.
#حضرت_ام_البنین
🏴#زندگینامه_حضرت_ام_البنین(س)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️ سیزدهم جمادی الثانی، یادآور روزی غم انگیز بود؛ روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام البنین، مادر پسرانِ علی علیه السلام ، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامتْ با اهدای چهار فرزند رشید به پیشگاه مولایش، حسین بن علی (ع) ، با دلی مالامال از محبت و عشق، راهی دیار دوست شد و در بقیع، در جوار دیگر فرزند زهرا سلام الله علیها برای همیشه رحل اقامت افکند.
▪️نام و مشخصات
نامش فاطمه و کنیه اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی بن ابیطالب (ع) و فرزندانش عباس (ع) ، عبداللّه، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند.
♦️ولادت ام البنین (س)
برخی از تاریخ نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین میزنند.
تاریخ گواهی میدهد که پدران و داییان حضرت ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آنها به هنگام نبرد، دلیرْ مردی های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده اند، آنچنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می آورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْ شناس بزرگ عرب و برادر علی (ع) ـ به امیرالمؤمنین (ع) گفت: در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمانتر یافت نمیشود.
♦️انتخاب ام البنین (س) برای همسری علی علیه السلام
بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابیطالب علیه السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بیمانند بودند، و حضرت علی علیه السلام نیز این انتخاب را پسندید.
♦️خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام
بعد از این که عقیل شجره نامه های اَعراب را بررسی و ام البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه السلام ، او را نزد پدر ام البنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابیطالب علیه السلام برقرار شد.
♦️اولین روز زندگی مشترک
روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیه السلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.
♦️تغییر نام
فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آنها تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد.
🌹محبت بی دریغ ام البنین علیها السلام به فرزندان زهرا علیهاالسلام
♦️ام البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را میدیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس میکردند.
♦️ام البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه وآله را بر فرزندان خود مقدّم میداشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان میکرد و آن را فریضه ای دینی میشمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است.
♦️فرزندان ام البنین علیهاالسلام
ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه السلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام البنین، یعنی مادر پسران میخواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ، عبداللّه، جعفر و عثمان.
فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیه السلام ادامه یافت.
🌹مادر چهار شهید
با شهادت چهار فرزند ام البنین علیها السلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
.
.
عزاداری و گریه های #وفات_حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
1) مرحوم مقرّم در «کتاب العبّاس» می نویسد:
إنَّ أُمَّ الْبَنینَ رَأتْ أمیرَ المُؤْمِنینَ علیه السلام فِی بَعْضِ الأیَّامِ أجْلَسَ أبَا الفَضْلِ علیه السلام عَلَى فَخِذِهِ، وَ شَمَّرَ عَنْ ساعِدَیهِْ، وَ قَبَّلَهُمَا وَ بَكَى، فَأدْهَشَهَا الْحالُ لِأنَّها لَمْ تَكُنْ تَعْهَدْ صَبِیّاً بِتِلْكَ الشَّمائِلِ العَلَوِیَّةِ یَنْظُرُ إلَیْهِ أبُوهُ وَ یَبْكِی مِنْ دُونِ سَبَبٍ ظاهِرٍ، وَ لَمَّا أوْقَفَهَا أمیرُ الْمُؤمِنینَ علیه السلام عَلَى غامِضِ القَضاءِ، وَ ما یُجْرَی عَلَى یَدَیْهِ مِنَ القَطعِ فِی نُصْرَةِ الحُسَینِ علیه السلام، بَكَتْ وَ أعْوَلَتْ وَ شارَكَهَا مَنْ فِی الدّارِ فِی الزُّفْرَةِ وَ الحَسْرَةِ، غَیْرَ أنَّ سَیِّدَ الأوْصِیاءِ بَشَّرَها بِمَكانَةِ وَلَدِهَا العَزیزِ عِنْدَ اللّهِ جَلَّ شَأنُهُ، وَ ما حَباهُ عَنْ یَدَیْهِ بَجَناحَیْنِ یَطیرُ بِهِما مَعَ المَلائِكَةِ فِی الْجَنَّةِ، كَما جَعَلَ ذلِكَ لِجَعْفَرِ بْنِ أبی طالِبٍ. (کتاب العباس، ص 75)
روزی #حضرت_ام_البنین مشاهده کرد که امیرالمؤمنین علیه السلام، اباالفضل علیه السلام را بر ران خود نشانده، آستینش را بالا زده، دو دستش را می بوسد و گریه می کند. این کار، امّ البنین را به وحشت انداخت، زیرا وی سراغ نداشت که پدری بچه ای را با آن شمائل علوی، این گونه دلجویی کند که به وی بنگرد و بدون دلیلی واضح بگرید. امّا وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام وی را به قضای الهی، و قطع شدن دستان وی در راه نصرت حسین علیه السلام آگاه کرد، با صدای بلند گریه کرد و کسانی که در خانه بودند نیز با حسرت و آه سوزان با وی همراهی کردند. البته سیّد اوصیا، مقام فرزند عزیزش را نزد خداوند متعال به امّ البنین بشارت داد و فرمود که خداوند به ازای دو دستش، دو بال به وی می دهد که می تواند در بهشت همراه با فرشتگان پرواز نماید، همان گونه که دو بال برای جعفر بن ابی طالب علیه السلام قرار داده است.
2) عَنْ جَابِرٍ عَنْ أبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: كَانَتْ أُمُّ الْبَنِينَ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَى تَخْرُجُ إِلَى الْبَقِيعِ فَتَنْدُبُ بَنِيهَا أشْجَى نُدْبَةٍ وَ أحْرَقَهَا فَيَجْتَمِعُ النَّاسُ إلَيْهَا يَسْمَعُونَ مِنْهَا، فَكَانَ مَرْوَانُ يَجِيءُ فِيمَنْ يَجِيءُ لِذَلِكَ فَلَا يَزَالُ يَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ يَبْكِي. (بحارالأنوار،ج 45، ص 40)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: امّ البنین علیهاالسلام، مادر چهار برادرِ به شهادت رسیده، به بقیع می رفت و بر فرزندانش به شدیدترین و سوزاننده ترین وجه می گریست و زاری می کرد. پس مردم پیرامون او جمع می شدند و سخنانش را می شنیدند. مروان هم از جمله کسانی بود که می آمد و همواره گریه و زاری او را می شنید و می گریست.
3) این اشعار از #حضرت_ام_البنین در مرثیه حضرت اباالفضل علیه السلام و دیگر فرزندانش نقل شده است:
یَا مَنْ رَأَى الْعَبَّاسَ کَرَّ عَلَى جَمَاهِیرِ النَّقَدِ وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذِی لَبَدٍ
ای کسی که عبّاس را دیدی که در میدان نبرد، جولان نموده و چون جنگاوران حمله می کرد، و فرزندان حیدر، هم چون شیران بالدار پشت سرش بودند.
أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِی أُصِیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یَدٍ وَیْلِی عَلَى شِبْلِی أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
لَوْ کَانَ سَیْفُکَ فِی یَدِیْکَ لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ
به من خبر رسیده که ضربت بر سر فرزندم رسید در حالی که دست نداشت. وای بر من! چه مصیبتی بر شیربچّه ام رسید که ضربت عمود بر سرش وارد آمد.
(عبّاسم! من تو را می شناسم) اگر شمشیر در دستت بود، کسی جرئت نمی کرد به تو نزدیک شود.
این اشعار نیز از امّ البنین علیهاالسلام نقل شده است:
لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ تُذَکِّرِینِی بِلِیُوثِ الْعَرِینِ
ای زنان! بعد از این مرا با لقب امّ البنین نخوانید، زیرا مرا یاد شیران بیشه می اندازید.
کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ
به سبب پسرانی که داشتم، امّ البنین خوانده می شدم، ولی اکنون برایم فرزندی باقی نمانده است.
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
چهار پسر، مانند کرکسان کوهسار داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع نمودند.
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَکُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِیعاً طَعِینَ
بر سر نعش آنها نیزه ها به هم افتاد و همگی از ضرب نیزه به زمین افتادند.
یَا لَیْتَ شِعْرِی أَ کَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاساً قَطِیعُ الْیَمِینِ
ای کاش می دانستم این خبر درست است که گفته اند دست راست پسرم عبّاس، قطع شده بود؟!
(منتهی الآمال، ج1، ص465)
.
1_794755735.mp3
2.53M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین
#روضه #مرثیه
🎤#استاد_عالی
📝مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها
گریز به روضه #حضرت_ابوالفضل علیه السلام
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
◀️ ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
سخنرانی درباره املبنین مرحوم کافی(1)(1).mp3
704.7K
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین
#روضه #مرثیه
🎤#استاد_کافی
📝 مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
◀️ ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
om.mp3
3.01M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین
#روضه #مرثیه
🎤#استاد_میرزا_محمدی
📝مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها
گریز به مصیبت #حضرت_زینب سلام الله علیها
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸امّالبنین با بچههای اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب مینشست و گریه میکرد...
در نقلی آمده است:
🥀 امام باقر علیهالسلام فرمودند: روزی همراه با پدر بزرگوارم به خانه عموی شهیدم عباس علیهالسلام رفتم؛ دیدم امالبنين علیهاالسلام دست دو کودک را گرفته و در پیش آفتاب نشسته است؛
🥀 گاهی ناله «واحسيناه» میكرد و گاهی گریهکنان به آن اطفال نظر کرده و میگفت: نمیدانم پدر و عموهای شما کودکان چگونه جاننثاری کردند؟! آیا رسم جانبازی را درست به عمل آوردند؟! یا آنچنانکه باید و شاید به یاری گوشواره عرش ربالعالمین (وجود مقدس سیدالشهداء علیهالسلام) نپرداختند و مرا در خدمت مادرش شرمسار ساختند؟!
🥀 پدر بزرگوارم چون گفتگوی او را شنید، در کمال مهربانی به آن مخدّره فرمود: ای امالبنین! هیچ کدام از جاننثاران و یاران سیدالشهداء صلواتاللهعلیه مانند فرزندت عباس علیهالسلام نبودند! خدای متعال هم نیز به لطف خود، جزای شهادتش را بهتر از سایر شهدا داد و پایه سعادتش را برتر از تمام ایشان نهاد.
📚 تحفه الذاکرین،کرمانشاهی، مجلس دوازدهم، ص۴۰۳ (نسخه خطی)
✍️ مویم که شد سفید فدای سرت حسین
عباس من فدای علی اکبرت حسین
گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن
شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین
از چار نازنین پسرم یک سپر رسید
با کاروان غمزده خواهرت حسین
اینجا همه ز گریه من گریه می کنند
اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین
این گریه ها برای دو دست بریده نیست
گریم به دست بسته دو خواهرت حسین
تیر سه شعبه چشم اباالفضل را درید
ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین
عباس آخرین نفسش روی پای تو
تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین
طبق سفارشم همه جا همره تو بود
جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین
از خواهرت شنیدهام ای شاه بیکفن
مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین
از خواهرت شنیدهام غارت شد از تنت
پیراهن و عمامه و انگشترت حسین
زهرا اگر نبود بگرید برای تو
من گریه میکنم عوض مادرت حسین
#⃣ #واحد
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ بند اول
چشام شده یه کاسه خون
قَدَّم شده دیگه کمون
سیرشده ام من از زمون
"قوتِ شب و روزم غمه"
شد خونه ام ماتمسرا
دارم به هر لحظه عزا
راضی به مرگم ای خدا
"بعد از حسینِ فاطمه"
ای وای من
دارم زغم میبارم
خزون شده بهارم
ام البنین نخوانید
دیگه پسر ندارم
✅ بند دوم
فدائی ولایتم
کنیزی شد سعادتم
من عاشق شهادتم
"کنیز اهل بیت شدم"
با خدمت آل عبا
با اشک بین روضه ها
من بادعای مرتضی
"عزیز اهل بیت شدم"
ام البنین
یعنی غلامِ فاطمه
محوِ مقام فاطمه
دیگر نخوان مولای من
من را بنام فاطمه
✅ بند سوم
موی سرم سپید شده
دلتنگیام شدید شده
چون پسرم شهید شده
"تو سرزمینِ کربلا"
من بی حسین عذاب شدم
از فرط گریه آب شدم
شرمنده ی رباب شدم
"دارم میمیرم ای خدا"
ای وای من
آب به حرم نیومد
سقائی هم نیومد
ناله ی زینب این شد
آب آورم نیومد
✍ #مرتضی_عابدینی
واحد حضرت ام البنین عادل رضایی.mp3
4.47M
🕯🥀🍂
🥀
◈ݼشام شده یـہ ڪاسـہ خـون
قـدم شـده دیـگـہ ڪمون
.
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ بند اول
در عالم خلقت
همچون نگینی تو
ام الادب هستی
مردآفرینی تو
بانوی ایثار و
ام العلمدار و
محبوبه ی زهرا
ام البنینی تو
یا حضرت مادر ام البنین جانم
✅ بند دوم
بهرِ غم زهرا
تب کرده ای هر شب
نام حسینش را
آورده ای بر لب
دادی قمرها تو
چهارتا پسرهاتو
گفتی همه هستم
فدائی زینب
یا حضرت مادر ام البنین جانم
داغ جوان دیدی
حتما عصا میخای
بهر عزاداری
ماتمسرا میخای
ای مادر سقا
افتاده ای ازپا
بعد از حسین دیگه
مرگ از خدا میخای
یا حضرت مادر ام البنین جانم
✅ بند سوم
خشکیده لب کشتن
نور دو عینت رو
عریان رها کردن
جسم حسینت رو
از شدت گریه
چشمات ورم داره
دیده مدینه هم
این شور وشینت رو
یا حضرت مادر ام البنین جانم
.
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ حجت الاسلام سیدمحمدجواد سبحانی •✾•
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم السلام علیک یا بقیه الله یا صاحب الزمان
بیا مسافر غریب صحرا
زیباترین یوسف زهرا
گریه کن این روز و شبها بیا
بیا ای همه ی کار و کسِ ما
یه نیم نگاه تو بسِ ما
خوش آمدی به مجلس ما بیا
ما رو برای گریه، کنار خود سوا کن
گریه کن حسین و از کربلا دعا کن
در به درم یک عمره برای یک نشونت
تو روضه ها میگردم پی نشونِ خونه ات
«آقای من کجایی آقای من کجایی»
ببین صدقه سرت آقاجون
چه سفره ای پهن برامون
صدات میاد تو روضه هامون آقا
باید خودت بخونی روضه قحط آب و
شرم دل عموت و داغ دل رباب و
« آقای من کجایی آقای من کجایی »
*میگن وقتی تو خونه فاطمه صداش میزدن به امیرالمومنین عرض کرد آقا جان! تو خانه کسی منو فاطمه صدا نزنه..گویا نگران بود بچه ها یاد مادرشون فاطمه بیفتن اشک در چشم و بغض در گلو..*
دیگه مرا خطاب به فاطمه نکنید
*آقا ابی عبدالله عازم کربلا شد ام البنین به بچه ها سفارش کرد.. عباسم با حسین میری بی حسین برنمیگردی *
تا کربلا فدا ندهم جان نمیدهم
بی چشم تیر خورده من احیا نمیشوم
از بس حدیث عشق تو لبریز شد حسین
من بیش از این حریف پسرهام نمیشوم
دیگر مرا خطاب به ام البنین نکن
بعد از حسین مادر سقا نمیشوم
مثل رباب کنج بقیع خیمه میزنم
سایه نشین گنبد خضرا نمیشوم
*هر چی خواستن خبر شهادت چهار پسرش تو کربلا رو بهش بگن زبان حالش این بود از حسینم برام بگید..وقتی آرام آرام بهش گفتن اشاره کرد .."إنَّ أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین"همه پسرانم و هر آنچه در زیر آسمان است فدای حسین..*
*عرضه بدارید بی بی جان شنیدی مصائب حسین و مصائب قمر بنی هاشم و اینگونه سوختی ..در بقیع چهار صورت قبر میساخت روضه میخواند عزاداری میکرد دوست و دشمن حتی مروان ملعون هم به گریه در آمدن.شنیدی بانو اینگونه سوختی*
اما خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر
خنده ی حرمله هاروتو ندیدی مادر
خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر
داخل تشت طلا را تو ندیدی مادر
کوهی از غم به سر شانه زینب دیدن
دخترت را ملأ عام معذب دیدن
*مادر که فدا کردی بچه ها تو برا ابی عبدالله خوب شد نبودی مجلس یزید با چوب خیزران به لب و دندان حسین جسارت کرد..*
یا مزن چوب جفا بر این لب و دندان من
یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من
.
روضه خانگی - حضرت ام البنین(س) - 486.mp3
8.81M
.
بانو! در ناگهان ترین دقایق، تو انتخاب شدی تا مهربانی فاطمه علیهاالسلام را تداوم بخشی، تا حسنین علیه السلام در آینه نجابت چشمان تو مادر را به تماشا بنشینند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیهابه نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾•
بشیر گفت ام البنین سرت سلامت باشه، عونت رو کشتن، فرمود فدای سر حسینم، از حسین برام بگو، این ایستادگی مادرای شهدا همه نگاهشون به این مادر شهیده، یه طوری مثل کوه ایستاده، بشیر هر کدوم از پسراشو که گفت، گفت گفتم فدای سر حسینم، از حسین برام بگو، بشیر گفت اگه اینطوری بگم ام البنین دیگه این کوهی نیست که اینطور مقابل من ایستاده، گفت ام البنین سرت سلامت، شنیدم عباست هم علقمه کشتن، بازم فرمود:فدای سر حسینم، شرح داد، گفت: ام البنین بی بی جانم! شنیدم علقمه با عمود آهن به فرق پسرت زدن، یه مرتبه این مادر گفت: بشیر هر چی گفتی باورم شد، چون خودم این بچهها رو تربیت کرده بودم تو راه حسینم شهید بشن، اما این یه دونه حرفتو باورم نمیشه، مگه کسی جرائت داشت بیاد مقابل عباس من بایسته، بخواد با عمود آهن به فرقش بزنه، صدا زد ام البنین من اشتباه گفتم، باید اول اینطور میگفتم، حق با شماست، آخه اول دستای پسرتو از بدن جدا کردن، کیفیت شهادت عباس هم گفت به ام البنین.. بازم این مادر شهید مثل کوه ایستاده، فرمود: بشیر! هنوز از حسینم نگفتی، تا اینجا میگن فرزند خردسال قمر بنی هاشم تو آغوش ام البنین بود، بچه رو در آغوش گرفته بود، تا بشیر گفت: قُتِلَ الحسینُ بِکربلاء، ذُبِحَ العَطشانُ، میگن یه مرتبه دستای ام البنین سست شد، بچه روی زمین افتاد، خودش روی خاکا نشست..
.
4_5940366273505398130.mp3
8.99M
اگر چه با همه گفتی کنیز زهرایی
به چشم آل پیمبر عزیز زهرایی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾•
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه بموالا.... مَعالِمَ دینِنا و اصلحَ ما کانَ فَسَدَ مِن دُنیانا
ام البنین شدم که شوم یاور حسین
تا گل بیاورم، بشوم پرپر حسین
قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین
هستند دختران علی در برِ حسین
هستند مثل مادرشان مضطرِ حسین
شد شاملم دعای سحرهای فاطمه
روشن شدم به نور قمرهای فاطمه
تاج سر منند گُهرهای فاطمه
اولاد من کجا و پسرهای فاطمه
هستند هر چهار پسر، قنبر حسین
شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند
قسمت نبود زودتر از این فدا شوند
*اصلا اینا برا کربلا به دنیا اومدن، مگه صفین یادتون نیست؟ یبار عباس زد به قلب لشکر همه رو تار و مار کرد، امیرالمؤمنین دستور داد عباس برگرده، همه خوشحال شدن ناز شصتشو دیدن، گفتن: یا علی بذار یبار دیگه پسرت بره وسط میدان، فرمود نه بسه، چرا؟ فرمود: هذا ذُخرُ الحسَین، این ذخیره ی کربلای حسینه..*
شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند
قسمت نبود زودتر از این فدا شوند
حالا بناست راهی دشت بلا شوند
حتی اگر که تک تک شان سر جدا شوند
جای گلایه نیست، فدای سر حسین
جریان گرفته اند کنار ابوتراب
از آل هاشم اند، نه قوم بنی کِلاب
اصلا نیاز نیست به ترس و به اضطراب
عباس من شده به علمداری انتخاب
او هست یک تنه، همه ی لشکر حسین
عهدی ست بین ام بنین و خدای خود
غیر از رضای دوست نخواهم برای خود
من دل نبسته ام به دلِ بچه های خود
اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود
عباس من فدای علی اصغر حسین
.
روضه خانگی - حضرت ام البنین(س) - 1745.mp3
8.95M
.
علي محمد دخيّل؛ نويسنده عرب زبان معاصر مي نويسد:
بزرگواري اين زن (ام البنين) هنگامي روشن مي شود كه بدانيم وقتي خبر شهادت فرزندانش را به او مي دهند به آن توجه نمي كند، بلكه از سلامتي حضرت امام حسين عليه السلام مي پرسد؛ گويي حسين عليه السلام فرزند او است نه آنان.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅بند اول
الا یا اهل العالم/بگریید با دلی پر غم
به دشت کربلا کشتند/عزیز بهتر از جانم
الا یا اهل العالم/ببینیدم به قد خم
نبودم کربلا تا که/زنم بوسه به ریحانم
منم ام بنینم،که حالا بی بنینم
بیا عباسم ببین،که نقش بر زمینم
ای وای،چه تیری به چشمان تو خورد
که از،غم تو حسینم زمین خورد
ای وای،که دست تو از کین قلم کرد
بعده،تو سیلی به آن مه جبین خورد
ای وای،ابالفضل ابالفضل ابالفضل
✅بند دوم
الا یا اهل العالم/بنالید با دلی پر غم
خبر دارم چه آمد بر/سر نور دو عین من
الا یا اهل العالم/ببینیدم به قد خم
که کشتند با لب عطشان/عزیز من حسین من
سرش آخر جدا شد،ز کین بر نیزه ها شد
تنش پامال اسبان،برای دین فدا شد
ای وای،گلم را لبِ تشنه کشتند
آنجا،نبودم ببوسم لبش را
ای وای،شنیدم پرش را شکستند
گودال،نبودم بسوزم واویلا
ای وای،حسینم حسینم حسینم
.
زمینه_وفات_ام_البنین_سلام_الله_علیها.mp3
6.66M
🕯🥀🍂
🥀
◈الا یـا اهـل العـالم
بـگریید بـا دلـے پـر غم
.
