eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ‏درست دو ماه پیش،عظیم ترین جنگ هیبریدی شناختی که بشر دیده در ایران رقم خورد جبهه ابلیس با تمام ظرفیت وارد شد تا قلبها و ذهن ها راواژگون کند امامردم ایران اینگونه پوزه شیطان را به خاک مالیدند ✅آری همان که پیامبر خدا به سلمان فارسی گفت این قوم سلمان است که در آخرالزمان خواهد درخشید⁦ 🎋〰❄️ @Alachiigh
💢مجموعه عکس‌نوشت ساندیس چیست⁉️😅 ✅پیشنهاد ویژه 🎋〰❄️ @Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜رمان نقاب ابلیس #قسمت10 (مصطفی) ذولجناحم را می‌برم داخل حیاط مسجد و روی جک می‌زنم. هنوز قفل نزده‌
⚜رمان نقاب ابلیس (مصطفی) نیروی انتظامی می‌گوید فعلا نمی‌تواند اقدام جدی کند قرارشده ما نگران نباشیم و همان‌طور که پیش رفته‌ایم رصدشان کنیم و به سپاه گزارش دهیم. مثل اینکه واقعا کاری از دستم برنمی‌آید. حداقل تا زمانی که سیدحسین برسد. برای نماز مغرب به مسجد می‌رسیم. این‌طور که معلوم است، باید یکی دو روز حاج کاظم نماز را بخواند. هنوز پایم به حیاط نرسیده که صدای همهمه چندتا از بچه‌ها یادم می‌اندازد که ذولجناح را قفل نزده بودم. می‌روم به جایی که بچه‌ها ایستاده‌اند. متین مرا که می‌بیند با چهره‌ای نگران به سمتم می‌آید: -آقا سید، فکر کنم موتور شما رو زدن! قدم تند می‌کنم و به متین می‌گویم: -یعنی چی که موتور من رو زدن؟ -نمی‌دونم... عصر یکی دونفر با ماسک اومدن با چماق افتادن به جونش؛ ولی خیلی خسارت نزدن چون ما زود رسیدیم. به ذولجناح که روی زمین واژگون شده، می‌رسم. یکی از آینه‌هایش شکسته و بعضی قسمت‌هایش کمی تو رفته؛ رنگ‌هایش هم کمی ریخته. کامران می‌گوید: -وقتی ما رسیدیم در رفتن. یکی‌شون می‌خواست با اسپری، یه چیزی رو زمین بنویسه ولی نتونست، امونش ندادیم. نگاه را از ذولجناح می‌گیرم و به متین می‌گویم: - نرفتین دنبالشون؟ به جای متین، جوانی غریبه هم‌سن خودم پاسخ می‌دهد: - چرا من سعی کردم برم؛ ولی گمشون کردم. جمله حسن در ذهنم چرخ می خورد که: -از زمین و زمان برایمان می‌بارد! مگر چقدر غفلت کرده‌ایم که آنقدر جسور شده‌اند؟ آنقدر ذهنم درگیر است که فراموش می‌کنم بپرسم جوان تازه وارد کیست. با همان صدای گرفته به بچه‌ها می‌گویم: -برید نماز دیر میشه الان... حتما انقدر بهم ریخته و درب و داغون هستم که سریع حرفم را گوش کنند و بروند. اما خودم هنوز نشسته‌ام. نمی‌دانم چکار کنم و چه موضعی بگیرم مقابل این‌همه گستاخی؟ صدایی مهربان از بالای سرم می‌گوید: - نمی‌خوای بریم نماز اخوی؟ غصه نخور درستش می‌کنیم... سرم را که بلند می‌کنم، همان جوان تازه وارد را می‌بینم که با لبخندی شیرین، دست به طرفم دراز کرده. در آن شرایط و فشار روحی، لبخند برایم بهترین مرهم است. نمی‌دانم چرا چهره‌اش مرا یاد سیدحسین می‌اندازد و مهرش به دلم می‌نشیند. انقدر که برای چندلحظه مشکلات از یادم می‌رود و بلند می‌شوم که به نماز برسم. بعد از نماز، دستم را می‌فشارد و لبخند می‌زند: - آقا سیدمصطفی که میگن شمایید؟ من هم به زور می‌خندم: -بله... دستم را محکم‌تر می‌فشارد: -عباسم... دوست سیدحسین آقا... قرار شده بود بیام به عنوان مربی سرود درخدمت باشم. تازه یادم می‌افتد تا سیزدهم آبان یکی دو روز بیشتر نمانده و هیچ کاری نکرده‌ایم. می‌دانم برای آماده کردن سرود دیر است. عباس هم این را از نگاهم می‌فهمد: -حالا روز دانش آموز نشد، برای پنجم آذر یه چیزی آماده می‌کنیم... کلا خوبه مسجد یه گروه سرود داشته باشه... کار دیگه ای هم اگه از دستم براومد درخدمتم. هنوز حرف‌هایش کامل در ذهنم تحلیل نشده که حسن مثل اجل معلق می‌رسد: -به! عباس آقا... چه عجب ما شما رو دیدیم بعد عمری! تازه دوزاری‌ام می‌افتد که عباس از دوستان قدیمی سیدحسین بوده. اما چرا من تا الان ندیده بودمش؟ از حسن که می‌پرسم، می‌گوید او هم تا دیشب که سیدحسین زنگ زده بوده، اسم عباس را نمی‌دانسته و فقط چندبار او را با سیدحسین دیده بوده. همان اول هم مهر عباس به دلم نشست. الان هم که سیدحسین معرفی‌اش کرده، بیشتر دوستش دارم. چشمانش همیشه می‌خندند. ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
✨💫 بهترین روزها، بهترین خاطرات و شیرین‌ ترین احساسات آن‌ هایی هستند که هنوز فرا نرسیده‌ اند. به خاطر شکست‌ های گذشته ،، لذت چشیدن طعمِ آینده را از دست نمی‌ دهم ✨💫 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید تندگویان🌹 🥀آیا میدانستیدشهید محمد جواد تند گویان وزیر نفت ایران دوازده سال تمام در یک سلول انفرادی بعثی های کثیف بسر برد!؟ طوری که فقط به اندازه ای جا داشت که میتونست بشینه وحتی نمیتونست دراز بکشد..و نمیدونست الانش چه ساعتی وچه موقع از روز وشب وماه وساله؟ !! الان بهاره یا پاییز ؟ الان روزه یاشب؟ وهر روز بلا استثناء با شکنجه شروع میشده.... اونم چه شکنجه ای!؟ که در اثر شکنجه زیاد گردنش صدوهشتاد درجه میچرخیده... واین آخرین شکنجه اون بوده که منجر به شهادت این وزیرجوان و برومند سرزمین اسلامی امان شد! تنها مونسش کتاب قرآنی بوده که یک سرباز عراقی برایش آورده بوده وتمام سربازهای عراقی که نگهبان این بودن باشنیدن صوت قرآنش شیفته اش شدند. وبعد از شهادتش کتابها در وصفش نوشتند؟! اینها رو ما راحت مینویسیم وخیلی سر سری میخونیم وراحت از کنارشون رد میشیم... ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥از لندن اومدم به عشق رهبرم و ایران آمده‌ام، آرزو دارم ایشون رو ببینیم برای اینکه پوز مصی قمی‌کلا و علی کریمی‌ها و بی بی سی ها و اینترآشغالا رو زمین بزنم هنوز زن ایرانی نمرده.. چقدر داشتیم این ۲۲ بهمن امسال 😘 ✅پیشنهاد میکنم حتما بشنوید 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️💢⭕️ 🎥🛑👆صحبت‌های پسر سوری از زیر آوار يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ای انسان، چه باعث شد که به خدای کریم بزرگوار خود مغرور گشتی (و نافرمانی او کردی)؟ ببینید👌 🎋〰❄️ @Alachiigh
🔊❌🔴تذکر و تلنگر معادله خیلی ساده است ❌مراقب باشید صورتی ها و جاهلین و غافلین با تحلیل های نادرست فریب‌تان ندهند! 📌این ، وسط جمعیت یا در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن یا زیر تابوت شهید یا در هیئت حاج محمود یا سرتیتر خبرگزاری‌های رسمی یا هر کجای دیگر باشند را بدون رها نکنید 📌حضرت آقا فرمودند زنان ما با به دشمن ضربه زدند و نقشه هایش را بر آب کردند پس آنهایی که کشف حجاب کردند ضعیف الحجاب نیستند و و یا در پازل دشمن بازی کرده و خواسته یا ناخواسته دشمن را یاری کردند! 📌اگر عامدانه باشد که باید امر به معروف شان کرد اگر هم سهوا باشد که باید از این جهالت و هدف دشمن آگاهشان کرد 🎋〰❄️ @Alachiigh
27.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نگاه پسران کره‌ای در مورد حجاب ⭕️ ببینید چقدر عاشق خودشون هستند‼️ 👌چقدر اعتماد به نفس دارند‼️ 👌من نسبت به اسلام خیلی بی‌اطلاع بودم‼️ 🎋〰❄️ @Alachiigh
🇮🇷 🔵🔴 ایران در جمع ۲۰ کشور صاحب نیروگاه برقابی جهان 🔻در فهرست ۲۰ کشور برتر جهان در حوزه ظرفیت نیروگاه‌های برقابی، چین در صدر و رتبه دوم به برزیل تعلق گرفته. آمریکا، کانادا، روسیه، هند و ژاپن در رتبه‌های بعدی قرار دارند. 🔹ایران با ظرفیت ۱۲.۲ هزار مگاواتی برق تجدیدپذیر رتبه ۱۹ را به خود اختصاص داده. براساس این آمار ۱۳.۵ درصد از برق کشور از این طریق تامین می‌شود. 🔺براساس گزارشات بین‌المللی، توربین‌های برقابی ایرانی با بزرگترین شرکت‌های سازنده در این حوزه از جمله زیمنس آلمان و جنرال الکتریک آمریکا توان رقابت دارد. 🎋〰❄️ @Alachiigh
⚜رمان نقاب ابلیس (مریم) قبل از اینکه به چشم کسی بیاییم، چادرم را برمی‌دارم. زیر چادر، تیپ قرمز و مشکی زده‌ام. دهان الهام باز می‌ماند: -خاک برسرم مریم این چه ریختیه؟ درحالی که شالم را باز می‌کنم و موهایم را بیرون می‌ریزم، می‌گویم: -نه پس، با قیافه بسیجیا برم ادای دختر ژیگولارو دربیارم؟ دو طرف شال را این طرف و آن طرف شانه‌ام می‌اندازم. انقدر عقب است که گوشواره‌ام پیدا می‌شود. وقتی در را باز می‌کنند که داخل بیایند، سوز سرما به گردنم می‌خورد و بدنم مورمور می‌شود. جداً سردشان نمی‌شود که در این سرما شال‌شان را عقب می‌برند؟ الهام از قیافه‌ام، خنده‌اش می‌گیرد: -وای مریم! تو اگه آب بود شناگر ماهری بودی! چقدرم بهت میاد! تصور کن مسئول فرهنگی بسیج خواهران با این تیپ! به جای این که بخندم، نگران می‌شوم: -میگم یه وقت یکی از خانومای بسیج نیاد، من رو با این وضع ببینه؟ -نترس بابا با این آرایشی که تو کردی منم نمی‌شناسمت! جایی‌ام که نشستیم خیلی دید نداره! مسن‌ترها گاهی با تاسف و کمی عصبانیت نگاهم می‌کنند و جوان‌ترها با حسرت و تعجب. تا به حال این نگاه را تجربه نکرده بودم. با این قیافه معذبم. به خودم نهیب می‌زنم که: - خب جلوی نامحرم که نیست... بعدم باید یکم نقش بازی کنی... دلم برای چادرم تنگ می‌شود. طاقت نمیاورم و به الهام می‌گویم: -چادر رو بده بندازم روی سرم همین‌جوری... سخنران‌شان خانم حسینی (دقت کنید: حسینی!) خودش هم یک ته آرایش ملایم دارد و تمام مدت سخنرانی، چشمش به من است. الهام هم طبق نقشه قبلی، هربار درست زمانی که خانم حسینی نگاهم می‌کند، نگاهی از سر انزجار و تنفر به من می‌اندازد و غر می‌زند! حواسش هست که تندتند یادداشت بردارد. من هم باید ادای مریدان شیفته را دربیاورم و محو سخنان گهربار خانم حسینی بشوم، مثلا! سخنرانی که تمام می‌شود، مثلا به مداحی اهمیت نمی‌دهم و می‌روم خدمت خانم حسینی. با دیدن من لبخندی مادرانه می‌زند؛ طوری که تشویق شوم جلوتر بروم. با عشوه می‌گویم: -ببخشید... میشه من با شما خصوصی صحبت کنم؟ نمی‌دانم در من چه دیده و چطور نقش بازی کرده‌ام که با آغوش باز می‌پذیرد و مرا می‌برد به یکی از اتاق‌های خانه. طوری محبت می‌کند که نزدیک است جذبش شوم! هم بیان خوبی دارد و هم اخلاقی جذاب. معلوم نیست کجا آموزش دیده اینطور آدم‌ها را جذب کند؟ با همان حالت شیفتگی می‌گویم: -چرا انقدر به ظاهر من گیر میدن؟ چرا دائم فکرای نامربوط می‌کنن درباره من؟ مگه اسلام فقط به ظاهره؟ مگه اونایی که خیلی ادعای مسلمونی‌شون میشه آدمای خوبی‌اند؟ من دلم نمی‌خواد ظاهرم مثل مسلمونا باشه که شبیه اختلاسگرا و داعشیا بشم... اصلا اگه اسلام اینه که اینا میگن، من نمی‌خوام! کافر باشم بهتره! ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
✳️اگر شب دردهایی در عضلات یا ماهیچه های بدنتان دارید نشان از کمبود منیزیم و پتاسیم در بدن شما است. 🔸برای جلوگیری از این دردها در هنگام خواب می توانید از موز استفاده کنید 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید_حجت_الله_رحیمی🌹 ✍شهادت به خون وتیر وترکش نیست... آن روز که خدارابا همه چیز و درهمه چیز دیدیم،، شهید شده ایم... ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆👆🔴این زن ترکیه‌ای، وقتی رفتن نجاتش بدن ،.... تا وقتی بهش حجاب نرسوندن از زیر آورها بیرون نیومد ♦️زلزله ی عجیبیه.... 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥❌❌یکی از اهالی شهرستان خوی: همان هایی که بهشان تروریست میگفتند، راه را باز کردند و به مردم رسیدگی کردند من نه بسیجی ام نه ساندیس خور ... 🎋〰❄️ @Alachiigh
🇮🇷 ❌ | اتحاد علیه دشمن مشترک 🔻آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور در پاسخ به دعوت رسمی شی‌جین پینگ رئیس‌جمهور چین در رأس هیئتی بلندپایه سیاسی و اقتصادی و برای دیدار رسمی سه روزه، عصر روز دوشنبه (۲۴ بهمن‌) عازم پکن پایتخت چین شد. این سفر از وجوه مختلف قابل تحلیل است: 1⃣ نکته اول؛ جهان به سرعت در حال تغییر است. ما در حال تغییر جریان‌ها و بلوک‌های قدرت در نظام بین‌الملل هستیم. نظام بین‌الملل از یک نظام تک‌قطبی به یک نظام چندقطبی در حال گذار است. ایران در غرب آسیا و چین در شرق آسیا دو کشور بسیار قدرتمند و مستقل هستند. چین یک قدرت جهانی و ایران مهم‌ترین قدرت منطقه‌ای در غرب آسیاست. 2⃣ نکته دوم؛ از یک‌سو قدرت اروپا و ایالات متحده رو به افول و اضمحلال است. و از سوی دیگر شاهد رفتار معقولانه آنها در قبال کشورمان نیستیم. به اندازه کل عمر انقلاب اسلامی و حتی بیشتر از آن، غربی‌ها علیه ایران دست به اقدام زدند و همواره از طریق راه‌های مختلف در صدد مشکل‌آفرینی برای انقلاب اسلامی بوده‌اند. 3⃣ نکته سوم؛ جمهوری اسلامی برای تأمین منافع ملی و تحقق راهبردهای سیاست خارجی خود نگاه ویژه به چین دارد. زیرا این کشور دارای ظرفیت‌های مهمی می‌باشد. چین به عنوان یک قدرت نوظهور می‌تواند در به فعلیت رساندن ظرفیت‌های اقتصادی ایران کمک نماید. البته موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلتیک ایران می‌تواند کمک شایانی به اقتصاد چین نماید. 🔺نکته پایانی؛ سفر اخیر رئیس‌جمهور کشورمان می‌تواند رابطه با چین را از رفتارها و تحولات مقطعی دور داشته و وارد روابط راهبردی نماید مسئله‌ای که در دولت قبل و به علت رفتار غربگرای دولت سابق بر زمین ماند. ✍🏻فرهاد کوچک‌زاده 🎋〰❄️ @Alachiigh
❌🔴 روابط خود با را قطع کرد! ولی ! یک جزیره اش را به اسرائیل فروخت! این است وضع جهان اسلام: وقتی ملتهای غیرمسلمان جهان علیه اسرائیل بپاخاسته اند، خائنان عرب و مسلمان واداده اند 🔶 آری. امیرالمومنین(ع) راست گفت: در آخرالزمان، خورشید از مغرب طلوع میکند.. 🎋〰❄️ @Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜رمان نقاب ابلیس #قسمت12 (مریم) قبل از اینکه به چشم کسی بیاییم، چادرم را برمی‌دارم. زیر چادر، تیپ ق
⚜رمان نقاب ابلیس (مریم) دستم را می‌گیرد و می‌فشارد؛ انگار که بخواهد ابراز هم‌دردی کند: - می‌دونم چی میگی عزیزم؛ اما این دلیل نمیشه تو کلا کافر باشی و قید خدا رو بزنی! ببین... آدما نیاز دارن به اینکه یه حقیقت ماورایی رو بپرستن. برای همینم بت می‌ساختن، چون نمی‌تونستن بی خدا باشن. همین الانم، خیلی از کسایی که بی خدا و کافرن کارشون به خودکشی می‌کشه. اصلا بدون ایمان که زندگی نمیشه کرد! آدم پژمرده میشه! -من خدا رو دوست دارم؛ ولی نمی‌خوام مثل مسلمونا باشم؛ مثل این خشکه مقدسا! لبخندش بوی پیروزی می‌دهد: - خب چه اشکال داره؟ مهم قلب توئه! ایمان توی قلبه! ایمانم یعنی محبت! یعنی عشق! ایمان جز این نیست! بعدهم، کی گفته دین فقط اسلامه؟ این‌همه دین هستن که همشون بشر رو می‌برن به سمت خدا. مقصود تویی کعبه و بت‌خانه بهانه! دین فقط یه جاده ست! همه ادیانم می‌رسن به خدا. تو به عنوان یه جوون، حق داری خودت ببینی دوست داری از کدوم یکی از جاده‌ها به خدا برسی! فکر نکن چون پدر و مادرت مسلمونن توهم باید مثلشون باشی! همه بدبختیا و جنگا توی دنیا الان سر اینه که هرکسی میگه دین من بهتره؛ درحالی که آدما صرف نظر از مذهب‌شون، با معیار انسانیت سنجیده میشن! (این عقاید انحرافی استخراج شده از رصد کانال های معاند اسلام است و پلورالیسم دینی نام دارد. تمام شبهات مطرح شده، دارای پاسخ های علمی و منطقی ست.) چقدر خوب بلد است بحث را ببرد به سمتی که می‌خواهد. ادای آدم‌های تازه آگاه شده را درمی‌آورم: -خب الان پیشنهاد خود شما چیه؟ انگار برای زدن حرفی دل دل می‌کند. گویا دارم به هدفم نزدیک می‌شوم. سراپا گوش و چشم می‌شوم چون باید دقیقا تمام حالات و رفتارها و حتی لحن صدایش را به خاطر بسپارم. می‌گوید: -ببین... دینی رو انتخاب کن که بیشتر به قلبت اهمیت بده نه ظاهرت... دینی که بناش به صلح باشه و به آزادی تو به عنوان یه خانم احترام بذاره؛ متوجهی که؟ نباید بین زن و مرد الکی دیوار و حصار کشید؛ این تعصبا معنی نمیده. سعی هم بکن دینت با سیاست مخلوط نشه، سیاست بی پدر و مادره. دینی که دائم تو رو بندازه توی وادی سیاست دین نیست! از همه مهم‌تر اینه که دینت به روز باشه و جدید. ببین قوانین اخلاقیش چیه، اگه دیدی اصالت رو به اخلاق میده خوبه. در کل، ببین قلبت چی میگه... باید وادارش کنم واضح‌تر حرف بزند: -من خیلی نمی‌دونم تحقیقم رو از کجا شروع کنم. میشه شما یه راهنمایی بکنید؟ می‌توانم حس پیروزی را در چشمانش ببینم. حتما الان به خیال اینکه توانسته مغزم را شست‌وشو دهد، در دلش قند آب می‌شود: - اگه بازم میای جلسه اینجا، برات چندتا کتاب بیارم که بخونی... چندتا سایت و وبلاگم هست، اونام منابع خوبی‌اند... آدرس سایت‌ها و وبلاگ‌ها را می‌گیرم و قرار می‌گذارم برای هفته بعد بیشتر باهم صحبت کنیم. وقتی از اتاق بیرون می‌آییم، مراسم تمام شده و اکثرا درحال رفتن‌اند. خانم حسینی هم کمی دیرش شده و خوشبختانه می‌رود. الهام علامت می‌دهد که چه خبر؟ پلک برهم می‌گذارم که یعنی: «الان میام میگم.» می‌رسم بالای سرش. تند می‌پرسد: -چی شد؟ -وایسا اول سر و ریختم رو درست کنم... با دستمال مرطوب می‌افتم به جان صورتم. داشتم خفه می‌شدم! این‌ها چیست می‌مالند به صورتشان؟ آرایش‌ها که پاک می‌شود، صورتم نفس می‌کشد و تازه خودم را می‌شناسم. شالم را درست می‌بندم و ساق‌هایم را دست می‌کنم. از دستشویی بیرون می‌آیم و الهام همانطور که چادرم را می‌دهد بپوشم، می‌پرسد: -بگو چی شد دیگه... به علامت تاسف سری تکان می‌دهم: -خیلی عقایدش به بهایی‌ها می‌خورد. انگار می‌خواست غیر مستقیم هلم بده به سمت بهاییت؛ ولی هنوز کامل بهم اعتماد نداره! آدرس چندتا سایت رو داده. بریم ببینیم چیه! ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
✳️/ ۹ خاصیت شگفت انگیز غذاهای تند که نمی دانستید 🎋〰❄️ @Alachiigh