♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⊰✵⊱━═━🌟━═━⊰✵⊱ @zohoreshgh ❣﷽❣ ⊰⊱#روزههای_اخلاقی⊰✵⊱ ⊰⊱#ویژه_ماه_مبارک_رمضان⊰✵⊱ ا⊰✵⊱━═━
⊰✵⊱━═━🌟━═━⊰✵⊱
@zohoreshgh
❣﷽❣
⊰⊱#روزههای_اخلاقی⊰✵⊱
⊰⊱#ویژه_ماه_مبارک_رمضان⊰✵⊱
ا⊰✵⊱━═━━══━━═━⊰✵⊱ا
✵رمضان ماه نزوله قرآنه؛ روزه دار واقعی به تلاوت کلمات قرآن اکتفاء نمی کنه؛ بلکه الفاظ قرآن رو هم تلاوت میکنه و مفاهیمش رو می خونه؛ به دستواراتش عمل می کنه و سعی میکنه #اخلاقش رو قرآنی کنه.
👌🏻پس یه روزه دار واقعی در ماه مبارک رمضان برنامه های خاصی رو برای تلاوت، حفظ، تدبر و دعوت به سوی #قرآن مد نظر قرار می ده🙃
🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⊰✵⊱━═━🌟━═━⊰✵⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⊰✵⊱━═━🌟━═━⊰✵⊱ @zohoreshgh ❣﷽❣ ⊰⊱#روزههای_اخلاقی⊰✵⊱ ⊰⊱#ویژه_ماه_مبارک_رمضان⊰✵⊱ ا⊰✵⊱━═━
⊰✵⊱━═━🌟━═━⊰✵⊱
@zohoreshgh
❣﷽❣
⊰⊱#روزههای_اخلاقی⊰✵⊱
⊰⊱#ویژه_ماه_مبارک_رمضان⊰✵⊱
ا⊰✵⊱━═━━══━━═━⊰✵⊱ا
✵رمضان ماه نزوله قرآنه؛ روزه دار واقعی به تلاوت کلمات قرآن اکتفاء نمی کنه؛ بلکه الفاظ قرآن رو هم تلاوت میکنه و مفاهیمش رو می خونه؛ به دستواراتش عمل می کنه و سعی میکنه #اخلاقش رو قرآنی کنه.
👌🏻پس یه روزه دار واقعی در ماه مبارک رمضان برنامه های خاصی رو برای تلاوت، حفظ، تدبر و دعوت به سوی #قرآن مد نظر قرار می ده🙃
🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⊰✵⊱━═━🌟━═━⊰✵⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۴
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥
✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز
✍قسمت ۴۱
متوجه فاطمه نشده بود.
فاطمه ماشینش رو جای ماشین افشین پارک کرد و داخل مؤسسه رفت.در اتاق حاج آقا موسوی باز بود.در زد.
-سلام حاج آقا،اجازه هست؟
-سلام خانم نادری،بفرمایید.
بعد از احوالپرسی،فاطمه روی صندلی نشست.میخواست درمورد افشین بپرسه ولی نمیدونست چجوری.
حاج آقا گفت:
-آقای مشرقی رو دیدید؟ الان پیش پای شما از اینجا رفتن.
-فقط دیدم سوار ماشینشون شدن و رفتن.میان پیش شما؟!
-بله.خیلی پیگیر موضوعات مختلف هست. معمولا یک روز درمیان میاد اینجا. سوالهای خیلی سختی میپرسه.بعضی هاشو همون موقع نمیتونم جواب بدم. خودم میرم تحقیق میکنم،بعد میاد جوابش رو میگیره و سوالهای دیگه میپرسه و میره.حق با شما بود،جواب های خیلی تخصصی هم میخواد.حتی به جواب های منم اشکال میکنه.ازش خوشم میاد.منم سر ذوق آورده.
-در عمل چطوره؟!!
-عمل هم میکنه.واجباتش رو انجام میده. کارهای #حرام انجام نمیده.حتی #مستحبات هم سعی میکنه انجام بده.روی #اخلاقش هم خیلی کار میکنه.
فاطمه تو دلش گفت یعنی دیگه مغرور و کینه ای نیست؟!!
-خانم نادری
-بفرمایید
-شما ازش خبری نداشتین؟!
-بعد از اون روزی که آوردمشون اینجا،یه روز کتاب هایی که شما بهش دادین رو بهم داد و دیگه ندیدمش.
حاج آقا تعجب کرد.
تا حدی متوجه علاقه افشین به فاطمه شده بود.
همون موقع برادر حاج آقا وارد شد. فاطمه ایستاد و سلام کرد.
مهدی هم مؤدب و محجوب سلام و احوالپرسی کرد.
فاطمه به حاج آقا گفت:
_با اجازه تون من میرم پیش خانم مومن.
-خواهش میکنم.بفرمایید.
دو قدم رفت،برگشت و گفت:
_دختر خاله ما حالش چطوره؟ دیگه مؤسسه نمیاد؟
حاج آقا با لبخند گفت:
_خداروشکر خوبه.هفته ای یک روز میاد. دخترها اینجا رو میذارن رو سرشون.
-سلام برسونید،بهش بگین همین روزها میرم دیدنش.
-حتما،خوشحال میشه.
وقتی فاطمه رفت،مهدی روی صندلی نشست و گفت:
_داداش.
حاج آقا همزمان که برگه ای رو مطالعه میکرد،گفت:
_جانم.
-نمیخوای برای داداشت آستین بالا بزنی؟
حاج آقا با لبخند نگاهش کرد و گفت:
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #سرباز
✍ نویسنده ؛ بانو «مهدییارمنتظر قائم»
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.💖🍃💖.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════💖.🍃💖.═╝
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