eitaa logo
ذاکرین آل الله
284 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
312 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ (4) 🔅ما هدیه کنیم به روح احمد صلوات 🔅بر آدم و نوح و هم محمد صلوات 🔅بر جمله انبیا و اوصیا باد سلام 🔅بر خاتم انبیا محمد صلوات (دعای فرج) ◽️ ◽️ ◾ای بر دل هر غمزده غمخوار رقیه ◾بر سینه ی ماتم زده دلدار رقیه ◾مرغ دل من گرد حریم حرم تو ◾از روز ازل گشته گرفتار رقیه ◾با قافله عشق چو رفتی به اسارت ◾شد عمه ی تو قافله سالار رقیه ⬅️امروز کیا با سه ساله حسین ع کار دارند کیا مریض دارن...کیا جوون دارن.. کیا حاجت به دل دارند.. سه ساله ی حسین باب الحوایجه... ⬅️یکی از آقایون تفحص شهدا می‌گفت بهمون گفتن برید به خانواده شهیدی خبر بدید که استخوانهای شهیدتون معراج شهداست.. بیایید تحویل بگیرید.. میگه رفتیم در خونه شهید خبر بدیم.. دختری درو باز کرد... گفتم تو با این شهید چه نسبتی داری (گفت بابامه... چی شده) گفتم جنازه شو پیدا کردن می‌خوان پنج‌شنبه ظهر بیارن .. (میگه دیدم دختر شروع کرد گریه کردن گفت آقا یه خواهش دارم تو رو خدا رد نکنید نه نیارید) میگه دختر شروع کرد گریه کردن آقا میشه یه خواهشی بکنم..گفتم چی میگی؟ خانم های داغ دیده منو ببخشین .. اونایی که داغ بابا دیدن منو ببخشند .. (گفت حالا که بعد این همه سال بابام اومده میشه ظهر نیاریدش... میشه شب جنازه رو بیارید گفتم نمیشه... ما معذوریم نمی‌تونیم.. باید ظهر برسونیم...گفت خواهش میکنم به عنوان فرزند شهید ازتون می‌خوام.) قبول کردیم گفتیم حتما سری داره.. میگه روز مدنظر تابوتو با استخوانها برداشتیم.. بردیم به همون آدرس.. تا رسیدیم دیدیم کوچه رو چراغونی کردن.. ریسه کشیدن.. ( شلوغه..میان میرن..گفتیم چه خبره؟ اون روز اومدیم خبری نبود رفتیم جلو گفتیم اینجا چه خبره.. گفتند عروسی دختر این خونه است..میگه تا اومدیم برگردیم دیدیم دختره با چادر دوید تو کوچه) گفت تو رو خدا بابامو نبرید.. من آرزو داشتم بابام سر سفره عقدم بیاد... بابامو بیارید داخل.. (میگه تابوتو بردیم داخل.. چند تا تیکه استخون بابارو گذاشت کنار سفره عقد.. همه گریه کردند عجیب بود اون مجلس) ⬆️(اوج) هی ناله میکرد می‌گفت بابا به مجلس عروسی دخترت خوش اومدی بابا..آرزوم برآورده شد بابا... آرزو داشتم بابام سر سفره ی عقدم بشینه.. 🏴امان امان دلتو ببرم خرابه شام ..ناله بزن برا سه ساله حسین.. قربون اون نازدانه ای که بی تاب بابا بود.. تو خرابه خیلی بی قراری کرد ..اینقدر بهانه بابا گرفت.. تا سر بریده بابا براش آوردن.. (آخ دختر ۴_۳ ساله تحمل نداره یه خراش رو صورت بابا ببینه ..حالا سر باباشو براش آوردن) با دوتا دستای کوچولوش سر بریده بابا رو بغل گرفت ▫️عمه بیا گمشده پیدا شده ▫️کنج خرابه شب یلدا شده2 (اوج)آخ.. ▪️مونس شامو سحرم آمد ▪️ازسفرباب منه خونجگرآمد ▪️کودکان آیید مهمان دارم ▪️با سر بابا گرم دیدارم ▪️آخ ..پدرم آمد پدرم آمد ▪️با سر بابا راز دل گویم ▪️باگلاب اشک روی اوشویم ▪️جان من بود و در برم آمد ▪️پدرم آمد پدرم آمد2 ⬇️(فرود) قربون ناله های دلت خانم جان.. صدا زد بابا.. بابا.. بابا... هر وقت سراغتو از عمه جانم زینب می‌گرفتم می‌گفت بابات سفر رفته .. بابا خوش اومدی بابا .. (بابا یادته میگفتی تو نازدانه بابایی.. دردانه بابایی.. ) بابا پاشو ببین تو خرابه جای گرفتم بابا.. (اوج) آخ بابا .. پاشو بابا... پاشو ببین با عمه جانم زینب چه کردند بابا.. بابا عمه مو سیلی زدند بابا.. سکینه رو سیلی زدند بابا.. خیمه هامونو آتش کشیدند بابا.. ➖(حاجت دارا کجا نشستند..جوون دارا کجا نشستند ..ناله دارا کجا نشستند باب الحوائجه ها) همینطور با بابا درد دل میکرد.. ⬇️(فرود)آخ بابا...بابا... کجا بودی کجا بودی بابا... شنیدم رو نیزه ها بودی بابا.. شنیدم زیر دست و پا بودی بابا... گفت.. ➖ای ماه کمان ابرویم ➖من با تو سخن میگویم ➖ای روی تو قرص ماهم ➖ای گرمی اشک و آهم ➖امشب سر پر خون تو ➖گردیده زیارت گاهم ➖من از لبت بوسه بگیرم ➖دورت بگردمو بمیرم2 ✔️اینقدر گوشه خرابه با سربریده حرف زد... اینقدر ناله کرد..اینقدر بابا بابا گفت.. ⬅️ یه وقت دیدن صدای نازدانه ابی عبدالله نمیاد.. رقیه آرام شد .. (گفتن رقیه خسته شده از بس ناله زده گریه کرده حتما خوابش برده) اما یه وقت نگاه کردند دیدن سر یه طرف افتاد.. رقیه یه طرف افتاد.. ◾️ناله داری به سوز ناله های سه ساله ی حسین ع به دردای دل بی بی رقیه صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین .. حاجتمندی سه مرتبه ناله بزن بگو یا رقیه.. ( أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین) (هود ۱۱) وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ) (الشعراء: ۲۲۷) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
|⇦•می خواست دست وپا بزند... وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی ◼️◼️◼️◼️◼️ می خواست دست وپا بزند نیزه ها نزاشت بابای خود صدا بزند نیزه ها نزاشت در قتلگاه هردو بدن زیر ورو شده نیزه به روی نیزه به پیکر فرو شده با پنجه های گرگ‌تنش جستجو شده عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده مقتل نوشته، با عجله مو کشیده اند مثل کبوتری سر او را بریده اند :قاسم نعمتی " وَ أَحَاطُوا بِهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ عليه السّلام لِتَحْبِسَهُ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى..." *همین‌جور که ابا عبدالله تو‌گودال افتاده زیر نیزه وخنجر صدا زد"احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى." بگیرید خواهرم رو نذارید بیاد ...* "وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي وَ أَهْوَى أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ إِلَى الْحُسَيْنِ عليه السّلام بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ أَبْجَرُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدَةِ فَإِذَا يَدُهُ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" *همچین‌ که این شمشیر به دست عبدالله خورد. دست به پوست آویزان شد، یه ناله ای زد، میدونید اون ناله چی بود؟! "فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" «وای مادر...» اینجا با شمشیر به بازوی عبدالله زدن، توکوچه ها هم با غلاف شمشیر به بازو زدن، که امام صادق فرمودن: علت شهادت مادر ما فاطمه همون ضرباتی بود که اون نامرد تو‌کوچه ها به بازوی مادرم فاطمه زد.....* فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ(ع) بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ(ع) وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ.» *از دور دیدن‌ حرمله تیرو برداشت حنجره رو نشون‌گرفت چنان این‌ حنجره رو‌ زد، عبدالله افتاد تو بغل حسین ... همه ی اون دوسه تا تیری که نامرد زده همه رو ابی عبدالله دیده یکیش که تو بغل خودش همین عبدالله بود. یکیشم علی اصغرش، همچین که این بچه رو سرِ دست گرفت دید این بچه ای که تا حالا ناله هم نمی کرد، هیچی هم نمی گفت، گریه هم‌ نمی کرد یه مرتبه دید داره دست وپا میزنه انقدر حرمله یهویی تیر زد که ابی عبدالله یهو دید این بچه یه خِس خِسی کرد......ای حسین......* ◼️◼️◼️◼️◼️◼️
مسیر اربعین.mp3
4.73M
┄═•※بسمـــ﷽ــه تعـــــالی※•═┄ تشنه‌م امـــا تشنه تر از لعلِ ترک خورده‌‌ی لب‌های تو نـــــــــــه😭 🚶خسته‌م امـــا خسته‌تر از خستگی خواهر محزون تو نـــــه... ◍⃟🕊مسیر خوب زندگی، مسیر اربعینه
رضایه عرض حال... نام رضا دلیمده خُراسانه گلمیشم بلبل مثالی سیر گلستانه گلمیشم هجرین گتیرمیشیدی منی جانه دَهریده فخر ایلیرم کی مَحضر جانانه گلمیشم گوردوم گلور سَنون قاپوا دردمندیلر منده بو آستانیه درمانه گلمیشم درماندییم چیخیبدی الیم دهریده بوشا رَفع نیازه درگه سُلطانه گلمیشم مَست ایلیوب زبَس مَنی جامِ محَبّتون عشّاقیله بو مَحفل رندانه گلمیشم کیم یوز قویوبدی درگهیوه عزّته چاتوب آگاهسَن کی منده بو عنوانه گلمیشم مرسومیدور بو درگهِ والاده روز و شب حُرمت ایدَلّه هر جوره مهمانه گلمیشم بیر پای لَنگ مور کیمی چوخ تَلاش ایدوب اظهارِ رازه مُلک سلیمانه گلمیشم از بَس صفالیدور بو حَریم مقَدّسون فَرض ایلورم کی روضه ی رضوانه گلمیشم قوش تَک ائوز آشیانینی شوقیله تَرک ایدوب بو آستانه ده دوشَنَم دانه گلمیشم رزّاقی یَم سیزون قاپوزا دوشموشم دَخیل امّیدوار اولوب دَرِ احسانه گلمیشم دعا # ستار رزّاقی .... ﷽ ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
|⇦•آقا قسم به جان شما... وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آقا قسم به جان شما خوب می شوم باور کن آخرش به خدا خوب می شوم این روزها ز دست دل خویش شاکی ام قدری تحملم بنما خوب می شوم *خجالت می کشم منکه نتونستم آبروداری کنم برای شمافقط آبرو می برم آقا* من ننگ وعارحضرتتان تابه کی شوم کِی ازدعای اهل بُکاء خوب می شوم آقا جانم! من بدترین غلام حقیر ولایتم ای بهترین امام بیا خوب می شوم با یک دعای مادر دلسوز و مهربان ام الائمةُ ام النُجًبا خوب می شوم جمعی کبوترحرم فاطمه شدند من هم شبیه آن شهداء خوب می شوم *گفت: رفیق چقدر عطرت خوبه بوی خوبی داره از کجا می خری؟؟ میگفت من عطر نمی زنم.پرسیدم پس این بوی تنت از کجاست؟ حسادت نکن بگو هر وقت میای تو سنگر ومیری عطر تنت میپیچه همه میفهمن تو‌ اینجا بودی میخوام بدونم ازکجا می خری.. میگفت به خدا من عطر نمی زنم.گذشت ته دلم ازش ناراحت بودم شب عملیات وقتی زمین خورد سرش رو بغل گرفتم یه نگاهی بهم کردگفت دیگه دارم میرم می دونم ازم دلگیری الان بهت می گم.گفت: به خدا من عطر نمی زنم می دونی این بوی خوب از کجا بود؟؟ می گفت به خدا هر روز بعد نماز صبح دست روی سینه ام می ذاشتم و می گفتم "السلام علیک یا اباعبدالله" احساس می کردم آقایه سلامی بهم میده خوشبو می شدم* *حسین جان به منم رنگ و بو بده آقا حسین جان بوی گناه همه وجودمو گرفته آقام آقام آقام.. حسین جان بوی تعفن گناه همه جامو گرفته آقا.. همه ی امیدم امسال به توئه آقا... کجا...؟* یاابن الحسن! با این همه بدی به ظهور شما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم *همه امیدم به اربعینته همه امیدم به اینه...* قدم قدم پشت قدم برمی دارم سمت حرم قدم قدم پشت قدم خدا رو شکر یه زائرم قدم قدم پشت قدم پرستوی مهاجرم حسین جانم! من مجنون تو لیلا آواره ام تو صحرا وعده امون ای آقا اربعین کربلا میخوام بیام زیارت نگو نمیشه میخوام بشم غلامت برا همیشه برا همیشه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده خسته از ناقه فتادم تا رسیدم قتله گه آمد به یادم تا رسیدم یاد روزی که از اینجا رفته بودم آنچنان گویی ز دنیا رفته بودم شد لبالب صبر زینب کربلا شد قبر زینب ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده گم شدم در شوره زار هسته ی ناباوری ها خاطرات خیمه ها سجاده ها آب اوری ها تیغ و ها و رگ های جوشان ناله ی سرهای عریان ضجه های کودکان زنجیر و ها بی معجری ها آتش و خون دشت و گلگون ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده بر مزار خاکی ات سر می گذارم قبر تو شویم به اشک چشم تارم بی کفن ماندی مگر خواهر نداری ماه من انگشت و انگشتر نداری جامه ای بر بر نداری سرور من سر نداری ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده خسته بود از نیزه ات نوری به بند دست و پایم می کشیدی از پی خود تا به دنبالت بیایم خسته اما زنده بودم تا شب مرگ سه ساله مردم اما پیکری هستم که می لرزد صدایم دل کبابه از خرابه بوی موجی تشنه آید بر مشام می روم دنبال کار ناتمامم مانده ام در حسرت آنچه ندیدم پس کجایی ای علمدار رشیدم آمدم من در بر تو تا ببینم پیکر تو ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده ای پناه بی پناهان آمدم بر خیز و بنگر از چه اکنون هم غریبی می کنی با من برادر آرزویم را به گورت برده ای حسرت کشیدم ناتوانم در جواب تو بگویم جان خواهر ای برادر خواهرت زینب رسیده رفته و برگشته اما قد خمیده نور دیده،سر بریده🔳🔳🔳 نوحه_اربعین
شب سرد خرابه آمد اما «سر» نمی‌آید بیا با سر بیا که بغض‌هایم سر نمی‌آید به من گفتند با زور لگد بابا نگو‌ اینقدر ولی از دختران ، بابا نگفتن بر نمی‌آید سرت با بوی نان آمد ولی خود نان نیاوردی پدر جان از تنور کوفیان نان در نمی‌آید پر از لاله شده پیراهنم از بس زمین خوردم لباس گل گلی به دختر لاغر نمی‌آید برای دیدنت از کربلای پر بلا تا شام دویدم پس نفس‌هایم از این بهتر نمی‌آید نخواه از من که موهایم رسد بر شانه‌های من اگر  زلفی به آتش خورد دیگر در نمی‌آید حساب کوچکی داریم من با خیزران بابا تو را بوسیده قبل از من ؟ مگر محشر نمی‌آید؟ 🔸شاعر: =======================
@madahi - حاج مهدی رسولی.mp3
8.03M
|⇦•آقا قسم به‌جان شما... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
4_338925932435735722.mp3
6.24M
بند1⃣ با دلی خسته،کنج ویرونه دختری داره با اشک و ناله میخونه دیگه از این زمونه سیرم سه سالمه ولی چه پیرم قول دادی تنهام نمیزاری اگه نیای بی تومیمیرم ابتایاحسین (۲) نفس نمونده توی سینم بیا که روتو باز ببینم دنیارو بی تومن نمیخوام دق میکنم تو رو نبینم ابتا یاحسین(۲) من الذی ایتمنی 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 بند2⃣ روی دامانم،شد قمر پیدا فرش راهش میکنم من این دل شیدا تمومه نقشه هام بر آبه محاسنت به خون خضابه لبام ترک خورده بابایی بوسیدنت برام عذابه ابتایاحسین (ع) تورو به روی نیزه دیدم پشت سرت خیلی دویدم  چشمای خونین تو واکن شبیه مادرت خمیدم ابتایاحسین(ع) من الذی ایتمنی بند3⃣ بعد تو بابا،خیر ندیدم من با صدای حرمله از خواب پریدم من تو معبرا راهمو بستن دیدم که کعب نی به دستن هم لگد و سیلی باباجون زدن سرمنو شکستن ابتا یاحسین(ع) خسته شدم توی بیابون تازیونه خوردم فراوون مدیون عمه ام باباجون عمه نبود داده بودم جون ابتا یاحسین(ع) من الذی ایتمنی ✍کربلایی امیرحسین سلطانی کربلایی مجید مراد زاده 🎤به نفس حاج جوادمقدم.