آفتابگردانها
هو الباقی
با نهایت تاسف و تاثر باخبر شدیم که آقای #سعید_مبشر از اعضای دوره پنجم آفتابگردانها به سوگ مادر خویش نشستهاند. مجموعه #آفتابگردانها مصیبت وارده را به ایشان تسلیت عرض میکند و از خداوند بلندمرتبه مغفرت و رحمت برای آن عزیز از دست رفته و صبر برای بازماندگان خواستار است.
#عرض_تسلیت #صلوات #فاتحه
#آفتابگردان_ها #شهرستان_ادب
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
واسه اینکه پدر تنها نباشه
پسر میخواد تو میدون پا بذاره
تو گهواره سر اومد دیگه صبرش
چه قد واسه شهادت بیقراره
چرا بیتابه و آروم نداره؟
شاید دلتنگ روی ماه سقاست
باید خیلی مواظب بود آخه
سفیدی گلوش از دور پیداست
فقط یه غنچهی ششماهه بودی
رو دستای پدر گل کردی آخر
نشون مرد درده، مرد میدون!
چه دردایی تحمل کردی آخر
حسین از رفتنت حسرت به دل موند
یه بارم از لبت نشنید «بابا»
تو رو آروم زیر خاک خوابوند
لالا لالا لالا لالا لالا لا
یکی میشه تو میدون اربا اربا
یکی هم با سهشعبه میشه پرپر
اگه باشی علی فرقی نداره
که اصغر باشی دیگه یا که اکبر
#سمانه_خلفزاده
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
غم نیست مرا مگر نبودِ غم تو
جاری نشدهست بر لبم جز دمِ تو
در دنیا هیچ پرچمی نیست حسین!
اینگونه برافراشته چون پرچم تو
#امیر_شفیعی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
خبر رسیده به من ای فرشتههای خدا
سپردهاند علیاصغر مرا به شما
سپردهاند که از شیرِ دایههای بهشت
بنوشد و بشود مرهمش که «فیه شفا»
نمیکند گلهای تُنگ من که برگشتهست
دوباره ماهی تشنه به خانهاش دریا
ولی ملائکه! من مادرم، دلی دارم
هنوز دلنگرانم برای آن لبها
هنوز دلنگرانم برای طفلی که
مرا گذاشته با گاهوارهاش تنها
بگو فرشته! که آرام و تخت خوابیدهست
بگو که دست خدا تاب میدهد او را
شدهست دست پدر حال حجرِ اسماعیل
بگو طواف کنندش فرشتهها به دعا
برای ذبح عظیمی که نذر حق کردیم
گرفتهایم چه شبها به گریهاش احیا
نخورده اصغر من بی وضوی من شیری
نداده بوسه به او جز به نام حق، بابا
برای اصغر من زمزمی بجوشانید
قسم به مروه شما را قسم به سعی و صفا
جواب گریهی او را خداپسند دهید
که تلخ داده جوابی به گریهاش حالا
سفارش پسرم را نمیکنم دیگر
علیست زندگیام، جان او و جان شما
#انسیهسادات_هاشمی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
بابای من آهنگری دارد
او توی شغلش یک هنرمند است
با اینکه دشوار است کار او
روی لبش هر لحظه لبخند است
زنجیرهایی ساده و زیبا
میسازد او از چوب و از آهن
او ساخته در کارگاه خود
زنجیر خوبی هم برای من
امشب حسینیه عزاداریست
همراه بابا میروم آنجا
امسال هم زنجیرهایش را
او میدهد هدیه به هیئتها
#فاطمه_غلامی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تقدیم به حضرت علیاکبر علیهالسلام
دلشوره ز خاطرات خیبر دارند
عمریست به دل کینهی حیدر دارند
دیدند که همنام علی هستی تو
رفتند که نیزه بیشتر بردارند
#پروانه_علیپور_اصل
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
هم هیچ گلی، پس از تو سیراب نشد
هم هیچ شبی، پس از تو مهتاب نشد
آن روز که تشنه روی خاک افتادی
بیشرمی خاک بود اگر آب نشد
#محمد_رهام
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
رسید روز غمِ سررسید ساعت سه
زمان رسید به سر، سر رسید ساعت سه
زمان به وسعت تاریخ در تکاپو بود
و داشت تا به ابد میدوید ساعت سه
زمان شبیه زنی ایستاده بیحرکت
در آن قیامت عظمی چه دید ساعت سه
دو آفتاب ببیند که آسمان آن روز
شبیه صبح گریبان درید ساعت سه
زمان چه دیر گذشت و چه پیر شد زینب
که سالها به درازا کشید ساعت سه
کنار پیکر او ایستاده بود زمان
نشسته بود زمین ناامید ساعت سه
#محمدمهدی_خانمحمدی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
در امتداد واقعه در عصر اشک و آه
برگشتهای بدون سوارت به خیمهگاه
دلواپس کسیست نگاهت قدم قدم
گاهی اگر به پشت سرت میکنی نگاه
یالت چقدر سرخ... خیالت چقدر سرخ...
چشمت به خون نشسته چرا اسب سر به راه؟
ای مرکب بهشت خدا! پس حسین کو؟
بی تو کجای معرکه او... آه ذوالجناح!
با بادهای سرخ سماعیست خونچکان
هر سنگ روضهخوان شده بر خاک روسیاه
تنها رها به دشت... خدایا چه بیسپر!
سرها به نیزه رفته... دریغا چه بیگناه!
فریادِ یا بُنَیَّ جهان را گرفته است
بوی مدینه میوزد از سمت قتلگاه
#فاطمه_عارفنژاد
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
این زمزمه در عرش برین افتاده
هفتاد و دو قطعه از نگین افتاده
هر گوشهی دشت کربلا میبینیم
یک تکه از آسمان زمین افتاده
#نرگسسادات_موسوی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
میداد از آسمان خبر، یک خورشید
از روز دهم، قصهی سر، یک خورشید
منظومهی عاشقانهای ساختهاند
هفتاد ستاره، یک قمر، یک خورشید
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
سه سال عمر کمی بود، تا خرابهنشینی
برای اینکه سری را میان تشت ببینی
تو گریه کردی و دنیا شنید سوز غمت را
عزیزِ حضرت بابا! چه خطبههای مبینی!
خدا کند که نگاهت به روی نیزه نیفتد
خدا کند که عمو را چنین غریب نبینی
چقدر خاک بیابان که بوسه ریخت به پایت
چقدر تاولِ گل کرده بود تا که بچینی
بیا دوباره به آغوش آسمانی بابا
نبود شأن حضورت خرابههای زمینی
چقدر آه تو سوزاند خیمههای ستم را
سفیر کوچک بابا، پیامآور دینی
نهال یاس حسینی، میان اینهمه آتش
اگرچه سوخته معجر، هنوز سبزترینی
سه ساله بودی و داغی چشیدهای که بماند
سه سال عمر کمی بود، تا خرابهنشینی...
#فائزه_امجدیان
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha