﷽
سفیر جمهوری اسلامی!
اسلام برای زن کرامت انسانی قائل است. زن را ارزشمند میداند. نگاه ابزاری به زن ندارد. برای حضور زن در فعالیتهای های اجتماعی، سیاسی و حتی بین المللی محدودیتی در نظر نمیگیرد.
اعزام سه نماینده از جمهوری اسلامی به امپراتوری شرق در آن زمان کاری بس بزرگ بود. همراهی یک زن با گروه، دیدگاه جمهوری اسلامی را درباره زنان به نمایش میگذاشت.
خانم مرضیه حدیدچی (دباغ) بانویی که سفیر امام خمینی(ره) در این سفر بود، نظر خودش را اینگونه بیان میدارد:
" حضرت امام در نظر داشت زنی در کنار مردان به شوروی بفرستد و اعلام کند که در ایران اسلامی زنان نیز در امور مهم و حکومتی حاضر و پیشتاز هستند. امام میخواست در کنار آن پیام مکتوب، پیام شفاهی به دنیا بدهد که ما در عمل بیش از هر مکتب دیگر به جایگاه واقعی زن ارج مینهیم و برایش ارزش قائلیم. ارزش معنایی نه ارزش ابزاری".
📚خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)، محسن کاظمی،ص۲۶۳.
https://eitaa.com/loh_ghalam
هدایت شده از معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها
#رویداد_علمی
🔆آیین اختتامیه چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان
🏆 معرفی و تقدیر از صاحبان اثر در حوزه علوم انسانی اسلامی
سخنران ویژه: آیت الله اعرافی، مدیر حوزه های علمیه برادران و رییس شورای سیاستگذاری حوزه های علمیه خواهران
🗓زمان : سه شنبه ۶ آذرماه ساعت ۹ تا ۱۲
🏢 مکان: جامعه الزهرا علیهاالسلام تالار بیداری اسلامی
✨برای شرکت کنندگان در همایش، گواهی حضور صادر می شود.
#بانوان
#کتاب_سال
🌐 سایت همایش
http://ketabebanovan.ir
┅═══••✾••═══┅
🆔کانال معاونت پژوهش
https://eitaa.com/jz2602
بهناماو
پادشاه فصلها آمد
در تمام کردن این کتاب بین اهل خانه رقابت بود. کتاب زمین نرسیده، کسی بود که بردارد و از علامت خودش شروع به خواندن کند. این صحنه شاید اولین باری بود که رخ میداد، باوجود اینکه اهل من کتاب خوانند.
◽◽◽◽◽
هیچ وقت از خواندن کتاب خاطرات شهدا پشیمان نشدم. هیچ وقت نشد که بگویم، نه! اینجایش این طور است و بهمان. در کلام و ادبیات خانواده شهدا یک تحفه نابی است که مجذوبت میکند. یکجایی دلت گیر میکند به یک خاطره به یک واکنش عجیب، که تو را نهیب میزند و به خود میآورد.
اگر نبود این نوشتنها چطور حس مردی جوان با همه علایق را میتوان فهمید که زن جوانش را میگذارد و میرود. رفتنی که شاید آمدنی نداشتهباشد.
اگر نبود این روایتها، چطور میشد فهمید حال زن جوان را، یکی مثل فخری سادات را که با همه شور و علاقه پای در بند خانواده میشود و یارش را میفرستد به وسط معرکه.
اصلا من، من نوعی، چطور بفهمم که مقاومت هزینه دارد؟ گاهی این هزینه نبودن همسر است، بیپولیست، بیکسی اما از همه بدتر است.
فخری سادات اما بلد بود چطور عشق بورزد، حتی از پس سی چهل سالی که دیگر همسرش کنارش نیست. از کجا معلوم؟! بروید پاییز آمد را بخوانید. امتداد عشق را ببینید حتی با فراق.
اصلا مگر قاعده عشق به وصال است؟ اگر آری چرا مجنون اینقدر قرعه به نامش خورد و وقتی حرف عاشقیت است وسط میدان میآید؟
فخری عاشق بود، اصلا باید بگردی چیزی که لایق عشق است بیابی و فخری یافت.
عشق هم بده بستان است، محبوب میدهی تا به محبوب واقعی برسی.
🖊فاطمه میریطایفهفرد
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
@del_gooye
﷽
هیچکس " کول نماز* " نبود،
کاهلی در جنگ ممنوع!
✍صدیقه طهماسبینژاد
☘" بچهها یکی دو ساعت قبل از اذان صبح آهسته آهسته از چادرها بیرون میزدند. هوا سرد بود وعدهای پتو به خود میپیچیدند و خلوتی برای عبادت پیدا میکردند، بیشتر نماز شب خوانها برای خودشان قبری کنده بودند و شبانه داخل آن میرفتند. اصلاً فراموش میکردم که من یکی از این جماعتم.
فقط محو آنان میشدم. ته دل از این روحیه بالا به قدری خوشحال بودم که گاهی کنار یک قبر مینشستم و به نجوای آمیخته با اشک و انابه بسیجیها گوش میدادم و بیشتر اوقات با حال خود میگریستم که چرا مثل اینها نیستم. نزدیکهای اذان صبح هیچ چشمی نخوابیده بود با وجود خستگی ناشی از تمرینهای روزانه هیچکس "کول نماز" نبود. "
( آب هرگز نمیمیرد،حمید حسام،ص۳۴۶.)
☘صحنههایی که از جبهههای دفاع مقدس توصیف میکنند،چقدر زیبا و تماشایی است.
در این صحنهها انسانهایی به تصویر کشیده میشوند که مصداق کلام رهبری هستند؛ انسانهای معمولی که به میدان جنگ رفتند اما عارف الهی از میدان بیرون آمدند. سلوک عاشقانه این انسانها در دل شب و در قبل از عملیاتها،سبب پیروزی آنها میشد،زیرا آنها دردل شب عاشاقانهها با معبود و معشوق خود داشتند و در روز شیر بیشه نبرد بودند.
☘دلیران جبهههای جنگ با نفس خود مبارزه کردند.آثار این مبارزه در اعمال و رفتارشان هویدا بود و نشان از پیروزی آنها در جهاد اکبر داشت. آنها سنگریزههای "رمی جمراتشان" را پرتاب کردهبودند وتیرشان در وسط چشمان شیطان جا گرفتهبود، از رزم جانانه و نفسگیر با شیطان به سلامت گذر کردند تا اینکه توانستند درجبهههای شلمچه،هویزه،دشت عباس و مجنون ... به دفاع از اسلام بپردازند.آنها دلاورانه با دشمن درون و بیرون خود جنگیدند و پیروز شدند.
☘حالا هنگامه سربازی ما برای امام زمانمان است.نه تنها "کولنماز" نباشیم بلکه در راه مبارزه و در این جنگ ترکیبی که دشمن به راه انداخته کاهلی نکنیم.در جنگ ترکیبی به باورهای دینی و باورهای سیاسی حمله میشود. دشمن از رسانه و از نفوذ استفاده میکند و هدفش ناامیدکردن مردم است.اما وظیفه ما در این جنگ ایستادگی و استقامت در راه خدا است.همان طور که قرآنکریم میفرماید:" فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ؛ پس تو چنان که مأموری استقامت و پایداری کن و کسی که با همراهی تو به خدا رجوع کند نیز پایدار باشد، و (هیچ از حدود الهی) تجاوز نکنید که خدا به هر چه شما میکنید بصیر و داناست."
*کول نماز: اصطلاح لری کاهل نماز، کسی که در امر فریضه نماز سستی میکند.
https://eitaa.com/loh_ghalam
هدایت شده از همایش ملی کتابسالبانوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#تیزر
#رویداد_علمی
🔆آیین اختتامیه چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان
🗓زمان : سه شنبه ۶ آذرماه ساعت ۹ تا ۱۲
🏢 مکان: جامعه الزهرا علیهاالسلام تالار بیداری اسلامی
✨برای شرکت کنندگان در همایش، گواهی حضور صادر می شود.
#بانوان
#کتاب_سال
🌐 سایت همایش
http://ketabebanovan.ir
🌐همایش ملی کتابسالبانوان
https://eitaa.com/ketabbanvan02
هنوز زنده ایم...
ساک کوچکی گذاشته بودم برای شال و روسری های مشکی.
محرمی، شهادتی، مراسم ختمی باشد و بپوشم و برگردانم تا عزای بعدی.
مشکی پوش نبودم، دوست و فامیل همه می دانستند.
دلم می خواست باشم، مثل حضرت مادر، نمی توانستم. هنوز قد اراده ام آنقدر بلند نشده بود که پشت پا بزنم به دنیای کوچک پر از رنگ و لعابم. یک یاعلی کم داشتم که بیاید روی زبانم، نمی آمد، دعوتش نمی کردم. شاید هم او مرا نخواسته بود. لایقش نبودم. رنگ مشکی حرمت دارد. رنگ خانه ی خداست. خدایی نشده بودم هنوز.
امروز ساک روسری مشکی هایم را گوشه ی اتاق دیدم، خالیِ خالی.
از خبر طوفان ورزقان به اینور به کارم نیامده. داغ کمی نبود، مثل داغ سردار.
اسماعیل هنیه که رفت گفتم این آخر کار نیست، مشکی هایمان را فقط صاحبمان بیاید رنگی رنگی کند. شیطان مگر بیکار می نشیند که حکومتش الکی الکی بیفتند دست صالحین؟
همه ی زورش شد هشتاد تن بمبی که ریخت روی ضاحیه و خیال کرد سیدمان را گرفته. بدبخت نمی داند سید حسن زنده تر شده، مثل حاج قاسم.
سیاهپوش سید بودیم که یحیی سنوار بازی با مرگش را چنان فرو کرد توی چشم هایشان که خاک بر سر هزار تا بازیگر هالیوودی. فیلمنامه اش را خدا نوشته بود. چه فیلمی هم شد، فقط همان یک قلم مبلش برای خودش شخصیتی بود. عصای موسایش که از خود آسمان آمده بود برای بلعیدن جادوهایشان.
مدت هاست چند لایه اضافه شده به پوستمان و هنوز زنده ایم. ساک روسری هایم را گذاشتم گوشه ی اتاق، خالیِ خالی. منتظرم آقا بیاید و شال سبز ظهورش را بکشد روی سرمان. سرمان بدجور درد می کند برای قیام. تنهایی نه! همه باشند، سردار، سید ابراهیم، اسماعیل هنیه، سید حسن، یحیی سنوار...
طیبه روستا
https://eitaa.com/r5roosta
#روایت
#اختتامیه_کتاب_سال_بانوان
برای لحظاتی رفتم پشت صحنه تا از خانم صالحی هم چند خطی بنویسم .
دیدم آنجا همه دارند گریه می کنند.
اولش فکر کردم شاید این خانم روسری سبز فشارش بالا و پایین شده یا قندش افتاده که حالش بد است ...
نمیدانستم دارد گریه میکند.
او نقاش پرتره شهید نصر الله بود که ظاهرا برایش خبری آورده بودند.
از جمله فعالیتهای بانوان جامعه که گزارشش را در آن دیدار خصوصی خدمت حضرت آقا بردند فعالیتهای هنری بانوان و از جمله همین نقاشی بود.
نقاشش وقتی فهمیده بود با اینکه خودش آنجا نبوده اما نقاشی اش به دیدار رسیده و مورد توجه آقا قرار گرفته اشکهایش جاری شده بود.
به قول عزیزی "کار خوبه خدا بسازه.."
و خدا برایش ساخته بود.
🖊سرکار خانم غلامرضاپور
https://eitaa.com/ketabbanvan02
هدایت شده از جامعه الزهرا (علیهاالسلام) قم
طراحی تصویر نورانی شهید سید حسن نصرالله در حاشیه همایش کتاب سال بانوان
توسط طلبه جامعهالزهرا
خانم مریم قاسمی
┄┅═══••✾••═══┅┄
@jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
مجله افکار بانوان حوزوی
طراحی تصویر نورانی شهید سید حسن نصرالله در حاشیه همایش کتاب سال بانوان توسط طلبه جامعهالزهرا خانم
.
مرغ آمین
✍مریم قاسمی
روایت اول:
دعوت شده بودم به مراسم ملی کتاب سال بانوان که تو حاشیه ی مراسم یک تابلو کار کنم.خودم پیشنهاد دادم پرتره سید حسن رو بیارم؟و وقتی گفتن خیلی هم خوب...دلم لرزید..هنوزم نمیتونم بگم شهیدنصرالله
شب تا دیروقت روی تصویر کار کردم ومریم توی کله م بلند بلند حرف میزد:یادته یاسین گوش میدادی و اولین تابلوی سید حسن رو قبل شهادت کارکردی؟حالا باید یاسین بخونی و هدیه بفرستی...
تو دلم روضه بود..روضه ی در و دیوار سوخته از مدینه تا لبنان...
بعد یه روز شلوغ, نیمه شب خلوت من و سید حسن شهیدم..انواع واگویه ها رو داشت...باید تصویر خوبی بشی..
یهو دلم پرکشید به یه بام دیگه...
روایت دوم :
صبح امروز تابلوی نیمه کاره رو زدم زیر بغل و رفتم اختتامیه چهارمین دوره همایش کتاب سال بانوان...تازه بساط رنگ رو ولو کرده بودم و داشتم با دوستم خوش و بش میکردم که گفتم:میدونی فاطمه...دیشب یهو از ته قلبم رد شد که تو دیدار چند روز قبل حضرت آقا(رهبرجانم)کاش یه جور باخبر میشدم و یه تابلو شاید سید حسن رو برا آقا میکشیدم...
ب زبون آوردن آرزوم یه نم کوچیک کنار چشمم درست کرد ک سعی کردم بدون جلب توجه از شر سیل بعدی پاکش کنم...فقط یه آه ...از ته دلم شعله کشید...
فاطمه گفت دیدار خصوصی بوده و آدما محدود و....بقیه ش مهم نیس..من دوسداشتم آقا م منو ببینه
اومدن گفتن پاشو بساط بوم و سه پایه رو بیار جلو اون دوربین گفتم چشم... دو دقیقه بعد گفتن نه بیا اونطرف گفتم چشم..
بعد از سه چهار بار ازدید من ناهماهنگی دیگه ناراحت شدم رفتم تو اتاق مسؤولهای همایش به اعتراض که این چه طرز برخورد با هنرمنده و....جمع شدن آرومم کنن...یکی از تیم رسانه سعی کرد مهربون برام توضیح بده ک مثلا جای دوربین بد بوده و حرف و حرف و حرف که کارشما ارزشی ه و فلان و مثلا تو دیدار ک رفته بودیم چند روز پیش خدمت آقا هم کار ارزشی توجه آقا رو جلب کرد و.... گفتم دیدار آقا؟؟با فاطمه بهم نگاه کردیم...گفت بله گزارش منو خوندین از نمایشگاهی که برا آقا برپا کردیم و چند تا از آثار هنرمندان رو هم برده بودیم؟هاج و واج بودم و دلم میجوشید... گفتم آثار چی ..کی.. گفت اتفاقا یه اثر نقاشی بود ک توجه آقا رو جلب کرد..آقا عینک ش رو برداشت و محافظ ها کار روآوردن بالا آقاخوب ببینن... گفتم تو روخدااکارکی بود؟
گفت این عکس و نقاشی من بود!
روایت سوم:
عکس ندارم برا روایت سوم...
یعنی دارم هااا اما میخوام لذت م رو غمم رو شادی مو بدون عکس بگم..
آقا می پرسن :این کار دخترای شماس؟
من اینجا جواب میدم: آقا جانم الهی فدات شم ..کار دختر خودتون ه اگر قبولم کنید!
وقتی پارسال که مستند آژیر رو بازی کردم و صدا و لوکیشن و تابلوها همه کار من بود..بی مهرانه عوامل رفته بودن پیش آقا وحتی به من نگفته بودن دارن میرن شاید التماس دعا بگم.. و اونجاجریان بمبارون قم روتعریف کرده بودن(آقا گفته بودن فیلمش رو بسازید گفته بودن داریم میسازیم...)وقراربود آقامستند رو ببینن وقتی خبر رو به من دادن...فقط باریدم...آقا م میخوان کارم رو ببینن!
البته ک کارگردان به همممه ی بیمهری ها و نامردی هاش درحقم این رو هم اضافه کرد و خبر نداد آقا دیدن یانه...
وقتی این کار تصاویر سازی بالا رو با عنوان وابن ثاره...علم پدر بر دوش پسر..رو برا جشنواره کار کردم و با مهری حتی مسوول ش حاضر نشد جواب بده ک کار بدستشون رسیده یا نه...من میخواستم فقط ببینم دیده شدم یانه؟
حالا مریم...دیده شدی!
