eitaa logo
📚 فصیح‌ یار
1.1هزار دنبال‌کننده
180 عکس
172 ویدیو
3 فایل
با ما تا فتح قله‌ی زبان عربی، همراه باشید ارتباط با ما: @FatemeMohebbi
مشاهده در ایتا
دانلود
storageemulatedموزیک2.mp3
3.38M
🎧 ۸ قرائت صفحه ۴۶ از کتاب «إن مع الصبر نصرا» ⛔️فوروارد بدون ذکر منبع ممنوع😊👇 🔗📲 https://eitaa.com/joinchat/1429865284C4ce88c132e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 . 🔻کلمات مهم صفحه ۴۶ ۱. عَوَّدَنا: ما را عادت داده بود 🌟 ۲. نُضَيِّعَ: از دست بدهیم ❌ ۳. يَفوتَنا: از دستمان برود 🚫 ۴. يَستَغِلُّ: استفاده می‌کرد 📈 ۵. يَنصَرِفُ: می‌رفت 🚶‍♂️ ۶. يَرفُضُ: نمی‌پذیرفت ✋ ۷. قَسوَةِ: سختی 💪 ۸. العُطلَةِ الصَّيفِيَّةِ: تعطیلات تابستانی ☀️ ۹. نُواصِلُ: ادامه می‌دادیم ⏳ ۱۰. مَطَالعَتِهِ: مطالعه او 📚 ۱۱. يَأتِي: می‌آید 🚶‍♂️ ۱۲. يَنتَقِلُ: منتقل می‌شود 🛫 ۱۳. أُواصِلُ: ادامه می‌دادم ⏳ ۱۴. طِوالاً من الیوم: بخش طولانی از روز ⏳ ۱۵. فَاستَغرَبَ: تعجب کرد 😲 ۱۶. تَّقَدُّمِ: پیشرفت 🚀 ۱۷. مُواصَلَةِ: استمرار 📈 ۱۸. تَارَةً: گاهی 🔄 ۱۹. مُنصَاعاً: مطیع 📜 ۲۰. مُنفِّذاً: اجراکننده 🛠️ ۲۱. کنتُ أُبَاحِثُ: مباحثه می‌کردم 💬 ⛔️فوروارد بدون ذکر منبع ممنوع😊👇 🔗📲 https://eitaa.com/joinchat/1429865284C4ce88c132e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قسمت ۲ همراه با 🎬📝 به ما بپیوندید و مهارت‌های شنیداری خود را تقویت کنید! 🎬✨ ⛔️فوروارد بدون ذکر منبع ممنوع😊👇 🔗📲 https://eitaa.com/joinchat/1429865284C4ce88c132e
📽️ قسمت ۲ سيد داو! آقای داو! هَلْ أَنْتَ بِخَيْرٍ؟ آیا حال شما خوب است؟ أَنا بِخَيْرٍ من خوبم، يا سَيِّدَ داو! آقای داو! أَنْتَ مُدْهِشٌ! شما شگفت‌انگیز هستید! أَمْسَكْتَ الوَحْشَ في وَقْتٍ قَصيرٍ در زمان کوتاهی هیولا را گرفتی بِالطَّبْعِ! البته! ماذَا؟ چه چیزی؟ وَحْشٌ؟ هیولا؟ إِنَّهُ لَيْسَ وَحْشاً إِنَّهُ حُوتٌ صَغيرٌ این هیولا نیست، این یک نهنگ کوچک است. حُوتٌ صَغيرٌ؟ نهنگ کوچک؟ إِنَّهُ لا يَبْدو بِحالَةٍ جَيِّدَةٍ او حالش خوب به نظر نمی‌رسد الحُوتُ الصَّغيرُ عالِقٌ نهنگ کوچک گیر کرده است. رُبَّما يَموتُ إِذا لَمْ يَسْتَطِعِ العَوْدَةَ إِلى الماءِ شاید بمیرد اگر نتواند به آب برگردد. يا لَهُ مِنْ حُوتٍ صَغيرٍ مِسْكينٍ! چه نهنگ کوچک بیچاره‌ای! هَيّا نُساعِدْهُ عَلى العَوْدَةِ إِلى الماءِ! بیایید به او کمک کنیم برای بازگشت به آب! حَسَناً! خوب! دَعْني أَفْعَلْ ذلِكَ أَنا الأَقْوى بگذار من انجامش دهم، من قوی‌ترم. لا! نه! هَذا لَنْ يُنْجِحَ این موفق نخواهد شد الحُوتُ الصَّغيرُ كَبيرٌ جِدّاً. أجل! نهنگ کوچک خیلی بزرگ است. بله! يُمْكِنُنا المُساعَدَةُ بِاسْتِخْدامِ الغَوّاصَةِ می‌توانیم با استفاده از زیردریایی کمک کنیم لَقَدْ تَسْتَيْقِظُ بَعْدَ سَيِّد داو! بعد آقای داو بیدار می‌شود إِذَنْ سَأُحاوِلُ بِنَفْسي پس خودم تلاش میکنم. التَّشْغيلَ، أَيْنَ الزِّرُّ؟ روشن کردن، دکمه کجاست؟ هُنا؟ اینجا؟ هَلْ هُوَ هُنا؟ آیا اینجاست؟ ⛔️فوروارد بدون ذکر منبع ممنوع😊👇 🔗📲 https://eitaa.com/joinchat/1429865284C4ce88c132e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 وَغُرْفَةٌ واحِدَةٌ لَنا جَميعاً: ٤ إِخْوانٍ وَ ٤ أَخَواتٍ وَالوالِدَةُ وَإِذا صَدَفَ أَن كانَ لِلوالِدَةِ ضُيوفٌ أَوْ مَجْلِسُ ذِكْرٍ، كُنّا نُضْطَرُّ إِلى البَقاءِ خارِجَ البَيْتِ. و یک اتاق برای همه ما: ٤ برادر و ٤ خواهر و مادر و اگر اتفاق می‌افتاد که مادر میهمان یا مجلس ذکری داشت، مجبور بودیم خارج از خانه بمانیم. كانَ في غُرْفَةِ الوالِدِ الخَاصَّةِ مَنْضَدَةٌ يَبْلُغُ طُولُها ٨٠ سَنْتيمِتْراً وَعَرْضُها ٤٠ (وَهي تَسْتَعْمِلُ لِلتَّدْفِئَةِ أَيضاً في الشِّتاءِ بِوَضْعِ مَجْمَرٍ تَحْتَها، وَتُسَمّى: «الكُرْسي»). در اتاق اختصاصی پدر میز کوچکی بود که طول آن ٨٠ سانتی‌متر و عرض آن ٤٠ سانتی‌متر بود (و در زمستان برای گرمایش نیز با قرار دادن آتش‌دان زیر آن استفاده می‌شد و به آن «کرسی» می‌گفتند). كانَ الوالِدُ يَتَرَبَّعُ عِنْدَ عَرْضِ المَنْضَدَةِ وَنَحْنُ نَجْلِسُ في جانِبِ الطُّولِ على جِهَةٍ واحِدَةٍ، وَكُنّا أَنا وَأَخِي نَتَنافَسُ على المَكانِ البَعيدِ عَنِ الوالِدِ لِهَيْبَتِهِ وَجِدِّهِ أَثْناءَ مُذاكَرَتِهِ لَنا. پدر در عرض میز می‌نشست و ما در طول میز در یک طرف می‌نشستیم و من و برادرم برای مکان دورتر از پدر به دلیل هیبت و جدیت او در هنگام درس دادن به ما رقابت می‌کردیم. لا شَكَّ في أَنَّ لِحِدَّةِ الوالِدِ وَشِدَّتِهِ سَلْبِيّاتٍ، لَكِنّي لا أُنْكِرُ إِيجابِيّاتِها فَهذِهِ الشِّدَّةُ جَعَلَتْنا مُنْضَبِطينَ، وَأَبْعَدَتْنا عَمّا وَقَعَ فيهِ بَعْضُ أَبْناءِ العُلَماءِ مِنْ اِنْحِرافاتٍ بِسَبَبِ تَسَيُّبِهِمْ. شکی نیست که تندی و سخت‌گیری پدر جنبه‌های منفی داشت، اما من از مزایای آن نیز چشم‌پوشی نمی‌کنم. این سخت‌گیری ما را منضبط کرد و از انحرافاتی که برخی از فرزندان علما به دلیل سستی دچار شدند، دور نگه داشت. وَكانَ مِنْ آثارِ ذلِكَ أَيضاً أَنّي أَنْهَيْتُ عُلومَ اللُّغَةِ العَرَبِيَّةِ وَسُطوحَ الفِقْهِ وَأُصولِهِ خِلالَ خَمْسِ سَنَواتٍ وَنِصْفِ السَّنَةِ. یکی از نتایج آن این بود که من علوم زبان عربی و سطوح فقه و اصول آن را در مدت پنج سال و نیم به پایان رساندم. هِواياتي علایقم خِلالَ الأَعْوامِ السِّتَّةِ مِنْ دِراسَتي في حَوْزَةِ مَشْهَدٍ، كانَتْ لي ذِكْرَياتٌ كَثِيرَةٌ، أَذْكُرُ واحِدَةً مِنْها وَهي وَلَعي بِمُطالَعَةِ القِصَصِ وَالرِّواياتِ المَشْهُورَةِ العالَمِيَّةِ وَالإِيرانيَّةِ. در طول شش سال تحصیلم در حوزه مشهد، خاطرات زیادی دارم، یکی از آنها علاقه‌ام به خواندن داستان‌ها و رمان‌های معروف جهانی و ایرانی بود. وَلَعَلّي قَرَأْتُ كُلَّ رِواياتِ ميشيل زيفاكو وَتَبْلُغُ عَشْراً، وَقَرَأْتُ رِواياتِ أَلْكْسانْدَرْ دوما الأَبْ وَالابْنِ، كَما طالَعْتُ جَميعَ الرِّواياتِ الإِيرانيَّةِ أَوْ أَكْثَرَها. شاید تمام رمان‌های میشل زیواک که به تعداد ١٠ عدد است، و رمان‌های الکساندر دوما پدر و پسر را خواندم، همچنین بیشتر رمان‌های ایرانی یا همه آنها را مطالعه کردم. وَلِقِراءَةِ هذِهِ الرِّواياتِ أَثَرٌ مَحْسُوسٌ على الذِّهْنِ وَأُسْلُوبِ الكِتابَةِ. خواندن این رمان‌ها تأثیر محسوسی بر ذهن و سبک نوشتاری دارد. زُرْتُ العِراقَ لِأَشْهُرٍ سَنَةَ ١٣٧٧هـ. ق / ١٩٥٧م، فَاصْطَحَبْتُ بَعْضَ الكُتُبِ مَعي لِاعْتِزازي الشَّدِيدِ بِها. در سال ١٣٧٧ هجری قمری / ١٩٥٧ میلادی به مدت چند ماه به عراق رفتم و به دلیل علاقه شدیدم به برخی کتاب‌ها، آنها را با خود بردم. صفحة ۴۷ من کتاب «إن مع الصبر نصرا» ⛔️انتشار بدون ذکر منبع ممنوع😊👇 🔗📲 https://eitaa.com/joinchat/1429865284C4ce88c132e
storageemulatedموزیک3.mp3
3.01M
🎧 ۹ قرائت صفحه ۴۷ از کتاب «إن مع الصبر نصرا» ⛔️انتشار بدون ذکر منبع ممنوع😊👇 🔗📲 https://eitaa.com/joinchat/1429865284C4ce88c132e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا