.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_کاظم
توگلبن گلزار مصطفایی
تو هفتمین رهبر و مقتدایی
تو نور چشم اهل ولایی
از کار عالم گرهگشایی
باب الحوائج
موسی بن جعفر
از لطف تو مهمان تو شدم من
شرمنده ی احسان تو شدم من
غرق گناهم تویی پناهم
امشب ز رحمت نما نگاهم
باب الحوائج
موسی بن جعفر
بر درگهت آمده روسیاهی
مولا نمابر سائلت نگاهی
بر کل عالم مولا امیری
آمدهام تا دستم بگیری
باب الحوائج
موسی بن جعفر
امشب گدای شاه عالمینم
در آرزوی شهر کاظمینم
ما را ز رحمت حاجت روا کن
تو کاظمینت قسمت ما کن
باب الحوائج
موسی بن جعفر
امشب همه عالم عزا گرفته
از سوز داغ تو نوا گرفته
از سوز داغت ماتم به پا شد
در کاظمینت روز عزا شد
باب الحوائج
موسی بن جعفر
راحت شدی از رنج و درد و غم ها
روی دگر امشب به سوی زهرا
شیعه ز داغت در غم نشسته
در کاظمینت غم حجله بسته
باب الحوائج
موسی بن جعفر
ای مقتدا و ای امام امت
در کنج زندان دیده ای مصیبت
در حبس هارون ستم کشیدی
زخم زبان از عدوشنیدی
باب الحوائج
موسی بن جعفر
بر فاطمه تو اقتدا نمودی
بر مرگ خودمولا دعا نمودی
آقا رسیده جان تو بر لب
گفتی از این حبس خلصنی یارب
باب الحوائج
موسی بن جعفر
در گوشه ی زندان چه بی بهانه
میزد تو را سندی به تازیانه
با اشک و ناله ای گل پرپر
افتاده بودی به یاد مادر
باب الحوائج
موسی بن جعفر
زهر ستم شرر زده به جانت
سوزانده است تا مغز استخوانت
تو داده ای جان در کنج زندان
رضا زداغت گردیده گریان
باب الحوائج
موسی بن جعفر
از این همه ظلم و ستم دلت خون
گشتی شهید از ظلم و جور هارون
از حبس بیداد گشتی تو آزاد
جسم تو مانده بر جسر بغداد
باب الحوائج
موسی بن جعفر
پیکر تو بر روی دوش یاران
جسم حسین زیر سم ستوران
شد پیکر تو تشییع جنازه
شد داغ جدت دوباره تازه
باب الحوائج
موسی بن جعفر
تشییع جنازه گشته پیکر تو
برنی ندیده دخترت سر تو
بر زخم زینب دشمن نمک زد
رقیه را از کینه کتک زد
باب الحوائج
موسی بن جعفر
.
#نوحه_شهادت ..امام_کاظم #علیه_السلام
#سبک:
انقلابی_ترین_مردجهان_است_آیت_الله_خمینی
کاظمین در عزا نشسته امشب
قلب شیعه ز غم شکسته امشب
کرده ظلم و کینه هارون ستمگر
شدشهید زهر کین موسی بن جعفر
وامصیبت وامصیبت وامصیبت(۲)
کنج زندان غم در تاب و در تب
ذکر لبهای او خلصنی یا رب
زدشرر بر جسم و جانش زهر کینه
کشته گشته آن امام بی قرینه
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
سندی شاهک از راه شرارت
برگل فاطمه کرده اهانت
خون دل گردیده قوت و هم غذایش
مرگ خودهر لحظه می خواست از خدایش
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
زدشرر زهر کین بر جسم و جانش
کرد اثر از ستم تا استخوانش
آنکه میبود کل عالم در پناهش
شیعیان شد کنج زندان قتلگاهش
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
زین غم وزین مصیبت شیعه فریاد
جسم پاکش سه روز بر جسر بغداد
شیعیان تشییع او در کاظمین شد
پاره پاره جسم جد او حسین شد
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
بوده تابوت او بر دوش یاران
پیکر پاک او شد لاله باران
در کنار جسم پاک و اطهراو
تازیانه کس نزد بر دختر او
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
.
#واحد_سنگین #شهادت_امام_کاظم
🏴بند اول
اسیر زندونم و از زمونه سیرم
قعر سیه چال بلا به غم اسیرم
برده توون من رو سنگینیه زنجیر
خسته شدم دیگه از این فضای دلگیر
شبیه مادرم شدم پیر و زمینگیر
زخم زبون سندی،دلیل پیریه من
دیگه دلیل ندارم،برای این شکستن
به ضربه تازیونه،امونم و بریده
حالا به زهر کینه،جونم به لب رسیده
خلصنی یا الهی
ذکر شبانه روزم
دارم شبیه شمعی
آب میشم و میسوزم
غریب آقام واویلا...
🏴بند دوم
قامت من خمیده و گرفته حالم
شبیه مرغ بی پرم شکسته بالم
نشسته تو گلوی من یه بغض سنگین
ناسزا میشنوم من از سِندیه بی دین
واسه همینه میکشم دندون به آستین
بهم میخنده سِندی،میشکنه حرمتم رو
با نیش و با کنایش،می بره طاقتم رو
میزنه بی هوا هِی،سیلی به صورت من
بسکه زده به پهلوم،خمیده قامت من
خلصنی یا الهی
ذکر شبانه روزم
دارم شبیه شمعی
آب میشم و میسوزم
غریب آقام واویلا...
🏴بندسوم
شکسته شد بال وپرم شدم به زنجیر
شکنجه شدروح وتنم زدست تقدیر
توون نداره دست وپام
خَلّصنی یارب
زمزمه ی روی لبام
خَلّصنی یارب
اشک میباره ازچشام
خَلّصنی یارب
ازظلم وجورِسِندی ، میسوزه جگره من
خسته شدم زمِحنت، شدم اسیره غربت
خبرنداری ازمن ، معصومه خواهره من
دیگه دارم میمیرم، به زنجیره مَشِقَت
خلصنی یالهی
ذکرشبانه روزم
دارم شبیه شمعی
آب میشم و میسوزم
غریب اقام واویلا....
**
4_6025861969808983573.mp3
4.17M
🏴🏴
🍁#سینه_زنی_امام_کاظم ع
🍁#ترکی
🎧#مداحی بسیار زیبا و شنیدنی
🎼 حضرت موسی بن جعفر ع
🎤 حاج شهروز حبیبی اردبیلی
https://eitaa.com/Arbabhosyn
#سینه_زنی_امام_کاظم_ع
آقا دل همه تو حرمت پر میزنه(2)
امشب یه سینه زن در خونت در میزنه
انگار یه نفسی به سینه آذر میزنه(2)
اونی که ناله غریب مادر میزنه
(وای نگاه تو به سمت مادر
روضه تو به حال مضطر
حسین من غریب مادر)(2)
وای (حسین من غریب مادر)(3)
➰➰➰➰
میگن بدنتو تو غل و زنجیر کشیدن(2)
وقتی رو بدنت زخمای زنجیرو دیدن
آقا نفسای آخرتو میشنیدن
اشک شیعه هاتون رو بدنت می چکیدن(2)
وای بدون عذر و بی بهانه
دشمن تو چه وحشیانه
زده رو زخما تازیانه
وای به ناله و به دیده تر
ناله تو میون بستر
حسین من غریب مادر(3)
➰➰➰➰
پیش بدن تو یه عده شیعه اومدن(2)
روی تابوت تو شاخه های گل میزدن
اما یه غمه که به دلم آتیش میزنه
داغ آقایی که رو خاکا عریان بدنه
وای شدی شبیه یاس پرپر
ذکر تو لحظه های آخر
حسین من غریب مادر
وای (حسین من غریب مادر)
🖤🖤🖤🖤🖤
#امام_کاظم
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر....
ندارد کس در این عالم دل زاری که من دارم
ندارد سینه ای آه شرر باری که من دارم
ندیده هیچ مظلومی چنین ظلمی که من دیدم
ندارد چشم گردون چشم خونباری که من دارم
ندارد هیچ زندانی نگهبانی که من دارم
ندارد کس به عالم خصم خونخواری که من دارم
شب و روزم بود یکسان ز تاریکی این زندان
ندیده دیده گردون پرستاری که من دارم
ندارد محرم رازی بجز این کنده و زنجیر
ندیده دیده گردون شب تاری که من دارم
بگیرم روزه و ذکر خدا هر دم به لب دارم
نباشد روزه داری را چو افطاری که من دارم
از این ظلمی که هارون می کند بر من خدا داند
کسی باور ندارد چشم خونباری که من دارم
من در این کنج قفس غوغای محشر می کنم
پیروی از مادرم زهرای اطهر می کنم
کاخ استبداد را بر فرق هارون دغل
واژگون با نعره ی اللّه اکبر می کنم
تا زند سیلی به رویم سندی از راه ستم
یاد سیلی خوردن زهرای اطهر می کنم
گر چه در قید غل و زنجیر می باشم ولی
استقامت در بر دشمن چو حیدر می کنم
گر ز پا و گردنِ رنجور من خون می چکد
یاد میخ و سینه مجروح مادر می کنم