eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
667 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 ۲ 💠چرا علائم؟! 🔹وقتی فصل پاييز از راه می رسد برگ های درختان طلايی می شود و آرام آرام ميريزد. اين نشانه ای است برای آغاز فصل پاييز اما خود فصل پاييز نيست بلکه پيام آور آغاز اين فصل مي باشد و هيچ نقشی در به وقوع پيوستنِ پاييز ندارد. 🔘 زردیِ رُخ علامت بيماريست اما علت بيماری، «رنگ رُخ» نيست. 🔹 نشانه های ظهور هم ظهور هستند و هيچ نقشی در به وقوع پيوستن اين امر الهی ندارند و فقط جنبه ی تابلوی راهنما و نشان دهنده مسير را دارند. ⬅️ به عبارتی ديگر علائم هيچ نقشی در نزديک کردنِ ظهور ندارند؛ بلکه فقط علامتِ نزديک شدنِ ظهورند. برای وقوع امر ظهور بايد را فراهم کنيم نه اينکه بدنبال وقوع نشانه ها باشيم.
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 چشمام می سوخت و تازه فهمیدم چقدر خوابم میاد. کتاب گذاشتم روی میز و چراغ خوابمو خاموش کردم و به ثانیه نرسید که خوابم برد. با صدای ضربه به در چشمام و باز کردم.یکی داشت صدام می کرد. -ترنج! ترنج ساعت دوازده ها. چقدر می خوابی. غلطی زدم و با زحمت چشمامو باز کردم. داد زدم: -هنوز خوابم میاد .صدای مهربان بود: -ضعف کردی پاشو یه چیزی بخور. ای بی انصاف من هفت صبح تازه خوابیدم. ولم کن دیگه.ولی مهربان بی خیال نمیشداه اگه گذاشت کپه مونو بذاریم. کشون کشون از تخت پائین اومدم. و قفل درو وبازکردم. مهربان مشکوکانه نگام کرد و گفت: -ترنج مادر خوبی؟ سرم و به در تکیه دادم و چشمام خودشون بسته می شدن. خواب آلود گفتم: -منو بیدار کردی بپرسی خوبم؟ -وا خوب یه نگاه به ساعت بنداز. دوازده رد کرده. -خوب رد کنه چکار کنم؟ مهربان معلوم بود کفری شده. -یعنی چی نزدیکه نهاره تو ازاین عادتا نداشتی تا این موقع بخوابی. دوباره برگشتم طرف تختم و گفتم: -حالا پیدا کردم. ودوباره رو ی تخت ولوشدم و باز نفهمیدم کی خوابم برد.این بار با صدای مامان از خواب بیدار شدم. -ترنج! ترنج ساعت دوعه امروز چت شده. بعد دستشو گذاشت روی پیشونیم و گفت: -تبم که نداری؟ غلطی زدم و به مامان که با چشمای آرایش کرده و نگران به من نگاه می کرد سلام کردم:- سلام. سلام مامان جون. خوبی ترنج؟ کلافه نشستم رو تخت و گفتم: _ای بابا امروز همه یه چیزیشون میشه هی میان منو بیدار میکننن می پرسن خوبی. مامان دستم و گرفت و بلند کرد: -برو دست و روت و بشور بابا اینا اومدن می خوایم نهار بخوریم. خمیازه ای کشیدم و رفتم طرف دستشوئی. هنوز خوابم می اومد ولی با وجود مامان خانم دیگه خواب تعطیل بود.برگشتم تو اتاقم و لباس عوض کردم. نگام افتاد به کیسه کتابا. دلم می خواست بعدی رو شروع کنم. نشستم رو تخت و به رمانی که دیشب خونده بودم فکر کردم.تهش خیلی قشنگ تمام شده بود. آهی کشیدم و با خودم گفتم: خوب معلومه همش قصه اس والا تو واقعیت که همه چی اینقدر خوب نمیشه. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 دست بردم و یه کتاب دیگه برداشتم و شروع کردم به خوندن. صدای مامان باز پرید وسط کتاب خوندنم. دلم نمی خواست برم ولی مجبور شدم. آویزون رفتم پائین. میز و مهربان چینده بود و همه سر میز نشسته بودن. سلام کردم و نشستم. مهربان یه جور خاصی نگام می کرد. منم انگار دلشوره گرفته بودم چون همین که کتاب و شروع می کردم دیگه نمی تونستم روی کارای دیگه ام تمرکز کنم. باید کتابو تمام می کردم بعد.وقتی این جوری می شدم دیگه اشتها و این چیزام تعطیل بود. برای خودم یه کم غذا کشیدم و مشغول شدم. مامان از تند غذا خودن متنفر یود. برای همین مجبور بودم کشش بدم که اینم بیشتر اعصابمو خورد می کرد.بابا وسط غذا خوردنش گفت: _مامانت گفت دیشب با دوستت اومدی خونه. لقمه رو قورت دادم و گفتم: _بله. _مگه نگفتم به ماکان زنگ بزن. هاج و واج به بابا نگاه کردم. _زدم به خدا. ماکان برای خودش آب ریخت و گفت: _چرا دروغ میگی؟ قاشقمو ول کردم تو بشقابم و گفتم: _سه بار زنگ زدم یا اشغال می زد با می گفت در دسترس نیست. ماکان بی خیال آبشو خورد و گفت: _تو هم از خدا خواستی. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 اینقدر حرصم گرفته بود که دلم می خواست ماکان و خفه کنم. در حالی که سعی می کردم صدام نلرزه گفتم: _خودتون هی می گین زنگ بزن بیام دنبالت اونوقت. بابا آقا که میگه من نمی تونم ماکانم در دسترس نیست بعدم کوتاهی خودتونو می ندازین گردن من. دیگه داشت گریه ام می گرفت. بشقابم و زدم کنار و بلند شدم.مامان گفت: _کجا نهار نخوردی؟ _خیلی ممنون واقعا صرف شد. و با عجله رفتم طرف اتاقم بابا صدام کرد: _ترنج بابا! بدون توجه به بابا از پله بالا دویدم و در اتاقم و محکم به هم کوبیدم. همون جا پشت در نشستم و شروع کردم به جویدن ناخنم.یادم نمی اومد قبلا تو همچین موقعیتی گریه ام گرفته باشه ولی حالا اگه یه ذره دیگه نشسته بودم حتما زده بودم زیر گریه. در اتاقم و قفل کردم و رفتم سراغ کتابم. دنیای رویایی کتابها از دنیای واقعی قشنگ تره.تا شب داشتم کتاب می خوندم. این یکی هجمش زیاد بود تا شب تمام نشد. مهربان یکی دوبار اومد پشت در و برام خوردنی اورد ولی من محل ندادم. اصلا اشتها نداشتم. قبل از اومدن بابا و ماکان هم رفتم پائین و برای خودم یه پارچ آب و یه خورده میوه برداشتم و به مهربانم گفتم: _حق نداری بیای پشت در اتاقم و برا شام صدم کنی. به همه شون بگو نمی خورم. متوجه شدی؟ مهربان فقط نگام کرد. سریع برگشتم تو اتاقم و چراغ و خاموش کردم. و مشغول کتاب خوندن شدم 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
﷽❣ زمانم #❣﷽ کِی خزانم میشود مولا بهار؟ کِی کناره میرود گرد و غبار؟ یک سؤال از طعمِ بغض واَشک و آه کِی به پایان میرسد این انتظار؟
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ درگذر روزها زمانے که صداے شادے از دیوار زندگے مانند گلهاے کاغذے بالا میرود بیش‌تر دلتنگ یک لحظه با شما بودن میشوم. وقتے که با دوستانم میخندم، یکدفعه دلم براے زیبایے مرواریدهاے سفید صدف لبخندتان پر میکشد. که نه تنها من بلکه حال دنیا هم بےشما خوب نیست. هرقدر هم که در ظاهر شاد و خوشبخت باشیم. و بدون دریاے آرام نگاه‌تان امکانے وجود ندارد براے قرار درست است بر دنیایم در ثانیه‌هاے تاریک غیبت‌تان ، تلاطمے موّاج تر از همیشه حکم فرماست. اما هم‌چنان نفس‌هایم برقرار است که شمایید امکان دنیاے من براےزندگے در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡رامےبینم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 📝یک عده ای جمهوریت نظام رو نفهمیدن 🔺امام زمان آخرین ذخیره الهی‌ست 🔸شیعه باید تربیت بشه تا بهترین رو انتخاب کنه 👤استاد رائفی پور
🔴 درک ظهور و یار حضرت شدن 🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند : 🌕 هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود. 📚 البرهان فی تفسیر القرآن ج ۸
⭕️دین وایمان مردم آخرالزمان روایتی بسیار تکان دهنده 🌷قال امیرالمومنین علی عليه السلام: 🔰سَمِعْتُ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يقولُ : يَخْرُجُ في آخرِ الزّمانِ قَومٌ أحْداثُ الأسْنانِ ، سُفَهاءُ الأحْلامِ ، قَوْلُهُم مِن خَيرِ أقْوالِ أهْلِ البَرِيَّةِ ، صَلاتُهُم أكْثَرُ مِن صَلاتِكُم ، وقِراءتُهُم أكْثَرُ مِن قِراءتِكُم ، لا يُجاوِزُ إيمانُهُم تَراقِيَهُم ـ أو قالَ حَناجِرَهُم ـ يَمْرُقونَ مِن الدِّينِ كمايَمْرُقُ السَّهمُ مِن الرَّمِيَّةِ... 🌺امیرالمومنین على عليه السلام: ✍شنيدم كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد : 📌در مردمى سر برمى دارند كم سال وسبكسر . بهترين سخنان را به زبان مى آورند ، بيش از شما نماز مى خوانند ، بيش از شما قرآن تلاوت مى كنند ، ✍اما يمان آنها از استخوان چنبره ـ يا فرمود : از حنجره هايشان ـ فراتر نمى رود . آنان همانند فراتر رفتن تير از هدف ، از دين خارج مى شوند. 📘:شرح نهج البلاغة: 2/267 🤲
درمحضرحضرت دوست
🌷مهدی شناسی ۱۹🌷 ‌ ‼️امام مهدی (علیه السلام) مقصد نیست! ◀️ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﭼﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﻏﯿﺒﺖ
🌷مهدی شناسی ۲۰🌷 ‌🌹رؤيت قلبی والاترین رؤيت🌹 ◀️ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻭﺟﻮﺩﯼ، ﺑﺮ ﻣﺎ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺭﺩ؛ﺩﺭ ﻣﻮﻃﻦ ﺣﺲ،ﺧﯿﺎﻝ ﻭ ﻣﻮﻃﻦ ﻗﻠﺐ. ◀️ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻧﻈﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﺪ،ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﻣﻮﻃﻦ ﻗﻠﺐ – ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﻃﻦ ﺍﺳﺖ- ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺟﺬﺑﻪ ،ﻣﺤﺒﺖ،ﻋﺸﻖ ﻭ ﺣﺮﺍﺭﺕ،به او نظر ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ◀️ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﻘﻞ ﭘﺨﺘﻪ ﺷﺪﻩ- ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻠﺐ ﺍﺳﺖ- ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،ﺣﺘﯽ ﺧﯿﺎﻟﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺒﯿﻨﺪ،ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. ◀️ﺍﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﺍﻟﻬﯽ ﺟﺎﻣﻊ ﻭ  ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﻮﺭ ﺟﺎﻣﻊ،ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺭﺅﯾﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ◀️ﺍﺑﻌﺎﺩ ﺭﯾﺰ ﻭ ﺩﺭﺷﺖ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﺮﺩﯼ ،ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﺎﻣﻞ ﺗﺤﺖ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻻ‌ﻣﺮ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ. ◀️ﺑﺮﺍﯼ ﻓﻬﻢ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺣﺎﻟﺖ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﻣﻮﻃﻦ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،ﺑﺎ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﻣﻮﻃﻦ ﺧﯿﺎﻝ ﺍﻭ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،ﺣﺎﻻ‌ﺕ ﺍﻭﻟﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ "ﻋﻨﺪ ﻣﻠﯿﮏٍ ﻣﻘﺘﺪﺭ"ﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ◀️ ﺁﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ "ﻋﻨﺪ ﺭﺑّﻬﻢ ﯾﺮﺯﻗﻮﻥ" ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺭﺍ ،ﺑﺎ ﺁﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ "ﺟﻨﺎﺕ تجری ﻣﻦ ﺗﺤﺘﻬﺎ ﺍﻷ‌ﻧﻬﺎﺭ" ﻫﺴﺘﻨﺪ،ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﯿﺪ. ◀️ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ ﻣﻘﺎﻣﺶ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎﻻ‌ ﺭﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﻗﻠﺒﺶ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ"ﻋﻨﺪ ﻣﻠﯿﮏٍ ﻣﻘﺘﺪﺭ" ﺍﺳﺖ؛ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺅﯾﺎ ﻭ ﺧﯿﺎﻟﺶ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺩﺭ "ﺟﻨّﺎﺕٍ ﺗﺠﺮﯼ ﻣﻦ ﺗﺤﺘﻬﺎ ﺍﻷ‌ﻧﻬﺎﺭ" ﺍﺳﺖ. ◀️ﺍﻟﺒﺘﻪ ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺭﺅﯾﺖ ﺣﺴﯽ ﯾﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺣﺲ ﻧﯿﺰ ﺩﺍﺭﯾﻢ،ﮐﻪ – ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪ- ﺍﻣﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﯾﺎ ماﻣﻮﺭﺍﻥ ﺧﺎﺻّﺶ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ◀️ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ تعداد کمی ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ،ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ.
🔵 ۳ 💠کارکردهای علائم ظهور... 🔹علائم و نشانه های ظهور دو کارکرد مهم دارند. اول: زمانی که مردم دچار غفلت شده باشند و از امر ظهور راحت گذشته باشند. دوم: زمانی که مردم در فضای شُبَهات وارد شده باشند و دچار سردرگمی و شک شده باشند، نشانه های ظهور کمک می کند تا مسير درست را پيدا کرده و هدايت شوند. 🔘 مثلا پيامبر از عمّار به عنوان علامت جبهه حق ياد کرد و فرمود: بدانيد گروهی که عمار را مي کُشند، جبهه باطل است و به مسلمانان فهماند که هرگاه در فضای فتنه، از شناخت حق و باطل ناتوان شدند، با توجه به اين علامت، حق و ناحق را بشناسند.   📌 پس نبايد منتظر بود تا سفيانی، يمانی، و... ديگر نشانه ها ظاهر بشوند و بعد شروع به کار براي ظهور کنيم. 👌 وظيفه منتظر حرکت است نه انتظار برای وقوع نشانه ها.  علائم در وقت خود ظاهر ميشوند. وظيفه ما ايجاد شرايط و بستر ظهور است.
🔵 ۴ 💠اصول را فراموش نکنیم... 🔹همانطور که گفته شد نشانه های ظهور دليل و مسبب ظهور نيستند و صرفا جنبه راهنمایی و بيراهه نرفتن دارند. اگر از اصول ظهور که شرايط و استناد و چنگ زدن قوی به کلام و سيره اهل بيت است دست بکشيم، دچار گمراهی خواهيم شد و اين مساله ممکن است با تاويل و تفسير نادرست نشانه های ظهور اتفاق بيفتد. 🔹 در روايت آمده: «پس از ندای آسمانی -که حادثه ای معجزه آسا و بسيار شگفت است- شيطان با مُشابه سازی، صيحه ای خواهد زد و امر را بر بسياری مشتبه خواهد کرد...» و جالب اين است که در روايات تصريح شده: «کسانی از فتنه شيطان نجات خواهند يافت که پيش از مواجهه با آن نشانه، احاديث ما را روايت ميکرده و اهل بيت را به عنوان معيار و اصول، پذيرفته باشند» 📚 الغيبه نعمانی، باب14، ح28
✨ 📝 "با وَرَع بودن" دوری از گناه، تقوا داشتن و دوری از مکروهات و شُبَهات، وَرَع نام دارد. برای حفظ خودمان، باید به مستحبات و مکروهات توجه کنیم. مستحبات، بازوی واجبات؛ و تَرکِ مکروهات، به دوری از حرام و گناه کمک میکند. ❤️امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند : هرکس می‌خواهد از یاوران حضرت مهدی باشد، باید منتظر باشد و با داشتنِ حالت انتظار، بر طبق ورع و نیکویی اخلاق عمل کند.*۱ ✨هرکس می‌خواهد از یاران مهدی باشد، علاوه بر ترک گناه، باید از شُبَهات هم دوری کند؛ یعنی مواظب باشد که هر چیزی که در آن شُبهه عقلی و عُرفی است مرتکب نشود.*۲ ترکِ شُبَهات میان انسان و امام سِنخیَت و تشابه بوجود می آورد. 📚۱-کتاب غیبت نعمانی۲۰۰،باب۱۱،ح۱۶؛ بحارالانوار ج۵۲ ص۱۴۰ ح۵۰ 📚۲- ماهنامه موعود شماره ۱۱۷ 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
💚 رابطه بین و امام زمان(عج) 🔹 رابطه بین جمعه و امام زمان علیه السلام قابل توجه است؛ ولادتش روزجمعه بود و اولین روز امامت او در روزجمعه آغازشد و یکی از نام هاي ایشان جمعه است. 🔹 برحسب روایات؛ امام زمان علیه السـلام در روزجمعه اي ظهورخواهنـدکرد و بر همین اساس بود که شیعیـان از دیربـاز، حتی در موقعیتی که حکومت در دست دشـمنان دین بوده، در روز جمعه، خود را براي پـذیرش امـام زمـان علیه السـلام آماده می کردندکه به صورت سـّنت در آمد، وگاهی سوار بر اسب می شدندو مسـلح به بیرون شهر می رفتند ومعتقدبودندچون امام زمان علیه السلام در روزجمعه ظهور می کندبایدآماده باشیم. 🔹و همچنین امام جمعه، در روزجمعه که درجایگاه خطابه قرار می گیرد، مسـتحب است که تکیه برسـلاح نموده و رو به روي نمازگزاران بایستدو نمازگزاران هم در مقابل امام جمعه بنشینندو به سخنان وي درحالتی که تکیه برسلاح کرده است گوش فرا دهند. 🔹 شایـدهمه اینها بیانگر این پیام باشدکه امام جمعه و مأمومین که در روزجمعه در محل نمازجمعه حضور پیدا می کنند، در حقیقت، به معنی اعلام آمـادگی براي حضـور در رکـاب امـام زمـان علیه السـلام باشـدو معنای انتظـار فرج را بـا این حضور مسـلحانه و آماده باش عمومی اعلام می کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 بابا و ماکان اومدن از صدای در خونه متوجه شدم. چند دقیقه نگذشته بود که یکی آروم به در زد: -ترنج بابا. صدای مهربان و شنیدم: -آقا از ظهر از اتاقش بیرون نیامده. گفته شامم نمی خواد. بابا دوباره به در زد: -ترنج بیداری؟ تکون نمی خوردم که نفهمن بیدارم. دلم نمی خواست برم پائین.مهربان گفت: -چراغ اتاقش خاموشه. تو تاریکی که نمی تونه بشینه حتما خوابه دیگه. صدای پر از تمسخر ماکان و شنیدم: -چیه خانم باز قهر فرمودن. و بابا که جواب داد: -خوب حق داره. من گیر بودم تو کدوم گوری بودی. صدای ماکان معلوم بود بهش برخورده.: -تقصیر من چیه که موبایلا قاطی میکنن.پس دفعه دیگه بی خود می کنی دستور میدی. از این به بعد حق نداری تو کار این بچه دخالت کنی. ماکان ولی پر توقع داشت حرف خودش و می زد: -همین دیگه رو بش دادین پرو شده. -چکار کرده؟ غیر اینه که سرش دنبال کار خودشه. تا چند وقت پیشم که بچه بازی در میاورد الان دیگه آروم شده و از اون کاراشم دست بر داشته. دیگه چکار کرده. چیزی ازش دیدی؟ خلافی ازش سر زده؟ا 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 از اینکه بابا داشت از من دفاع می کرد حال خوبی بم دست داد. صدای مامان و ضعیف شنیدم: _اگه خوابه الان بد خواب شد پشت در اتاقش جلسه گرفتین. صدای بسته شدن در اتاق ماکان و شنیدم و بعد هم سکوت.حقته ماکان مسخره فضول. معلوم نیست خودش چه غلطایی میکنه اونوقت به من گیر میده مسخره. بی خیال به خوندن کتابم ادامه دادم. باز هم نفهمیدم کی بقیه خوابیدن و منم تا نزدیک صبح یه کله کتاب خوندم.چیزی به روشن شدن هوا نمونده بود که کتاب تموم شد. آخرش به طرز وحشتناکی تمام شده بود و اعصابم به هم ریخته بود. مدام به نویسنده بد و بی راه می گفتم و با خودم می گفتم اگه اینجور شده بود بهتر بود و اگه اونجور شده بود بهتر بود. خلاصه با اعصاب خورد رفتم پائین دلم ضف می رفت از گرسنگی. یه چیزی تو یخچال پیدا کردم و خوردم بعدم کشون کشون برگشتم تواتاقم و افتادم رو تخت یکی دیگه از کتابا رو بیرون کشیدم و شروع کردم. ولی فقط تونستم سه چهار صفه بخونم چون واقعا خوابم گرفته بود. همین جور که خوابم می برد تو ذهنم گفتم: خدا کنه این یکی آخرش خوب تمام شه. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 به خاطر کتابی که خونده بودم تا وقتی که بیدار شدم کابوس دیدم. همش خواب روزی رو که توی پارک با ارشیا حرف زده بودم می دیدم و اینقدر تو خواب گریه کردم که وقتی بیدار شدم متکام خیس شده بود. نگاهی به ساعت انداختم و چشمامو مالیدم. ساعت یازده بود. هنوز خوابم می آمد برای همین دوباره خوابیدم و خدا خدا کردم دوباره کابوس نبینم. خدا رو شکر این بار دیگه کابوسی در کار نبود و راحت خوابیدم. با تکون دست یکی از خواب بیدار شدم. _ترنج! ترنج! _اوف چیه بابا اول صبحی گیر دادی؟ مامان با حرص گفت: _چی چیو اول صبحی ساعت یک و نیمه چقدر می خوابی تو. چشمام و باز کردم و گفتم: _جدی ساعت یک و نیمه؟ مامان با نگرانی نگام کرد و گفت: _آره به خدا. دیشبم که زود خوابیدی. مریضی چیزی شدی؟ غلطیدم و متکام و بغل کردم. _نه مامان خوب خوبم. _آخه تو هیچ وقت اینقدر خوش خواب نبودی. حالا مامان گیر داده بود جرات نمی کردم بگم تا صبح بیدار بودم. اگه مامان می فهمید کل کتابارو جمع می کرد 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا