سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ حاج احمد واعظی •✾•
روی قلب خود نوشتم دوستت دارم«حسین»
ای تمام سرنوشتم دوستت دارم «حسین»
با تو غرق بهشتم دوستت دارم «حسین»
گر به کعبه یا کُنِشتم دوستت دارم«حسین»
«عشق تو روی بهشتم دوستت دارم حسین»
ای گل جان پيامبر ای علی را روح عشق
ای عزیز قلب زهرا مصحف مفتوح عشق
ای به دریای حوادث فلک رحمت روح عشق
پادشاه پاره پاره پیکر و مجروح عشق
«عشق تو در سرنوشتم دوستت دارم حسین»
قدسیان آسمان دیوانه ی روی توان
سرنشینان زمین سرگشته ی کوی توان
صد هزاران دل اسیر تار گیسوی توان
محو در رنگین کمان طاق اَبروی توان
«حک شده در خشت خشتم دوستت دارم حسین»
دوش پرسیدم زِ گل ای از تو در شور شین
از تو آب و رنگ پیدا کرده باغ عالمین
این همه حُسن از کجا آورد ای ای نور عین
شبنم اشکی فشاند و گفت از خاک حسین
«مهر تو در سینه کِشتم دوستت دارم حسین»
کعبه ی من قبله ی من مُهر و مهرابم توای
آسمان و اختر من مهر و محرابم توای
روح بخش زندگی در قلب بی تابم توای
غرق نازم بی نیازم چون که اربابم توای
«خوب و بد زیبا و زشتم دوستت دارم حسین»
.
4_5836793652558436975.mp3
20.49M
روی قلب خود نوشتم دوستت دارم«حسین»
ای تمام سرنوشتم دوستت دارم «حسین»
سینه_زنی(نماهنگ) وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ اربعین اجرا شده به نفسِ روح الله رحیمیان
پیچیده تو گوش زمان
پیچیده تو ارض و سماء
میخونن تمومی زُوّار اربعین یه صدا
أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ
لشکر پیاده نظام حسین
راهیه به یاد قیام حسین
با امید صبح انتقامِ حسین
بهشت رو زمین حرم
چه خوبه اربعین حرم
قراره ما سینه زنا
غروبِ اربعین حرم
«أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ»
جز دم حرم قد من خم نمی شه
تا که نرسم خیالم جمع نمی شه
تو شلوغیِ حرمم راحتم چون
جایی خونه ی خود آدم نمی شه
قدم به قدم تو طریق حسین
میشه نوکر رفیق حسین
بیا که راه گریز حسین
آخه خاطرش عزیزِ حسین
هر کسی اربعین بشه زائر شاهِ بی کفن
بدون شک زیارتو گرفته از دست حسن
زائر العجل میگه تو راه سیدالشهداء
نیت هم زیارته هم خونخواهی خون خدا
«أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ»
هر جوری شده می رسم به حرم
زندگی من میره سمت حرم
آرزومه تو هر نفسم یه حرم
شور و حَماسه کربلا
میمیرم واسه کربلا
بین مسیرش رو ببین
تو انعکاس کربلا
بهشت رو زمین حرم
چه خوبه اربعین حرم
قراره ما سینه زنا
غروبِ اربعین حرم
.
41dd5e25828827ff510f8bfed2c776bb53417479-480p_۲۰۲۳_۰۷_۲۴_۱۳_۵۸_۲۰_۷۶۶.mp3
5.45M
هر کسی اربعین بشه زائر شاهِ بی کفن
بدون شک زیارتو گرفته از دست حسن
.
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ کربلایی نریمان پناهی •✾•
این حسین کیست که در قلب همه جا دارد
این همه عاشق و دیوانه و شیدا دارد
این حسین کیست که نام کرمش در دوسرا
اینچنین پیش خدا رتبه ی اعلا دارد
این حسین کیست که با مشعل فرزانه ی خویش
عالمی سر به سر از نور و تولا دارد
این حسین کیست حریمش شده خلوتگه دل
حرم دیگری در عرش معلی دارد
این حسین کیست که شد زینت دامان نبی
از لب پاک نبی بوسه ی زیبا دارد
این حسین کیست که از کشتنِ او چشم خدا
اشکِ خون از حرم عالم بالا دارد
این حسین کیست که در قتلگه کرب و بلا
رقص او در بر شمشیر تماشا دارد
این حسین کیست که خونش ثمر کرب و بلاست
در دل تیر و سنان باغ مصلی دارد
این حسین کیست که در سلسله ی عرش خدا
این همه از غم این داغ مُعزّا دارد
این حسین کیست دو عالم همه در حلقه ی اوست
این چه شوریست در این دایره برپا دارد
این حسین کیست که نامش شده آرامش دل
نفسی پاک تر از جان مسیحا دارد
این حسین است دل فاطمه و جانِ علی
ریشه در باغ خداوند تعالی دارد
این حسین است و همان صاحب کشتی نجات
نام او چون پدرش حُرمت بالا دارد
مادری فاطمه چون حضرت زهرا دارد
این حسین است که در عشق خدا غوطه ور است
کربلایش ثمر از آن شب احیا دارد
این حسین است و فروغ ازلی و ابدی
قطره از برکت او وسعت دریا دارد
این حسین است و به حق شافی فردای جزا
بر محبان خودش صورت امضا دارد
#شاعر: هستی محراب
.
Sh 10 Moharram 1403 Panahi [Mohjat_Net] (3).mp3
1.94M
↻
این حسین است و همان صاحب کشتی نجات
نام او چون پدرش حُرمت بالا دارد
مادری فاطمه چون حضرت زهرا دارد
.
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ کربلایی وحید شکری •✾•
ای مهربونتر از هر خونواده
همه چیمو مادر تو داده
داری چقده تو فوق العاده کرم
زندگیم با تو بر وفق مراده
دیوونگیمم زشته زیاده
داری چه قده تو فوق العاده کرم
بیا ای شاه کرم
ببرم به حرم به حرم به حرم
میگم با چشم ترم
ببرم به حرم به حرم به حرم
ابا عبدالله اشک تو چشامی
ابا عبدالله بهترین رویامی
اباعبدالله اونی که میخوامی
«یا حسین یا حسین»
اسم تو این شبا ورد لبامه
لالایی تو بچگیامه
بزرگ منم باشم غلام شما
نوکری تو آقا از خدامه
هر چی تو بگی رو ی چشامه
چی میشه بگی که این گدامه آقا
بیا ای شاه کرم
ببرم به حرم به حرم به حرم
عمریه منتظرم
ببرم به حرم به حرم به حرم
اباعبدالله سائل درگاهتم
ابا عبدالله به ضریحت ماتم
ابا عبدالله قبلهی حاجاتم
«یا حسین یا حسین»
.
Vahid.Shokri.Ey.Mehraboontar.Az.Khonevadeh.mp3
4.52M
↻
ابا عبدالله اشک تو چشامی
ابا عبدالله بهترین رویامی
اباعبدالله اونی که میخوامی
.
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ سید رضا نریمانی•✾•
دلم میخواد از همهچی جز تو رها شم
از همه دلبستگیام جز تو جدا شم
از همه دلمشغولیام بگذرم آقا
امام رضا گفته که مشغول تو باشم
پرچمتو زمین نمیذارم
بیمه ی دستای علمدارم
تا زیر خیمه ی تو جا دارم
امام حسین خیلی دوست دارم
مدد ای روح دعا اباعبدالله
سلام ای خون خدا اباعبدالله
دو دنیا آقا حرومه واسه هر کی
نباشه وقفه تو یا اباعبدالله
«یا اباعبدالله یا اباعبدالله ...»
غصّه ی زندگی مگه خاتمه داره
گاهی دلم از همه چی واهمه داره
اما محاله توی سختی کم بیاره
اونی که عشق پسرِ فاطمه داره
خوبیاشو نمیشه بشمارم
حتی ردم کنه سزاوارم
همیشه می خونم و میبارم
امام حسین خیلی دوست دارم
چه با دل ها می کنه اباعبدالله
داره غوغا می کنه اباعبدالله
قیامت بین شلوغیا می گرده
منو پیدا می کنه اباعبدالله
«یا اباعبدالله یا اباعبدالله ...»
Fadaeian_Shab11Moharam1403_11.mp3
10.7M
چه با دل ها می کنه اباعبدالله
داره غوغا می کنه اباعبدالله
قیامت بین شلوغیا می گرده
منو پیدا می کنه اباعبدالله
.
#سینه_زنی(نماهنگ) وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام
به نفسِ محمداسداللهی وروح الله رحیمیان •✾•
رهام نکن تو خونواده ی منی حسین
فقط تو رو دارم تو عالَمین امام حسین
کمش نکن حرارتی رو که تو قلبمه
چه سِرّیه دوست دارن همه امام حسین
تو میگی رفیقمی، تو از اون رفیق صمیمیا
من میگم غلامتم، من از اون غلام قدیمیا
تو سراغ من بیا چه کنم فراغتو حسین
همش از عِراقیا میگیرم سراغتو حسین
منو ببر به اون حرم به اون شبایی که
قدم زدم تو کربلایی که، قدم زدی
صدام بزن بسه فراق کربلا دیگه
بذار بیام و مادرت بگه خوش اومدی
آقا از اون سرزمین بذار سهم من باشه اربعین
آه ای دل آروم بگیر حسینی بمون حسینی بمیر
«آقا بمیرم برات بمیرم برات بمیرم برات»
.
rohollah rahimian - raham nakon - 128 - musictag.ir(1).mp3
4.25M
ㅤㅤ▷ㅤㅤ
آقا از اون سرزمین بذار سهم من باشه اربعین
آه ای دل آروم بگیر حسینی بمون حسینی بمیر
.
🔹مقاتل را تماماً جست و جو کردم
🔹لُهوف و مَقتَلُ الشََّمس،اَبی مِخنَف،مُقرَّم
🔹با سَحاب رحمت و کبریت احمر رابه دقت زیرو رو کردم
🔸نشستم بین مقتل ها،تمام لحظه ها را
🔸از سر ظهر عطش تا لحظه ی گودال باهم روبرو کردم
🔸گلی را گوشه ی مقتل،گوشه ی گودال بو کردم
#تمام_فرض_ها_با_هم_مساوی_شد
☑️به خود گفتم که در کرب و بلا چیزی گمانم سخت پنهان مانده از چشمان هر فردی که راوی شد
غم اصحابْ جای خود،نبودِ آبْ جای خود
☑️مصیبت های عباس و علی اکبر و ابن الحسن ها و علی اصغر و طفلان زینب هم به جای خود
☑️به سمت خیمه ی زینب، بدون صاحبش
برگشته مرکب هم به جای خود
😔مرور اسم ها در ذهن من کار خودش را کرد
#علی_بن_حسین_بن_علی
👌پس علتش را عشق پیدا کرد
✅کسی که باابالفضل و علیِ اکبر و کُل بنی هاشم به میدان رفت در واقع
*هر نفر که میدان رفت امام زین العابدین درواقع با جانش او را همراهی میکرد*
✅کسی که بودو اما هفتادو دو بار از پیکرش جان رفت، در واقع
🔅کسی که تا غروب روز عاشورا فقط مشغول بر جامه دریدن بود
🔅کسی که درمیان خیمه، مصداق شنیدن کی بود مانند دیدن، بود
#نفس_مَهموم_شد_ناگاه
#علی_بن_حسین_بن_علی_معلوم_شد_ناگاه
💎به دل گفتم تصور کن، روایت کردنش با من
💎به دل گفتم بگو تصویرهای رفتنش با من
❇️دلم، دل را به دریا زد تصور کرد
❇️نشست و نقطه چین های مقاتل را فقط از نام زین العابدین پر کرد
🔰تصور میکنم وقتی جوانان بنی هاشم به سمت خیمه برگشتند
🔰عبا در دست وقتی عون و عباس و خوده قاسم به سمت خیمه برگشتند
💎علی اکبر ارباب وقتی رفت، چشم خیمه سمت زین العابدین برگشت
💎تصور میکنم بدین ترتیب انگاری ورق در مقتل من ظهر روز واپسین برگشت
علی اوسطِ ارباب آمد، اذن میدان خواست
به بابا گفت باباجان، بخواه از من پدر هم از پسر جان خواست
پس از پیغمبر کرببلا آری امام دوم کرببلا هم رفت
بگو که زینت سجاده و ذکر و دعا هم رفت
تصور کن اگر با کوفیان، پیکار هم باشد
تصور کن اگر بغض علی در کار هم باشد
تصور کن به دورش لشگرش بسیار هم باشد
علی بن حسین بن علی بیمار هم باشد
شبیه شمر و خولی کم نبود آنجا
بمیرم شهربانو هم نبود آنجا
برای هر شهیدی در زمین کربلا قاتل مشخص بود
و اینکه حرمله یا شمر یا زجر و سنان
اصلا برای کشتن هر کس دم آخر فقط اسم ها بس بود
همه یک قاتل، اما قاتلان تو به جرأت صد نفر هستند
به پیش خنده های حرمله با شمر و زجر و خولی و اَزْرق
تمام زهرها زهرند اما بی اثر هستند
👌پس از کرب و بلا چون آب خوردی اولین دفعه، درون خویش پژمردی
👌تو در واقع همان بیست و سه سال پیش جای آب، سَم خوردی
تصور کردم آقایم، شهید آخرین هفتادُ سوم
شد
در اوج این تصورها سرنخ ناگهان از دست من گم شد
به خود گفتم که از کرب و بلا اینگونه جا ماندن خودش روضست
علی بن حسین بن علی اما به زیر دست و پا ماندن خودش روضست
تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که نسیم از زلف عباس علی سرمست می آمد
تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که ابالفضل از کنار علقمه بی دست می آمد
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس وقتی حرمله آماده شد در دشت
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس با تیر سه شعبه،طفل شش ماهه سرش برگشت
😭😭😭😭
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر اسب هارا نعل کردند و به سمت پیکر ارباب هِی کردند
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب در تشتِ...
حسیـــــــن
تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب را در تشتِ مِی کردند
تو دیدی، آنچه که حتی حسینت هم ندید آن را
تو دیدی در میان چشم های دختری، ترس از بیابان را
😭😭😭😭
تو دیدی روضه ی گوش و دهان و نیزه داران را
بمان داستان کوفه و شام و لبان خیزران خورده
بماند اینکه با هر ضربه اش، دندان تکان خورده
بماند اینکه هر دم خنده های حرمله با زجر می آمیخت
بماند اینکه دستت بسته بود و بر سرت در شام، آتش ریخت
بماند اینکه بعد کربلا بیست و سه ساله درد را دیدی
همینکه چشم بستی بر سر جسم پدر، با خنجر و چکمه آن نامرد را دیدی
بماند آنکه تو مانند یعقوب نبی، در هجر یوسف گریه ها کردی
جهان را کربلا کردی
در این قصه ولی یوسف پدر بود و پسر یعقوب دنیا شد
برای چشم این یعقوب پیراهن نیامد
چونکه بر تن اِرباً اِربا شد
همان بیست و سه سال پیش،دنیا ناامیدت کرد
همان بیست و سه سال پیش در واقع شهیدت کرد
من از این مردم بی عار بدم می آید
از مکافات، از آزار بدم می آید
ذبح را جلویم آب نداده، سر نبرید
تا قیامت من از این کار، بدم می آید
سنگ ها از در ودیوار به ما میخوردند
تا ابد از در و دیوار بدم می آید
پای من بسته نبود، اسب زمینم میزد
من از افتادن بر خار، بدم می آید
دست من بسته که شد، برده فروشی رفتم
من از این دست گرفتار، بدم می آید
#حسیــــــن
از شهر شام بدم میاد
از ازدحام بدم میاد
از کوچه هاش بدم میاد
از پشت بام بدم میاد
بس که ندیدم روز خوش از این چشام
آمد و دید ، تَنی افتاده
کشته ی بی کفنی افتاده
شه بی پیرهنی افتاده
پاره پاره بدنی افتاده
😭😭😭😭
همه پروانه و شمعش گردند
بوریا آمد و جمعش کردند
زنهای بنی اسد گفتن اگه یه جو مردونگی ندارید چادرامونو شما سر کنید
ما میریم کربلا...
پسر پیغمبر، عریان افتاده
پسر غریب فاطمه، بی کفن افتاده
به غیرتشون برخورد، اومدن کربلا دیدن قیامتیه
بدن پاره پاره افتاده
اصلا قابل شناسایی نیست
از دور دیدن یه سواری داره میاد، گفت بنی اسد شما کمک کنید من بدنو شناسایی میکنم
این بدن، بدن قاسمِ
آخه نه تنها اینکه بدن هارو زیر سم مرکب گذاشتن، خیمه هارو هم که آتیش دادن بدن ها سوخت تو خیمه دار الحرب
این حرفا مال روز عاشوراست. اصلا قابل شناسایی نبوده
این بدن، بدن اِرباً اربای داداشم اکبرِ
دونه دونه بدن هارو شناسایی کرد. اومد تو گودال...
گفت این بدن، بدن بابای غریبم حسینِ
😭😭😭😭😭
خودش وارد قبر شد، بدن ابی عبدالله رو تحویلش دادن شروع کرد گریه کردن
یه قطعه از بدن کمه
گفت بابا رسم ما اینه صورت رو خاک میزارن، رو به قبله...
تو که سر در بدن نداری
بدنت اینجاست، سرت کوفه
چه خبر بود علقمه؟؟
نوشتن بدنو جمع کرد، آروم هلش داد داخل قبر
برا همینه که اوناییکه رفتن سرداب، میگن قبر، قبر یه شیرخوارس...
🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🏴#مرثیه
✍شاعر:وحید محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روضه برپا بود هر جا آب بود
روضه هایش ذکر بابا آب بود
مقتل جانسوز آقا آب بود:
تشنه لب بود آه اما آب بود
روضه خوانش گاه ظرفی آب شد
گاه گاهی روضه خوان قصاب شد
ماجرای آب آبش کرده بود
غصه ی ارباب آبش کرده بود
مادری بی تاب آبش کرده بود
دختری بی خواب آبش کرده بود
یا خودش بارید دائم یا رباب
روضه می خواندند هر دم با رباب
پیکری را بر زمین پامال دید
شمر را در گودی گودال دید
عمه را بالای تل بی حال دید
لشکری را در پی خلخال دید
هجمه ی شمشیرها یادش نرفت
سنگ ها و تیرها یادش نرفت
هم به تن رخت اسارت دیده بود
خیمه را در وقت غارت دیده بود
از سنان خیلی جسارت دیده بود
از حرامی ها شرارت دیده بود
آتش بی داد دنیا را گرفت
شمر آمد راه زن ها را گرفت
عمه را با دست بسته می زدند
با همان نیزه شکسته می زدند
بچه ها را دسته دسته می زدند
می شدند آنقدر خسته... می زدند
تازیانه جای طفلان خورده بود
زین جهت خیلی به زینب برده بود
با تنش زنجیرها درگیر بود
در غل و زنجیر امّا شیر بود
از نگاه حرمله دلگیر بود
اوجوان بود آه امّا پیر بود
ماجرای شام پشتش را شکست
غصه های شام پشتش را شکست
کوچه های شام پیرش کرده بود
شهر و بار عام پیرش کرده بود
سنگ روی بام پیرش کرده بود
طعنه و دشنام پیرش کرده بود
بی هوا عمامه اش آتش گرفت
مثل زهرا جامه اش آتش گرفت
درد و رنج و غصه ی بسیار دید
از زبان شامیان آزار دید
خواهرانش را سر بازار دید
عمه را در معرض انظار دید
بزم مِی بود و سر و طشتی طلا
خیزران بود و عزیز مصطفی
نیزه بازی با سرش هم جای خود
بوریا و پیکرش هم جای خود
دست بی انگشترش هم جای خود
ماجرای خواهرش هم جای خود
خاک را همسایه ی افلاک کرد
خواهرش را در خرابه خاک کرد
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
ذاکرین عزیز حق مطلب ادا شود
ان شاءالله
اربعین
😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
ای وادی خون از ره رسیدم
بس آه و ناله از دل کشیدم
