هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
از زبان پدر خاک به مادر آب 🙏😭
شبِ پرواز
....................
امشب، شبِ جا ماندن و تنها شدن است
امشب، شبِ پرواز تو از دست من است
این صورتِ قبرها فقط مال تو نیست
قبر من و زینب و حسین و حسن است
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
.................................................
امام علی (ع) پس از دفن فاطمه (س)، آثار قبر را از بین برد و هفت قبر و به قولی چهل قبر دیگر درست کرد تا قبر زهرا (س) مشخص نباشد.
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
«هوالرزاق»
🙏 سپاسگزارم باری تعالی را
که فرصتی داد تا دلنوشته ها و عرض ارادت های خودم رو نسبت به خالق، خلق برتر (چهارده نور پاک و ۱۲۴ هزار پیامبر) و زمان و مکان های مقدس به رشته تحریر درآورم و برخی از توجهات خود را به مسائل اخلاقی و تعلیمی با شما گرامیان به اشتراک بگذارم.
لینک کانال اشعار آیینی محمد عابدی 👇
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
👌پخش این لینک نیز سبب گسترش فرهنگ محمد و آل محمد (ص) است
تشکر میکنم اگر نکته و نقد و نظری در مورد اشعار هست حتما در خصوصی بفرمایید چون ما باید بهترین را برای بهترین عرضه کنیم 🌺
🆔 @Kara_holding
✅ از آنجایی که شعر خوب را تا حدود زیادی می شناسم حتما سعی میکنم از اشعار شاعران خوب نیز در این کانال استفاده کنم
امید است خوانش اشعار توسط شاعران و مادحان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام باقیات الصالحاتی برای بنده و شما باشد🌷
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
«ذوالفقار، علی بود و علی ذوالفقار»
ذوالفقار
.....................
بنازم ناز شستش را، بنازم لطف خالق را
که طرحی زد هنرمندانه، اخم این دو عاشق را
چه شمشیری که روز روشنِ کفار را شب کرد
علی در برق او می دید هر دم صبح صادق را
به منبر تکیه می زد لحظه وعظ و سخنرانی
که روشن تر کند رأی مخالف یا موافق را
نمی ترسید از نامی به غیر از حیدر کرار
به پستو می فرستاد آه... اما هرچه فاسق را
زنان و کودکان در امنیت بودند از خشمش
ولی با خنده ای می کشت لبخند منافق را
به دست پادشاهان جهان افتاد تا با شوق
بگوید از امیرالمومنین، قدری حقایق را ۱
مماشاتی نخواهد بود وقتی صحبت از عدل است
علی کوتاه کرد از سفره ی دین، دست سارق را
مدارا کن! نرو در بحرِ چشم و ابرویش... شاعر!
که کافر کرد اوصاف علی هر چه محقق را
غلافی خورد بر بازوی زهرا و علی افتاد!
برای دشمنش؛ مولا نخواهد آن دقایق را
میان شعله ها پروانه اش پرپر شد و دیگر
ندید آن خانه ی آتش گرفته، مرد سابق را
چگونه می توان دید و نمرد از داغ بر سینه
چگونه می توان از یاد برد اشک شقایق را!؟
هزاران چاه کَند و سر در آنها کرد... تا گوید
چگونه می شود در خاک پنهان کرد هق هق را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#ذوالفقار_علی_بن_ابیطالب_ع
....................................................
۱. ذوالفقار پیش از علی بن ابیطالب به پیامبر اسلام تعلق داشت و پس از او گویا چند بار میان آل علی و عباسیان دستبهدست شد، حتی برخی از شاهان سلسلهٔ صفوی ادعای تملک آن را داشتهاند.
پس از علی بن ابیطالب، ذوالفقار به حسن مجتبی رسید. واعظ کاشفی، نویسندهٔ روضة الشهدا نوشته است حسین بن علی با ذوالفقار در نبرد کربلا جنگید؛ اما بنا به گزارش ابن طاووس، شمشیری که پس از نبرد کربلا به دست امویان افتاد ذوالفقار نبوده است. ذوالفقار بعدتر به دست محمد نفسزکیه رسید تا اینکه او در جنگ با منصور (خلیفهی عباسی وقت) کشته شد. او قبل از وفات ذوالفقار را به تاجری امانت داد تا به شخصی از خاندان ابوطالب برساند. بعدتر وقتی مهدی عباسی به خلافت رسید، ذوالفقار به دست وی افتاد. بعد به هادی عباسی، و بعدتر به هارون الرشید رسید. هارون الرشید ذوالفقار را به یزید بن مزید شیبانی سپرد تا به نبرد ولید بن طریف شیبانی برود. گفته میشود مقتدر عباسی نیز در سال ۳۲۰ هجری برای جنگ با مؤنس خادم آن را حمل میکرده است. به روایت شیخ کلینی ذوالفقار مدتی نزد جعفر صادق بود. بعدتر به علی بن موسی الرضا رسید و سپس مجدداً به دست عباسیان افتاد.
طبق روایات شیعیان امامی، ذوالفقار امروزه نزد امام زمان قرار دارد.
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤 برای زهرا (س) و محسنش
میخ 📍
...............
چادرش شب بود و ماه آسمان، سوراخ میخ
آنچنان در را به هم زد که درآمد آخ میخ
محسنش را فرض کن یک سیب سبز رو به سرخ
درب خانه یک درخت و... بر سر هر شاخه، میخ
#محمد_عابدی
#اشعار_فاطمی
قم المقدسه
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤برای محسن بن علی (ع)
رفتی
...............
آمدی ابر شوی... عشق بباری! رفتی
آمدی نور به عالم بسپاری رفتی
آنقدَر شوق شهادت به سرت بود پسر
قبل از اینکه به جهان پا بگذاری رفتی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#شهادت_حضرت_محسن_ع
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
نوحه فاطمیه
اگر در روزگار غربتت بودم چه می کردم!؟
نمی دانم نمی دانم
اگر در کوچه ها همصحبتت بودم چه می کردم!؟
نمی دانم نمی دانم
بمیرم که حسن بوده، میان آن چهل نامرد
«مرو مادر بیا برگرد، مرو مادر بیا برگرد»
«چه زهرایی چه زهرایی
چه مولایی چه مولایی»
***************************
اگر در کوچه ها پشت سرت بودم چه می کردم!؟
نمی دانم نمی دانم
اگر در خانه پیش بسترت بودم چه می کردم!؟
نمی دانم نمی دانم
شنیدم محسنت پر زد، تمامت درد بود و درد
«مرو مادر بیا برگرد، مرو مادر بیا برگرد»
«چه زهرایی چه زهرایی
چه مولایی چه مولایی»
***************************
اگر همسفره و همخانه ات بودم چه می کردم!؟
نمی دانم نمی دانم
اگر پروانه ای بر شانه ات بودم چه می کردم!؟
نمی دانم نمی دانم
اگرچه زینبت آمد ولیکن جسم تو یخ کرد
«مرو مادر بیا برگرد، مرو مادر بیا برگرد»
«چه زهرایی چه زهرایی
چه مولایی چه مولایی»
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 به پیشگاه #حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
امّت سکوت
............
از چه می نالید #زهرا؟! از #سکوت امّتی
از چه می بارید #زهرا!؟ از #سقوط امّتی
دستشان بر چشمشان بود و لبالب غرق ذکر
#بیبصیرت بود چشمان قنوت امّتی
یک نفر در شهر، تارِ نامسلمانی تنید
طعمه کرد این طور حق را #عنکبوت_امّتی
آن امامی که خدا #علمالیقینش خوانده است
مانده در تاب و تب شرط و شروط امّتی
کاش #جعفر می رسید از راه، آن فرمانده که
گوش بر فرمان او بوده به #موته، امّتی
#پاره_قرآن به میخ در نشست این بار... آه
شد کلام وحی، گم در جیغ و سوت امّتی
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#اشعار_فاطمی
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
😭🖤🌷 تقدیم به #حضرت_زهرا (س)
بلیط
...............
بلیط در دستم بود و پشت یک گیشه
پی تئاتری با ده زنِ هنرپیشه
صدای دسته و طبل آمد از خیابانی
مرا به سمت خودش برد! رفتم و پیشِ-
مغازه دار عزیزی که حال سبزی داشت
میان جمعیتِ گریه کن، زدم ریشه
گذشتم از دل تاریخ با دَم مداح
که با مرور غمی، زد به جان من تیشه:
کتک زدند زنی را و همسرش می دید
زنی که داشت به همراه، باری از شیشه
صدای مستعمان رفت و رفت بالاتر
و من به خود گفتم: «ای خدا...! مگه میشه!؟»
چنین جسارت محضی که کرد آن ملعون
نمی کند کفتارِ گرسنه در بیشه
بلیط در دستم شد مچاله و آن روز
نمایشی را دیدم، سراسر اندیشه
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#اشعار_فاطمی
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @pelak15
هدایت شده از کانال رسمی محمدحسین ملکیان
میهمان داشتم شبی که گذشت
نمک سفره مان محبت بود
تا سحر بحث و گفتگو کردیم
بحث درباره ی ولایت بود
وارد خطبه ی غدیر شدیم
بحث بالا گرفت روی "ولی"
من به معنای پیشوا دیدم
او به معنای دوستی علی
گفتم: اصلاً بیا مرور کنیم!
همه را جمع کرد پیغمبر
بعد هم آن همه جهاز شتر
روی هم ریختند و شد منبر
با علی رفت روی منبر و گفت:
"این علی است و من پیمبر دین
پس اگر دوستدار من هستید
با علی دوستی کنید!" همین؟!
■
خسته بودیم هر دو، از طرفی
آن همه بحث هم نتیجه نداد
میهمانم که راه دوری داشت
صبح، بعد از نماز، راه افتاد
صبر کردم، دوساعتی که گذشت
خواستم از میانه ی جاده
بازگردد به سمت من، گفتم:
اتفاق مهمی افتاده
هرچه اصرار کرد من گفتم
با تو یک صحبت مهم دارم
تا که برگشت گفت: جریان چیست؟
گفتم این است: "دوستت دارم"!
گفت با خشم: " از میانه ی راه
بازگرداندی ام برای همین؟!
نکند واقعا زده به سرت؟!"
گفتم: آرام! لحظه ای بنشین
خواستم این قرار بیهوده
به تو ثابت کند رسول الله
حاجیان را برای گفتن این
برنگرداند از میانه ی راه!
تازه گیرم که گفته پیغمبر
با علی دوستی کنید، ولی
برو تاریخ را بخوان و ببین
چه گذشته ست بعد او به علی!
این که بعدش چه شد نپرس از من
ماجرا جانگداز خواهد شد
سفره ی دل اگر که باز کنم
سفره ی روضه باز خواهد شد
حال دیگر برو برادرجان
راه دور است و جاده ناهموار
باز اگر آمدی علی آباد
قدمی هم به چشم ما بگذار
برو دست خدا به همراهت
راستی! قبر حضرت زهرا
بعد عمری هنوز هم مخفی ست
از بزرگان تان بپرس چرا ؟!
محمدحسین ملکیان
@faraz_malekian
🤦🏻🖤😭 پیشکش به #حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#اسیدپاشی
...........
عمر (لعنتاللهعلیه)، لات بی سروپایی بود که
از #فاطمه جوابِ نه شنید و
کینه رقیب عشقی اش را به دل گرفت
این گونه بود که
#زهرا، قربانی اسیدپاشی شد
.
.
.
#زهرا یک بار سوخت و #علی هرروز آب شد!؟
#فاطمه، حواسش بود
#چادر کنار نرود تا بچه ها آتش نگیرند!
تا کماکان او را از صدایش بشناسند
.
.
.
اما #کفن، نتوانست جلوی دهانش را بگیرد...
آن شب، همه چیز برملا شد!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#اشعار_فاطمی
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15