eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
195 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده‌ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده‌ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده‌ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه که سر زد از آن روز چه بت‌ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیراً هم که بر پا کرده‌ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده‌اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه‌های سخت که از داغ تو لبریزند و می‌بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می‌گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می‌زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی‌آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می‌کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می‌زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می‌کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه ها که سر زد از آن روز چه بت ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه ها که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیرا هم که بر پا کرده ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه های سخت که از داغ تو لبریزند و می بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🥰✋🏻 پیشکش به ............... زنده‌تر از و باشی ، سزاوار منابر باشی نام تو در کام جهانی باشد بر لب ، کماکان متواتر باشی ای دل کودک من، پیر و مراد است ! می‌شود عین باشی!؟ می‌شود هر ، سفرِ دل بروی کوله را باز ببندی و مسافر باشی!؟ بروی ریشه کنی در دل میخانه‌ی او سال‌ها پشت در ، مجاور باشی!؟ لب گودال پر است از دمِ «» کاش غفلت نکنی یکدم و... ناصر باشی! زیر سُم رفت تنش، کاش تو هم مثل روی خود کار کنی و متغیر باشی زیرورو می‌شود از بردن نامش دل سنگ اهل، خواهی شد اگر هم متحجر باشی! او که بوده‌ست و چه کرده‌ست!؟ خدا می‌داند کافی اَست از غمِ عشقش باشی او که و و است تا در آفاق نگاهش، باشی تا که عشقش بدمد در شبِ اندیشه تو باید از و ، متنفر باشی کیستی ای همه رنج جهان در تو نهان!؟ کیستی ای که پر از شعری و باشی !؟ غرق دریای تو باید شد و فریادت زد دیگران خاک و تو صد کوهِ جواهر باشی داد نشان، می‌شود از عمق وجود آیه‌آیه بشوی، باشی زده‌ای آینه‌ی روح خودت را به زمین تا در آینده‌ی چشمم، متبلور باشی تو دست نسیم افتاده ای که فاخرتر از ابریشم فاخر باشی فکر کن پا بگذاری به شبِ برزخِ دشت تا به میدان بلا، باشی فکر کن بر سر باشی و از آن بالا فکرِ پرواز باشی فکر کن چوب به لب‌های قشنگت بزنند باز هم یاد خدا باشی و باشی ذرّه‌ای از غم او را نکند ذهنت درک هرچقدر هم بخواهی متصوّر باشی! بهترین حس جهان، در و کرب‌وبلاست # می‌رسد و باز تو باشی زائری انگلیسی گفت به من در تو و همان، god_of_the_water# باشی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه ها که سر زد از آن روز چه بت ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه ها که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیرا هم که بر پا کرده ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه های سخت که از داغ تو لبریزند و می بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه ها که سر زد از آن روز چه بت ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه ها که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیرا هم که بر پا کرده ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه های سخت که از داغ تو لبریزند و می بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🥰✋🏻 پیشکش به ............... زنده‌تر از و باشی ، سزاوار منابر باشی نام تو در کام جهانی باشد بر لب ، کماکان متواتر باشی ای دل کودک من، پیر و مراد است ! می‌شود عین باشی!؟ می‌شود هر ، سفرِ دل بروی کوله را باز ببندی و مسافر باشی!؟ بروی ریشه کنی در دل میخانه‌ی او سال‌ها پشت در ، مجاور باشی!؟ لب گودال پر است از دمِ «» کاش غفلت نکنی یکدم و... ناصر باشی! زیر سُم رفت تنش، کاش تو هم مثل روی خود کار کنی و متغیر باشی زیرورو می‌شود از بردن نامش دل سنگ اهل، خواهی شد اگر هم متحجر باشی! او که بوده‌ست و چه کرده‌ست!؟ خدا می‌داند کافی اَست از غمِ عشقش باشی او که و و است تا در آفاق نگاهش، باشی تا که عشقش بدمد در شبِ اندیشه تو باید از و ، متنفر باشی کیستی ای همه رنج جهان در تو نهان!؟ کیستی ای که پر از شعری و باشی !؟ غرق دریای تو باید شد و فریادت زد دیگران خاک و تو صد کوهِ جواهر باشی داد نشان، می‌شود از عمق وجود آیه‌آیه بشوی، باشی زده‌ای آینه‌ی روح خودت را به زمین تا در آینده‌ی چشمم، متبلور باشی تو دست نسیم افتاده ای که فاخرتر از ابریشم فاخر باشی فکر کن پا بگذاری به شبِ برزخِ دشت تا به میدان بلا، باشی فکر کن بر سر باشی و از آن بالا فکرِ پرواز باشی فکر کن چوب به لب‌های قشنگت بزنند باز هم یاد خدا باشی و باشی ذرّه‌ای از غم او را نکند ذهنت درک هرچقدر هم بخواهی متصوّر باشی! بهترین حس جهان، در و کرب‌وبلاست # می‌رسد و باز تو باشی زائری انگلیسی گفت به من در تو و همان، god_of_the_water# باشی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده‌ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده‌ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده‌ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه که سر زد از آن روز چه بت‌ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیراً هم که بر پا کرده‌ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده‌اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه‌های سخت که از داغ تو لبریزند و می‌بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می‌گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می‌زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی‌آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می‌کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می‌زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می‌کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15