eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
777 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
273 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
غریبِ آشنا ✍سیده ناهید موسوی چند وقتی‌ست که همسایه شده‌ایم. من، غریبی درمانده، و او، غریب آشنای عالم. قسمت بود تا در کنار گنبد طلایی‌اش آرام بگیرم. هم‌جواری و همسایگی با او سعادت می‌خواهد؛ و چه کرامتی بالاتر از اینکه دستی مهربان مرا گرفت و به مهمانی همسایگی خواند. مصداق روشنِ الجار ثم الدار است. شعاع مهربانی و کرم بی‌پایانش حد و مرزی ندارد. سفره‌اش همواره گسترده است؛ بی‌هیچ چشم‌داشتی، بی‌هیچ منتی، پذیرای محبان خویش می‌باشد. من با افتخار، همسایه‌ی امام رضا علیه‌السلام هستم. به قول خیلی‌ها، از بچه‌های کوچه‌ی امام رضا. کوچه‌پس‌کوچه‌های این شهر، همه با نور گنبد آقاجان زیباست. حتی دیشب، که مجاوران با پای پیاده، علم به دست، بلوارها و خیابان‌ها را درنوردیدند تا به پابوسی نور هشتم ولایت برسند، چراغ راهشان چیزی جز نور محبت او نبود؛ همین و بس. این قطعه‌ی بهشتی که در آغوش مشهد آرام گرفته، در محرم و صفر غرق در ماتم و عزا بود. پیرغلامان، خادمان کوچک و نوجوان، همه سیاه‌پوش در خدمت بودند؛ از برپایی هیئت و سینه‌زنی گرفته تا واکس زدن رایگان کفش‌های زائران و شستن استکان‌های روضه. «امشب بفرمایید روضه!» این نوشته بر سَر دَر بسیاری از خانه‌ها و هیئت‌های مشهد دیده می‌شد. روضه‌هایی که لبریز از عشق و اشک به اهل‌بیت علیهم‌السلام بود؛ ناله‌هایی که برای غربت غریب، دل‌ها را به گریه می‌نشاند. در هر کوچه، بوی روضه می‌آمد و در هر خانه، دلی برای امام هشتم می‌تپید. پیر و جوان، کودک و بزرگ، همه یکصدا نام رضا را زمزمه می‌کردند؛ گویی تمام شهر یکپارچه روضه‌ای عظیم شده بود. باشد که زیر سایه آقا هیچ هفتی گرو هشتی نباشد و هیچ دستی خالی بازنگردد. باشد که ما، چه از دور و چه از نزدیک، همواره دل‌سپرده‌ی آقاجان بمانیم؛ چرا که همسایگی با او تنها به جغرافیا نیست، به دل است. هر دلی که به یادش بتپد، مجاور آستانش خواهد بود، حتی اگر فرسنگ‌ها دورتر از مشهد باشد. @AFKAREHOWZAVI
. در سایه‌ی خورشیدنجمه صالحی در کوچه‌ها، هوا بوی اشتیاق می‌دهد. صدای اذان از دور می‌پیچد، با زمزمه‌ی دعا در هم می‌آمیزد و زائران، در ازدحام بازار و همهمه‌ی حرم، دل‌های بی‌قرارشان را به سوی گنبد طلایی می‌کشانند؛ آرامشی گمشده را جست‌وجو می‌کنند، آرامشی که میراث غربتی است آغاز شده از قرن‌ها پیش. در روزگاری که خلافت عباسی با قدرتی بی‌مرز بر سرزمین‌های اسلامی سایه افکنده بود، علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام، پس از شهادت پدر، بار سنگین امامت را در مدینه بر دوش گرفت. مأمون عباسی، در آغاز خلافتش با چهره‌ای فریبنده، پیشنهاد ولایت‌عهدی را مطرح کرد؛ نه برای تکریم، بلکه برای مهار نوری که دل‌ها را روشن کرده بود. او می‌خواست امامت را در حصار سیاست عباسی محصور کند. اما امام، با بصیرتی ژرف، این پیشنهاد را پذیرفت؛ نه از سر سازش، بلکه برای افشای حقیقت در دل تاریکی. سفر به خراسان، سفری بود از جنس علم و حکمت. در نیشابور، حدیثی زرین از زبان ایشان جاری شد: «کلمة لا إله إلا الله حصنی... و أنا من شروطها» و این‌گونه، امامت را شرط ورود به قلعه‌ی توحید دانست. آن روز، هزاران کاتب و مشتاق، کلام او را ثبت کردند و شکوه امامت را در برابر چشمان خلافت به نمایش گذاشتند. در طوس، با مناظراتی ژرف و گفت‌وگوهایی روشنگر، نقشه‌های مأمون را یکی‌یکی نقش بر آب کرد. دانشمندان ادیان، در برابر علم و حلمش، جز سکوت و احترام، پاسخی نداشتند. و اگر آن واکنش‌ها نبود، شاید امروز از اسلام، تنها نامی در کتاب‌ها باقی مانده بود. اکنون، پس از قرن‌ها، او همچنان پناه دل‌های بی‌قرار است. جور ظالمان نتوانست نور خورشید طوس را خاموش کند. حرمش، حرم امن دل‌هایی‌ست که رو به قبله ایستاده‌اند؛ با اشک، با عشق، با یقین... هر قدم، با زمزمه‌ای از امید است و هر نگاه به گنبد طلایی، دعایی بی‌صدا برای آرامش. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌نام‌او «حلوای قندی برای روزهای خیلی زود...» در غنای ادب پارسی شکی نیست. شک که نه! یقینی عالم‌گیر است از لطافت طبع واژگان ایرانی از ایهام و کنایه و استعاره. اما این هنر نیز زیبنده هرکسی نیست. تک‌تک واژه‌ها را باید بشناسی، به مفاهیم مسلط باشی، از ترکیب چند کلمه به گفتمانی جدید برسی. آن‌وقت باید بنشینی و ببینی که این واژگان درهم‌تنیده، مفهوم درونش را به مخاطب رسانده یا نه؟ آیا این واژگان درهم‌تنیده، خوش‌اقبال بوده و مورد استفاده عموم قرار گرفته یا نه؟ همین، می‌خواستم بگویم اهل لطافت طبع، واژه‌ها را هنرمندانه کنار هم استفاده می‌کنند. شاید هم باید گفت اهل معنا، اهل نور... ▫️▫️▫️ در این جنگ به اصطلاح دوازده روزه، هرچه بود بود، اتحاد مردمی که هنرمندانه از پس روزهای سخت برآمدند. نه این که سختی نبود، که بود. نه این که گرانی نبود، که بود. اما با وجود تمام ناملایمات، اتحاد، کلیدواژه مقدسی بود که حالا باید بیشتر به آن اندیشید. ▫️▫️▫️ گمشده‌ای بود در بند و حصار کلمات که امروز در سخنان پیر و مرادم یافتم. کسی به این امر اذعان می‌کند که مفهوم اتحاد را به عینه می‌داند، از کوچه پس‌کوچه‌های یک امر قدسی خبر دارد و حالا کنار مردمش می‌نشیند و می‌گوید مرحبا کار مقدسی کردید، کاری الهی. این اتحاد بوی خدا می‌دهد. اما امید که هست، بیم شیطان هم می‌آید وسط معرکه، که همان نقطه، هدف اصابت کینه دشمن است. همین را باید سرمه چشم کرد و از او مراقبت کرد که اگر بیمی هست برای ما و اگر امیدی برای دشمنان‌مان، از ترک خوردن آن است. پس از هرچه، هرچه بوی نفاق دهد، بوی دشمنی دهد، بوی دوتایی دهد و وحدت ما را بشکند، باید دوری جست. آن‌قدر دور که امید دشمن از ما و باورهای ما ناامید شود. ▫️▫️▫️ این اتحاد مقدس را باید نوشت، باید سرود. نکند لحظه لحظه این شکوه را فراموش کنیم. اتحاد مقدس حلوای قندی‌ست برای روزهای خیلی زود، خیلی نزدیک، خیلی آمدنی، برای روزهای بدون اسراییل. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد @AFKAREHOWZAVI
. سرکار خانم مرضیه عاصی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، عنوان کرد: در شرایط حساس کنونی که دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران با همه توان در پی ایجاد تفرقه و ناامنی هستند، صدور هر بیانیه‌ای که دشمن را شاد کند، خطرناک است و باید مورد بررسی قرار گیرد. بیانیه‌ای که اخیراً از طرف جریانی صادر شده، نه‌تنها دلسوزانه نیست، بلکه نقشه‌ ای که برای از کار انداختن توان دفاعی کشورمان در برابر خدعه‌های دشمنان است. 🔗لینک متن کامل گفت‌وگو در خبرگزاری حوزه https://hawzahnews.com/xdXXf @AFKAREHOWZAVI
سلام علیکم بعد از ماه صفر با چهار طیف افراد روبرو هستیم. ۲و۱ افراطیون و تفریطیون که یک عده دهه‌ی محسنیه را جعل کرده و مشکی از تن در نمی‌آورند، دسته‌ی دوم زن و مرد سرتاپا قرمز پوشیده و مراسم عمرکشون راه می‌اندازند، عروسک عُمر می‌سازند آتش می‌زنند و این روند تا هفده ربیع ادامه دارد؛ علتش هم ترجیح تعصب، بر تعقل و تخصص است. ۳. افرادی که مبنای فکری ندارند هم در مجالس قرمز پوشان شرکت می‌کنند و هم در جلسات جاعلان دهه‌ی محسنیه. ۴. افراد متخصص، متعهد، آگاه و با بصیرت به زمانه. امیدوارم شما و ما جزء دسته‌ی چهارم باشیم. لطفا این سه یادداشت حقیر را مطالعه فرمائید👇 https://hawzahnews.com/xbn9h https://hawzahnews.com/xbnwq http://nedaesfahan.ir/139826 🖊مرضیه رمضان‌قاسم @AFKAREHOWZAVI
دکتر علم الهدی6361859270987554560_85489274238864.mp3
زمان: حجم: 11.78M
◀️ دو وظیفه مهم امروز برای خارج کردن زنان از انفعال: ✅ ضرورت بازخوانی موقعیت زن در کتاب قرآن و صدر اسلام برای اصلاح باورهای جنسیتی زنان و مردان جامعه ✅ به چالش کشیدن باورهای جنسیتی که سازمان‌های باور سازِ متاثر از سرمایه‌داری برای زنان ساخته‌اند. *🔸 صوت نشست فتح نو با موضوع؛ زنان و جنگ با سخنرانی خانم دکتر علم الهدی * ⏪ نقدی بر توصیف زنان و ویژگی‌های جنسیتی آنان مطابق با جریان‌های ، ، @AFKAREHOWZAVI
ربیع نبوی یا دهه محسنیه ...! ✍فاطمه محسنی پور معیار ما برای عزاداری و شادی چیست ؟ اگر معیار "اهل بیت علیهم‌السلام" باشند، که فرمودند: در عزای ما عزادار و در شادی ما شاد باشید. اگر معیار ما "شور شیعه نمایی" باشد، خب پس می‌توانیم به سلیقه و خوش آمدمان مناسبت ایجاد کنیم . اگر قصد از عزاداری در دهه اول ربیع ، عزاداری در شهادت حضرت محسن بن علی علیه السلام است ، بر اساس بسیاری از ادله عقلی و نقلی جسارت به حضرت بتول سلام الله علیها که منجر به شهادت آن بزرگوار و فرزندشان شده است در روزهای آخر عمر شریف‌شان بوده نه روزهای ابتدایی پس از رحلت پیامبر صلی الله‌علیه‌وآله. اگر مقصود عزاداری بر غم و آزاری است که بر فاطمه سلام الله علیها در ۷۵ روز یا ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر صلی‌الله علیه و آله گذشت، پس چرا یک دهه، کل این مدت را سیاه بپوشیم و عزاداری کنیم؟ ▫️از آثار نامطلوب مناسبت سازی این است که باب ورود آیین های خرافی و خلق روایات جدید و دوری از منطق منبرهای مستند، به دنیای شیعه باز می‌شود. ▫️به مرور فاصله مردم عوام با دینداری و عزاداری زیاد می‌شود. ▫️و اسباب طعن سایر فرق مسلمان به شیعه فراهم می‌شود. @AFKAREHOWZAVI
به‌نام‌او «انسانیتی که دارد یواش‌یواش زیر علامت سؤال می‌رود...» وقتی که قرار می‌شود بیمارستان را مستقیم بزنند، شهادت تو که دیگر عجیب نیست بانو! راستش قرار بود بد باشد، قرار بود عجیب باشد، قرار بود خلاف تمام قوانین بین‌المللی باشد؛ قرار بود که بازخواست شود هرکسی که... هر کشوری که... هر دولتی که به بیمارستان حمله کند، به خبرنگار رحم نکند... اما خبری نیست. سازمان ملل خواب است. ما به این مدل خواب می‌گوییم خرگوشی. خودش را به خواب زده، انگار رودربایستی دارد با اسرائیلی که نه دولت است، نه ملت است و نه کشور، نمی‌دانم چرا... شهادتت مبارک بانو! گوارای وجودت... چه خوب شد شهید شدی، صدایش را در نیاور، وگرنه گرسنگی نمی‌دانم با تو چه می‌کرد! ولی بدان مقابل خبیث‌ترین موجود جهان ایستادی. جای درست تاریخ بودی. تو که آن بالا نشستی، بانو! برای ما هم دعا کن که در این عصر خطا و خطر در این ایام غربال آخرالزمانی، شرمنده مردم فلسطین نشویم... شرمنده خودمان نشویم. دعا کن ما هم به قاعده خودمان کاری کنیم برای غزه برای فلسطین و برای انسانیت، انسانیتی که دارد یواش‌یواش زیر علامت سؤال می‌رود. 🖊 فاطمه میری‌طایفه‌فرد @AFKAREHOWZAVI
انسان و مفهوم آزادی ✍ طاهره قادری امروز(۲۸ تیر۴٠۴) در مکانی توفیق تبلیغ داشتم که بقول خودشان آنجا دیگر "ته خط" بود . عزیز بزرگوار و تحصیل کرده دانشگاهی می‌گفت مگر نمی‌گویید انسان مختار و آزاد آفریده شده است ؟ پس چرا برای کاری که از روی اختیار انجام می‌دهیم باید تنبیه شویم ؟ چرا آزادی ما را محدود می کنید ؟ الحمدلله با توسل به ساحت مقدس صاحب الامر و علوم حضرات معصومین علیهم السلام، و نیز دروس انسان شناسی حوزوی؛ در پاسخ به تبیین کوتاهی از انسان و آزادی، البته بصورت خلاصه خدمت‌شان عرض کردیم اینکه: بله، درست است خداوند سبحان انسان را مختار خلق کرده است اما خود این جمله نیازمند توضیح کوتاهی است؛ آیا قبول دارید همان‌طور که خوشبختی و سعادت آرزوی هر انسانی هست آزادی هم جز آرمان‌های بشری است ؟ ادامه دادم: آزادی یکی از صفات نفسانی و ذاتی انسان است که با تفاوت و تعدد انسان ها، آن هم متفاوت و متعدد می‌شود. مفهوم آزادی در هر انسان شناسی خاص ،مفهوم ویژه ای را به ما ارائه می‌دهد، بعبارتی جهان‌بینی هر شخص، انسان شناسی او راهم تحت تاثیر قرار میدهد، آیا قبول داریم؟ بنابراین‌که مسلمان‌ هستیم باید بدانیم که آزادی در نظر اسلام با آزادی مورد نظر دیگر مکاتب غیر اسلامی متفاوت است چون از مبنا در تعریف سعادت برای انسان باهم تفاوتی بسیار دارند . همه ما می‌دانیم برای هر یک انسان معمولی هم مشخص است که آزادی نمی تواند بی حدو مرز و نامحدود باشد؛ چرا که گفتیم آزادی وصفی از اوصاف نفسانی انسانی است و انسان در این دنیا محدودیت دارد پس نمی‌تواند وصفی نامحدود داشته باشد؛ آیا یک انسان تا چه حدی می‌تواند تمام علوم عالم را بیاموزد ؟ تا چه حدی می‌تواند قدرتمند باشد ؟ آیا ظرفیت دارد؟ مگر می‌شود به فردی در همین مکانی که نشسته‌ایم بگوییم این رنگِ صورتی گل است در حالیکه در واقعیت اصلا گلی وجود ندارد که بخواهد دارای رنگ صورتی باشد؛ به حکم عقل هم فرض محال است! از نگاه آنها متوجه شدم که مطلب برایشان جذاب شد و این فقط کرامت علوم نافعه الهی است ؛ گویی نفسی چاق کرده بودم ادامه دادم پس جمله انسان آزاد است در حالی درست است که ما برای آن قید مطلق نزنیم؛ ما در جایی میتوانیم انسان را داری اختیار و آزادی مطلق بدانیم که آن را موجودی بی نهایت دراین دنیا بدانیم در حالی‌که همه می‌دانیم اگر هزار سال هم عمر کنیم دچار پیری و مرگ میشویم و این جمله آخر هم طبق تایید عقل است یعنی محدودیت، پس انسان موصوفی نیست که بتوان وصف آزادی مطلق را بر آن بار کرد ؛ برخلاف موجود نامحدود و بی نهایت که میتواند اوصاف نامحدود داشته باشد مانند خداوند سبحان که بی حد و مرز برای مخلوقاتش رازقیت دارد. آری انسان طوری خلق شده که آزادی او هم مطابق به ذات او محدود است پس نوع انسان صرف نظر از دین و مذهب و نژاد و... نمی تواند با اراده خود در محیط و زندگی اجتماعی و حتی میان خانواده ، جمع دوستان هر آنچه می خواهد انجام دهد چون قطعا محدودیت های قانونی و اجتماعی محل زندگی او اجازه رهایی مطلق و آزادی بی قید و شرط و بی حدو مرز را به او نخواهد داد؛ بله احتمالا بگویید در فلان کشور یا فلان مذهب حجاب اجباری نیست! (که البته پرسیدند) پاسخ میدهیم در این موضوع درست می گویید، حق باشماست ، عرض کردیم آنها نسبت به مکتب فکری خود آن موضوع را جز قوانین خود نمی دانند، و اما در نظر داشته باشیم که هر چند ممکن است در یک موضوعی شبیه به پوشش زنان و مردان آنها از چنان آزادی برخوردار باشند که حتی نتوان گفت شبیه زندگی چهارپایان است، چون حتی حیوانات هم در برخی مسائل از بعضی انسان پیشترند ! اما آیا در دیگر و تمام موضوعات مربوط به زندگی اجتماعی هم ،به افراد جامعه و شهروندانشان آزادی بی قید و شرط داده اند ؟ اگر بگوییم بله یعنی میگوییم آن مکتب حتی شبیه به زندگی اجتماعی مورچه ها هم نیست چرا که از هیچ قانونی برخوردار نیست تا بتواند منظم باشد و حقوق شهروندانش را تا حدی ادا کند. اما اکنون شما بفرمایید آیا می توانیم بگوییم انسانی که ذاتا مشتاق سعادت و آرامش است می تواند در جامعه ای که هیچ قید و بندی ندارد و دچار بی نظمی و هرج ومرج است به حداقل جایگاه انسانی خود برسد ؟ به نظر شما پاسخ چه می‌توانست باشد؟ ما طلبه ها و مبلغات چقدر دیگر باید برای تبیین مفهوم آزادی حقیقی تلاش کنیم ؟ تا دچار خلط مفهوم نباشیم مانند آنچه در سوریه اتفاق افتاد؟! ۲۸ تیرماه ۱۴٠۴ @AFKAREHOWZAVI
📣 باسمه تعالی امسال هزار و پانصدمین سال ولادت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله می باشد. از این رو به اطلاع می‌رساند نشست شاعرانه «» برای هفدهمین جلسه (آقایان) و ششمین جلسه (ویژه بانوان)، از شاعران عزیزی که علاوه بر مدح امیرالمؤمنین علیه السلام، شعری درباره‌ی ولادت یا شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر اساس محورهای زیر سروده‌اند، دعوت می‌کند اشعار خود را به منظور بررسی برای اجرا در این مراسم به آیدی (@shahinieradat) ارسال کنند. محورهای بخش ویژه: رحمت پیامبر پانزدهمین قرن ولادت پیامبر ارتباط خاتم الأنبیاء با خاتم الأوصیاء پیامبر و امام زمان هر دو رحمت للعالمین هستند مهلت ارسال: یازدهم شهریورماه ۱۴۰۴ قم، بنیاد فرهنگی امامت 📌جهت کسب اطلاعات بیشتر و هماهنگی جهت حضور در جلسه، با شماره (۰۹۱۲۴۵۳۱۴۵۰) تماس حاصل فرمایید. 🆔 @emamateradat
‌‌ نقدی بر برپایی ایام محسنیه ✍🏻 زهرا کبیری پور در سال‌های اخیر، برخی مجالس شیعی، ایامی با عنوان «محسنیه» را به عنوان دوره‌ای مستقل برای عزاداری مطرح کرده‌اند. در این مجالس، به شهادت محسن بن علی (علیه‌السلام) ـ فرزند حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) ـ استناد می‌شود و زمان‌بندی خاصی برای سوگواری ارائه می‌گردد. اما بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که چنین نام‌گذاری و تعیین زمانی، پشتوانه‌ای مستند ندارد. همان‌گونه که در پژوهش‌های مستند تاریخی آمده است، اصل مصیبت هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) قطعی و غیرقابل انکار است، اما تعیین بازه‌های زمانی مشخص برای حوادثی چون شهادت حضرت محسن (علیه‌السلام)، به دلیل اختلاف فراوان در گزارش‌ها و نبود شواهد روشن، از دقت علمی برخوردار نیست. جمع‌بندی شواهد تاریخی حاکی از آن است که رخدادهای تلخ پس از رحلت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ـ از ماجرای سقیفه تا غصب فدک و شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله) ـ در فاصله‌ی کوتاهی روی داده و منابع کهن، تاریخ دقیق و روزشمار مشخصی برای آن‌ها ارائه نمی‌دهند. از این‌رو، تبدیل یک روایت جزئی و غیرقطعی به مراسمی گسترده با عنوان «ایام محسنیه» نه تنها جایگاه استواری ندارد، بلکه می‌تواند به تکرار و پراکندگی در سنت‌های عزاداری بینجامد. از نگاه تاریخی و دینی، وظیفه‌ی امروز ما بیش از افزودن مناسبت‌های تازه و غیرمستند، تعمیق و غنا بخشیدن به شعائر قطعی و ریشه‌داری همچون ایام فاطمیه است؛ تا پیام مظلومیت و حق‌طلبی حضرت زهرا (سلام‌الله‌ علیها) در بستر تاریخ اسلام و زندگی امروز شیعیان، با شفافیت و استحکام بیشتری منتقل گردد. @AFKAREHOWZAVI