eitaa logo
کانال امیررضا رشیدی
219 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
2 فایل
به نام خدا * به یاد خدا * و برای خدا اشعار و نوشته ها #امیررضا_رشیدی #افتخارات #مرور_خاطرات #کلیپ_های_صوتی_و_تصویری #اطلاع_رسانی_برنامه_ها #دوربین_نامحسوس ارتباط: https://eitaa.com/ArR1387
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا پروانه‌ها را از قفس آزاد خواهد کرد خودش جغرافیای عشق را آباد خواهد کرد و بَرمی‌چیند از شب‌های زخمی، جیغ جغدان را به صبحی سرزده، گنجشک‌ها را شاد خواهد کرد به لطف سنگ‌ها با مشت نوزادان در قنداق ستون کاخ‌ها را سست و بی‌بنیاد خواهد کرد و با هر جوی خون از گونه‌های خیس مادرها جهان را خانۀ دل‌های طوفان‌زاد خواهد کرد زمین یک روز راحت می‌شود از بغض دیرینش که دستی سینه‌ها را خالی از فریاد خواهد کرد که دست انتقام از آستینی سبز خواهد شد به شور ذوالفقاری، جنگ با بیداد خواهد کرد کبوترها خبر می‌آورند از مسجدالاقصی که ما را قدس، این قدس صبور آزاد خواهد کرد ✍
ما پیروان راهِ سالار شهیدانیم شاگردهای مکتب پیر جمارانیم او که تمام عزتش از نور قرآن بود سرمایه‌های همتش امید و ایمان بود او که به لطفش خاک‌مان امروز آباد است درس شکوه و غیرت و خود‌باوری داده ست فرمود: تا خون حسینی در وجود ماست هر خاک، خاکِ کربلا؛ هر روز، عاشوراست با ظلم، با تبعیض، با ظالم هماوردیم چون باد دیدیم عاقبت به پا کردیم چشم عدالت روز و شب در انتظار ماست هیهات من الذله تا آخر شعار ماست ما‌ نان ز دست خصم‌ پیغمبر نمی‌گیریم ما مرد میدانیم، در بستر نمی‌میریم ای گرگ‌ها! مرد نبردِ تن به تن باشید شیر آمده، آماد‌ه‌ی جان باختن باشید حال و هوای شهرمان بدجور طوفانی‌ست این شهر، این خانه پُر از قاسم سلیمانی‌ست حالا ببین تأثیر خونِ مرد مخلص را هم حاج قاسم، هم ابومهدی مهندس را در راهِ میهن، لشکر آماده بسیار است سرباز جان بر کف چو فخری زاده بسیار است امروز اگر این سرو مثل کوه پابرجاست از لطف خون پاک طهرانی مقدم‌هاست باید ببینی در رگ ما خون آرش را در چشم‌هامان غیرت صدها سیاوش را ما یک به یک از نسل خون، از نسل شمشیریم وقتش بیاید، انتقامی سخت می‌گیریم غیرت، شرف، عزت، بزرگی ارمغانِ ماست پایش بیفتد باز گفتمان ماست از ایستادن، آسمان خسته نخواهد شد راهی که با خون باز شد، بسته نخواهد شد ای آسمان! خونخواهی هابیل نزدیک است شب‌های نابودی اسرائیل نزدیک است هر چند اینجاییم؛ اما قلب‌مان آن‌جاست اقصی نقاط خاکِ ایران، مسجدالاقصی‌ست آه ای رژیم غاصب کودک کش منفور! ما مانده‌ایم و قله‌ها؛ تو مانده‌ای و گور * * دست علی و فاطمه پشت و پناه ماست این خانه خالی نیست، صاحبخانه‌اش زهراست زهرا همانی که سرود جان‌نثاری خواند تا آخرین لحظه فقط پای ولایت ماند ای حضرت خورشید! هنگام ظهور توست درمان این ظلمت فقط مهتاب نور توست من شک ندارم قلب دنیا شاد خواهد شد من مطمئنم قدس هم آزاد خواهد شد
از این خبر دنیا سراسر غرق حیرانی‌ست باور نمی‌کردم در این حد دشمنت جانی‌ست دیدم گلوی زخمی‌ات را... آتش است و خون دیدم غبار صورتت را... آب حتّی نیست جنگ نفس‌گیری‌ست، شاید آخرین جنگ است حال‌وهوای قلب‌ها بدجور طوفانی‌ست ناخواسته وجدان انسان را نشان رفته‌ست آن موشکی که در سقوطش فکر ویرانی‌ست "أشهد" نخوان در گوش زخمی‌ها برادرجان! نه! وقت مُردن نیست، هنگام رجزخوانی‌ست ما با شهادت زنده‌ایم و زنده می‌مانیم صهیون ولی در قبر تنگِ حرص، زندانی‌ست باید هم از ترسش بمیرد قبل نابودی وقتی حریفش دست مجروح سلیمانی‌ست طاقت بیاور شمعدانی! تشنگی‌ها را فردا تمام کوچه‌های بارانی‌ست ✍
مرگ از چشم شما، نیستی و نابودی‌ست مرگ را لشکر کرار، به بازی گیرند پیش محبوب، به خون غلت‌زنان، می‌رقصند زنده‌گانِ نفَس عشق، مگر می‌میرند؟ هر که افتاد، به پا خاست ز خونش، سروی این عَلم رفت، از این دوش، به دوشی دیگر دُور، در حلقه‌ی مستان، به تسلسل آمد جام بگرفت سواری، به خروشی دیگر فتح، «آن»ی ست، در آن سوی «متی نصرالله» نصر با ماست، ببین: ما همه نصرالله‌یم اُحدی هست، ولی شور اَحد، در رگ ماست خیبری، با مدد از شیر خدا می‌خواهیم مست یاریم، اگر گفت: بمان، می‌مانیم حکم اگر داد، نفس تا برسد، می‌جنگیم ما غیوریم، ولی قلب صبوری داریم مالکیم، اذن ز مولا برسد می‌جنگیم می‌رسد قصه به مو، کار ولی دست خداست شادی حرمله‌‌ها، مرحله‌ای کوتاه است آن چه می‌ماند و باقی‌ست، فقط وجه الله آن چه بالاست، فقط پرچم حزب الله‌ است با "ولی" باش، که در پیچ و خم گردنه‌ها مرزِ بین شرف و بی‌شرفی، باریک است دلْ قوی دار، که هنگامه‌ی غربال رسید شب نریزد به دلت شک، که سحر نزدیک است ✍
قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم نَمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟ مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم؟! نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم به فکر خانه‌ی همسایه‌ایم؛ نان‌ و‌ مختصری عشق، اگر به سفره‌ی ما هست، از کلام فاطمه داریم یقین که صبح ازل ما سلام داده‌ایم به نورش که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم غلام فاطمه در حشر غصّه‌ای به سینه ندارد که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم ✍