🌾🌾🌾🌾🌾
احمد بن اسحاق وکیل تام الاختیار حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در شهر قم بود. شیعیان مرتب به او رجوع کرده و در مورد جانشین حضرت عسکری علیه السلام سؤال میکردند. او برای اینکه در این مورد اطلاعات بیشتری کسب کند و جانشین حضرت را با چشم خود ببیند، عزم سفر کرد و در شهر سامراء به محضر حضرت عسکری علیه السلام شرفیاب شد. قبل از اینکه لب به سخن بگشاید و در مورد جانشین آن حضرت سؤال کند، امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «ای احمد بن اسحاق! خداوند متعال از اول خلقت عالم تا امروز زمین را خالی از حجت قرار نداده است و تا قیامت هم خالی نخواهد گذاشت، حجتی که به واسطه او گرفتاریها را از اهل زمین دفع میکند و به سبب او باران نازل میشود و به میمنت وجود وی برکات نهفته در دل زمین را آشکار میسازد..»
احمد پرسید: یابن رسول الله! حجت خدا بعد از شما کیست؟ حضرت به درون خانه رفت و لحظهای بعد کودکی سه ساله را که رخسارش همچون ماه شب چهارده میدرخشید، در آغوش گرفته و بیرون آورد و گفت: «ای احمد بن اسحاق! اگر در نزد خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام مقامی والا نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمیدادم. این کودک هم نام و هم کنیه رسول خدا صلی الله علیه و آله است و همین کودکی است که زمین را بعد از آنکه از ظلم مملو گردید، پر از عدل خواهد کرد.ای احمد بن اسحاق! فرزندم همانند خضر و ذوالقرنین است. به خدا سوگند او غیبتی خواهد داشت و در زمان غیبت، غیر از شیعیان ثابت قدم و دعا کنندگان در تعجیل فرجش، اهل نجات نخواهند بود..»
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🥀🥀🥀🥀🥀
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#جنازهای_که_حرکت_کرد...!
🌷وقتی علی ابراهیمی در عملیات کربلای ۵، با ترکش خمپاره به شهادت رسید، جنازهاش را به قرارگاه بردیم و از آنجا با چند برادر دیگر، عقب ماشین گذاشتیم تا به مشهد بیاوریم.... یکدفعه جنازه حرکت کرد و روی زمین افتاد. فوراً جنازهی مطهر را برداشتیم و روی ماشین گذاشتیم، اما هنوز کمی راه نیامده بودیم که باز پیکر شهید روی زمین افتاد. جنازه را بلند کردیم و عقب ماشین گذاشتیم. روی سینهی شهید رفتم و شهید را به مادرش فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) قسم دادم، گفتم که میخواهیم تو را در بهشت رضا دفنت کنیم.
🌷چون در وصیت نامهاش نوشته بود: «میخواهم مثل جدم اباعبدالله (علیه السلام) در میدان جنگ به خاک سپرده شوم.» و در جای دیگری هم نوشته بود: «من عاشق خدا هستم و هیچجا از جبهه به خدا نزدیکتر نیست. لذا جبهه را انتخاب میکنم.» بعد از این قسم پیکرش آرام گرفت تا اینکه او را در بهشت رضا کنار شهید حاج ابراهیم شریفی دفن کردیم.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز علی ابراهیمی و شهید معزز حاج ابراهیم شریفی
📚 کتاب "مجموعه گل مجموعه اول"
🌷شادی روح همه شهدا صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
✨﷽✨
🔴زشت ترین چیزها
✍یحیی بن نعمان میگوید: محضر امام حسین (علیه السلام) بودم، عربی گندم گون خدمت آن حضرت رسید و سلام کرد. امام پاسخ سلام او را دادند. عرب عرض کرد: یابن رسول الله پرسشی دارم. امام (علیه السلام) فرمودند: بپرس.
مرد گفت: چقدر میان باور و یقین فاصله هست؟
امام فرمودند: چهار انگشت
مرد عرض کرد: چگونه؟
امام فرمودند: باور از راه گوش و یقین به وسیله چشم حاصل میگردد، آنچه را که میشنویم باور میکنیم و آنچه را که میبینیم یقین پیدا میکنیم. و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است..
مرد عرب پرسید: شرافت آدمی در چیست؟
امام حسین فرمودند: در بی نیازی از مردم
مرد پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟
حضرت فرمودند:
🔘1. فسق و گناه از پیرمرد
🔘2. تندی و سخت گیری از فرمانروا.
🔘٣. دروغ از بزرگان.
🔘4. بخل از ثروتمندان
🔘5. حرص و آز از فرد دانشمند و عالم.
📚 بحارالانوار، ج 36، ص 384.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
✨﷽✨
🌹بوسیدن دست شیخ صدوق🌹
✍آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی از قول پدر گرامیشان ،آیت الله سید محمود مرعش نجفی نقل می کنند:
برای نخستین بار راه ایران را در پیش گرفتم و به قم آمدم و پس از زیارت، به شهر ری رفتم و آنجا بودم که سیل قبر جناب صدوق را تخریب نموده و بدن شریف ظاهر شده بود. ما به همراه گروهی از علمای تهران رفتیم و پس از نهصد سال از رحلت آن مرحوم، پیکر پاکش را دیدم که تر و تازه مانده بود و دست او را بوسیدم».
از جمله علمای حاضر در کنار قبر صدوق، عبارت بودند از آقای میرزا ابوالحسن جلوه، آقای حاج ملا محمد اندرمانی، آخوند رستم آبادی، آقا علی حکیم و آقای مدرّس که همگی به زیارت صدوق آمده بودند و بدن شریف او را دیدند.
🌷منبع:کرامات صالحین،ص269
☘☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🖤🖤🖤
برخواهر خسرو خراسان
🖤صلوات
برجلوه ی خورشید درخشان
🖤صلوات
برحضرت معصومه شفیع شیعه
برآیت حق مهر فروزان
🖤صلوت
رحلت غریبانه برترین بانوی زمان خود، کریمه اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام ، تسلیت باد!
🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ #وفات_حضرت_معصومه(س)
♨️خورشید قم
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙رهبر معظم انقلاب
🖤🖤🖤🖤
🦋🔆🦋🔆🦋🔆
🔆ارادت خاص امام به ذكر مصائب اهلبيت (ع )
🌴حجة الاسلام آقاى حاج سيد محمد كوثرى ذاكر معروف قم از سالها قبل روضه خوان خاص امام خمينى (مدظله العالى ) بود و در سالهاى اخير هم كه مشاهده كرده ايد در آغاز محرم و مواقع ديگر در حسينيه جماران در محضر امام روضه مى خواندند.
🌴وى نقل كرد: پس از شهادت آيت الله حاج آقا مصطفى (فرزند ارشد امام خمينى ) من وارد نجف اشرف شدم ، رفقا گفتند خوب موقعى آمدى ، امام را درياب كه هر چه ما كرده ايم در مصيبت حاج آقا مصطفى گريه كنند از عهده برنيامده ايم مگر تو كارى بكنى :
من خدمت امام رسيدم و عرض كردم اجازه مى دهيد ذكر مصيبتى بكنم ؟
🌴 امام اجازه دادند، هر چه نام مرحوم حاج آقا مصطفى را بردم تا با آهنگ حزين امام را منقلب كنم كه در عزاى پسر (آنهم چه پسرى ؟) اشك بريزد، امام تغيير حال پيدا نكردند، و همچنان ساكت و آرام بودند، ولى همين كه نام حضرت على اكبر (ع ) را بردم ، هنگامه شد، امام چندان گريستند كه قابل وصف نيست .
براستى اين چيست ؟! جز شيفتگى فوق العاده عرفانى و ملكوتى امام به ساحت قدس خاندان نبوت (عليهم السلام ).
🌴باز در اين مورد، يكى از اعضاء دفتر امام نقل مى كند: يك روز به مناسبت يكى از روزهاى شهادت ائمه (ع ) به اطاق امام رفتيم و مشغول دعاى توسل شديم ، در اثناء دعاى توسل يكى از آقايان ذكر مصيبت مختصرى كرد، با آنكه او روضه خوان ماهر نبود و با حضور امام دست پاچه شده بود و صدايش هم ، بريده بريده بود، همين كه شروع به روضه كرد، با اينكه هنوز مطلب حساسى را بيان نكرده بود، امام چنان به گريه افتادند كه شانه هايشان به شدت تكان مى خورد.
🌴و من وقتى كه زير چشم به سيماى امام نگاه كردم ، دانه هاى پى در پى اشك را كه از زير محاسن ايشان روى زانويشان مى افتاد، ديدم و چند لحظه اى طول نكشيد كه يكى از نزديكان ، از زاويه اى كه امام نبيند به ذاكر اشاره كرد كه روضه را قطع كن ، زيرا كه اين حالت گريه شديد ممكن بود خداى نكرده بر قلب مبارك امام اثر بگذارد.
🌴موضوع ديگر اينكه در حسينيه جماران هميشه صندلى آماده است و امام وقتى وارد بالكن حسينيه مى شوند روى صندلى مى نشينند، ولى در دو مورد اتفاق افتاد كه روى زمين نشستند، يكى هنگامى كه برندگان مسابقه قرآن آمده بودند، امام به احترام قرآن روى زمين نشست ، دوم روز عاشورا به احترام عزادارى امام حسين (ع ).
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
🦋🔅🦋🔅🦋🔅
🏴🏴🏴🏴🏴
🌹شفاعت حضرت فاطمه معصومه️(سلام الله علیها) از شیعیان
♦️امام صادق علیه السلام: «إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْکُوفَةُ الصَّغِیرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ»
🌺امام صادق علیه السلام فرمودند:خداوند حرمى دارد که مکه است، پیامبر(ص) حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على(ع) حرمى دارد و آن کوفه است و قم؛ کوفه کوچک است که از هشت در بهشت، سه در آن به قم باز مىشود. زنى از فرزندان من در قم از دنیا مىرود که اسمش فاطمه دختر امام موسى بن جعفر(ع) است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مىشوند.
📚« بحار الأنوار 57: 228»
🏴🏴🏴🏴🏴
🖤🖤🖤🖤
🌹شناختی كوتاه پيرامون حضرت معصومه سلام الله عليها
♦️ حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ یكی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میباشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان میباشد. مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ علیه السّلام ـ میباشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت و از مخدرات كم نظیر تاریخ بشریت است.
♦️ درباره زمان تولد و شهادت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ آن چه مسلم است این است كه زمان تولد آن حضرت پیش از سال یكصد و هفتاد و نه هجری بوده است زیرا بنابر نقل شیخ كلینی در شوال 179 هارون الرشید امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ پدر حضرت معصومه ـ علیه السّلام ـ را از مدینه به بغداد برد و در آن جا در ماه رجب 183 از دنیا رحلت فرمود.
♦️ و بنابر مدت عمر حضرت معصومه كه از 23 سال كمتر است، نمیتواند بعد از سال 179 باشد چون در آن سالها پدرش در زندان بود. پس تاریخ ولادت آن حضرت به طور دقیق مشخص نیست ولی طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدینه در سال 173 نقل میكنند.
♦️ درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این كه چند تن از آنها فاطمه نام داشتهاند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذكر كرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر كه دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمةالكبری و فاطمة الصغری.
♦️حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضلتر و دارای مقامی شامخ تر میباشد.
♦️با گذشت ایام، حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت. و در این سالها محل رشد آن حضرت خاندانی بود كه او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود كه پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت كه در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او، برادرش امام رضا ـ علیه السّلام ـ بود كه ناگهان «مأمون» وجود اقدس امام هشتم را از كانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب كرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دوری یك ساله فراق برادر را تحمل كرد.
📚 پی نوشت ها:
1️⃣ صدوق، عیون الاخبار، ج 1، ص 14؛ طبرسی، اعلام الوری، ص 302؛ طبری، امامی، دلائل الامامت، ص 309؛ اثباة الهداة، ج 3، ص 233؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 396.
2️⃣ اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، ج 2، كتاب الحجة.
3️⃣ مستدرك سفینه، شیخ علی نمازی، ج 8، ص 257.
4️⃣ الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفید)، ج 2، ص 242.
🖤🖤🖤🖤🖤
🖤🖤🖤🖤🖤
حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیهالسّلام) به ایران به همراه عدهای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا (علیهالسّلام) وارد ایران شدند.
جعفر مرتضی عاملی مینویسد: «حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیهالسّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید.»
البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود ۴۰۰ نفر نوشتهاند و قائلند ۲۳ نفر از آنان در ساوه کشته شدند [*]
🔻پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن.[1] در همین زمان موسی بن خررج که از بزرگان آل سعد و از شیعیان قم بود به خدمت حضرت معصومه مشرف شد و زمام ناقه او را گرفت و به سرای خویش فرود آورد.[2]
🔻 برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید.[3] محمد محمدی اشتهاردی مینویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [4][5]
برخی نیز گفتهاند: «وقتی حضرت معصومه بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».
*) محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص۱۱۸، قم، علامه ۱۳۷۵، چاپ اول.
1)حسن بن علی بن حسن عبدالملک قمی، تهران، طوس، ۱۳۶۱.
2) قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۱۳، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبدالملک قمی، تهران، طوس، ۱۳۶۱.
3) عاملی، جعفرمرتضی، الحیاة السیاسه للامام الرضا، ص۴۲۸، دارالتبلیغ الاسلامی، ۱۳۹۸.
4) محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص۱۲۳، به نقل از وسیلة المعصومین.
5) واعظ تبریزی، میر ابوطالب، وسیلة المعصومین، ص۶۸.
🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ مزار مادر اینجاست...
🔹 فضیلت زیارت مزار مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
🏴 سالروز شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسلیت باد.
▪️▪️▪️▪️
⚡️🌱⚡️🌱⚡️🌱⚡️🌱⚡️
#داستان_آموزنده
🔆به به عجب پاسخى !
💥روزى حضرت سليمان بن داود (ع ) همراه اطرافيان ، با شكوه و سلام و صلوات عبور مى كرد، در حالى كه پرندگان بر او سايه افكنده بودند و جن و انس در دو طرف او صف كشيده بودند.
💥در اين حال كه عبور مى كرد به عابدى از عابدهاى بن اسرائيل رسيد، عابد به او عرض كرد: سوگند به خدا، خداوند، حكومت بسيار وسيع و بزرگى به تو عنايت فرموده است .
سليمان (ع ) در پاسخ او فرمود:
💥يك تسبيح در نامه عمل مؤمن بهتر است از آنچه كه به پسر داود (سليمان ) داده شده است ، چرا كه تمام اين مال و منال مى روند و نابود مى شوند ولى آن يكبار تسبيح باقى مى ماند براستى بايد گفت :
💥به به ، عجب پاسخ بجائى حضرت سليمان داد، و براستى به به ، به قول حافظ:
پيش صاحب نظران ملك سليمان باد است
بلكه آنست سليمان كه زملك آزاد است
آنكه گويند كه بر آب نهاده است جهان
مشنو اى خواجه كه بنياد جهان بر باد است
ملك بغداد زمرگ خلفا مى گريد
ورنه اين شط روان چيست كه در بغداد است
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
🌱⚡️🌱⚡️🌱⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿
بهترین هدیه برای اموات؟؟
🌱🌱🌱🌱🌱
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#سرداری_که_کارش_گیر_مادرش_بود!!
🌷همیشه کارش خفه کردن دوشکای دشمن بود اما شهید نمیشد. بعد از اینکه دستش قطع شده بود. یک روز مادرم داشت نماز میخواند. من و هاشم به ایشان «ننه» میگفتیم. هاشم به ننهام گفت: ما داریم جانمان را قسطی به خدا میدهیم، بعد این مجروحیتهای من هر کدامشان یک شهادت هست. مادرم گفت که هر چی خدا بخواهد همان میشود، زیاد فکر نکن. هاشم گفت: مادر تو رو به قبله نشستهای. بگو خدایا من از هاشم راضی هستم، تو هم راضی باش. مادرم هم گفت خدایا من از هاشم راضی هستم، تو هم راضی باش. تا این....
🌷تا این جمله را مادر گفت؛ هاشم یک پشتک زد و کف پای مادرم را بوسید. گفت این دفعه دیگر تمام است. واقعاً هم همان شد. یعنی تا رضایت مادرم را گرفت ۱۰ روز نشد و شهید شد. هاشم اصلاً عادتت نداشت خداحافظی کند و از زیر قرآن رد شود، اما اینبار ساکش را گذاشت روی کولش و چند قدم که رفت، برگشت عقب نگاه کرد و دستش را به علامت خداحافظی تکان داد و رفت. همان عملیات هم شهید شد. کارش گیر مادر بود و رضایت مادر را گرفت و شهید شد. حالا اگر آدم میخواهد به جایی برسد، دعای مادر پشت سرش باشد خیلی عالی است.
🌹خاطره ای به یاد جانباز شهید سردار هاشم کلهر
#راوی: رزمنده دلاور محمدعلی کلهر برادر گرامی شهید
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دلت گرفت از رنج عالمین
گفته امام رضا فابک علی الحسین
#بطلب_ڪرببلا❤️
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#شب_جمعه🌙
💫💫💫💫💫
💠شیوه صحیح امربه معروف ونهی ازمنکر
✍يكي از شيوه هاي موثر در امر به معروف و نهي از منكر , اخلاق نيكوست
🌟خداوند به پيامبر مي فرمايد :
💎 وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك
💎و اگر خشن و بداخلاق بودى، از اطراف تو، پراكنده مى شدند (آل عمران 159)
داستانك 1:
💮مردى مسيحي به 🌟امام باقر گفت :تو بقر هستى . فرمود: 💎نه من باقرم
گفت فرزند زنى آشپزى, فرمود: 💎اين شغل او بوده.
گفت :تو فرزند يك سياه حبشى بد زباني؟
فرمود: 💎اگر راست ميگوئى خدا مادرم را بيامرزد؛ اگر دروغ ميگوئى خدا از تو بگذرد،
⚡ نصرانى مسلمان شد.
📚منبع:بحار الأنوار،جلد 46، صفحه: 289
🌹داستانك 2:
💮يك نفر ريش تراشيده خدمت 🌟حاج شيخ عبدالكريم حائري ميآيد، حاج شيخ عبدالكريم جاي آن تيغها را ميبوسد و ميگويد خواهش دارم جاي بوسه من را ديگر تيغ نزن . او قبول ميكند
📚منبع:خاطرات حجت الاسلام قرائتى،جلد 2، صفحه : 115
💫💫💫💫💫💫
💥🔆💥🔆💥🔆💥🔆💥
#داستان_آموزنده
🔆به سوى عوامل بهشت
🍃يكى از مسلمين در حضور پيامبر (ص ) بود، پيامبر (ص ) به او فرمود: مى خواهى تو را به موضوعى راهنمائى كنم كه با انجام آن ، خداوند تو را به بهشت ببرد؟!
🍃او عرض كرد: چرا اى رسول خدا (ص ).
پيامبر (ص ) فرمود: خداوند از آنچه به تو داده ، تو هم (به نيازمندان ) بده .
🍃او عرض كرد: اگر خودم نيازمندتر از او باشم چكنم ؟
فرمود: مظلوم را يارى كن !
او عرض كرد: اگر خودم ، ناتوانتر از او باشم چكنم ؟
🍃فرمود: براى نادان ، كارى انجام بده يعنى راهنمائيش كن .
او عرض كرد: اگر خودم نادانتر از او باشم چكنم ؟
🍃فرمود: فاصمت لسانك الا من خير: زبانت را جز از سخن نيك ، خاموش دار آيا شادمان نيستى كه يكى از اين (چهار) ويژگيها را داشته باشى كه تو را به بهشت ببرد.
1- كمك به نيازمند
2- اگر نتوانستى يارى مظلوم
3- اگر نتوانستى ، نادان را راهنمائى كن
4- اگر نتوانستى ، زبانت را كنترل كن كه جز به خير، حركت نكند، به قول سعدى :
دو چيز طيره عقل است ، دم فرو بستن *** به وقت صحبت و صحبت به وقت خاموشى
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
💥🔅💥🔅💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ماجرای تشرف محضر امام زمان و جنگ صفین؛
🎥استاد عالی؛
☘ نوجوان منتظر
🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به #محمد_جنامی گفتم ملودیِ نوای «حسین» اربعین امسال رو با مشورت کدوم آهنگساز ساختی؟ خندید و گفت «آهنگساز؟!»
اون شب شدیدا سرماخورده بودم، یهو چشمم سرخط شعر رو گم کرد، برای اینکه نظم مجلس بهم نخوره بصورت بداهه یک نوای «حسین» رو شروع کردم و تا دقایقی ادامه دادم، مولا پسندید و بالا برد.🤲
🌹🌹🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌱
#داستان_آموزنده
🔆پاداش اطاعت از شوهر
🌻امام صادق (ع ) فرمود: در زمان رسول اكرم (ص ) مردى از انصار براى تاءمين نيازهاى زندگى ، به مسافرت رفت ، هنگام خداحافظى با همسرش ، با او پيمان بست كه تا از سفر برنگشته از خانه بيرون نرود.
🌻زن در خانه اش بسر مى برد، به او خبر رسيد كه پدرت بيمار شده است ، او توسط شخصى از پيامبر (ص ) اجازه خواست كه به عيادت پدرش برود، پيامبر (ص ) فرمود: نه ، تو در خانه ات باش و پيروى از شوهر را ادامه بده .
به او خبر رسيد كه بيمارى پدرت ، شديدتر شده است ، او براى بار دوم از پيامبر (ص ) اجازه خواست ، آن حضرت ، همان پاسخ را داد.
🌻پدر زن از دنيا رفت ، زن براى پيامبر (ص ) پيام فرستاد، به من اجازه بده بروم بر جنازه پدرم نماز بخوانم ، حضرت فرمود: نه ، در خانه ات باش و اطاعت از شوهر را ادامه بده .
جنازه پدر آن زن را دفن كردند، ولى او بخاطر حفظ پيمانى كه با شوهر داشت ، از خانه بيرون نرفت .
🌻رسول خدا (ص ) اين پيام را براى آن بانوى مطيع فرستاد: ان الله قد غفر لك ولا بيك بطاعتك لزوجك : خداوند، بخاطر اطاعت تو از شوهرت ، هم تو و هم پدرت را بخشيد.
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
🌱🍃🍃🍃🍃🌱
✨﷽✨
🔶 امام على عليه السلام ـ در بيان موعظه هاى لقمان عليه السلام به پسرش ـ :
✍اى پسرم! كسى كه يقينش كم شده و نيّتش در طلبِ روزى ضعيف گشته، [بايد بداند كه] خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به اراده خود، او را در سه حالتْ آفريده و به او روزى داده است، كه در هيچ يك از آن [حالت]هاكارى از دست او بر نمى آمد. [بنابر اين، او بايد بداند كه ]خداوند ـ تبارك و تعالى ـ او را در حالت چهارم نيز روزى مى دهد .
1️⃣☝️حالت اوّل، اين است كه او در رحم مادرش بود و خداوند عز و جل او را در جايى استوار، روزى رساند ، به طورى كه گرما و سرما اذيّتش نكرد.
2️⃣☝️سپس [در حالت دوم] او را از آن جا بيرون آورد و روزىِ او را از راه شير مادرش جارى ساخت و با اين وسيله، او را كفايت كرد و پرورش داد و بى آن كه او توان و نيرويى داشته باشد، او را بزرگ كرد.
3️⃣☝️سپس [در حالت سوم] ، او را از شير گرفت و روزىِ او را در كسب و كار پدر و مادرش قرار داد، و چنان در دل هاى آنان براى او محّبت و رحمت نهاد كه گويى غير از آن، چيز ديگرى ندارند ؛ به طورى كه در بسيارى از حالات ، او را بر خودشان مقدّم مى داشتند.
4️⃣☝️تا اين كه [به حالت چهارم رسيد و] بزرگ و عاقل شد و براى خودش مشغول كسب و كار گرديد . [در اين حال ،] عرصه بر او تنگ شد و به پروردگارش بد گمان گشت و همه حقوق خدا را در مالش انكار كرد، و از ترس تنگىِ روزى و بدگمانى به اين كه خداوند ـ تبارك و تعالى ـ اكنون و در آينده، روزىِ بازماندگانِ او را بدهد، بر خود و خانواده اش سخت گرفت. اى پسرم! بدترين بنده، همين است.
📚الخصال، صفحه 122
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌾🌾🌾🌾🌾
💢به برکت دعای یک نیازمند .....
مرجع تقلید میرزا حسین خلیلی تهرانی به یک زن علویه هندی که به بیماری سختی مبتلا بود کمک کرد و او را به صورت رایگان معالجه نمود
بعد از آن در عالم رؤیا دید که بیش از ده روز زنده نخواهد ماند حاجی پس از بیدار شدن مریض شد و روز به روز بیماری اش شدت پیدا کرد تا آنکه روز دهم فرا رسید و خود را دید که از این عالم به عالمی دیگر منتقل شده است
ایشان بعد از توضیح درباره احوالاتی که آنجا برایشان پیش آمد گفت: مردی آمد و گفت او را رها کنید که حسین بن علی علیه السلام او را شفاعت کرده است تا به دنیا باز گردد و بعد معلوم می شود آن زن علویه شفای ایشان را گرفته در زمان وقوع این حادثه میرزاحسین ۲۷ سال داشت و نزدیک ۹۰ سال عمر کرد
نقل شده که او همیشه می گفت: وجود من و اولادم همه از برکت دعای آن زن علویه است
چه بسا طول عمر که بسته به عملکرد ما تغییر می کند و چه نیکوست عمری که به نکویی سر شود و سر آید.
📚کتاب کلمه طیبه ، محدث نوری
🌾🌾🌾🌾🌾
🔴 یکییکی دعایشان کنید
✍ آیت الله حائری شیرازی:همۀ کسانی را که از آنها گله دارید، مثل دانۀ تسبیح ردیف کنید و یکییکی دعایشان کنید. نخستین اثر این دعا این است که حبۀ آتشی را که در دلتان بوده، بیرون میاندازید.
قدیمها که قلیان کشیدن مرسوم بود، گاهی ذغال گداخته از سر قلیان روی قالی میافتاد و فرصت اینکه بروند و اَنبُر بیاورند، نبود؛ ناچار آن آتش را با دستشان برمیداشتند و دور میانداختند.
اگر کسی از تو غیبتی کرده یا نسبت ناروایی به تو داده، این آتش افتاده روی دلت که از قالی گرانبهاتر است. تا بخواهی برایش ثابت کنی که تو تقصیرکار نبودهای، سوختهای!
پس دعایش کن. اول خودت را نجات بده تا دلت بیشتر از این تاول نزند، بعدش خدا خودش میداند که چطور مسئله را حل کند.
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
☘☘☘☘☘
💢زن باهوش
مرد ثروتمندی بود که با وجود مال فراوان، بسیار نامهربان و خسیس بود. بر عکس، زنش بسیار مهربان و خوش قلب بود و همه او را دوست داشتند. زن با خود می اندیشید: « خداوند این مرد را به من داده است، حتی اگر به او علاقه نداشته باشم، باز باید به او مهر بورزم!» بنابراین با وی رفتار خوبی داشت.
یک سال قحطی شد و بسیاری از روستاییان ازمردوزن کمک خواستند. زن با محبت فراوان به همه ی آن ها کمک کرد، ولی مرد چیزی نگفت و پیش خود فکر کرد:« تا وقتی از پول های من کم نشود برایم مهم نیست که دارایی چه کسی به باد می رود.» مردم از زن تشکر کردند و گفتند که پول ها را بعد از مدتی به او پس خواهند داد.
زن نپذیرفت، اما مردم اصرار می کردند که پول او را باز گردانند.زن گفت:« اگر می خواهید پول را پس بدهید، در روز مرگ شوهرم این کار را بکنید.» این حرف زن به گوش یکی از دخترهایش رسید و او بسیار ناراحت شد. بی درنگ پیش پدر رفت و گفت:« می دانی مادر چی گفته؟ او از مردم خواسته تا پول هایشان را روز مرگ تو پس بدهند!»
مرد، به فکر فرو رفت. سپس ازهمسرش پرسید:« چرا از مردم خواستی پولت را بعد از مرگ من به تو بازگردانند؟» زن جواب داد:« مردم تو را دوست ندارند و همه آرزو می کنند که زودتر بمیری اما حالا به جای آن که مرگ تو را آرزو کنند، از خداوند می خواهند که تو را زنده نگه دارد تا پول را دیرتر برگردانند.
من هم از خداوند می خواهم که سال های زیادی زنده بمانی. کسی چه می داند؟ شاید تو هم روزی مهربان شوی!» مرداز تیزهوشی و محبت همسرش در شگفت ماند و به او قول داد که در آینده با مردم مهربان باشد
☘☘☘☘☘☘
💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌟پيامبر خدا(ص)به🌟 علي مرتضي(ع)فرمود:
🔅هرگاه در گرفتاري و وضع ناگواري قرار گرفتي،بگو:
💎بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيْمِ،لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إلَّا بِاللهِ العَلِيَّ العَظِيْم،اللَّهَمَ إيَّاكَ نَعْبُدُ وَإيَّاكَ نَسْتَعِيْنُ.
براستي كه خداي سبحان بلا را از تو دور مي كند.
📚(بحارالانوار:ج92ص194)
💫🌟💫🌟💫🌟💫