دیگه چی میخوای؟؟؟
ای دنیا زرق و برق ت برا چیه؟
دیشب غصه میخوردی ک خونه ی محقر م چقدر عجیبه تو این دوره و زمونه...
الان بهشته برام وقتی میتونم تصور کنم آقا خونه ی کوچیک و ساده و محقر رو میپسنده...
میفهمید چی میگم؟
توروخدا بذارید تو کانال کوچیک م غم و شادی و بغض و خنده مو فریاد بزنم
مرغ آمین من سیلاب راه انداخته تو دلم...
و نمیتونم آروم باشم..
من به عنوان یه هنرمند خوشبختم.
بعنوان یه شیعه
به عنوان یه ایرانی
من خیلی خوشبختم
#جهاد_تبیین
#چهارمین_همایش_کتاب_سال_بانوان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#تحلیل_یک_خبر
ابلیس و دخترک خیابانگرد
🖊مهتا صانعی
خبر اصلی:
دلواپسی نتانیاهو، برای زنان ایرانی با شعار کهنه «زن، زندگی و آزادی»، تصاویری از نتانیاهو که قاتل ۳۰ هزار زن و کودک فلسطینی است منتشر شده که در پیام تصویری خودش را دلواپس مرگِ رویای زن ایرانی می داند.
تحلیل خبر:
🔹اینکه قصّاب زنجیری غزّه «بنیامین نتانیاهو» با آن سخن شرورانهی تمرین شده، شعار «زن، زندگی، آزادی» سر میدهد برای ما که میدانیم آبشخور تمام فتنههای ستیزهجویانه با امنیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملت ایران در کجاست! مسالهی تازه و عجیبی نیست. اما برای عدهای که هنوز با دشمن مسالهی پنهان دارند نیاز به توضیح و تبیین دارد.
🔹«زن، زندگی، آزادی» لزوما یک شعار است که میتوان گفت شعار تلویحی انقلاب اسلامی و حتی شعار خودِ اسلام هم بوده است. مگر نه اینکه یکی از مهمترین اصول بعثت نبوی (ص) زندگی بخشیدن و آزادی زن از تعصب جاهلی و جلوگیری از زنده به گور کردن دختران نوزاد و نجات زنان آینده جامعه بود!
🔹اما همین شعار اگر از دهان آلودهی دشمنان خدا و بندگان شیطان شنیده شود وضعیتی متفاوت برای ما دارد.
🔹نتانیاهو با این شعار توطئهآمیز، برای خود نقشی قائل شد که اگرچه از ما پنهان نبوده است و نیست اما میبایست با تمثلی آن را روشن کنیم.
🔹اگر شعار «زن، زندگی، آزادی» را به رابطهای میان دختر و پسر نوجوانی در خیابان شبیهسازی کنیم، این رابطهی ناهنجار باید از بطن خانوادهی عصیانگر برخاسته باشد. بر این باوریم اختلاط و تظاهرات عدهای از جوانان و نوجوانان کشور ما در شرایط آنچنان خشونتآمیز و روانپریشانه نمایشی از یک آشنایی خیابانی بود که دو همدلِ کم سن و سال دل در گرو مهری فریبآمیز بسته باشند.
🔹آنها خوهران و برادر بزرگتری هم داشتند که در نشستهایی کذایی چون نشست دانشگاه جرج تاون، یا نشست منشور همبستگی اپوزیسیون و غیره به تشویق این ارتباط بیفرجام و نامشروع دست میزدند.
🔹سران ضد انقلاب اعم از سلطنتطلب، منافق و تجزیه طلب و نیز عدهای مشهور که قادر به هرگونه تاثیر منفی بر این نوجوانان و جوانان بودند، نقش خواهران و برادران بددل و بدخواه این سناریوی عریان را برعهده داشتند.
🔹اکنون آوازهی این رابطه بلند شده و فرض میگیریم باید به گوش پدر خانواده برسد. پدر خانواده چه کسی است؟! بدون شک «یوناتان «یانی» نتانیاهو»
🔹آیا پدر خانواده با عملکرد دخترک فریبخوردهاش مخالفت خواهد کرد؟ آیا نگران خواهد شد؟ یا برعکس این رابطهی انحرافی را حمایت و تشویق میکند و به این آتش گستاخی دامن خواهد زد؟
🔹مسلم است که چنین پدری نفع شخصی خود را در انهدام سرنوشت فرزند نافرمان و سرکش خود میبیند.
🔹به شعلههای تیز آن خواهد دمید و هرکاری خواهد کرد که مبادا فروکش کند. بارها و بارها با هر ابزاری در ذغال سرد و خاکستر شدهاش خواهد دمید.
🔹نتانیاهو پدر این رابطهی سمی و زهرآلود است. اکنون هم که دستش به جایی بند نیست، پس بند ازلی را به آب داده و فریاد میزند که این دودمان متعلق به اوست و دیگر قصد پنهان کردنش را ندارد.
🔹چنین هیولایی که از کشتار آن همه کودک و مادر و زن و حتی زن باردار چینی به پیشانی خونآلودش نیفتاده اکنون نگران دخترکان و پسرکان بینوای خود در ایران است. باید آنها را به شورش علیه فرهنگ و اصول فرهنگیِ دیرینهشان تشویق کند و همزمان با آنها شعار فتنهگرانه و عریان «زن،زندگی، آزادی» سر بدهد.
🔹شاید بتواند خیابانی چنین بلند را که آراسته به نام نامیِ شهیدان راه خداست، ناامن کرده و عدهای قلیل را به غمبار بیهویتی مبتلا سازد و تا مرز لوچی و نابودی همراهیشان کند.
🔹این شعار از دهان چنین مستکبرِ انسانستیزی جز موافقت یک پدر معلومالحال با روابط عصیانگرانه، نیست.
گویی از پیادهروی مقابل برایشان دست تکان بدهد و با وعدهی آینده امیدوارشان کند.
https://jahanbanou.ir/?p=25594
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
ستاره های درخشان
✍تقی زاده
امروز توفیق شد و به چهارمین همایش کتاب سال بانوان رفتم. مدت زیادی نیست که با خانم دکتر نجمه صالحی آشنا شدم. ولی دورادور شاهد تلاشها و دوندگیهایشان برای برگزاری هرچه تمامتر وعالیتر این همایش بودم. بانویی که در ادب و علم و وقار همانند نامش چون ستاره میدرخشد و مدام در حال انجام عمل صالحِ تعلیم و تعلم در خانهای به نام بانوی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیها ست.
وارد سالن همایش شدم، نشستم، کمی نگذشته بود که مراسم با تلاوت کلام وحی، رسمیت یافت و پس از آن قیام حاضران به احترام سرود ملی کشور عزیزمان ایران اسلامی...
نشستیم، داشتم به کاری که انجام شده فکر میکردم و از اینکه، این کاری است از بانوان برای بانوان...
سالن به این وسعت پر شده بود از بانوانی مومن و محجبه و اهل علم. احساس غرور کردم از اینکه در چنین فضایی نفس میکشم.
در دنیایی که ارزش زنها به اندام خوش تراش و مدل مو و ادا و اطوارهای فلان است. و مراسمات کذا و کذا برگزار میکنند تا از دختر شایسته جهان و فلان هنرپیشه و فلان خواننده تعریف و تمجید و ... کنند. امروز در کشور من، ایران اسلامی با مذهب تشیع، همایشی با این عظمت، آن هم به دست خود زنان برگزار شد. زنانی مومن و فرهیخته با کمال وقار و شخصیت روی سن آمدند تا به خاطر آثار علمی که خلق کردهاند، مورد تقدیر قرار بگیرند، و وجه برتری و شایستگیشان به معلومات و دانایی ایشان بود نه جذابیتهای ظاهری.
این از رویش های انقلاب اسلامی است. انقلابی که تحولی عظیم در نگرش به زن ایجاد کرده و زن را در آینه جمال و جلال الهی برای جهانیان به تصویر کشیده است.
#جهاد_تبیین
#چهارمین_همایش_کتاب_سال_بانوان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«حسرت آنها، نعمت ما، حسرت ما، درد آنها»
✍زهرا نجاتی
کاش میشد همه پشیمانهای دنیا از خبط و خطای اجتماع بی دینشان را در یک قاب ریخت و به همه نشان داد.
کاش میشد پشیمانی خواننده هشتاد ساله را گذاشت کنار همین حرف خواننده امریکایی تا همه بهتر و ملموستر بفهمند اسلام چه زیبا در مورد ازدواج بهنگام و پرهیز از اختلاط با نامحرم، سخن گفته و برخلاف ادعای آتئیستها چقدر حکیمانه علم و دانش راحت تر زیستن را در قالب قوانین دینی، به انسانها آموخته نه فقط به خاطر آموزش عبودیت بلکه برای بهتر زیستن در دنیایی که خدا از همه به راز و رمزهایش آشناتر است.
کاش میشد همه فیلم ها و مستندات راجع به آلودگیها و مضرات حرام ها از گوشت خوک و داشتن سگ در خانه گرفته تا مصرف الکل و ارتباط با نامحرم، را در قالب یک متن کوتاه یا یک تصویر ریخت و به همه نمایاندـ
کاش حسرت دلهای حسرتزده و بی خانواده غربیهایی که چیزهایی داشتند که ما نداشتیم مثل آزادی مطلق درپوشش و چیزهایی نداشتند که ما داریم، مثل مفهوم زیبای ناموس، مثل حس شیرین غیرت، مثل کرامت و عزت نفس، مثل خانواده، فامیل، محبت مادرانه، همه را در قالب یک عکس و یک پست، قرار داد و تا دنیا دنیاست، به همه نشان داد.
دیروز بیست و پنجم نوامبر بود، روزجهانی مبارزه با خشونت علیه زنان و بدون گمان به نفع رسانههایی که برطبل دروغ زن، زندگی، آزادی، دمیدند، نیست که آماری از خشونت در کشورهایی که در آنها حجاب و پوشش وجود ندارد و مقایسه آنها با کشور اسلامی ما، منتشر کنند. بله واقعیت این است که طبق آمار سازمان بهداشت حهانی who, امریکا بالاترین، سپس افریقا، سپس اقیانوسیه، بعداروپا بالاترین امار را دارند و ایران در رتبه۱۴۲ اومین کشور در خشونت علیه زنان است.
برای این آمار و مطالعه دقیقتر به کتاب دانسته، های صورتی و ایران مقتدر و صعودچهل ساله مراجعه کنید.
کاش میشد این حرفها را، توصیههای اسلام به همسردوستی و محبت به همسر، مادر و دختر را در کنار دستوراتش به تقویت جایگاه و اقتدار همسر، بر همه دیوارها با طلا نوشت ـ
کاش همه دنیا بفهمد که چقدر زن مسلمان، خوشبخت است که زیر سایه قوانین اسلام، از بیشترین بهره، احترام و عزت نفس و کرامت برخوردار است و کمترین آسیب به جسم و روانش میرسدـ
کاش ما مسلمانها، این حرفها را بدانیم و جهانی کنیم.
#فاطمیه
#هفته_دفاع_مقدس
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
مثل خورشید
✍راضیه کاظمی زاده
چند روزی بود که در کانالهای مختلف تیزر تبلیغی اختتامیه چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان به چشم میخورد، همایشی در سطح ملی آن هم تنها همایش ویژه بانوان مولف! منتظر بودم و برای رسیدن روز اختتامیه لحظه شماری میکردم اگرچه خودم اثری ماندگار نداشتم اما کسانی بودند که منتظر دیدن نام و آثارشان بودم.
بالاخره روز اختتامیه فرا رسید، هوا ابری بود و خبری از خورشید در آسمان نبود. وارد سالن بیداری شدم، مانند همیشه او را دیدم که با لبخندی مهربانانه به سمتم آمد و خوش آمد گفت. به پاس قدردانی از زحماتش دستش را فشردم و از ته دل خداقوتی نثارش کردم. در دل خوشحال بودم از داشتن همچون اویی در کنار خودم.
وارد سالن اصلی شدم، همایش با قرائت سورهای از قرآن شروع شد. سرود ملی که با سلام به حضرات معصومین علیهمالسلام زینت داده شده بود و با نام خاص پیشوای غایبمان حضرت حجت عجل الله فرجه میهمانان ایستادند، چه انتخاب هوشمندانهای!
برنامههای از پیش تعیین شده یکی پس از دیگری اجرا شد و خبرهای خوبی شنیده میشد، به لطف خدا، خانمهای سرزمینم بار دیگر توانسته بودند با وجود تمام دل مشغولیهایشان، گاه با مسئولیت مهم همسری، مادری، در عرصه پژوهش نیز بدرخشند و نمونه بارز الگوی سوم و زن تراز باشند. برایشان خوشحال بودم و به جای آنها، قند در دلم آب میشد.
در میان این جمعیت انبوه، چشمانم دنبال آن چهرهی مهربان میگشت، و گوشهایم منتظر شنیدن نام او از طرف مجری بود اما...
بعضی از انسانها مانند خورشید در پشت ابر در روزهای بارانیاند، اگر چه دیده نمیشوند اما گرمای وجودشان حس طراوت و سرزندگی را به همه منتقل میکند، درست مانند استاد مهربانم. استاد عزیزم تلاشهای بی وقفهات به ثمر نشست امیدوارم همیشه شاهد موفقیتت باشم.
"کسانی که به زندگی دیگران نور می بخشند، روزی خورشید خواهند شد"
#نجمه_صالحی_دبیر_اجرایی
#چهارمین_همایش_کتاب_سال_بانوان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔰اداره پژوهش مرکز مجازی و غیرحضوری با همکاری انجمن های علمی پژوهشی معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیه ا برگزار میکند.
💠موضوع: کارگاه روایت نویسی با محوریت زنان مقاومت و روایت زنانه از جنگ
💠با ارائه:سرکار خانم میریطایفهفرد
❇️این کارگاه با رویکرد پژوهشی است و دارای ارائه کار هفتگی به استاد است.
✅کسانیکه با تشخیص استاد مربوطه توانمندی لازم را در کارگاه فوق کسب کرده باشند وارد دوره بعدی (یادداشت علمی) می شوند.
🌐لینک ثبت نام مجازی
http://forms.jz.ac.ir/f_529/
🗓مهلت ثبتنام: شنبه دهم آذر ماه تا ساعت ۱۳
فقط مجازی
📆زمان: شنبههای آذر ماه
به مدت دو هفته الی سه هفته
⏰ساعت: 18 الی 19
#کارگاه
#روایت_نویسی
#هفته_پژوهش
┅═══••✾••═══┅
🆔کانال معاونت پژوهش
https://eitaa.com/jz2602
مجله افکار بانوان حوزوی
طراحی تصویر نورانی شهید سید حسن نصرالله در حاشیه همایش کتاب سال بانوان توسط طلبه جامعهالزهرا خانم
اولين تابلويى كه توى مسير بود، شمسه تذهيب بود، كار خانم مشايخى. آقا با لحن سوالى گفتند اين كار دخترهاست؟ خانم برقعی گفت بله. تابلوى دوم تصويرگرى وابن ثاره بود، کار #مريم_قاسمى؛ با موضوع عَلَم و کُتل در دسته های عزاداری. طلاب جامعه با زبان هنر در این تابلوها حرفهای دینی زده بودند؛ روایت هنرمندانه! آقا خواستند با دقت بیشتری به تابلو نگاه کنند. محافظان کمک کردند و تابلو را نزدیک آوردند. آقا با دقت به تابلو نگاه کردند و گفتند خيلى خوب! دنیا در آن لحظه برای ما ایستاده بود که چند ثانیه ای لبخند رضایت رهبر را میدیدیم. تابلوى سوم خوشنويسى بود.كار خانم جيرانى كه خط این بانوی طلبه توجه حضرت آقا را جلب کرد. بعد از نگاه دقیق باز هم با تاکید گفتند: اين خط خانم هاست؟
بخشی از روایت دیدار اعضای گرامیداشت چهلمین سالگرد تاسیس جامعهالزهرا
به همراه اساتید و طلاب با مقام معظم رهبری
مطالعه کامل یادداشت در خبرگزاری فارس
با ۲۶۰هزار بازدید👇
https://B2n.ir/q65743
┄┅═══••✾••═══┅┄
@jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
29.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختتامیه_کتاب_سال_بانوان
🔹️۶ آذر شد و دوستم که اتفاقا دبیر اجرایی همایش ملی کتاب سال بانوان بود پیام داد و گفت: مهتا میای دیگه...
گفتم: بله با تیمم میام😊
با فیلمبردار و عکاس رسانهی جهانبانو از قبل هماهنگی کرده بودم. رسیدم با میکروفون دوست داشتنی خودم و نگاهم سوژهها بودن.
به عکاسمون گفتم چند تا عکس بگیر تا خبر رو زود تو سایت جهانبانو بارگذاری کنم.
فیلمبردارمون پرسید الان دقیقا بگو چی میخوای که من بدونم فیلمبرداریم چطور باشه...
گفتم میخوام یه حاشیهنگاری خوب از ماجرای همایش داشته باشم.
در جمع فرهیختگان و نویسندگان خوب کشورمون که هر کدومشون میتونن قوایی محکم تو نویسندگی و بروز و ظهور زن به معنای واقعی خودش باشن، خیلی لذت بردم.
زنی که حجاب دارد، متانت دارد و همچنان پرقوت در جامعه پیش میرود و تلاش میکند تا از دوش فهم و درک جامعه باری بردارد و سهمی داشته و خدمتی کند، واقعا لذتبخش بود.
تمام سعیم این بود که تو سوالاتم از مسئولین برگزارکننده، برگزیدهی اثر حرفی برای بانوان سرزمینم داشته باشم.....
اینکه تو میتوانی... تو قوای محرکهی علم و دانش و تربیت هستی....
#مهتا_صانعی
#نجمه_صالحی
#تجربیات_خبرنگاری
#پایگاه_خبری_تحلیلی_جهانبانو
@darvazhe
✫✫✫✫ ✫★ ﷽ ★ ✫ ✫ ✫ ✫✫
✿بازارچه بهشتی✿
✍سادات حمیدی
برای دیدن بازارچه مقاومت «موکب عزیزم حسین» که در فضای مجازی تبلیغش را دیده بودیم خانوادگی مراجعه کردیم.
کسی از بازارچه ای اینگونه در بهشت حرفی نزده بود. اما انگار در بهشت هم بازارچه وجود داشت!
این جا همه چیز با بازار دنیا متفاوت است از فروشنده وخریدار و محصولات. اهالی این بازار دل درگرو مقاومت دارند. فروشندگان درآمد خود را و خریداران هزینه پرداخت برای خرید اقلام را به مقاومت هدیه می کنند.
تنوع غذاها و خوراکی ها و محصولات زیاد است. آش دوغ، آب نخود، ماکارونی، سوپ، نان محلی، سیب زمینی سرخ کرده، درت مکزیکی، سمبوسه، دم نوش های گیاهی، قهوه، نسکافه، عسل، گیره سر، دسر، کیک و شیرینی، لباس، کفش، اسباب بازی و...
یک پیاده روی اربعین کوچک و کمی متفاوت.
غذاها با این که ساده هستند از خوشمزگی حرف ندارند. در قرآن خوانده بودم در بهشت برخی خوراکیها شبیه غذاهای دنیاست (۱) اما تا حالا اینگونه امتحان نکرده بودم.
از همه چیز مهم تر در اینجا حوریه و غلمان هم زیاد است. حوریه ها به همراه همسران یا پدر و مادر و برادران شان آمده اند غذا، خوراکی ها و محصولاتی که خودشان تهیه کرده اند را می خرند و می فروشند. دست پختشان یک طرف، متانت و وقارشان طرف دیگر. ستودنی هستند پاک و با تقوا.
همه عموما چادر های مشکی پوشیده اند رنگ شفق، یک نظر نمی شود آنها را نگاه کرد. بیخود نیست شیطان گِر بسته به این چادر می داند این چادر سیاه هیمنه این حوریه ها را صد چندان می کند که شیطان صفت ها جرات نکنند یک نگاه چپ بکنند.
نه ناخنشان کاشت دارد نه سگ بغلشان است نه آرایش های آن چنانی همه اهل نماز و روزه و عبادت. خلاصه مروارید حیا وقار متانت و پاکیزگی از سر و رویشان می ریزد.
به خاطر مقاومت آمده اند تو این حوریه ها را کمتر در خیابان و کوچه و بازار می بینی. آنها همیشه مشغول درس و مشق یا کار و زندگی و انجام وظیفه شان هستند، فقط برای کارهای ضروری بیرون می آیند نه برای پرسه زدن های از روی بیکاری و بی عاری.
مسجدی باشد حسینیه ای هیئتی یا مهمانی خانوادگی آنها پایه ثابت هستند انگار سرشان درد می کند برای کار عبادی مذهبی یا سیاسی مذهبی و اطاعت از فرمان ولی، و حالا چه کاری عبادی سیاسی مذهبی تر از کار برای مقاومت و اطاعت امر موکّد آقا امام سید علی؟
اما غلمان ها نوجوانان کم سن و سالی هستند که عموما فرزند یا برادر حوریه ها هستند. مهم ترین کارشان تبلیغات است برای فروش کالاها ی حوری ها یا فروش شربت و دم نوش هایی که خودشان و یا پدرانشان تهیه کرده اند.
آنها مودبانه به مردمی که برای خرید آمده اند تعارف می کنند و گاهی تعارفشان از جنس التماس است. انگار با آن جثه کوچک می خواهند با این هزینه های هر چند اندک دنیا را برای مردم مظلوم غزه و لبنان بخرند تا شاید کمی از جنایت دشمنان را جبران کنند.
چیزی که هست غلمان ها و حوریه ها ی فروشنده محصولات و مصنوعات عجله دارند. شاید عجله برای ظهور دارند که انقدر شور می زنند تا وسایلشان پر فروش باشد. مثل اینکه آنها فکر می کنند اگر وسایلشان فروش برود در امر ظهور تعجیل می شود. شاید هم این فکرشان بیمورد نیست زیرا کارشان ذکر عملی ا«َللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» است.
از شما چه پنهان دو تا اسباب بازی تبرکی برای نوه هایم خریدم نوه هایی که در آینده ان شا الله خواهند آمد به این امید که باشم ببینمشان، اما کسی از آینده اش خبر ندارد اگر نبودم شما بهشان بگویید اسباب بازی ها بهشتی است، متبرک است با نام مقدس مقاومت. مادر بزرگتان برایتان خریده از بس که دوستتان داشت. در قنوت نماز ها همیشه یادتان می کرد و برای آمدنتان دعا می کرد: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ.(۲)
حالا دیگر به انتهای بازار رسیده ایم وکاملا باورمان شده است بهشت هم بازار دارد یا حداقل بازارچه ای بهشتی نیز وجود داشته باشد. مگر نه این است که ظهور مراتبی از قیامت است (۳) و بهشت هم بخشی از قیامت.
لذا اینجا همان بازارچه ای است شبیه بازار بهشت زمان ظهور، بازارچه ای بس دل انگیز که هرچه هست دنیایی نیست.
_____________________________________________
۱- اشاره به قسمتی از آیه 25 سوره مبارکه بقره/ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ«اين همان است كه پيش از اين [نيز ]روزىِ ما بوده.»
۲- ﴿ آل عمران ۳۸﴾
۳- رج.کنید: علامه طباطبایی،ح. 1382ش
@AFKAREHOWZAVI
حضور اجتماعی زن در اسلام
زن به عنوان رکنی از ارکان خانواده، نقشی اثرگذار در شاکله و سلامت اجتماع دارد. این نقش به شکل غیر مستقیم در قالب تربیت اعضای جامعه و به شكل مستقیم در قالب حضور اجتماعی وی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی بروز و ظهور مییابد. با وجود آنکه اسلام در … .
زن به عنوان رکنی از ارکان خانواده، نقشی اثرگذار در شاکله و سلامت اجتماع دارد. این نقش به شکل غیر مستقیم در قالب تربیت اعضای جامعه و به شكل مستقیم در قالب حضور اجتماعی وی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی بروز و ظهور مییابد. با وجود آنکه اسلام در آیات و روایات متعدد حرمت و کرامت بسیاری برای زن و جایگاه زنان در جامعه در نظر گرفته است، اما برخی برداشتها از برخی آموزهها موجب شده تا مسئله حضور اجتماعی زن در جامعه، تبدیل به شبه چالش شود. از اینرو ضروری است تا با ارائه مستنداتی از تاریخ اسلام و روایات و کلام بزرگان به بررسی این مسئله و ابعاد از منظر اسلام پرداخته شود.
مخالفت اسلام با حضور اجتماعی زن؟!حضور اجتماعی زن در اسلام، زن و جامعه
در نگاه نخست از ظاهر برخی آموزههای دینی چنین به دست میآید که اسلام، مخالف حضور اجتماعی زنان است یا اینکه اسلام و زنی را نمونه و الگو میداند که تنها به خانه داری در گوشه عزلت و در پس پرده مشغول باشد. لکن باید در فهم این آموزهها به یک اصل توجه داشت؛ اینکه هر کدام از این تعالیم و آموزهها به چه دلیل، به چه منظور و در چه فضایی بیان شده است؟!
به عنوان مثال چه بسا روایاتی نظير سفارش امیرمؤمنان (ع) به امام حسن (ع) مبنی بر «… اگر می توانی کاری کنی که همسرت غیر از تو کسی را نشناسد پس چنین کن.»[1] ناظر به مسئله حضور اجتماعی زن نباشد، بلکه در درجه نخست ناظر به زیست عفیفانه زنان و حفظ بنیان خانواده است.
همچنین نقل ابن شهر آشوب در کتاب «المناقب» از گفتگوی میان پیامبر (ص) و فاطمه (س) مبنی بر اینکه «بهترین زن کسی است که هیچ مردی او را نبیند و او نیز هیچ مردی را نبیند»[2] نیز در راستای ضرورت عفتورزی و زیست عفیفانه زنان است.
صرف نظر از اعتبارسنجی اسناد این روایات و گزارشها، در حقیقت این احادیث اشاره به یک قاعده اصولی در زندگی انسانی دارد و آن اصل عفت و پاکدامنی است. از اینرو این روایات ناظر به این مسئله نیست که آیا زن در جامعه حضور اجتماعی داشته باشد یا نه؟ بلکه جایگاه این روایات مربوط به سبک زندگی عفیفانه و تربیت جنسی است.
ناسازگاری حضور اجتماعی زن و زیست عفیفانه، تزاحم یا تعارض؟
آری؛ اگر حضور اجتماعی زن بلکه مرد، زیست عفیفانه او را به خطر بیندازد، اولویت با عفت و پاکدامنی اوست و آن شخص بایستی به صورت شخصی و موردی دست از حضور اجتماعی بشوید ولی این به معنای آن نیست که اسلام اصل حضور اجتماعی زنان را نادیده میانگارد.
به عبارت دقیقتر ناسازگاری که گاهی میان عفت و حضور اجتماعی زن به وجود میآید، از قبیل تعارض گزارههای اسلام با یکدیگر نیست بلکه از قبیل تزاحم عملیاتی و اجرایی آنها در برخی موارد که در این صورت عفت مقدم بر حضور اجتماعی است. ولی این به معنای نفی حضور اجتماعی زن در جامعه نیست.
بنابراین جامعه اسلامى بایستی به گونه اى برنامه ریزى کند که زن، هیچ زمان، ناچار به برخورد با نامحرمان نباشد. آشکار است که ارتباط زنان و مردان نامحرم، اصولا زمینه ساز روابط عاطفی و گاه خطرناکی میگردد که میتواند پاکدامنی و عفت افراد را به مخاطره بیندازد. اگرچه این امر قطعی نیست ولی اصل زمینهسازی آن مسلم است.
از اینرو عفتمندی و عدم ارتباط مستقیم زن و مرد یک ارزش است ولی با حقوق اجتماعی و حضور اجتماعی او منافاتی ندارد.
https://andishehrezvan.ir/%d8%ad%d8%b6%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d8%b2%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85/