سوغاتی من موی سپیدم
یادم نمیره اینجا خمیدم
(او می دوید و من می دویدم)
من باغبان باغ خزانم
دریا شد اینجا اشک روانم
افتاده اینجا بهتر ز جانم
اینجا خمیدم اینجا شکستم
(او می نشست ومن می نشستم)
برگشتم از شام ای دلبر من
گشته کبود از پا تا سر من
ای علقمه کو آب آور من
ای کربلا کو پیغمبر من
یادم نمیره آن دم که دیدم
(او می برید و من می بریدم)
ای شاه تشنه ای نور دیده
زینب ز شام و کوفـه رسیده
سوغاتی او قد خمیده
اینجا ز رگها گلبوسه چیدم
اینجا ز مقتل آهی شنیدم
(او می کشید ومن می کشیدم)(2)
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
)
نزدیک چهلساله کارم گریه است و ناله
هرجا که باشم بازم، این دل توی گوداله
یادم نمیره گلوی دریده
یادم نمیره دو دست بریده
هیچکس تو دنیا خدایا به جز من
ناموسش تو خرابه ندیده
ناله کن ای مدینه، الشام الشام
روضه من همینه الشام الشام
خیلی خاطره دارم از روزای غمبارم
تب داشتم توی خیمه، آتیش شد پرستارم
یادم نمیره، سرها رو بریدن
یادم نمیره، موها رو کشیدن
عریان تو مقتل یک پیکر بیسر
یادم نمیره که اسبها رسیدن
حمله تند رو دیده، زینب
خنجر کند رو دیده، زینب
ناله کن ای مدینه، الشام الشام
روضه من همینه الشام الشام
صبرم درس ایوب، اشکم مشق یعقوب
روی قلب من داغه، زخمهای لب و چوب
یادم نمیره، چشای پلید رو
یادم نمیره، قدی که خمید رو
یادم نمیره، نگاه رباب رو
یادم نمیره، شراب یزید رو
ما رو اسیری بردن، ای وای
حرف کنیز بردن، ای وای
ناله کن ای مدینه، الشام الشام
روضه من همینه الشام الشام
#شهادت_امام_سجاد
➖➖➖➖➖➖➖➖
با خانواده...
به راهِ وصلِ تو اینگونه ساده باید رفت
به تیغِ عشق چنین سرنهاده باید رفت
به شوقِ دیدنِ لبخندِ حضرتِ دلدار
به قلبِ عاشق و رویی گشاده باید رفت
اگر چه نیمهیِ شب در شکوهِ بیداری
میانِ عرصهی حق ،ایستاده باید رفت
بهسوی ساحت عاشق رُبایِ حضرت عشق
شتابناک، شبیه بُراده باید رفت
عجب تجارتِ نابیست، مرگ در ره عشق
چنین زرنگ پیِ استفاده باید رفت
پیِ چشیدنِ مرگی که زندگی بخش است
عنانِ زندگی از دست داده باید رفت
به میهمانیِ حق، چون هنیهّیِ عاشق
به شوق با همهیِ خانواده باید رفت
#هنیه
واحد مصائب شام.mp3
1.28M
واحد مصائب شام
(به روایت حضرت زینب سلام الله علیها )
امان از شامِ غم
امان از اين ستم
تو روی نیزه و...
منو درد و ماتم
دل ما، پر از خون
موی تو، پریشون
سکینه زِ داغ تو محزون
شام و...یک کوچه ی تار
شام و...غم های بازار
شام و ...اَندوهِ آزار
ياحسين يابن زهرا...
زِ بام خانه ها
یک عده بیحیا
میریختن خاکستر
به روی سر ما
نخوان ای، تو جانان
براشان، تو قرآن
که سنگت زنند ای حسین جان
شام و...بزمِ شرابش
شام و...رنج و عزابش
شام و...حالِ خرابش
یاحسین یابن زهرا...
دیدی چی شد آخر
رقیه شد پرپر
خرابه شد گودال
تا اومدی با سَر
خرابه، شَبِش سرد
روزاش گرم، پُر از درد
رقیه تو رو دید و غَش کرد
شام و... اشکای هر شب
شام و...سجادِ در تب
شام و...دردای زینب
یاحسین یابن زهرا...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#واحد_مصائب_شام
#مصائب_شام
#حضرت_زینب_س
#اسارت