فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥چه اشکالی دارد بی حجاب وبا #حجاب کنار هم دوستانه زندگی کنند وبهم کاری نداشته باشند؟
✅✅پيشنهاد دانلود
#حجاب
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🔴🔵📽| سوپرایز بیت باکسی ها در متروی تهران!!!
نیاز به فضاسازی انقلابی در همه عرصه ها به خصوص اماکن عمومی و با همه قالبهای هنری داریم....😊😊
✅👌پیشنهاد میکنم حتما ببینید 😍👌
#امید_به_آینده
#برای_ایران
🎋〰🍂
@Alachiigh
❌🎥ماجرای درگیری روحانی رزمیکار با اهانت کنندگان به عمامه چه بود؟
❌آیا روحانیت مسلح به سلاح گرم هستند؟
❌کلیپی که گفتن ساختگیه
#روحانی_رزمی_کار
🎋〰🍂
@Alachiigh
⭕️پست اینستاگرامی فرزند شهید همت
✳️به زبان صریح و روشن میگویم که مثل اغلب فرزندان شهدا در کنار رهبر و مردم، پای کار کشور و نظام میایستم
#لبیک_یا_خامنه_ای
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #سی_دوم ما زودتر از مادرجون اینا به سمت خونه راه افتادیم.. با اتمام نمازمون ص
⚜علمــدارعشــق
قسمت #سی_سوم
راوی نرگس سادات
با استرس از خواب پریدم به ساعت تو اتاق نگاه کردم
یه ربع مونده به اذان صبح
از خوابی که دیده بودم
استرس داشتم رفتم سمت مرتضی....
منتظر موندم سجده آخر نمازش بره
- مرتضی
+ جانم... چرا گریه میکنی خانمم
- ببخشید منو... خیلی بد رفتار کردم
+ نه جانم... من بهت حق میدم
سرم کشید تو آغوشش
+ چی شده ساداتم... چرا بهم ریختی
- مرتضی... یه خواب دیدم
+ چه خوابی
- خواب دیدم... تو یه صف طولانی وایستادم نفری یه دونه هم پرونده دستمون بود...
یه آقای خیلی نورانی نشسته بود
پرونده ها نگاه میکرد...... بعدش امضا میزد
اما من نه تنها به آقا نزدیک نمیشدم
بلکه هی دور میشدم..
یهو یه نفر گفت
خانم حضرت زینب داره با یارانش میاد
مرتضی...
توام تو جمع یاران خانم بودی
اما...
یه دستت نبود...
اومدی سمتم گفتی...
صبرکن میرسی اول صف...
بعدش رفتی...
اما اون آقای نورانی انگار ازمن ناراحت بود
+ ان شاالله خیره... فردا صبح برو پیش استاد احدی... تعبیر خوابت بپرس
- حتما
+ پاشو نماز بخونیم
ساعت ۷ صبح بود از خواب پاشدم مرتضی نبود..
چادر و روسریمو سر کردم رفت تو پذیرایی
- سلام مادرجون
مادر: سلام عروس گلم.. صبحت بخیر
- ممنون.. مادر مرتضی کجاست ؟
مادر: رفته دعای ندبه دخترم گفت بیدارشدی.. بری پیش.حاج آقا احدی حتما
- آره دارم میرم همون جا
مادر: بیا سوئیچ گذاشته بدم بهت
ماشین روشن کردم تا گرم بشه... شماره استاد احدی گرفتم
استاد: الو بفرمایید
- سلام استاد
استاد: سلام دخترم خوبی؟پدر خوبن؟
آقامرتضی خوبن؟
- همه خوبن سلام میرسونن خدمتون... استاد شرمنده مزاحمتون شدم
استاد : مراحمی... کاری داشتی؟
_بله استاد یه خواب دیدم... میخاستم بیام پیشتون
استاد : بیا چهار انبیا... من جلسم یه نیم ساعت طول میکشه... باید منتظر بمونی
- اشکال نداره... میرسم خدمتون
استاد: یاعلی
جلسه استاد تموم شد...
- سلام استاد
استاد: سلام دخترم... چی شده... انگار خیلی ملتهبی
_استاد یه خواب دیدم...
شروع کردم به تعریف... وقتی حرفم تموم شد...
استاد گفت
_ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس، شهدا را چیدند
دورشدنت... برای اینکه گفتی بین منو سوریه باید یه دونه انتخاب کنی
آقاهم به احتمال زیاد آقاسیدالشهدا بوده
با حال آشفته ای رفتم سمت خونه مرتضی اینا...تمام راه گریه میکردم
خدایا
چرا معرفتم انقدر نصبت به اهل بیت پایین بود
خود مرتضی در باز کرد
+ نرگس از پس گریه کردی.. چشمات قرمز شده... استاد احدی چی گفتن
- مرتضی
+ جانم
- برو برو... من راضیم... برو مدافع عمه جانم شو... فقط باید قبلش منو ببری... حرم خانم حضرت معصومه
+ به روی چشم... ... نوکرتم نرگس
فرداشب عروسی زهراست
علی شوهرش ۲۰ روز بعداز عروسیشون اعزام میشه سوریه
عروسیشون به خیر خوشی تموم شد
تو ماشین نشسته بودیم به سمت قم در حرکتیم
رسیدیم قم...
وارد صحن شدیم... من رفتم قسمت خواهران زیارت
- یا حضرت معصومه... خانم جان... صبر و قرار بود که دوری همسرمو تمام زندگیم تحمل کنم...
خانم جان شما را به جان برادرتون.. امام رضا قسم میدم... مراقب مرتضی من باشید
جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#علمدار_عشق
#پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
✳️شلغم پخته بهترین صبحانه در فصل زمستان است !👇
🔸زیرا بدن را تمیز و مواد سمی را از بدن خارج می کند و از مبتلا شدن به بیماری های ویروسی شما را در امان نگه می دارد .
#صبحانه
#سلامت
#سلامت_بمانید
🎋〰🍂
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۵۷۴ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍂
@Alachiigh
🌹شهید حسین معز غلامی🌹
✍شب پنجم محرم بود حسین گفت: میای بریم هیات؟ دعوتم کردن باید برم بخونم، گفتم بریم، با خودم فکر کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا، وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده، حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه، نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد.
وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خوندنه، بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه، چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و ... هم هیچ کاری نداشت؛ برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته؟ گفت بله من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم، گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍂
@Alachiigh
✴️ رویداد مردمی تولید محتوای دیجیتال بسیج استان اصفهان برگزار می شود
📌 این رویداد مردمی با موضوع:
🔹 سبک زندگی ایرانی اسلامی
🔹دشمن شناسی و روحیه استکبار ستیزی
🔹 مکتب فکری حاج قاسم سلیمانی
🔹 ایران قـوی و مستقل با رویکرد توانمندی جوانان ایرانی
🔹بخش آزاد؛ راهکار حل یکی از چالش های بومی شهرستان
🔘 شرکت کنندگان می توانند آثار خود را در بخشهای: ویدئوی موبایلی _ کلیپ، عکس نوشته – عکس، پوستر و آثار گرافیکی ارسال کنند
🔸جوانان و نوجوانان علاقمند می توانند برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به بخش مردمی وبسایت رویداد به آدرس people.bsjmajazi.ir مراجعه کنند.
مشاهده جزئیات بیشتر 🔻
snai.ir/1110135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔴مزدوران پهلوی و BBC بخوانند!
🔹۱۹ آبان؛ سالگرد ترور وزیر خارجهای که جرمش مخالفت با دخالت انگلیس بود!
🔹۱۹ آبان ۱۳۳۳، «حسین فاطمی» وزیر خارجه دولت دکتر مصدق، در شرایط بیماری، به دستور محمدرضا شاه تیرباران شد و به شهادت رسید.
🔹حسین فاطمی از نزدیکان مصدق بود که در دولت اول وی معاون پارلمانی و در دولت دوم، وزیر امور خارجه شد.
🔹در سال ۱۳۳۱ بهدنبال کشف مدارک جاسوسی از سفارتخانه انگلیس، آنجا را تعطیل و کارمندان آن را اخراج کرد و از جدیترین مخالفان استعمار و دخالت انگلیس در امور ایران بود.
🔹وی بعد از کودتای ۲۸ مرداد، مجبور شد مدتی زندگی مخفیانه داشته باشد اما نهایتاً دستگیر و بعد از محاکمه اعدام شد.
🔹بهدلیل اقدامات فاطمی علیه انگلستان و هواداری وی از قطع ید انگلیس از نفت ایران، «سام فال» دبیر شرقی سفارت انگلیس در تهران، اعدام بیرحمانه را بهترین راهحل برای فاطمی میدانست!
🔹محمدرضا پهلوی نیز که از فاطمی بهدلیل مطرح کردن جمهوری بهجای سلطنت کینه داشت، با اعدام وی موافقت کرد.
🔸فیلم فوق اظهارات سلطنت فاطمی خواهر دکتر فاطمی از نحوه تیرباران و جلوگیری از خاکسپاری پیکر اوست.
🇮🇷 تحلیل سیاسی
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥❌ اگر هنوز دنبال هدف اصلی اغتشاشات اخیر هستید حتماً این ویدیو را با دقت مشاهده کنید!
✅حتما ببینید 😕
تخریبچی
#تجزیهطلب
🎋〰🍂
@Alachiigh
🍃🌹🇮🇷🌹🍃
🛑 شاهکار موشکی ایران/ دسترسی تهران به نیویورک در ۳۰ دقیقه!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_مقتدر
صـــراط
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏صلیالله علیک یااباعبدالله 🤚♥️
♥️جان اگر جان است
قربان حسین ابنعلی (ع)
✅التماس دعا 🙏
#هیئت_مجازی
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
#استوری
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #سی_سوم راوی نرگس سادات با استرس از خواب پریدم به ساعت تو اتاق نگاه کردم یه ر
⚜علمــدارعشــق
قسمت #سی_چهارم
هیچکس نپرسید.. چطوری آروم شد..
نمیخاستم کسی بدونه..
ماجرای رضایت دادن من شد یه راز بین منو مرتضی..
تو کاروانی که اعزام بودن
علی آقاو سید هادی و مرتضی باهم میرن
خیلی از بچه های پایگاهشون میرفتن
برای همین مرتضی و علی آقا خاستن همین جا تو خونه خداحافظی کنیم
مرتضی ازهمه خداحافظی کرد
اومد سمتم دستم گرفت گفت :
_بااجازتون میخام نرگس سادات سربندمو ببندد برای همین بریم تو اتاق
تو اتاق مرتضی بودیم
اومد سمتم گفت :
_ساداتم بشین به حرفهام گوش بده
-بگو عزیزم
+ نرگس اینطوری رضایت دادی ؟
- رضایت دادم... اما حق دارم گریه کنم
مرتضی داره تمام زندگیم... میره به جنگ حرمله... شاید شهید بشه
+ عزیزم... من فدات بشم..نرگس.. ببین دوست دارم... وقتی رفتم مثل یه #شیرزن رفتار کنی دوست ندارم گریه کنی...
نرگس ...اگه من شهید شدم.... جوانی...
دوباره ازدواج کن
- نگوووووو... نگووووو.. مرتضی
+ زشته جیغ نزن...
- اگه میخای گریه نکنم... جیغ نزنم... حرف ازشهادت نزن
+چشم... اما نرگس ببین بقول خودت
جنگه... .. بذار حرفهام بگم
راوی مرتضی
منو علی تصمیم گرفتیم
نذاریم خانمهامون بیان پیش پایگاه مارا بدرقه کنن
از نرگس خاستم سربندمون اون ببندد
شاید درخواست ظالمانه ای بود اما دلم میخاست رفتنم باور کنه با عمق جان حس کنه
مادرم قرآن به دست جلوی در ایستاده بود
علی تازه داماد بود
همش ۲۰ روز بود که ازدواج کرده بودن
با زهرا دست داد و خداحافظی کرد از زیر قرآن رد شد رفت بالاکوچه
میدونستم از عمد اینکار میکنه.. تا نرگس موذب نشه
رفتم سمت نرگس
دستش گرفتم تو دستم فشارش دادم
_مراقب اون چشمای قشنگت باش
رو به خواهرم گفت :
_زهراجان مراقب هم باشید
رسیدیم پایگاه..
بچه ها تقریبا اومده بودن... کاروان ما همه رفیق بودیم
از بچگی باهم بزرگ شده بودیم
قرار شد از پایگاه با اتوبوس بریم فرودگاه امام خمینی.ره.از اونجا ان شاالله به سمت مقصد عاشقی
تو کاروان همه جوان بودن... چندنفر نامزدبودن مثل من.. چندنفر تازه داماد بودن مثل علی... چندنفر هم تازه پدرشده بودن مثل سیدهادی
یکی از رفقا میگفت
_ دیشب دخترم شدید مهمون نوازی کرد... تا بخابه ۱۰۰ بار گفت... بابا.. نه ماهشه
قراربر این شد توجیه اصلی عملیات معقر حضرت عباس تو سوریه باشه
جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#علمدار_عشق
#پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۵۷۵ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍂
@Alachiigh
🌹شهید محمودرضا عندالله🌹
✍چشم خود را بازکنید،گرگ های درلباس میش را زیرکانه از یکدیگر جدا کنید.
بزرگترین ضربه را،اسلام و انقلاب ازافراد دوچهره ومنافق خورده است .
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍂
@Alachiigh
🇮🇷
📝 #یادداشت_کوتاه | مبارزه با عمامه عمارها
🔻از رضاخان بی سواد که برای نابودی فرهنگ و تمدن باشکوه چند هزار ساله ایران لباس و پوشش مخصوص اقوام ایرانی را ممنوع کرد و برای مبارزه با دین، حجاب زنان و عمامه و لباس روحانیت را قدغن اعلام کرد
تا رضاخان های اتو کشیده و کروات زده امروزی که فرمان کشف حجاب و عمامه پراکنی را از انگلیس میدهند راهی نیست!!
هردو فرمان از سرزمین ملکه میگیرند!
🔯 اگر صد سال پیش انگلیس، نوکرِ اسطبلِ اسب های کنسولِ هلند را از طویله به شاهنشاهی ایران رساند
امروز هم همان انگلیس میخواهد برای مبارزه با استقلال و آزادی ایران و صدور استعمار و بردگی
از تریبون بی بی سی و اینترنشنال و...
با دلسوزی و اشک تمساح و شعارهای قشنگ و دلربا
لباس عفاف و نماد حریت و آزادگی و مبارزه با اجنبی را از تن مان در بیاورد
راه همان است!
مبارزه با حجاب و عمامه عمارها تنها راه ورود بردگی و استعمار نوین است!
هدف همان است بازگشت به ذلت و نوکری!
ابزار همان است شعبان بی مخ های مجازی !
✍ احمدی پرتو
#پایان_مماشات | #ثامن | #نفوذ_انگلیس
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدیو #کلیپ
#دکتر_علی_تقوی
🔴 بعضیـا میگـن باید ڪار فرهنگی ڪنیم، کار ریشـهای، کار تربیتی 🤔
الان در مورد حجاب باید چه کار کنیم؟! کار ریشهای انجام بدیم یا کار اورژانسی ⁉️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده👇👇
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #سی_چهارم هیچکس نپرسید.. چطوری آروم شد.. نمیخاستم کسی بدونه.. ماجرای رضایت د
⚜علمــدارعشــق
قسمت #سی_پنجم
راوی مرتضی
هواپیما اوج گرفت ۳ ساعت بعد تو دمشق به زمین نشست
چه هوای غریبی داره..
وقتی خیلی بچه بودم با پدر اومدیم سوریه..
اون موقعه همه جا خیلی آباد بود
اما حرمله زمان داعش چه کرد
اما شیربچه های حیدری اومدن انتقام بگیرن
رسیدیم معقر..
ساکها گذاشتیم به سمت حرم بی بی حضرت زینب حرکت کردیم..
تا اولین زیارتمون کنیم
مسافت بین معقر تا حرم طولانی بود
طوری تدارک شده بود
این شپشوها خنگ ( داعش) توانایی شناسایی نشده باشه
بااتوبوس ه سمت حرم راه افتادیم...
یکی از بچه ها که مداح بود شروع کرد به مداحی کرد و همه همراهیش کردیم...
منو یکم ببین سینه زنیمو هم ببین
ببین که خیس شدم عرق نوکریه این
دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه
چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه
منم باید برم اره برم سرم بره نزارم هیچ حرومی به طرف حرم بره
یه روزی هم بیاد نفس اخرم بره
حسین اقام،اقام
حسین اقام،اقام،اقام
یه دست گل دارم برای این حرم میدم
گلم که چیزی نیست برا حرم سرم میدم
برای قربانی اسماعیل میدم با عشق خودم با بچه هام فدای بانوی دمشق
منم یه مادرم پسرمو دوسش دارم ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم
بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم
حسین اقام،اقام...
حسین اقام اقام..
رسیدیم حرم...
بعداز قرائت زیارت عاشورا به سمت معقر حرکت کردیم
قراربراین بود..
یک ساعتی استراحت کنیم
بعد فرمانده بیاد برای توجیح و شناسایی
یک ساعت گذشت فرمانده اومدو شروع کرد به صحبت کردن...
فرمانده_
بسم رب الشهدا و الصدقین
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي
برادران عزیز
بزرگترین #لیاقت دنیا و آخرت نصیبتون شده #مدافع_حرم_ناموس_حسین شدید
بزرگواران #هدف ما باز پس گیری شهر حمص از دشمن حسین است
در قالب تیپ ۱۷صاحب الزمان
متشکل از سه تیپ
عملیات از روز شنبه هفته آینده شروع میشه
فردا تمامی افراد میتونن با خانواده هاشون تماس بگیرن
اما برارداران لازم بذکر است هیچگونه #اطلاعات از خودتون در تماس اعلام نکنید فقط خانواده از صحت سلامتی خود باخبر کنید
یاعلی
راوی نرگس سادات
خونه مادرشوهرم اینا بودم...
زهرا نمیذاشت برم خونه خودمون
میگفت
تنهایی میشنی فکر و خیال میکنی واقعا راست میگفت
دومین شبی که مرتضی من اعزام شده سوریه..
یعنی الان داره چیکار میکنه
غذا خورده
چادرم سر کردم...
رفتم تو حیاط.. اشکام جاری شد
مرتضی من کجایی ؟... عزیزدلم
خدایا خودت مراقبش باش... یا امام رضا خودت حفظش کن
صدای زهرا اومد
_مامان نرگس سادات کو ؟تو اتاق داداش نبود
مادر: زهرا خیلی نگرانشم.. خیلی بی تابی میکنه.. برو پیشش تو حیاط
زهرا: نرگس... نرگس..
دستش نشست رو شانه ام
_کجایی آجی؟
- جسمم اینجا تو این زندان... اما روحم سوریه پیش مرتضی
زهرا: نرگس آجی... عزیزم توروخدا بی تابی نکن.. بخدا داداشم راضی نیست
- زهرا... #خیییییلی_سخته...
زهرا : میدونم..... شوهرمنم رفته.. تازه دامادم.. نرگس ببین اگه زبانم لال علی شهید بشه... یکی ازم بپرسه از زندگی مشترکتون چه خاطره ای داری.باید بگم همش ۲۰ روز کنارش بودم...
نرگس آجی... من درحالی لباس عروس پوشیدم... که میدونستم شاید مردم که راهی میدان جنگ شد هیچوقت برنگرده... ..
یا عروستون... اون مگه آدم نیست.. همش ۹ روزه مادرشده... الان اوج زمانیکه ب همسرش #نیاز داره... اما مردش تو جنگه.. شایدم شهید بشه
ان شاالله فردا داداش زنگ میزنه تو از دلواپسی درمیای.. ... پاشو بریم بخوابیم
زهرا و مادرجون رفته بودن خونه مادرشوهر زهرا..
من خونه تنها بودم.. که تلفن خونه زنگ زد
- الو بفرمایید
+ الو ساداتم
- وایییییی مرتضی خودتی ؟
+ سلام خانمم خوبی؟نمیتونستم زودتر زنگ بزنم... دلم برات تنگ شده عزیزم.. مراقب خودت باش خیلی دوست دارم... به زهراهم بگو عصری حول حوش ساعت ۴-۵ گوش به زنگ باشه
نرگس اینجا نمیشه زیاد زنگ زد با تعداد نفرات بالا حرف زد.. پس مراقب خودت باش
- منم دوست دارم.. مراقب خودت باش..
+ خداحافظ عزیزم
گوشی که قطع شد
زدم زیر گریه... های های گریه کردم به گذر زمان توجه نمیکردم
یه ساعت گذشت با تکونهای زهرا به خودم اومدم
_نرگس... نرگس... چی شده... چرا گریه میکنی
- مرتضی زنگ زد گفت عصر حول و حوش ساعت ۴-۵ خونه باشی باعلی آقا
رفتم سمت چادرمشکیم
زهرا: نرگس سادات کجا میری؟
- میخام برم مزارشهدا
زهرا: صبرکن باهم بریم... تنهایی میترسم بری... حالت بد بشه
- باشه بریم
جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#علمدار_عشق
#پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
✳️ «عسل» بهتر از شربت سینه، سرفه را درمان می کند.👇
🔸 طبق مطالعات محققان، افرادی که قبل از خواب یک قاشق عسل خوردهاند کمتر سرفه می کنند و خواب راحت تری دارند، عسل سرشار از آنتی اکسیدان ها و مواد ضدمیکروب است و به همین دلیل می تواند سرفه را درمان کند.
#مراقبت
#سلامت
#سلامت_بمانید
🎋〰🍂
@Alachiigh