Shahid Nasroallah 1403 Narimani [Mohjat_Net] (6).mp3
2.84M
#فلسطین
#سید_رضا_نریمانی 🎤
وضعیت امروز ما وضعیت احزابه
نور حقیقت داره به کل جهان میتابه
اما هنوزم چشمای یک عده غرق خوابه
اراده ی لشکر مخلص حق
دشمن صهیونو بی آبرو کرد
دیگه میدونن همه دنیا اینو
که مردِ میدون کیه و کی نامرد
اتحدوا اتحدوا ای امت اسلامی
اتحدوا تا که جدا بمونید از ناکامی
وعتصموا وعتصموا به پرچم آل الله
باید همه کمک کنید به غزه و حزب الله
نحن امت واحده
****
این لحظه ها تاریخیه باید مؤثر باشیم
باید همه تو این مسیر عمار و یاسر باشیم
تا پای جون باید همه پاکار و حاضر باشیم
قسم به وعده های صادق ما
میرسه نصرت خدا به زودی
نمیمونه تو کشور فلسطین
نشونی از غاصبای یهودی
اتحدوا اتحدوا که دشمنا رسوا شن
کافیه که مسلمونا امت واحد باشن
اسوه ی ما حسینه که دنیا اونو میشناسه
مکتب ما راهیه که معلمش عباسه
نحن امت واحده
****
ناممکنه از این علم یک لحظه دست برداریم
حتی نباشه هیچ کسی ما مرد این پیکاریم
از نسل سلمان و مرید میثم تماریم
هرکی هم که پای کار نباشه
ما تا ته خط مرد این مسیریم
یه روز میاد که پا رکاب مهدی
قدسو نه کل عالمو میگیریم
اعتبروا اعتبروا از خندق و از خیبر
شیعه همیشه فاتحه تحت لوای حیدر
اجتنبوا اجتنبوا از ذوالفقار مولا
خدا میخواد که پرچم شیعه بمونه بالا
نحن شیعه مرتضی
#زمینه
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
.
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#وفات_حضرت_معصومه
یوسف چرا به گوشه ی کنعان نمی رسد
این هجر، این عذاب به پایان نمی رسد
خشکم زده، ترک ترکم، تشنه ام، چرا
بارانِ رحمتی به بیابان نمی رسد
راهی شدم ز شهر و دیاری که داشتم
چشم ترم به حضرت باران نمی رسد
آه ای برادرم سر و سامانِ من تویی
این خواهرِ تو به سر و سامان نمی رسد
هم نیست قسمتم برسم محضرت رضا
هم بر لبِ ترک زده ام جان نمی رسد
در بینِ بسترم، نفسم با تو می زند
جانانِ من، به این دلِ ویران نمی رسد؟
قسمت نبود پیش تو باشم عزیز من
کارم دگر به دارو و درمان نمی رسد
آنقدرْ ناخوشم که در این لحظه های تلخ
دستم به سمتِ زلفِ پریشان نمی رسد
گرچه برادرانِ مرا سر بریده اند
آهم به آهِ زینبِ نالان نمی رسد
زینب دلش گرفت و صدا زد، خدای من
یک تن به دادِ این لب عطشان نمی رسد؟
شکرخدا نه نیزه، نه شمشیر خورده ای
نه از کمان حرمله ها تیر خورده ای
#رضا_باقریان ✍
.
نوحه حضرت معصومه (س)
شد کشته از ظلم وکینه گل اطهر
معصومه آن دختر موسی بن جعفر
واویلا واویل ا واویلا واویلا(2)
این خواهر حضرت سلطان طوس است
صاحب عزا حضرت شمس الشموس است
واویلا واویلا واویلا واویلا (2)
از داغ معصومه چشم ما زمزم شد
بر لب هر شیعه این نوحه ودم شد
واویلا واویلا واویلا واویلا(2)
یاحضرت مهدی ای شمس ولایت
آجرک الله مولا سرت سلامت
واویلا واویلا واویلا واویلا(2)
یا فاطمه،بنت و اخت ولی الله
سیدتی،اشفعی لنا عندالله
واویلا واویلا واویلا
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
نوحه حضرت معصومه(س)
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
چه نوحه ای 😭
سـلام ای وارث آل پیمبـر
سلام ای کـوثرِ زهرای اطهر
مراجع خادِمِ صحن وسرایت
الا ای دختر موسی ابن جعفر
بحق آن خـدای تو
در این بزم ِعزای تو
بسـوزم از برای تو
مرا هم خادم صحن و سرایت کن
بحق مـادرت مـا را شفاعت کن
آه واویلا واویلا واویلا(3)
سلام ای خواهر خورشید هشتم
سلام ای هستـی و اُمیـد مردم
الا ای یـادگـار آل زهــرا
سلام ای حضرت معصومه درقم
دل ما شد پریشانت
تمام عالم قربانت
عزیز مَریم دربانت
تمـام هیئتا شـور از تو میگیرند
تمام حوزه ها نور از تو میگیرند
آه واویلا واویلا واویلا(3)
زمین و آسمـان ماتم سرا شد
سیه پُوشت علی موسی الرضا شد
ز داغ حضرت معصومه امشب
امـام عصرِ مـا صاحب عزا شد
اگر چه غمها دیدی تو
بـرادر را ندیدی تو
مصیبت ها شنیدی تو
ندیدی خیمه ها و حال زینب را
ندیدی تشنگی و خشکی لب را
آه واویلا واویلا.واویلا
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
#حضرت_معصومه_سلاماللهعَلیها_وفات
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جــلـوۀ روشـنـی از عــالــم بــالا دارد
گـنـبد زرد تو از پـرتـو آیات پر است
از حدیث کرم و شرح کرامات پر است
میتوان گفت که سرچشمۀ نور است اینجا
جمعه در جمعه کسی گرم حضور است اینجا
اهل قم جمله بر آناند خراسان اینجاست
مهد آرامش دلهای پریشان، اینجاست
تار و پودت همه دین است، خدا میداند
روشن از نور یقین است، خدا میداند
قـلـب قــم، قـلـب بـرازنـدۀ ایـرانـی تو
روح عـرفـانی شیراز و خـراسانی تو
روشـنــای نـفـس شـاهـچـراغـی، آری
با خودت عطر حریم رضوی را داری
چه بگوئیم که توصیف تو کامل باشد؟
واژهای نیست که با عشق معادل باشد
پاکی مطلقی ای عشق! چه نامی داری!
پای در عرش نهادی، چه مقامی داری!
نـور چـشم پدری، یاس معـطر شدهای
معنی تازهای از سـورۀ کـوثـر شدهای
پـای تـا سـر همه آئـیـنـۀ طـاهـا هستی
تو که یـادآور صـدیـقـۀ کـبـری هستی
قـدم پـاک تو بیشک قدم فـاطمه است
حـرمـت نیز یـقـیـناً حرم فـاطـمه است
ادامه این شعر مثنوی در فایل بعدی
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_معصومه_سلاماللهعَلیها_وفات
ادامه شعر مثنوی وفات حضرت معصومه از فایل قبل
قـدم پـاک تو بیشک قدم فـاطمه است
حـرمـت نیز یـقـیـناً حرم فـاطـمه است
در کنارِ تو شب و زمزمه را میفهمیم
به خـدا رایـحـۀ فـاطـمـه را میفـهـمیم
تو روایـتگـر آن گـوهـر نـابی، بـانو!
جـلــوۀ روشـن آئـیـنـه و آبـی، بــانــو!
