eitaa logo
ذاکرین آل الله
358 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
430 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد میرزامحمدیom.mp3
زمان: حجم: 3.01M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین 🎤 📝مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها گریز به مصیبت سلام الله علیها اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸امّ‌البنین با بچه‌های اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب می‌نشست و گریه می‌کرد... در نقلی آمده است: 🥀 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: روزی همراه با پدر بزرگوارم به خانه عموی شهیدم عباس علیه‌السلام رفتم؛ دیدم ام‌البنين علیهاالسلام دست دو کودک را گرفته و در پیش آفتاب نشسته است؛ 🥀 گاهی ناله «واحسيناه» می‌كرد و گاهی گریه‌کنان به آن اطفال نظر کرده و می‌گفت: نمی‌دانم پدر و عموهای شما کودکان چگونه جان‌نثاری کردند؟! آیا رسم جانبازی را درست به عمل آوردند؟! یا آنچنانکه باید و شاید به یاری گوشواره عرش رب‌العالمین (وجود مقدس سیدالشهداء علیه‌السلام) نپرداختند و مرا در خدمت مادرش شرمسار ساختند؟! 🥀 پدر بزرگوارم چون گفتگوی او را شنید، در کمال مهربانی به آن مخدّره فرمود: ای ام‌البنین! هیچ کدام از جان‌نثاران و یاران سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه مانند فرزندت عباس علیه‌السلام نبودند! خدای متعال هم نیز به لطف خود، جزای شهادتش را بهتر از سایر شهدا داد و پایه سعادتش را برتر از تمام ایشان نهاد. 📚 تحفه الذاکرین،کرمانشاهی، مجلس دوازدهم، ص۴۰۳ (نسخه خطی) ✍️ مویم که شد سفید فدای سرت حسین عباس من فدای علی اکبرت حسین گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین از چار نازنین پسرم یک سپر رسید با کاروان غمزده خواهرت حسین اینجا همه ز گریه من گریه می کنند اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین این گریه ها برای دو دست بریده نیست گریم به دست بسته دو خواهرت حسین تیر سه شعبه چشم اباالفضل را درید ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین عباس آخرین نفسش روی پای تو تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین طبق سفارشم همه جا همره تو بود جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین از خواهرت شنیده‌ام ای شاه بی‌کفن مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین از خواهرت شنیده‌ام غارت شد از تنت پیراهن و عمامه و انگشترت حسین زهرا اگر نبود بگرید برای تو من گریه میکنم عوض مادرت حسین
#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✅ بند اول چشام شده یه کاسه خون قَدَّم شده دیگه کمون سیرشده ام من از زمون "قوتِ شب و روزم غمه" شد خونه ام ماتمسرا دارم به هر لحظه عزا راضی به مرگم ای خدا "بعد از حسینِ فاطمه" ای وای من دارم زغم میبارم خزون شده بهارم ام البنین نخوانید دیگه پسر ندارم ✅ بند دوم فدائی ولایتم کنیزی شد سعادتم من عاشق شهادتم "کنیز اهل بیت شدم" با خدمت آل عبا با اشک بین روضه ها من بادعای مرتضی "عزیز اهل بیت شدم" ام البنین یعنی غلامِ فاطمه محوِ مقام فاطمه دیگر نخوان مولای من من را بنام فاطمه ✅ بند سوم موی سرم سپید شده دلتنگیام شدید شده چون پسرم شهید شده "تو سرزمینِ کربلا" من بی حسین عذاب شدم از فرط گریه آب شدم شرمنده ی رباب شدم "دارم میمیرم ای خدا" ای وای من آب به حرم نیومد سقائی هم نیومد ناله ی زینب این شد آب آورم نیومد ✍
@simaye_haramواحد حضرت ام البنین عادل رضایی.mp3
زمان: حجم: 4.47M
🕯🥀🍂 🥀 ◈ݼشام شده یـہ ڪاسـہ خـون قـدم شـده دیـگـہ ڪمون .
#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✅ بند اول در عالم خلقت همچون نگینی تو ام الادب هستی مردآفرینی تو بانوی ایثار و ام العلمدار و محبوبه ی زهرا ام البنینی تو یا حضرت مادر ام البنین جانم ✅ بند دوم بهرِ غم زهرا تب کرده ای هر شب نام حسینش را آورده ای بر لب دادی قمرها تو چهارتا پسرهاتو گفتی همه هستم فدائی زینب یا حضرت مادر ام البنین جانم داغ جوان دیدی حتما عصا میخای بهر عزاداری ماتمسرا میخای ای مادر سقا افتاده ای ازپا بعد از حسین دیگه مرگ از خدا میخای یا حضرت مادر ام البنین جانم ✅ بند سوم خشکیده لب کشتن نور دو عینت رو عریان رها کردن جسم حسینت رو از شدت گریه چشمات ورم داره دیده مدینه هم این شور وشینت رو یا حضرت مادر ام البنین جانم .
@simaye_haramزمینه ـ حاج عادل رضایی.mp3
زمان: حجم: 6.9M
🕯🥀🍂 🥀 ◈در عـالم خـلقت هـمـݼون نگینـے تو
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ حجت الاسلام سیدمحمدجواد سبحانی •✾• اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم السلام علیک یا بقیه الله یا صاحب الزمان بیا مسافر غریب صحرا زیباترین یوسف زهرا گریه کن این روز و شبها بیا بیا ای همه ی کار و‌ کسِ ما یه نیم نگاه تو بسِ ما خوش آمدی به مجلس ما بیا ما رو برای گریه، کنار خود سوا کن گریه کن حسین و از کربلا دعا کن در به درم یک عمره برای یک نشونت تو روضه ها میگردم پی نشونِ خونه ات «آقای من کجایی آقای من کجایی» ببین صدقه سرت آقاجون چه سفره ای پهن برامون صدات میاد تو روضه هامون آقا باید خودت بخونی روضه قحط آب و‌ شرم دل عموت و داغ دل رباب و « آقای من کجایی آقای من کجایی » *میگن وقتی تو خونه فاطمه صداش میزدن به امیرالمومنین عرض کرد آقا جان! تو خانه کسی منو فاطمه صدا نزنه..گویا نگران بود بچه ها یاد مادرشون فاطمه بیفتن اشک در چشم و بغض در گلو..* دیگه مرا خطاب به فاطمه نکنید *آقا ابی عبدالله عازم کربلا شد ام البنین به بچه ها سفارش کرد.. عباسم با حسین میری بی حسین برنمیگردی * تا کربلا فدا ندهم جان نمیدهم بی چشم تیر خورده من احیا نمیشوم‌ از بس حدیث عشق تو لبریز شد حسین من بیش از این حریف پسرهام نمیشوم‌ دیگر مرا خطاب به ام البنین نکن بعد از حسین مادر سقا نمیشوم‌ مثل رباب کنج بقیع خیمه میزنم‌ سایه نشین گنبد خضرا نمیشوم‌ *هر چی خواستن خبر شهادت چهار پسرش تو کربلا رو بهش بگن زبان حالش این بود از حسینم برام بگید..وقتی آرام آرام بهش گفتن اشاره کرد .."إنَّ أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین"همه پسرانم و هر آنچه در زیر آسمان است فدای حسین..* *عرضه بدارید بی بی جان شنیدی مصائب حسین و مصائب قمر بنی هاشم و اینگونه سوختی ..در بقیع چهار صورت قبر میساخت روضه میخواند عزاداری میکرد دوست و دشمن حتی مروان ملعون هم به گریه در آمدن.شنیدی بانو اینگونه سوختی* اما خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر خنده ی حرمله هاروتو ندیدی مادر خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر داخل تشت طلا را تو ندیدی مادر کوهی از غم به سر شانه زینب دیدن دخترت را ملأ عام معذب دیدن *مادر که فدا کردی بچه ها تو برا ابی عبدالله خوب شد نبودی مجلس یزید با چوب خیزران به لب و دندان حسین جسارت کرد..* یا مزن چوب جفا بر این لب و دندان من یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من .
@babolharam_netروضه خانگی - حضرت ام البنین(س) - 486.mp3
زمان: حجم: 8.81M
. بانو! در ناگهان ترین دقایق، تو انتخاب شدی تا مهربانی فاطمه علیهاالسلام را تداوم بخشی، تا حسنین علیه السلام در آینه نجابت چشمان تو مادر را به تماشا بنشینند. .
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیهابه نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾• بشیر گفت ام البنین سرت سلامت باشه، عونت رو کشتن، فرمود فدای سر حسینم، از حسین برام بگو، این ایستادگی مادرای شهدا همه نگاهشون به این مادر شهیده، یه طوری مثل کوه ایستاده، بشیر هر کدوم از پسراشو که گفت، گفت گفتم فدای سر حسینم، از حسین برام بگو، بشیر گفت اگه اینطوری بگم ام البنین دیگه این کوهی نیست که اینطور مقابل من ایستاده، گفت ام البنین سرت سلامت، شنیدم عباست هم علقمه کشتن، بازم فرمود:فدای سر حسینم، شرح داد، گفت: ام البنین بی بی جانم! شنیدم علقمه با عمود آهن به فرق پسرت زدن، یه مرتبه این مادر گفت: بشیر هر چی گفتی باورم شد، چون خودم این بچه‌ها رو تربیت کرده بودم تو راه حسینم شهید بشن، اما این یه دونه حرفتو باورم نمیشه، مگه کسی جرائت داشت بیاد مقابل عباس من بایسته، بخواد با عمود آهن به فرقش بزنه، صدا زد ام البنین من اشتباه گفتم، باید اول اینطور میگفتم، حق با شماست، آخه اول دستای پسرتو از بدن جدا کردن، کیفیت شهادت عباس هم گفت به ام البنین.. بازم این مادر شهید مثل کوه ایستاده، فرمود: بشیر! هنوز از حسینم نگفتی، تا اینجا میگن فرزند خردسال قمر بنی هاشم تو آغوش ام البنین بود، بچه رو در آغوش گرفته بود، تا بشیر گفت: قُتِلَ الحسینُ بِکربلاء، ذُبِحَ العَطشانُ، میگن یه مرتبه دستای ام البنین سست شد، بچه روی زمین افتاد، خودش روی خاکا نشست.. .
@babolharam_net4_5940366273505398130.mp3
زمان: حجم: 8.99M
اگر چه با همه گفتی کنیز زهرایی به چشم آل پیمبر عزیز زهرایی
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• السلام علیکم یا اهل بیت النبوه بموالا.... مَعالِمَ دینِنا و اصلحَ ما کانَ فَسَدَ مِن دُنیانا ام البنین شدم که شوم یاور حسین تا گل بیاورم، بشوم پرپر حسین قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین هستند دختران علی در برِ حسین هستند مثل مادرشان مضطرِ حسین شد شاملم دعای سحرهای فاطمه روشن شدم به نور قمرهای فاطمه تاج سر منند گُهرهای فاطمه اولاد من کجا و پسرهای فاطمه هستند هر چهار پسر، قنبر حسین شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند قسمت نبود زودتر از این فدا شوند *اصلا اینا برا کربلا به دنیا اومدن، مگه صفین یادتون نیست؟ یبار عباس زد به قلب لشکر همه رو تار و مار کرد، امیرالمؤمنین دستور داد عباس برگرده، همه خوشحال شدن ناز شصتشو دیدن، گفتن: یا علی بذار یبار دیگه پسرت بره وسط میدان، فرمود نه بسه، چرا؟ فرمود: هذا ذُخرُ الحسَین، این ذخیره ی کربلای حسینه..* شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند قسمت نبود زودتر از این فدا شوند حالا بناست راهی دشت بلا شوند حتی اگر که تک تک شان سر جدا شوند جای گلایه نیست، فدای سر حسین جریان گرفته اند کنار ابوتراب از آل هاشم اند، نه قوم بنی کِلاب اصلا نیاز نیست به ترس و به اضطراب عباس من شده به علمداری انتخاب او هست یک تنه، همه ی لشکر حسین عهدی ست بین ام بنین و خدای خود غیر از رضای دوست نخواهم برای خود من دل نبسته ام به دلِ بچه های خود اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود عباس من فدای علی اصغر حسین .