eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🔺معرفی کتاب « ژئوپلتیک خلیج فارس، عربستان و شیخ نشین » 🔰 @Adyanuniv
▫️"کودتای کاخ" در عربستان؛ پشت پرده بازداشت شاهزاده‌ها چیست؟ محمد بن نایف، بعد از کناره گیری صوری از ولایت عهدی، عملا در حصر خانگی به سر می‌برد و تحرکات او و فرزندانش به شدت کنترل می‌شد؛ لذا این سوال مطرح می‌شود که چرا بن سلمان علیرغم کنترلی که بر تحرکات بن نایف داشت تصمیم گرفت در این برهه او را بازداشت کند؟ سناریوی اول نمی‌تواند به این پرسش پاسخ دهد. بنابراین، سناریوی دوم این است که محمد بن سلمان، قصد دارد به زودی پادشاه را کنار بزند و خودش پادشاه شود. از آنجا که محمد بن نایف و احمد بن عبدالعزیز دو رقیب اصلی محمد بن سلمان هستند و در خاندان چند ده هزار نفری آل سعود از احترام زیادی برخوردار هستند، می‌توانند در روند جانشینی ملک سلمان اختلال ایجاد کنند. بنابراین، احتمالا محمد بن سلمان به منظور پرهیز از هر گونه اختلال در روند انتقال قدرت، اقدام به بازداشت دو شاهزاده برجسته کرد. آنچه این سناریو را تقویت می‌کند، نحوه تحرکات شاهزاده احمد است. محمد بن نایف از مدت‌ها پیش تقریبا در حصر بود. اما شاهزاده احمد آزادانه در حال سفر بود و هیچ محدودیتی بر وی اعمال نشده بود. از جمله اینکه وی به مدت یک ماه در کشور مراکش مشغول شکار بود و همین چهارشنبه گذشته اندکی بعد از بازگشت به عربستان بازداشت شد. اگر بن سلمان به تحرکات شاهزاده احمد مشکوک بود، بعید بود که اجازه دهد عموی‌اش به راحتی به خارج از عربستان سفر کند. اوضاع اقتصادی نیز در بازداشت شاهزادگان ممکن است دخیل باشد. به تازگی در اثر فروپاشی توافق کاهش تولید نفت گروه اوپک پلاس، قیمت‌های نفت به شدت کاهش پیدا کرده است. امری که بر بودجه متکی به نفت عربستان تاثیرات زیادی می‌گذارد. احتمالا بن سلمان چشم انداز وقوع بحران اقتصادی را محتمل می‌بیند و در نتیجه، انتقال قدرت در سایه بحران اقتصادی ممکن است با دشواری‌هایی از جانب شاهزادگان مدعی قدرت مواجه شود. به هر حال، هنوز معلوم نیست که دقیقا چرا محمد بن سلمان اقدام به بازداشت دو تن از رقبای خود کرده است. ولی او با این کار آخرین بقایای رویه حکمرانی سنتی در خاندان آل سعود را از بین برد. قبل از روی کار آمدن محمد بن سلمان، خاندان آل سعود در تصمیم گیری‌های مهم حاکمیتی رویه‌ای مبتنی بر اجماع سازی در میان بزرگان خاندان داشتند. ریش سفیدان خاندان حاکم، در مسائل مهم مشورت می‌کردند و به پادشاه در تصمیم گیری‌ها کمک می‌کردند. از همین رو، این ریش سفیدان، خصوصا فرزندان عبدالعزیز، از احترام خاصی در میان نسل‌های جوان آل سعود برخوردار بودند. بعد از اینکه محمد بن سلمان زمام امور را به دست گرفت این رویه تغییر پیدا کرد و ریش سفید‌ها کنار گذاشته شدند. حالا با بازداشت فرزند عبدالعزیز، احترام بزرگان خاندان نیز زیر سوال رفته است. 🔰 @Adyanuniv
🔴قرآن و تایید برای غیر خداوند 💢سلفی ها با تقطیع قرآن یا استفاده ی موردی از قرآن، تنها آیاتی را برمی گزینند که بیان کننده و یا تایید کننده ی مقصود و منظور ایشان است، حال آنکه وقتی قصد داریم دیدگاه قرآن کریم نسبت به موضوعی را بررسی کنیم باید تمام آیات مربوط به آن موضوع را مد مورد کنکاش و دقت نظر قرار دهیم. 🔺یکی از این موارد مساله ی علم غیب است. سلفی ها و در رأس آنها وهابی ها با استناد به آیاتی مثل «وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ...؛ کلیدهای غیب نزد خداست و جز او کسی نمی داند...»(انعام/59) مدعی هستند که کسی جز خداوند متعال عالم به غیب نیست، بنابراین اعتقاد به اینکه غیر خداوند هم می تواند دارای چنین علمی باشد، به معنای این است که برای آن شخص مقامی از مقامات الهی و خداوندی قائل شده و این مساوی با شرک است. 💠در حالی که تنها نگاهی به آیات دیگر قرآن بطلان این ادعا را به اثبات می رساند. به عنوان مثال خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ...؛ خدا عالم غیب است، احدی را بر غیبش آگاه نمی کند مگر هر پیامبری را که راضی باشد و صلاح بداند...»(جن/26) 💠گویی این افراد بخش اول آیه را برداشته و به «الا» توجه نمی کنند. درست است که علم غیب در اختیار خداوند است، اما خود خداوند می فرماید به اذن و اراده ی خود به برخی بندگانش چنین علمی را عطا می کند. 🔺نمونه ی دیگر زمانی است که در سوره ی یوسف، بعد از اینکه داستان حضرت یوسف (ع) را مفصل نقل می کند، خطاب به نبی مکرم اسلام (ص) می فرماید: « ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ...؛ اینها اخبار غیب است که ما به تو وحی می کنیم...»(یوسف/102) 👈ممکن است بگویند اگر پیامبر (صلی الله علیه وآله) علم غیب داشتند چگونه بود که برخی موارد اشیائی یا مثلا شتر ایشان گم می شد و آن حضرت مثل دیگر مردم به دنبال آن می گشت، چرا در این مواقع از علم غیب استفاده نمی کرد؟ 💠در پاسخ باید گفت اینکه ادعا می شود پیامبر اکرم (ص) یا اولیاء الهی به اذن الهی دارای علم غیب هستند به معنای این نیست که مانند خداوند همیشه و در همه جا به غیب جهان علم داشتند، بلکه هر زمان که خداوند متعال صلاح بداند ایشان نیز از بخشی از علم غیب مطلع شده و در باقی موارد بی اطلاع بودند. 🔰 @Adyanuniv
🔴نقد دیدگاه درباره مشرکان، توسط عالم شافعی 🔹محمد بن عبدالوهاب و سایر هم مسلکان وی با هدف تشبیه مسلمانان به مشرکان، توحید را به دو قسم توحید در و توحید در تقسیم کرده و آنگاه ادعا می کنند که مشرکان در حوزه ربوبیت موحد بوده اند و تنها گناه آنان شرک در الوهیت بوده است. این ادعای وهابیان مورد نقد جدی علما و اندیشمندان اهل سنت قرار گرفته است. به عنوان مثال عالم و اندیشمند مذهب در کتاب " مصابح الانام و جلاء الظلام" می نویسد: 💢«و من العجب العجاب قول المدعی الکذاب لمن شهد أن لا اله الا الله و أن محمدا رسول الله من اهل القبلة أنت لم تعرف التوحید، التوحید نوعان: توحید الربوبیة الذی اقرت به المشرکون و الکفار و توحید الالوهیة الذی اقرت به الحنفا و هذا هو الذی یدخلک فی دین الاسلام و اما توحید الربوبیة فلا. فیاعجبا هل للکافر توحید صحیح فانه لو کان توحیده صحیحا لاخرجه من النار اذ لایبقی فیها موحد کما صرحت به الاحادیث فهل سمعتم ایها المسلمون فی الاحادیث و السیر أن رسول الله صلی الله علیه (و آله) و سلم اذا قدمت علیه احلاف العرب لیسلموا علی یده یفصل لهم توحید الربوبیة و الالوهیة و بخبرهم ان توحید الالوهیة هو الذی یدخلهم فی دین الاسلام او یکفی منهم بمجرد الشهادتین و طاهر اللفظ و یحکم باسلامهم فما هذا الافتراء و الزور علی الله و رسوله فان من وحد الرب فقد وحد الاله و من أشرک بالرب أشرک بالاله فلیس للمسلمین إله غیر الرب». 📚 بن احمد بن حسن، علوی، مصباح الانام و جلاء الظلام فی رد شبه البدعی النجدی التی اضل به العوام، بی جا: المطبعة العامرة الشرقیة، 1325ق، ص 17. 💢«از تعجب برانگیزترین سخن ها، سخن آن مدعی کذاب (محمد بن عبدالوهاب) است که خطاب اهل قبله ای است که به یگانگی خداوند (سبحان) و نیز رسالت نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) شهادت داده است، می گوید: " تو توحید را نشناخته ای، توحید بر دو نوع است: توحید ربوبی که مشرکان و کفار بر آن اقرار داشتند و توحید الوهی که حنفا (یگانه پرستان) به آن اقرار کرده اند. همین توحید در الوهیت است که تو را داخل در دین اسلام می کند و توحید ربوبی نمی تواند موجب مسلمان شدن تو شود". 🔹بسیار تعجب آور است! آیا کافر دارای توحید صحیح و درستی است؟ اگر او دارای توحید صحیح و درستی باشد، این توحید وی را از آتش جهنم نجات خواهد داد، زیرا به تصریح احادیث هیچ موحدی در آتش جهنم باقی نخواهد ماند. ای مسلمانان آیا در احادیث نبوی و نیز سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این مطلب به گوشتان خورده است که هنگامی که احلاف عرب (شاید منظور دو قبیله اسد و غطفان باشد، زیرا این دو قبلیه بر یاری همدیگر قسم خورده بودند) نزد او (صلی الله علیه وآله وسلم) آمدند، تا به وسلیه ایشان اسلام آوردند، وی توحید در ربوبیت و توحید در الوهیت را از هم جدا کرده باشد و به آنان اطلاع دهد که توحید در الوهیت همان چیزی است که آنان را در دین اسلام وارد خواهد کرد؟ یا اینکه ایشان به صرف شهادتین و طهارت لفظی اکتفا کرده و به اسلام آنها حکم می کرد؟ این افتراء و دروغ بستن به خدا و رسول ایشان چیست؟ هرکس رب را یکی بداند، اله را یکی دانسته است و هرکس بر رب شریک قائل شود، به اله شریک قائل شده است بنابراین برای مسلمانان الهی غیر از رب وجود ندارد». 🔰 @Adyanuniv
🔴 نظر ابن حجر درباره منهج حدیثی ابن تیمیه چیست؟ ✅پاسخ 🔹 در این باره چنین می گوید «و کم من مبالغة لتوهین کلام الرافضی أدّته أحیاناً إلی تنقیص علی». چه بسیار افراط در مخالفت با شیعه (علامه حلی) که ابن تیمیه را به تنقیص علی (علیه السلام) کشانده است. 📚 لسان المیزان، ج6، ص 319-320 🔹بر اساس همین روحیه لجاجت و تعصب است که بسیاری از روایات متواتر و صحیح السند را ضعیف برشمرده و رد کرده است. ابن حجر در خصوص این اشتباه ابن تیمیه نیز می گوید: لکنّه ردّ فی ردّه کثیراً من الأحادیث الجیاد التی لم یستحضر حالة التصنیف مظانّها؛ لأنّه کان ـ لاتّساعه فی الحفظ ـ یتّکل علی ما فی صدره، و الإنسان عائد للنسیان؛ در رد کردن احادیث از سوی ابن تیمیه، بسیاری از احادیث نیکو که به هنگام تالیف، حضور ذهن نداشته، رد کرده است چرا که او به حافظه خود اتکا می کرده و انسان فراموش کار است. 📚 لسان المیزان، ج6، ص 319. 🔹توجیه ابن حجر در مورد این خطای ابن تیمیه این است که وی به حافظه ی خود تکیه کرده و علت به خطا رفتن او این مساله است، در حالیکه قاعده در مورد کسانی که روایتی نقل کرده یا در مورد درایت حدیث سخن می گویند این است که باید حافظه ی قوی داشته و حفظ امانت در انتقال مطالب داشته باشند در غیر این صورت روایت آنها ضعیف خواهد بود. 👈یکی دیگر از نتایج تعصب ورزی ابن تیمیه در حدیث این است که در خصوص امام رضا علیه السلام می گوید: «لم یأخذ عنه أحدٌ من أهل العلم بالحدیث شیئاً» هیچ کسی از اهل علم از ایشان روایتی ذکر نکرده است. 📚 منهاج السنة النبوية في نقض كلام الشيعة القدرية، ج4، ص60 🔹در حالی که خود ابن ­حجر عسقلانی در تهذیب التهذیب در نقض این کلام چنین می نویسد: «روی عنه أئمة الحدیث آدم­ بن أبی إیاس و نصر­ بن علی الجهضمی و محمد­ بن رافع القشیری و غیرهم». ائمه حدیث همانند آدم به ابی ایاس، نصر به علی جهضمی، محمد بن رافع قشیری و سایرین از ایشان (امام رضا علیه السلام) روایت نقل کرده اند. 📚 تهذیب التهذیب، ج4، ص243 🔰 @Adyanuniv
❌ اتهام به 🔹یکی از روشهای ناصواب ابن تیمیه در نقد مخالفانش استفاده از ابزار توهین و اتهام ناروا زدن به آنهاست. 👈به عنوان مثال در مقدمه ی کتاب منهاج السنه پس از اینکه به شیعیان توهین کرده و آنها را با یهودیان مقایسه می کند، برای اثبات سخن خود به شاهدی استناد می کند که به هیچ عنوان نمی توان آن را به عنوان جزئی از اعتقادات و باورهای شیعه نامید. 🔹او می نویسد: «الیهود لا یرون علی النساء عدة وکذلک الرافضة الیهود حرفوا التورات وکذلک الرافضة حرفوا القرآن الیهود یبغضون جبرئیل، ینقصون جبرئیل ویقولون هو عدونا من الملائکه وکذلک الرافضةیقولون غلط جبریل بالوحی علی محمد» 📚 ابن تيميه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، ج1، ص 25-27 🔹یهودیان برای زن هیچ عده ای قائل نیستند، رافضی ها هم همین گونه هستند. یهودی ها تورات را تحریف کردند و رافضه قرآن را. 👈اگر رافضه را کردند این قرآن تحریف شده کجاست؟ آیا نباید یک نسخه از این قرآن را نشان دهید که مثلا یک سوره به آن اضافه یا از آن کم شده باشد. یا دست کم یک جمله که تغییر داشته باشد ارائه کنید. 🔹همچنین در ادامه می گوید: یهودی ها را تنقیص کرده بر او خرده می گیرند و می گوید از میان ملائکه جبرئیل دشمن ما یهود است. رافضی ها نیز اعتقادی شبیه به این دارند که معتقدند جبرئیل اشتباه کرده که وحی را برای حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) برده است. 👈این در حالی است که در هیچ یک از منابع شیعه شما حتی مطلبی نزدیک به این ادعاد هم پیدا نمی کنید. 🔰 @Adyanuniv
📚 🔺معرفی کتاب رستاخیز داعش 🔰 @Adyanuniv
🔴اتهام نسبت به دیگر مذاهب 🔹از اتهاماتی که وهابیان در نوشته های خود نسبت به شیعیان طرح کرده و ترویج می کنند می توان به این مورد اشاره کرد: 👈آقای دکتر صابر طعیمه در مورد معرفی چند فرقه از فرق اسلامی در کتاب «دراسات فی الفرق» چاپ ریاض صفحه 18 در مورد اینگونه سخن می گوید که شیعه نه تنها در مورد (علیه السلام) می کند بلکه این غلو را به همه ی امامان دوازده گانه ی خود تسری می دهد عبارت او چنین است: «بل انسحب الزعم الفاسد علی الائمة الاثنی عشر ولا فرق عندهم فی النظر لهؤلاء الائمة حتی بین الاول والاخیر فیروی الکلینی روایة عن عبدالله بن جندب انه کتب الیه علی بن موسی وهو الامام الثامن عندهم یقول اما بعد فنحن ابناء الله فی ارضه» بلکه این عقیده فاسد غلو آمیز به تمام دوازده امام کشیده شده،‌ آقای کلینی روایتی را از عبدالله بن جندب روایت کرده است که حضرت علی بن موسی که امام هشتم شیعیان است به ایشان در ضمن نامه خود چنین نوشته است که ما پسران خدا هستیم. 🔹او برای این ادعای کذب آدرس نیز نقل کرده و آن را به اصول کافی منسوب کرده است. در حالی که اگر به آدرس او در کتاب اصول کافی (ج1، ص 198) مراجعه کنید خواهید دید متن عبارت اصول کافی این است که امام رضا علیه السلام نوشته اند: « عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جُنْدَبٍ : أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ أَمِينَ اَللَّهِ فِي خَلْقِهِ فَلَمَّا قُبِضَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كُنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَرَثَتَهُ فَنَحْنُ أُمَنَاءُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ َ...» 👈ما امین های خداییم در زمین. امام می فرماید ما مورد اعتماد و امین خدا هستیم،‌ دین خدا را با حفظ امانت آن گونه که به ما رسیده به مردم منتقل می کنیم، اما این نویسده به راحتی «امناء» را به «ابناء» تغییر داده و آن را به عنوان اعتقاد شیعه معرفی کرده تا به مردم دنیا اینگونه القاء کند که تمام شیعیان دوازده امامی دوازده پسر برای خدا قائل هستند. 🔰 @Adyanuniv
🔴 تفاوت با چیست؟ ✅پاسخ: یکی از اتهاماتی که وهابی ها بارها علیه شیعیان مطرح کرده و به ناحق آنها را به نفاق متهم می کنند، بحث تقیه است. بنابراین لازم است تفاوت میان این دو مشخص گردد تا بی انصافی آنها در انتقاد از مخالفان بیش از پیش ثابت گردد. 💢اولا تقیه یک اصل قرآنی و عقلی است، بنابراین زیر سوال بردن تقیه مقابله با قرآن و تعالیم قرآن کریم است. خداوند متعال در سوره مبارکه آل عمران می فرماید: «لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ»(آل عمران/28) افراد باایمان نباید به جای مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هر کس چنین کند، هیچ رابطه‌ای با خدا ندارد (و پیوند او بکلّی از خدا گسسته می‌شود)؛ مگر اینکه از آنها بپرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیّه کنید). خداوند شما را از (نافرمانی) خود، برحذر می‌دارد؛ و بازگشت (شما) به سوی خداست. 👈عبارت «تقاه» در آیه حتی طبق تفاسیر اهل سنت همان تقیه است. 📚 ابن عربی، محمد بن عبدالله، احکام القرآن، ج1، ص 268؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التاویل، ج2، ص 12. 💢همچنین در سوره ی نحل خداوند متعال می فرماید: ««مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ»(نحل/106) مفسران شیعه و اهل سنت بر این باورند که موضوع آیه بحث تقیه است. 📚 بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التاویل، ج3، ص 241؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج12، 353. 🔹ثانیا در کتاب صحیح بخاری بخشی وجود دارد به نام «کتاب الاکراه» در این قسمت این دو آیه را به عنوان مصداقی از تقیه ذکر کرده و به این عبارت نیز تصریح می کند که «التَّقِيَّةُ إِلَى يَوْمِ القِيَامَةِ» وَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ، فِيمَنْ يُكْرِهُهُ اللُّصُوصُ فَيُطَلِّقُ: «لَيْسَ بِشَيْءٍ».تقیه حکمی است که تا روز قیامت هست. 📌بنابراین این بحث از یک سو قرآنی است از سوی دیگر در منابع اهل سنت نیز مورد تایید بوده و هست. اکنون اگر کسی با این مساله مخالفت کند، هم به مقابله با قرآن کریم پرداخته، هم با تعالیم و منابع معتبر اهل سنت. 🔰 @Adyanuniv
🔴اتهام به دیگر مذاهب 🔹یکی از روش های نادرست وهابیان نسبت به مخالفانشان استفاده از ابزار تهمت و افتراست. 🔹از نمونه های بارز آن در کتاب «اصول مذهب الشیعه» اثر قابل مشاهده است. او علیرغم اینکه در مقدمه ی کتاب خود، مدعی شده مطالب کتاب کاملا نتیجه ی تحقیقات خود او و مستند است، در جلد سوم، صفحه ی 1392 در مورد شیعیان ایران از قول شخص دیگری اینگونه می نویسد: «یقال ان الخمینی ادخل اسمه فی اذان الصلاة وقدمه علی الشهادتین یقول دکتر موسی الموسوی ادخل الخمینی اسمه فی اذان الصلوات» نامش را در اذان نمازها وارد کرده است.«وقدم اسمه علی اسم النبی الکریم فاذان الصلوات فی ایران بعد استلام الخمینی للحکم کما یلی الله اکبر خمینی رهبر ای ان الخمینی هو القائد ثم اشهد ان محمد رسول الله» اسم خودش را بر اسم پیامبر مقدم نموده و اذان نمازها در ایران بعد از اینکه خمینی حکومت را به دست گرفت در تمام مساجد ایران به این صورت است. ‼️ 👈 این در حالی است که هم مردم ایران و هم مردم جهان می توانند به راحتی کذب بودن این اتهام و بی اساس بودن آن را مشاهده نمایند. شبکه های ماهواره ای مثل الکوثر و رادیوهای ایران به راحتی در دسترس تمام مردم جهان بوده و بهترین مدرک بر اثبات این اتهام نابجاست. 🔰 @Adyanuniv
📚 🔺معرفی کتاب «لعن های نامقدس؛ تبیین محدودیت ها و قوانین تبری» 🔰 @Adyanuniv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 پاسخ منطقی به جسارت و شبهه‌افکنی یک شبکه وهابی 🔺چرا امام زمان کرونا را از قم دور نکرد؟! ✅ @alwahabiyahcom
💠ملاک اهل بیت (علیهم السلام) در کافر شدن مسلمان چیست؟ ✅پاسخ از دیدگاه ائمه علیهم السلام و علماء دو امر موجب کفر شخص می شود: ۱. شخص ضروری دین را ترک کرده باشد. ۲. شخص تارک علاوه بر ترک، امر ضروری دین را انکار نموده باشد. 🔹در این مسأله روایتی از امام صادق (علیهم السلام) بیان شده که «داود بن کثیر رقّی می‌گوید: به امام صادق (علیه‌السّلام) عرض کردم: آیا سنت‌های پیامبر مثل واجبات و دستورهای الهی است؟ حضرت فرمود: خداوند متعال چیزهایی را بر بندگان واجب فرموده است. کسی که یکی از آنها را ترک کند و انکار نماید، کافر می‌شود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه ‌و‌آله‌وسلّم) نیز به اموری دستور فرموده‌اند که همه نیک است. پس این گونه نیست که اگر کسی برخی از دستورهای الهی را ترک نماید، کافر شود؛ بلکه گاه، مستحبات را ترک کرده و ثواب و خیر را از دست داده است.» 📚 حر عاملی، محمد بن الحسن ،وسائل الشیعه،ج1، ص20 🔹 دراین روایت حضرت صرف ترک را علت تامه کفر بیان نفرموده؛ بلکه انکار را به آن ضمیمه نموده است. 👈بنابراین با جمع شدن این دو شرط شخص کافر خواهد شد و در غیر این صورت اگر به صرف عدم اقرار نمی­توان حکم به کفر شخص نمود. این نوع حکم دادن و تکفیر نمودن بدون اینکه شخص صراحتا انکاری داشته باشد در اعتقادات شمرده شده که در اسلام از آن نهی شده است. کلام علماء این است که شرط تکفیر علاوه بر ترک واجب و ضروری دین، انکار آن است. 📚 فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص399. فخر رازی، شرح معالم الاصول تلمسانی ،ص571. سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج3، ص457. 📌بنابراین آنچه از کلام اهل بیت (علیهم السلام) و علماء بدست آمد این بود اگر شخصی مصداقی از ضروری دین را انکار نماید از اسلام خارج شده و کافر محسوب می­شود. در این صورت فرقی ندارد آن شخص اصل و کلیت اسلام را انکار کرده باشد و یا اصل و کلیت اسلام را قبول داشته باشد. 🔰 @Adyanuniv🔰
🔖 سهم مدعیان قدرت در آینده دولت افغانستان نویسنده : دکتر زهراصادقی نقدعلی؛ کثرت بازیگران خارجی و تأثیر عوامل داخلی، روند صلح را برای آینده افغانستان بسیار پیچیده کرده است. وجود جنگ چهل ساله در افغانستان، حضور نیروهای آمریکایی، قدرت‌طلبی طالبان و شکلگیری پدیده داعش، تضاد میان دولت و طالبان همگی از موضوعاتی هستند که درآینده افغانستان نقش مهمی دارند. طالبان از جمله گروههایی هستند که مخالف دولت و ساختار نظام افغانستان هستند و مدعی‌اند که باید ساختار نظام برای مشارکت طالبان در قدرت اصلاح گردد. این در حالی است که دولت با این قضیه مخالف است و خواهان کاست قدرت طالبان است. بر همین اساس است که طالبان در مذاکرات صلح با آمریکا دنبال رویه این افزایش قدرت هستند. از طرف دیگر، وجود گروه تروریستی داعش در افغانستان خطری دیگری است که افغانستان را تهدید میکند، فعالیت این گروه به صورتی است که میتواند جایگاه طالبان را به دست آورد چرا که این گروه از حمایت گروه¬های خارجی به ویژه ایالات متحده آمریکا برخوردار است و همین عامل سبب موازنه¬گیری آمریکا از داعش بر علیه طالبان و حتی دولت شود. طالبان از سویی در وضعیتی که بتوانند دولت فراگیری در افغانستان تشکیل دهند، قرار ندارد و از سوی دیگر نمی‌توانند در مناسبات سیاسی این کشور نادیده انگاشته شود. مناسبات طالبان با برخی کشورهای خارجی مثل چین و روسیه به ویژه در راستای مهار داعش آنها را از یک گروه تروریستی تبدیل به یک بازیگر داخلی در صحنه‌ی افغانستان تبدیل کرده و به آن اعتماد به‌نفس بیشتری داده است. آنها می¬دانند که به طور مستقل نمی¬توانند دولت مستقل و فراگیری داشته باشند، بر همین اساس، خواهان قرار گرفتن در بخشی از حکومت هستند. اما در این میان، مسائلی مانع از این عمل می¬شود: وجود نیروهای آمریکایی در افغانستان که با طالبان درگیر هستند، وجود گروه تروریستی داعش که از سوی برخی کشورها حمایت می¬شود و دولت که خواهان قدرت¬ بیشتر طالبان در افغانستان نیست و حتی به طرف¬های غربی نیز تعهداتی داده است، اما قائل به این موضوع است که وجود طالبان برای مقابله با داعش و زیاده‌خواهی آمریکا لازم است. در روند صلح بین آمریکا و طالبان، آمریکاییها راه‌حلی جز خروج نیروهای خود از افغانستان ندارند، پس از مذاکره اگر این اتفاق صورت نگیرد، شاهد درگیری¬های بیشتر بین این دو گروه هستیم. هر چند که معنای خروج به این معنی نیست که آنها نیروهای خود را کامل ببرند چرا که احتمالاً آمریکاییها پایگاه‌هایی را برای خود نگه دارند. اما می¬توان گفت که مذاکرات مستقیم طالبان با امریکا، موفقیت بزرگی است برای آنها چرا طالبان توانسته‌اند آمریکا را در یک خلأ قدرت ناشی از رسیدن به بن¬بست قرار دهند. مسئله دیگر، گروه¬های تروریستی داعش است که نمیتوان آینده‌ای شبیه آنچه که در عراق و سوریه اتفاق افتاد، برای آن پیشبینی کرد چرا که داعش در عراق و سوریه با کمک اختلافات مذهبی توانست رشد و گسترش یابد، حال آنکه در افغانستان، اختلافات مذهبی چندان پاسخگو نیست. به نظر ميرسد شاخه داعش در افغانستان همان سياست ايجاد ارعاب و ترس را در حال پيگيري است اما با اينکه هم طالبان و هم دولت افغانستان ظهور اين گروه را تهديدي براي خود ميدانند، دشوار است که بتوان آينده روشني براي اين گروه در افغانستان تصور نمود. بحث دیگر، رابطه دولت با طالبان است. طالبان، رئیس دولت یعنی اشرف غنی را فردی وابسته به کشورهای غربی میدانند و آن را مانعی برای صلح با آمریکا و خروج نیروهای آنها میدانند. این در حالی است که اشرف غنی، نیروهای طالبان را مردمی نمیداند و معتقد است که آنها نباید در آینده افغانستان از قدرت برخوردار شوند. اشرف غنی معتقد است که طالبان صلح را ابزاری برای برانداختن حکومت میبینند. پیروزی اشرف غنی برای بسیاری از رقیبان و مخالفان چون کرزی و عبدالله عبدالله چندان خوشایند نبود به طوری که عبدالله عبدالله بلافاصه اعلام دولت موازی کرد و معتقد بود که انتخابات در شرایط شفاف برگزار نشده است. طالبان نیز نتیجه انتخابات را با توجه به ادامه دار بودن مذاکرات قبول نمیکنند. از سوی دیگر، روند صلح با توجه به عدم حضور نمایندگانی از سوی نهادهای مدنی و سیاسی افغانستان ممکن است، آتش بس موقت را پایان دهد. بنابراین، به نظر میرسد که رقیبی چون عبدالله عبدالله و یا طالبان به دلیل نپذیرفتن نتیجه انتخابات در حال مقدمه چینی برای شراکت در قدرت در افغانستان هستند. با این شرایط ممکن است در افغانستان جنگ قدرت صورت گیرد که این وضعیت به نفع هیچ کس نیست. 🔰 @Adyanuniv🔰
🔴آیا سلفیان و وهابیان، دیگر مذاهبِ اهل سنت همچون اشاعره را از اهل سنت به حساب می آورند؟ ✅پاسخ 💢بن عثیمین می­گوید: از سخن استفاده می­شود که هر کس با روش آنان مخالفت کند، از اهل ­سنّت و جماعت بیرون است. به­طور مثال، و از به ­شمار نمی ­آیند؛ زیرا روش آنان مخالف پیامبر اکرم (ص) و اصحاب است. از این رو، اشتباه می­کنند کسانی­که اهل سنّت را به سه گروهِ ، اشاعره و ماتریدیه تقسیم کرده­ اند. چگونه تمام این گروه­ها اهل ­سنّت ­اند، در صورتی که با یکدیگر اختلاف دارند؟ درحالی­که غیر از حق چیزی جز ضلالت و گمراهی نیست... . از این رو، امکان ندارد این گروه­ها در حق جمع شوند؛ چنان­که دو ضد با یکدیگر قابل جمع نیستند. پس چگونه مخالفان سنّت را جزء اهل سنّت بدانیم. 📚 شرح العقيدة الواسطية، ص22 💢وی در جاى ديگر كتاب نيز تصريح مى‏كند كه اشاعره و ماتريديه از اهل سنّت نيستند و آن دو خلاف طریق سلف را رفته‌‏اند. 📚 همان، ص463 💢وهابیان در رد این مذاهب كتاب‏هاى مستقلى نیز نوشته ‏اند همانند ابن­ الحنبلى که كتابى به نام الرسالة الواضحة فى الرد على الأشاعرة نوشته است. نويسنده وهابى کتاب اشاعره و ماتريديه را از اهل ­سنّت به شمار نياورده و هرگاه مسئله‏ را بيان کرده، ديدگاه اشاعره، ، ماتريديه و ساير فرقه‏ ها را در مقابل قول اهل ‏سنّت قرار داده؛ مثلاً گفته: اشاعره بر این عقیده ­اند و اهل سنّت با آن مخالف ­اند. 📚 الرسالة الواضحة فى الرد على الاشاعرة، ج1، ص201. او همچنین نظر اشاعره را درباره قرآن مانند نظر مشركين دانسته و آنها را اهل بدعت و مخالف قرآن و سنّت معرفى کرده و گفته: به­ تحقیق اشاعره به سبب بدعت ­هایشان، با صریح قرآن، سنّت پیامبر، عقل و اجماع ادیان الهی مثل یهود و نصارا مخالفت کرده‌اند و از کفار قریش در تکذیب قرآن فراتر رفته ­اند. 📚 الرسالة الواضحة فى الرد على الاشاعرة، ج2، ص397 💢همچنین بن عثيمين در پاسخ این سؤال که آیا تقسيم اهل‏ سنّت به گروه­ های ابن تيميه، اشاعره و ماتريديه صحیح است، مى ‏نويسد: اختلاف در روش این گروه‌ها بسیار روشن است و امکان ندارد که واژه اهل سنّت را بر دو روش متغایر و متضاد به ­کار برد. از این رو، اهل سنّت مخصوص مدرسه ابن تیمیه است، نه مدرسه اشاعره و ماتریدی، و هر دو گروه را از اهل سنّت شمردن ظلم و جمع بین ضدین است که تحقق آن محال است 📚 مجموعة فتاوى و مسائل العثيمين، ج 1، رقم 50 🔰 @Adyanuniv🔰
🔴آیا در تنها مساله بودن مطرح است؟ ✅پاسخ سه صورت برای قسم به غیر خدا می توان نام برد: ۱. قسم به غیر خدا به نیت تعظیم و الوهیت غیر خدا: اجماع علماء بر این است که این نوع از قسم و کسی که این قسم را بخورد مشرک به شرک اکبر بوده و از اسلام خارج می شود. 📚 ابن حجر عسقلانى، احمد، فتح الباري شرح صحيح البخاري، دار المعرفة، بيروت، 1379ق. ج11، ص531. و حدیث نبوی«من حلف بغير الله فقد کفر او أشرک 📚 ترمذى، محمّد، سنن الترمذى، تحقيق: بشار عواد معروف، دار الغرب الإسلامى، بيروت، 1998م. ج3، ص162. ۲. قسم خوردن به بت ها: علماء در این قسم نیز اجماع بر چنین قسمی دارند و دلیل آن این است که شاهد بر تعظیم بر امری است که اسلام آن را باطل دانسته است. 📚 نسائي، احمد، السنن الصغرى، تحقيق: عبد الفتاح أبو غدة، مكتب المطبوعات الإسلامية، حلب، چاپ دوّم، 1406ق. ج7، ص8 ۳. قسم به غیر خدا به قصد تعظیم یا تاکید ولی بدون اعتقاد به الوهیت غیر خدا: برخی قائل به چنین قسمی شده اند و نهی وارد شده در احادیث را به قسم های مشرکین در زمان جاهلیت به بت ها تفسیر کرده­اند. 🔹ادله این قائلین اولا آیاتی است که در قرآن کریم بیان شده که در این آیات به مخلوقات قسم خورده شده است؛ مانند آیه شریفه: «وَالفَجْرِ * ولَيال عَشْر * والشَّفْعِ وَالوَتْرِ * وَالليلِ إذَا يَسْرِ» سوره فجر، آیه 1الی 4 در این آیات به مخلوقات قسم خورده شده که نشان از تعظیم این مخلوقات دارد و اگر شخصی اشکال کند که در این آیات تقدیری وجود دارد مبنی بر اینکه در آیه اول «ورب الفجر» بوده که قسم به رب و پروردگار بر می گردد، صحیح نخواهد بود؛ زیرا هدف در این آیات بیان عظمت این مخلوقات است و اگر هدف عظمت پروردگار بود بیان این مخلوفات و قسم به آنان فائده­ای نخواهد داشت. 📚 ابن حجر عسقلانى، احمد، فتح الباري شرح صحيح البخاري، دار المعرفة، بيروت، 1379ق. ج11،ص535. 🔹علاوه بر اینکه روایات بسیاری وجود دارد که در این روایات قسم به غیر خدا خورده شده است که به چندین روایت در این مجال اشاره خواهد شد: «شخصى خدمت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) رسید، و از آن حضرت تقاضا کرد اصول معارف اسلام را برایش بیان کند. حضرت چنین کرد. آن مرد عرب گفت: مى‌روم، و به این اصول عمل مى‌کنم. پیامبر فرمود: «... اَفْلَحَ وَ اَبیهِ، اِنْ صَدَقَ دَخَلَ الْجَنَّةَ» اگر به آنچه گفتم عمل کند، به جان پدرش سوگند که رستگار مى‌شود و داخل بهشت مى‌گردد. 📚 نيشابورى، مسلم، صحيح مسلم، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقى، دار إحياء التراث العربى، بيروت، بى تا.ج1، ص41. 🔹مردي حضور پيامبر آمد و گفت: اي پيامبر خدا، پاداش کدام صدقه بزرگتر است؟ فرمود سوگند به پدرت و تو از آن آگاه مي‏شوي و آن اينکه صدقه دهي در حالي که سالم هستي و به آن حرص داري، از فقر مي‏ترسي و به فکر زيستن در آينده هستي. 📚 همان، ج2، ص716 بنابراین با هر وجهی که در مساله قسم به غیر خدا مساله شرک را بخواهند مطرح نمایند، مخالفت با عمده مسلمانان کردند و قائل به قولی شده اند که جز خود کسی به آن قائل نشده است. 🔰 @Adyanuniv🔰
🔴آیا اتخاذ وسائط توسط بندگان با قدرت بیکران الهی منافات دارد؟ برخی وهابی ها با استناد به آیه شریفه " اِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ کُنْ فَيَکُونُ" «فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: " موجود باش!"، آن نیز بی درنگ موجود می شود!»؛ یس: 82 اتخاذ وسائط توسط بندگان را در تضاد با قدرت مطلق خداوند سبحان دانسته و می گویند: «چگونه می توان برای خداوند واسطه و نماینده ای تراشید، در حالی که برای انجام هر کاری یا پدید آوردن چیزی، کافی است بگوید: شو! پس می شود: "انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون"». ✅پاسخ 🍀این ادعا در صورتی صحیح است که واگذاری اموری همچون اجابت نیازها و درخواست های مردم به غیر خداوند سبحان از سوی ایشان، تنها یک دلیل بیشر نداشته باشد و آن هم نیاز خداوند سبحان به کمک و یاری دیگران برای انجام امور مذکور باشد. در این صورت است که باید اشکال کرد: خداوند نیازی به یاری هیچ فردی ندارد، پس چرا باید انجام برخی از امور را به غیر خود واگذار کند؟ 🍀اما نکته اینجاست که نیاز به یاری و همراهی دیگران تنها دلیل واگذاری امور مذکور توسط خداوند سبحان به غیر خود نیست و ایشان بر اساس آیات قرآن کریم و نیز روایت های معتبر اسلامی با انگیزه ها و هدف های مختلف برخی از اموری را که خود می تواند به راحتی و با گفتن یک لفظ کوتاه (شو)، به انجام رساند، به دیگران واگذار می نماید، به عنوان مثال: الف. بر اساس آیه شریفه «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» «سوگند به فرشتگان که به فرمان خداوند، تدبیر امور را به عهده دارند»؛ نازعات: 5خداوند سبحان اداره امور عالم را به ملائکه واگذار کرده است. 📚 طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تاویل القرآن، تحقیق: احمد محمد شاکر، بی جا: موسسة الرسالة، چاپ اول، 1420ق، ج 24، ص190. ب. بر اساس آیات 38 تا 40 سوره مبارکه نمل نیز، حضرت سلیمان (علیه السلام) برای اینکه به بلقیس ملکه سرزمین سبا حقانیت ادعای خویش را اثبات کند، تصمیم گرفت قبل از اینکه بلقیس نزد ایشان حاضر شود، تخت او را از یمن به فلسطین بیاورد. این کار را خداوند سبحان به راحتی می توانست برای سلیمان انجام دهد، اما بر اساس یک سری اهداف و مصالح آن را به یکی از اصحاب ایشان واگذار کرد و او در یک چشم به هم زدن تخت بلقیس را نزد سلیمان حاضر کرد. 📌بنابراین برخلاف ادعای فوهابی ها اینگونه نیست که چون خداوند سبحان دارای قدرت بیکران است، تمامی حوائج و نیازهای مخلوقات را، خود برآورده سازد. بلکه ایشان بر اساس حکمت و مصلحتی که خود تشخیص می دهند، برخی از امور بندگان و مخلوقات را به ملائکه، اولیای الهی و ... واگذار می کند. 🔰 @Adyanuniv🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺دعای روزهای آخر ماه شعبان👆👆
🔴 سلول‌های خفته "داعش" از خواب بیدار می‌شوند 🔹اومانیته، روزنامه چپ فرانسه گزارش جالبی را به گروه اختصاص داده است. اومانیته می نویسد که به رغم شکست های میدانی و از دست دادن بخش بزرگی از سرزمین های تحت کنترل، داعش کانون های خفته خود را با تاکتیک های جدید فعال می کند و استراتژی نفوذ خود در جهان را در چهارچوب‌های جدید ایدئولوژیک گسترش می دهد. ✅ متن کامل در لینک زیر:🔻🔻🔻 👉 http://alwahabiyah.com/fa/Note/View/135851 🔰 @Adyanuniv🔰
🔴واسطه قرار دادن پیامبران الهی 🔹اگر قرار بر این بود واسطه­ای بین خدا و انسان باشد، باید پیامبران که بهترین بندگان خدا بودند را واسطه­ی بین خود و خدا قرار می­دادیم. در قرآن آیاتی مانند: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»سوره کهف، آیه110 پیامبران را مانند دیگر انسان­ها معرفی می­کند، پس چگونه می توان آنان را واسطه­ی بین انسان­ها و خداوند دانست. ✅پاسخ 💢شبهه کننده درصدد انکار اصل واسطه بوده و گفته اگر بنا بر انتخاب واسطه بود باید بهترین بندگان خدا واسطه قرار بگیرند در حالی که خداوند پیامبران را همانند دیگر انسان ها معرفی کرده است. کلام شبهه کننده تعارض دارد به اینکه از طرفی بهترین بندگان را انبیاء معرفی کرده و از طرفی انبیاء را همانند دیگر انسان ها بیان کرده است. 🍀انبیاء یا بهترین انسان­ها هستند یا بهترین انسان ها نیستند. در اینکه انبیاء بهترین الگوی انسانی در روی زمین هستند هیچ شکی در بین مسلمانان وجود ندارد که حتی شبهه کننده نیز به این اقرار کرده است. 🍀اما استدلالش به آیه قرآن در، برابر دانستن انبیاء با سایر مردم باطل است؛ زیرا باید مراد از آیه شریفه کاملا بیان گردد که انبیاء در چه چیزی با سایر مردم برابر هستند، آیا در فضائل و کمالات با سایر مردم برابر هستند یا در ظاهر انسانیت، اگر مراد فضل و کمالات باشد شبهه خواهد شد که چرا سایر مردم به عنوان انبیاء انتخاب نشدند در حالی که در فضائل و کمالات با انبیاء برابر هستند. 🍀بنابراین مراد آیه شریفه برابری در ظاهر انسانیت است. 📚 ثعلبي، أحمد، الكشف والبيان عن تفسير القرآن، تحقيق: الإمام أبي محمد بن عاشور، مراجعة وتدقيق: الأستاذ نظير الساعدي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ اوّل، 1422ق.ج6، ص203 فأنزل الله: قُلْ يا محمد: إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ: خلق آدمي مثلكم. 🔹علاوه براینکه سیاق آیه شریفه بیانگر امتیاز خاص انبیاء نسبت به سایر مردم است و آن مساله وحی است، می فرماید به من وحی می شود: «یوحی الیّ» از این روی مسأله وحی امر کوچکی نیست که گفته شود با این وجود انبیاء همانند سایر مردم هستند. 🍀آلوسی اینگونه در تفسیر خود بیان کرد: «وقوله تعالى: قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ إشارة إلى جهة مشاركته صلّى الله عليه وسلّم للناس وجهة امتيازه ولولا تلك المشاركة ما حصلت الإفاضة ولولا ذلك الامتياز ما حصلت الاستفاضة» 📚 آلوسي، محمود بن عبد الله (م 1270)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، تحقيق: علي عبد الباري عطية، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اوّل، 1415 هـ.ق.ج8، ص375 🍀قول خداوند در آیه شریفه اشاره به جهت مشارکت و امتیاز حضرت با انسان ها دارد. اگر آن مشارکت خلقی با انسان ها نبود این افاضه برای او حاصل نمی شد و اگر این وجه امتیاز او نبود نمی توانست فیوضات الهی را در خود جای دهد. 🔹لذا می توان گفت جنبه اشتراکی انبیاء با مردم جنس خلقت انسانی است و وجه امتیاز آنان نیز خلقت انسانی است. بنابراین طبق نظر مفسران انبیاء خصوصا پیامبر اکرم (ص) وجه برتری نسبت به سایر مردم دارند و به همین دلیل می توانند واسطه بین خلق و خداوند متعال قرار بگیرند. 🔰 @Adyanuniv🔰
📝 🔺خدمت به زوار قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) افتخار عالم بزرگ اهل سنت 🔹در کتاب «تشنیف الأسماع بشیوخ الإجازة و السماع» در توضیح زندگی نامه علی بن علی الحبشی الخریبی (1255-1353) آمده است: سید علی فرزند علی فرزند حسین ....... که مانند پدرانش با لقب حبشی شناخته شده است، نور الدین، أبوالحسن، دانشمند متبحّری است، او حدیث شناس بزرگی است و اجازاتی نیز صادر کرده و عمر طولانی داشته است. 🔹در ادامه این شرح حال آمده است: «از زائران در مدینه منوره پذیرایی کرده و به آنان احترام می گذاشت. مردم را به منازل خود می رساند و برای رفع نیازهایشان اقدام می کرد. در مورد میهمانانش می گفت: «آنان زائران مصطفی (پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله) هستند و به آنان خدمت می کنم تا شفاعت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را به دست آورم» 📚تشنیف الأسماع بشیوخ الإجازة و السماع، ج 2، ص 54 🔰 @Adyanuniv🔰
📝 🔺 تاویل صفاوت الهی توسط ابن عباس 🔴به اعتقاد ابن تیمیه تمامی صحابه آیات و روایات صفات را بر معنای عرفی و ظاهری آنها حمل کرده اند.وی ادعا می کند که تمام تفاسیر و نیز تمام احادیث نقل شده از صحابه را که بالغ بر صد کتاب کوچک و بزرگ بوده اند، مورد مطالعه قرار داده است، اما مشاهده نکرده است که احدی از صحابه آیات و روایات صفات را برخلاف معنای عرفی و ظاهری آنها حمل کنند. 🔹این در حالی است که اگر وی تنها به تفسیری طبری که خود آن را ستوده و از جمله تفاسیر معتبر اهل سنت دانسته است، مراجعه می کرد، به بسیاری از روایاتی که بر تاویل صفات الهی توسط صحابه دلالت دارند، دست می یافت. به عنوان مثال طبری در تفسیر آیه شریفه «وسع کرسیه السماوات و الارض»بقره: 255 🔹به نقل از ابن عباس می نویسد: «قال: کرسیه: علمه». «(ابن عباس) گفته است: کرسی او (خداوند سبحان): علم او است» 📚 طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل القرآن، تحقیق: محمد شاکر الحرستانی، بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بی تا، ج 3، ص 14. 🔰 @Adyanuniv🔰
🔴آیا مردگان در قبر قدرت سخن گفتن دارند؟ ✅پاسخ 🚩سخن گفتن اموات در قبر مخصوصا در باب جواب سلام دادن از مسائلی است که مورد تایید بزرگان شیعه و اهل سنت می باشد تا جایی که در این باب روایات فراوانی ذکر شده است، برای نمونه به برخی از این موارد اشاره می گردد: 1️⃣پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «ما من احد یمر بقبر اخیه المؤمن کان یعرفه فی الدنیا فیسلم علیه الاَّ عرفه ورد علیه‌السّلام»؛ هر کسی که به قبر برادر مؤمن خود بگذرد که در دنیا او را می‌شناخت پس به او سلام کند میت از درون قبر او را می‌شناسد و جواب سلام او را می‌دهد. 📚 قرطبی، یوسف بن عبدالله بن عبدالبر، الاستذکار الجامع لمذاهب فقهاء الامصار، ج۱، ص۱۸۵، تحقیق:سالم محمد عطا، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۲۰۰۰م. 🔹حدیث شناسان اهل سنت این روایت را تصحیح نموده اند از جمله اینکه عینی حنفی شارح بزرگ کتاب صحیح بخاری ضمن ذکر این روایت آنرا صحیح دانسته است. 📚 عینی غیتابی، بدر‌الدین، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۶۹، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت. 2️⃣در حدیث دیگری از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که فرمودند: به تحقیق عیسی بن مریم نازل می‌شود و حال اینکه امامی عدالت گستر و حاکمی عادل است، پس صلیب را می‌شکند و گراز را می‌کشد، و اختلافات و کینه و دشمنی را از بین می‌برد و اموال بر او عرضه می‌شود او قبول نمی‌کند، سپس وقتی که بر قبر من بایستد و بگوید: ‌ای محمد، من جواب او را خواهم داد. 🔹این روایت نیز از سوی حدیث شناسان صحیح شناخته شده است و هیثمی ذیل این روایت شریف تصریح دارد: رواه ابو یعلی ورجاله رجال الصحیح؛ این روایت را ابویعلی آورده و رجال آن رجال صحیح می باشند. 📚 هیثمی، نور‌الدین، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۸، ص۲۱۱، ناشر:دار الریان للتراث، دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت - ۱۴۰۷ه. 🔹البانی نیز این روایت را صحیح دانسته است. 🔰 @Adyanuniv🔰
✨امام صادق (ع) ؛ هر ڪس بعد از نماز واجب تسبیحات حضرتِ زهرا را بجا آورد.. قبل از اینکہ پاے راست را از روی پاے چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده شود✨ 📚کافی ج 3 ص 343 🔰 @Adyanuniv🔰