eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
914 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
جمله بندی و دستور زبان: جریان سیال ذهن معمولاً از قوانین عادی دستور زبان و جمله بندی (یا ترتیب کلمات) پیروی . دلیل این امر این است که اغلب، افکار به طور کامل شکل نمی گیرند، یا در میانه تغییر مسیر می دهند، یا توسط یک فکر دیگر قطع می شوند. بنابراین استفاده از دستور زبان و جمله بندی به صورت اشتباه، اما به طوری که در عین حال صحیح به نظر برسد می تواند شیوه ای برای شبیه سازی این فرآیند باشد. علاوه بر این، نویسندگانِ جریان سیال ذهن، اغلب را به روش های غیر متعارف بکار می برند، مثلاً برای نشان دادن مکث و تغییر در مسیر فکری شخصیت از سبک مورب (italics ایتالیک)، سه نقطه، خط فاصله و شکستن خط استفاده می کنند. تکرار: ممکن است نویسندگان از تکرار استفاده کنند تا نشان دهند شخصیت به یک یا  حسی خاص بر می گردد و یا روی آن تمرکز دارد. کلمات و عبارات تکراری می توانند به عنوان یک عمل کنند و خوانندگان را به سمت و داستان سوق دهند. به عنوان مثال، اگر ذهن یک شخصیت دائماً به فکر عطر فردیست که استشمام کرده، خواننده می تواند نتیجه بگیرد که این شخصیت مجذوب آن فرد شده است. ♦️نشانی باغ https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 ♦️نمایشگاه باغ    @anarstory
تفاوت جریان سیال ذهن و تک گویی ذهنی هم جریان سیال ذهن و هم تک گویی ذهنی شامل یک شخصیت به خواننده است. با این حال، بین این دو تفاوت وجود دارد. 🔸در تک گویی ذهنی، برخلاف جریان سیال ذهن، افکار شخصیت اغلب با استفاده از و ارائه می شود و معمولاً به طور منطقی از یک جمله به جمله دیگر و یک ایده به مفهوم دیگر پیشرفت می کند. 🔸 تک گویی ذهنی افکار شخصیت را به صورت و به هم مرتبط می کند، گویی شخصیت با خودش صحبت می کند. 🔸در مقابل، جریان سیال ذهن در تلاش است که را با تمام آشفتگی ها و حواس پرتی های خود نشان دهد. 🔸 جریان سیال ذهن فقط تلاشی برای انتقال افکار یک شخصیت نیست، بلکه هدف این است که خواننده آن افکار را به همان صورتی که شخصیت در فکر آنهاست تجربه کند. 🔻نمونه هایی از جریان سیال ذهن جریان سیال ذهن به عنوان یک تکنیک ادبی در جریان جنبش مدرنیته که در سالهای قبل و بعد از جنگ جهانی اول (اوایل تا اواسط قرن بیستم) شکوفا شد، گسترش یافت. حتی هنگامی که مدرنیسم جای خود را به جنبش های دیگر داد، جریان سیال ذهن به عنوان یک تکنیک باقی ماند و هنوز هم امروزه مورد استفاده قرار می گیرد. ♦️نشانی باغ https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 ♦️نمایشگاه باغ    @anarstory
💢جریان سیال ذهن در آوازِ عاشقانه‌ی جی. آلفرد پروفراک از تی. اس. الیوت شاعر مدرن تی. اس. الیوت در شعر معروف خود به نام " آوازِ عاشقانه‌ی جی. آلفرد پروفراک " از جریان سیال ذهن استفاده می کند. پیر می‌شوم... پیر می‌شوم... می‌خواهم پایینِ شلوارم را تا بزنم. جرئت‌اش را دارم هلویی بخورم؟ طاسی‌ام را مثل دیگران بپوشانم؟ می‌خواهم با شلوارِ سفید کتانی، تنها در ساحل قدم بزنم. شنیدم که دخترانِ دریا (پریان دریایی)، برای هم آواز می‌خوانند گمان نمی‌کنم برای من دیگر آواز بخوانند. این شعر عموماً از و پیروی می کند، اما الیوت با استفاده از  از ایده ای به ایده دیگر و از جمله ای به جمله دیگر می رود. به عنوان مثال، هنگامی که او به راه رفتن در ساحل فکر می کند، او به یاد پریان دریایی می افتد. و در حالی که فوراً مشخص نیست که هلو و پری دریایی چه ارتباطی با سالخوردگی دارند، این متن به خوانندگان نشان می دهد که چگونه ذهن گوینده سرگردان است. ♦️نشانی باغ https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 ♦️نمایشگاه باغ    @anarstory
💢جریان سیال ذهن در کتاب گور به گور (جان که میدادم) از ویلیام فاکنر مانند ویرجینیا وولف، ویلیام فاکنر نیز به دلیل استفاده از جریان سیال ذهن شناخته شده است. در این بخش از رمان خود به نام "گور به گور"، شخصیت جویل رنجش خود را از این ابراز می کند که: 🔸 در حالی که مادرش در حال مرگ است، 🔸 برادر ناتنی او دقیقا پشت پنجره اتاق با سر و صدای زیاد مشغول ساختن تابوتی برای اوست. چون که من گفتم اگه تو همین جور هی ارّه بکشی هی میخ بکوبی که آدم دیگه خواب به چشمش نمی آد، آَدی هم دست هاش رو گذاشته بود روی لحاف، عین دو تکه از اون ریشه های درخت که هر چی بشوریشون دیگه تمیز بشو هم نیستند. الان بادبزن و دست دیویی دِل جلو چشممه. گفتم کاش دست از سرش ور میداشتی. هی ارّه بکش، هی میخ بکوب، هی هوا رو همچین روی صورتش به هم بزن که نا نداشته باشه نفس بکشه. اون تیشه نحس هم هی بزن بتراش، بزن بتراش. بزن بتراش، اون قد که هر کی از تو جاده رد شد وایسه این جعبه رو دید بزنه، بگه عجب نجّاریه این کَش. اگه دست من بود وقتی کَش از بالای اون کلیسا افتاد یا اگه دست من بود وقتی بابا بار هیزم افتاد روش ناکارش کرد، اون وقت اینجور نمی شد که هر ناکسی تو این ولایت بیاد وایسه زل بزنه اَدی رو نگاه کنه، چون اگه خدایی هم هست پس به چه درد میخوره؟ کاش فقط من بودم و اَدی سر یک تپه بلند، من سنگ ها رو هل می دادم پایین تو صورت شون، ور می داشتم می زدم تو صورتشون و دندوناشون و خدا می دونه هر جا که می خورد، تا وقتی که آَدی آروم می گرفت. اون تیشه نحس هم نبود که هی بزن بتراش. بزن بتراش تا آروم می گرفتیم. تکرار عبارت " بزن بتراش " کمک می کند تا احساس جویل را در شنیدن صداهای تکراری ایجاد شده توسط ارّه و تیشه در بیرون از پنجره منتقل کند، هر صدای تیشه یادآور مرگ قریب الوقوع مادر خود است. جملات او همچنین چرخش های عجیب و غریبی به خود می گیرد و به جاهای غیر منتظره ای می رسد. 🔹مثلاً وقتی جمله ای را با خاطره ای از کش آغاز می کند که از پشت بام سقوط می کند، 🔹نسبت به کسانی که به ملاقات مادرش آمده اند ابراز انزجار می کند، 🔹 و در نهایت این جمله را می پرسد که " اگه خدایی هم هست پس به چه درد میخوره ". این متن در به تصویر کشیدن از افکار و احساسات جویل در هنگام ملاقات مادر در حال مرگش بسیار مؤثر است. ♦️نشانی باغ https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 ♦️نمایشگاه باغ    @anarstory