eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت ازدواج سلام خانومم و۲۰سالمه اومدم خاطره ام از عروسیم بگم چند روز مونده ب عروسیم بود و من با هر ساز و نداری ای ک بود ساختم ارایشگاهی ک دوس داشتم نرفتم و کلی راه اومدم با شوهرم اما نزدیک عروسیم گفتم پول بده تا برم ناخون بکارم اخه ارایشگر گفته بود با ناخون مصنوعی نمیشع لباس عروس رو‌جمع کنی و همش کنده میشه و خودمم خیلی دلم میخواست اما گف پول ندارم و منم ب مامانم گفتم گف خودم پولشو میدم چند روز بعد دیدم رفته برای دختر خواهرش تبلت خریده اونم نزدیک عروسیمون :) ی جوری دلم شکست و این یه خاطره بدی بود ک همیشه تو ذهنم هس و هیچ موقع فراموش نمیکنم … برای اینکه ترجیح داده بود بقیه رو ب من 💔 خواستم بگم عروسی و لباس عروس و این داستان ها فقط ی بار هس … سعی کنید جوری ک دوس دارید ب نحو احسن باشه … پ ن:البته عروس خانم قطعا مهمترن، اما دوستان ، دستها و ناخن‌های خودتون بسیار زیبا هستن، کاشت آسیب جدی به سلامتی شما وارد میکنه❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 میخواستم در مورد یکی از تجربیاتم بهتون بگم. من 20 سالمه و یه نامزدی ناموفق داشتم. زمان دانشجویی با یه پسر21 ساله اشنا شدم که بعدش فهمیدم داره ولی از اونجایی که خیلی مغرورم گفتم که معجزه میکنه و میکنه! باهاش کنار اومدم تا ترک کنه. دو ماه طول نکشید که نامزد کردیم و من در نامزدی هر وقت سوال کردم گفت اعتیاد نداره. وقتی رفتیم بدیم برای عقد فهمیدم هنوز اعتیاد دارن.😔 متاسفانه بازم به خانوادم التماس و کردم و فرصت دادن بهش که ترک کنه. حتی داداشم اونو به کمپ برد ولی همین که اومد بیرون بازم شروع کرد. من دوسه بار دیگه هم فرصت دادم ولی نتیجه همه فرصتا سوءاستفاده بود.😔الان 9 ماهه که جدا شدیم ولی من دوسش دارم ونمیتونم به کس دیگه فکر کنم و همه خواستگارام رو به بهانه های مختلف رد میکنم. تو این رابطه فقط من ضربه خوردم. از جوون های عزیز خواهش میکنم و عاقلانه تصمیم بگیرن. چون بیشترین ضربه رو ما میخوریم. ✍ عاقلانه انتخاب کنید عاشقانه زندگی کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط با یه قرص استامینوفن وقتی اتو داغه بکشید کف اتو و با دستمال تمیز کنید به همین راحتی. ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 من از وقتی با کانال شما آشنا شدم خیلی زندگیم تغییر کرده. واقعااا ایده هاتون عالیه.😍 آقایی بلد نیس که چطور موقع ناراحتی من رو آروم کنه.😔 یه بار که خیلی ناراحت بودم، رفتم یه برگه آوردم توش حرف دلم رو نوشتم.😢 آقایی وقتی برگه رو خوند، بغلم کرد و گفت: ببخشید اگه بلد نبودم کاری برات انجام بدم. قول میدم دیگه از این به بعد کارام رو درست انجام بدم. منم خیلی خوش حال شدم.😍 ✍ نوشتن ناراحتی در برگه کاغذ، شما را ارام میکند و همسرتان را مطلع. از این فرصت، غفلت نکنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام دخترم:) آبجیم تعریف میکرد ی شب خواب بودیم برقو روشن کردم دخترم بره دسشویی،نور افتاد رو صورت پسرم ک پیرهن نداشتو با شلوارک خوابیده بود(خاهرزادم ۱۲ سالشه) میگه دیدم سینش خونیه شکم و بازوشم همین طور هول کردم و گفتم از روی دشمنی بچمو کشتن سریع رفتم سمتش استرس بدی ب جونم افتاد رفتم بیدارش کردم برقو زدم دیدم ی انار سرخ رنگ گذاشته بوده ت بغلش بهش فشار اومده کلا ریخته روش😂🤦🏻‍♀ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
و تغییر مثبت درزندگی🌹 من و اقایی ۲/۵ ساله باهمیم.👱 ما بخاطر های بیجای مادر و خواهر شوهرم خیلی سختی کشیدیم. حتی ۴ماه بودیم و تا نزدیک پیش رفتیم. اما خدا نذاشت من از عشقم جدا بشم.😍 من نامزدم شیراز کار میکنه و بعد ۳ ماه اومد پیشم و متاسفانه حال خودش نبود بخاطر مسکرات. رفتیم خونه مادرش و من به اقایی زنگ زدم که بیاد. اما اون دروغکی گفت: "نیم یا یه ساعته دیگه!!" میام. بعدم گوشیش رو خاموش کرد. ولی نصفه شب اومد، اونم به حال خودش نبود😥 به روش نیاوردم ولی دیدم دوباره داره میره بیرون! بهش التماس و کردم نرو! اما گوش نکرد. منم شدم😡 زنگ زدم برادرش که گفت رفته خونه مادرش!!! منم گفتم باشه. بذار بمونه.😏😟 بهم برخورد. به داداشم زنگ زدم که بیاد دنبالم.😭 منتظرش بودم که اقایی اومد. ولی دیگه داداشم اومده بود.👿😤 بعد که اومدم خونه، شدم. گفتم کاش نمی اومدم و فردا باهاش میحرفیدم.😱 از ناراحتی تا صبح، دیدم. خوهرای عزیزم! لطفا هیچوقت مثل من زود تصمیم نگیرین وگرنه میشین. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
تجربه ازدواج : سلام دخترم ۱۹ من دوسال پیش ازدواج کردم به خواست پدر و مادرم و به صورت سنتی اولش همه چی خوب بود اما کم کم بد شد💔 احساس میکنم از طرف شوهرم درک نمیشم برام ارزش قائل نیست راز نگه دار نیس و اگه یه چیزیو بگم نگو هم باز میره میگه به پدر و مادرش🥲 ازم ۱۰ سال بزرگ تره و حس میکنه همه چیز دانه در حالی ک اصلا اینطور نیس همیشه خدا سر پول با من بحث داره یه جورایی هم خسیسه هم نیس نمیدونم واقعا🥲 پدر و مادرم یه شهر دیگه ان تقریبا هفته ای یه بار همو میبینیم اما بازم احساس تنهایی و بی کسی دارم💔 شاید شوهر من به نظر خیلیا آدم خوبی باشه اما اخلاق منو اون به هم نمیخوره خواهش میکنم بدون شناخت ازدواج نکنید اول مطمئن شید به درد هم میخورید یا نه🥲 ببخشید ناراحتتون کردم❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
تجربه ازدواج: منم از تجربه ازدواجم بگم براتون حدود ۷ سال پیش ازدواجم سنتی بود و تا یکی دوسال اول همه چی خوب بود بعدش از سر پول و خرج کردن بحثمون میشد و می‌گفت خیلی خرج می‌کنی و چیزی برات نمی‌گیرم حتی منم اون زمان دانشگاه میرفتم هزینه ی دانشگاهمو نمی‌داد و حتی همراهیمم نمی‌کرد ، با اینکه قبل ازدواج خودشو خانوادش گفتن اصلا مشکلی نداریم منو مجبور شدم وسط راه دانشگاهمو ول کنم خلاصه گفتیم بمونیم و بسازیم چون از شهر خودم دور بودم و کسی پیشم نبود دوسال اخیر، نمایندگی یه شرکتو گرفت توی یه شهر دیگه و خودش تنهایی می‌رفت اونجا و کار میکرد و ماهی یک بار میومد پیش من جالب اینجاس هرچی اصرار میکردم منو ببر اصلا نمی‌برد و یه جورایی میپیچوند منو حتی بعضی اوقات که میومد، یکی دو روز میموند خونه مامانش بعد میومد پیش من💔 دیگه فهمیدم متاسفانه بوی خیانت میاد و از روی گوشیش فهمیدم که با یکی دیگه تو رابطس... خداروشکر تازه جدا شدم و تا قرون آخر مهریمو‌ گرفتم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام به همه ی عزیزان ،خدایییش کانال بی نظیریه 😘 من خیلی از تجربیات و ایده ها استفاده میکنم ،خدا خیر بده بانی این کار رو دوستان من 27ساله و آقایی خوبم 29 سالشونه ، ما دوتا گل پسر داریم ، خداروشکر زندگی خوبی داریم اما سختی های زیادی هم کشیدیم با سن کم ازدواج کردیم ، همسری دانشجو بود و از لحاظ بهمون میگذشت 😔 من هیچ وقت غر نزدم که بهم سخت میگذره ،خانوادم و اقوام اذیتم میکردن که تو زیادی توقعت پایینه و به خودت نمیرسی ... اما من یه گوشم در بود و یه گوش دروازه طوری بود که خانواده ی همسری هم بهم ایراد میگرفتن که چرا لباس نمیخری و به خودت نمیرسی ، اما من فقط و ادامه ی تحصیلش و نگرانی بود خیلی سخت بود اما خیلی خوشبخت بودیم ، واسه هم جون میدادیم ، اون روزا تموم شدن و خداروشکر الان هر چی دوست دارم و اراده میکنم همسری مهیا میکنه ، با این همه بهش میکنن که زیادی خانواده دوستی اما همسری هیچ اعتنایی به حرفاشون نمیکنه ،چون موقع سختی و منو دید😍 دوستای گلم من همیشه این بود که از و همه جوره هوای همسری رو داشتم و دارم ، همیشه جلوی جمع بیشترین احترام رو بهش میزارم آشنایی با کانال شما هم باعث شد دوتا چیزو خیلی خوب یاد بگیرم و انجام بدم 1محبت بدون چشمداشت 2 احترام بدون چشمداشت من دوتا پسر دارم اما همیشه میگم بعد بچه هام ، پدر شوهرم عاشق این شخصیت و شوهر داری منه ، یا حق •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
♦️برای کسی که بیکار است این آیه را در روز بلافاصله پس از طلوع آفتاب بنویسد و به بازوی راست بندد و هر روز 351 مرتبه این آیه شریفه را بخواند 🔻 📌مداومت به این آیه باعث فتح امور شود 🌸وَ أَنَّ اَلْفَضْلَ بِيَدِ اَللّٰهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشٰاءُوَ اَللّٰهُ ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَظِيم🌸 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
تجربه آشنایی : بچها خواهش میکنم میخواین ازدواج کنین حواستون باشه یهو میبینین میرین رستوران یا کافه پارتنر یا نامزدتون به گارسون یه مبلغ پولی رو میده میگه تا میتونی چاپلوسی منو بکن جلو فلانی گارسونه هم جلوی شما میاد همش میگه اقای مهندس اقای مهندس... و اینجوری میشه که شما ازدواج میکنین با طرف و بعد میبینین طرف لیسانسم نداره و بدبخت میشین💔 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍔 🥢ژله پرتقال یک بسته 🥢 آب‌جوش یک ونیم لیوان 🥢 بستنی یا شیر یک قاشق(برای مات شده رنگ ژله) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•