eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
103 ویدیو
16 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭 به ساحت ثارالله حسین بن علی (ع) هیهات ................... شاعران، پیدا کنید انگیزه ی هیهات را شاعران رسوا کنید اندیشه ی افراط را مصلحت اندیشی و تردید و تقلید و سکوت بر زمین خواهد زد آخر، مردم محتاط را دین اگر باقیست زیر دِین امثالِ علی ست او که قرآن بود و گفت انجیل را... تورات را از قلم خون می چکد تا می نویسد یا حسین! دم به دم می بارد و دق می دهد خطاط را سوزنی بالا و پایین می رود در چشمشان پاره پاره کرده روضه، قلب هر خیاط را کربلا، ذبح غدیر است و حسینش خونبها تا ولایت، جان ببخشد مرگِ استنباط را خسته از گودال، بیرون آمد اما بس نبود حمله ور شد شمر و آتش زد دل فسطاط را ۱ سوره های پرپرش را باد با خود می بَرد شرحه شرحه، شرح باید داد این آیات را تا جهان خالی شود از ظلم و ظلمت ها، خدا - تا چهل منزل به نی ها برد این مِشکات را ۲ نورِ حق را منعکس می کرد بر دل ها حسین سنگ ها طاقت نیاوردند این مرآت را ۳ خیزران آمد! خدایا... واکن و قدری ببند دست های بسته را و چشم های مات را کربلا رفتید... با خود چشمه ی اشک آورید هر شب جمعه، به یاد آرید این سوغات را قم المقدسه ........................... ۱. فسطاط: خیمه بخشی از مقتل لهوف ثُمَّ إِنَّ شِمْرَ بْنَ ذِی الْجَوْشَنِ حَمَلَ عَلَى فُسْطَاطِ الْحُسَیْنِ فَطَعَنَهُ بِالرُّمْحِ ثُمَّ قَالَ عَلَیَّ بِالنَّارِ أُحْرِقُهُ عَلَى مَنْ فِیهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ (ع) یَا ابْنَ ذِی الْجَوْشَنِ أَنْتَ الدَّاعِی بِالنَّارِ لِتُحْرِقَ عَلَى أَهْلِی أَحْرَقَکَ اللَّهُ بِالنَّارِ ۲. مشکات: چراغدان ۳. مرآت: آیینه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 ﷽ بیت‌الغزل هر غزل ناب رقیه‌ست خورشید علی‌اصغر و مهتاب رقیه‌ست نزدیک‌ترین‌راه به الله حسین است نزدیک‌ترین راه به ارباب رقیه‌ست (مجتبی خرسندی) https://eitaa.com/najva_khat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤😭 به ساحت بی بی سه ساله رقیه (س) ................. بیت الغزل ناب، رقیه (س) منظومه ی بی تاب، رقیه (س) دردانه ی الله، حسین (ع) است دردانه ی ارباب، رقیه (س) قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر خوبی از دوست عزیزم محسن عرب خالقی 👌🖤 یا از نيمه شب گذشته و خوابش نبرده بود طفل سه ساله ای كه دگر سالخورده بود در گوشه خرابه ،به جای ستاره ها تا صبح ،زخم های تنش را ،شمرده بود از ضعف،نای پاشدن از جاي خود نداشت آخر سه روز بود، كه چيزی نخورده بود بادست های كوچكش، آرام و بی صدا از فرط درد، بازوی خود را فشرده بود اين نيمه جان مانده هم از، لطف زينب است ورنه هزار مرتبه در راه مرده بود پیش از طلوع، بانوی گوهر شناس شهر آن گنج را به دست خرابه سپرده بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 تقدیم به ☀️خورشید اهل بیت و 🌙ماه بنی هاشم آن ................... نام او را گفت آدم، صورتِ انسان گرفت نام او را گفت خاتم، معنیِ یزدان گرفت ما مسلمانیم اما آنچنان تسلیم نه درس ها باید که پای مکتب سلمان گرفت تاک بر پای جهان پیچید و ساقی شد مرده از این باده خورد و تا همیشه جان گرفت ای به قربان ، آن سیّد بخشنده که شهر با دستان پر مِهرش، کمی سامان گرفت ای به قربان امامی که نشد حجش تمام از طوافش باد اما... هیئت طوفان گرفت ای به قربان نگاهی که دل از حر برد و رفت لشکری آماده را با ابرو و مژگان گرفت چشم او «آن» است و این آن را نباید ساده دید باید از این آن، برای این و آن هم، آن گرفت ، ست - آن زمان که روی دست خسته اش گرفت لحظه ی گودال را تصویر کردن مشکل است با صدای خس خسی، قلب جهان یک آن گرفت از هر کس که در دل کینه داشت آمد جلو ابن ملجم شد به محراب، از پسر تاوان گرفت ای به قربان تنی که شکل آن تغییر کرد زیر پای اسب ها، امضا شد و پیمان گرفت ای به قربان سری که شمعِ روی نیزه بود قطره قطره آب شد تا عمر جاویدان گرفت ما گدایان را سفارش کرده اند از دیرباز و را باید از گرفت هر که جامانده بگوید و را غیر از او از هیچکس نتوان گرفت ، میخانه ی عشاق آل مصطفاست باید از این سرزمین، آرامش و ایمان گرفت ازدحام ، وحدت در عین کثرت است با بصیرت می توان از چشم ها عرفان گرفت ای بنازم آن غیوری را که گفت مرگ را باید شبیه زندگی آسان گرفت رخصت از گرفتم تا که سقایی کنم او که از دستش زمین و آسمان ها نان گرفت آه از آن ساعت که دریای حرم را خشک دید آه از آن ساعت که آمد اذن بر میدان گرفت آه از آن ساعت که مشکش را پر از امّید کرد آه از آن ساعت که راهش را به نخلستان، گرفت آبِْ روی آب بود و آبرویش در خطر دست هایش پر کشید و مشک بر دندان گرفت تیرها در چله آمد تا به خاک افتاد ماه ابر، پیراهن درید و بعد از آن، باران گرفت قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 تقدیم به امام حسن (ع) سکوت ................ بقیع، فصل شکفتن... بقیع، فصل رسیدن بقیع، مثل کبوتر... بقیع، حس پریدن هنوز گیجم و دارم مرور می کنم ای عشق منِ خراب کجا و خرابه های تو دیدن خرابه گفتم و قلبم دمشق شد! چه بگویم از آن فرشته کوچک، از آن به خاک کشیدن حسن! چه حال غریبی ست حال و روز مدینه کجاست کوچه ی سیلی!؟ کجاست آهِ بریدن!؟ خدا کند که بیاید عزیز فاطمه از راه که دلخوشیم به یک انتقام سخت، شدیداً حسن که بود که حُسنش به آسمان باران داد حسن که بود جمالش به خاک، روح دمیدن سکوت کردن او را نشان عجز نبینید که او مربی عباس بوده در جنگیدن کجایی ای همه ی خلق، سرخوش از جریانت کجایی ای نفس صبح در هوای تپیدن شبانه بین روایات کوچه باغ نگاهت قدم زدیم تو را تا حوالی فهمیدن قم المقدسه
💚 برای امام حسن (ع) خاطرات کوچه 😭 ........................... زندگی را می توان با خنده ای از سر گرفت آه... اما نه در آنجا که عزیزی پر گرفت خاطراتِ کوچه را می زد قدم با اضطراب سال ها در خانه ی خود، روضه مادر گرفت وای از آن روزی که غافلگیر شد با ازدحام دور تا دورِ جهانش را چهل کافر گرفت جنگ با دشمن فقط در بین میدانگاه نیست گاه باید در میان کوچه ها سنگر گرفت رد شد از روی سرش، دستانِ سنگین کسی سیلیِ ملعون، تمام کوچه را در بر گرفت این ولی کافی نبود! آتش به جان دین زدند هیزم آوردند و از این... کار بالاتر گرفت با لگد کوبید زهرا را به دیواری که ریخت انتقام غزوه ها را از علی، آخر گرفت باغبانی خسته از مسجد رسید و شوکه شد او که یاسی کاشت و یک مشت، خاکستر گرفت روضه ها را بارها کردم مرور و گفته ام مزد خدمت کردنش را خوب، پیغمبر گرفت تا بماند بعدِ پروازِ پرستو، روی پا مجتبی از آسمان، یک فرصت دیگر گرفت با برادر، انس و الفت داشت و با دیدنش از عطش لبریز شد! تا... چشم های تر گرفت کربلا را گاه می دید و صدا می زد: «حسین - قلبم از گودالِ آه و... کُندیِ خنجر گرفت» تا نباشد حس غربت در دل معصومشان دست عبدالله و قاسم را علی اکبر گرفت آنقدَر فریاد زد صلح و سلوک و عشق را که صدای بی قرارش روی هر منبر گرفت سال ها از صلح گفت و... جنگ را مغلوبه کرد درس زیبایی از او... آن روزها خواهر گرفت آتشش زد جعده با زخم زبان و بعد از آن جام زهر آورد و جانش را به یک ساغر گرفت تیر آمد روی تیر و زخم آمد روی زخم روز تشییع تنش، باران تندی درگرفت قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر شب جمعه، در اندیشه من بود کمیل صبح فردا دلم از ندبه ی بی یار شکست قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما گدایان را سفارش کرده اند از دیرباز کربلا و اربعین را باید از سلطان گرفت هر که جامانده بگوید یا رضا و یا رضا کربلا را غیر از او از هیچکس نتوان گرفت قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا