eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.3هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
7.7هزار ویدیو
557 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙🕊| ⁵⁹ تا کِی در انتظار گذاری به زاریَم باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریَم... عج 💚 💚 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این هر شب تکرار می‌شود یک فاتحه و سه توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد ...: 🌼🍀🌼قرار هر شبمان یک ختم قرآن👇🏻 ( 3سوره توحید) به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صاحب الزمان عج 🌼🍀 💚دائم سوره قل‌هو الله‌احد را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به 💔این کار عمر شما را با برکت می‌کند و 💔 مورد توجه خاص حضرت قرار می‌گیرید• رحمه الله علیه⚘ ❤️✨هروقت‌میری‌رختخوابٺ یه‌سلامۍ‌هم‌به‌امام‌زمانٺ‌بده ۵دقیقه‌باهاش‌‌حرف‌بزن چه‌میشودیه‌شبی‌به‌یاد‌کسی‌باشیم‌که هرشب‌به‌یادمان‌هست... 🌺سلامتی عج و تعجیل در ظهورش 🌺
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران آسمانی.ارواح مومنین.و شهدا، فقها،دانشمندان، آمرزش گناهان و شفاے مریضان سوره مبارکه @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه نوشته استاد انصاریان - منبع: پایگاه (https://erfan.ir) @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
274-nahl-fa-ansarian.mp3
5.62M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه از کتاب تفسیر یک جلدی مبین @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
274-nahl-ta-1.mp3
5.46M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
274-nahl-ta-2.mp3
7.18M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 @NedayQran ❣﷽❣ 🌺 🌺 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهنده‌ی قلب‌ها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌹🕊🌹🕊🌹 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همہ‌ هستی‌ من‌ حضرت‌ ارباب‌ سلام اۍ‌ دلیلِ‌ تپشِ‌ این‌ دلِ‌ بی‌تاب‌ سلام 💚< >💚 😍✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
😍✋ سلام ای دلیل محکم خنده‌ها! سلام ای دلیل محکم گریه‌ها! از قعر زمین به اوج افلاک، سلام؛ از من به حضور حضرت یار، سلام؛ ▪️یا فارس الحجاز ادرکنی عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای زیباتر از این نام ندیدم به جهان سید علی حسینی خامنه ای سلامتی رهبر عزیزمان صلوات✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌹🍃 بـانـــ💖ــو... چہ خـوب ایـــن تیرگــــــے را بہ جان میخــرے❤️ تا دنـیایـے زیر روشـنے چادرت آرام بمــاند...😌👌 . @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌸تا ابد یاد عزیزان ز دل و جان نرود 🕯جان اگر رفت ولی خاطر خوبان نرود 🕯 است 🌸یاد کنیم از گذشتگان 🕯كه جايشان هميشه 🌸در كنار ما خالیست 🕯برای شادی روح آنها همراه با 🌸 و آیه‌ای از قرآن بخوانیم جایگاه رفتگان تان بهشت 🙏🌸 عج 💚 💚 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
مداحی آنلاین - در افتاده ولی زهرا نیفتاده - کریمی.mp3
5.61M
در افتاده ولی زهرا نیفتاده طرفدار علی ازپا نیفتاده علی جانم علی جانم ز لب‌هایش در این اوضاع وانفسا نیفتاده 🔊 🔄 21 آبان 1403📅 🏴 🎙 عج 💚 💚 @zohoreshgh 🖤تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۳۲ حورا به خودش امد و محکم گفت: _که بعد
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۳۳ شب اول وقت قبل از شام به اتاق دایی‌اش رفت و روی صندلی نشست. _خیالت راحت حورا جان به زن داییت گفتم بهت کار نداشته باشه. _نه دایی من میخوام درباره یک چیز دیگه‌ای باهاتون حرف بزنم. عینک طبی‌اش را از چشمش برداشت و روی میز گذاشت. _میشنوم. —فاطمیه شروع شده دایی‌. میخوام برم حسینیه شبا. اومدم ازتون اجازه بگیرم. _کاش میتونستی مریمم باخودت ببری. _من که از خدامه اما ایشون با من جایی نمیان.از من خوششون نمیاد. حقم دارن من جاشونو تو خونه تنگ کردم.باعث زحمتتونم. آقارضا سرش را گرفت و زیر لب چیزی گفت. کاش می‌توانست کمی مرحم راز دخترخواهرش باشد. _حورا جان من.. _ایرادی نداره دایی جان من عادت کردم. شما هم مثل همیشه زندگی عادیتون رو ادامه بدین. آقا رضا برخواست و گفت: _باشه برو اما شب زود برگرد. _چشم. میتونم مارالم با خودم ببرم؟ _فکر نکنم مریم بزاره. باهاش صحبت میکنم خبر میدم _ممنون. مزاحمتون نمیشم فعلا. از اتاق دایی‌اش بیرون آمد و به آشپزخانه رفت و در نبود زن دایی، شام را درست کرد و سپس به اتاقش رفت تا برای شب آماده شود. شلوار لی مشکی و مانتو مشکی دخترانه‌اش را پوشید. روسری ساتن خاکستری‌اش را روی سرش محکم کرد و با برداشتن چادر و کیفش بیرون رفت. آقارضا مشغول چای خوردن بود. به حورا نگاهی کرد و سرش را به علامت منفی تکان داد.. این یعنی حورا باید تنها به حسینیه می‌رفت. با خداحافظی کوچکی از خانه خارج شد و سمت حسینیه سرکوچه حرکت کرد. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۳۳ شب اول وقت قبل از شام به اتاق دایی‌ا
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۳۴ وارد هیئت که شد عطر عجیبی به مشامش رسید. یک فضای خاص بود که با وارد شدنت دلت آرام میگرفت. از همان ابتدا قطره‌های اشک یکی‌یکی قل خوردند روی صورت مهتابی حورا..قطره‌هایی که هرکدام غم و اندوه بزرگی را در خود داشت.. صدای نوحه‌خوان از پخش بلندگو می‌آمد و همه را غصه‌دار میکرد. حورا مقابل پرده حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ایستاد و دست ادب به سینه گرفت. «یا فاطمةالزهرا(سلام‌الله‌علیها) خودت زندگیمو درست کن. میدونی چقدر درد دارم تو این سینه.. خودت یه کاری بکن قسم به بزرگی نامت که خیلی محتاجم به نگاهی از شما.» بعد همانطور که اشک‌هایش را پاک میکرد وارد حسینیه شد و گوشه‌ای نشست... کتاب دعایی برداشت و تک‌تک دعاهایی که میخواست را خواند.. سخنرانی که تمام شد،... نوحه خوان روضه را شروع کرد..آنچنان دردناک و سوزناک می‌خواند که هر شنونده‌ای گریه و ناله سر میداد. دل حورا شکست. با خود گفت: «خدایا.. میشه به منم یک نگاهی کنی. من دیگه از این زندگی خسته‌ام. کسی رو ندارم باهاش دردودل کنم. کسیو ندارم که بهم محبت کنه. کسیو ندارم که سرمو بزارم رو شونه اش و هق هق کنم...خودت که میبینی حال و روزمو....به حق همین شب عزیز قسمت میدم خدا... منو خلاص کن از این زندگی که از اول تا همین حالا جز شب‌هایی که پیش توام روی خوشی بهم نشون نداده....مهرزادم، کاری کن فراموشم کنه. من به دردش نمی‌خورم. نمی‌تونه رو پای خودش وایسته و مستقل بشه. از همه مهمتر... تو رو باور نداره...من بنده توام خدا. همیشه دست نیازم به سوی تو دراز بوده. دست خالی برم نگردون از مجلس بی‌بی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها..حاجتمو بده..» گریه میکرد و با خدا حرف میزد.. آخر مجلس بود و وقت دعا. بعد از همه دعاهایی که روضه خوان گفت، زمزمه کرد: خدایا آخر و عاقبتمان رو به خیر کن. با یک الهے آمین همه بلندشدند تا از حسینیه خارج شوند.... حورا آخر از همه خارج شد و دید که دارند غذا می‌دهند..پرس غذای خود را که از بویش میتوانست تشخیص بدهد که قیمه است، از دست پسرک جوانی گرفت و راه افتاد سمت در خروجی.اما کمی مکث کرد و دوباره برگشت سمت حسینیه.. همان پسری که غذاها را تقسیم میکرد، با دیدن حورا در آن وضع محو او شد. _یعنی چقدر مشکل داره که این جوری مثل ابر بهار گریه میکنه؟!! حورا باز دیگر خواسته خود را از خدا خواست و به سمت خانه به راه افتاد... "کاش خدا کمی مرا ببیند. خب چه می‌شود؟ مگر من سهمی از این دنیا ندارم؟ مگر من چقدر چیزی می‌خواهم که اینگونه دنیا با من لج می‌کند؟ خدایا.. دنیایت به اندازه قلب یک گنجشک کوچک است. هیچکس به آرزوهایش نمی‌رسد." 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🌸.🍃🌸═╝