eitaa logo
عصر آب
216 دنبال‌کننده
412 عکس
74 ویدیو
30 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 9️⃣1️⃣ : حضور اسماء بنت عمیس در تغسیل فاطمه زهرا (س) به اذن ابابکر بوده است! ➖➖➖ 🔺شیعه و سنی نوشته‌اند در تدفین فاطمه (س) ابابکر حضور نداشت و حضرت علی (ع) به ایشان خبر نداد. لیکن همسرش اسماء بنت عمیس حاضر بود. شبهه افکن همین حضور را دلیلی بر اطلاع ابابکر از تدفین صدیقه شهیده دانسته و مدعی است، اسماء با اذن و رضایت شوهرش در این مراسم حضورداشته است. در ادامه پس از توضیحی مختصر درباره جناب اسماء به نقل روایات عدم حضور ابابکر در مراسم تدفین حضرت زهرا (س) از منابع عامی اشاره‌شده تا حقیقت امر واضح گردد. + الف) فضائل اسماء: رسول خدا (ص) درباره او و خواهرانش می‌گوید: اسماء بنت عمیس، سلمی، ام الفضل و میمونه، چهار خواهر مؤمنی هستند که به سبب ایمانشان دوست داشته می‌شوند.(1) میمونه ام‌المؤمنین، همسر نبی اکرم (ص) مادر اسماء است. ازاین‌رو، رسول خدا (ص) فرمود: هند – جرشیه – مادر اسماء گرامی‌ترین زنان، از جهت دامادها است.(2) در شب زفافِ فاطمه (س)، به رسول‌الله (ص) گفت: من نگهبان دخترت هستم؛ تا نیازی اگر داشت برطرف سازم. پیامبر (ص) نیز او را دعا کرد و فرمود: از خدا می‌خواهم از یمین، یسار، پشت سر و روبه‌رو نگهبان تو باشد.(3) وی‌ ام‌کلثوم دختر پیامبر را غسل داده بود (4) وی در بازگشت از حبشه مفاخره‌ای نیز با عمر بن الخطاب دارد (5) + ب) تغسیل فاطمه (س) اسماء در وقت شهادت حضرت زهرا (س) همسر ابابکر است. حضور وی بدون شوهرش اشکال مهمی در نحوه رابطه خلیفه اول با بیت وحی است. ابن حجر عسقلانی در می‌نویسد: «و نقل أبو عمر في قصة وفاتها أن فاطمة أوصت عليا أن يغسلها هو وأسماء بنت عميس واستبعده بن فتحون فإن أسماء كانت حينئذ زوج أبي بكر الصديق قال فكيف تنكشف بحضرة علي في غسل فاطمة وهو محل الاستبعاد وقد وقع عند أحمد أنها اغتسلت قبل موتها بقليل وأوصت ألا تكشف ويكتفي بذلك في غسلها واستبعد هذا أيضا» (6) =-= چون این مطلب را نتوانسته هضم کند در کتاب دیگرش پس از اشاره به حضور اسما در تغسیل و تدفین حضرت زهرا (س) می نویسد: «...بِأَنَّ هذا فيه نَظَرٌ لِأَنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ في هذا الْوَقْتِ كانت عِنْدَ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ وقد ثَبَتَ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ لم يَعْلَمْ بِوَفَاةِ فَاطِمَةَ لِمَا في الصَّحِيحِ من حديث عَائِشَةَ أَنَّ عَلِيًّا دَفَنَهَا لَيْلًا ولم يُعْلِمْ أَبَا بَكْرٍ فَكَيْفَ يُمْكِنُ أَنْ تُغَسِّلَهَا زَوْجَتُهُ وَلَا يَعْلَمُ؛ اسماء در این وقت همسر ابابکر بود و در روایت صحیح واردشده است که در این مراسم ابابکر خبر نشده بود. چگونه ممکن است او باشد و شوهرش نباشد!» در ادامه برای این عدم حضور توجیهی ناخوشایند ارائه می‌دهد: هو وَيُمْكِنُ أَنْ يُجَابَ بِأَنَّهُ عَلِمَ بِذَلِكَ وَظَنَّ أَنَّ عَلِيًّا سَيَدْعُوهُ لِحُضُورِ دَفْنِهَا وَظَنَّ عَلِيٌّ أَنَّهُ يَحْضُرُ من غَيْرِ اسْتِدْعَاءٍ منه فَهَذَا لَا بَأْسَ بِهِ وَأَجَابَ في الْخِلَافِيَّاتِ بأنه (أنه) يَحْتَمِلُ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ عَلِمَ بِذَلِكَ وَأَحَبَّ أَنْ لَا يَرُدَّ غَرَضَ عَلِيٍّ في كِتْمَانِهِ منه وقد احْتَجَّ بهذا الحديث أَحْمَدُ وابن الْمُنْذِرِ وفي جَزْمِهِمَا بِذَلِكَ دَلِيلٌ على صِحَّتِهِ عِنْدَهُمَا؛ ابوبکر می‌دانست ولی منتظر بود علی (ع) دعوتش کند. علی (ع) هم منتظر بود ابابکر خودش بیاید! (7) =-= به گزارش ابن عبد البر، ابن اثیر جزری و بیهقی؛ علاوه بر ابابکر، اسماء، از حضور عایشه در بالین جنازه حضرت زهرا (س) نیز ممانعت نمود. (8) به دلیل اینکه اسماء، عایشه را در روز عروسی‌اش با رسول‌الله (ص) تزیین کرده بود، وی کمی برایش احترام قائل بود.(9) =-= 🔅نتیجه: همگان باید مظلومیت زهرا (س) و ناراحتی ایشان از مهاجمان به خانه‌اش را بدانند. روشن‌ترین دلیل دراین‌باره عدم حضور آن‌ها در تدفین و تغسیل جنازه اوست. همچنین حضور یک زن شجاع نیز لازم است. تا جلوی حضور احتمالی زنانی چون عایشه را بگیرد. بهترین گزینه اسماء بنت عمیس بود. او مراسم تدفین را هم از ابوبکر مخفی نگاه داشت، هم مانع آمدن عایشه شد. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1.[بلاذری، انساب الاشراف،44/2. به قولی دیگر رسول خدا (ص) گفت: خداوند خواهرانی از اهل بهشت؛ اسماء بنت عمیس، سلمی، ام الفضل لبابة و ام المومنین میمونه را رحمت کند. شیخ صدوق، الخصال، ص 363] 2.[ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده،657/1؛ ابن أثیر، اسدالغابة،13/7.] 3.[ابو نعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء،74/2.] 4.[«و فيها في شعبان توفّيت أمّ كلثوم بنت النبيّ، صلّى الله عليه و سلّم و هي زوج عثمان بن عفّان و غسّلتها أسماء بنت عميس‏» ابن اثیر، الکامل،291/2.] 5.[«... هنگامی‌که اسماء دختر عميس از حبشه بازآمد عمر بن خطاب به او گفت اى حبشى! سرانجام ما در هجرت بر شما پيش گرفتيم، اسماء پاسخ داد آرى به جان خودم كه راست مى‏گويى، شما كه همراه رسول خدا بوديد گرسنه شما سير مى‏شد و نادان شما دانش مى‏آموخت و اين ما بوديم كه رانده از وطن و دورافتاده شده بوديم، به خدا سوگند كه به حضور پيامبر مى‏روم و اين سخن را به عرض ايشان مى‏رسانم، اسماء به حضور رسول خدا رفت و اين سخن را براى آن حضرت بازگو كرد، فرمود «مردم را يك هجرت است و شمارا دو هجرت»، سفيان گفته است «اى حبشى» را ابو حمزه آورده است و در حديث اسماعيل نيامده است.» ابن سعد، الطبقات الکبری، 218/8.] 6.[ابن حجر عسقلانی، الإصابة في تمييز الصحابة، دار النشر، 57/8.] 7.[ همان، تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير، 143/2.] 8.[«فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، جَاءَتْ عَائِشَةُ تَدْخُلُ، فَقَالَتْ أَسْمَاءُ: لاَ تَدْخُلِي، فَشَكَتْ إلى أَبِي بَكْر رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَتْ: إنَّ هَذِهِ الْخَثْعَمِيَّةَ تَحْولُ بَيْنِي وَبَيْنَ ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ وَقَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوسِ، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ فَوَقَفَ عَلى الْبَابِ وَقَالَ: يَا أَسْمَاءُ مَا حَمَلَكِ عَلى أَنْ مَنَعْتِ أَزْوَاجَ النَّبِيِّ يَدْخُلْنَ عَلى ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ، وَجَعَلْتِ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجْ الْعَرُوسِ؟ فَقَالَتْ: أَمَرَتْنِي أَنْ لاَ يَدْخُلَ عَلَيْهَا أَحَدٌ، وَأَرَيْتُهَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُ وَهِيَ حَيَّةٌ، فَأَمَرَتْنِي أَنْ أَصْنَعَ ذَلِكَ لَهَا، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: فَاصْنَعِي مَا أَمَرَتْكِ، ثُمَّ غَسَّلَهَا عَلِيٌّ وَأَسْمَاءُ» سنن البیهقی الکبری،34/4؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، 1897/4؛ ابن اثیر جزری، اسد الغابه،244/7.] 9.[«عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ، قَالَتْ: كُنْتُ صَاحِبَةَ عَائِشَةَ الَّتِي هَيَّأَتْهَا وَأَدْخَلَتْهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَمَعِي نِسْوَة» احمد بن حنبل، المسند،464/45.] •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 0️⃣2️⃣ : حضرت علی (ع) پس از شهادت حضرت زهرا با چه کسی ازدواج نمود؟ ➖➖➖ امام علی(ع) پس از شهادت خاتون دوسرا با دختری با نام «اُمامه» ازدواج نمود.که در ادامه به توضیح مختصری درباره‌اش اشاره میشود. الف) شناسنامه نام: أُمامَة بنت أبى العاص بن الربيع بن عبد العزى بن عبد شمس بن عبد مناف، مادر: زينب بنت رسول‌الله صلی‌الله عليه و سلم، پدر: لقیط فرزند ربیع بن عبدالعزی بن عبد شمس مشهور به ابوالعاص (1) + ب) فضائل رسول‌الله (ص)او را دوست داشت [گاهی] در نماز بر دوش پیامبر سوار می‌شد در حالت قیام وی را حمل می‌نمود و در حالت سجده و رکوع او را به زمین می‌گذاشت (2). نجاشى‏ زيورهايى به رسول خدا (ص) هديه داد كه انگشترى زرين هم ميان آن‌ها بود و پيامبر (ص) از استفاده از آن روی‌گردان بود، آنرا براى اُمامَه فرستاد و پيام داد كه دخترك عزيزم اين را زيور خود قرار بده.(3) روزى پيامبر (ص) پيش بانوان خود رفت و همراه آن حضرت گردنبندی از سنگ‌های يمنى بود و خطاب به آن‌ها فرمود «اينك اين گردنبند را به محبوب‌ترین شما براى خودم مى‏دهم» زن‌ها با خود پنداشتند كه آنرا به دختر ابوبکر- عايشه- خواهد داد. پيامبر (ص) امامه را فراخواند و به او داد.(4) + ج) ازدواج با حضرت علی (ع) نخستین زن امام علی(ع) بعد از فاطمه زهراء ایشان است.(5) حضرت زهراء (س) در ضمن وصیتشان به حضرت علی (ع) درباره ازدواج با اُمامه چنین فرمود: «با امامه ازدواج کن که او برای فرزندانم مثل خودم رفتارمیکند» (6) =-= زمان این ازدواج: ابوطالب مکی صوفی م 386 نه شب پس از شهادت حضرت زهراء (س) بوده است. (7) ابن جوزی مدعی است ایشان در سال 12 یعنی دو سال پس از حضرت زهرا با ایشان ازدواج‌کرده است (8) + د) فرجام این بانوی بزرگ: به نقل ابن عساکر 30 سال با علی بن ابی‌طالب زندگی کرد و فرزندی نداشت (9) بعد از شهادت حضرت علی علیه‌السلام با فردی بانام مغیره بن نوفل ازدواج کرد.(10) که علت ازواجش با مغیره دو امر ذکرشده است اول: امر علی بن ابی‌طالب دوم: ازدواج نکردن معاویه بود.(11) + ه) حدیثی از اُمامه « امير مؤمنان(ع) در ماه رمضان نزد من تشريف آورد براى شام، خرما و قارچ آوردند، حضرت ميل فرمود و همواره قارچ را دوست مى‌داشت.» (12) + 🔅نتیجه: 1.یکی از زنان وارسته ،اُمامه دختر ابی العاص است.که مثل حضرت زهراء(س) مادری دلسوز برای فرزندان ایشان است. 2. عدم رضایت حضرت علی(ع) از ازدواج این بانو با معاویه پس از مرگش، نشان می‌دهد مبنای « عدالت جمیع صحابه» درست نیست. چون اگر علی(ع) معاویه را عادل می‌دانست چنین وصیتی به اُمامه نمی‌کرد. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1. سید علی شهرستانی، نام خلفا بر فرزندان امامان، مترجم: سید هادی حسینی، ص 411. 2. ابن اثیر، اسد الغابه،22/6. 3. «عن أمه عن عائشة أن النجاشي أهدى إلى رسول الله. ص. حلية فيها خاتم من ذهب فأخذه و إنه لمعرض عنه. فأرسل به إلى ابنة ابنته زينب فقال: تحلي بهذا يا بنية. نجاشی پادشاه حبشه أنّ النجاشي أهدى إلى النبي صلّى الله عليه و سلّم حلية فيها خاتم من ذهب فصّه حبشي، فأعطاه أمامة» ابن سعد، الطبقات الکبری،32/8. 4. همان. 5. همان، نام خلفا بر فرزندان امامان، ص 412. 6. : «َ.أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِي بِابْنَةِ أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَكُونُ لِوُلْدِي مِثْلِي فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاء»؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین،151.1. 7. «و يقال أنه تزوّج بعد وفاة فاطمة صلوات اللَّه عليها و على أبيها بتسع ليال و نكح أمامة ابنة زينب ابنة رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم، كانت فاطمة صلوات اللَّه عليها أوصته بذلك‏» ابوطالب مکی، قوت القلوب،412/2. لازم است دقت شود، مکی برای ادعایش سندی ذکر نکرده است و با عبارت «یقال؛ گفته شده» این ادعا را آورده است که طبعاً نیم توان به چنین سخنی اعتماد نمود. 8. «و فيها: تزوج علي عليه السلام أمامة بنت أبي العاص بن الربيع.» المنتظم،112/4. 9. «مكثت عنده ثلاثين سنة ولم تلد له شيئا» ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق،67/4. 10. مغیره بن نوفل مردی شجاع و دلاور بود و لذا هنگامی که ابن ملجم لعین حضرت علی را مجروح کرد و فرار نمود، مردم او را تعقیب کردند اما او با شمشیرش به مردم حمله می‏کرد و مردم نتواستند او را دستگیر کنند تا این که مغیره او را دید، بلافاصله پارچه‏ای روی صورت او انداخت و توان حمله را از او گرفت، بعد او را به زمین زد و شمشیرش را گرفت و او را در منزل خود حبس کرد تا حضرت علی علیه‏السلام از دنیا رفت. الاستیعاب،1448/4. 11. «و كان على بن أبى طالب قد أمر المغيرة بن نوفل بن الحارث بن عبد المطلب أن يتزوّج أمامة بنت أبى العاص بن الربيع زوجته بعده، لأنه خاف أن يتزوجها معاوية»، ابن عبدالبر، الاستیعاب،1788/4. مورخان در این زمینه چند عبارت را آورده‌اند. ابن حجر دو عبارت ذیل را نقل کرده است: : «إني لا آمن أن يخطبك هذا الطاغية بعد موتي- يعني معاوية، فإن كان لك في الرجال حاجة فقد رضيت لك المغيرة بن نوفل عشيرا. علی بن ابی طالب به امامه گفت: این طاغیه یعنی معاویه بعد از مرگ من تو را برای ازدواج طلب میکند اگر میلی به ازدواج داری با مغیره بن نوفل ازدواج کن نه با معاویه بن ابی سفیان» نقل دوم: «أن أمامة بنت أبي العاص قالت للمغيرة بن نوفل: إن معاوية خطبني، فقال لها: أ تتزوجين ابن آكلة الأكباد! فلو جعلت ذلك إليّ. قالت: نعم. قال: قد تزوجتك.؛ امامه به مغیره بن نوفل گفت معاویه میخواهد با من ازدواج کند، مغیره به ایشان گفت آیا میخواهی با فرزند پسر زن جگرخوار ازدواج کنی. امامه به او گفت اگرتو حاضر هستی با شما ازدواج میکنم و با هم ازدواج کردند».. ابن حجر، الاصابه،24/8. ابن حمدون می نویسد: «لكن أحبّ أن لا تتزوّجي معاوية... و بلغ الأمر مروان فغضب و أرسل إلى المغيرة فحبسه في بيت و طيّن عليه و أمر أن يدخل إليه طعامه و شرابه من كوّة؛ و فعل مثل ذلك بأمامة؛... مولی علی (ع) به او فرمود: دوست ندارم با معاویه ازدواج کنی. ... معاویه به مروان دستور داد وی را برایش عقد کند؛ که ایشان با مغیره ازدواج کرده بود. وقتی مروان متوجه شد، مغیره و امامه را جداگانه در خانه ای محبوس نمود و راه وروی آن خانه را با گل پوشاند تا پشیمان شوند ولی قبول نکردند. مروان به معاویه نامه نوشت و معاویه در پاسخش نوشت: ان دو را ازاد کن.» ابن حمدون، التذكرة الحمدونية،261/9. ابن عبد البر نیز می نویسد معاویه به جناب اُمام 100 هزار دینار داد ولی وی ازواج با وی را قبول نکرد. نک: الاستيعاب،1790/4. 12. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِيٍّ عَنْ أُمَامَةَ بِنْتِ أَبِي الْعَاصِ بْنِ الرَّبِيعِ وَ أُمُّهَا زَيْنَب‏ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ أَتَانِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأُتِيَ بِعَشَاءٍ وَ تَمْرٍ وَ كَمْأَةٍ فَأَكَلَ ع وَ كَانَ يُحِبُّ الْكَمْأَةَ.» الكافي (ط - الإسلامية)، 370/6. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از حامد کاشانی
‏یکی از بزرگترین دشمنان انقلاب کسانی هستند که با فهم غلط از ‎ و ایجاد دوگانه‌ی جعلی تقابل میان انقلابیگری و دفاع از اهل بیت علیهم‌السلام، عملا دینداران و دوستان اهل بیت را از انقلاب دور و ناامید می‌کنند و خود بانی بزرگترین وحدت شکنی هستند. ولایت فقیه اشعه‌ای از آفتاب ولایت است. پ.ن: سالهاست یکی از دغدغه‌های این بنده خدا مبارزه با این تحریف ظالمانه‌ای است که سایه‌اش بر سر انقلاب اسلامی سنگینی می‌کند. در جلسات شش‌گانه «جهاد تبیین در قیام فاطمی» قدری موضوع را باز کرده‌ام. ان شاء الله به زودی متن اولیه آن نیز در سایت قرار خواهد گرفت. بنده ده‌ها جلسه در ضرورت وحدت سخن گفته‌ام و حتی برخی از مخاصمان امروز نیز دیروزها آن را منتشر کرده‌اند. وحدت که یکی از اساسی‌ترین موضوعات استراتژیک‌ و اصلی ماست، امروز با پرچمداری غلط برخی جریانات شاید انحرافی، در حال آسیب خوردن است. برخی که از امام و رهبری نیز فقط بخشی از سخنان را قبول دارند و به برخی دیگر از فرمایشات این بزرگواران یا کافرند یا کتمان‌گر. پ.ن۲: نقد این متن به یک یا دو نفر فرد مشخص نیست، بلکه به رویکرد غلطی است که با چماق و برچسب «ضدانقلاب» مخالفان خود را می‌نوازند و انقلاب اسلامی و در نتیجه امام خمینی و ولایت فقیه را تحریف می‌کنند. رهبر انقلاب کتاب الغدیر علامه امینی را وحد‌ت‌بخش میداند ‌و به ترویج آن توصیه می‌کند و اینها آن و محتواهای مشابه را خلاف تمدن و غیر ضروری و ...!!! رهبر انقلاب با آن همه احتیاط شرعی از کتاب دکتر تیجانی حمایت مالی می‌کند و برخی از اینان کتاب او را مانند کتاب ضاله میدانند...!!! جانم فدای آرمانهای انقلاب اسلامی و شهیدان گلگون کفنش بویژه شهیدی که در آستانه شهادتش هستیم. پ.ن۳: در حرم امیرالمومنین علیه السلام و نجف اشرف، نائب الزیاره همه محبان حضرت هستم و برای همه، مخصوصا عزیزانی که با آنها اختلاف نظر دارم دعا می‌کنم و آرزوی سلامتی و توفیق و انصاف دارم. پ.ن۴: ما این راهی که میرویم را می‌دانیم، تبیین درست انقلاب و تدین. @kashani1395
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 1️⃣2️⃣ : آیا پس از شهادت حضرت زهرا( س) به حضرت علی (ع) بی احترامی شد؟ ➖➖➖ الف) منابع عامه( سنیان) بُخاری و مُسلِم گزارش کرده‌اند: «وَ كَانَ لِعَلِيٍّ مِنْ النَّاسِ وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ النَّاسِ، فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِي بَكْرٍ، وَ مُبَايَعَتَهُ،...»(1) شارِحان در تفسیر عبارت «وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ» نوشته اند: «(وكان لعلي من الناس وجه حياة فاطمة) أي كان الناس يحترمونه إكراماً لفاطمة فلما ماتت واستمر على عدم الحضور عند أبي بكر قصر الناس عن ذلك الاحترام لإرادة دخوله فيما دخل فيه الناس ...؛ مردم در زمانی که فاطمه (علیها السلام) زنده بود، علی (ع) را احترام می‌کردند. لیکن پس از حیات زهراء (س) به وی بی‌احترامی کردند» (2) =-= جوهری یکی از این موارد را گزارش داده است: «يساقون سوقا عنيفا حتى بايعوا أبا بكر. علی (ع) به‌زور می‌کشیدن تا با ابوبکر بیعت کند» (3) + ب) در منابع شیعی نیز چنین آمده است: امام علی (علیه‌السلام) در پاسخ معاویه نوشتند «وَ قُلْتَ إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ الْجَمَلُ الْمَخْشُوش‏؛ مرا مى‏كشيدند به همان‌گونه كه شتر مهار در بينى را مى‏كشند تا بيعت كنم! به خدا قسم خواسته‏اى مرا سرزنش كنى ستايش كرده‏اى و رسوا نمايى ولى خود رسواشده‌ای.» (4) =-= امام باقر (ع) نیز فرمودند: «لما مروا بأمير المؤمنين عليه السّلام و في رقبته حبل آل زريق‏؛ وقتی حضرت علی(ع) را می‌بردند و بر گردنش طنابی از قبیله آل زُریق (=یکی از قبایل یهودی) بود» (5) 🔅 نتیجه: 1. برخی از اصحاب باعث اذیت و آزار امام علی (ع) را فراهم اورده‌اند. آیا میتوان آنها را عادل دانست.؟ 2. امام علی (ع) تا وقتی همسرش زنده بود با ابابکر بیعت نکرد. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_waterد
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1.صحيح البخاري،396/6. 2.ابن حجر، فتح الباري بشرح صحيح البخاري،564/7؛ یوسف زاده الاماسی، نجاح القاری،188/18. 3.جوهری، السقیفه و الفدک، ص 71. 4.نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 387. 5.رجال کشی، ص 8. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 2️⃣2️⃣ : دلایل اثبات شهادت حضرت زهرا در منابع سنیان را ذکر کنید: ➖➖➖ 1.عمر قسم خورد که خانه را آتش میزند. (1) 2.حضرت زهراء(س) قسم خورد که عمر به قسمش عمل میکند.(همان) 3.ابابکر آخر عمرش از حمله به خانه حضرت زهرا(س) پشیمان شد.(2) 4.حضرت زهرا (س) از این افراد ناراحت بود و به تصریح بخاری شش ماه زنده بود و بیعت نکرد.(3) 5.اولین محاکمه در قیامت مربوط به خون به ناحق ریخته شده است. (4) 6.اولین شاکی برای خون به ناحق ریخته شده، امیرالمومنین(ع) هست. (5) 7.مولی علی(ع) عذاب شدن دو نفر را در خواب دیده است. ( 6) 🔅 نتیجه: عمر قسم به کشتن مخالفین دارد،ابابکر نیز از کاری که انجام داده پشیمان است. خونی از بیت علی(ع) ریخته شده که در قیامت اولین محاکمه به خاطر آن است. مولی علی(ع) عذاب شدن دو نفر را دیده است. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_waterد
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1. « حدثنا محمد بن بِشْرٍ نا عُبيد الله بن عمر حدثنا زيد بن أسلَم عن أبيه أسلم أَنَّهُ حِينَ بُويِعَ لأِبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) كَانَ عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ يَدْخُلان عَلى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَيُشَاوِرُونَهَا وَيَرْتَجِعُونَ في أَمرِهِمْ، فَلَمَّا بَلَغَ ذالِكَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّى دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ، فَقَالَ: يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) مَا مِنَ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبُّ إِلَينا مِنْ أَبِيكِ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيكِ مِنْكِ، وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحْرَقَ عَليْهِمُ الْبَيتُُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِي وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَيَحْرِقَنَّ عَلَيكُمُ الْبَيْتَ، وَايْمُ اللَّهِ لَيُمْضِيَنَّ مَا حَلَفَ عَلَيْهِ؛ فَانْصَرِفُوا رَاشِدِينَ، فِرُّوا رَأْيَكُمْ وَلاَ تَرْجِعُوا إِلَيَّ، فَانْصَرَفُوا عَنْهَا وَلَمْ يَرْجِعُوا إِلَيْهَا حَتَّى بَايَعُوا لأَبِي بَكْرٍ.؛ هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند، علي و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، اين خبربه عمر بن خطاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوب‌ترين فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!! ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن‌ها بسوزانند. اين جمله را گفت و بيرون رفت، هنگامى كه علي (عليه السلام) و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به علي (عليهم السلام) و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد!» ( إبن أبي شيبة الكوفي، المصنف في الأحاديث والآثار، 432/7،) پروفسور سعد بن ناصر بن عبد العزیز الششری ، از علمای نامدار وهابی که شاگرد عبد العزیز بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی و همچنین شاگرد عبد العزیز بن عبد الله آل الشیخ مفتی اعظم فعلی عربستان به شمار می‌آید و کتاب المصنف را تحقیق کرده است، در پاورقی کتاب می‌گوید: صحيح؛ أخرجه أحمد في فضائل الصحابه (532) وابن عبد البر في الإستذكار 3/975 ، وابن أبي عاصم في الآحاد (2952). عمر قسم خورد مخالفانش را میکشد:« فقال عمر لا والله لا يخالفنا أحد الا قتلناه » (ابن حجر،فتح الباری،31/7) ابن حجر خودش اعتراف میکند چنین مطلبی صحیح هست.« فقد وقع في المغازي لموسى بن عقبة وهي أصح المغازي كما تقدم »( همان،ص513 ) 2. سیوطی،مسند فاطمه،ص17 ،ش28 و سیوطی این روایت را درست میداند.« حدیث حسن». همان، ص 18. 3. به تصریح بخاری، زهرا از ابابکر ناراحت بود و بیعت نکرده از دنیا رفت. « فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ، فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَ عَاشَتْ بَعْدَ النَّبِيِّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، سِتَّةَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، دَفَنَهَا زَوْجُهَا: عَلِيٌّ لَيْلًا، وَ لَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَ صَلَّى عَلَيْهَا،» 4. « قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: أَوَّلُ مَا يُقْضَى بَيْنَ النَّاسِ بِالدِّمَاءِ. » ( صحصح بخاری،177/10، کتاب الرقاق،باب القصاص یوم القیامه) 5. «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- أَنَّهُ قَالَ: أَنَا أَوَّلُ مَنْ يَجْثُو بَيْنَ يَدَيْ الرَّحْمَنِ لِلْخُصُومَةِ يَوْمَ الْقِيَامَة » ( بخاری،142/6،کتاب المغازی،باب غزوه بد،باب قتل ابی جهل ) 6. «حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا شَرِيكٌ، عَنْ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ عَلِيٍّ، قَالَ: §رَأَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي مَنَامِي، فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ مَا لَقِيتُ مِنْ أُمَّتِهِ مِنَ الْأَوْدِ وَاللَّدَدِ فَبَكَيْتُ، فَقَالَ لِي: «لَا تَبْكِ يَا عَلِيُّ»، وَالْتَفَتَ فَالْتَفَتُّ، فَإِذَا رَجُلَانِ يَتَصَعَدَانِ وَإِذَا جَلَامِيدُ تُرْضَخُ بِهَا رُءُوسُهُمَا حَتَّى تُفْضَخَ ثُمَّ يَرْجِعُ، أَوْ قَالَ: يَعُودُ، قَالَ: فَغَدَوْتُ إِلَى عَلِيٍّ كَمَا كُنْتُ أَغْدُو عَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ، حَتَّى إِذَا كُنْتُ فِي الْخَرَّازِينَ لَقِيتُ النَّاسَ، فَقَالُوا: قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ » (مسند ابی یعلی،298/1). •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
عبد الرزاق: این کودن را ببینید! «الضعفاء الكبير للعقيلي» (3/ 110): «سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُبَارَكِ الصَّنْعَانِيَّ يَقُولُ: كَانَ زَيْدُ بْنُ الْمُبَارَكِ لَزِمَ ‌عَبْدَ ‌الرَّزَّاقِ فَأَكْثَرَ عَنْهُ ثُمَّ خَرَقَ كُتُبَهُ وَلَزِمَ مُحَمَّدَ بْنَ ثَوْرٍ فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ: كُنَّا عِنْدَ ‌عَبْدِ ‌الرَّزَّاقِ فَحَدَّثَنَا بِحَدِيثِ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ مَالِكِ بْنِ أَوْسِ بْنِ الْحَدَثَانِ الْحَدِيثِ الطَّوِيلِ، فَلَمَّا قَرَأَ قَوْلَ عُمَرَ لِعَلِيٍّ وَالْعَبَّاسِ: فَجِئْتَ أَنْتَ تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ، وَجَاءَ هَذَا يَطْلُبُ مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا، قَالَ ‌عَبْدُ ‌الرَّزَّاقِ: انْظُرُوا إِلَى ‌الْأَنْوَكِ، يَقُولُ: تَطْلُبُ أَنْتَ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا، أَلَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ قَالَ زَيْدُ بْنُ الْمُبَارَكِ: فَقُمْتُ فَلَمْ أَعُدْ إِلَيْهِ وَلَا أَرْوِي عَنْهُ حَدِيثًا أَبَدًا» این تعبیر لطیف، خشم ذهبی را شعله ور کرده «سير أعلام النبلاء - ط الرسالة» (9/ 572): «قُلْتُ: هَذِهِ عَظِيْمَةٌ، وَمَا فَهِمَ قَوْلَ أَمِيْرِ المُؤْمِنِيْنَ عُمَرَ، فَإِنَّكَ يَا هَذَا لَوْ سَكَتَّ، لَكَانَ أَوْلَى بِكَ، فَإِنَّ عُمَرَ إِنَّمَا كَانَ فِي مَقَامِ تَبْيِيْنِ العُمُوْمَةِ وَالبُنُوَّةِ، وَإِلَاّ فَعُمَرُ -رَضِيَ اللهُ عَنْهُ- أَعْلَمُ بِحَقِّ المُصْطَفَى، وَبِتَوقِيْرِهِ، وَتَعْظِيْمِهِ مِنْ كُلِّ مُتَحَذْلِقٍ مُتَنَطِّعٍ، بَلِ الصَّوَابُ أَنْ نَقُوْلَ عَنْكَ: انْظُرُوا إِلَى هَذَا ‌الأَنْوَكِ الفَاعِلِ - عَفَا اللهُ عَنْهُ - كَيْفَ يَقُوْلُ عَنْ عُمَرَ هَذَا، وَلَا يَقُوْلُ: قَالَ أَمِيْرُ المُؤْمِنِيْنَ الفَارُوْقُ؟ وَبِكُلِّ حَالٍ، فَنَسْتَغْفِرُ اللهَ لَنَا وَلِعَبْدِالرَّزَّاقِ، فَإِنَّهُ مَأْمُوْنٌ عَلَى حَدِيْثِ رَسُوْلِ اللهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- صَادِقٌ.»
