.
#شیراز_تسلیت
✍زهره قاسمی
یک لحظه دری از آسمان باز شده
فصل نویی از شهادت آغاز شده
در پاسخ فریاد غریبیِ حسین
شیراز خودش مبدا پرواز شده...
#شیراز
#شاهچراغ
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
باز هم تسلیت!
✍️فاطمه شکیب رخ
امشب دگربار شاهچراغ مورد هدف انتقام دژخیمان قرار گرفت! تا که قدرت امنیتی ایران به واسطه موذیانه ترین اخبار به زیر سوال رود!
شلیک هشت خشاب پر در شاهچراغ، خبر هولناکی بود که قرار بود، تیتر تمام رسانه های آتش بیار فردا بشود!
۲۴۰ تیری که امشب به سمت مردم بی گناه شلیک نشد، حاصل جانفشانی شیرمردهای سرزمین مان است که با رشادت خویش، مانع وقوع جنایت فجیع اصحاب شیطان شدند!
خداوند به مجروجان مظلوم این حادثه شفای عاجل عنایت فرمایید《آمین یا رب العالمین》
#شیراز
#شاهچراغ_تسلیت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
آخرین تلاش جاهلان✔️
✍زهرا نجاتی
اول ترسیدم.. هرچه رشته بودم، درهم تنید، اما آخر تصمیم گرفتم بنویسم از قضا از حرفهای همیشگی هم. چرا؟ اول گفتم شاید کسانی بر من خرده بگیرند که فلانی نشستهای و با یک چنین اتفاقی، از همیشگیهایت نوشتهای! اما تصمیم گرفتم بنویسم دقیقا به علت اینکه به کسانی که میخواهند در سالگرد آن زن کومله، دوباره از سرنو، برگردند به یکسال قبل ما، حالی کنم که: ما به عقب برنمیگردیم.
ما پارسال شیر مردانی از دست دادیم که اتفاقا خون آنها باعث خواهد شد غبار فتنه بنشیند و مثل سال گذشته درگیر دروغ و بازی رسانهایتان نشویم!
اتفاقا از روزمرگی مادرانه و بازی نیم ساعته با دخترانم مینویسم و حس خوب کودک درونم، به خاطر اینکه به آن عده تفهیم کنم که تلاش دارند ما را مرعوب و ترسان کنند از تروریست و داعش و حمله به زن چادری و آخوند، و جلوه دهند، که ما ایرانیها، کاری به آتش درون شما دشمنان عقدهای که آرامش ما خار چشمتان است، نداریم
در این یکسال دیدهایم به خودیهایتان هم رحم نمیکنید. درد شما آرامش ماست. درد شما نفس گرم ماست. درد شما سرکسب و کار رفتن ماست، همانطور که به دخترک بختبرگشته که با لگدپرانی به مملکتش، ویزای خارجش را گرفت حمله کردید که چرا دنبال کارو کاسبیش است و نرفته سر به بیابان بگذارد و از افسردگی بمیرد!
پس؛ ما باخندههایمان، با دل خوشمان، باامید و غرورمان به آینده، با نگاه به دست مجروح و چشم پرامید رهبرمان، با دلگرمی به زندگیمان و تلاش برای بهتر شدن اوضاع کشورمان با فرزندآوری و تربیت نسل حسینیمان، خارچشم شما میشویم و نه زیر لب که با فریاد میگوییم:_موتوا! بمیرید از غیظتان و بمیرید از خشمتان. چرا که این مملکت با آشوب و ترور و حمله اقتصادی و جنگ ترکیبی و پروژه هزارچاقو، هربار ببشتر از قبل به ققنوسی می، ماند که از دل خاکستربال میگشاید و اوج میگیرد.
👈بمیرید و آخرین تلاشتان را بکنید، چرا که این مملکت، صاحب دارد و پشتش به مهدی فاطمه و حسین سفینهالنجاه، علیهم السلام، گرم است و اگر شما را توان کشتن مظلومین است، یارای مخالفت با ارادهالهی براوج گرفتن این مملکت و این انقلاب، نیست!
پس به قول شهید بهشتی عزیزمان؛«ازماعصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید».
#شیراز
#اربعین
#نسل_حسینی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
وطنپرست باشید
✍🏻زهرا کبیریپور
با هر عقیده و مسلکی که هستید ترور را محکوم کنید.
تروریست اسلحهاش را فقط به سمت موافقهای نظام نمیگیرد.
او مذهبی و غیرمذهبی را از هم جدا نمیکند.
برای تروریستی که اسلحه به دست گرفته است حزباللهی با غیرحزباللهی تفاوتی ندارد.
او آمده است تا آرامش وطن را از چشمان مردم شریفی که حتی با فشار اقتصادی این روزها و با ناکارآمدی برخی از مسئولین کنار آمدهاند، بر هم بزند.
عليه ترور و تروریست موضع بگیرید.
اگر مسلمان هستید و یا حتی دنبالهرو مذهب و دینی که به انسانیت اعتقاد دارد، بنابر انسانیت و بنابر اخلاق انسانی ترور را محکوم کنید.
وقت برای متلکپرانی، تمسخر و نقد سیستم امنیتی و امنیتیها بسیار است.
در همین صفحات مجازیتان یا با پروفایلهایتان ترور را محکوم کنید
و به تمام آنهایی که به دنبال بر هم زدند آرامش این کشور هستند بگویید من وطنم را دوست دارم با تمام آلامهایش.
#شیراز
#شاهچراغ
#تروریست
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
باب المهدی
✍مرضیه برزگر، از #شیراز با ارسال یادداشت به جمع نویسندگان کانال افکار بانوان حوزوی پیوست
از باب المهدی که وارد شدم بعد از سلام دادن، دست چپ، ستون دوم را رد کردم و روی پله سنگی نشستم و به رسم هر سهشنبه چشم دوختم به گنبد و گلدسته.
گوشی را از کیفم بیرون آوردم و ساعت را خواندم: "۱۶:۵۰ دقیقه." هنوز چند دقیقهای وقت داشتم. ریههایم که از هوای حرم پر شده بود را با بازدمی آرام، خالی میکردم که صدای پرمحبتش در گوشم نشست: "اینجا نشین دخترم. برو زیر درختا اونجا هوا خنکتره." لبخند زدم به مهربانیش: "ممنون عمو. دیگه باید برم."
بلند شدنم را ندید. دور شده بود. وقتی به طرف دارالقرآن حرکت کردم موهای جوگندمی و لباس خادمیاش در بین جمعیت گم شد.
پایین آمدنم از پلههای دارالقرآن همزمان شد با صدای اذان مغرب که از گلدستههای حرم به گوش میرسید. هوا داشت تاریک میشد. سرعت قدمهایم را تندتر کردم و از حرم بیرون آمدم.
_ "مواظب باش دخترم"
کنار خروجی حرم روی صندلی نشسته و نگران قدمهای زیکزاکیام شده بود.
_ "ممنون، چشم. خدا قوت"
حواسش رفت پی زائر دیگر و من دور شدم.
...
ورودی باب المهدی سمت چپ، ستون دوم. پلههای سنگی رنگ خون گرفته و چادری خونین جایم را گرفته بود. قطرهای روی صفحه گوشی چکید و عکس تار شد.
ورق زدم، عکس بعدی. اولین چیزی که به خاطر آوردم موهای جوگندمی و صدای مهربانش بود. قطره بعدی روی نام شهید چکید. زمزمه کردم: "شهید غلامعباس عباسی"
#شاهچراغ
#روایت_نویسی_شاهچراغ
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
مثمر کاری و قدر دانی از نعمت خدا
✍مرضیه سادات حمیدی
دیروز جمعه برای زیارت شهدا و اهل قبور رفتیم دارالرحمه #شیراز.
توجهم به نخل های سر به فلک کشیده راست قامت کنار مزار شهدا که بسیار زیبا بودند و هم چنین درختان مثمر دیگری مثل توت نارنج وگل های یاس، عطا دوله و ... جلب شد خصوصا که نخل ها ثمر داده بودند.
به خاطر مثمر کاری خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم هر چند کاج و اوکالیپتوس ها برخی دیگر گیاهان خارجی مضر همچنان آزار دهنده در کنار آنها عرض اندام می کردند.
اما چیزی که ناراحت کننده بود این بود که نخل ها نجیبانه کلی خرما داده بودند و با مهربانی از طرف شهدا به مردم تعارف می کردند، اما هیچ کس آنها را نمی چید.
به یکی از مأموران بهداشت و نظافت دارالرحمه گفتم: چرا این خرماها چیده نمی شوند حیف است ؟
ایشان گفت :ما نمی توانیم هرکسی خواست بیاید بچیند.
خواستم برای تبرک چند دانه از زیر درخت بردارم همه نوک زده شده بودند با توجه به اینکه کلاغ زیاد است ترسیدم نیم خورده کلاغ باشد لذا منصرف شدم.
به هر جهت باید گفت مثمر کاری یک طرف قضیه است اما طرف دیگر قضیه قدر دانی از ثمر درختان و نعمت خداست.
درست است که چیدن این نعمت های خدا سخت است و کسی هم اهمیت نمی دهد و شاید به خاطر مکان آن برخی دلزده شوند.
اما این خرماهای کنار مزار شهدا تبرکی و هدیه بهشتند، کاش قدرشان دانسته شود و فکری برای اسراف نشدن آنها شود.
@Bargsabz
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI