#آموزش
#پیرنگ
#طرح
#خطوط_داستانی
اصلاً چرا به خطوط داستانی مختلف نیاز داریم؟
چون داستاننویسی مثل زندگی واقعی است. مگر میشود یک فرد فقط به یک هدف فکر کند یا یک زندگی تکبعدی داشته باشد.
برای نوشتن داستان هم باید شخصیتهای آن را با جهانهای مختلف ذهنیشان وارد کنید. باید شخصیتها اهداف گوناگونی داشته باشند و جنبههای مختلف ذهنی آنها چیزی را از شما طلب کنند. به این صورت است که خطوط داستانی شکل میگیرند.
با اضافه کردن خطوط داستانی مختلف:
داستان را باورپذیر میکنید.
داستان را جذابتر میکنید.
اجازه میدهید تا خواننده بخشی از وجودش را در خطوط مختلف داستانی شما پیدا کند و با آن همذاتپنداری کند
@anarstory
#آموزش
#اجزاء_رمان
#صحنه
#توصیف
#روایت
یکی از راههای ساده برای شناختن هر چیز این است که آن را به اجزای سازندهاش تقسیم کنید. این کار را با رمان هم میتوانید انجام دهید.
هر رمان را میشود به اجزای سازندۀ آن تقسیم کرد.
به هرکدام از این اجزا، بخش یا فصلهای رمان گفته میشود.
اگر بخواهید هر فصل را باز هم به اجزای سازندهاش تقسیم کنید، به صحنه، توصیف و روایت میرسید.
درواقع هر فصل رمان از چند فصل تشکیل شده است.
اجزای هر فصل را میشود به این سه قسمت تقسیم کرد:
🔹صحنه
🔹روایت
🔹توصیف
🔻صحنه چیست؟
اتفاقات نمایشی داستان است.
مثال: از در وارد شد و با چهرۀ نگران مادرش مواجه شد.
🔻توصیف چیست؟
اطلاعاتی دربارۀ زمان، مکان، شخصیت و …
مثال: اتاق او با کف چوبی و پردهای ضخیم با بقیۀ اتاقهای خانه فرق داشت.
🔻روایت چیست؟
خلاصۀ اتفاقات، دروننگریها و هر چیزی که توضیحی از بخشهای مختلف داستان را بازگو میکند.
مثال:
او مرا با خودش به بیرون از خانه برد و از من خواست تا در هوای آزاد عمیقاً نفس بکشم.
💎رمانهایی را که خیلی بلند هستند اول به چند بخش تقسیم میکنند. هر بخش را به چند فصل تبدیل میکنند و نهایتاً در هر فصل توصیف، روایت و صحنههای داستان را قرار میدهند.
طبق قاعدهای که وجود دارد، هر فصل رمان معمولاً یک تا سه صحنه دارد.
برای اینکه رمانی بنویسید که ردپای ملال در آن نباشد باید تنها به موارد مهم اشاره کرده و از گفتن چیزهای پیشپاافتاده در آن پرهیز کنید.
درواقع باید صحنههایی در رمان قرار بدهید که در هرکدام اتفاق معناداری بیفتد.
از طرفی هر اندازه هم این صحنهها معنادار باشند بازهم نیاز خواهید داشت تا آنها را طوری کنار هم بچینید که خواننده خسته نشود. بخشبندی و فصلبندی درواقع استراحتگاههای ذهن خواننده است و کمک میکند تا مخاطب بین صحنههای مختلف داستان نفس تازه کند و به سراغ ادامۀ ماجرا برود.
از طرفی تقسیم کردن رمان به بخشهای سازندۀ آن میتواند به نوشتن هم کمک بزرگی کند. شما میتوانید نظم محتوایی ایجاد کنید. میتوانید بین صحنههای مختلف، توقف کنید و هر بار از یک صحنۀ تازهتر، رمان را شروع کنید. با این کار موقع بازنویسی دیگر نیاز نیست همۀ رمان را یکسره اصلاح و بررسی کنید.
هر فصل باید در جای خوبی شروع شود و در جای خوبی هم تمام شود. بین شروع و پایان فصل، شما صحنهها را میچینید. پس قاعدۀ ارسطویی را برای هر فصل هم باید رعایت کنید.
خیلی درگیر این نمانید که رمان باید چند صحنه، چند فصل یا چند بخش داشته باشد. محتوایی که مینویسید و نوع شخصیتپردازی، زاویه دید، مکان و زمان متن و خیلی از موارد دیگر روی تعداد فصلها و حجم کتاب شما تأثیر میگذارند.
بااینحال برای اینکه بتوانید با خودتان به اتفاقنظر برسید، قبل از شروع رمان بهتر است تقریبی از حجم رمان و تعداد فصلهای آن بزنید. صحنههای مهمی را که میخواهید در رمان به آنها اشاره کنید بنویسید و ببینید حدوداً چند صحنه خواهد شد. در هر فصل بین یک تا سه صحنه را قرار دهید.
البته برخی معتقدند که باید فصلبندی را به انتهای رمان موکول کرد. این نویسندگان بیشتر به خلاقیت در حین نوشتن اعتقاد دارند و میخواهند به هر روشی شده نگذارند تا چیزی سد راه این خلاقیت و جریان سیال ذهن شود.
وقتی رمان نوشته میشود، همۀ زوایای آن برای ما شفاف و روشن است. حالا میشود بهسادگی فصلبندی و تقسیمبندی صحنهها را بین فصول مختلف انجام داد تا رابطهای منطقی بین قسمتهای مختلف رمان برقرار شود.
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#آموزش #اجزاء_رمان #صحنه #توصیف #روایت یکی از راههای ساده برای شناختن هر چیز این است که آن را به
این صحنه و توصیف و روایت با بحث توی باغ گردو متفاوت است.
پ.ن
بحثی دیگر. وقتی دیگر.
#آموزش
#اجزاء_رمان
#صحنه
صحنههای رمان قرار نیست مثل دومینو، یکی بعد از دیگری رویهم بیفتند. میتوانید تعلیقهای تودرتو داشته باشید و قبل از تمام شدن یک صحنه، وارد صحنۀ بعدی شوید. به این شکل رمان را از حالت کسالتبار آن نجات میدهید.
چه موقع از صحنه استفاده کنیم چه موقع از روایت؟
حتماً شنیدهاید که میگویند: نگو، نشان بده.
صحنه یا نمایش داستان، بخش نشان دادن است و روایت کردن، بخش گفتن آن.
نمیشود همۀ داستان را سرتاسر از صحنه پر کرد و تا حد زیادی روایت را از داستان حذف کرد. رمان به هردوی اینها و البته به توصیف نیاز دارد.
با روایت میتوانید اتفاقات کماهمیتتر را عنوان کنید. سرعت داستان با گفتن بیشتر میشود و میتوانید خط داستان را دنبال کنید.
وقتی از صحنه استفاده میکنید یعنی اتفاقات را مقابل چشم خواننده قرار میدهید با این کار اتفاقات را زنده میکنید و احتمالاً سرعت داستان کند خواهد شد. برای بازگو کردن مهمترین اتفاقات بهتر است از صحنه استفاده کنید.
توصیف هم کمک میکند تا تصویرسازی داستان هر چهبهتر در ذهن خواننده نقش ببندد.
روایت را چون نمیبینید ممکن است باور نکنید اما صحنه باورپذیرتر است. شما میتوانید صحنه را دقیقاً با توصیفهای دقیق مقابل چشمان خود ببینید. بهاینترتیب آن را بیشتر باور خواهید کرد.
حالا باید صحنههای مختلف را چطور بچینید؟
هراندازه هم صحنهها مهیج باشند، باز هم بهتر است بین صحنههای مهیج داستان وقفههایی ایجاد کنید. میتوانید صحنههای آرام را بین صحنههای هیجانانگیز قرار دهید. بهاینترتیب سرعت خواندن متن را تنظیم میکنید.
صحنۀ مهیج+صحنۀ آرام+ صحنۀ مهیج+صحنۀ آرام…
وقتی صحنهای را تمام میکنید نمیتوانید بلافاصله به سراغ صحنۀ بعدی بروید به این دلیل که هر صحنه نیازمند عکسالعمل شخصیت داستان است. پس بین صحنههای مختلف پل بنزید. این پل را میتوانید از صحنههای آرامتری مثل خودگوییهای شخصیت یا توصیفهایی از مکان و زمان داستان ایجاد کنید.
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#آموزش #اجزاء_رمان #صحنه صحنههای رمان قرار نیست مثل دومینو، یکی بعد از دیگری رویهم بیفتند. میتو
برای امشب دیگه کافیه...
#تمرین13
کنار خیابان ایستاده اید. یک تصادف را با جزئیات و از نزدیک دیده اید. همه اش را در سی کلمه بگویید. ترکیبی از روایت و توصیف و صحنه.
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
گوشه ای می افتد...
احسنت
#تمرین14
ردی از خون از سرش جاری میشود.
این جمله را ویرایش کنید
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
یکهو انگار از زمین و آسمان آتش می بارید.
این جمله را ویرایش کنید.
#تمرین15
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
جمله افتتاحیه یعنی شاهرگ داستان و داستانک و رمان. مرگ و زندگی. خیلی دقت کنید.
کوتاه باشد. کوبنده باشد. غلط نداشته باشد. اشتباه تایپی نداشته باشد. نو و جدید باشد. شاید فلسفی بودن باعث کشش شود.
#نکته
🔹حضرت امام حسین(علیهالسلام) در عالَم مڪاشفہ بہ یڪى از علماى قم فرمودند: «مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مىتوانید دربارہ آن حضرت(عج) سخن بگویید و قلم فرسایى ڪنید؛ آنچہ دربارہ شخصیّت این معصوم بگویید، دربارہ همہ معصومین (علیهم السلام) گفتهاید؛ چون حضرات معصومین علیهم السلام همہ در عصمت و ولایت و امامت یڪى هستند و چون این زمان، دوران مهدى ما است سزاوار است دربارہ او بیشتر گفتگو شود.»
♥️و در خاتمہ فرمودند: «باز تأڪید مىڪنم دربارہ مهدى ما(علیهالسلام) زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدى ما(علیهالسلام) مظلوم است، بیش از آنچہ نوشتہ و گفتہ شدہ باید درباره اش نوشت و گفت.»
*منبع: ترجمہ صحیفهے مهدیه:59
@anarstory
#آموزش
#اجزاء_رمان
#صحنه
برای هر صحنه میتوانید برنامهریزی کنید. کارتهای هر صحنه را میتوانید به این شکل تهیه کنید تا در طول نوشتن رمان دچار سردرگمی نشوید.
نمونهای از کارت نوشتن صحنههای داستان:
@anarstory
#آموزش
#شخصیت_پردازی
شخصیت در رماننویسی
بسیاری از رمان نویسان معتقدند که مهمترین بخش رمان، شخصیتپردازی است.
هنری جیمز میگوید: «شخصیت یعنی طرح. طرح شخصیت را میسازد و شخصیت طرح را. اگر نویسنده بتواند رمانی بنویسد که دائم حوادثش بر شخصیتها تأثیر میگذارند و شخصیتهایش نیز حوادث تازهای به وجود میآورند و این روال دائم تکرار میشود، رمان بسیار جذاب خواهد شد.»
در حالت کلی میشود گفت شخصیتهای داستان به سه دسته تقسیم میشوند:
شخصیت اصلی داستان
شخصیتهای فرعی داستان
سیاهیلشکرها
مسلم است که رمان حول شخصیت اصلی و اهداف و خواستههای او میچرخد. هراندازه این شخصیت جذابتر، پیشبینیناپذیرتر و خاصتر باشد داستان مهیجتر و جذابتر خواهد شد.
