eitaa logo
اَنارستــــــون
27.3هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
233 ویدیو
2 فایل
[خدا مرا برای تو انــــــار آفریده است🌱] شروط _ تبادلات 👈 @shorutAnarestun تبلیغات 👈 @TarefeAnarestun
مشاهده در ایتا
دانلود
جایَت کنارم خالیست! مثلِ نبات کنارِ چای مثلِ گلپر رویِ انار مثلِ بویِ نم وقتِ باریدنِ باران مثلِ برگ‌هایِ طلایی در پاییز همینقدر ساده همینقدر مهم همینقدر حیاتی...!
صبر شکارچی زیاده، حالا هی تو فرار کن! تهش چی؟ خسته میشی یه جا وایمیسی دیگه! ولی فرار خوب نیس، کنار خوبه! کنار اون جایگاهی که دوس داری وایسی، کنار ماشین دلخواهت وایسی، کنار خونه ای که زحمت کشیدی و خریدیش، کنار حبیب، مقصود، محبوب! رفتن و شکستن و خراب کردنو همه بلدن! ساختن مهندس میخواد؛ موندن جرات میخواد .. مارو همه زدن، خدا هم زد؛ تو چرا زدی؟ رفتنی نگفتی این دیگه شبا با کی از روزای بدش بگه، با کی وسط حرف زدن از خستگی خوابش ببره، نگفتی دیگه برا کی تلاش کنه، اصلا برا چی تلاش کنه .. ماام که هرچیو خواستیم نشد، دکتره گفت خب شروع کن؛ گفتم من نمیگم شهریار میگه: "هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟" گفت باید به "پذیرش" برسی؛ پذیرشه چی عمو؟ چرا فقط ما باید بپذیریم نشدنو! چرا تا چراغ دلمون روشن میشه، برقا میره! چرا اینجا خدا آنتن نمیده! چرا هی مانع رو مانع؟ مگه ما قدمون چقده، خب نمیشه که از همش بپریم! مثل یادت که بلد نیس بپره، حالا ما هی توو سرمون با تو بریم توو در و دیوار، تو هی یه نگا به ما نکن! بابا برگرد! بذار یکی باشه مارو پانسمان کنه، یکی باشه زیربغلمونو بگیره بتونیم وایسیم، یکی باشه لاقل مارو جمع کنه؛ تو بیا! تو بیای قشنگه‌‌...
این زن که فتحت کرده است ای قلعه‌ی محکم! دیگر برایش هیچکس، دیوارِ سختی نیست...
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را هم دوست دارم. خیلی. آنقدر که دلم می‌خواست پیراهن جیب‌داری به تن می‌کردم و تو را در جیبم می‌گذاشتم، روی قلبم که هم دل من گرم باشد، هم جای تو امن...
‌ ‏الزعل على قد المعزّة، مو على قد الغلط. رنجش از دیگران بستگی به اندازه‌‌ی دلبستگی داره، نه به اندازه‌ی خطا...
این‌ها که می‌شنوی شعر نیستند، حرفند حرف‌هایی که وقتی نیستی با تو می‌گویم...
عشق لحظه کشف دارد، نمی‌شود فراموشش کرد؛ حتی اگر آن عشق تمام شده باشد! یادآوری لحظه کشفش مثل زخم تازه خون می‌آید. تا یادش می‌افتی مثل اینکه همان موقع خودت با کارد زده‌ای توی قلب خودت.
من بین کل هذه الظلال، انت نوری تو نورِ منی، بینِ این همه سایه...
حالا تو هِی به رویِ خودِت نیار منم هِی به رویِ خودم نیارم اما یک روز یک جایی « برای این همه نداشتنت میمیرم ! »
امشب، ماجرای عشق‌مان طولانی‌تر است...
چیزهای قشنگ تکرار نمی‌شوند!
گاهی وقتا معنیه "هیچی"، واقعا هیچی نیست. تناقض یعنی جایی که یه کلمه، معنیش برعکس خودش باشه... مثل وقتایی که یه نفر رو صدا میزنی و بعد از جوابش.. آروم میگی "هیچی".. کی می‌دونه توی این "هیچی"، چقدر "دوستت دارم" جا مونده؟... مهم نیست چقدر دور، چقدر نزدیک... مهم اینه که یه نفر توی زندگیت باشه، که بتوني صداش كني و بهش بگی" هیچی"... دقیقا "هیچی"...