سلام فرمانده، به عبارت دیگر یعنی « لبیک»....
هلمن ناصر ینصرنی؟
لبیک....لبیک....لبیک....
#خاتم
#سلام_فرمانده
بی بی سی یک عمر داره کار میکنه که فرمانده بچههای ما باشه...
حالا که میبینه بچههای پاک شیعه، تُف کردند تو رویش و به امامزمانشون سلام کردند، داره میسوزه....
آخ، که داره میسوزه....بهبه....
#خاتم
#سلام_فرمانده
#سلام_فرمانده، رمز عملیات ماست در مواجهه با شیطان...
و در مواجهه با دشمن داخلی و خارجی...
#خاتم
#سلام_فرمانده
خدایا توفیقمان ده که کهکشان کهکشان از تو بگیریم و اقیانوس اقیانوس به دیگران ببخشیم...
#خاتم
دهانش که باز شد، گویا درِ چاه فاضلاب باز شد...
اسم خودش را هم میگذارد «انسان»...
#خاتم
آن تار عنکبوتی که به دست خودت کشیدی، تو را از دیدن حقیقت محروم کرد؛ و تو نفهمیدی...
آفرین به این حماقت...
و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین...
#خاتم
یک سفره.....یک دورهمی.....یک امام زمان عج...
اللهم ارزقنا...
پ.ن
دلِ دیگه عقل نداره که بفهمه آدم باید همیشه ادب رو رعایت کنه...حتی تو آرزوهایش...
#خاتم
عنکبوت تویی جناب، که دشمن خدا رو ولی خودت انتخاب کردی و به گمان خودت برای خود خانهساختهای...
مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
مثل حال آنان که خدا را فراموش کرده و غیر خدا را به دوستی و سرپرستی برگرفتند (در سستی و بیبنیادی) حکایت خانهای است که عنکبوت بنیاد کند و اگر بدانند سستترین بنا خانه عنکبوت است
.
وقتی در مقابل مجسمه آزادی سجده کردی فهمیدم که عنکبوت مقابل چشمانت تار میتند...
#خاتم
در یک پخش زندهی تلویزیونی اعلام کرد که: موجود سیاهی روی سطح خورشید قرار گرفته و با طنابهای باریکی همهی اطراف آن را در میان گرفته است...
های و هوی و کف و سوت حضار بلند شد که آفرین به هوش و ذکاوت و مهارت تو که چنین چیزی را کشف کردی...
کودکی دستش را بالا برد و عنکبوتی را از روی شیشهی تلسکوپش برداشت...
#خاتم
مولانا به دنبال شمس بود و ما به دنبال شمسالشموس...
اللهم ارزقنا معرفته و معرفتک...
#خاتم
یا امام رضا علیهالسلام.
#امام_رضا
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
احتمالاً زمستان سال ۶۸ بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پُر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و... . در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به #حضرتزهرا (س) بیادبی میشد. من این را فهمیدم؛ لابد دیگران هم همینطور، ولی همه لال شدیم و دم برنیاوردیم. با جهانبینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتماً منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم؛ اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: «خدا لعنتت کند! چرا داری توهین میکنی؟!»
همهی سرها به سویش برگشت. در ردیفهای وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی. کلاهی مشکی بر سرش بود و اورکتی سبز برتنش. از بغل دستیام (سعید رنجبر) پرسیدم: آقا را میشناسی؟ گفت: سیدمرتضی آوینی است.
#کتاب_شهیدفرهنگ
#جشنوارهکن
#همه_خادم_الرضاییم
راستش را بخواهید، هرسال ١١خرداد برایم متفاوت بوده و امسال متفاوت تر!
شاید بپرسید این همه روز داخل تقویمه ،چرا ١١ام متفاوته؟!
دلیلش این است که یازدهم روز ماست، روز *دختر* 🤭.
و من، شادم از اینکه دختری هستم قوی و خندان .
خوشحالم از اینکه مانند برخی دخترها دنیا را عجین با رنگ های نحس نمیبینم و از دختر بودن تصور بدی ندارم.رنگ دنیای من، مثل مابقی دخترها صورتی نیست، رنگارنگ است و بخش بسیار زیادی از آن *بنفش*. و شاید این دلیل خیلی از اتفاقات خوب است. خوشحالم از اینکه کسی دنیا را برایم عین قفسِ پرنده محدود نکرده و این دلیل موفقیت است.
من خودفریفته نیستم، منتها دنیا را زیبا میبینم.
و از همه مهم تر خوشحالم برای داشتن حامیانِ زندگی ام که وجود آنها زندگی را برایم زیباتر ساخته. و تشکر از خداوند بخاطر آفریدنِ من.
پ.ن:اف-الف
دختر خانومای گل روزمان مبارک ❣️🌸
#روزدختر
#عزیز_دل_بابا
#بانوی_کرامت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌸✨ولادت با سعادت كريمه اهل بيت حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله عليها بر همهی شیعیان مبارك✨🌸✨
🌷روز دختر هم به دخترخانمهای گل مبارک🌷
MiladHazratMasoumeh1396[04].mp3
8.03M
💠 یا فاطمه شفیعهی ما اشفعی لنا (سرود)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🌸 ویژهولادت #حضرت_معصومه (سلام الله علیها)
هدایت شده از " اُمِّایلیآ "
#دختریعنی...
مهم نیست چند سالت شده است.
مهم نیست که اکنون خودت یک مادر باشی.
حتّی مهم نیست که گیسوانت سفید شده باشند.
مهم این است که تو دخترِ مادری هستی که شبهایش را به پایت ریخته است.
در هر سنی که باشی، برایش همان دختر بچّهای هستی که بعد از بازیهای کودکانه، آغوشی پرمِهر و مأمنتر از او پیدا نخواهی کرد.
#بانوی_کرامت،
#دختر_یعنی...،
#شادی_یعنی...،
#عزیز_دل_پدر،
#عزیز_دل_برادر،
#دُردانه
#تمرین126
نور
دختر هستید. امروز روزتان است. رفتهاید پارک. شراره را میبینید که روی نیمکت نشسته و یاد قدیم ها میافتید که مادرش موهایش را عروسکی شانه میکرد. و مادر شما موهایتان را دمبه اسبی میبست. به شراره میگویید که امروز روز دختر است و دوتایی با هم جیغ میکشید. مکان عمومی است و شما حیا نمیکنید.
خیلی زشت است، شما دیگر یک شتر گُنده شدهاید ولی هنوز دست از این کارها برنداشتهاید. به خودتان نمیگویید شاید پسر همسایه که بسیار بسیار باشخصیت است شما را در آن وضعیت ببیند و از تصمیم خودش پشیمان شود؟! بله. پس چی. همین یک موقعیت را هم دستی دستی خراب کنید. با شراره به گشت و گذار و تفریح میپردازید و دیر میرسید خانه. پدرتان دارد به گلها آب میدهد. وقتی شما را میبیند چشمانش برق میزند و همه چیز اسلوموشن میشود. به سمت هم پرواز میکنید و تمام گلها به آسمان میپاشد. پدرتان وقتی به شما میرسد سه، چهار تا تراول پنجاه تومنی به شما میدهد و خیلی آرام میگوید: تربچه بابا! مادرت جعبه شیرینی رو قایم کرده... بپر سر کوچه یه جعبه شیرینی بگیر که دیگه طاقت ندارم.
شما باید بین مبارزه با دیابت یا خوشحالیاش یکی را انتخاب کنید. کدام را انتخاب میکنید؟
مادرتان صدایتان میزند و میگوید: بابات اگر خواست بفرستتد قنادی نری ها....قندش روی چهارصد بود صبحی. شما در این دوراهی گیر افتاده اید که برادرتان به همسرش و سه بچه اش وارد میشود و یک جعبه نون خامه ای در دست دارد.
مادرتان را کارد بزنید خونش در نمیآید. ولی کارد خطرناک است و بدون اجازه بزرگترها برش ندارید. خواهر کوچکترتان موهایش را خرگوشی بسته و میپرد توی بغل برادرتان و مجلس خیلی بی ریا میشود....بوس و ماچ و ناز و شما که شدیدا با دیدن این صحنهها عاطفی شدهاید اشکتان در میآید...ناگهان صدای پسر همسایه را میشنوید که خیلی با شخصیت دارد میرود نان بگیرد. خب. حالا در این موقعیت یادتان رفته برای خواهرتان هدیه بخرید. سه، چهار تا تراول دارید. یک فکر شیطانی میکنید. این فکر شیطانی هیچ ارتباطی با اولاد ذکور همسایه ندارد. فقط مربوط به خرید هدیه روز دختر است با همان چند تراول. ماجرای امشب را با همین فرمان ادامه دهید یا یک ماجرای جذاب بنویسید.
#تمرین
#خاطره
#داستانک
#داستان
#تمرین126
#روز_دختر
#دخترانه
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
با هشتگهای
#بانوی_کرامت،
#دختر_یعنی...،
#شادی_یعنی...،
#عزیز_دل_پدر،
#عزیز_دل_برادر،
#دُردانه
مونولوگ، دیالوگ، متن ادبی، شعر، دلنوشته و...
بنویسید.
⭕️ از بیعرضگی صداوسیما و مسئولین فرهنگی مملکته که مردم این حقایق رو نمیدونن و تا تقی به توقی میخوره عدهای شعار میدن رضا شاه روحت شاد!
سید منصور موسوی
💡به نظر من روی ایده به طور جدی فکر کنید. برای رمان. تحقیقات رو شروع کنید. حداقل ده دوازده تا رمان خوب از توش بیرون میاد.
مخصوصا کسانی که ایلیاتی هستند و خون اجدادشان به دست رژیم منحوس پهلوی ریخته شده. الان وقت روشنگری است. وقت تبیین است.
#ایده
#رمان
#داستان
@TWTenghelabi﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
هدایت شده از S.nasiri
از فاطمه میگویم؛ فاطمهای که از نسل زهراست، اما حرم دارد.
از معصومه میگویم؛ بانویی که عظمتش جهان شمول است و وجودش سراسر نور. شافیست و همچون تمام خاندان کریمش شفاعت میکند شیعیانش را...
(یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه)
عالمهای که در نبود پدر پاسخگوی هر پرسشیست و به حق گفتهاند که عالمان زمان به هرجا رسیدهاند از زانو زدن در برابر فاطمه معصومه بوده است.
دلیل این همه بزرگی و عظمت این است که معصومه سلام الله علیها فدای امام زمانش شد...
فقط یک ندا از امامش کافی بود تا هر چه دارد بگذارد و راهی شود برای یاری مولایش.
منتظر بود و آماده...
و این آماده بودن، این گوش به فرمان بودن، این ننشستن و در خواب غفلت نبودن، همه از ویژگی های منتظر است...
منتظر حقیقی همیشه آمادهست و قائم...
همانطور که امامش قائم است و آماده...
زن بودن راحت است، اما بانوی دین گستر و یاریگر شدن، هزاران بار ارزنده تر و سخت تر است؛ اما یک زن اگر بخواهد میتواند پابه پای امامش قدم بردارد،
و چه رویای شیرینیست این که هم خودت یاریگر امام شوی و هم یاور امام تربیت کنی...
هم زن باشی و زنانگی کنی و مادرانه ها بسازی، هم سرباز باشی و پا در رکاب فرمانده بگذاری.
میشود زن بود و معصومه شد.
میشود زن بود و همچون زهرا درِ تکتک خانهها را برای امامت بزنی.
میشود زن بود و همچون زینب، پیام امامت را به گوش جهان برسانی.
میشود زن بود و نامت را مابین یاران امام ثبت کنی.
میشود زن بود و ظهور امام زمانت را پیش اندازی، و چه زیبا سرور و جشن و طربی خواهد شد، زمانی که امام و فرمانده و سلطان و صاحب جهان بیاید.
پس باتمام وجود تمنا میکنیم بخشی زیبا از زیارتنامهی فاطمه معصومه سلام الله علیها را:
أَسْئَلُ الله أَنْ یُر ِیَنافیکُمُ السُّروُرَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ یَجْمَعَنا وَ إِیّاکُمْ فى زُمْرَة ِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْه ِ وَ آلِه ِ وَ أَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرفَتَکُمْ؛
از خدا مىخواهم که سرور و فرج شما را به ما بنمایاند، ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمّد ـ گرد آورد، و معرفت شما را از ما نگیرد.
#بانوی_کرامت
#نصیری