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_البنين
#⃣ #وفات_حضرت_ام_البنين
#⃣ #حضرت_ام_البنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅بند اول
میچکه اشکای تو
میلرزه دستای تو
مثه زینب توام قامت کمونی
دل پُر غصه داری
خیلی آشفته حالی
دم آخر داری روضه میخونی
مادر چهار تا گل پسر
نداری دیگه تو پسر
کشتن عباستو آخِی
نداری تو دیگه قمر
دیگه چشمات نداره سو
شدی آخه بی نور عین
ذکر این لحظه هات شده
بشه مادر فدات حسین
واویلا ام بی بنین
✅بند دوم
پاشو پشت و پناهم
تو بری بی پناهم
چرا ای پهلوون از پا نشستی
پاشو قلب سپاهم
تو بری بی سپاهم
چرا روی من اون چشماتو بستی
چرا دستات شده قلم
پاشو ای ساقیِ حرم
ای علمدار من بازم
برای من بکش علم
پاشو واسم بگیر امون
نرو عباس من بمون
تو بری روی صورته
دخترم میذارن نشون
پاشو ای میر لشکرم
.
#مرثیه
#شب_جمعه
#امام_حسین
#حضرت_زهرا
شبهای جمعه مادری پهلو شکسته
آید سر قبر پسر با قلب خسته
بر تربت خونبار او محزون نشسته
گوید که ای لب تشنه در خون نشسته
▪️مظلوم حسین جان
امشب به دشت کربلا زهرا رسیده
با سینه ای سوزان با قد خمیده
اشک مصیبت می کند جاری ز دیده
گوید که ای لب تشنه در خون تپیده
▪️مظلوم حسین جان
نزدیک دریا بودی و آبت ندادند
آبی به آن طفلان بی تابت ندادند
یک قطره بر آن طفل بی خوابت ندادند
بر ساقی و بر خیل اصحابت ندادند
▪️مظلوم حسین جان
بر خیز و مادر تا کنم یک دم نگاهت
شویم به اشک خاک و خون از روی ماهت
خاموش سازم شعله های خیمه هایت
گردم پناه کودکان بی پناهت
▪️مظلوم حسین جان
مادر بگو در روز عاشورا چه کردی
با کام تشنه بر لب دریا چه کردی
در خاک و خون تنها در این صحرا چه کردی
با فاطمه با زینب کبری چه کردی
▪️مظلوم حسین جان
.
یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
شبهای جمعه(۱)
نوحه به سبک همه جا کربلا
کربلا پر شد از ناله و زمزمه
وا حسینا به لب میرسد فاطمه
یا حسین یا حسین
میزند روی سر میرود قتلگاه
میکند بر تن پاره پاره نگاه
یا حسین یا حسین
میشوید قبر او با گلاب دوعین
میزند بوسه بر خاک قبر حسین
یا حسین یا حسین
گریه ها میکند بر گل پرپرش
که چه شد با تن و چه شده با سرش
یا حسین يا حسین
نه تنی مانده در زیر سم ستور
نه سری مانده از ماجرای تنور
یا حسین یا حسین
شب جمعه شدو میرود علقمه
بی بی ام البنین همره فاطمه
یا حسین یا حسین
#شب_جمعه
السلام علیک یا ابا عبدالله
شبهای جمعه (۳)
نوحه سنتی
یا بُنَیَ یا بُنَیَ
آمده زهرا بُنَیَ
برخیز و از مادر خود کن استقبال
قرار ماست شبهای جمعه در گودال
حسین من حسین من حسین من
ای زینت عرش خدا
ای پاره تن ای سر جدا
جای تو ریگ و رمل بیابان نبود
جای تودر زیر سمِّ اسبان نبود
حسین من ...
ای قربان زخم تنت
مادر چه شد پیراهنت
بمیرم من که عریان شد پیکر تو
رفته به غارت عمامه ی سر تو
حسین من...
#شب_جمعه