#حضرت_زهرا_زمینه
#حضرت_زهرا_شور
دنیا به چه دردی میخوره
وقتی که لبخنده روی لبات نباشه
دنیا به چه دردی میخوره
وقتی توو خونه گرمی نگات نباشه
دنیا به چه دردی میخوره
وقتی بهم پشت میکنن اهل مدینه
دنیا به چه دردی میخوره
وقتی که جون با ناله هام حبسه توو سینه
یار من ، کار من ، دیگه خورده گره بدون تو فاطمه جان
وای دلم ، قاتلم ، شده مزار بی نشون تو فاطمه جان
یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا
دنیا به چه دردی میخوره
وقتی که حرمت من و تو رو شکستن
دنیا به چه دردی میخوره
وقتی که دست فاتح خیبر و بستن
دنیا رو سرم خراب میشه
وقتی جلو چشام میاد قنفذ جانی
دنیا رو سرم خراب میشه
وقتی به حال و روز من میخنده ثانی
این غم و ، ماتم و ، الهی دیگه هیچ مردی توو دنیا نبینه
یاورش ، همسرش ، زیر دست و پای نامحرما رو زمینه
یازهرا یازهرا یا زهرا یا زهرا
دنیا رو سرم خراب میشه
وقتی یادم میفته دستمال سرت رو
دنیا رو سرم خراب میشه
وقتی یادم میفته چشمای ترت رو
دنیا رو سرم خراب میشه
وقتی میبینم روی در از تو نشونه س
دنیا رو سرم خراب میشه
وقتی که چادرت سر دختر خونه س
زینبت ، نیمه شب ، میزاره آب به جای تو بالا سر حسین
خواهر ، مضطره ، نمیتونه ببینه خشک حنجر حسین
یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا
...........................
دنیا به چه دردی میخوره
وقتی که آب مهریه فاطمه باشه
بین دوتا نهر آب حسینش......
....لب تشنه از قفا سرش جدا شه
دنیا به چه دردی میخوره
ابوتراب باشی و از بد زمونه
جسم پسرت کفن نشه
سه روز رو خاک گرم کربلا بمونه
شد کفن ، پبرهنش ، بمیرم که همونم در میارن از تنش
کربلا ، از جفا ، زیر سم ستوران میشه تشییع تنش
یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا
|⇦•مثل یک ابر بهاری، یابن الزهرا...
#توسل به امام زمان عجل الله و روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها
مثل یک ابر بهاری، یابن الزهرا
حال و هوای گریه داری، یابن الزهرا
این روزها خیلی دلت را غم گرفته
دلخسته از این روزگاری، یابن الزهرا
با واژه ی مادر شود آهت کشیده
در لا به لای اشک و زاری، یابن الزهرا
*اومدي به امامِ زمانت تسليت بگي، اومدي تو اين مجلس روضه، كمكِ امامِ زمانت باشي...*
ای وایِ مادر های تو می گوید آقا
خیلی برایش بی قراری، یابن الزهرا
آقا مگر من مرده ام که مثل حیدر
سر را به زانو می گذاری، یابن الزهرا
*ما هم اومديم با شما گريه كنيم تا شما تنها نباشيد آقاجان!...*
آقا! تنم، مالم، همه جانم فدایت
آماده ام بر جان نثاری، یابن الزهرا
جز اشک دیده مرهم دیگر ندارم
با عرض پوزش از نداری، یابن الزهرا
از این که هستم دوستدارِ مادر تو
حتماً مرا تو دوست داری، یابن الزهرا
*مُحرم همه ميان برا عزاداريِ ابي عبدالله، اما فاطميه ها خوصوصيه فقط مَحرم ها ميان عزاداري و روضه، هر كسي رو راه نميدن تويِ روضه ي حضرت زهرا...*
تا این که باشم زائرِ قامت خمیده
دنبال یک سنگ مزاری یابن الزهرا
زهرا به زهراها شده تبدیل یعنی :
در کوچه شد آیینه کاری، یابن الزهرا
#شاعر محمد فردوسی
* بي بي فرموده بود: علی جان! من رو شبونه غسلم بده، شبانه دفنم كن... فضه ميگه: اميرالمؤمنين به بچه ها سفارش كرد، بچه ها بي قراري نكنيد، بلند بلند گريه نكنيد، همسايه ها نَشنَوَن، كسي نفهمه، ديدن اين نازدانه ها آستين به دندان گرفت، مثل ابر بهاري گريه ميكنن....
اسماء آب مي ريخت، بدن زهرا رو امیرالمؤمنین غسل ميداد، يه مرتبه ديدن علي سر به ديوار گذاشت، صدا ناله اش بلند شد: واي، واي... اسماء گفت: آقاجان! فرموديد همه آروم گريه كنن!؟ فرمود: اسماء! ببين آب كه ميريزم خونابه مياد، بعد از نود و پنج شب و روز خون قطع نشده، اسماء! زهرا دردش رو به من نگفت...
يه جمله روضه ي من، ميخوام بگم: یا امیرالمؤمنین! شما بدنِ بي جانِ زهرا رو غسل ميداديد، چشمتون خورد به جايِ زخمِ مسمار، خونابه ديدي طاقت نيآوُردي، اما من بميرم برا دخترت زينب، خدا برا هيچ خواهري نيآره، آقا امام محمد باقر مي فرمايند:" لَقَدْ قُتِل بِالسَّيفِ وَ بِالحِجارَةِ وَ بِالخَشَبِ و بِالعَصَا" نيزه دار نيزه ميزد، با چوب ميزدن، با عصا ميزدن، يه جاي سالم روي بدن حسين نبود...*
به سمت گودال از خيمه دويدم من
شمر جلوتر بود دير رسيدم من
سَرِ تو دعوا بود، ناله كشيدم من
سَرِ تو رو بردن، دير رسيدم من
* يكي داره عبا رو ميكَنه، يكي داره عمامه رو ميكَنه، ساربان دنبال انگشترِ، خولي سر رو برداشت و بُرد...*
هجوم آوُردن همه سمتِ پيكرت
جلو چشمِ مادرت
برا بُردنِ سَرت
شلوغِ گودال، همه هلهله كنان
شمر و خولي و سنان
دست پر دارن ميان
پنچه گذاشته لابه لاي موت
خنجرش رو گذاشته روي موت
بميره خواهرت كه با نوك ني
اينجوري كرده زير و روت
اَلسَّلامُ عَلَي مُرمّل بالدّما
مُقَطَّعُ الاَعضا
من بي وضو موي تو را شانه نكردم
حالا به دنبالِ سرت بايد بگردم
سري به نيزه بلند است در برابر زينب
خدا كند كه نباشد سرِ برادرِ زينب
*صدا بزن: حسين!...*
سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب جمعه
دنبال کبریایى؟! بى کبر و بى ریا باش
وقت اَداى دینت، فارغ ز هر اَدا باش
وقتی که پشت این در، پیغمبران نشستند
در کوی نیک نامان پیوسته خاکِ پا باش
هر منصبی که داری، بیرونه روضه داری
اینجا که پا نهادی، تا میشود گدا باش
آسایش دو گیتى، تفسیر این دو حرف است
دیوانه ی حسین و مجنون مجتبى باش
آب زلال را در، سرچشمه جستجو کن
خواهان خیر هستی، خواهان مرتضی باش
حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟!
پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش
فرمود امام صادق: از پُشت بامِ خانه
با یک سلام ساده، الساعه کربلا باش
او غرقِ خونِ خود شد، من غرقِ در گناهم
سر داد، دل ندادم، ای بی وفا مرا باش
کار بنی اسد در تدفین او گره خورد
وقتی تنی نمانده دنبال بوریا باش
اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته، در دین، فقه، عرفان، معرفت
امام خامنه ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید
حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید...
#جان_فدا
#سردار_سلیمانی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
هر چند بر وفاي دل فضه شك نداشت
بانوي خانه بود و نياز كمك نداشت
نان پخته بود تا كه نگويند فاطمه
دستش براي مردم دنيا نمك نداشت
پيش تنور صورت او سرخ تر كه شد
ديگر كسي به داغ گل سرخ شك نداشت
خم شد كه نان را بزند بر دل تنور
بغضش شكست ؛ صورت گلها كه چك نداشت
دستش به گريه رفت كه نان را درآورد
كاش استخوان بازوي خانم ترك نداشت
ناني براي سائل فرداي خويش پخت
با اينكه گندمي به حساب فدك نداشت
#رحمان نوازنی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
تنی که سوخته باشد به آب حساس است
چنین تنی به رخ آفتاب حساس است
مریض نیمه شب از سوز درد می نالد
اگرچه خواب ندارد به خواب حساس است
کسی که دلخوشی اش کنج بستر افتاده
سلام اگر بدهد بر جواب حساس است
تمام چادر مادر به کوچه خاکی شد
به خاک چادر او بوتراب حساس است
کسی که پشت در خانه در خطر بوده
به آتش و به در و اضطراب حساس است
همیشه پنجه دست شکسته مادر
به وزن دسته این آسیاب حساس است
اگرچه سوخت ولی چادرش نیفتاده
یقین که مادرمان بر حجاب حساس است
پس از گلی که میان فشار در بوده
علی همیشه به بوی گلاب حساس است
وجبرئیل که بیت علی بهشتش بود
به خانه و به بنای خراب حساس است
#مهدی نظری