مناجات با خدا
*مهربانی تو خدا/از تو جدا/شدم من ِ عاصی
زندانی ِ گُنَه و/جُرم و خطا/شدم من ِ عاصی
عبد سر افکنده منم/از گنه شرمنده منم
لیکن از لطف و کرمت/ای خدا آکنده منم
گذشته از حَد شد/گناه من اَلعَفو
ولی خجل هستم/خدای من اَلعَفو
گشته از دیده ی دل/اشک خجالت روان
خون کردم با گنهم/قلب امام زمان
شکسته قلب و رو سیهم/ببین که من گم کرده رَهَم/رَهی نشانم ده
بده به راه خود مَدَدَم/برای ترک فعل بدم/خودت توانم ده
*مهربان کن تو نظر/بر من و بر خرابی ِ حالم
آمدم توبه کنم/از گنه و/بدی اعمالم
بوده ام بی مایه ولی/غرق شور و زمزمه ام
گرچه آلوده شده ام/من مُحبّ فاطمه(س) ام
اگر چه نزد تو/همیشه رُسوایم
فدایی عشق ِ/علی و زهرایم(س)
با داغ مرثیه ها/سینه بُوَد پُر شرر
می کنم آه و فغان/از غم دیوار و در
به یاد یاس ِ گشته کبود/که در میان آتش دود/فدای مولا شد
گل علی و سوز و شرر/هجوم خصم و ضربه ی در/شهیده زهرا(س) شد
.
روزهداران مؤمنین آماده! من ماه خدایم
ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم
ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم
ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم
تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد
خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد
من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم
روزهداران الهی را همه باغ و بهارم
باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم
در دل شب انسها با حضرت صدیقه دارم
تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم
هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم
دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من
چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من
نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من
انس میگیرند مردان خدا بسیار با من
از نسیم آید سرود نغمه روح الامینم
همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم
لحظهها تسبیح و، خوابِ روزهدارانم عبادت
روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت
یوسف زهرا حسن در نیمهام یابد ولادت
وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت
روزهداران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت
ای خوشا آنکس که در من میکند قرآن تلاوت
ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند
ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند
ای خوشا آنکس که شبها تا سحر بیدار ماند
در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند
من همان ظرف عنایات خداوند کریمم
روح میبخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم
وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش
یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش
آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش
در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش
توشهای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد
میسزد از غصه در عید صیام من بمیرد
خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد
در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد
در دل شبهای قدرم نیز قرآن سر بگیرد
روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد
ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را
تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را
ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد
با دهان روزهاش هر روز، کام از من بگیرد
دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد
در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد
من همانا سفره مهمانی ذات خدایم
با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم
«میثم» از هر لحظه من فیضها گردد نصیبت
روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت
هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت
هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت
دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری
صرف کن اوقات خود در روزه و شب زندهداری
استاد حاج غلامرضا سازگار
***********************************
یک قطره اشک شرم مرا “یم” حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه یکى گرفت ،به پاى همه نوشت
ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد
پیش کریم ، دست به جیبم نمیبرم
خرج من است، کیسه حاتم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم؟!
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
مقصد عبودیت که نباشد، نمیشود
حتى روى عبادت بلعم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمیبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد على
باید به روى شاه دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیت غفران نداشت که…
پس روى گریه هاى محرم حساب کرد
فرمود “بالحسین” بگو،گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که درهم حساب کرد
علی اکبر لطیفیان
مرا ببخش ای خدای من
تویی یگانه دوای من
تجلّیِ غصه های من
توی همیشه نوای من
الهی الغوثُ الاَمان
به کوی عفوت نشسته ام
من از فراق تو خسته ام
به عشق مولای عارفان
دخیل حیدر ببسته ام
الهی الغوثُ الاَمان
تو آگهی از نهان من
که خانه ات شد جنان من
منم منم میهمان تو
تویی تویی میزبان من
الهی الغوثُ الاَمان
به رحمت واسعه حسین
به سوز و آوای زینبین
بیا و بگذر از این گدا
به مجتبی نور هر دو عین
الهی الغوثُ الاَمان
بیا و پاکم کن ای خدا
تو سینه چاکم کن ای خدا
ز غصّه ی قصّه ی فدک
مدینه خاکم کن ای خدا
الهی الغوثُ الاَمان
من آمدم رو سیه ولی
به سینه دارم غم علی
به عشق پاک علی نما
دل سیا هم تو منجلی
الهی الغوثُ الاَمان
الا به رویم گشوده در
مرا ببخش و مرا ببر
در این غم و غصه ی یا علی
به جان زهرا مرا بخر
الهی الغوثُ الاَمان
به آن سری که ز کین شکست
به پهلویی که به خون نشست
به آن دو دستی که دشمنش
به ریسمان جفا ببست
الهی الغوثُ الاَمان
به شاه بی غسل و بی کفن
به کودکان دور از وطن
بیا و حق علی دگر
نما قبولم خونین بدن
الهی الغوثُ الاَمان
سید محمد میرهاشمی
ماندم چه کنم پیش تو شرمندگی ام را
دادم به گناهان، شرف بندگی ام را
برهم زده این نفس همه زندگی ام را
نادیده بگیرید سرافکندگیم را
هرچند بدم پیش کریم آمده ام من
با دست گرفتار درش را زده ام من
جای تو شدم بنده ی دینار ببخشید
دل داده ام عمریست به اغیار ببخشید
کارم شده معصیت و انکار ببخشید
هربار خطا کردم و هربار ببخشید
این بار گنه از من و این مغفرت از تو
در چنته ی من نیست به جز معذرت از تو
پرحرف شدم هر سخنم گشت وبالم
یک تکه زبان در دهنم گشت وبالم
از غیر غمت سوختنم گشت وبالم
این میل ریا داشتنم گشت وبالم
هیچ ازتو خبر نیست به هر راز و نیازم
پیدا شده هر گمشده ام وقت نمازم
با اینکه حقیریم سرخوان حسینیم
ما ریزه خور سفره احسان حسینیم
از مهد الی اللحد پریشان حسینیم
عمریست که سینه زن و گریان حسینیم
کاش از جگرم سنگ عقیقی بتراشد
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
سید پوریا هاشمی
وقت خوش دعا شده، دست مرا بگیر
درهای خیر وا شده دست مرا بگیر
کرده جواب، هر کس و ناکس مرا خدا
این درد بی دوا شده، دست مرا بگیر
این التماس هام به جایی نمی رسد
بی رنگ این حنا شده، دست مرا بگیر
مثل قدیم از تو خجالت نمی کشم
این بنده بی حیا شده، دست مرا بگیر
قربانی گناه شد اخلاص سابقم
قلبم پر از ریا شده، دست مرا بگیر
بی آبرویی ام علنی شد، نشانه اش
دوری کربلا شده، دست مرا بگیر
جان همان که با لب تشنه دم غروب
سر از تنش جدا شده، دست مرا بگیر
محمد حسین رحیمیان
بـوی مـلـکـوت، بـوی عـرفـان آمد
گلبانگ خوش رحیم و رحـمان آمد
گل عطر فرشته منتشر شد در خاک
ای دل شـدگـان! بـهــار قــرآن آمـد
*************
مـاه رمضان و شـوق شب بیـداری
از بودنِ بی تو، هر نَـفـس بیـزاری
تنگ است دلم برای «یارب! العفو»
تـنـگ است خـدا دلـم برایـت، آری
*************
آمدرمضان، مُفـسّرِ «احسان» باش
هـمـسایـۀ غـربـت تـهـیـدستـان باش
در شهـر بساط عـشق را برپـا کـن
در فـکـر دل شکـستـۀ انـسان بـاش
*************
آمد رمضان، هَلا! ز عـادت برخیز
گـل کـرد سپـیـدۀ سـعـادت، برخـیز
همپای سحـر، به سمت بیداری رو
ای بندۀ تن! ز خواب غفلت برخیـز
*************
آمد رمضان و سفرهها رنگـیـن تـر
دنیـا به مـذاق مـا و من شیـرین تـر
از کـوچـه صـدای سـائـلـی مـیآیـد
انگار شدست گوشمان سنگین تر!
*************
یک ماه اگرچه آب و نان شد تعطیل
بر سفره، ضیافت دهان شد تعـطیل
تـعـطـیـل نـشـد بـسـاط دنــیـا داری
هر چند که دکۀ جهان شد تعـطیـل!
*************
درمکتب روزه، روی من پا بگذار
بر جـلـوه فـروشی بـدن، پـا بگـذار
از خواهش َنفس خود بزن بیرون تو
بر فـرصت اهـرمن شدن پا بگـذار
*************
هرچند که روزه معرفت آواز است
آیینۀ فطرت است و انسان ساز است
شک نیست، فقط ریاضتی جسمانی ست
وقتی که دهان نفسِ انسان باز است
*************
آمد رمضان و دست بابا خالی ست
از شادی روزه، قلب سارا خالی ست
شـرم ست نصیب سـفـرۀ مـا، زیرا
افطار و سحر، ز نان و خرما خالی ست!
*************
ای کاش به راز عشق پی میبردیم
در بندگی خـدا، مَحَـک میخوردیم
مـاه رمـضـان به شـیـوۀ حـیـدر مـا
انـدوه دلِ گـرسـنـه را میخـوردیـم!
*************
ما شـیـعـۀ حـیـدریم و غـافـل از او
بر سـیـرۀ دیـگـریـم و غـافـل از او
دنــیــا نَـسَـبـیـم و عـافـیـت آبــادیـم
بـا نَـفـس بـرادریـم و غـافـل از او!
*************
حال دل خویش را کـمی بهـتـر کن
ماه رمضان، به نان و خرما سر کن
با غربت سـفـرههای خـالی بنـشیـن
افطار و سحر، به شیوۀ حـیـدر کن
*************
ماه رمضان، شروع « حّوِل حال » ست
روی دل مـا، تـبـسّـمی از بـال ست
هـمـبـال فـرشتهها شدن آسـان ست
در ماه خدا، که سیب شیطان کال ست
*************
در فصل سحـر نشستهام، خوشحالم
از ظلمت تن گـسستهام، خـوشحـالم
آمـد رمـضـان و هـمـنـشـیـن نـورم
از فـتـنـۀ َنفـس رستـهام، خوشحـالم
*************
بیروی تو، ماه رمضانم ...؟ هرگز
وارستگی از هر دو جهانم...؟ هرگز
بــیجــلــوۀ آفــتــاب روی مــاهـت
یک روز به روزه میتوانم؟ هرگز!
*************
ماه رمضان، فروغ یک آغاز ست
در آبـی آســمــان، پَـرِ پــرواز ست
درهای زمین به روی شیطان بسته ست
درهـای بـهـشـت، بازِ بـازِ باز ست
*************
آمـد رمـضـان و آســمـان آبـی شـد
شبهای زمین، دوباره مهـتابی شد
هستی، به نماز عاشقی قامت بست
عـالَـم، غـزل خـجـسـتـۀ نـابـی شـد
*************
مـاه رمـضـان و بـنـدگی یعـنی این
آیـیـنـگـی و پـرنـدگـی، یـعـنـی این
افطار و سحر کلاس آدم سازی ست
برنامه و سبک زنـدگـی، یعنی این
*************
در پـرتـو روزه، بیکـران را دیدیم
تـصویـر حـیـات جـاودان را دیـدیم
از پـیـلـۀ تن چو سر بـرون آوردیم
از روزن روزه، آسـمـان را دیـدیم
*************
بر مرکب روزه، تا فـراسو رفـتـیم
با بـار گـنـاه، «رَبَّـنـا» گو رفـتـیـم
در لـیــلـۀ قــدر، روسـیـاه و تـائـب
سمت مـلـکـوت رحـمـت او رفـتـیم
*************
آمد رمـضـان و حـال خـوبـی دارم
سـرسـبـزم و اعـتـدال خـوبـی دارم
پـرواز، پــرنـده، بـال و پَـر، آزادی
من مـطـمـئـنـم، خـیـال خـوبی دارم
*************
ماه رمضان، شوق سبکباری را ...
از لـذّت نَـفسِ فـتـنه، بیزاری را...
ای حضرت عشق! قسمت روحم کن
شبهـای قـشـنگ قـدر، بیـداری را
قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین
خـدا به حـشـر ببخـشد گناه ما به حسین
طـلـوع مـاه مـبـارک مـبـارکـش بـاشـد
کسیکه روزۀ خود سازد ابتدا به حسین
خـوشـا به روزۀ مـقـبـول روزه دارانی
که ابتدا به حسین است و انتها به حسین
اجابت ار طلبی بر دعای خویش بخوان
به هر دعا که توانی خدای را به حسین
سـلام باد بر آن روزه دار تـشـنـه لـبـی
که آب نوشد و گوید سـلام ما به حسین
شروع و آخر این ماه با زیـارت اوست
چه عزت است که داده است کبریا به حسین
زیـارتـش سـه شـب قــدر؛ لــذتــی دارد
شب علی است ولی باید الـتجا به حسین
خـدای عـالـمـیـان مـی دهـد جـوابـش را
دهد سلام هر آنکس ز هر کجا به حسین
نـمـا روایـت ابـن شـبـیـب را تـفـسـیــر
زاشک صبح و شب حضرت رضا به حسین
سه روز اگر تن او بود بر زمین؛ داده است
فـضلیت سه شب قـدر را خدا به حسین
تو ای خدای حسین و علی در این رمضان
قبول کن همه طاعات شیعه را به حسین
«مؤیّـد » از در این خانـه رو نـگـرداند
قسم به خون شهیدان به کربلا به حسین
#نوروز
#مناجات_امام_زمان_عج
سین اول سلام بر مهدی
سین دوم سُرور هم عهدی
سین سوم فقط به نام خدا
سرخیِ خونِ جملهی شهدا
سین چارم سیاهیِ چادر
که شده چون صدف برای دُر
سین پنجم به لحظهی دیدار
سرِ ما و قدوم حضرت یار
سر ما بند نام دلبند است
ششمین سین به نام سربند است
هفتمین سین اگر که خواست خدا
شده سربازِ سر به دارِ شما
#م_اسدیان
#مناجات_با_خدا
به درگاهت آمد گدایی گرفتار
بریده ز یار و گرفتار اغیار
زمین خورده بارش، زمین خورده هربار
تو امشب دوا کن شده سخت بیمار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
دعا کرده اما اجابت ندیده
از این مردم اصلاً رفاقت ندیده
چنان خار گشته که عزّت ندیده
شِقاوت کشیده، سعادت ندیده
پناهی بده آمد عبد گنهکار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
در آتش گرفتارمو پر ز دردم
برای رضای تو کاری نکردم
سرم گرم دنیا شده با تو سردم
کمک کن به سمت گنه برنگردم
بیا از نبخشیدنم دست بردار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
گناهان گرفته دو چشم ترم را
زمین خوردم از بس شکسته پرم را
غلامى نکردم پدر مادرم را
ولى مى گذارم به تربت سرم را
گداى حسینم، گداى علمدار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
هو الهو، هو الحی و غفّار ،حیدر
منم بنده ی ربّ قهّار، حیدر
خریده مرا بین بازار، حیدر
صد و ده تجلی ستّار؛ حیدر
به عشق علی گفته هربار تمّار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
بهارم حسین و قرارم حسین است
تمامیِ دار و ندارم حسین است
چه غم از قیامت کنارم حسین است
شفیعی که محشر بیارم حسین است
منم نوکر و با عطش میزنم جار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
به سبحان ربّی الاَعلای زینب
به دنیای زینب، به عُقبای زینب
به آه و دم نیمه شب های زینب
به آتش که افتاده بر پای زینب
به پایى که زخمیست و شد پر از خار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
غریبی به گودال تا دست و پا زد
کسی آمد و بی هوا عمه را زد
سپاهی به تکبیر بر خیمه ها زد
به گودال رو کرد و گریان صدا زد
که وا شد به خیمه دگر پای اغیار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
زمین خوردى و یک حرم رفت غارت
حرم رفت غارت، سرم رفت غارت
خدایا کمک، معجرم رفت غارت
چنان ضربه زد، زیورم رفت غارت
شده چشمم از ضربه ها تیره و تار
اجرنا من النار،اجرنا من النار
#سید_پوریا_هاشمی
#رمضان_الکریم
#زمزمه_مناجات
بند 🌙
رسیده ماه بندگی
ماه قشنگه رمضون
درای رحمت خدا
وا شده روی هممون
آهای گنه کارا بیاید
خدا میخواد ببخشمون
ماه مناجات و دعاست
بازه درای آسمون
رو میکنه به ما بازم
زیباترین ماه خدا
میباره برکتش روی
سر تموم بنده ها
اغفر ذنوبی یا کریم
بند 🌙🌙
بنده ی شرمنده منم
این تویی غفارالذنوب
عبد سرافکنده منم
تویی تو ستارالعیوب
منم که توی خلوتم
نکردم از تو هیچ اِبا
بخشندتر از تو کیه؟!
من تورو دارم ای خدا
سنگینی میکنه خدا
رو شونه هام بار گناه
واسه همینه که به تو
آوردم ای خدا پناه
اغفر ذنوبی یا کریم
بند 🌙🌙🌙
من آبرو بُردم ولی
تو دادی بازم آبروم
هر چی گناه کردم ولی
تو باز نیاوردی به روم
اسیر نفس سرکشم
از من ندیدی جز خلاف
من رو سیاه عالمم
میکُنم این رو اعتراف
من اومدم توبه کنم
این بارم از من بگذری
امید به رحمتت دارم
این تویی که بزرگ تری
اغفر ذنوبی یا کریم
#امیر_حسین_سلطانی
🔸️پایان ماه شعبان
🔸️شروع رمضانالکریم
ماه شعبان که رو به پایان است
رحمت حق به مثل باران است
اشک من همچوشمعسوزان است
جان عاشق قرین جانان است
ادخلواها ز بام میشنوم
صوت ماه صیام میشنوم
ماه قرآن و ماه ذکر و دعاست
ماه غفران و بندهگی خداست
لیلهالقدر و لیلهالزهراست
لیلهالاحمد لیلهالمولاست
ماه طاعات و ماه بندهگیاست
گوئیا باز وقت زندگی است
ماه رحمت به سوی ما آمد
می کنون بر سبوی ما آمد
آب رفته به جوی ما آمد
موسم شستشوی ما آمد
باز درهای جنتالاعلاست
وقت رفتن به جانب بالاست
همه اسرار شب هویدا شد
رحمت حق دوباره پیدا شد
در سحر شور عشق برپاشد
پشت گردون به پیش ما تا شد
با ابوحمزه و دعای سحر
میشود بنده آشنای سحر
با علی با تمام طاعاتش
همهی عالمی بود ماتش
مسجد کوفه و مناجاتش
دیدن فاطمه است حاجاتش
از مناجات مرتضی پیداست
حرز و سربندحیدری زهراست
#درآستانه_رمضان_الکریم
#مرتضی_محمودپور
#مناجات
#ماه_مبارک_رمضان
گفتی بیا و من سوی تو دعوتم
مهمان تو خدا در ماه رحمتم
یارب مرا ببخش(۲)
غرق گناهم و خود آگهی بدم
سوی تو ای خدا با دعوت آمدم
یا رب مرا ببخش
در طول عمر خود بد کرده ام خدا
کوه گناه و جرم آوردهام خدا
یا رب مرا ببخش
من دلشکسته ام تنها و خسته ام
باز آمدم سویت دل بر تو بسته ام
یا رب مرا ببخش
من کرده ام خطا تو کرده ای عطا
از تو ز مرحمت خواهم کمک خدا
یا رب مرا ببخش
ای تکیه گاه من پشت و پناه من
امشب بود خدا بر تو نگاه من
یارب مرا ببخش
ادعونی استجب از تو شنیده ام
شرمنده گشته با اشک دو دیده ام
یا رب مرا ببخش
خارم به روزگار پروردگار من
بگذر زجرم من ای کردگار من
یا رب مرا ببخش
از تو تمام عمر شرمنده ام خدا
با گریه سر به زیر افکنده ام خدا
یا رب مرا ببخش
هستم خدای من مستحق عذاب
امشب به فاطمه بر من بده جواب
یارب مرا ببخش
گر پستم و بدم من بنده ی توام
از این همه گنه شرمنده ی توام
یارب مرا ببخش
.
#مناجات
#ماه_رمضان
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را
میشمارم باز جرم بیشمار خویش را
روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه
تیره کردم آسمان روزگار خویش را
هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر
چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را
از همان روز ازل باید خدایی میشدم
در حریم یار میجُستم دیار خویش را
هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست
کاش دستت میسپردم اختیار خویش را
کاش دست مهربانت سایهبان من شود
تا بپوشانم خطای آشکار خویش را
صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود
تا به سمت تو میاندازم گذار خویش را
تو یقیناً میشناسی خوبتر از من مرا
من نمیدانم صلاح کاروبار خویش را
عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود
باز یادم میرود قول و قرار خویش را
کاش میفهمیدم این آلودهدل من نیستم
حال که عمری کشیدم انتظار خویش را
بس که سر زد از من رسوا خطا و اشتباه
عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را
پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من
کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را
آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط
در میان خلق کم کردم عیار خویش را
خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد
در عوض دادم دل شبزندهدار خویش را
چندقطره اشک و دست خالی و چشمان تر...
با خودم آوردهام داروندار خویش را
بین زندان گناهان یاد تو افتادهام؛
تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را
"یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین"
هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را
ای که با لبهای تشنه قتل صبرت کردهاند...
زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را
#مجتبی_خرسندی✍
#ماه_مبارک_رمضان
...====================
الهی العفو
بکش خط به روی گناه گنهکار
نظر کن به روی سیاه گنهکار
به آه پشیمان، به آه گنهکار
به شرمی که دارد نگاه گنهکار
شدم بد گرفتار، اجرنا من النار
بخر های و هوی مرا بار دیگر
نمانده برایم خدا چاره دیگر
ندارم بغیر از تو دلدار دیگر
ندارم عزیزم خریدار دیگر
فقط دارم اصرار، اجرنا من النار
گرفتار نفسم، گرفتار آتش
فتاده به جانم سر و کار آتش
به شانه کشیدم، فقط بار آتش
به خود تکیه کردم، به دیوار آتش
شده وقت اقرار، اجرنا من النار
مرا عفو کن که شب اعتماد است
زیادی فقیرم، گناهم زیاد است
اگر کار و بارم حسابی کساد است
حساب و کتابم به پای جواد است
کریم است بسیار، اجرنا من النار
برای همه لطف و جودی، مرا هم
برای همه خیر و سودی، مرا هم
از اول تو بخشیده بودی مرا هم
ببر تا نجف پس به زودی مرا هم
منم عبد فرّار، اجرنا من النار
غریبم ولی آشنای حسینم
غبارم ولی زیر پای حسینم
بدم، نوکر بی وفای حسینم
اسیر غم کربلای حسینم
بده وقت دیدار، اجرنا من النار
شنیدم مدینه در آتش گرفته
کمی گوشهء معجر آتش گرفته
سر و صورت مادر آتش گرفته
ببین فاطمه! حیدر آتش گرفته
علی سر به دیوار، اجرنا من النار
به امروز زینب، به فردای زینب
به شام غریبان، به احیای زینب
خدایا چرا سوخته پای زینب
جوابی ندارد تمنای زینب
بجز یار بیمار، اجرنا من النار
صدا زد برادر، پرم سوخت عباس
منم خواهر تو، سرم سوخت عباس
رقیه، حرم، پیکرم سوخت عباس
کمک کن به من معجرم سوخت عباس
کجایی علمدار، اجرنا من النار
رضا دین پرور
الهی العفو
منم و این شب میقات الهی العفو
تویی و اینهمه حاجات الهی العفو
شب قدر است الهی به رسولالله ات
شب عفو است و ملاقات الهی العفو
به صحیفه به مفاتیح به قرآن عظیم
به زُمر ، غافر و صافات الهی العفو
به ابوحمزه ، کمیل و به دعاهای سحر
به شب اهل خرابات الهی العفو
مَسَّنا الضُّر فَتَصَدَّق به علیٍ به علی
آه جِئناک بِمُزجاة الهی العفو
قدر زهراست الهی به پَرِ چادر او
به دلِ مادرِ سادات الهی العفو
به کریمی به غریبی به یتیمیِ حسن
به کَرَمخانهی حاجات الهی العفو
به حُسینت به حُسینت به حُسینت به حسین
زیر رگبارِ جراحات الهی العفو
به دو دستان گره خوردهی سجاد میان زنجیر
به اهالی مناجات الهی العفو
به غم خاطرهی کرببلای باقر
توبه از اینهمه آفات الهی العفو
عمرِ من رفت الهی به امام صادق
خط بکش بر همه مافات الهی العفو
من و زندان خطاهام به موسیالکاظم
من و زنجیرِ مجازات الهی العفو
به همین پنجرهفولاد به زوارِ رضا
به تمامیِ زیارات الهی العفو
هیچ جز شرم نداریم الهی به جواد
جان این کعبهی خیرات الهی العفو
به دل محترم حضرت هادی یارب
که نکردند مراعات الهی العفو
و الهی به حسن از همه کوتاهیها
یا که از اینهمه افراط الهی العفو
همه گفتیم بگوییم به مهدی الغوث
به همین صاحب اوقات الهی العفو
آه بر گریهی صبح و شبِ او بر زینب
پشتِ دروازهی ساعات الهی العفو
به رُباب و به سکینه به غم گهواره
موقع غارت و سوغات الهی العفو
به زمین خوردن بی دست علمدار حرم
وای از خیمهی سادات الهی العفو
به شهیدان حرمها به سلیمانیها
میرسد روز مکافات الهی العفو
حسن لطفی
💢اعمال شب اول مـ🌙ـاه رمضان💢
⤵️ شب اول در آن چند عمل است↯
❶ آنكه طلب هلال كند و بعضى
استهلال اين ماه را واجب دانستهاند
❷ زمانی که هلال ماه مبارک رمضان مشاهده
شد رو به قبله كند و دستها را به آسمان
بلند كند و خطاب كند هلال را و بگويد:
《رَبّى وَ رَبُّکَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمينَ اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَيْنا بِالاْمْن وَالاِْيمانِ وَالسَّلامَةِ وَالاِْسْلامِ وَالْمُسارَعَةِ اِلى ما تُحِبُّ وَ تَرْضى اَللّهُمَّ بارِکَ لَنا فِى شَهْرِنا هذا وَارْزُقْنا خَيْرَهُ وَعَوْنَهُ وَاصْرِفْ عَنّا ضُرَّهُ وَ شَرَّهُ وَ بَلاَّئَهُ وَ فِتْنَتَهُ》
پروردگار من و پروردگار تو
خدا پروردگار جهانيان است
خدايا اين ماه را بر ما نو كن
با امنيت و ايمان و سلامتى و اسلام
و پيشى گرفتن به آنچه تو دوست دارى
و خوشنود شوى
خدايا برکت ده به ما در اين ماه
و خير و خوبى و کمک آن را روزى ما كن
و بگردان از ما زيان اين ماه
و شر و بلا و فتنهاش را
⬅️ پیامبر اکرم ﷺ چون هلال ماه رمضان
را رؤیت میکرد روى شریف را به جانب
قبله میکرد و میفرمود:
《اَللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَالْإِیمَانِ وَالسَّلامَةِ وَالْإِسْلامِ وَالْعَافِیَةِ الْمُجَلَّلَةِ وَ دِفَاعِ الْأَسْقَامِ وَالرِّزْقِ الْوَاسِعِ وَالْعَوْنِ عَلَى الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ وَالْقِیَامِ وَ تِلاوَةِ الْقُرْآنِ اَللَّهُمَّ سَلِّمْنَا لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْنَا فِیهِ حَتَّى یَنْقَضِیَ عَنَّا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدْ عَفَوْتَ عَنَّا وَ غَفَرْتَ لَنَا وَ رَحِمْتَنَا》
❸ غسل
هر کسی در شب اول ماه رمضان غسل کند
تا ماه رمضان آینده خارش بدن به او نرسد
و نیز غسل کند در نهر جاری و همچنین
سه کف آب بر سر بریزد تا ماه رمضان آینده
با طهارت معنوى باشد
❹ زیارت امام حسین علیهالسلام
که گناهانش ریخته شود و ثواب حجّاج
و عمرهگزاران آن سال را دریابد
❺ از مستحبات شب اول ماه رمضان
خواندن دعای جوشن کبیر است
❻ خواندن دعاهای وارده مخصوصاً
دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه
در این شب سفارش شده است:
《اَلْحَمْدُللهِ الّذِی هَدَانَا لِحَمْدِهِ
وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ لِنَکُونَ لِاِحْسَانِهِ》
❼ دو رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت
سوره «حمد» و سوره «انعام» را بخواند
و از خدا بخواهد تا او را کفایت کند
و از دردها و آنچه میترسد نگهداری کند
❽ بعد از نماز مغرب دستها را بلند کند
و بخواند دعای وارده از امام جواد علیهالسلام
《اَللَّهُمَّ یَا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبِیرَ
وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ یَا مَنْ》
برای اعمال بیشتر شب اول ماه رمضان
و خواندن کامل دعاهای وارده
به مفاتیح الجنان مراجعه شود
حلـ🌙ـول ماه مبارک رمضان✨
بر شما بندگان خوب خدا مبارک