگی او نیست و دیر یا زود به سمت شراره می رود و فاطمه می ماند با یک دنیا تنهایی و دربه دری ... فاطمه دوست نداشت به اینگونه افکار بپردازد و برای خلاصی از این افکار بهترین راه، خواندن دو رکعت نماز وهدیه به روح یکی از ائمه یا پیامبران بود. پس به سمت سرویس ها رفت تا وضو بگیرد، وارد سرویس شد، حس گرمایی ناخوشایند تمام وجودش را گرفت. دست به شیر سرد آب برد تابازش کند اما انگار شیرآب قفل شده بود، هر چه تلاش کرد نتوانست دستگیره شیر آب را بچرخاند، پس دستش را به سمت شیر داغ برد که ناگهان چراغ دستشویی شروع به روشن و خاموش شدن کرد.. فاطمه که خیلی ترسیده بود، هراسان از سرویس ها بیرون آمد، بدون انکه بتواند وضو بگیرد. پس به سمت آشپزخانه رفت و می خواست توی ظرفشویی وضو بگیرد، زیر لب بسم اللهی گفت و شیر آب را باز کرد، آب جاری شد و فاطمه وضو گرفت. همانطور که آب وضو از سرو صورتش میچکید داخل اتاق شد، به سمت کمد لباس کنار تختخواب رفت، درکمد را باز کرد و سجاده را به دست گرفت، دست برد چادر نمازش را از روی چوب داخل کمد لباس بردارد، اما هر چه می کرد چادر بیرون نمی آمد، انگار به جایی گیر کرده بود،فاطمه سرش را داخل کمد لباس برد تا علت بیرون نیامدن چادر را بفهمد که ناگهان سرش به شدت به دیواره کمد خورد، انگار کسی واقعا سر او را فشار میداد.. فاطمه به سختی سرش را بیرون آورد، پشت سرش را نگاه کرد اما کسی نبود، دستی به گونه اش کشید و زیر لب گفت: انگار خیالاتی شدم، روح الله که رفته سرکار و بچه ها هم که خوابن، آخه خسته بودن، پس هیچ کس نیست که سر منو هل بده، حتما فشارم افتاده و دوباره خواست چادرش را بیرون بکشد که صدای آهنگ پیام گوشی اش بلند شد.. فاطمه می خواست بی خیال دیدن پیام شود و اول دورکعت نمازی را که قصد کرده بود بخواند، اما انگار کسی کنار گوشش وزوز میکرد که گوشی را بردارد. فاطمه، چادر را رها کرد و همانطور سجاده را در بغل داشت به سمت گوشی رفت... صفحه اش را روشن کرد و با کمال تعجب اسم شراره روی صفحه نقش بسته بود...بله چند عکس به همراه چند پیام در صفحه مجازی برای فاطمه چشمک میزد. فاطمه روی تخت نشست و سریع پیام ها را باز کرد...دو تا اسکرین شات..عکس ها را بزرگ کرد...باورش نمیشد...پیام های عاشقانه روح الله به شراره و شراره به روح الله... و بعد چند پیام از شراره: دیروز بال بال زدن روح الله را کنارم دیدم، منو روی بغل تا اورژانس برد، انگار میترسید تنها عشقش را از دست بدهد... فاطمه هر چه بیشتر به صفحه شراره نگاه میکرد، ضربان قلبش شدیدتر می شد باران اشک دوباره به جوشش افتاده بود و انگار طغیان کرده بود، آنقدر گریه اش زیاد بود که دیگر صفحه موبایل را نمیدید و صفحه تار و کدر شده بود‌ و صدایی در مغزش اکو میشد...زودتر خودت را از این زندگی لعنتی راحت کن...خودت را بکش و بگذار روح الله از عذاب وجدان بمیرد...تنها راه همین است...زندگی تو دیگر به پایان رسیده، روح الله عشقی به تو ندارد و از طرفی خانواده ات با دیده تحقیر به تو نگاه می کنند، پس بهترین زندگی برای تو ، زندگی ابدی است، خودت را راحت کن فاطمه زیر لب زمزمه کرد: درسته! این زندگی دیگه هیچ لذتی برای من نداره، باید تمومش کنم و با زدن این حرف از جا بلندشدگوشی را روی تخت انداخت و سجاده هم از روی زانوهایش به زمین پرت شد.. فاطمه فراموش کرده بود که سالها در حوزه زیر گوش آنان خوانده اند که بزرگترین نعمت برای هر بنده، «حیات» است و بزرگترین گناه که غیر قابل بخشش است«خودکشی»ست.. فاطمه به سرعت خود را به آشپزخانه و قفسه داروها رساند، خشاب داروهای اعصاب را که روزگاری قبل دکتر برای رفع ناراحتی های روحی فاطمه به او داده بود، در دست جای میداد...یک خشاب..دوتا..سه تا، فک میکنم بس است، اما نیرویی از او می خواست که بیش از آن را بردارد، چهارمی و پنجمی..‌ همه را در مشت جای داد.. فاطمه پارچ شیشه ای روی کابینت هم پر از آب کرد و در دست گرفت، قرص ها را به سینه چسپانید و راهی اتاق شد. 👈 .... واقعی ✍ نویسنده ؛ « ط_حسینی» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌼.🍂.🌼.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════،🌼.🍂.🌼،═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۹۹۲🌷 🌿زیارت آل یا
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۹۹۳🌷 🌿زیارت آل یاسین🌿 ✨سلام علي آل يس✨ ◀️ آل 💠برای کلمه‌ی «آل» معانی مختلفی درنظر گرفته شده است:«آل» به معنای بازگشت‌گاه و محل رجوع است. 💠سلام بر شما خانواده‌ای که بازگشت همه به سوی شما می‌باشد. زائر در زیارت جامعه کبیره عرض می‌کند:«وَ اِيابُ اَلْخَلْقِ اِلَيْكُمْ»؛ «بازگشت خلق به سوی شماست» 💠تعبیر بازگشت در جایی به کار می‌رود که انسان از اقامت‌گاه دائمی خود به محلی فرعی رفته باشد. زائر در عالم الست همراه با امام خود و در کنار ایشان بوده،اساساً مقیم آستان ولی خدای سبحان بوده، بنابراین جدایی و فراق در عالم طبیعت برای او عارضی است. 💠لذا در «سَلاَمٌ عَلَي آلِ يس» قصد رجوع و بازگشت به مأمن خود یعنی قلعه‌ی ولایت را دارد. بنابراین در زیارت آل یس زائر بازگشت به وطن را از امام درخواست می‌کند. 💠زائر آل یس مانند فرزندی است که پس از فراقی طولانی، به سایه‌ی پر مهر پدر بازگشته است. 💠«آل» در لغت به معنای خانواده، دودمان و اهل بیت است که سرانجام کار خاندان به بزرگ آنان بر می‌گردد. 💠همچنین بعضی از اهل لغت «آل» را محلی می‌دانند که دل هر عاشقی به سوی آن باز می‌گردد. 💠 بدین‌ترتیب زائر در خطاب به «آل یس» با محبت و پیوست به قلعه ی ولایت، عاشقانه به سوی ایشان پر کشیده و چشم امید بر حریم ولایت دوخته تا عشق و محبت خالصانه‌اش امضاء شود. 💠«آل» ستون‌ها و چوب‌هایی است که خیمه را برپا می‌دارد. از آن‌جا که «آل یس» تکیه‌گاه خیمه‌ی توحید در عالم هستند، تنها با پناهندگی به ایشان رویش کمالات و فضائل اخلاقی صورت می‌گیرد. 💠 «آل» را کلمه ای قلب شده از «اهل» دانسته‌اند و مصغر آن «اهیل» می‌باشد. تفاوت «اهل» با «آل» در این است که «اهل» دامنه بیشتری از افراد را در بر می گیرد، زیرا علاوه بر نسب و خویشاوندی برای اختصاص و ارتباط به‌کار می‌رود، مانند: اهل بصره، اهل علم و… اما «آل» تنها از جهت خویشاوندی به کار می‌رود. ‌ 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
در شام چه رخ خواهد داد؟.mp3
15.47M
🎙️ ✍در شام چه رخ می‌دهد؟ ⭕ تطبیقی در کار نیست ⭕ 🔖سیر حوادث در دوازده مرحله * حضور آرماگدون بعد از نبرد هسته‌ای * پیدایش گروه شورش‌گر از نژاد ترک * لشکر کشی رومی‌ها به تل‌آویو * هیچ جا مهم نیست جز کوفه! * همدستی برخی از شیعیان با سفیانی * نماز جمعه امام زمان ارواحنافداه در وسط درگیری‌های کوفه 📌برگرفته از جلسات «به وقت شام ،قبیله سلمان» @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
14 Be Vaghte Shaam (1403-09-25)Shahre Moghadas Ghom.mp3
23.21M
🔈 🔰 فصل سوم؛ قبیله سلمان، جلسه چهارده * دخالت ممنوع! ؛ فرمان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در مورد آتش آذربایجان [2:30] ⚜ تعیین وقت ممنوع، اما چشم به علامت‌ها بدوزید؛ حکمت انتظار در کلام اهل‌بیت (علیهم‌السلام) [4:51] 1⃣ رمضانِ موعود؛ وقتی آسمان راز ظهور را فریاد می‌زند [9:55] 2⃣ خروجِ سفیانی؛ بوی ظهور از فتنه‌ها برمی‌خیزد [11:29] 3⃣ شرق در خیزش، شام در فتنه؛ خراسانی می‌آید [12:12] 4⃣ قتلِ نفس زکیه؛ قربانی مظلوم در طلیعه ظهور [12:25] 5⃣ زمینِ خشمگین و سفیانی مغلوب؛ خسف بیداء [12:36] * مرگ سفید و سرخ؛ کابوسی که جهان را دربرمی‌گیرد [13:03] * مترقّب باش تا قلبت زنده بماند؛ تفاوت عجله و امید در روایات [20:38] * چشم‌به‌راهی بی‌تاب؛ روایتِ بی‌قراری آیت الله بهجت [22:28] ✅ آرزوی ظهور؛ ابزار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) برای تربیت نسل‌های مقاوم شیعه [32:39] * اگر فردا ظهور باشد، من کجای داستانم؟ جمله‌ای که اعتیاد ۳۰ ساله را شکست [46:08] * ؛ شوقی که دل‌ها را به فتح پیوند می‌زند [52:25] ⏰ مدت زمان: ۵۵:۴۸ 📆 ۱۴۰۳/۰۹/۲۵ 📲 مشاهده و دریافت مجموع جلسات : 👇 https://taalei-edu.ir/workshop/480/a @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌نشر بدهید تا برسد دست مسعود خاااان 🤲اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🤲 🪧 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مقایسه رفتار شهید رئیسی و مسعود پزشکیان پس از دریافت هدیه حتما حتما حتما مشاهده بفرمایید @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گفتن استقبال از رئیس جمهور در سفرهای استانی لغو شده! پرسیدیم چرا؟! 🔹گفتند: آقای پزشکیان با توجه با آموزه‌های نهج‌البلاغه، این کار را منافی کرامت مردم می‌دونه!آقای نهج‌البلاغه خوان! حفظ کرامت این جوان لازم نبود؟! @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌هر چه داری از پَرِ قنداق داری 😡آقای پزشکیان مگه با نوکرت طرفی که اینطوری رفتار می‌کنی⁉️ 😔 آقای پزشکیان مگه از کسی طلبی داری اینطوری رفتار می‌کنین⁉️ اون از وضعیت مملکت داریت که دلار رو ۷۵ هزار تومان کردی ، اینم از وضعیت ادبت و نوع برخوردت با مردم😳 ✍ البته هر چه می کشیم از بی بصیرتی اقلیت چند میلیونی که به عشق اصلاحات رأی دادند و چند میلیون فریب خورده دیگه هست جمعاً شانزده میلیون 🪧 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 🔰🔰دکتر سهیلا سامی جراح نخبه مغزواعصاب.. 💢با حدود ۱۰۰۰ جراحی موفق در آلمان دستیار ۳۵۰۰ جراحی ـ مسلط به ۴ زبان.. 🔷بعد از سال‌ها حضور در آلمان با جایگاه ویژه و بعنوان جراح فوق‌تخصص به برگشت تا به کشورش خدمت کنه ⛔️البته نه لباس تن نما پوشیده و نه عِلم برای زن زندگی آزادی مهمه که بشناسنش @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
29.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ خانم که دیروز با اشاره رهبر عزیز انقلاب ایشون رو هدیه گرفتن ، امشب در پخش زنده شبکه ۲ چفیه ای که براشون خیلی عزیز بود و سالها منتظرش بودن رو به یک همسر 🌹 شهید حزب‌الله 🌹 هدیه دادند 👌 🪧 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
کارگاه تفکر ۳۱.mp3
14.33M
۳۱ آنچه در پادکست سی و یکم می‌شنوید : 1.دلیل سقوط، باخت و عقب افتادگی انسان چیست؟ 2.سلطنت و احاطه چگونه در نفس ایجاد میشود؟ 3.معنای حقیقی نام قادر خداوند چیست؟ منبع پادکست : جلسه ۱۳ از کارگاه تفکر @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💔 نشان بہ اینڪہ شب جمعہ اشك و آهے بود ببخش روز حسابم اگر گناهے بود تویے ڪه بوده نگاهٺ همیشہ و هرجا بہ من، منے ڪه دلم با تو، گاه گاهے بود 🌙 ❤️ 💚 💚 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
مداحی آنلاین - نماهنگ هوای کربلا - شفیعی.mp3
7.03M
هوای هوای کرببلا حنجره‌ زخمی نی به نوا روضه‌خون مادر عاطفه‌ها که می‌باره از غم 🎙 🌙 🌺 💚 💚 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
Farahmand.Komeil.mp3
30.74M
🌺 مخصوص شب های جمعه☝️☝️ 🎙 👈 متن دعای کمیل👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/51 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شبهه: 🔻 میگن بعضی مسئولین ما منافق هستند، پس چرا باهاشون برخورد نمی‌کنند⁉️ 🔻ما باید این وسط چیکار کنیم⁉️ ⬅️ درس عبرتی از تاریخ صدر اسلام..‌. ☆ـــــــــــــــــــ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🚨🚨سفیر اسرائیل در سازمان ملل متحد در پیامی خطاب به مردم ایران خواستار شورش آنها شد: ⚠️این فرصت را از دست ندهید. همین الان اقدام کن قوم اسرائیل در کنار شما ایستاده اند. ⛔️با پزشکیان همچین چیزی اتفاق میفته عجله نکن جناب سفیر @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ برنامه دشمن این است که دقیقاً ایران را مثل سوریه به آشوب بکشانند می‌خواهند ایران را مشغول خودش کنند که دست از حمایت از حزب الله و یمن و عراق و سوریه بردارد و البته بعدش خود ایران را نابود کنند 😡 قرار است که ادامه فتنه مهسا امینی در کشور کلید بخورد و می‌خواهند از ظرفیت زنان در این وضعیت استفاده کنند. 👈 برای همین هست که چند وقتی است دوباره بحث کشف حجاب و برهنگی شروع شده و هر روز رسانه ها از برهنه شدن چند تا سلبریتی و خانم های دیگر خبر می‌دهند. 😡 اعتراضات معیشتی و قطعی های مداوم آب و برق و گاز هم 👈 طبق برنامه دشمن دارد انجام می‌شود تا اعصاب مردم را خراب کنند و زمینه های فتنه جدید شکل بگیرد. 👌 در این شرایط ما باید خیلی پخته و سنجیده عمل کنیم و سعی کنیم تا جایی که می‌شود مردم را آگاه و آرام کنیم تا ضرر کمتری بابت فتنه آینده ببینیم... ✍ پی نوشت: ما مردم از قوه قضاییه محترم تقاضا داریم ، چند تن از مسئولین ناکارآمد و مشکل ساز که در بدنه ی اصلی دولت فعلی هستند را محاکمه و برکنار کنند. 👌وقتی ایران از نظر نفت و گاز در جهان برتر است ، چرا دولت پزشکیان این مردم را برای منافع خودش اذیت روانی می کند⁉️ 😡 اینها با ایجاد قحطی مصنوعی سعی در اقناع عوام برای پذیرش اجباری اف ای تی اف و برجام های یک و دو و سه را دارند یعنی سپاه قدس باید از کشورهای مظلوم خارج شود و هزاران مشکل دیگر برای کشور بوجود بیاورند 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❎ موسسه کپلر اعلام کرده است روزانه 530 هزار بشکه نفت صادراتی ایران به چین ( بابت لغو تخفیف 2 دلاری توسط دولت پزشکیان ) کاهش یافته‌ 🔹که به‌ معنای چشم‌‌ پوشی از 1/5 میلیارد دلار درآمد 😳 بابت 30 میلیون دلار تخفیف به دولـت چین بـوده است😔 😡 یقیناً اینها ادامه بازی حسن روحانی برای انعقاد توافق برجام ها و دوری از چین است 🪧 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار تند جبرائیلی به دولت ای کاش به جای پایین آوردن شیشه بانک....ـ ☆ــــــــــــــــ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌خیانت مگه شاخ و دم داره ⁉️ 😔۵ ماهه یک دونه خبر مثبت تو کشور نشنیدیم! 😔۵ ماهه فقط نمیشه و نمی‌تونیم و نشد و نداریم شنیدیم 😔۵ ماهه یک خبر مثبت تو منطقه نیست 😔۵ ماهه دارن فریب می‌خورن بعدش می‌فهمن! 😔۵ ماهه یهو تو همه چیز ناترازی بوجود اومده! ⁉️چطور میشه واقعاً؟! ⁉️ بعد از حمله دولت روحانی به ایران و اعترافش به نساختن پالایشگاه و عدم نوسازی و عدم توسعه و نابودی شبکه برق کشور، 👈چطور با اون وضعیت سه سال‌ دولت رئیسی قطعی برق و گاز و آب نداشتیم 👈اما یهو تو زمستون با مشکل برق خونگی و صنعتی بصورت همزمان مواجه میشیم؟! ✅ با دسته کورها که طرف نیستید!😡 👌 قطعاً برای ایجاد نارضایتی و ایجاد التهاب و اغتشاش در زمان مقتضی این اتفاقات را رقم می زنند که در نهایت همزمان با اغتشاشات و حمله خارجی توسط اسرائیل و آمریکا و هم پیمانانشان و یورش و حمله داعش و .... ایران را نابود و تجزیه کنند . ✅ اما زهی خیال باطل این مملکت صاحب دارد مملکت امام رضایی مملکت صاحب الزمانی ...... 🪧 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️گوشت کیلو چنده مردم ؟ ⁉️برنج کیلو چنده مردم ؟ ⁉️ماشین قیمتش چنده مردم ؟ ⁉️قیمتش چند بود چند شد مردم ؟ ✅ همش تقصیر دولته مردم 🪧 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا دیسکو نیست، اینجا دانشگاه علامه‌طباطبایی است!!! چه توقعی دارین یه مشت محکوم امنیتی دارن دانشگاه رو اداره میکنن...!؟😏 ☆ــــــــــــــــــــ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️