May 11
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تمام دار و ندارم نثار مقدم تو
فدای ماه عزایت، فدای ماتم تو
هزار شکر نمردم به زیر بار گناه
هزار شکر رسیدم به زیر پرچم تو
غبار فرش حسینیه آبرویم داد
چکید اشک روانم ز دیده از غم تو
شنیدهام رمضان برتر است از هر ماه
قبول میکنم آن را ولی محرم تو ...
چه ماتمیست که عرش خدا سیهپوش است
چه غصهایست فراتر ز داغ اعظم تو
#محمد_نعمت_دوست
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
بر فرض از دلیل و از اثبات بگذریم
قرآن تویی! چگونه از آیات بگذریم؟
روشنترین دلیل همین اشک جاری است
گیرم که از متون و عبارات بگذریم
ما را نبود تاب تماشا، عجیب نیست
از صفحههای مقتل اگر مات بگذریم
تفصیلِ بند بندِ مصیبت نمیکنیم
انگشترت...، ز شرح اشارات بگذریم
یک خط برای روضهی گودال کافی است:
زینب چه دید وقت ملاقات؟ بگذریم
ما تیغ غیرتیم که از هرچه بگذریم
از انتقام خون تو هیهات بگذریم
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #مرز_ما_عشق_است
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
داغی عمیق بر دل باران گذاشتی
ای آن که تشنه سر به بیابان گذاشتی
از مال و خانواده و از جان گذشتهای
از مال و خانواده و از جان گذاشتی
باید شنید بر سرت آن شب چهها گذشت
از نیزهای که سر به سر آن گذاشتی
ختمی برای واژهی انسان گرفتی و
بر نی بنای خواندن قرآن گذاشتی
آیینهی عطوفت و تیغ حماسهای
ما را در این معادله حیران گذاشتی
مهرت چگونه در دل ما جا گرفته است؟
باغیست این که در دل گلدان گذاشتی
#عاطفه_جوشقانیان
#دوره_پنجم_ـآفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟
از داغ عزیز، دم به دم زخم نخورد؟
بدعهدی ما مباد زخمش بزند
در کرب و بلا حسین کم زخم نخورد
#حمید_رضا_مداح
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
از کجا قصه را شروع کنم؟
مقتل از التهاب میگرید
خط به خط صفحه صفحهی تاریخ
واژه واژه کتاب میگرید
وای از آن لحظهای که میریزد
آب پاکی به روی دست رباب...
مثل چشمان شرمگین عمو
دیدهی مشک آب میگرید
انعکاس سراب در چشمش
از نگاهش چکید و جاری شد
مادری که سراب میبیند
مادری که سراب میگرید
به کدامین گناه کشته شده؟
طفل ششماههای در آغوشت
این سوال بزرگ عاشورا
قرنها بیجواب میگرید
آسمان مرد این روایت را
از دل سنگ لاله میروید
چه عظیم است داغ این که سه روز
بر تنت آفتاب میگرید
چشمهای تو دید از نیزه
بین آغوش خالی مادر
جای اصغر، گره گره با خون
روی دستش طناب میگرید
بر سر نیزه خواب رفته ولی
مادرش باز هم پی آب است
شاید این سر هنوز هم دارد
در خیال رباب میگرید
صاحب روضهها کجایی که
میرود قصه سوی جایی که
مادرت میکند دعایی که
تا شود مستجاب میگرید
#عباس_جواهری_رفیع
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
این کیست تنهای تنها ماندهست بین سواران
محکمتر از کوهساران، جاریتر از جویباران؟
با اینکه تنهای تنهاست، با اینکه در موج غمهاست
روشنتر از آفتاب است، سرسبزتر از بهاران
آه از غم واژههایش، از غربت آشنایش
مانده طنین صدایش در خاطر روزگاران:
《ای مسلم! ای هانی! ای حر! تنهاییام را ببینید
ایا مرا یاوری نیست؟ پاسخ بگویید یاران!》
فریاد تنهایی او پیچید و بر خاک جنبید
لبهای لبیکگویان، تنهای چابکسواران
گرد و غباری به پا خاست، آن مرد را دوره کردند
شمشیرزنها از این سو، از آن طرف نیزهداران
در خیمهها چشمهایی مانده به راه سواری
نومید یا رب مبادا امید امیدواران
#سید_علی_رضا_شفیعی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
Shab01Moharram1397[03].mp3
15.68M
زمزمه شب اول محرم سال ۱۴۴۰
با نوای:
حاج #میثم_مطیعی
شاعر:
#رضا_یزدانی
#دوره_دوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
با صدای روضهخوان رفتم به جایی سوخته
روضهخوان میخواند اما با صدایی سوخته
باز هم شرمنده؛ در دستم ندارم بیشتر
واژههایی آتشین، زلفِ رهایی سوخته
حرف سنگین است، سنگین؛ روضهخوان سربسته گفت:
کاش کوچکتر نبود از تیر، نایی سوخته
گفت: «میبینم یکی افتاده عریان» بعد گفت:
«کودکانی ماندهاند و خیمههایی سوخته
کودکان در انتظار ذوالجناح، از دورها
ذوالجناج آمد ولی با یالهایی سوخته»
هر چه تابیدی به دنیا، باز هم تاریک ماند
باید از این کوهسار از سر برآیی سوخته
آخر کار است و باید ذکر «یا زهرا(س)» گرفت
عطر زهرا(س) میوزد از کربلایی سوخته
#جواد_شیخ_الاسلامی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #بی_تو_نبودن
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تقدیم به خاک پای #قمر_منیر_بنی_هاشم
به دریا میزند دل را ولی لب را به دریا نه
جواب اوست آری، بر تعلقهای دنیا: نه
ادب شاگرد نوپایش... نشد حتی فقط یکبار
بگوید در تمام زندگی خویش《مولا نه》
زده دست تمنا آب، بر دامان او اما
فقط اینبار گفته بر گدای خویش سقا نه
به راه افتاده اما دشمنانش در کمین هستند
دو دستش را فدا کرده ولی افتاده از پا؟ نه
کمان در دست دشمنها، شده این خواهش سقا:
بزن بر چشمهای من ولی مشک حرم را نه
پدر از کودکی در روز تاسوعا به من میگفت
گدای خانهی او باشم و در بند هر جا نه
#احمد_جواد_نوآبادی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تقدیم به #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اذان و سبحه و سجاده و منبر علیاکبر
کسی که بوده از کلِّ جهان بهتر علیاکبر
نمادِ رجعتِ دین است وقتی دیده یک لشکر
که میگردد مسیحاتر محمدتر علیاکبر
به قدری ذوب در ذاتِ خدا، گردیده در میدان
که تاثیری ندارد نیزههاشان بر علیاکبر
تمامِ دشت پر شد، اربا اربا روی خاک افتاد
علیاکبر علیاکبر علیاکبر علیاکبر
میانِ خیمه غوغا شد به پا وقتی که فهمیدند
نمیآید به سوی خیمهها دیگر علیاکبر
ندارم ترسی از مرگم چرا که مطمئن هستم
به بالینم میآید لحظهای ... آخر علیاکبر
#سیده_فرشته_حسینی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha