#تمرین114
علی
به همان صد و چهارده سوره اش سوگند که ابدیت در پیش داریم.
امشب وقتی این صد و چهارده تا روی سر میگیری حسات چیزی شبیه پَر باشد یا نباشد بنویسش.
اصلا درباره شب قدر یک خاطره بنویسید. اصلا خاطره بسازید. از شبهای قدری که داشته اید؟ شبهای قدر غیر تکراری. شبهای قدری که اصلا نتوانستید به مسجد یا حسینیه بروید. شبهایی که روی تخت بیمارستان بودید و داشتید میزاییدید🤔 یا بیماری داشتید. یا اصلا هرچه. شبهایی که مثل یک غیر انسان تا صبح خواب بودید. یا اصلا بیدار بودید و اشک میریختید و از آن روزها سالها گذشته و الان حسخوبش با شماست ولی هنوز واقعا از شب قدر هیچ نمیدانید...فقط همرنگ جماعت شده اید. صادقانه بنویسید. حرفهای دلتان را بیرون بریزید.
اصلا از علی بنویسید. علی خودش صد و چهارده سوره است و شش هزار آیه...اصلا تمام شصت میلیارد سلول تناش آیه است. سلولهایش مرا زندانی کرده اند. من در انفرادی علی هستم. در سلولهای علی حبس شیرینی دارم. من تا ابد حبسی علی ام.
#اسماعیل_واقفی
#شب_قدر
#داستان
#داستانک
#خاطره
#حبسی
#شبنوزدهم
#تمرین114