⁉️از آيه شريفه ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم چه استفاده هاي جامعه شناختي و سياسي مي شود؟
چکیده: اصل قرآني برگرفته از اين آيه شريفه مي گويد: براي پايان دادن به بدبختي ها و ناكامي ها بايد دست به انقلابي از درون بزنيم: يك انقلاب فكري و فرهنگي، يك انقلاب ايماني و اخلاقي، و به هنگام گرفتاري در چنگال بدبختي ها، بايد به جستجوي نقطه هاي ضعف خويشتن بپردازيم، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوي حق از دامان روح و جان خود بشوئيم، تولّدي تازه پيدا كنيم.
✅پاسخ:
🔰در اين آيه شريفه كه قسمتي از آيه 11 سوره مباركه رعد مي باشد، مطالب مهمي وجود دارد. در اين نوشتار بنا به مطالب مطروحه در سئوال، به جنبه هاي جامعه شناسي و سياسي اين آيه شريفه به اختصار اشاره مي گردد. در تفسير اين آيه آمده است: جمله ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم كه در دو آیه از قرآن آمده است. يك #قانون كلي و عمومي را بيان مي كند، قانوني كه #سرنوشت_ساز و حركت آفرين و #هشداردهنده است.
🔰اين قانون كه يكي از #پايه هاي_اساسي جهان بيني و جامعه شناسي در اسلام است، به ما مي گويد: مقدرات شما قبل از هر چيز، و هر كس، در دست #خود_شما است و هر گونه تغيير و دگرگوني در خوشبختي و بدبختي اقوام در درجه اول به خود آنها بازگشت مي كند.
🔰شانس و طالع و اقبال و تصادف و تأثير اوضاع فلكي و مانند اينها، هيچ كدام پايه و اساس ندارد، بلكه اساس و پايه اين است كه: سربلندي و سرافرازي هر ملتي و يا به عكس ذلت و زبوني او به دست خودش مي باشد. حتي لطف خداوند، يا مجازات او، #بي_مقدمه دامان هيچ ملتي را نخواهد گرفت، بلكه اين اراده و خواست ملت ها و تغييرات دروني آنهاست، كه آنها را مستحق لطف يا مستوجب عذاب خدا مي سازد.
🔰به تعبير ديگر، اين اصل قرآني كه يكي از #مهم_ترين برنامه هاي اجتماعي اسلام را بيان مي كند به ما مي گويد:
هر گونه تغييرات بروني متّكي به تغييرات دروني ملت ها و اقوام است، و هر گونه پيروزي و شكستي كه به قومي برسد از همين جا سرچشمه مي گيرد.(1)
🔰قرآن كريم نكته فوق العاده آموزنده اي را در مورد سرنوشت مردم، جوامع و سنت هاي تاريخ يادآوري مي كند و آن اين است كه مردم مي توانند با استفاده از سنن جاريه الهيه در تاريخ، سرنوشت خويش را نيك يا بد بگردانند، يعني سنت هاي حاكم بر سرنوشت ها در حقيقت يك سلسله عكس العمل ها و واكنش ها در برابر عمل ها و واكنش ها است. عمل هاي معين اجتماعي عكس العمل هاي معين را به دنبال خود دارد. از اين رو تاريخ در عين آن كه با يك سلسله نواميس قطعي و لايتخلف اداره مي شود، نقش انسان و #آزادي و اختيار او به هيچ وجه محو نمي گردد،
🔰قرآن آيات زيادي دراين زمينه دارد، كافي است كه براي نمونه آيه 11 از سوره مباركه رعد را بياوريم، (كه مي فرمايد): خداوند وضع حاكم و مستولي بر قومي را تغيير نمي دهد مگر آنكه آن چه در خلق و خوي و رفتار خود دارند را تغيير دهند.(2) در عرصه سياسي و اجتماعي جامعه نبايد همه معضلات و مشكلات را معلول #عوامل_بيروني دانست، البته عوامل بيروني مانند: عقب ماندگي هاي علمي، و حتي قدرت هاي بيگانه سلطه گر و استعمارگر و... در بروز مشكلات و ايجاد تحولات سياسي و اجتماعي يك جامعه و كشور مؤثر هستند اما #تأثير_اصلي متعلق به #عوامل_دروني_جامعه مي باشد.
🔰 اصل قرآني برگرفته از اين آيه شريفه مي گويد: براي پايان دادن به بدبختي ها و ناكامي ها بايد دست به #انقلابي_از_درون بزنيم: يك انقلاب #فكري_و _فرهنگي، يك انقلاب ايماني و اخلاقي، و به هنگام گرفتاري در چنگال بدبختي ها، بايد به جستجوي نقطه هاي ضعف خويشتن بپردازيم، و آنها را با آب #توبه فردی و اجتماعی و سیاسی و بازگشت به سوي حق از دامان روح و جان خود بشوئيم، تولّدي تازه پيدا كنيم و نور و حركتي جديد، تا در پرتو آن بتوانيم #ناكامي_هاوشكست_ها را به #پيروزي مبدّل سازيم.
🔰نه اين كه اين نقطه هاي ضعف ـ كه عوامل شكستند ـ در زير پوشش هاي #خودخواهي مكتوم بماند، و به جستجوي عوامل شكست در #بيرون_جامعه خود، در بيراهه ها سرگردان بمانيم.
🔰تاكنون كتاب ها و مقالات فراواني درباره عوامل پيروزي مسلمانان نخستين و عوامل عقب ماندگي مسلمانان قرون بعد، نوشته شده است كه بسياري از آنها به كاوش در بيراهه ها مي ماند، زيرا عوامل فرعي را بررسي كرده اند. اگر بخواهيم از اصل فوق كه از سرچشمه وحي به ما رسيده، الهام بگيريم، بايد هم آن پيروزي اوليه و هم شكست و ناكامي بعدي را در تغييرات فكري و عقيدتي و اخلاقي و برنامه هاي عملي مسلمانان، جستجو كنيم و نه غير آن.