eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
08-nohe.mp3
10.29M
|⇦•ای عشق...... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
10-dodame.mp3
3.5M
|⇦•قد کشیدم... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── قد کشیدم که مرا خوب بگیری بغلم قاسم بن الحسنم قاسم بن الحسنم «حسین..» من اسد زاده ام و وارث شیر جملم قاسم بن الحسنم قاسم بن الحسنم «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... علیه_السلام .
. |⇦•میروم‌ تا که ببینند... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── عمو جان قلبم از مهر خداییِ تو آکنده شده وقت یک حمله ی طوفانی کوبنده شده میروم تا که ببینند حسن زنده شده بنگر لشکر کوفه چه پراکنده شده تیغ حیدر به کمر بسته عمو میتازم دست و سر در وسط معرکه می اندازم همه بیمارِ تو، من از همه بیمارترم من از این لشکر بی ریشه جگردارترم سیزده ساله ام و از همه سردارترم به کمند عشق تو گرفتارترم دست پرورده ی عباسِ علمدار منم نوه ی صف شکن حیدر کرّار منم ای عمو! از حرم آهسته خودت را برسان تا که پلکم نشده بسته خودت را برسان میزنم ناله ی پیوسته خودت را برسان بر سر پیکر این خسته خودت را برسان شکرُ للّه بلاهای عظیمی دارم حسنی زاده ام و خُلق کریمی دارم قاسمت در وسط معرکه غوغا کرده پدرم لب به تشکر ز گلش وا کرده نیزه ای آمده در سینه ی من جا کرده روح من عزم سفر جانب زهرا کرده با تن غرق به خون باز رجز میخوانم میروم منتظر آمدنت می‌مانم گفت قاسم بلند شو پسرم روی پاهات بند شو پسرم *مگه میشه یه کسی که همه استخوان هاش شکسته،فقط یه راه داره یه جسمی کشیده و یا پهن بشه اونم باید له بشه..* شعله بر جان ما نکش اینقدر به روی خاک پا نکش اینقدر پسرم تو امانت حسنی چه کنم تا که دست و پا نزنی *تا عمو اومد به دادش برسه دور عمو درگیر شدن، حسین به این آقازاده نرسه، بچه زیر دست و پای مرکب ها موند...* روی جسمت برو بیا شده است استخوان های سینه ات وا شده است شاهدِ دست و پا زدن شده ام آه! شرمنده ی حسن شده ام *به میدان که می رفت تا سرشانه ی عمو بود، عمو که از میدان میاوردش سرشو روی شونه گذاشت، اما پاش هم روی زمین کشیده میشد..* قد کشیدی تو اینقدَر اینجا در عبا جا نمی‌شوی حتی راه رفتند بر حریم تنت جای نعل است بر روی دهنت * امانت امام حسنه جلو چشم امام حسین له کردن...* اسب روی تنت شتاب گرفت نعل از پیکرت گلاب گرفت کینه ها نقشِ بر زمینت کرد عقده های جمل چُنینت کرد پهلویت در فشار بود شکست سینه در اضطرار بود شکست ز من بگوی به گلچین تلاش بیهوده کردی گلی که آب نخورده دگر گلاب ندارد کربلا هم آکنده از بوی یاس شد پهلویت در فشار بود شکست سینه در اضطرار بود شکست روضه ات امتداد تاریخ است زخم نیزه مشابه میخ است تا که پا پشت در گذاشت زدند مادرم بار شیشه داشت زدند .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 6 - 1.mp3
27.03M
|⇦•میروم تا که ببینند....... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
. |⇦•ای شهد شیرین..‌ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای شهد شیرین عاشقی درد و تسکین عاشقی لیلای صحرای جنون مولای دینِ عاشقی بیدارم کن، بهارم کن به تیغ مژگان شکارم کن با یاد تو بارانم، ابری و پریشانم حسین جانم حسین جان من زنده ی بی روحم، تو جانی و جانانم حسین جانم حسین جان ای نور بی مثل و بی حریف جانان جان های شریف اسرار ذکر یا رفیق معنای ذکر یا لطیف به عشق دل رو، دچار کردم به سمت نورت، فرار کردم جام تو به دستانم، از عشق تو میخوانم حسین جانم حسین جان یک لحظه بدون عشق، من زنده نمی‌مانم حسین جانم حسین جان ای ذکر اِنّا لِلّه‌ِ عشق مرز راه و بیراه عشق از خورشید تو می‌رسه نورِ مهتاب ماهِ عشق ماهِ کامل، ابوفاضل شدم مستت با تمام دل ساقی بده درمانم، کن جلوه که عطشانم حسین جانم حسین جان در وادی سرمستی از دست تو حیرانم حسین جانم حسین جان .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 6 - 9.mp3
14.86M
|⇦•ای شهد شیرین....... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
. |⇦•از خیمه بیرون آمده.... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── از خیمه بیرون آمده آیینه ی قرص قمر شیری به میدان می‌زند مستانه و شوریده سر قلب حرم قلب عمو قلب همه دنبال او او غرقِ در عشق عمو مست است از جام عمو با اِن یکاد عمه شد راهی به میدان این پسر از خیمه بیرون آمده آیینه ی قرص قمر ابرو گره کرده ست فرزند مُعِزُّالمؤمنین از هیبت این نوجوان لرزید ارکان زمین گویا مهیّا گشته تا بر پا نماید محشری با ذوالفِقار حیدر و رزم علیِ اکبری در ترس چشمِ کوفیان تمثال آل حیدر را نگر فریاد زد اِن تَنکُرون این منم ابنُ الحسن فرزند پاک مرتضی سبط نبیِّ المؤتَمَن شمشیر می‌چرخاند آقازاده ی شیر جمل زَهره درید ابروش از یک لشکرِ هفتاد یل با رزم داده خاتمه هر قال را هر قیل را از خونِ دشمن ساخته صدها فرات و نیل را میشد شنید از غرّش او صور اسرافیل را فریادهای ممتد تکبیر جبرائیل را دیدند اهل عرش از رزم علی تمثیل را ردّ عرق بر روی پیشانی عزرائیل را آیات خشم مرتضی تفسیر شد در کربلا طرز نبرد مجتبی تکثیر شد در کربلا در قبضه دارد جنگ را همچون عقابی تیز پر فریاد سر داده عدو اَینَ المَفَرّ اَینَ المَفَرّ طوفان شده از غُرّش این شَرزه شیر مجتبی با هر هجومش می‌شود سر ها معلق در هوا پاشیده شد شیرازه ی کل سپاه از هیبتش پاشیده شد قلب یلان از صولت و از شوکتش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 6 - 6.mp3
18.21M
|⇦•از خیمه بیرون آمده....... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
. |⇦•سبط اکبر نبی..‌‌ امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── سبط اکبر نبی، ولیِّ چهارم حسین شیر ارشد علی، امام دوم حسین دین تموم انبیاست یا حسین ذکر تموم اولیاست یا حسین شهادتین شهداست یا حسین عالم مست مجتبی ست حتی حسین ای فرزند رعنات یل سپاه کربلا نور روی زیبات چراغ ماه کربلا میگیرم از چشمات سراغ راه کربلا آغاز سیادت نبی مؤتمن حسن با طوفان شور و ذکر، حسین میگه حسن حسن تو ذکر لب های منی یا حسین تو گریه و سینه زنی یا حسین باید دلی که با حسین میتپه اول باشه حسنی حتی حسین ای که بردی میراث، از گریه های فاطمه میراث تو دریاست، دریای اشک برا همه شد دریادار عباس، از چشم ماه تا علقمه دست خالی اومدم بازم بهم کرم کنی خاک کربلا شدم تا قلبمو حرم کنی ذکرِ قبول هر ثواب یا حسین بعد از نوشیدن آب یا حسین اونا که آگاهن میگن یا حسن برا دعای مستجاب حتی حسین گفتی که هرگز نیست، روزی مث روز حسین پر پر شد قلبت با داغِ جگرسوز حسین با اسمت رفت بالا رایتِ پیروز حسین .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 6 - 4.mp3
13.98M
|⇦•سبط اکبر نبی....... مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
. |⇦•أنا القاسم... ( خوانی) و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── اأنَا القاسم؛ أنا ابنُ حسین أنا ابنُ حسن؛ أنا ابنُ حیدر کرّار بشناسید مرا منم،منم من، عقیق یمنم پسر شیرِ، عرصه ی میدانِ، جنگ جملم قاسم ابن الحسنم پسر فتّاح صفّینم، جانِ حسینم حسین مولای من و، من روح و ریحان حسینم من یتیمم لیک کلُّ عالم رو در تحت تکفّل دارم من قاسمم، کریم ابنِ کریم سیزده ساله ی اهل قِدَمم سیزده ساله ام و ماه شب چهارده من عمو عباسم شاگرد ابالفضلم، هم پای علی اکبر هم بازیِ طفلِ در دل گهواره پسر نجمه، پسر زینب بعد عباس و علی اکبر سوم قمرِ زینب، منم من بشناسید مرا أنَا القاسم، أنَا ابنُ حسین أنا ابنُ حسن؛ أنا ابنُ حیدرِ کرّار منم من، قاسم بن الحسن سبطِ، نبیِّ مصطفَی المُؤتَمن تیغ کرّارم، به ازرق بگو، پسرانت را با آن همه ادّعا، منِ سیزده ساله کشته ام تن به تن، منم من سیزده ساله ی شیرین شده لعل از عسل جام عمویم، حسین خُلق و خویم حسن، آبرویم حسین آرزویم حسن، آرزویم حسین عمویم به تماشا ایستاده، جولان مرا رعد میدانِ مرا، تیغ برّان مرا، طوفان مرا سِپه شام؛ چو لشکر کفتار و من شیرم من زاده ی شمشیرم از مِیمنه وارد شوم از میسره بیرون زنم و منهدم لشکر کفار شد از نعره ی تکبیرم، بشناسید مرا..‌ أنَا القاسم؛ أنَا ابنُ حسین أنا ابنُ حسن؛ أنا ابنُ حیدر کرّار .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 6 - 8.mp3
11.46M
|⇦•أنا القاسم...... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 6 - 7.mp3
11.19M
|⇦•زاده ی شأن..‌‌ ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── زاده ی شأن نزول سوره ی انسان منم قاسم بن الحسنم «حسین..» حامیِ آل علی و حامیِ قرآن منم قاسم بن الحسنم «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
. |⇦•یتیمی درد بی درمان.... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── نوجوان‌ها همیشه الگو دارند به الگوشون نگاه می کنن علی اکبر که لباس رزم رو پوشید قاسم با یه ذوقی نگاه میکرد. رفت دست علی اکبر رو گرفت گفت من و هم راه بنداز، من و یادت نره ها هم سفره بودیم.. ما مثل داداشیم علی اکبر! وقتی ابی عبدالله جوونای بنی هاشمی ها رو صدا زد اومدن علی اکبر رو جمع کردند، ریختند رو عبا، قاسم یه طرف عبا رو گرفته بود هی میگفت قولت یادت نره داداشی علی اکبر.. علی اکبر رو‌ که آوردن دیگه بی تاب شد..رفت سراغ عمو جانش، بهم اذن بده..ابی عبدالله مگه دلش میاد به مه پاره ی امام‌حسن اینطوری رخصت بده.. اینقدر خوشگل بوده قاسم ابن الحسن وقتی میخواست بره میدون عمامه رو نصف کرد. نصفش رو پیچید به سر و صورت بچه گفت: چشمت میزنن عزیز دلم.. زره ام که براش پیدا نشد. اومد نشست تو خیمه هی تو دلش میگفت: دارم جا میمونم..چه خاکی به سرم بریزم...* یتیمی درد بی درمان یتیمی یتیمی خواری دوران *مادرش نمیتونه گریه هاش رو ببینه..گریه نکن عزیزم غصه نخور...بابات فکر این روز رو کرده. بعضیا میگن تو بازو بندش بود بعضیا میگن یه نامه ای بود مادرش داد گفت: ببر عمو ببینه رد خور نداره ..اینقدر ذوق کرد..* از پدر غم نامه آوردم عمو از چه میترسی که من مَردم عمو گر زره اندازه ام داری بیار من ندارم ترسی از کارزار نامه ات بوی برادر می دهد بوی آن ساعات آخر می دهد گر چه سخت است از تو دل کندن برو تیغ و تیر است پاسخ دشمن برو *مقاتل نوشته اند این دو تا هم دیگر رو بغل کردند وقتی بغلش کرد بلندش کرد پاهاش از رو زمین بلند شد...انقدر دوتایی تو بغل هم گریه کردن امام حسین غش کرد... قاسم هم غش کرد.. ای امان از دل زینب..یه آبی پیدا نمی کرد به صورت این دوتا بزنه..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
بخش سوم روضه (4).mp3
10.44M
|⇦•یتیمی درد بی درمان...... ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی
. |⇦•شیری از بیشه روان... حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── شیری از بیشه روان جانب میدان شده بود به سوی معرکه میرفت و رجز خوان شده بود کفنی را به تنش کرده عمو جان حرم میچکد از لب او نام کریمان حرم از عبایی که به تن کرده زُهَل میریزد زیر پایش زلبش شهد عسل میریزد گرهی کور زده طاق دو ابرویش را عمه اش شانه زده طُرّه ی گیسو یش را خوبی نسل علی ها به پسر داشتن است به هنر داشتن است و به جگر داشتن است این هم از نسل علی صف شکن خنّاس است خوبی این پسر این است که با عباس است رفت میدان و رجز خواند و تماشایی شد ضربه هایش به سر ودست چه مولایی شد تیر دورِ سر او چرخ زد و جولان کرد پدری را ز غم مرگ پسر گریان کرد پسرِ دوم ازرَق که به میدان تن داد همه دیدند چگونه سرش از تن افتاد یک نفر گفت که این ضربه ی حیدر باشد یک نفر گفت که عباسِ دلاور باشد دیگری گفت که این مرد غیورِ جمل است دیگری گفت که این لشگر ما را اجل است دیگری گفت به والله حس آمده است زرهی نیست کفن کرده به تن آمده‌ است ناگهان بند نقاب از قد رعنا که گرفت دشت را در نظرِ غیرت زهرا که گرفت رو زد با رجزی گفت: أنا ابن الحسنم من اویس قَرنم شهر مدینه وطنم پسر فاطمه عم من و مولای من است پدرم نیست ولی اوست که بابای من است *به خیمه ی عمه ام میخواهید چپ نگاه کنید، کور خوندید ..* من به ناموس خدا چون پدرم حساسم غیرتُ اللهم و بر اهل حرم حساسم میزنم گردنتان را به دمِ شمشیرم انتقام علی و فاطمه را میگیرم در همین فاصله گفتند که نیرنگ زنیم این هم از نسل کریم است به او سنگ زنیم آنقدر سنگ به او خورد که از زین افتاد در حرم مادرش از ماتم قاسم، جان داد *سی و پنج نفر رو به درک واصل کرده. ابی مخنف نوشته هفتاد نفر رو به درک واصل کرده..یکی گفت چیکار میکنی یکی کی همهمون رو میکشه..نمیشناسی اینارو؟اینا خون علی تو رگاشونه..* *ازرق شامی که جنگش با صدها نفر مرد جنگی برابری می کرد پسراش رو فرستاده قاسم یکی یکی پسراش رو‌کشته...اومد گفت : تو چطور بچه های من و کشتی؟ بوه های من و میکشی..قاسم گفت: آره، توأم‌ می کشم. کسی چپ نگاه کنه به خیمه ها دمار از روزگارش در میارم... مسخره اش گفت: تو چه مرد جنگی هستی که هنوز بند چکمه یا نعلینت رو نبستی ،تا خم شدبند چکمه رو نگاه کنه با یه ضربه بدرک واصلش کرد .. عباس قمر بنی هاشم داره رزم شاگردش رو نگاه میکنه با الله اکبر هاش به خیمه هام خبر میده ... صدا زد.." الله اکبر لا حول ولا قوه الا بالله"چی کار کردی قاسم گل کاشتی.. دوره اش کردن کوفیا معروفن سنگ زنهای قهاری ان.. جناب عابس و سه نفر رو بد سنگ زدن تو کربلا. یکی عابس یکی قاسم ابن الحسنه یکیم خود ابی عبدالله است..منتها ابی عبدالله رو از نزدیک میزدن.یکی از این سنگها خورد به پیشانی ارباب لباس عربی رو آورد بالا خون از روی صورتش پاک کنه ...آی حرمله آتیش بگیری قلب ابی عبدالله را نشانه رفت. روضه اش بمونه برا شب عاشورا فقط همین رو بگم از جلو نتونست تیر رو در بیاره.. آقای غریبمون دست برد از پشت سر تیر رو درآورد.. مثل ناودان خون از قلب مبارک بیرون می ریخت...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
بخش ششم روضه (5).mp3
12.41M
|⇦•شیر ی از بیشه...... ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی
. |⇦•یا ولی الله... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── يا وَلِيَّ اللّهِ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبی تو که اینقده خوبی ما رو کربلا ببر تنگِ غروبی راضی میشه ازم خدا،تو که راضی بشی ازم میگذره از گناه ما، اگه ما رو ببری حرم منتظرانِ زمان ظهوریم سربازانِ پادگان ظهوریم بحقِّ ابا عبدالله عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج یا الله .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
پیش زمینه.mp3
3.88M
|⇦•یا ولی الله...... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی
. |⇦•تا عمویش رسید... حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── تا عمویش رسید بر سر او دید جسم به خون شناور او گفت قاسم بلند شو پسرم روی پات بند شو پسرم ای فدایت شوم زجا برخیز سرو رعنای مجتبی برخیز شعله برجان ما نکش اینقدر به روی خاک پا نکش اینقدر پسرم! تو امانت حسنی چه کنم تا که دست و پا نزنی روی جسمت برو بیا شده است استخوانهای سینه وا شده است شاهد دست و پا زدن شده ام آه شرمنده ی حسن شده ام قدکشیدی تو آنقدر اینجا در عبا جا نمی شوی حتی راه رفتند بر حریم تنت جای نعل است برروی بدنت اسب روی تنت شتاب گرفته نعل از پیکرت گلاب گرفته کینه ها نقش برزمین ات کرد عقده های جمل چُنین ات کرد قاسمم! قد کشیدی، ولی کمان شده ای تو پُر از خُرده استخوان شده ای *وقتی دید قاسم اونجوری داره دست و پا میزنه توکربلا دوتا بدن بودهنوز نفًس برتن بود اسبا رفتن روی بدن ابی عبدالله تا نگاه کرد یاد مادرش افتادحرفهاش عوض شد امام زمان منوببخشید آقا...* روی جسم توهمهمه شده است داغ تو داغ فاطمه شده است پهلویت درفشار بود شکست سینه دراظطرار بود شکست قاسمم! روضه ات امتداد تاریخ است زخم نیزه مشابه میخ است تا که پا پشت در گذاشت زدند مادرم بار‌ شیشه داشت زدند یه مادرو تو روز روشن بزنند چکارمیکنی بگو؟؟ نه مادرت زن همسایه اصلا چکارمیکنی بگو؟؟ تحملش سخته تو رو امام حسن چکار میکنی بگو؟؟ در افتاد.. مادر افتاد.. *موسی ابن جعفر علیه السلام فرمود: اون روز نامرد یه جوری تازیانه رو می چرخوند دیگه تا روزای آخر دست مادر ما بالا نیومد..* حسن جان! به هیچکس نگو که خوردم زمین به هیچکس نگو عزیزم آفرین حسن جان! حسن تو چادر مرا تکان بده جلو بیفت خانه را نشان بده دنبال حیدر می دوید از چادرش خون می چکید شکر خدا زینب ندید *اگه تو مدینه ندید خون پهلوی مادر را اگه فضه و اسماء مخفی کردند از این دختر بچه، عوضش کربلا جبران شد..از بالای تل هی با صورت زمین خورد و بلند شد...* منو زابراه نکن دست و پا که می زنی مادر و نیگا نکن *همین که قافله راه افتاد دیدند دختر علی سرشو پایین انداخت کاری ازش بر نمیومد میخواستن قافله رو راه بندازن دستشو بلندکرد....* یه نفر کاری کنه شمر اومده، برا ما جلوداری کنه «حسین حسین حسین..» ای بی کفن حسین خونین بدن حسین عریان بدن حسین حسین جان! به یاد لبت یک شبم خواب راحت ندارم شبی که میرفتم واست کاسه آب گذاشتم تا حالا از این خونواده زنی رو نبُردن اسارت الهی میمَردم نمی دیدم اینقدر جسارت واویلا... صلی الله علیک یا اباعبدالله.‌ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5904268907333554173.mp3
37.34M
|⇦•تا عمویش رسید..... ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی
. |⇦•دنبال کبریایی .. و توسل به روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── دنبال كبريايى؟! بى كبر و بى ريا باش وقت اداى دِیْنَت فارغ ز هر ادا باش راه سلوک نوکر از جاده ی سکوت است پروانه باش اما چون شمع بی صدا باش وقتی که پشتِ این در پیغمبران نشستند در کوی نیکنامی پیوسته خاکِ پا باش هر منصبی که داری، بیرون روضه داری اینجا که پا نهادی، تا میشود گدا باش گفتیم‌ رو سیاهیم، گفتند: پیش ما نه گفتيم بى پناهيم، گفتند: پيش ما باش آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است ديوانه ی حسين و مجنون مجتبى باش سینه به سینه یادم دادند که بگویم بابای من فدای یک تار موی باباش آب زلال را در سرچشمه جستجو کن خواهان خیر هستی خواهان مرتضی باش حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟! پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش اول بده بدست همسایه نذری اش را الجّار ثمَّ الدّار از این قبیل ها باش *همش داره همسایه ها رو دعا میکنه. گفت مادر این حال و روزته. آخه یه مقدارم برا خودت دعا کن. گفت: برا خودم شرط داره. اگه میخوای برا خودم دعا کنم بگو حسینم بیاد حسن جان بگو حسینم بیاد زینب ام کلثوم دور بستر من بشینید شما دستای کوچیک تون رو بالا ببرید من دعا میکنم. همه با هزار امید اومدن دستای کوچیک رو بالا بردن. الآن مادر دعا میکنه حالش خوب میشه. یه وقت دیدن دست شکسته رو بالا آورد. صدا زد.. "اللهم عجل وفاتی سریعا"...* فرمود امام صادق: از پشت بام‌ خانه با یک سلام ساده الساعه کربلا باش او غرق خون‌ خود شد، من غرقِ در گناهم سر داد، دل ندادم، ای بی وفا مرا باش یابن الحسن کجایی؟ ای داد از این جدایی من آمدم به به سویت لطفی به من نمایی یابن الحسن کجایی؟ کی می شود بیایی؟ ای غایب از نظر ها کی می شود بیایی؟ پرده ز رخ بگیری صورت به ما نمایی یابن الحسن کجایی؟ ای داد ازین جدایی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1402050102.mp3
29.5M
|⇦•دنبال کبریایی.... # مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•چه دلخون شدم.. و حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── چه دلخون شدم چه گلگون شدم به زیر سم اسب ها بی جون شدم کفن پیرهَنم که بی جوشنم به بزم هزار نیزه مهمون شدم چه گلگون شدم شده عشق من با تو ضرب المثل لبم را بهم بسته طعم عسل عمو! قاسمت رو بغل میکنی همون جور که اکبر رو کردی بغل «عمو جانم عمو جانم» *حالا ابی عبدالله نشسته بالاسرش میگه:* یتیم حسن آتیشم نزن چرا مادرم رو صدا میزنی بمیرم برات برای نگات پیش چشم من دست و پا میزنی دارم میزنن، عمو روی دست کدوم نیزه راه گلوی تو بست زیر سمِّ مرکب نفس میزنی مثه مادرم سینه ی تو شکست دلِ من شکست... * وقتی قاسم داشت میرفت میدان، ابی عبدالله سوار اسب کرد. پاش به رکاب نمی رسید. حالا حسین بدن قاسمو داره بر میگردونه. روایت میگه ابی عبدالله سینه ی قاسمو به سینه اش گذاشته بود داره میاره پاهای قاسم رو زمین کشیده میشه. دیگه این بدن نرم شده، دیگه استخونی تو این بدن باقی نمونده.میگن بدنو آورد تو خیمه دارالحرب. کنار بدن علی اکبر گذاشت، خود حسین نشست ما بین این دو تا فرزند. یه نگاه به علی اکبر میکنه یه نگاه به قاسم میکنه، میگه دعا کنید دیگه منم بیام.. میگن وقتی خیمه ها رو آتیش زدن خیمه دارالحرب رو هم آتیش زدن. اگه این بدن ها تو خیمه دارالحرب باشه روضهٔ فاطمه تکمیل شده.* «عمو سوختم ...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050104.mp3
16.07M
|⇦•چه دلخون شدم..... ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری