eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
769 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
274 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱«جای خالی ما» ✍به قلم طیبه فرید آهای! با شما هستم.... چشم های خودتان را توی آینه بیداری مردم دنیا دیدید! عاشق های سربلند مبادا سر خَم کنید و اشک بریزید که چرا ما را لب ساحل بندر بارسلون جا گذاشتند! قصه ما را بعدها مادرهای حماسی برای بچه هایشان می گویند! « آن روز صبح وقتی کاروان صمود و قایق های کوچک و بزرگش از لنگرگاه جدا شد هیچ ایرانی و لبنانی و یمنی بین آدم های قافله نبود. اسرائیل از مردمی که از مرگ نمی ترسیدند می ترسید! غزه قلب آن‌ها بود که کمی دورتر می تپید» ما به امید صبح پیروزی توی دنیا مانده ایم. به امید روزی که نصر خدا و فتحش از راه برسد! اصلا «نصرالله» قول داده با ما در قدس نماز بخواند. شاید جایمان توی قافله صمود خالی به نظر بیاید اما مردم دنیا در جریانند فلسطین قبل از همه جا اول پاره تن ماست. ما تا همینجای کار با همه جا نشدنمان توی آن کشتی و قایق های خوشبخت پیروزیم! ما از دور و نزدیک برای اسرائیل تهدیدیم. این پیام امامِ ماست که به دنیا رسیده! چهل و پنج ملیت سوار قافله صمود شدند تا جراحت هفتاد ساله ما را فریاد بزنند.... اصلا قیقاج قایق های صمود توی دریای اسپانیا قبل از اینکه فریاد ملت های دنیا باشد تحقق رویای « ورأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجاست!» ما جامانده نیستیم! میزبانیم. میزبان های شریف دین خدا و مردم فوج فوج از خشکی و دریا خودشان را به قلب ما می رسانند.... ما صدای مقاومتیم! صدایی که مردم دنیا آن را از ایران و ضاحیه و صنعا می شنوند... @AFKAREHOWZAVI
. «تلخ شدم؟ ببخشید...» ✍فاطمه میری طایفه فرد این روزها، روزهای متفاوتی است روزهایی که اصلا مادربزرگ‌های ما، پدربزرگ‌های ما تجربه نکرده‌اند. شاید آیندگان هم این‌گونه که ما تجربه می‌کنیم، روزها را سپری نکنند. روزهای زندگی ما، روزهای گذران است، روزهای ساییده شدن حق و باطل. حقی که شاید نزدیک باشد و تو نبینی و حجاب معاصرت چشمت را پر کند و آن لنگه دنیا یک نفر، حتی بو بکشد و این حق را مطالبه کند. یکی از حسب انسانیت و آزادگی، سوار بر کشتی شود و سرنوشتی که فقط خدا می‌داند... یک نفر همین لفظ آزادی را چماق می‌کند بر تن اعتقادات مردمش می‌کوبد. گاهی قلاب می‌کند و با آن ماهی می‌گیرد. البته قبل از گرفتن ماهی حتما باید از گل‌آلود بودن آب مطمئن شود. برخی این میان هستند و جایی می‌خوابند که لحاف به آن‌ها برسد. ▫️▫️▫️ اسم آزادگی، پلاس رنگ و رو رفته‌ای‌ است که هرچند صباحی بادش می‌دهند و عروسک‌های خود را کوک می‌کنند و به جان جامعه می‌اندازند. گاهی به اسم مهسا و گاهی هزار اسم دیگر. آزادگی واقعی غریب افتاده است. گاهی پشت دیوارهای یهود، گاهی در تشنگی غزه، گاهی از پس اعراب مظلوم گرفتار در دست ممالیک خود، گاهی از پس نام آزادی، گاهی به نام آزادی و عریانی. گاهی در زر ورق بی‌حیایی در کلیپ‌ها و... برای همین است می‌گویم که این روزهای ما را قدیمی‌ها تجربه نکرده‌اند. این روزها آزادی، از دهان خیلی‌ها، بوی نا می‌دهد. ▫️▫️▫️ آزادگی این مدلی، که این روزها از هرگوشه صدایش بلند می‌شود، افسار از پای شیاطین آزاد می‌کند و طناب رنج آن را گردن جوانان و نوجوانان می‌اندازد. این روزها تا دلت بخواهد فیلم پلمپ یک‌جا، فلان مراسم در فلان جا، خبر فلان بازیگر با فلان کار می‌آید. اما خبری از روح خسته مردمی که این‌ها را می‌شنوند نیست. صدای شکستن دل‌ها؟ نه! صدایش نمی‌آید. خبر معصومیت از دست رفته از طوفان چی؟ نه، خبری نیست. این خبرها به گوش‌مان نمی‌رسد. در این میان، مواجهه ما چگونه است؟ از این‌جا به بعد درون گفتمانی متن را بخوانید. گاهی برخورد وظیفه می‌پنداریم که بیاییم و این منکر را به گوش جامعه برسانیم. در فلان گروه بگذاریم در فلان جا دوتا ریچار هم بگوییم. اما به چه قیمت؟! اشاعه فحشا چه مدلی است که ما فکر می‌کنیم داریم تبیین می‌کنیم؟! چرا خبر رفتار رجاله‌های شیراز از خبر فلان مدال و فلان افتخار مردم شیراز، زودتر به گوش‌مان می‌رسد؟ چرا رگ ما جای دیگر باد نمی‌کند؟! چرا جای دیگر تبیین‌مان نمی‌آید؟ ▫️▫️▫️ تلخ شدم؟ ببخشید. قلم من این جوری نیست، تلخ نمی‌نویسد، اما او هم دل دارد عصبانی می‌شود از بار گرانی که بر زمین مانده و رفتار نخبگانی بسیاری از بزرگواران، از خواب‌های خرگوشی. از فرزندان دهه هشتادی و نودی‌مان که همین گوشی‌ها دستشان است. دل قلمم گرفته که چه‌طور باید از خیابان‌های دور از خدا بنویسم؟ چه‌طور حماسه مادرانه بگویم وقتی برخی از مادران آینده ایرانم را بزک کرده و بی‌مقدار در حال پرسه می‌بینم. حق نمی‌خواهم، به من حق ندهید ولی این ناراحتی حق من است. ناراحتم برای حیا، برای عفاف، برای زیست انسانی‌مان به اسم آزادی، لک برمی‌دارد. ناراحتم برای بسیاری از پاره‌های جانم که هم‌وطنم هستند. ▫️▫️▫️ ته تمام مباحث که سربه مهر نوشته‌ام یک رشته سوال است. به چه قیمتی؟ این را به خودم می‌گویم، به شما، بله به خود شما که احساس وظیفه می‌کنید و به جای فقط خبر ناگوار فرهنگی، تا بیخ کلیپ را نشان ندهید آرام نمی‌گیرید. به چه مجوزی، من مومن نمازخوان اهل رعایت، هرچیزی را به اسم تبیین، به اسم آزادی افسارگسیخته، به اسم روشنگری، در فضای پیرامون خودم منتشر می‌کنم؟ کدام بزرگوار در این عرصه، امضای تضمینی دارد که این صحنه‌ها باعث فساد جامعه نمی‌شود؟ دلی از همسرش سست نمی‌شود؟ خانواده‌ای نمی‌پاشد؟ ایمانی به تاراج نمی‌رود؟ هرچند این امضا را برای ایمان خودمان هم نداریم... زیاده عرضی نیست جز دعا برای عاقبت بخیری خودمان و ایران‌مان در آستانه ظهور و شناخت درست وظیفه در لحظات آخرالزمانی... @AFKAREHOWZAVI