شخصیتهای اصلی مانند شخصیتهایی که هرروز در اطرافمان میبینیم، باید نواقص و نقاط قوت خاصی داشته باشند. یک شخصیت کامل و بینقص یا شخصیتی سراسر نقص که برایش اتفاقات خاصی هم نمیافتد و تغییری در آن ایجاد نمیشود، بههیچعنوان مهیج نخواهد بود. رماننویس باید از ابزارهای مختلف استفاده کند تا شخصیت را خاص و ویژه کند.
در کنار شخصیت اصلی رمان، شخصیتهای فرعی شکل میگیرند. به این دلیل که شخصیت اصلی نمیتواند همهجا حضور داشته باشد و همۀ اتفاقات داستان را ببیند. نویسنده از شخصیتهای فرعی استفاده میکند تا توصیفهای مختلف داستان را ارائه دهد و روح داستان را با آنها تکمیل کند.
برای اینکه شخصیتهای رمان هر چه بهتر شکل بگیرند لازم است به جزئیات آنها توجه شود. باید بهعنوان یک رماننویس، به شخصیتهای مختلفی که هرروز در زندگیتان میبینید بیشتر توجه کنید. باید ببینید هرکدام از این شخصیتها چهکارهایی انجام میدهند و آنها را در داستان وارد کنید.
بهتر است دفترچهای همراه داشته باشید و تکیهکلامها، عادات خاص شخصیتها، نحوۀ حرف زدنشان، جهانبینی آنها، دغدغههایی که دارند، همه و همه را یادداشت کنید. هراندازه شخصیت را با جزئیات بیشتری وارد داستان کنید رمان باورپذیرتر و دلنشینتر خواهد شد.
@anarstory
#آموزش
#شخصیت_پردازی
انواع مختلفی از شخصیتها را افرادی چون گلوریا کمپتون و لیندا ادلستاین دستهبندی کردهاند. نگاه کردن به این دستهبندیها میتواند ایدههای تازهای برایتان ایجاد کند.
در اینجا به برخی از این دستهبندیها اشاره میکنیم.
@anarstory
هدایت شده از حسین ابراهیمی
یک از رازهای خوب نوشتن این است که سعی نکنی همه چیز را جزء به جزء برای مخاطب بگویی. بگذارید کشف کند.
#نکته
مهمترین کار رماننویس شخصیتپردازی است؛ یعنی خاص کردن شخصیتها و متولد کردن یک شخصیت تازه که در دنیای پیش از رمان وجود نداشته است.
شخصیت را نمیشود فقط با وصف ویژگیهای ظاهری آن شناسایی کرد. نحوۀ نگاه کردن شخصیت به دنیا، نوع ارتباطی که با دیگران برقرار میکند، ارزشهای او و مهمترین اولویتها و دغدغههایش است که به خواننده نشان میدهد این شخصیت چه ویژگیهای متمایزی نسبت به بقیه دارد.
بهتر است شخصیت اصلی تغییر کند یا در طول داستان اتفاقات خاصی برای شخصیت ثابت او رخ بدهد. در غیر این صورت بعید است شخصیت متمایزی که ساختهاید در ذهن مخاطب بماند. شخصیت و حوادث داستان رابطهای دوسویه دارند. تغییراتی که در هرکدام ایجاد میکنید باید روی دیگری تأثیر بگذارد. بهاینترتیب داستان روبهجلو پیش میرود و میتواند حتی خودتان را موقع نوشتن غافلگیر کند.
@anarstory
#معرفی_استاد
«استاد یونس عزیزی»
نویسنده و مدرّس نویسندگی؛ برگزیده ی جشنواره هنر آسمانی در بخش رمان.
✍️در تفحص شهدا،
دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد
❌گناهان یک هفته او اینها بود؛
شنبه: بدون وضو خوابیدم.
یکشنبه: خنده بلند در جمع
دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.
سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.
چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.
پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.
جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات.
#تمرین17
در ده کلمه توصیفش کنید.
⭕️پیشنهاد اسم برای باغِ انارِ دیگری در حوزه گرافیک.
🔹ویژگی ها.
مرتبط به انار....فیزیکی ...معنوی ...نکته نغز...
✨مرتبط به گرافیک...هنر..تصویر...طراحی...خوشنویسی...
🔹کوتاه باشد. یک یا دو کلمه.
🔹ترجیحا هم پر معنا باشد هم این واژه پر معنا مخففی از کلمات زیر باشد.
آموزش. گرافیک. انقلابی. طراحی.
....
💎باغِ یاقوت💎
یارانِ انقلابیِ قاب و تصویر.
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
✍️در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد ❌گناهان یک هفته او اینه
khademezahra:
سلام وقت بخیر
شانزده سال داشت اما درمیدان عشق و تقوا مردبود
S:
#تمرین 17
سیمرغ دلش بال گشوده
آن را خبری شد
خبری باز نیامد
بنت الزهرا:
میدانی؟ خیلی ها دم از خدا میزنند ولی این میدان مرد عمل میخواهد
افسون:
ای نفس مطمئن،به سوی پروردگارت بازگرد.در جمع صالحان و در بهشت باش.
توصیفی بهتر از استناد به ایات اخر سوره فجر نیافتم
لایُمکِن الفرار از عِشـقِ🚩الحُسین:
۱_ رَبِّ مَن! تا دفتر بدهکاریم را شستشو ندهی،شهید نمیشوم
۲_یک نوع بلوغ هم داریم که 16سالگی شهیدت میکند🌷
🍃مهجور
بنت الحیدر:
آنان که یک عمر مرده اند یک لحظه هم شهید نخواهند شد!
یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام ❤:
شهید نوجوان،
حال که به دیدار ارباب نائل شدی.
زمینی ها را فراموش مکن....
افسون:
مدرسِ بی ادعایِ درسِ اخلاق ،جسم در دل زمین،روح ایستاده در عرش و ملکوت
بنت الزهرا (س):
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست....
قبل از اینکه به حسابتان برسند، به حساب خود برسید
ᶳᵃʳᵃᵇ-ᵐ نیستم:
شانزده کوچک است و دل و عقل اندازه چهل کامل!
R.Khatib:
چنان سختگیرانه به حساب خودش رسید که فرشتگان قلم ها را زمین گذاشتند.
غریب آشنا:
هنوزاحلی من العسل های عاشقانت دلمان رابه آمدنت گرم میکند...
مهدی ایزدی:
اینهایی که برای این شهید کابوس است ما هر روز به عشقش سر بر بالش میگذاریم
☄شکور☄:
#تمرین_۱۷
مکتب فاطمی روح را می توانند خارج از زمان پرورش دهد.
آرمینهآرمین:
علامه طباطبایی فرمودند:
-مراقبت، مداومت. مراقبت، مداومت.
افسون:
غلبه بر یزیدِ نفسش،پیروزی بر کربلای درونش،بهشت برین گوارایش.
یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام ❤:
#تمرین 16
شهادت ،
نتیجه اعمال این شهید والا مقام است.
[گـــمـنـــامــ213ـــ]:
#تمرین 17
شانزده ساله ای که رویِ شصت و یک ساله های کت و شلواری و محترم را زمین زده ..!!
Mahdyar:
#تمرین17
زندگی اش شهیدانه بود و همین شد امضای شهادتش...
#مهدیار
کاف نون (فخرالزمان):
#تمرین_۱۷
سلام بر کسانی که شب را میجنگند و صبح هنگام ، با کفن بازمیگردند.
حیدر جهان کهن (پیاده):
تمرین ۱۷
از خودش سخت حساب میکشید. یقهی خودش را ول نمیکرد.
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
✍️در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد ❌گناهان یک هفته او اینه
محمد:
چشمان سیاهش را به برگه دوخت، دستانش می لرزید ولی باید می نوشت.
#تمرین۱۷
عرق پیشانی اش را با چفیه پاک کرد، با دستان لرزان نوشت:
#تمرین۱۷
حسین ابراهیمی:
#تمرین 17:
خون ریخته رویِ سبیلهای تازهسبزشدهاش، قدش یک متر هم نمیشود.
#تمرین17
لباسش گشاد؛ سبیلهاش تازهسبزشده، صورتش آفتابسوخته، کلهاش کچل، قد 150.
محمد:
#تمرین۱۷
هنوز پشت لبش سبز نشده بود، گاه شیطنت های کودکانه را در رفتارش می دیدی، اما گناه هرگز
غریب آشنا:
روزی که ازمدرسه زدبیرون،باخودش عهدکردکه خضاب ببنددباخون گلویش...
عقل که به سن نیست
گاهی وصیت نامه شهید16ساله ای،نامه محاسبه نفسش هست...
S:
سلام استاد وقت به خیر
#تمرین 17
بعد شهادت معنای چشمان غمگینش را فهمیدم
گناه یعنی خداحافظ حسین(ع)
#تمرین 17
یکبار دور هم که خندیدیم سریع رفت،
پشت سنگر گریه می کرد.
غریب آشنا:
#تمرین17
مجال قدکشیدن نیافته بودهنوز
خون گلویش پاشیده بودبه کاغذجیبش
نامه اعمالش بود
R.Khatib:
#تمرین17
قدش خیلی از کلاشی که دستش گرفته بلندتر نیست.
سبیل های تازه جوانه زده اش روی صورت افتاب سوخته اش به سختی قابل تشخیص است.
افسون:
ای نفس مطمئن،به سوی پروردگارت بازگرد.در جمع صالحان و در بهشت باش.
توصیفی بهتر از استناد به ایات اخر سوره فجر نیافتم
مدرسِ بی ادعایِ درسِ اخلاق ،جسم در دل زمین،روح ایستاده در عرش و ملکوت
Mahdyar:
گناهانش روزمرگی های ما بود...
#مهدیار
#تمرین17
R.Khatib:
#تمرین17
گناهانش را آخر دفتر ریاضی اش می نوشت.
حساب را خوب یاد گرفته بود
افسون:
خودش به حساب خودش رسید،قبل از انکه به حسابش برسند.
ذاکِرُاݪُحُسِیݩعڵیھسَݪآم..":
#تمرین_هفده..
وجودش سرشار از عڋاب وجدان بود..
نماز شبش را با عجلہ خوانده بود
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
✍️در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد ❌گناهان یک هفته او اینه
ذاکِرُاݪُحُسِیݩعڵیھسَݪآم..":
#تمرین_هفده..
وجودش سرشار از عڋاب وجدان بود..
نماز شبش را با عجلہ خوانده بود
#تمرین_هفدهم
گل زد
احساس غرور کرد..
شرمنده شد !
#تمرین_هفدهم
اشڪ هایش جاری شد..
دفترچهاش سیاه از گناه بود !
لعنتبھریپورتکننده🥀:
فرق است
بین بینش و بینش
گناه را در چه باید دید؟
ذاکِرُاݪُحُسِیݩعڵیھسَݪآم..":
#تمرین_هفدهم
آمادهی شہادت باشی..
تا در ارزوی شهادت..
فرقش همین است
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
💎 •﴿ بْاٰغِ ێاٰقٓۆٺ ﴾• 💎
✨ێاٰࢪاٰݩِ إݩقِݪآبْۍِ قْاٰبُ ۆ تَصٰۆیّࢪ ✨
یاقوت ها در دل انارند. گرافیست ها، خوشنویس ها، نقاش ها، عکاسها، فیلم سازها، وکتور ها و پیکسل ها همه و همه دانه های یاقوتی هستند که انار عشق را می سازند.
جمعی حرفه ای به جمعی علاقه مند کمک می کنند تا جهان را آذین کنند. نور و رنگ در قاب بپاشند و تصویر عشق بیرون بیاندازند.
#قاب نماد قالب و فرم؛ #تصویر نماد محتوا و جهان بینی.
#قاب شامل هنرهایی مثل فیلم سازی، عکاسی و... #تصویر شامل هنرهای نقاشی و گرافیک دو بعدی و خوشنویسی...
نشانیِ💎 •﴿ بْاٰغِ ێاٰقٓۆٺ ﴾• 💎🔻
https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21
وابسته به باغِ انار.🔻
@anarstory