میتوان با تو به آن رایـحۀ پاک رسید
پر زد از خاک به اندیشۀ افلاک رسید
میتوان با تو به سرمنزل توحید رسید
از شب تیره گذر کرد، به خورشید رسید
میتوان یک سحر از جرم و خطا عاری شد
مثل امواج روان در حرمت جاری شد
در حریمت همه اندیـشۀ طاعـت دارند
به شـفـا آمـدگـان شوق شـفـاعت دارند
زائـران رایـحـۀ آه تـو را مـیفـهـمـنـد
ماجـرای غـم جـانکـاه تو را میفهـمند
قـصۀ آمـدنـت قـصـۀ بـیتـابـیهـاسـت
شوق دیدار سحر، قصۀ بیخوابیهاست
دوری از عشق، چه دلخسته و پیرت کرده
اینچنین راهی این راهِ خطیرت کرده
سخـتـی راه؛ چه بـایـد بـنـویـسم بـانو؟
عـمـرِ کـوتـاه؛ چه بـایـد بنـویـسم بانو؟
قسمت این است که قم چشمۀ جودت باشد
تو بمانی و پـر از عطر وجودت باشد
تو بمانی و قـم از مِهـر تو آکـنـده شود
شوق در خـاطـرۀ خاک پـراکـنده شود
تا که هر گوشۀ این خاک معـطر باشد
قسمت این است که قم مشهد دیگر باشد
ای شفاعتگر محشر! نظری کن ما را
این هـمـه قـطرۀ جا مـانـدۀ از دریا را
نظری کن که شـبی زائر کویت باشیم
سـائـل دائـمی صـحـن نـکـویت باشـیم
شک نداریم پر از نور یقین است اینجا
جلـوۀ خاکی فـردوس برین است اینجا
شاعر: قاسم بای
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_معصومه_سلاماللهعَلیها_وفات
ادامه شعر مسمط وفات حضرت معصومه از فایل قبل
در دلـش عـکـس مـاه افـتـاده
از مــدیــنــه بـه راه افــتــاده
در پــیِ ســر پــنــاه افــتــاده
دل بـریـد از دیـار معصومه
بین راه از دلش هـوار کشید
نـالـه از دل بیاخـتـیار کشید
آه، از هجـر روی یار کـشید
بـارهـا زد هـوار مـعـصومه
غربتـش داشت بیشتر میشد
لشکـر کـفـر حـملهور میشد
و بـه زینب شـبـیـهتـر میشد
زیـنب روزگـار مـعـصـومـه
لـشکـرش روی خاک افتادند
بـا تـن چـاک چـاک افـتـادنـد
بـینــشـان و پـلاک افـتـادنـد
شد به غـمها دچار معصومه
چـشمهـایـش هـماره دریا شد
شـاهـد جـسـم اربـاً اربـا شـد
کـربـلایـی دوبـاره بر پـا شد
اشک بـیاخـتـیـار معـصومه
حـاجـتـش دیـدن امـامش بود
یا رضا یا رضا کـلامش بود
خنده این روزها حرامش بود
خـواهر غـمگـسار معصومه
حـیـف حـاجـتروا نشد خانم
دردهــایـش دوا نـشـد خــانـم
از روی خـاک پـا نـشد خانم
به رضا جـاننـثار معصومه
بین بستر دلش قـرار نداشت
غیر اوضاع سوگوار نداشت
غیر یک نامه یادگار نداشت
هـسـت ابـر بـهـار معصومه
حـال که من نـیـامـدم، تو بـیا
نـصـفی از راه آمـدم، تو بـیا
من زمینگـیـرتر شدم، تو بیا
قلب او گـشته زار معصومه
گرچه در غربتی رضاجانم!
من هم از راه دور گـریـانـم!
پس به فکر غریب عـطشانم
روضـۀ آشـکـار مـعـصـومه
بـدنت زیـر و رو نشد هرگز
با سـنان روبـرو نـشد هرگز
نیزه سـهـم گـلـو نـشد هـرگز
هست در احتضار معصومه
شاعر: رضا باقریان
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#حضرت_معصومه_سلاماللهعَلیها_وفات
چه حیف شد، نشد آخر به دلبرش برسد
دوباره بـاز به وصل برادرش برسد
به سرنوشت نوشـتند از ازل، در قم
شکوه تربت زهرا به دخترش برسد
علاقهای که پیمبر به دختر خود داشت
نوشتهاند به موسیابنجعـفرش برسد
کنار محـمـلش آهـستـهتـر قدم بزنـید
مباد گرد و غباری به معجرش برسد
نـدیــد دیــده نـامـحـرمی عـبایـش را
خدا کـند که به گوش برادرش برسد
ز پـا فـتاد و نیـفـتـاد یا رضا ز لبش
امـید داشت که ساعات آخرش برسد
تنـش کـفن شد و اما برادرش نرسید
برای دفن تنش کاش بر سرش برسد
شـبـیـه عـمه خود مـاند بین نـامحرم
رضا کجاست به فریاد خواهرش برسد
ز ره رسید برادر، نخواست دست کسی
پس از وفات به جسم مطهرش برسد
همیـشه روضه مـعـصومه سـتـمدیده
به عمهجان گرفتار و مضطرش برسد
به وقت ناقهسواری ز شش برادر او
یکی نـبود به فـریاد خواهرش برسد
نه قاسمی نه علی اکـبری نه عباسی
نه یک پسر که به یاری مادرش برسد
نگه به پیکر صدپاره حـسیـنش کرد
سری نداشت که آن سایه سرش برسد
فتاد لرزه به پایش چو دید نزدیک است
که شمر دادزنان در برابـرش برسد
نگاهی از روی حسرت به سمت علقمه کرد
امـید داشت عـلـمدار لشکرش برسد
صدا زد ای کس و کارم بلندشو عباس
گـره فـتـاده به کارم بـلند شـو عباس
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
زمزمه شهادت حضرت معصومه س
منم خواهر ، رضا جانم ، نفس نفس را می شمارم
خداحافظ ۲ رسیده وقت احتضارم
بار سفر را بسته ام من
از رنج و غم ها خسته ام من
جانم رضا جانم رضا جان ۲
چه می شد وقت جان دادن رضا می آمد در کنارم
گذارم سر به زانویش او را ببینم جان سپارم
برادرم رضا کجایی
بیا که شد وقت جدایی
جانم رضا جانم رضا جان ۲
.
نوحه شهادت حضرت معصومه س
سبک : شبایی که دلارو غم...
گل گلزار مصطفایی تو
نور چشم اهل ولایی تو
دختر پاک موسی جعفر
فاطمه خواهر رضایی تو
مددی یا حضرت معصومه(۳)
عمه و خواهر امامی تو
فاطمی خصلت و مرامی تو
ای صفابخش عالم هستی
تا به محشر لطف مدامی تو
مددی یا حضرت معصومه
همچو زهرا و زینب کبرا
باتو عشق و شرف شود معنا
بسکه خوبی و مهربان بانو
تویی معصومه کعبه ی دلها
مددی یا حضرت معصومه
فاطمه گل توهم گلاب هستی
همه ذره توآفتاب هستی
همچوزهرا و زینب کبرا
توشفیع روز حساب هستی
مددی یا حضرت معصومه
آمدی و شدی تو زینت قم
از تو باشدصفا و عزت قم
بودای خواهر امام رئوف
صحن زیبای تو طراوت قم
مددی یاحضرت معصومه
حریم پاک تو صفا دارد
عطرو بوی مدینه را دارد
هر که شد زائرت به شهر قم
بر درت حاجتی روا دارد
مددی یا حضرت معصومه
بر برادر تویی چنان زینب
عاقبت روز تو شده چون شب
از فراق برادرت گشتی
ای گل فاطمه تو جان برلب
مددی یا حضرت معصومه
تو به یاد برادر افتادی
همچون کوه شهامت استادی
عاقبت درقم ای گل موسی
در ره هجراوتو جان دادی
مددی یا حضرت معصومه
روز تو از هجر برادر شام
دارد این کار تو چنین پیغام
شهر قم در عزای تو محشر
کس نزد برتو سنگ ز روی بام
مددی یا حضرت معصومه
گرچه کردی تو راه دوری طی
تو ندیدی سری بروی نی
گرچه بودی غمین و دل خسته
تو ندیدی بزم شراب و می
مددی یا حضرت معصومه
تو شنیدی غم برادر را
تو ندیدی وداع آخر را
از غم هجرش دل تو خون شد
تو ندیدی پیکر بی سر را
مددی یا حضرت معصومه
شهر قم از غمت چو کرب و بلاست
برلب اهل دل چه شور و نواست
بر سر و سینه میزدند مردم
ذکر لب های همه واویلاست
مددی یا حضرت معصومه
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه واحد - شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
کریمه یِ آلِ عبایی زینبُ الرّضایی
آیینه یِ خیرُالنسایی فخرُالاولیایی
چون صحن و سرات
صحن و سرایِ زهراست
پس زائرِ تو
شبِ شهادت مولاست
یاسیدتی یامولاتی معصومه (۴)
آرزومه بارون بگیره حالم زیر و رو شه
این سینه زن با یک نگاهت صاحبِ آبرو شه
در مکتبِ ما
عزّت یعنی خدمت
کِی می شود
قسمتم شهادت
یاسیدتی یامولاتی معصومه (۴)
افتخارمه نوکریِ نوکرایِ حسین
یه روز می میرم من رو خاکِ کربلایِ حسین
یا ثارالله
یا قتیلَ العبرات
هر چی دارم
فدایِ تو و روضه هات
یا ثارالله ابی عبدالله الحسین (۴)
#شهادت #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#نوحه_واحد #قم #کربلا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کریمه یِ آلِ عبایی زینبُ الرّضایی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حضرت معصومه سلام اللّه علیها و کربلا
اِی دخترِ بابِ کُلِّ حاجات مدد
اِی کوثرِ قم روحِ مناجات مدد
دلتنگِ حسینم به رضا محتاجم
شد ذکرِ لبم عمّهیِ سادات مدد
.
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
🔹السَّلام عَلَیکِ یا أُختَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلام عَلَیکِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه یا فاطمة المَعصومَة
در نقلها آمده است:
🥀 وقتی که پیکر پاک و مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شد، «موسی بن خزرج» که بزرگ طایفه «اشعریون» و میزبان آن حضرت در قم بود، سقف و سایبانی از «بوریا» بر سر قبر مطهر آن حضرت برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام جواد علیهالسلام وارد قم گردید و قبّهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد.
📚تاریخ قم ص۷۱۴
✍ آه یا حضرت معصومه...
حتی نگذاشتند اندکی آفتاب بر قبر مطهرتان بتابد؛ چه رسد به جسم شریفتان...
حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن پیکر صد چاکی که سه روز زیر آفتاب سوزان کربلا بر روی ریگ و رمل بیابان، رها شده بود؟!
بمیرم
وقتی که بنی اسد اومدند
دیدند ابدان مطهری روی خاک گرم کربلا....
گفتند
قَد غَيّرتْ مَعالِمَهُ الشّمسُ و التّرابُ
▪️آفتاب و خاک، وضعش را بهم ریخته است.
📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص۱۰
📚مقتل الحسين عليهالسّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۵
چی دیدند مگه
چه بر سر این بدن ها اومده بود که این جمله رو گفتند ، بماند....
یه وقت دیدند یه سواری داره از دور میاد
رسید
یکی یکی بدن های شهدا رو معرفی کرد
بدن ها رو یکی یکی به خاک سپردند
بنی اسد بالا یه بدن متحیر موندند
امام سجاد فرمودند
این بدن ، بدن بابامه
چی شده که این بدن قابل شناسایی نبود
بگم و رد شم
فقط همین رو بگم
عصر عاشورا
یه عده سواره
بر این بدن تازاندند
ناله بزن یا حسین...
====================
زمزمه شهادت حضرت معصومه س
منم خواهر ، رضا جانم ، نفس نفس را می شمارم
خداحافظ ۲ رسیده وقت احتضارم
بار سفر را بسته ام من
از رنج و غم ها خسته ام من
جانم رضا جانم رضا جان ۲
چه می شد وقت جان دادن رضا می آمد در کنارم
گذارم سر به زانویش او را ببینم جان سپارم
برادرم رضا کجایی
بیا که شد وقت جدایی
جانم رضا جانم رضا جان ۲
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#سبک_نوحه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سـلام ای وارث آل پیمبـر
سلام ای کـوثرِ زهرای اطهر
مراجع خادِمِ صحن وسرایت
الا ای دختر موسی ابن جعفر
بحق آن خـدای تو
در این بزم ِعزای تو
بسـوزم از برای تو
مرا هم خادم صحن و سرایت کن
بحق مـادرت مـا را شفاعت کن
آه واویلا واویلا واویلا(3)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سلام ای خواهر خورشید هشتم
سلام ای هستـی و اُمیـد مردم
الا ای یـادگـار آل زهــرا
سلام ای حضرت معصومه درقم
دل ما شد پریشانت
تمام عالم قربانت
عزیز مَریم دربانت
تمـام هیئتا شـور از تو میگیرند
تمام حوزه ها نور از تو میگیرند
آه واویلا واویلا واویلا(3)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زمین و آسمـان ماتم سرا شد
سیه پُوشت علی موسی الرضا شد
ز داغ حضرت معصومه امشب
امـام عصرِ مـا صاحب عزا شد
اگر چه غمها دیدی تو
بـرادر را ندیدی تو
مصیبت ها شنیدی تو
ندیدی خیمه ها و حال زینب را
ندیدی تشنگی و خشکی لب را
آه واویلا واویلا واویلا(3)