eitaa logo
انجمن مدرسان بیانیه گام دوم
9.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
4هزار ویدیو
417 فایل
«در هر جایی که جبهه حقی از #نصرت‌الهی و مؤمنین محروم مانده است، به روشنی می‌توان ردپای #بی‌تحلیلی و بی‌تدبری مردم در مسایل گوناگون را پیدا کرد.» ١٣٨٧/٠٢/٢٠ رهبر حکیم انقلاب اسلامی ویژه اعضای انجمن‌ مدرسان‌ بیانیه گام دوم انقلاب مدیر کانال: @analyst
مشاهده در ایتا
دانلود
برای اینکه بخاطر بلند شوی لازم نیست باشی کافیست باشی. این ترجمان سخن حسین‌بن‌علی(ع) است: اگر ندارید لااقل باشید. 🌐 💠 @IslamicRevolutionaryAnalysts
🔶 وقتی همه مشغول هستیم.. های عالم مشغول اند.. لشکرکشی همه جانبه و گسترده و به شهر .. جان میلیونها بیگناه و گرسنه و قحطی زده در خطر.. در .. در
♦️🔹رشد انسان، محورِ 🔸علامه سید منیرالدین حسینی(ره) اگر تغيير كند، بدون اينكه ما بخواهيم نيروي زيادي خرج كنيم، بدون اينكه بخواهيم در تأمين نيازمندي‌ها از موضع ضعف با دولت‌ها برخورد كنيم، مجبور مي‌شوند خودشان را به ما نزديك كنند. در اواخر دهه ۶۰ شمسی دیداری بین برخی از مسئولین وقت وزارت خارجه با علامه سید منیرالدین حسینی برگزار شد. استاد در این دیدار با تاکید بر در جمهوری اسلامی به بیان جایگاه این نقش و تاثیر متقابل آن در برآورده کردن نیازهای مادی و غیر مادی جمهوری اسلامی و ملل مظلوم جهان پرداختند. قسمت هایی از سخنرانی استاد در این جلسه با اندکی ویرایش، ارائه می گردد: 🔶🔸روابط نظام مبارك جمهوري‌اسلامي با خارج، چگونه باشد؟ رابطه‌مان با ساير افراد بشر، چه در شكل‌هاي سازماني و نظام‌هاي مختلف و چه در روابط بين‌الملل، چگونه رشد خواهد داشت؟ آنهم رشدي كه از موضع نظام جمهوري اسلامي و به نفع نظام است و نسبت تأثير خودش را مرتباً در دل ملت‌هاي اسلامي بالا ببرد.  🔹به عنوان مقدمه عرض می کنم، در عالم يك و يك داريم، يكی اخلاق و اسلامي و دیگری كفر. تعريف از و رشد او، یکی از مباحث مهم این دو[ ] است؛ دو فلسفه و دو نظام ارزشي در دنيا وجود دارد كه بر دو پايه و دو هستند. يكي‌ حضرت حق تعالي را اصل مي‌داند و جهان را حضرت حق جلت عظمته دانسته را هم منسوب به ايشان مي‌داند را هم منسوب به ايشان مي‌داند را هم حركت بطرف حضرت حق و تقرب به سوي او مي‌داند و نظام ديگري كه اين امور را است؛ بنابراین: حتماً در این ۲ بینش متفاوت مي‌شود. رشد دردستگاه مادي بسوي تقرب نيست؛ در دستگاه مادي نمي‌تواند خارج ازقانونمنديِ مادي باشد مامي‌خواهيم بياري خداوند متعال، وضعيت مردم جهان را به طرف يك نحوه حركتي (رشد) هدايت كنيم و اين امرِ بسيار مهمي است كه اساس ارتباط با خارج، بر مبنای رشد است. يعني ما براي چه رابطه مي‌گيريم؟ آيا فقط براي رفع نيازهاي خودمان است؟ يا اينكه رفع نيازهاي خودمان را تابعي از وضعيت مردم جهان مي‌دانيم؛ فرض شود ولذا درسمت‌گيري وجهت‌گيري، وجود ندارد. فقط در تعيين مي‌تواند وجود داشته باشد كه آن انتخاب هم حركتي است كه تحت انجام مي‌گيرد. بعد از اين مقدمه‌، عرض مي‌كنيم كه نظام جمهوري اسلامي، براساس اعتقاداتی كه دقيقاً غير از اعتقادهاي هست، مي‌خواهد به جوامع ديگر اعم از متأله و غير متأله ارتباط برقرار كند، طبيعتاً وقتي تعريف از رشد و انسان متفاوت شد، محور جريان تبديل آن هم بايد داشته باشد.  علت فرق داشتن اين است كه ما جوهره و مايه حركت انسان را آنطوري كه در تعريف‌مان گذشت، چيز ديگري مي‌دانيم؛ كفار نمي‌توانند، را، آن جوهره‌حركت را مثل ما كنند. وقتی معرفت‌ از ۲ تا شد؛ حتماً (آن چيزي كه هم انگيزه و هم انديشه را به وجود مي‌آورد، حركت مي‌دهد و كلية رفتارها و حركت‌هاي باطني، ذهني، عينيِ انسان را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد) بايد ۲ تا بشود.  نمي‌تواند ، ۲ تا باشد و در عين حال جان‌مايه حركت انسان و جان‌مايه رشد انسان و تغييراتي كه در انسان واقع مي‌شود، آن هيچ فرقي نداشته باشد. لذا اگر انسان فرق داشت، نمي‌شود محور جريان تبديل و استراتژي فرق نداشته باشد. اگر فرق داشت، آنوقت طبيعي است كه كيفيت ارتباط‌هاي قانوني رامشخص مي‌كند، نمي‌تواند یکسان باشد. بنابراین نحوه ارتباطات قانوني، ساختار قراردادها، فرم ما كاملاً فرق مي‌كند. ما درسياست چيزي نيست جز نحوه موضع‌گيري ما دربرابر كه مابه جهان داريم ونيازهايي كه مردم جهان نسبت به ما دارند. اين موضع‌گيري‌ها، تابع برنامه و ما درروابط خارجي است.  بنده مرتباً روی تأكيد مي‌كنيم؛ وجود مبارك امام و مسئولين ديگر جمهوري اسلامی هم روي تکيه مي‌كنند؛ ما با ملت‌ها كار داريم، ملت ها براساس قراردادها وساختار قوانين بين‌المللي با ماحرف نمي‌زنند. ما با آنها در چهارچوب حرف نمي‌زنيم. وضعيت روحي‌ ملت‌ها از امثال همين همين مظالمي كه بوسيله قراردادها بر آنها نازل شده رنجيده شده است. ما ازموضع حامي مستضعفين بودن،ازموضع حمايتِ«فرهنگي، سياسي، اقتصادي» نسبت به رفتار جمعي وتغيير وضعيت رفتارجمعي بامستضعفين سخن مي‌گوييم. ادامه دارد... ♦️🔹 @IslamicRevolutionaryAnalysts
⭕️ بیش از ١٠،٠٠٠ نفر تبدیل به انسان حیوان نما در انگلیس «اولئک کالانعام بل هم اَضـل؛ آنها شبیه جهارپایان هستند بلکه پست تر». این همان ارزشی است که قرار بود تمدن غرب برای انسان ها به ارمغان بیاورد. جمهوری اسلامی در پی کرامت انسان است و هیچ محدودیتی برای رشد عزتمندانه ی انسانها (زن یا مرد) در هیچ عرصه ای قائل نیست. اما غرب با ترویج انسان در پی همه جانبه ی انسان است. جامعه ی غربی با بحــران انسانیت مواجه است و جمهوری اسلامی نتنها بحران زده نیست، بلکه در مسیر کرامت انسان حرکتی رو به جلو دارد. یقینٱ غرب قادر نیست بحرانی را که طی چند دهه با نگاه سود جویانه ی طبقات خاص خلق کرده مهار کند، به ناچار در پی زمین گیر کردن رقبای خود برخواسته تا شاید بتواند همچنان از منافع استعمار انسانی بهرمنده باشد. در آینده ای نچندان دور شاهد فجیع ترین جنایات علیه بشر در غرب خواهیم بود، چرا که غرب در سراشیبی جاهلیت مدرن قرار دارد. آیـــــنـــده ای که از غــــــرب، توسط کسانی که دلشان خواهد خواست بمانند و آزاد باشند خیلی دور نیست. غرب از ایرانی که شاید در آیندی نچندان دور ظرفیت پناه دادن انسان های آزاده را دارد وحشت دارد و برای ویران کردنش با تمام توان هزینه و برنامه ریزی می‌کند. اما نهایتا تمدن عظیم اسلامی ایرانی شکل خواهد گرفت و آن زمان خواهد بود که عقل های سالم و چشم های بینا و گوش های شنوا به علت هجمه های تاریخی غرب علیه فرهنگ ایرانی، اسلامی پی خواهند برد. ➕ به بپیوندید👇 🆔 http://eitaa.com/analysts 🍃 🌺🍃
⭕️ القاء ناکارآمدی انقلاب، تصویرسازی غلط دشمن 3⃣ (پایانی) 💬 علامه مصباح یزدی (ره) مصاحبه با نشریه ٩ دی 🔹پس باید سعی کنیم بفهمیم و یاد بگیریم وظیفه ما چیست؟ من صبح که بیدار می‌شوم باید ببینم اول خدا از من چه می‌خواهد. اگر هم دنبال عملکرد بقیه می‌روم و می‌خواهم ببینم چه عیبی دارند برای این باشد که من بتوانم جبرانش کنم، نه این‌که بیشتر به او فحش بدهم و رقیب را از صحنه بیرون کنم؛ وگرنه این کاری است که همه دنیاپرست‌ها هم می‌کنند. 🔸خداوند می‌گوید اگر برای من کار می‌کنید من کمکتان می‌کنم؛ بنابراین ما باید سعی کنیم این فکر را توسعه بدهیم در نسل‌های مختلف، از بچه‌ها گرفته تا پیرمرد ٨٠ ساله. این نکات همان چیزهایی است که شیطان دائماً کار می‌کند که از آن غافل شویم. 🔹 مراتب دارد. اگر بگوییم کارآمدی یا صفر است یا صد؛ یا هست یا نیست، خب در جواب یا باید بگوییم بله یا نه؛ ولی این‌طور نیست؛ کارآمدی نسبی است. بین صفر تا صد، صد درجه هست، و ممکن است در جایی کارآمدی صد نباشد،‌ اما ٩٩ باشد یا ٨٠ باشد یا ۵٠ باشد؛ همین که از نصف بیشتر باشد این یک موفقیتی است. اگر ما در جایی انتقاد می‌کنیم باید ببینیم آیا می‌شد از این چیزی که محقق شده بهتر کار بکنند یا نه. اگر کسانی غفلت کردند یا از روی هوای نفس، کار نکردند؛ انتقاد کنیم که شما چرا از این فرصت استفاده نکردید؛ بعد هم توجهشان دهیم به این نکته و خودمان تلاش کنیم جبران کنیم. 🔸بنابراین کارآمدی یک چیزی نیست که مضبوطاً معین باشد و درجه‌اش مشخص باشد که اگر بود، بگوییم کارآمد هست و اگر نبود، بگوییم کارآمد نیست. باید بگوییم بله، نسبت به بعضی از نظام‌ها کارآمد بوده؛ نسبت به آن چیزی که ما انتظار داریم، مثلاً ٧٠ درصد کارآمدی داشته؛ ضمن این‌که در بخش‌های مختلف هم تفاوت وجود دارد؛ در یک بخشی ما موفق بودیم، در یک بخشی نبودیم؛‌ اما سرجمع کارآمدی می‌شود آن ٧٠ یا ٧۵ یا ٨٠ درصدی که گفتیم.‌ اما به نظر من صحیح نیست به صورت یک‌جا بگوییم کارآمد است یا ناکارآمد. 🔹[در مسئله دینداری جامعه] آیا‌ امیرالمؤمنین(ع) وقتی به شهادت رسید مردم دین‌دارتر شده بودند از روز اولی که با او بیعت کرده بودند یا بی‌دین‌تر شده بودند؟ اگر بگوییم بی‌دین‌تر شده بودند، پس باید بگوییم حکومت علی بی‌دینی آورد! بنابراین این حرف‌ها دلیل نمی‌شود برای ناکارآمد نشان دادن حکومت؛ این‌ها حرف‌‌هایی بچه‌گانه است. یک حکومت، مخصوصاً حکومت اسلامی، ساحت‌های مختلفی دارد. انگیزه‌های مختلفی در مردم وجود دارد، شرایط مختلف داخلی جامعه و جامعه جهانی تفاوت می‌کند. این‌که گفتیم نسبی است یعنی باید مجموع اینها را با هم سنجید. 🔸باید بگوییم در این ، با این ، و با این دشمنی‌ها، ما چقدر به اهدافمان رسیده‌ایم؟ فرض کنید اگر بتوانیم کیفیت را تبدیل به کمیت کنیم، یک درصدی را مثلا نشان بدهیم، و بگوییم در این سطح ما موفق هستیم. ولی اگر جواب حقیقی بخواهیم، باید بخش‌ها را از هم تفکیک کنیم؛ بگوییم در این بخش مثلاً صددرصد موفق بودیم؛ در یک بخشی هم ضعیف بودیم زیر ۵٠ درصد، در یک بخشی هم نسبی بوده، زیرا‌ اشکال از یک شخص بوده،‌ اشکال از یک طرز تفکر بوده، یا‌ اشکال از یک حزب یا جناح بوده است. 🔹اما اگر بگوییم ملت این‌جور بودند و شما حکومت تشکیل دادید، و این جامعه الان خراب شده است؛ اینها حرف‌‌هایی بچه‌گانه است. عین همین مسئله را اگر درباره حکومت علی (ع) یا خود پیغمبر اکرم (ص) مطرح کنیم، باید بگوییم آیا مردم در پایان حکومت آن حضرات، دین‌دارتر شدند یا بی‌دین‌تر؟ بنی اسرائیل وقتی آمدند و به حضرت موسی گفتند: «اجعل لنا الها کما لهم آلهه»؛ یا وقتی رفتند گوساله پرست شدند، دین دار‌تر شدند یا بی‌دین‌تر؟ پس حضرت موسی چه کاره بود؟ 🔸این حرف‌ها به خاطر این است که ما را نشناخته‌ایم. انسان تحولات گوناگونی دارد؛ دائماً زندگی انسان در حال نوسان است؛ خود افراد و ارتباط افراد با همدیگر دائم در حال نوسان است. یک مجموعه‌ای که در کل ملت واحد را تشکیل می‌دهند و از مجموع کارها و فعالیت‌هایشان برایندی به آن‌ها نسبت داده می‌شود باید با هدف تشکیل حکومت سنجیده شود تا معلوم شود نسبت به آن هدف چقدر موفق شده‌اند. ➕ به بپیوندید👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2843017216C4b1711eae7 🌺🍃 🍃