🥀#روضه_حضرت_عباس_ع
🥀#دفتری
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
.
⚫️#روضه_امام_سجاد_ع
🔴#دفتری
🌾به نام نامی مولای عابدین صلوات
🌾برای سرور و سالار ساجدین صلوات
🌾برای سید سجاد آن امام همام
🌾که هست رهبر و سردار صابرین صلوات
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🔹بر روی زمین و آسمانها و کُرات
🔸در بین مناجات برای حاجات
🔹زیبا تر از این دعا ندیده است کسی
🔸برخاتم الانبیا محمد صلوات
#السلام_علیک_یاابالحسن_یاعلی_ابن_الحسین_یازین_العابدین_یابن_رسول_الله_یاحجة_الله_علی_خلقه....
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
گفتم منم در میزنم
گفتی به تو سر میزنم
من هم مکرر می زنم
تا بنگرم احسان تو
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
(یااباعبدالله)
بی زادَمو بی قافله
افتاده دنبال گَله
من هم به دنبال قافله
چشمم به قرص نان تو
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را مرانی از درت
☑️جانم حسین جانم حسین
☑️ای جان جانانم حسین
⬅️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن...
انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم....
آقای که سالهای مدام گریه میکرد....
امام سجاد شهید زنده کربلا است...
امام منظره های زیادی رو دیده...
مردم میدونی برا که داری گریه می کنی....
اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده....
لبهای خشک شش ماه رو دیده....
گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده..
برا آقای گریه می کنی که قبرش تو بقیه ولی دلش کربلاست....
آقای قبر زائر نداره...
بارگاه نداره ....
غریبه 3 . ....
⬅️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ...
⬅️زبان امام سجاده....
شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند .....
یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن......
انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن......
▪️ آن یکی بر مطربان شاباش داد
▪️ دیگری بر نیزه دار پاداش داد
(چه غوغایی بود)
▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد
( یا صاحب الزمان)
▪️ دیگری بر مرتضی دشنام داد
⬅️ این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا.....
اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند...
▪️ کافران را جا به کرسی داده بود
▪️ عمه ام بر روی پا ایستاده بود
همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد...
آی یهودیا ....
اینا همونایی هستن که باباشون باباها های شما را کشته، روز روز تلافیه ...
دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه...
خاکستر به سرما ریختن....
( یا اباعبدالله)
امام سجاد میفرماین...
آتش به سرما اهل بیت ریختن...
من دستام به زنجیر بسته بود...
یکی از آتش ها عمامه ام افتاد...
عمامه ام سوخت ...سرم سوخت...
🔘امان امان... از دل امام سجاد...
⬅️ امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن...
آقایی که30یا35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد...
آتش می دید گریه میکرد....
بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد...
گوسفند میدید داذن سر میبُرن گریه میکرد....
قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند
از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوات جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن....
(سوز/اوج)
صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه
(گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم)
شروع کرد گریه کردم
صدا زد .......
یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ...
لب تشنه سر از بدن بابتی غریبم حسین جدا کردند......
✨من داغ خواهر دیده ام
✨داغ برادر دیده ام
✨دیدم که سیلی خورده بود
✨کُنج خرابه مُرده بود
💥ای وای دلم، ای وای دلم
💥بر نوک نِی باشد گُلم
✨من داغ اکبر دی؛ده ام
✨ من داغ اصغر دیده ام
✨با ناله های یا ربَم
✨من همنوا با زینبم
✨آنقدر مرا کتک زدند
✨بر زخم من نمک زدند
✨بر زخم دل نمک زدند
✨ رقیه را کتک زدند
💥ای وای دلم، ای وای دلم
💥بر نوک نی باشد گُلم
⏪ناله داری دلتو ببرم کربلا
⏪ روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا
لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن...
اما این بدنها رو نمیشناسن....
چون بدن رو لز سر میشناسن یا از لباس....
امان امان .....
یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید
مت این بدنهارو خوب میشناسم...
این بدن بُریره...
این بدن زُهیره...
این بدن عموم ابالفضله...
این بدن بابای غریبم حسینه...
یه وقت صدا زد...
💔بنی اسد بیایید
🖤کفن با خود بیارید
💔مگر خبر ندارید
🖤حسین کفن ندارد
💔لاله و گُل بیارید
🖤سر قبرش گذارید
💔مگر خبر ندارید
🖤حسین مادر ندارد
💔حسین مادر ندارد.....
((به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...))
🔻➡️
#روضه حضرت زینب س
🖤🖤🖤
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
دیگر بتاب از افق مکه ماه من
این جاده های شب زده را غرق نور کن
امشب بیا تو روضه بخوانی برای ما
امشب بساط گریه مار ا تو جور کن
یا چند صفحه مقتل کرببلا بخوان
یا خاطرات عمه خود را مرور کن
هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو
هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن
آقام آقام،آقام آقام،آقام آقام
امشب خیلی حواست باشه،گریه کن،خیلی مشهوره توی روضه ی عموجانش قمر بنی هاشم علیه السلام میاد، اما من اعتقاد خودم و میگم،توی روضه ی عمه جانش زینب خیلی احتمال بیشتر داره،چرا؟ دلیل می گیم.می گیم:وقتی از آقا سئوال کردن برا کدوم روضه فرمودید:یا جدا اگه اشک چشمم تموم بشه خون گریه میکنم،روضه ی عموتون عباس بود؟فرمود:نه،اگه عموم هم بود خون گریه میکرد،روضه ی جد غریبتون بود؟فرمود:اگه جد غریبم بود خون گریه می کرد.کدوم روضه؟ روضه ی علی اکبر؟نه.اگه علی اکبر و قاسم همه برادر های قمربنی هاشم هم بودند،همه با من خون گریه می کردند،آقا کدوم روضه است؟فرمود: من برا اون روضه ای خون گریه میکنم، که عمه جان من زینب و سه روز و سه شب ،پشت دروازه های ساعات نگه داشتن،ای وای ای وای.. رقاص های شهر شام رو خبر کردند،امان امان...
با کوله بار غربت و اندوه خود بیا
از کوچه های سینه زنیمان عبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
*
نفس آخر است به سینه ی من
قدر یک رشته کوه غم دارم
سایه بان سرم کجا هستی؟
برسرم سایه ی تو کم دارم
آروم آروم بسوزی امشب تا برسی به روضه های طوفانی
دیر شد زودتر بیا که فقط
از من خرد نیمه جان مانده
تشبیه میکنه بی بی
آخرین روزهای زهرایم
پوستی روی استخوان مانده
پوستی مانده است اما نه
نقشی از حلقه های زنجیراست
نَفَسم بی تو با نَفَسهایم
استخوانی شکسته درگیر است
همه تقصیر زخمهای تو شد
زخم چشمم اگر نمک دارد
آه...آه
وقتی امشب با زینب آه میکشی،تمام آه کشیدنت رو ثواب تسبیح می نویسند.
آه آینه ای که می دیدیش
یاد هر سنگ یک ترک دارد
حسین بار دگر برادرانه بیا
با لب چاک خود صدایم کن
شام را گشته ام نبود امشب
بین این خانه بوریایم کن
روضه خوانی خواهرت با توست
نوبت توست وقت تلقین است
اما حسین جان
روضه ها را بخوان بلند چون که
گوشهایم هنوز سنگین است.
وقتی عبدالله سئوال کرد خانم،نشنیده بودم،دست به دیوار بگیری راه بری،دلیلش چیه؟فرمود عبدالله دست از دلم بردار،بعد خانم توضیح داد.عبدالله اینقدر تو مسیر کربلا تا شام،با تازیانه به سرم زدند،اگه می بنی چشمام دیگه،کم میبینه،اگه میبینی گوش هام سنگین شده، اینقدر سیلی زدند.
روضه خوانم بخوان که در پیشت،شاهد قتلگاه می اید
باز هم از کنار پیکر تو،شیهه ی ذوالجناح می آید
حالا خود زینب شروع میکنه به روضه خوندن
لخته خونی که روی یالش بود
گفت با من چه بر سرم امد
کاری از من بر نمی آمد
مات بودم که مادرم آمد
غیرتیا،جوونها،آفرین به غیرت شما،شما خودتون میگردید،عزاخونه ی ابی عبدالله رو پیدا میکنید،اگه همه ی ایران هم با زینب قهر باشه،بی بی شماهارو انتخاب کرده،تماشاچی نه!برا اینکه بیایی پا به پای زینب ناله بزنی،دیگه ناله های زنب خاموش داره میشه،حالا دیگه نوبت تواست.
تو نبودی و در نبودن تو
حرمت بین صد حرامی بود
بعد تیغ کشیده ی کوفی
نوبت نیزه های شامی بود.
*
تشنگی، سنگ،داس و سر نیزه
سخت میشد،نفس نفس زدنت
سنگ هاشان تمام شد وقتی
شد شروع پای کوبی بدنت
هرکه نزدیک تر به تو میشد
ضربه اش را عمیق تر می زد
نقطه ضعف تو داغ اکبر بود
اولی ضربه بر کمر می زد
قاتلت سر رسید وقتی که
سینه ی نیزه خورده ات حس داشت
قاتلت رفت با سرت اما
حنجر تو هنوز خس خس داشت
حسین....بگو آروم میشی، زینبم وقتی سینه اش سنگین می شد،می گفت حسین.حسین....
این همه داغ دیده زینب،این همه روضه تحمل کرده،ما طاقت یه لحضه شنیدنش رو هم نداریم،نباید هم داشته باشیم.
اگر این است تأثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
خودم دیدم زبالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدن
*
داره از قاتل برادرش میگه
عرقش پاک کرده بود اما
رد خون تو بر جبینش بود
حالا نوبت خنده های خونین شد
که سری بین خورجینش بود
*
روضه خوانم
دیدی روضه خونها کنار هم باشن،میگه تو روضه بخون من دیگه نفس ندارم،روضه هارو زینب خوند حالا، گفت:
روضه خوانم بخوان که با نفست،بوی پیراهن تو پیچیده
میشوم من به دستی که،بوریا تن تو پیچیده
کسی جرأت نداره،نزدیک زینب بشه،زیر آفتاب شیئی رو ،روی سینه قرار داده،مثل جونش از خودش جدا نمیکنه، همچین که دست بیجونش افتاد،جلو اومد عبدالله،دیدن پیراهن خون آلود حسین رو ،روی سینه گرفته..حسین
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده #شبِ_نهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
موج نزن آب فرات، تو خیمه موج عطشه
تشنگی بیداد میکنه، حرم تو اوج عطشه
رسیده علمدار
نیومدم آب بخورم، بذار بسوزه جگرم
من به سکینه قول دادم، آب به خیمه ببرم
رسیده علمدار
رسیده تا موجای تو آهم
فقط بمون تا خیمه همراهم
دل نگرونه طفل شش ماهم
*امشب شب دوتا باب الحوائجه...یکی بی دسته یکیم دستاش خیلی کوچیکه..اونایی که نتونستن شب هفتم خوب گریه کنین...*
میدونی آبروی سقایی
میبرمت به خیمه تنهایی
به انتظارتن چه لبهایی
*وارد شریعه شد.یه عمری خودشو آماده کرده بود بره میدان بجنگه مشق رزم کرده بود.اومد مقابل آقا " اَنَّ العبّاس لَمّا رَآی وَحدَتَه"وقتی دید برادر دیگه تنها شده دیگه کسی براش نمانده آمد مقابل مولا صدا زد :"هل مِن رُخصَة؟! "به من اجازه میدان میدی؟ امام حسین حرفی نزد اما یه کاری انجام داد...مجلسی نوشته:"فَبَکی الحسین، بکائاً شدیدا..."شروع کرد های های گریه کردن. آقا یه نگاهی به برادر انداخت."یا اخی انت صاحبُ لوائی"تو علمدار منی..."و اذا مضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری"اگه تو بری لشکرم از هم می پاشه.
کسی براش نمونده بوداما عباسش یه تنه امید خیمه هاش بود. سرشو پایین انداخت. فرمود:"قَدْ ضَاقَ صَدْرِي"سینه ام تنگی میکنه"وَ سَئِمتُ مِنَ الحیاة"دیگه از این زندگی خسته ام."وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ"میخوام برم از اینا انتقام بگیرم. "فَقَالَ الْحُسَيْنُ فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ..." شما میدون نرو، شما برو برای بچه ها آب بیار چشم!...هرچی تو بگی هرچی تو بخوای...
قبل از اینکه آب بیاره اجازه خواست.رفت مقابل لشکر ایستاد."وَ وعَظَهُم وحَذّشرَهُم فَلَم يَنفَعَهم..."موعظه اشون کرد،از عذاب خدا برحذر داشت...اما فایده ای نداشت...(اونقدر شکم هاشون از حرام پر شده بود...)"فَرَجَعَ إلى أخيه"برگشت پیش برادر اینجا که اومد با آقا وداع کنه، مرحوم مجلسی نوشته:"فَسَمِعَ الأطفال يُنادون العطش العطش!"صدای بچه ها رو شنید که صدا میزدند..آب آب...عمو تشنگی ما رو کشت...امشب حرم آل علی آب ندارد...
"فَرَكِبَ فَرسَه و أخذ رُمحَه و القِربَة "سوار اسب شد، مشک رو برداشت...فقط یه نیزه برداشت."وَ قَصَدَ نَحوَ الفُرات فأحاط بِه أربعة آلافٍ ممن كانوا موكلين بالفُرات"چهارهزار نفر احاطه ش کردند."وَ رَمَوهُ بِالنِّبال"بهش تیر میزدند. همه رو کنار زد.جنگ نمایانی کرد..."غیرمبال لذلک الجم"بدون توجه به این دشمنان خدا وارد شریعه شد..."فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء "آب رو بالا آورد.."ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَين یادش افتاد آقاش تشنه است."فرمى الماء..."آب رو روی آب ریخت .مشک رو پر کرد...روی دوش انداخت...*
میدونی آبروی سقایی
میبرمت به خیمه تنهایی
به انتظارتن چه لبهایی
«سقای دشت کربلا عباس...»
امید هیچ دلاوری، الهی نا امید نشه
الهی هیچ پهلوونی، تو غریبی شهید نشه
الهی، الهی...
وقتی که مشکشو زدن
خیلی دلش شکست عمو...
*راوی میگه وقتی دست راست و چپش رو زدن، با هزار زحمت، مشک رو به دندان گرفت هنوز امید داره. عباس! چیزی نشده،دست نداری...آب که داری..."فَجائَه سَهمٌ "یه تیری آمد"فَأصاب القِربَة ..."تیر به مشک خورد"وَ أُريق ماؤها..."آب روی زمین ریخت. زمان از حرکت ایستاد نفس ها در سینه حبس شد."فَوَقَفَ العباس مُتَحَیِّراً"همینطور ایستاد...*
(دست ها رو بلند کنید به سمت خدا...
یا دلیل المتحیرین به حق این دست های بریده...الهی العفو...)
وقتی که مشکشو زدن
خیلی دلش شکست عمو...
دیگه نمیخواس ببینه
فقط چشاشو بست عمو...
علمدار...علمدار...
.
توسل جانسوز ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سایه ات از سر من رفت سرم درد گرفت
جگرم بودی ورفتی جگرم درد گرفت
تکیه گاهم شدی و تکیه به تومی کردم
در نبودت سِپرمن، سِپرم درد گرفت
قُوَّت قلب وخوشیِ دلِ دخترپدر است
بی توای ریشه یِ من برگ وبَرَم دردگرفت
پلک من سوخت کجایی که ببینی بابا
آنقدر زار زدم چشمِ ترم درد گرفت
حرمتی داشتی و حرمت من دست نخورد
حرمتت نیست که اینگونه پرم درد گرفت
کوچه ها بعد تو، جای گُذرِ زنها نیست
صورتم در جریانِ گُذرم درد گرفت
*بابا! اول قباله ام رو پاره کرد،اونی که تو دادی دستم...بعد طوری زد،نمی دونم چی شد، دو طرف صورتم وَرَم کرده...*
باخبر هستی ازاین غم، که دو دستی خوردم
گونه ام خورد به دیوار و سرم درد گرفت
خبرش آمده که پیش حسنم افتادم
مثل من صورت سُرخِ پسرم درد گرفت
تا توبودی دَرِ این خانه به لگد باز نشد
بی تو در باز شداما کمرم دردگرفت
تَنِ من پشت درافتاد و دَر رویِ تنم
کمترم سوخت ولی بیشترم درد گرفت
.
Babolharam-rasool-Arzi.mp3
1.68M
|⇦• کوچه ها بعد تو ..
#توسل جانسوز ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
.
#شور
#شام
#اسارت
#دروازه_ساعات
شلوغه دروازه ساعات
این شده اعظم مصیبات
ای وای ای وای
منتظرن یه عده الوات
تا برسه عمه سادات
ای وای ای وای
ای وای ای وای
امان از شام ، امان از شام ، امان از شام
..............
دم ورود صدای ساز و
سوت و کف هلهله اومد
ای وای ای وای
پونصد هزار نفر برای
تماشای قافله اومد
ای وای ای وای
..............
خدا میدونه چی کشیدن
چها که دیدن و شنیدن
ای وای ای وای
دروازه تا کاخ یزید و
صبح اومدن غروب رسیدن
ای وای ای وای
..............
قافله رو عذاب میدادن
رو نی سرا رو تاب میدادن
ای وای ای وای
جلو چش این زن و بچه
به دست هم شراب میدادن
ای وای ای وای
..............
مسیر تنگ کوچه ها رو
چجور آوردن اسرا رو
ای وای ای وای
خدا بخیر کنه عبور از
محله یهودیا رو
ای وای ای وای
..............
پرده نشینای حرم رو
تو معرض عموم آوردن
ای وای ای وای
ذراری نبی رو مثل
اسیر ترک و روم آوردن
ای وای ای وای
..............
طعنه جای عرض سلامه
ناسزا جای احترامه
ای وای ای وای
آتیش میریزن رو کسی که
آتیش به پیکرش حرامه
ای وای ای وای
..............
به گریه ام مصائب
شامی بی حیا میخنده
ای وای ای وای
سر بریده از خجالت
چشماشو رو نیزه میبنده
ای وای ای وای
..............
درست چلو چشم سکینه
سر یل ام بنینه
ای وای ای وای
خدا کنه رباب نبینه
سر بچه ش روی زمینه
ای وای ای وای
..............
دختر زهرا پریشونه
برا حسینش نگرونه
ای وای ای وای
پیرزن یهودی با سنگ
گرفته رأسشو نشونه
ای وای ای وای
..............
" تنت زیر مرکبا افتاد
لبت با سنگ از نوا افتاد
ای وای ای وای
راضی بودم رو نیزه باشی
حالا سرت زیر پا افتاد
ای وای ای وای "
#علی_سلطانی ✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Nariman.Panahi-Man.Aslan.Omadam.Barat.Shahid.Besham(128).mp3
6.9M
مناصلااومدمبراتشهیدبشم
🎤نریمان پناهی 👇👇🌸👇🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مداحی نریمان پناهی من اصلا اومدم برات شهید بشم 📃
⚜️▬▬▬⚜️۩❖❖۩⚜️▬▬▬⚜️
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم 🌹🌸
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم 🌹🌸
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم 🌹🌸
بذار حالا حالا نوکر شما باشم
بذار حالا حالا نوکر شما باشم
لحظهی مرگم تو خاک کربلا باشم🌹🌸
لحظهی مرگم تو خاک کربلا باشم🌹🌸
بَده که پیش تو موی سرم سپید نشه🌹🌸
بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه🌹🌸
من اصلا اومدم برات شهید بشم
من اصلا اومدم برات شهید بشم
تا تو قلب مادرت عزیز بشم🌹🌸
سردم نکنی .. طردم نکنی🌹🌸
سردم نکنی .. طردم نکنی🌹🌸
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین
عزیزم عزیزم عزیزم حسین
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین🌹🌸
عزیزم عزیزم عزیزم حسین🌹🌸
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم 🌹🌸
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم
بذار حالا حالا نوکر شما باشم 🌹🌸
بذار حالا حالا نوکر شما باشم 🌹🌸
لحظهی مرگم تو خاک کربلا باشم🌹🌸
لحظهی مرگم تو خاک کربلا باشم
بَده که پیش تو موی سرم سپید نشه
بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه🌹🌸
من اصلا اومدم برات شهید بشم 🌹🌸
من اصلا اومدم برات شهید بشم 🌹🌸
تا تو قلب مادرت عزیز بشم
سردم نکنی .. طردم نکنی
سردم نکنی .. طردم نکنی🌹🌸
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین🌹🌸
عزیزم عزیزم عزیزم حسین🌹🌸
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین🌹🌸
عزیزم عزیزم عزیزم حسین
حسین حسین حسین حسین. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•کشتی به گل نشسته...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
کشتیِ به گِل نشسته؛ اومـده
با حالِ خسته؛ اومـــده
توبه شکسته، ولی… با دلِ شکستــه اومـده
ای جـــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانم
تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم
تویی؛ علتِ هر ضربانم
«مَن لی غَیــــرُکَ؛ حسین
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن»
با این که؛ خودم می دونم، که بدم
راهم دادی؛ که اومدم
آقا! درِ خونه ی تو، گدایی رو خوب بلدم
ای شاهم! روی دوشمه؛ بارِ گناهم…
خجالت می کشم… رو سیاهم…
پناهم بده؛ که بی پناهم…
.
.
|⇦•اومدیم پای پیاده....
#سینه_زنی حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج #میثم_مطیعی
●━━━━━━───────
اومدیم پای پیاده آقا، از همون لحظه که خوندی مارو
تا با گریه آب و جارو کنیم. جاده ی نجف به کربلا رو
زنده مونده هنوز، شور هل من معین
وعده ی عاشقاست، کربلا، اربعین
سر ما فدای جوون رعنای تو
می خونیم همقدم با حججی های تو:
«کربلا کربلا ما داریم میاییم»
کوله بار همه از غم پره، چه غمی؟ غمی که احیاگره
اون غمی که راوی حماسه ست، خطبه های زینب مضظره
جونمونو میدیم، واسه این قافله
بپذیر یاحسین، خیلی ناقابله
اومدیم به یاری ت نگو که دیر اومدیم
از تو شرمنده ایم که سربه زیر اومدیم
«کربلا کربلا ما داریم میاییم»
قطره قطره تا به هم می رسیم، چه شکوهی داره دریای ما
میل دنیا نداریم تا دنیاست، که حسینه همه دنیای ما
رو سیاهیم ولی، حر میشیم باحسین
تشنه ی بیعتیم، یا حسین یاحسین
میگیم از کربلا با شهدا که گفتن
حالا معنا شده حرف اونا که گفتن
«کربلا کربلا ما داریم میاییم»
هرکسی از طرف شهیدی، به نیابت اومده زیارت
الهی نمونه هیچ زائری، به دلش آرزوی شهادت
نه فقط دل که ما، سرمی دیم پای تو
همقدم هم نفس، با شهیدای تو
نصیری و قمی، ابوحامد، شوشتری
صدرزاده، برونسی، جهان آرا، کشوری
کاظمی و هادی، خرازی و وزوایی
علیپور و سیاح، شاطری و بابایی
فاتح و فهمیده، ابوترابی، چمران
صیاد و شیرودی، اسکندری و دوران
شهریاری رضایی احمدیّ روشن
همه ی شهیدا همسفر ما شدن
«کربلا کربلا ما داریم میاییم»
به خدا بهشت ما حسینه، کِی بهشت، بهتره از کربلا
راهی قدسیم و باور داریم، راه ما می گذره از کربلا
دل ما با سلام، می زنه پل به تو
فاتحیم یاحسین، با توسل به تو
بعد عمری که از راهی شدن دم زدیم
کربلا کربلا اومدیم اومدیم
«کربلا کربلا ما داریم میاییم»
يا حسينُ يا حسينُ إنِّي، لكَ مشتاقٌ ، فَوَفِّ ظَنِّي
یا حسین، یا حسین، من مشتاق شما هستم. پس گمانم را محقق کن
أنْ أَجِيءَ الأربعينَ هذا، حيث اَحْظَی بِرضاکَ عَنِّي
تا در این اربعین بیایم و به رضایت شما نائل گردم
إنَّهُ الاربعینْ، مُلتقَی العاشِقِینْ
اربعین اجتماع عاشقان است
یا حبیبی حسین ، نورَ عینی حسین
ای عزیز من حسین، نور چشم من حسین
كربلا سَتبقَى على مدارِ العُصُور
کربلا در همه روزگار باقی خواهد ماند
أربعينُ الفِدا علامةٌ للظهورْ
فداکاری ها در اربعین، علامت ظهور است
کربلاء كربلاء، إليكِ قادمون
کربلا کربلا ما داریم میاییم
#شاعر فارسی: میلاد عرفان پور
#شاعر عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
meysam_motiee_karbala_ma_darim_miaeim 128 (1).mp3
27.2M
|⇦•اومدیم پای پیاده...
#سینه_زنی و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثممطیعی
14030426-2-17.mp3
4.12M
ریحانه رقیه حنانه رقیه
میگم از ته دل جانانه رقیه
رقیه اسم یه فرشته است که
رو شونه ی حسینه
رقیه اسمش نمک
سفره ی خونه ی حسینه
رقیه ترونه ی حسینه
دردونه ی حسین
جای زهرا بوسه بزن رو گونه ی حسین
دلداده ی حسین شهزاده ی حسین
اسم ما رو ببر سر سجاده ی حسین
****
طوفانه رقیه بی کرانه رقیه
باید حرف حق زد به زبان رقیه
رقیه معنیش اینه نهضت حسین
داره ادامه
رقیه رمز عملیات عقیله
توی شامه
رقیه کمک حال قیامه
تو لشکر علی تو محور علی
همتون درس پس میدید در محضر علی
ای دختر حسینت با دختر علی
تو هم برو خطبه بخون رو منبر علی
__________
🎤حسین طاهری
📝ریحانه رقیه
Rasool Najafian - Rasme Zamoone (320).mp3
11.27M
آهنگ میرن آدما رسول نجفیان
عجب رسمیه؛ رسمِ زمونه…
قصه ی برگ وُ باد خزونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛
خاطره هاشون به جا می مونه
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟
آدماش کجان؟
خدا می دونه…
بوته ی یاسِ بابا جون هنوز؛
گوشه ی باغچه توی گلدونه
عطرش پیچیده؛ تا هفتا خونه…
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛
خاطره هاشون به جا می مونه
تسبیح وُ مهرِ بی بی جون هنوز؛
گوشه ی طاقچه توی ایوونه…
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…
خودش کجاهاست؟ خدا می دونه…
میرن آدما… از اونا فقط
خاطره هاشون به جا می مونه
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…
از ماها؛ بعدها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا میدونه……
پرسید زیرِ لب؛ یکی با حسرت…
از ماها؛ بعدها چه یادگاری می خواد بمونه؟ خدا میدونه…
میرن آدما… از اونا فقط؛ خاطره هاشون به جا می مونه
کجاست، اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟
آدماش کجان؟
خدا می دونه…
ندونستُم موُ؛ قدرش در کنارُم…
ولی.. ولی حالا که رفته؛ بی قراروُم…
نخندیدوُم دمی؛ بر روی ماهش…
چه سود اکنون؛ به خاکش، اشک بارون؟
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم!
ندید از من خوشی… من هم پس از اون ندیدم؛ خوشی در روزگارُم
برس! برس بر دادم؛ ای پروردگارُم
شدم تنها؛ به غربت ها فراموش… خدا! رحمی بکن؛ بر حالِ زارُم…
.
.
#زمینه
#امام_زمان_زمینه
#حضرت_زینب
#اسارت
به چادرهای پاره قسم/ عجل لولیک الفرج
به گوش بی گوشواره قسم/ عجل لولیک الفرج
به حق خیمه ای که گشته غارت
به دختری که رفته به اسارت
شنیده خیلی طعنه و جسارت
عجل لولیک الفرج
به قامت خمیده قسم /عجل لولیک الفرج
به زینب شهیده قسم/ عجل لولیک الفرج
قسم به آن پیشانی شکسته
به آن نمازی که شده نشسته
به خواهر اسیر و دست بسته
عجل لولیک الفرج
#امام_زمان
6_144231738318546483.mp3
6.15M
🏴 #مناجات_با_امام_حسین_علیه_السلام
🎤•| #حاج_حسین_طاهری|•
بی قرار کربلا
اونه که پناهی جز خودت نداره کربلا
دوست داره پاشو تو خاک تو بذاره کربلا
دوست داره همه رفیقاشو بیاره کربلا
عشقه حسین جونه حسین
محور رفاقتامونه حسین
چه تا الآن چه از قدیم
ما تو هیئتا با هم رفیق شدیم
قرار ما از اون قدیمه کربلا
زندگیمونو کرده بیمه کربلا
حرف سفر وقتی که میشه میدونی
من انتخاب اولیمه کربلا
کربلا کربلا کربلا
این دل تنگم غصه ها دارد
گوییا میل کربلا دارد
کربلا کربلا کربلا
بی قرار کربلا
اونه که مثل ابر بهار بباره کربلا
به همین زودی زود میاد دوباره کربلا
دوست داره همه عزیزاشو بیاره کربلا
با پدرم با مادرم کربلا میام قربونت برم
دخترم و با پسرم میگیرم تو بغلم میام حرم
عجب دل انگیزه نسیم کربلا
مست میشم من از شمیم کربلا
اگر که زنده باشم امسال اربعین
قرار خونوادگیمه کربلا
کربلا کربلا کربلا
.
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#دیر_راهب
نوشتم اول خط: بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که بندۀ تو نخواهد گذاشت هرجا سر
قسم به معنی «لا یُمکن الفرار از عشق»
که پُر شدهست جهان از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن
به آسمان بنگر! ما رایت الا سر
سری که گفت من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند میروم با سر
هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر
همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود
جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترینها را
که یک به یک همه بودند سروران را سر
زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس «اَجَنَّنی» گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت:
برو به معرکه با سر، ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر
در این قصیده ولی آنکه حُسن مطلع شد
همان سریست که بُرده برای لیلا سر
سری که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود پا تا سر
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پُر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
امام غرق به خون بود و زیر لب میگفت:
به پیشگاه تو آوردهام خدایا سر
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک: الف، لام، میم، طاها، سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب
چه خوب شد که نبودهست بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر
نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او
ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر -
جدا شدهست و سر از نیزهها درآوردهست
جدا شدهست و نیفتاده است از پا سر
صدای آیۀ کهف الرقیم میآید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
چه قدر زخم که با یک نسیم وا میشد
نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر
عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوب محمل؛ نه با زبان، با سر
::
دلم هوای حرم کرده است میدانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
#سیدحمیدرضا_برقعی
hossein.sotoode-dele.majnoon(128).mp3
3.39M
🍃روی جنازهام بریزید تربت کربلا...
💔حسین جانم
Hossein Sotoudeh - Hossein Too Ghalbam Dare Rishe.mp3
2.39M
🍃وقتی ازم میپرسن؛
تا کِی میخوای از حسیــــــن دم بزنی؟!
بعداز مرگم عاشقتم!
من حتی زیر لحدم!
هرچی گفتن میگم حسین...
آدابِ عشقو بلدم...
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
احوالات حضرت رقیه (س)
😭😭🖤🖤
روضه
بیر قیز رقیه تک شرر غمده یانمادی
دوزدی بلایه کاسه صبری جالانمادی
رخت حریرو اطلسه ناز ایلین بالا
تپراقلار اوسته بیر گئجه راحت یاتانمادی
شامین ملال ومحنتی باشه گلنده گل
یاده دوشنده سیل سرکشکیم دایانمادی
عرضیم بودور کی زینبی اول گیر وداریده
هیچ کیم خانم رقیه کیمین یاندرانمادی
تپراقه قویدی گل یوزونی توکدی گوزیاشین
توز باسدی زلفونی ولی شانه تاپانمادی
آهو یارالانار ولی امکانی وار قاچا
اما رقیه شمرین الیندن قاچانمادی
(آی دیملی دردی اولانلار آی امیدیلن گلنلر الله بالالاریزی یتیم المسین)
سسلردی گون باتاندا بابا هارداقالمسان؟
(گلردی سخلاردی عمه سی زیتبین قولتوقونا عمه شامین قیزلاری منه دل یاراسی ورولار ؛امان دل یاراسنین الینن امان شمادت الینن)
سسلردی گون باتاندا بابا هارداقالمسان؟
بیر کس سنون کیمی سفر اوسته یوبانمادی
ازبس کی آغلادی باباسن گتدی یانینه
(گئجه نین عالمی یزید گوردی خرابه دن آغلاماق سسی گلیر غلامین گوندردی غلام گیت گور بو آغلیان کیمدی ؛غلام گلدی گوردی حسینون بالالاری آغلاشور مخصوصا او اوچ یاشندا بالا اله بی تابی الیر دستور ویردی آپارون یارالی باشی ویرون بلکه آرام اولا یارالی باشی گتیردیلر اما نه حالتده؟ طبقده یارالی باش اورتوگ اوستونده گتیردیلر قویدولار رقیه نین برابرینده اوچ گونویدی بالالار غذا یمه میشدیلر رقیه اله بولدی غذا گلوب دیدی عمه دوزدی آجام عمه سنن طعام ایستمیرم عمه من بابامی ایستیرم روبندی رد اله دی باخدی گوردی آتانین یوزی کوله بلنوب،قانا بلنوب زینب دیر گوردوم معجرین آلدی الینه یواش یواش گوردوم حسینین گوزونون قانین سیلیرگوزونون کولون سیلیر بیر دفعه گوردوم قولون چرمادی قولوندا قمچینین یرین نشان ویریر)
چوخ وروبلار سنی اینن بله کاش ورمویالار
بوله لر عالمه سروردی بوباش ورمویالار
خیزران بسدی عقلا سنه داش ورمویالار
چوخ دویوبدور بابا یولاردامنی شمر دنی
بیر دین اولمادی دویمه بوجلایه وطنی
چاغرردم اووراندا منی امداده سنی
گلمدون داده کوسدوم اودی سندن یارالی
(اوقدر اوخشادی آغلادی یارالی باشون اوستونده یارالی باش بیر یانا دوشدی رقیه بیر یانا دوشدی زینب بالانی آلدی قوجاقینه ننم اوخشاری بالام لایلای)
دائم قره معجر سالان عمه ون سنه قربان
آرامینی غملر آلان عمه ون سنه قربان
قارداشسیز اوغولسوز قالان عمه ون سنه قربان
(زینب چاغردی امام سجادی امامیم بالا خبر ویر یزیده دئنن ئولدی رقیه)
ئپلدی رقیه دهریده هیچ گولمسون یوزون
غساله گوندر عمه لریم ئولدورور ئوزون
غساله گلدی تا بالانین غسلونی ویره
بولمم نه گوردی خسته بدنده یوانمادی
هرچند یزیده بئله بیر سوز دیماق اولماز
الرده ئولوبدی بوبالا غسل ایلمگ اولماز
توکدی سویی غساله ایسلاندی قراتلر
باخدوخجا قرازلفه آغلور قره معجرلر
(غساله رقیه نی بوکدی بیر قرا معجره بیر ایاق بندین باغلادی باش بندین باغلیاندا زینب یانایانا دیدی غساله دایان)
سسلندی خانم زینب غساله الین ساخلا
زینب گوزونی اوپسون اونان کفنین باغلا
روضهحضرتزینب (س)
غساله گلوب گوز یاشیمی سیلدی گوزومدن
گوز یاشیمی پاک ایتدی ولی دوشدی دوزومدن
سسلندی خانملار داخی من گیتدیم ئوزومدن
معلوم اولونور بو خانمن نیسگیلی چوخدی
یول یول گوریبدی بدنی صاف یری یوخدی
اولسا جان اوسته باجی قارداشی قیدینده قالار
باجی تابوتینی ئوز چینینه قارداشی آلار
هر قدم آتدیقجا قبره طرف وای دیجک
باجینی قبره قویانان صورا لای لای دیجک
(الله هیچ باجینی قارداشسیز المه خانم یانا یانا دیدی حسین ئولورم ابوالفضل گل یامان گونومدی آی قارداش )
حسین
بیر یرده حسین جان ویریرم سایه ده یوخدی
زینب سنه قربان اولا همسایه
مجلس یزید
▪️زبانحال خانم رقیه (س) به حضرت زینب (س)
شاعر جوان اهلبیت (ع)
کربلایی ابراهیم تون خوشقلم
سبک :
میگذرد کاروان ...
قویما بی بی جان یزید
خسته قوناقی وورا
الده دوتا خیزران
قانلی دوداقی وورا
قلبیمی سویله یاندورماسون
لب تشنه بابامی وورماسون
عمه جانم (4)
غنچه لبی گول آچیپ
نو گل ریحانه تک
قوی دوداقیندان ئوپوم
عاشق دیوانه تک
سویله اجازه وئره
خصم ستمگر بی بی
من دولانیم ذبح اولان
باشینه پروانه تک
دولوبدی قانیلن گوزلری
پارچالانوبدی گول لبلری
عمه جانم (4)
تا نفسیم واردی اول
قانلی باشی ساخلارام
تشنه دوداقین ئوپیب
کام آلارام آغلارام
گوزدن آخان اشکیمی
سوزدوررم معجره
معجریله بو باشین
یاره لرین باغلارام
قربانم تشنه سلطانیمه
قاداسین آلارام جانیمه
عمه جانم (4)
من باباما ساقه سیز
گول دِیَرم عمه جان
آگهی سن خاطرین
ایستِیرم عمه جان
بیر یول اگر گوز آچا
سسلیه جان جان بالا
اول سوزه جانی فدا
ایلیرم عمه جان
ایستورم تا آچا گوزلرین
ائشیدم اول شیرین سوزلرین
عمه جانم (4)
ووردیلا بو خصمی لر
قلبیمیزه تیرِ غم
بو یارالی سروره
ایلدیلر چوخ ستم
دادیمزه یوخ یئتن
بی کس و بی یاوروک
ایندی بورا کاش گله
صاحب مشک و علم
عباسی گوزلیور گوزلریم
اونا واردی چوخلی سوزلریم
عمه جانم (4)