#زنگ_تفریح
#جلال_آل_انار
6⃣ نمی دانم که نمی دانم
عنوان پست اول سایتم جملهای از سقراط است: میدانم که نمی دانم
حالا با خواندن کتاب قوی سیاه، نسیم نیکلاس طالب نظرم را عوض کرده ام:
نمی دانم که نمی دانم
همیشه چیزهایی هست که از دید ما پنهان است. طالب میگوید: کتاب های خوانده نشده کتابخانه ما خیلی مهمتر از کتاب های خوانده شده است، چون این کتابها به ما گوشزد می کنند که چیزهایی هست که نمیدانیم و از چشم ما پنهان مانده.
-پشت جلد کتاب آمده است:
“پيش از كشف استراليا، مردم دنياى كهن بی چون وچرا باور داشتند هر قويى سفيد است چون تجربيات ايشان پيوسته اين باور را تأييد می كرد. ديدن نخستين قوى سياه براى چند پرندهشناس بايد شگفتى جالبى بوده باشد؛ اما اهميت داستان در اين نيست. اهميت داستان در اين است كه شكنندگى دانش ما را نمايان مىكند و نشان میدهد آموختن ما از تجربيات و مشاهدات با چه محدوديتهاى شديدى روبهروست. تنها يك مشاهده كافى است تا گزارهاى كلى كه دستاورد هزاران سال تماشاى ميليونها قوى سفيد است بیاعتبار شود- تنها با ديدن يك قوى سياه. قوى سياه ما سه ويژگى دارد: نامنتظر است، پيامدى سنگين دارد، پس از وقوع پيشبينى پذير مى نمايد ( اما پيش از وقوع پيش بينى شدنى نيست.)”
-هنوز شارلاتانیسم و جهل چاپ کتاب هایی بازاری با موضوع پیشگویی آینده اقتصادی جهان ادامه دارد، شاید بد نباشد به جای دل خوش کردن به اینگونه کتابها نگاهی هم به کتاب قوی سیاه داشته باشیم.
-هر بار که خواندن بخش از کتاب طالب را آغاز می کنم مهارت حیرت انگیز طالب در نویسندگی و افکار تازه و نگاه ریزبینانه او ساعتها غرق دنیای کتاب میشوم تا اینکه با اجبار و اتفاق از کتاب جدا میشوم. منظومهی فکری طالب روشیست عملی و کارآمد برای فکر کردن.
-البته ادعایی در فهم دقیق اندیشهی طالب ندارم. سعی میکنم بارها و بارها کتاب را بخوانم و برای مطالعه بیشتر به منابع معرفی شده در آن مراجعه کنم.
به گمانم یادگیری عمیق تر و ریشهایتر با دنبال کردن منابع کتابها حاصل میشود. کنجکاوری من برای خواندن کتاب طالب از کتاب هنر شفاف اندیشدن رولف دوبلی شروع شد(طالب چندی پیش از نویسنده این کتاب به دلیل سرقت ادبی شکایت کرد) و بعد متوجه شدم یکسال پیش از انتشار هنر شفاف اندیشدن، از کتاب قوی سیاه، دو ترجمه در ایران منتشر شده ولی خیلی کم دیده شده و تبلیغ زیادی برای معرفی این کتاب صورت نگرفته است. هنوز هم از قوی سیاه بر خلاف هنر شفاف اندیشدن (که به خاطر اسم یکی از مترجم ها تقریبا به چاپ سی ام رسیده) استقبالی نشده.
-در زیر ده توصیه طالب برای زندگی بهتر را از روزنامه دنیای اقتصاد نقل کرده ام، البته گمان میکنم نکات زیر با خواندن کتاب طالب قابل فهمتر و عملیتر به نظر برسد:
۱ بدگمان بودن پرزحمت و پرهزینه است. بهتر است در مورد موضوعاتی که پیامدهای بزرگی دارند شکاک باشیم و در موارد کوچک و زیباشناختانه زندگی، ناقص، احمقانه و انسان بمانیم.
۲ به مهمانیها بروید. شما حتی نمیتوانید فکرش را بکنید که چه چیزهایی ممکن است در پوشش خوشاقبالی پیدا کنید. اگر از حضور در امکان عمومی اذیت میشوید، همکارانتان را بفرستید.
۳ فکر خوبی نیست از کسی که کراوات زده پیشبینی بخواهید. در صورت امکان شخصی که خود و دانش خود را خیلی جدی میگیرد دست بیندازید.
۴ بهترینها را برای مراسم اعدام خود بپوشید و با وقار و متانت بایستید. آخرین نقطه کمکی شما در برابر رویدادهای تصادفی این است که چگونه عمل میکنید. اگر نمیتوانید پیامدها را کنترل کنید، دستکم میتوانید شکوه و وقار رفتار خود را کنترل کنید. این شما هستید که همیشه حرف آخر را خواهید زد.
۵ سامانههای پیچیدهای که از زمانهای دور پیرامون ما بودهاند را به همنزنید. ما منطق آنها را نمیفهمیم. سیاره زمین را آلوده نکنید. بدون توجه به «شواهد» علمی، آن را همانطور که کشف کردیم باقی بگذاریم.
۶ یاد بگیرید با غرور شکست بخورید. خیلی سریع و بیغل و غش این کار را بکنید. با تسلط و تبحر یافتن در اشتباهات، آزمایش و خطا را به حداکثر برسانید.
۷ از بازندگان دوری کنید. اگر شنیدید کسی واژههای «غیرممکن»، «هرگز» و «بسیار سخت» را بیشتر اوقات استفاده میکند او را از شبکه اجتماعی خود اخراج کنید. هرگز برای پاسخ از «نه» استفاده نکنید. (برعکس بیشتر کلمه «بله» و «به احتمال زیاد» بکار ببرید.)
۸ روزنامهها را به خاطر خبر آنها نخوانید. (فقط برای شایعات، درددلهای خوانندگان و البته شرح حال نویسندگان). بهترین فیلترکننده برای دانستن اینکه آیا خبری اهمیت دارد یا خیر این است که آن را در کافه تریا، رستوران...یا(دوباره)در مهمانی بشنوید.
#زنگ_تفریح_ادامه
خیر این است که آنرا در کافه تریا، رستوران… یا (دوباره) در مهمانی بشنوید.
۹ سختکوشی در نهایت به شما یک استادی دانشگاه یا یک بیامو خواهد داد. برای اینکه جایزه بوکر یا نوبل یا جت خصوصی بهدست آورید نیازمند هم سختکوشی و هم شانس هستید.
۱۰ پاسخ ایمیلهای افراد رده پایین را قبل از افراد ارشد رده بالا بدهید. افراد رده پایین فرصت و تمایل بیشتری در به یادآوردن کسانی دارند که به آنها بیاعتنایی کردهاند.
✍️ #شاهین_کلانتری
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
🔸🔹🔸بسم رب القلم نهمین کارگاه آموزش داستان نویسی با موضوع« شخصیت پردازی پویا » زمان: دوشنبه ۱۸ مردا
🔸🔹🔸بسم الله النور
📚دهمین کارگاه آموزش داستان نویسی با موضوع«غیرمستقیم گویی(نگو؛نشان بده)»
زمان: شنبه ۲۳ مرداد ماه
🕰 ساعت ۲۲
مکان: ناربانو
باغبان: سرکار خانم یوسفی (کلاس شانار)
*منتظرحضور گرمتان هستیم.
#کارگاه_آموزشی
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
#نهال
#درخت_انار
#باغ_انار
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#بزودی ... #ویژه_محرم 🏴 #نشر_حداکثری نشانی باغ🔻 کارهاتون رو به اشتراک بگذارید🌱✨ https://eitaa.
آه ؛
نزدیک ترین واژه
به نفس المهموم
حالتی از اندوه ...
📽انیمیشن « آه »
🗒 تابستان ۱۴۰۰
🍎 تماشا 👇
https://eitaa.com/HOLLYYAGHUT/1456
#رونمایی
#ویژه_محرم
#باغ_انار
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
هدایت شده از 💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
بسم رب القلم
درختان زیبای باغ انار!
صدا منو دارید؟! .......ندارید؟! .....حالا چی دارید؟! .......
حالا؟! .....آهان.......خب......گوش کنید.....گوش کنید.....
به گزارش خبرگزاری شمسی خانم، کلبهی درختان سخن گوی باغ انار از عموم علاقمندان دعوت به همکاری مینماید...
هرکی صدا مِدا داره،بسم الله....
یه یاعلی بگه و صداش رو خرج نشرمعارف دین کنه.....برای تولید پادکست و....
پاشو دیگه عمو! .....باشما هستمااا.....پاشو یه داد بزن شاید ایشالا نصف اسرائیل بره زیر آب......
پاشو دیگه..... پاشو....
ازما گفتن بود......
پ.ن
هرکس تمایل به همکاری داره زود یه پیام بدهد به:
درختان سخنگو (ویژه آقایان)
@Sepehr_3307
درختانة سخنگو (ویژه بانوان)
@Shahydeh_313
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
🔸🔹🔸بسم الله النور 📚دهمین کارگاه آموزش داستان نویسی با موضوع«غیرمستقیم گویی(نگو؛نشان بده)» زمان
🔸 با عرض پوزش کارگاه لغو شد
کارگاه جبرانی اطلاع رسانی خواهد شد🍃
.
🏴 sarab.ო 🏴:
#شب را کبود کردی...
من که جای خود دارم!
#سراب_م
#شب #سراب'ها واقعیتر میشوند
#سراب_م
یاد ۲:
و آن #شب که شیطان، به وسیله قدرتش، دیواری کروی و سیاه دور خورشید می کشد، هرگز صبح نخواهد شد.
و #یاد ، به همراه پنج دوست وفادارش، و سه حیوان قدرتمندش، می رود تا خود را به خورشید برساند.
تا به فتنه شیطان، خاتمه دهد...
#داستانک
در آن #شب که جنگ بزرگی در راه است، تنها اراده است که به #یاد توان مقابله با شیطان را می دهد...
دوستانش را از دست خواهد داد. ولی روح آنها، همیشه همراهش هستند...
#داستانک
fateme:
#ای_کاش #شب نبود تا فرصت فکر کردن به تو را پیدا نکنم....
بنت_الحاجی:
#شب یعنی اماننامه آوردن،پشت خیمهها...
#شب یعنی آرام و بی سر و صدا پشت امام جماعت را خالی کردن...
#شب یعنی دارالعماره...
🍁ف. جلالی🍁:
#شب یعنی ونگ ونگ نوزادی که شب وروز برا مامانش نمیذاره
بنت_الحاجی:
#شب یعنی تماشای تن بی سر...
یسنا:
#شب را برای بیدار ماندن ساختند اما! امان از آدم که شب همه کارهایش را انجام میدهد...
بنت_الحاجی:
#شب یعنی وقت شمردن زخمها!
fateme:
#شب رفیق نیمه راه امتحان های من....
🍁ف. جلالی🍁:
#شب یعنی خیمه های آتش گرفته و خار مغیلان و کودکان بی پناه
Nina:
#یاد اون روزای ک تابستون سر زمین کار مسکردیم شبا ساعت نه شب خواب بودیم توخیمه بدون دغدغه
#یاد اون شبای که کل دغدغه فردام خوردن صبحونه با بابام بود
🍁ف. جلالی🍁:
#یاد کنید مرا تا #یاد کنم شما را...
آیه نوشت
#دستور_زبان_فارسی
انواع کلمه:
۱. ساده(بسیط): کلماتی که یکپارچه هستند و قابل تجزیه به کوچکتر معنادار نیستند. مانند: درخت، میز، انسان، رفت، آمد، خورد و...(شامل اسمها و فعلها)
۲. کلمات مرکب: کلماتی که از دستکم دو جزء معنادار کوچکتر ساخته شدهاند؛ همچون: کتابخانه: کتاب+ خانه(مرکب اسمی)
کار کردن: کار+کردن(مرکب فعلی)
۳. کلمات مشتق: کلماتی از افزوده شدن "وند" ها به کلمات ساخته شدهاند.
کارمند: کار+ مند(مشتق اسمی)
"وند" ها براساس جایی که در کلمه قرار میگیرند به پیشوند، میانوند و پسوند تقسیم میشوند.
۴. کلمات بسیطگونه: کلماتی که در ظاهر از نظر شکل مرکباند یعنی از دو جزء معنادار تشکیل شدهاند، اما به لحاظ معنا قابل تجزیه نیستند و معنایی واحد دارند. مانند: نیشکر، گلاب، سراب، آبکشیدن، دستشستن و...
کلمات بسیطگونه کلماتی هستند که دستکم یک جزء انها در معنایی غیر از معنای اصلی خود (وضعشده) بهکار میرود.
درواقع کلمات بسیطگونه معنایی تازه یافتهاند.
بسیطگونههای اسمی معمولا سرهم نوشته میشوند.
بسیطگونههای فعلی معمولا بهصورت نیمفاصله نوشته میشوند.
#نارینا
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#دستور_زبان_فارسی انواع کلمه: ۱. ساده(بسیط): کلماتی که یکپارچه هستند و قابل تجزیه به کوچکتر معنادار
اینو از کلاس ناریناییها کِش رفتم...کسی نره بهشون بگه🙄🤓
از کوره راه باریک کنار کوه، به سختی رد شدیم .
هر آن ممکن بود لاستیک ماشین داخل گل وشل فرو برود؛ اما خدا را شکربه سلامت رد شدیم .
یک جای مسطح و سفت وخشک، برای اتراق پیداکردیم؛ تا آقایان چادررا علم کنند خانمها وسیله ها را پیاده کردند.
بچه ها با خوشحالی به سمت دریا می دویدند.
نورخورشید دربرخورد با دریا، نقره فام شده بود. سطح آب مانند صدف می درخشید.
به همراه خانمها، با چند دبه آب و یک نایلون خیار، به سختی در ساحل راه می رفتم.
بعداز یک ربع بیست دقیقه پیاده روی، پشت کوهی که بین اقایان و بانوان حائل شده بود رسیدیم.
کم کم به آب نزدیک شدیم.
با هر راه رفتن کفشهایمان مقداری داخل لجن ونمک آب فرو می رفت.
در دامنه کوه کنار ساحل، روی تخته سنگی نشستم وبه افق، جایی که آسمان ودریا به هم پیوسته بودند نگاه کردم.
با عطر آشنای قدیمی، شور زندگی به من دست داد. بوی نمک ولجن درهم امیخته بودندو علیرغم بوی آزار دهنده اش بسیار لذت بخش بود.
در ساحل، عده ای تا گردن داخل لجن فرو رفته بودند وعده ای زیر ماسه ها خود را مدفون کرده بودند.
با صدای جیغ وفریاد چند نفر، نگاهم متوجه سمت راستم شد.
کودکی اشتباهی سرش را داخل آب کرده بود و بعضی از خانمها تلاش می کردندبا دبه، آب ونمک را از سرو صورت دختربچه بشویند.
ناگهان نیلوفر داد زد:
-مامااااااان چشام آخ چشام.
خانمی شنا کنان به سمت نیلوفر رفت و بعد از ریختن آب بطری روی سروصورتش، بامالیدن خیارسعی در گرفتن آب شور از چشمان نیلوفر شد.
زهرا خسته وآفتاب سوخته وارد ساحل شد و روی تخته سنگی نشست.
لباسهای تنش مثل تخته سنگ، سفت وسفید به تنش چسبیده بود.
لنگه کفشش را آب برده بود وکف پایش روی بلورهای نمک وسنگ، خراش برداشته بود.
فاطمه کوچولو باکف دست کوچکش، بلورهای نمک را از روی بازوهایش جدا می کرد.
بادیدن این صحنه ها دیگر طاقتم تمام شد.
چادر را از روی سرم باز کرده، وبه همراه لباسهای تمیزو خشک روی تخته سنگگذاشتم.
آرام ارام وارد اب شدم. سوزش شیرینی لبهایم را تا بناگوش باز کرد.
کل وزنم را روی اب رها کردم وسبک و خیره به آسمان با امواج، بالا وپایین رفتم.
#ساحل_دریا
#تمرین_هفتگی
#جبرانی
#دلخوشی
#دریاچه_ارومیه
#اناریاقوتی
#000515
امشب در کاسه چینی گلسرخی چایی خوردم. بهشت همینجاست. توی یک کاسه چینی گلسرخی. گاهی یک خروار پول ارزشش به قاعده یک پشگل هم نیست.
#مونولوگ