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 3️⃣2️⃣ :آیا در حضور امام حسن(ع) به حضرت زهرا(س) سیلی زدند؟ ➖➖➖ در جريان سيلي خوردن حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بايد متذکر شد که شيخ در الاختصاص چنين نقل مي کند: از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است که فرمودند: بعد از رحلت پيامبر اکرم فدک که از طرف آن حضرت به فاطمه زهرا اعطا شده بود توسط ابوبکر و عمر غصب شد و طي محاجه هايي که علي و فاطمه کردند و گواهاني که ارائه نمودند ابوبکر و عمر قبول نکردند... تا اينکه علي ع به فاطمه س فرمود: وقتي که ابوبکر تنهاست پيش او برو و بگو که تو امروز در جاي پيامبر اکرم نشستي و ادعاي مقام پدرم و خلافت او را کرده اي و جاي او نشسته اي؟ اگر فدک ملک تو هم بود و من از تو مي خواستم که آن را به من ببخشي بر تو واجب بود که آن را به من بدهي. حضرت زهرا نزد ابوبکر آمد و اين مطلب را فرمود: ابوبکر گفت: راست مي گويي، سپس در ورقه اي مطلبي نوشت که دال بر برگرداندن فدک به آن حضرت مي نمود. چون فاطمه زهرا س بيرون آمد، بين راه عمر را ديد و عمر از آن نوشته سؤال کرد و حضرت فرمود: نوشته اي است که ابوبکر براي برگرداندن فدک برايم نوشته است. عمر گفت: آن را به من بده ولي حضرت ابا کرد و آن را نداد در اين جا عمر براي گرفتن کاغذ جسارتي عظيم به حضرت زهرا س نمود و با قساوت قلب با پا به فاطمه زهرا زد و سيلي به صورت مبارک آن حضرت زد به طوري که در اثر آن گوشواره حضرت شکست و خدا مي داند چه حالي پيدا کرد.[1] طبق اين نقل که مورخين و علماي بعدي نيز از اين منابع استفاده کرده اند اشاره به حضور هيچ يک از فرزندان حضرت فاطمه زهرا نشده است. مجلسي در جاي ديگر مي فرمايد: در موقع هجوم به خانه فاطمه زهرا عمر با سيلي محکمي به صورت فاطمه زد و از ضرب آن گوشواره در گوش حضرت در زير لباسش شکست.[2] از آنجا که در قديم خانه ها چنان وسيع نبودند و اعضاي خانواده در مساحت کمتري زندگي مي کردند و مخصوصاً در مواقع اين چنيني قطعاً اعضاي خانواده در جريان حضور داشتند و صحنه را مشاهده مي کردند، در اين صورت همه فرزندان آن حضرت شاهد اين صحنه بودند. عبدالزهرا مهدي کتابي در مورد هجوم به خانه فاطمه زهرا س نوشته و اکثر اقوالي که در اين باره در کتب قديم از شيعه و سني وارد شده آورده است و در آنجا هم ذکري از حضور امام حسن يا حضرت زينب در جريان سيلي خوردن حضرت فاطمه زهرا نياورده است. و فقط به اين قضيه اشاره مي کند که عمر بن خطاب در موقع هجوم به خانه حضرت زهرا سيلي محکمي به صورت حضرت فاطمه زهرا زد و ضربت سيلي آنچنان شديد بود که گوشواره در گوش حضرت شکست و به زمين افتاد و اين قول را از دلائل الامامه، بحار، ارشاد القلوب، هدايه الکبري و... نقل مي کند.[3] 🔅 نتیجه:بنابراين با جستجويي که صورت گرفت در کتب قديم و معتبر، مطلبي که دال بر اين باشد که موقع سيلي خوردن حضرت فاطمه س چه کسي همراه ايشان حضور داشتند، اشاره نشده است. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 ➖➖ پاورقي ها: [1]. شيخ مفيد، الاختصاص، قم، کنگره شيخ مفيد، 1413ق، ص183ـ185؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج29، ص129؛ نمازي، شيخ علي، مستدرک سفينه البحار، قم، جامعه مدرسين، 1419ق، ج8، ص502. [2]. بحارالانوار، همان، ج53، ص18؛ خصيبي، حسين بي حمدان، الهدايه الکبري، بيروت، موسسه البلاغ، 1411ق، ص407. [3]. الهجوم الي بيت فاطمه(س)، همان، ص124. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
از جمله مصادر تاریخی که این واقعه ی تلخ را –هر چند سر بسته و مختصر- نقل کرده است، کتاب «روض[۳] المناظر فی علم الأوائل و الأواخر» تألیف «محب الدین أبو الولید محمّد بن محمّد بن محمّد بن الشحنه الحلبی الحنفی[۴]» (۷۴۹ق-۸۱۵ق) می باشد که از مصادر تاریخی مهم قرن هشتم یا نهم است. مؤلّف در وقایع سال یازدهم هجری و در بیان وقایع سقیفه این عبارت مهم را نقل میکند: «…ثمّ إنّ عمر جاء بیت علیّ فلقیته فاطمه رضی الله عنها فقال: ادخلوا فیما دخلت فیه الأمّه».
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 4️⃣2️⃣ :در عزای فاطمیه چگونه گریه کنیم؟ ➖➖➖ امام حسین(ع) فرمودند:پدرم پس از دفنِ مادرم گفت: اگر چیرگی دشمنان زورگو نبود: 《 وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّكْلَى‏؛مثل زن بچه مرده شیون میزدم.》 📕کلینی،الکافی،ج۱،ص۴۵۹. 👈ما که محذوریت امام علی (ع) را نداریم.پس در روضه خاتون دوسرا،اینگونه بگریید. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی مبانی و ادعاهای استاد غفاری در کتاب مادر واقعی) . 1️⃣ : مخفی بودن قبر حضرت زهرا(علیها السلام) ➖➖➖ مقدمه: از سخنان استاد غفاری درباره حضرت زهرا(س) کتابی جمع شده است با نام « » علاوه بر مطالب خوب و قابل استفاده در این کتاب مبانی و ادعاهای نادرست نیز یافت میشود. به تناسب مباحث فاطمیه،چند مورد از ادعاهای اشتباه این کتاب را بررسی میکنم. =-= او گفته است: «اینکه قبر حضرت زهراء (س) مخفی است،اسرار زیادی دارد؛ » ( مادر واقعی،چاپ اول،زمستان 96،ص 70.) 🔺 درحالیکه همانطور که قبلاً نیز گفتیم، قبر خاتون دوسرا مخفی نیست. 🤔 ⤴️⤴️ اما دلایل ما: الف) امام علی(ع) پس از دفن کردن همسرشان فرمود : « «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِك‏؛درود بر تو اى رسول خدا از من و از دخترت كه در جوار تو فرود آمده» (نهج البلاغه(صبحی صالح)،ص320.) و در نقل مرحوم کلینی : « َ وَ الْبَائِتَةِ فِي الثَّرَى بِبُقْعَتِك‏» ( الکافی،ج1،ص459) . ملا صالح مازندرانی می نویسد: « کلمه ببقعتک دلالت بر آن دارد که حضرت فاطمه زهرا«س» در خانه خودش دفن شده است و خانه او در نزدیکی خانه پیامبر«ص» است.» (شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني) ؛ ج‏7 ؛ ص208.) + ب) امام حسن(ع) ؛ در وصیت امام حسن علیه السلام چنین آمده است : « ثُمَّ وَجِّهْنِي إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُحْدِثَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ اصْرِفْنِي إِلَى أُمِّي ع ثُمَّ رُدَّنِي فَادْفِنِّي بِالْبَقِيع‏..؛ مرا بر سر قبر رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ببر تا با او تجديد عهد كنم، آنگاه مرا بطرف قبر مادرم عليها السلام برگردان، سپس مرا در بقيع دفن كن‏» (کلینی،الکافی،ج1،ص300) مرحوم مجلسی در توضیح این روایت می نویسد:«عبارت امام «ثم ردني» دلالت دارد که قبر مادرشان در بقیع نیست» (مجلسی،مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏3، ص: 305) + ج) امام باقر(ع) یا امام جواد(ع) « الْعَبَّاسِ الْمَنْصُورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ مُحَمَّدٍ الْعُرَيْضِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ ع ذَاتَ يَوْمٍ قَالَ: إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ ...» ( تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏6، ص: 10.) برخی چون مرحوم عطاردی منظور از «ابوجعفر» را امام باقر دانسته‌اند. و گروهی چون آیت الله محمد سند «ابوجعفر» را حضرت جواد(ع) دانسته‌اند. که ایشان به فردی گفتند: زمانی که به زیارت قبر جده خودت فاطمه(س) رفتی چنین بگو. این نقل نیز حکایت دارد،قبر حضرت زهرا(س) نه تنها بر معصومان بلکه بر شیعیان نیز مشخص بوده است. که امام چنین دستوری میدهد. + د) امام رضا علیه السلام: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ؛از حضرت رضا عليه السلام راجع بقبر فاطمه عليها السلام پرسيدم، فرمود: در خانه خود بخاك سپرده شد، سپس چون بنى اميه مسجد را توسعه دادند جزء مسجد شد.» ( کلینی،الکافی،ج1،ص461،باب مولد الزهراء،حدیث9.) + ه) امام هادی : در پاسخ سوال از قبر حضرت زهراء سلام الله علیها فرمود: «..هی مع جدی؛ ایشان در کنار جدم رسول الله صلی الله علیه و اله دفن شدند.»(سید بن طاووس،الاقبال،ج2،ص623.) =-= علاوه بر این روایات تصریح بزرگان مذهب نیز بر این مطلب دلالت دارد. علمایی چون : شیخ صدوق (من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 572.)، شیخ مفید( المقنعه، ص 459.) ، سید بن طاووس ( اقبال الاعمال،ج2،ص624) ، علامه مجلسی ( مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏5، ص: 348) ، سید علی طباطبایی ( رياض المسائل ،ج‌7، ص: 194) ، سید محسن امین ( امین،اعیان الشیعه،ج1،ص322.)، آیت الله سید محمود شاهرودی ( كتاب الحج (للشاهرودي)، ج‌5، ص: 169.) ، محمد جواد مغنیه ( فقه الإمام الصادق عليه السلام، ج‌2، ص: 250) ، محمد حسینی جلالی ( حسینی جلالی،فهرس التراث،ج1،ص77.) و مرحوم آیت الله حسن‌زاده آملی ( هزار و يك كلمه، ج‏3، ص: 446) 👆👇 🔅 و چه عجیب است که استاد مکرم و پیروان و هم مسلکان که ادعای رؤیت و شهود دارند، اما چگونه این روایات و سخنان که با یک جستجو ی ساده در نرم‌افزارهای اسلامی دست‌یاب است را کشف نمیکنند.🤔 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔍 4000 یا حدود 20 نفر؟ 🏴 فاطمیه دیگری گذشت و برخی افراد تأثیرگذار در جامعه، بدون مطالعه و از روی تقلید و شنیده‌ها، مطالبی گفتند که هیچ اعتبار تاریخی نداشت و جز بر طبل اختلاف میان مسلمانان نکوفت. دختر رسول‌الله را در میان صحابه و مردمان صدر اسلام غیرمحترم جلوه دادند در صورتی که سیده نساء عالمین احترام بسیاری در میان همه مسلمانان داشت و دارد. ⛔️ در این میان مطالبی نقل شد که گرچه ارزش پرداختن به آن نیست ولی به منظور مبارزه با تحریفات تاریخی لازم است به آن اشاره شود. 🏹 مثلاً اینکه چه تعدادی در خانه صدیقه کبری برای اعتراض جمع شده بودند یا چه تعدادی برای شکستن این تحصّن و گرفتن بیعت از آنان پشت در آمدند، بسیار مبالغه شد و گاهی گفته شد لشکری چنین و چنان! 😳 🗒 در کتاب هجوم علیٰ بیت فاطمه(س) که با استناد به منابع معتبر و غیر معتبر جمع‌آوری شده، حداکثر نام 23 نفر برده شده است. عدد چهار هزار حمله کننده، در کتاب غیر معتبر مجمع النورین مرندی (د.1349ق) در عصر قاجار آمده و او از جنات الخلود خاتون‌آبادی در عصر صفویه نقل می‌کند که بنا به نقل بحار 4000 نفر بودند. در حالی که روایت بحار مربوط به واقعه دیگری است و نویسنده در این برداشت به خطا رفته است. ✅ به قول شهید مطهری که بشر تمایل به افسانه‌سازی دارد؛ در این وقایع عده‌ای مایلند بدون تأمل و دقت، اعداد و ارقام را بالا ببرند. 📍 چنانکه درباره 500 گمارده بر شریعه فرات برای منع آب از اباعبدالله(ع) رقم 4000 در کتب غیرمعتبر رواج یافته و عدد اصلی فراموش شده است. مُستَبین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀 4️⃣5️⃣ 📝 موضوع:ام البنین (س) ➖➖➖ 1.معرفی ام‌البنین، بنت‌ حزّام بن عامر بن کلاب. است و پدرش ابوالمجْل‌ حزّام‌ بن‌ خالد، از قبيلة بنى‌ كلاب‌. منابع متقدم شیعی و سنی نامش را «ام البنین» ذکر کرده‌اند. (1) =-= انتساب نام «فاطمه» برای ایشان در منابع و مقاتل قدیمی وجود ندارد. مرحوم تستری می نویسد: .» ثمّ تسمية المصنّف لها بفاطمة لم أدر إلى أيّ شيء استند؛ مشخص نیست از چه زمانی چنین انتسابی صورت گرفته است (2) + 2. جریان ازدواج با حضرت علی: ابن عنبه: (حدود ۷۴۸- ۸۲۸ ق‌): حضرت علی به عقیل گفت همسری از شجاعان عرب برایش بیابد و عقیل ام البنین را برای وی یافت چون: «ليس في العرب أشجع من آبائها؛ در عرب شجاعتر از آباء ام البنین نبود» (3) تاج الدین بنابر حدسی احتمال میدهد این ازدواج، در سال 25 و در 24 رجب بوده است. (4) + 3. عظمت این بانو: در منابع متاخر و متقدم مطالبی در عظمت ایشان ذکر شده است. در یکی از منابع زیدی می خوانیم: «و هؤلاء الثلاثة بنو أم جعفر و هي الكلابية و هي أم البنين. قال الحسن قال أبي: بلغني عن جعفر بن محمد عليهما السلام أنه قال: بكى الحسين عليه السلام خمس حجج و كانت أم جعفر الكلابية تندب الحسين و تبكيه و قد كف بصرها، فكان مروان و هو وال المدينة يجي‏ء متنكرا بالليل حتى يقف فيسمع بكاءها و ندبها.؛ ام البنین در مصیبت امام حسین (ع) چنان گریست که چشمش نابینا شد.» (5) مرحوم آیت الله باقر شریف قرشی (1433 ق) گفته است: «در تاریخ زنی همچون ام البنین دیده نشده که نسبت به فرزندان هووی خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد.» (6) ✨آیت الله تبریزی رحمه الله در استفتائی گرفتن مجلس عزاء به نام ایشان و پهن کردن سفره غذایی به نام ایشانرا تایید نموده است.)7) =-= 📌البته انتساب برخی عظمتها به ایشان قابل تردید است. به چند مورد از این موارد اشاره میشود. مهدی السویج (8) در ادعایی بدون دلیل، ایشانرا در رتبه علمی شبیه حضرت زینب می داند (9) و مهدی حائری نیز بدون حجت و دلیل، ادعا می کند: «قال فی کنز المصائب ان العباس اخذ علما جما اوائل عمره عن ابیه و امه و اخواته؛ عباس بن علی، علم را از پدر و مادرش ام البنین اخذ نموده است» (10) سید احمد نجفی یکی از منبریهای است که با ذوقیات صوفیانه مجالسی دارد. او مدعی است: ام البنین زیارت نامه دارد، و مضمون این زیارت نشان میدهد قطعاًمعصوم چنین گفته است. (11) درحالیکه با تامل درمی یابیم این زیارت قابل قیاس با زیارات ماثوره از معصومان نیست. مرحوم سبزواری نیز وجود زیارتی منسوب به ایشان را رد کرده و می نویسد: «فاطمة بنت حزام الكلابية والدة العبّاس بن علي ابن أبي طالب عليه السّلام ... وليس لهم زيارة موقّتة، بل يجزي كل ما جرى على اللسان من السلام بعد قراءة شيء من القرآن.» (12). نجفی همچنین ادعا میکند، مختار ثقفی از ام البنین طلب یاری نمود و ایشان به او کمک کرد (13) و امام حسین (ع) بود که به وی لقب ام البنین را داد (14) درحالیکه دروغ بودن چنین حرفی بر محققان مخفی نیست. به ادعای وی،مولی علی (ع) به وی زهرا میگفت! (15) + 4. فرجام ایشان: مهدی السویج می نویسد: من با اینکه تحقیق کاملی کردم زمان و سال وفات این بانو را نیافتم. منتهی بر حسب یک قطعه شعری در کتابی با نام «کنز المطالب» نوشته «محمد باقر القره الباغی الهمدانی» است که این کتاب در 1312 ق نوشته شده است. وفات را 13 جمادی الثانی ذکر کرده است. روایتی از از اعمش نیز وجود دارد که او گوید: فضل بن عباس در روز 13 جمادی الثانی بر امام سجاد وارد شد و گفت: جده‌ام ام البنین فوت شد. بیرجندی در «وقائع الایام» نیز همین روز را به عنوان سالروز وفات آن بانو ذکر کرده است. (۱۶) گذشته از اینکه چنین روایتی در منابع معتبر نیست. این نقل هیچ سندی ندارد؛ خصوصاََ که جاعل ناشی نمی دانسته اعمش در سال ۶۱ هجری به دنیا آمده و در سال ۶۴ سه سال بیشتر نداشته است! علاوه بر این مطلب، محمد علی سالکی نیز می نویسد: من کتاب بیرجندی رو بررسی کردم چنین مطلبی در آن وجود نداشت. (۱۷) 🔸آیت الله سید محمد شیرازی برای اولین مرتبه در سال 1419 ق احتمال مسمومیت ایشانرا مطرح کرده است. (1۸) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
☝️☝️ پی نوشت: 1. شیخ طوسی می نویسد: «أمه أم البنين بنت...» رجال طوسی، ص 102؛ شهید اول می نویسد: «امّه أُمّ البنين بنت حزام بن خالد بن ربيعة» الدروس الشرعية في فقه الإمامية، ج‌2، ص: 26. أبو حيان توحيدي (م 414 ق) البصائر و الذخائر، ص: 214. بیرجندی، وقایع الایام فی محرم الحرام، ج 1، ص 686. 2. محمد تقی تستری, قاموس الرجال, ج 12, ص 196. البته مرحوم نمازی شاهرودی می نویسد: .» واسمها فاطمة على ما قاله العلامة المامقاني (شاهرودی، مستدرک علم رجال الحدیث،8/551) 3. ابن عنبه, عمدة الطّالب في أنساب آل أبي طالب, ج 1, ص 357. 4. تاج الدین، المجالس الشجیه ص 41. 5. الأمالي الخميسية، شجرى جرجانى، ج‏1، ص: 230. 6. شریف القرشی، العباس بن علی، ۱۳۸۶ ش، ص ۲۸. 7. تبریزی، صراط النجاة، ج 9، ص 52. 8. سید مهدی السویج از خطباء است. وی در سال ١٣٤٩ هـ در بصره به دنیا آمده و در ١٤٢٣ هـ در سوریه درگذشت. کتابهایی از خود به یادگار گذاشته است. مثل مائة مسألة مهمة حول الشيعة، ام البنین سیدة نساء العرب و... . 9. سویج، ام البنین سیده نساء العرب، ص 51. 10. معالی السبطین، صبح الصادق،1425، ص 396، فصل نهم، مجلس 18. 11. سید احمد نجفی، رائحة الوصال، منشورات الرضا، لبنان،2015. ص 43. 12. سبزواری، مهذب الاحکام،15/61. 13. همان، رائحة الوصال، ص 44. 14. همان. 15. همان، ص 45. 16. مهدی تاج الدین، المجالس الشجیة فی سیرة ام البنین، ص 250. به نقل از: مهدی السویج، أُمُّ البَنِينَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ العَرَبِ، ص 84. 17. المجالس الشجیه، ص 252 به نقل از سالکی، ام البنین، 18. ایشان ابتدا می نویسد علت مرگ این بانو بر ما روشن نیست. ولی بنی امیه مخالفانشان را مسموم میکردند که بنی العباس نیز این شیوه را پیش گرفتند؛ و حتی علاوه بر ام البنین ایشان احتمال میدهد حضرت زینب نیز توسط آنان مسموم شده باشد. محمد حسینی شیرازی، السیدة ام البنین، صص 49 -50. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از جمله فضائل جدید درباره ام البنین(س) ! •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی) ▫️ فرسته اول ➕مقدمه ➖〰️➖ 📌بنابر اذعانِ مولوی پژوهان یکی از مهمترین ارکان تصوف مولوی، رقص صوفیانه اوست. استاد همائی گفته : «امّا تصوّف مولوى در مرحله اخير وجد است و سماع و قول و ترانه و اشعار. » (مصباح الهدایه،مقدمه همائی،ص46.) . =-= کریم زمانی، یکی از مظاهِر دعوای اهل شریعت با مولوی را بر سر مسئله رقصش بر شمرده و چُنین می نویسد: « مولوی هم در موسیقی علمی تبرح داشت و هم در موسیقی عملی. ... پیوند ناگسستنی او با موسیقی عصبیت و عصبانیت اهل ظاهر را بر می انگیخت و آنان را به ستیز و نقار در می آورد.گاه علیه سماع و رَباب فتوی می دادند و گاه فریاد بَقر [گاو!]می آوردند که مولانا بدعت را سنت ساخته است! لیکن او بدین غوغاها وقعی نمی نهاد و کار خود می کرد» ( زمانی،میناگر عشق،ص566.) « مولانا رقص را نیک پاس میداشت » (همان،ص567.) آنِه‌ماری شیمل مُستَشرِق بزرگ آلمانی اعتراف میکند، موسیقی و رقص باعث جوشش عشق در مولوی میشد. (مولانا دیروز، امروز، فردا،ص 209.) =-= به اعتقاد علی سیدین : « . مولوی خود تا حد افراط می رقصید. گاه چرخش وی با فریاد «هی» آغاز می شد. در کوچه و خیابان و حتی با صدای وسایل زرکوبان، و در گرسنگی و بیماری می چرخید و می رقصید. رقصهای طولانیگاه از شب تا صبح و گاه از صبح تا شب ادامه می یافت. در پایان مراسم، مولوی شربت می نوشید و استحمام می کرد. اشعار مولوی نیز در همین جذبات سروده شده است» (علی سیدین، پشمینه پوشان، صص 316-317 با تلخیص.) ⤴️⤴️ چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا