eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. _ فاطمیه آرامش من ، ای ماه جوون میتونی یه شب دیگه ، پیش ما بمون گریه های حیدر و زینبو ببین باز بلندشو جون من روبروم بشین من دلم برا صدات،واسه شوق خنده هات،تنگ شده همین فاطمه فاطمه فاطمه جان۴ بارونی شده ابر دیده هام این زندگی و هرگز بی تو نمیخوام با رفتن تو قلبم زیر و رو شده واسه حیدرت مردن آرزو شده بافراق تو حیدر سوز و داغ تو حیدر روبه رو شده فاطمه فاطمه فاطمه جان قاتل علی زخم پهلوته این چه زخمیه زهرا روی بازوته هق هق میکنه زینب خیلی دلگیره پاشو کاری کن زهرا داره می میره میدونی که هر دختر توی آغوش مادر آروم میگیره فاطمه فاطمه فاطمه جان
. روضه ... چقد بهم ریختی_چقد پریشونی زخماتو میبینم _با چشم بارونی بگو که می مونی علی بهم ریخته_که غرق در خونی تو بهتر از هر کی_دردامو میدونی بگو که می مونی اگه بری ، با این همه غم چجوری سر کنم عزیزم آتیش میگیرم هر باری که نگا به در کنم عزیزم بند دوم آب شدی ای یارم_تو خونه ی حیدر یاس جوون من _داری میشی پرپر نمی کنم باور تو تکیه گام هستی_دختر پیغمبر چند روزیه میشه_افتادی تو بستر نمی کنم باور گریه نکن ، قلبمو کندی بهتر میشی با استراحت هوای بچه هاتو دارم خیالت ای فاطمه راحت
. سبکِ تو آسمونا ..... چشمام دوباره خیره به بستر می‌باره این روزا که سوء چشمایِ مادر نداره قلبم بی‌قراره دنیا پیشِ چشمِ تو تاره‌ وقتی می‌خوای راه بری دستِ ..... نیمه‌جونت رویِ دیواره بابام گوشه‌گیره‌‌ ( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/ یازهرا یازهرا یازهرا‌‌ یازهرا‌‌ یازهرا /۳/ نفس کشیدن این روزا واسه‌ت عذابه‌ از سینه‌یِ تو می‌چکه دائم خونابه‌ بستر پُرِ خونه مادرِ جووُن قدکمونه از کوچه به صورت و از میخ به سینه‌یِ زهرا نشونه هیجده‌ساله پیره ( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/ یازهرا یازهرا   یازهرا‌‌ یازهرا‌‌ یازهرا /۳/ این فاطمیه می‌خوام تویِ تاب و تبِت با آتیشِ در بسوزم مثِه زینبت عالم سوگَواره حال و روزِ فاطمه زاره‌ این طوری که پیش می‌ره زینب چند روزِ دیگه خونه‌داره‌‌ طعنه مثِه تیره ( کاشکی مادر شفا بگیره ) /۳/ یازهرا یازهرا   یازهرا‌‌ یازهرا‌‌ یازهرا /۳/ ( کربلا ) با شیون و شین با ذکرِ اربابم حسین پل می‌زنم از هیأت تا بین‌الحرمین چاووُش چه قشنگه‌ دلم واسه شیش‌گوشه تنگه کسی که از مادرِ ارباب کربلا می‌گیره زرنگه‌ ارباب و امیرم حتّی اگه بگی نمی‌رَم من که سرِ زلفت اسیرم آخر تویِ روضه می‌میرم اربابم حسینه ( جنّتم بین‌الحرمینه ) /۳/
4_5976717910331101996.mp3
3.31M
چشمام دوباره خیره به بستر می‌باره .
. دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس عفو کن این نوکری را که شده سربار تو با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن تا که شاید من شوم خاک در دربار تو ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو می دهد این روز وشبها ای غریب فاطمه غصّه های غربت جدّت علی آزار تو ✍
. دلواپسم که بین بیابان چه میکنی در بین خار، سرو گلستان چه میکنی از تاب رفته طاقت یعقوب ِ دیده ام یوسف هنوز گوشه ی زندان چه میکنی دیگر برای این دل عاشق که سالها بیمار توست، بابت درمان چه میکنی داری برای درد همه غصه می خوری با غصه ها و درد فراوان چه میکنی وقتی تویی علی زمانه، غریب شهر تنها بدون قنبر و سلمان چه میکنی هستی بهار زندگی شیعیان، بگو بااین دل همیشه زمستان چه میکنی وقتی که در بقیع، دلت یاد می کند از صحن باشکوه خراسان چه میکنی شب های جمعه زائر کربوبلا شوی وقت نظاره بر تن عریان چه میکنی وقتی ببینی از بر ِانگشت جدّ تو غارت شده عقیق سلیمان چه میکنی وقتی گریز روضه شود: غارت حرم با روضه های خار مغیلان چه میکنی مادر دوباره دست به پهلو، رسیده است لطمه زنان و زار و پریشان، چه میکنی گوید میان اشک غریبانه: مهدی ام دلواپسم که بین بیابان چه میکنی ✍
enc_16722190058195200163193.mp3
4.01M
چشم تو کرده ورم چشمای شوهر تو گود افتاده زهرا نمیخوام حتی ازت غذای ساده زهرا نرو تازه پا گرفت این خونواده زهرا !!! تو بری بگو چه خاکی به سرم بریزم جون به لب شدم دیگه گریه نکن عزیزم چی میشه دوباره لبخند تو رو ببینم تو بری فاطمه به خاک سیاه میشینم زهرا سادات کارت افتاده به کنیزات زهرا سادات میری دست علی به همرات زهرا سادات میشه جارو نزنی !!! من بمیرم که تو به خادمه هات رو نزنی میشه وقتی راه میری تو خونه زانو نزنی !!♫ میمیرم اگه همین قدر هم تو سو سو نزنی حرف رفتنو نزن هنوز خیلی جوونی کاش به جای این دعا حمد شفا بخونی نمیخوای روتو به من کنی منو ببینی تو رو جون بچه هات فاطمه کلمینی زهرا سادات چه جوابی بدم به بابات زهرا سادات چه کنم که نلرزه دستات مه دل آروم نوونه آخ علی تسه بمیره تره مردا بزونه ♩♭ آخ مه سور کوثر بمونه با پا بزونه •♫! بدینه که تو دری کندی تقلا بزونه انده کفن و دفن سه مره نکن سفارش من اصلا هچی اقلا شه وچونه هارش …!! اَتا غم بسه مره داغ پسر بزونه بخدا میخنه ره چشم نظر بزونه جان زهرا دره شونی خدا ته همراه ♬♪ جان زهرا ته بوری مه رفق بونه چاه ♭♫:? جان زهرا
4_5978952212448022725.mp3
1.55M
▪️نوحه ایام فاطمیه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه ای شده جان تو فدا در رَهِ عشقِ وَلی ذکر تو در پشت درِ خانه بُوَد یا علی نامِ تو ما را زمزمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه بهرِ غریبیِ علی رفته زِ کف قرارت صورت نیلی تو شد مدال افتخارت علیمه ای و عالمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه ای دل غصه دارِ تو به درد و غم‌ مبتلا مصیبتت شروعِ روضه های کرببلا مادرِ شاهِ علقمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه نوای عاشقان همه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه عرش خدا را قائمه(۲) فاطمه یا فاطمه فاطمه یا فاطمه .
سینه ای کز معرفت گنجینه ی اسرار بود کی سزاوار فشارِ آن در و دیوار بود ناله ی بانو زد اندر خرمن هستی شرر گویی اندر طور غم چون نخل آتشبار بود آن که کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود ؟ گردشِ گردونِ دون بین کز جفای سامری نقطه ی پرگارِ وحدت ، مرکز مسمار بود صورتش نیلی شد از سیلی ، که چون سیل سیاه روی گردون زین مصیبت تا قیامت تار بود شهریاری شد به بند بنده ای از بندگان آنکه جبریلِ اَمینش ، بنده ی دربار بود از قفای شاه ، بانو با نَوای جانگداز تا توانی به تن و تا قوّت رفتار بود گر چه بازو خسته شد ، و ز کار دستش بسته بود لیک پای همتش بر گنبدِ دوّار بود دست بانو گر چه از دامان شه کوتاه شد لیک بر گردون بلند از دست آن گمراه شد حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چو ایران نباشد    تن من مباد ------------- سرو است و به ایستادگی متهم است از شش جهت آماجِ هزاران ستم است شعرم همه ارزانیِ این یک مصراع: جمهوری اسلامی ایران حرم است میلاد عرفان‌ پور
. ای فدایت همه‌ی دار و ندارم زهرا بنگر نیست کسی جز تو کنارم زهرا رفت پیغمبر و از صحبت او غفلت شد از قضا سهم علی بی کسی و غربت شد استخوانی به گلو گرچه برایم مانده غربتم بیشتر از هر چه تو را رنجانده دم به دم ، دم فقط از حیدر کرار زدی با شجاعت به دل لشکر کفار زدی شده اثبات برای تو هماوردی نیست زن که نه ! مثل تو در معرکه ها مردی نیست زینب از کودکی اش چشم به تو دوخته است شیرزن بودن خود را ز تو آموخته است صبر کارم شده ،هرچند برانگیخته ام در دل بستری و سخت بهم ریخته ام کاش تاریخ از این واقعه اش رد می شد غربتم باعث آن شد که نباید می شد بر زمین بودی و دستان مرا می بستند آن جماعت که به حرمت شکنی هم دستند من خودم بودم و دیدم که چه آمد سر تو حلقه زد آتش نامرد به دور و بر تو به تلافی احد صید به صیاد رسید بازهم شکر خدا فضه به فریاد رسید آری آن واقعه که مندرج این بخت است صحبت از آن به خداوند برایم سخت است تا نفس دارم و مانند تو همسر دارم دست از این عشق محال است دمی بر دارم شکوه ای نیست اگر سینه پر از آزرم است زرهم پشت ندارد به تو پشتم گرم است قد کمان مثل هلال قد مهتاب شدی شمع وارانه به پیش نظرم آب شدی دیده ام با چه مکافات وضو می گیری من که محرم به توام ، بهر چه رو می گیری ؟! شیشه عمر علی ، جان علی ناله نکن پیراهن را به تنت باغ پر از لاله نکن تو چرا ، خجلت از یار سزوار من است عذرخواهی به خداوند فقط کار من است بغض بی عاطفه بست است گلویم زهرا حال از بی کسی ام با تو چه گویم زهرا نه فقط اینکه توجه به کلامم نکنند مردم شهر نبی نیز سلامم نکنند غم همین بس که مغیره به علی می خندد آن غلافی که به تو زد به کمر می بندد قلب من بیشتر از بازوی تو درد گرفت چقدر جایزه آن قنفذ نامرد گرفت شاخه‌ی یاس علی دست خزان برد تو را پشت در غربت من بود که آزرد تو را نرو اینگونه مرا یکّه و تنها نگذار به روی خواهشم آرامش من پا نگذار #.
. دوازده بند شعر در مدح و مصيبت (س) بند اول نبوت ناتمام است و علی تنهاست بی زهرا ولایت کشتی گم گشته در دریاست بی زهرا چنان که بی علی زهرا ندارد کفو و همتایی علی آری علی یکتای بی همتاست بی زهرا به قدر قدر و کوثر می خورم سوگند نزد حق که قدر قدر و کوثر هر دو ناپیداست بی زهرا نه جنت را نه کوثر را نه غلمان را نه حورا را نه دنیا را نه عقبی را نخواهم خواست بی زهرا مبادا ناقة او پا گذارد دیر در محشر که حتی انبیا را بانگ وانفساست بی زهرا به آیات شفاعت می خورم سوگند در محشر شفاعت را نه مفهوم است و نه معناست بی زهرا به پیشانی اهل جنت این مصراع بنوشته که جنت دوزخ رنج و عذاب ماست بی زهرا محبت آب داده لاله های بوستانش را شفاعت می کشد در حشر ناز دوستانش را 🏴 بند دوم محمد جان جان عالم و زهرا بود جانش از آن می گفت ای جان پدر بادا به قربانش زمین و آسمان مهمان سرا و میزبان زهرا ملک در عرش و جن و انس در فرشند مهمانش چگونه، کی، کجا از خلق آید وصف بانویی که ذات حق ثناگو باشد و احمد ثنا خوانش به قرآن می خورم سوگند بی جا نیست گر گویم محمد خاتم پیغمبران زهراست قرآنش اگر بی مهر او سلمان گذارد پای در محشر مسلمان نیستم بالله اگر خوانم مسلمانش مناز اینقدر بر عیسای خود ای مادر عیسی دو عیسی آفرین پرورده این مادر به دامانش نه جن و انس و حوری و ملک گشتند مبهوتش که علم کل امیر المومنین گردیده حیرانش ثناها گفته و خواندند در امکان بسی او را به جز آنکس که خلقش کرده نشناسد کسی او 🏴 بند سوم تو زهرایی تو زهرای محمد پروری زهرا رسول الله را هم دختری، هم مادری زهرا نبی را پارة تن روح مابین دو پهلویی امیرالمومنین را رکن و کفو و همسری زهرا گواهی می دهم ای روح احمد هستی حیدر که تو هم مصطفی، هم فاطمه، هم حیدری زهرا گهی گویم امیرالمومنین برتر بود از تو گهی بینم تو از او در جلالت برتری زهرا تو والشمسی، تو واللیلی، تو والفجری، تو والعصری تو نوری، هل اتایی و الضحایی کوثری زهرا تو از مریم، تو از هاجر، تو از حوا، تو از ساره نه، تو از انبیا جز احمد مرسل سری زهرا امید رحمة للعالمین محبوبة داور پناه انبیا در گیر و دار محشری زهرا تو سر ناشناس ذات پاک حق تعالایی نمی دانم که هستی آنقدر دانم که زهرایی 🏴 بند چهارم سلام الله ای جان محمد، بر تن و جانت که پیغمبر کند تعظیم و بوسد همچون قرآنت تویی آن سرمدی بحر و تویی آن احمدی کوثر که جوشد تا قیامت گوهر عصمت ز دامانت خدا خود بر محمد کرد ابلاغ سلامت را محمد گفت جانان منی جانم به قربانت تو از روز نخستین میزبان خلقتی زهرا تمام آفرینش تا صف حشرند مهمانت تویی انسیه الحورا تویی حوراء الانسیه همه در حیرتم حوریه خوانم یا که انسانت تو نوراللهی و نور علیٰ نورند اولادت تو الرحمانی و حق داده لؤلؤ داده مرجانت نه تنها خواجة لولاک برخیزد به تعظیمت که جبرییل امین آرد سلام از حی سبحانت تو روحی، روح مابین دو پهلوی رسول استی بتول استی، بتول استی، بتول استی، بتول استی 🏴 بند پنجم تو مام یازده عیسای عیسی آفرین استی تو سرتا پا تمام رحمة للعالمین استی تو از صبح ازل منصورة اهل سماواتی تو تا شام ابد عرش الهی در زمین استی امیرالمومنین دست خدا بود و یقین دارم که تو یا فاطمه دست امیرالمومنین استی علی حبل المتین باشد به قرآن حی سرمد را یقین دارم تو حبل محکم حبل المتین استی شنیدم بعد احمد جبرئیلت هم سخن بودی چه می گویم تو خود استاد جبریل امین استی تو منصوره، تو صدیقه، تو راضیه، تو مرضیه تو توحیدی، تو قرآنی، تو ایمانی، تو دین استی تو هم روح الفؤاد استی، تو هم باب المراد استی تو هم عین الحیات استی، تو هم حق الیقین استی اگر چه در ثنایت در فشاندم یا گهر سفتم تو بالاتر از آنی من به قدر فهم خود گفتم 🏴 بند ششم قیامت روز قدر و اقتدار توست یا زهرا عذاب و عفو هم در اختیار توست یا زهرا شفاعت می کنی در حشر کل دوستانت را کرامت تا ببخشی بی قرار توست یا زهرا نه تنها آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی رسول الله هم چشم انتظار توست یا زهرا رها کردن، گرفتن، عفو کردن، حکم فرمودن به تو تفویض از پروردگار توست یا زهرا تو کوثر بودی و گشتی عطا بر احمد مرسل که این سوره فقط در انحصار توست یا زهرا تمام آفرینش در مزارت گشته گم آری کجا از دیده ها پنهان مزار توست یا زهرا میان دشمنان تنها حمایت از علی کردن به دست و سینه مهر افتخار توست یا زهرا مدینه خواست از نفرین تو زیر و زبر گردد فداکاریت باعث شد که حیدر زنده برگردد
. دوازده بند شعر در و مصيبت (س) بند هفتم تو در بیت ولایت شمع سوزان علی بودی تو جانان محمد بودی و جان علی بودی چگونه حرمتت پامال شد ای سورة کوثر چرا نقش زمین گشتی تو قرآن علی بودی علی حق داشت گر از هجر تو سرو قدش خم شد تو سرو و باغ و بستان و گلستان علی بودی نه در شام عروسی، نه ز صبح روز میلادت تو پیش از خلقتت در عهد و پیمان علی بودی تو تا رفتی علی تنهای تنها شد، که تو تنها شریک درد و غم های فراوان علی بودی تو با دست شکسته، دست حیدر بودی ای زهرا تو با اشک پیاپی چشم گریان علی بودی ندارد شیر حق بعد از تو همتایی و هم شانی تو همتای علی بودی و هم شان علی بودی علی می دید مرآت الهی را به دیدارت چگونه پیش چشم او جسارت شد به رخسارت 🏴 بند هشتم شگفتا اهل دوزخ باغ رضوان را زدند آتش شیاطین بیت ذات حی سبحان را زدند آتش الهی جسمشان در نار قهر کبریا سوزد که هیزم جمع کرده کعبة جان را زدند آتش به دین کردند با شمشیر دین از چار سو حمله ز قرآن دم زدند و بیت قرآن را زدند آتش گلی را که نبی پرورد با ضرب لگد چیدند به غنچه حمله کردند و گلستان را زدند آتش به قرآن می خورم سوگند سوزاندند قرآن را به ایمان می خورم سوگند ایمان را زدند آتش مسلمان نیستم گر کذب گویم، نامسلمانان از این بیداد قلب هر مسلمان را زدند آتش به ناموس الهی حمله ور گشتند نامردان همان قومی که بیت شاه مردان را زدند آتش نمی گویم که تنها دخت احمد را زدند آنجا محمد را، محمد را، محمد را زدند آنجا 🏴 بند نهم خدای من بهشت و شعله های نار یعنی چه؟ خطا کاران و بیت عصمت دادار یعنی چه؟ جسارت های دیو و صورت انسیه الحورا گل بی خار و باغ وحی و نیش خار یعنی چه؟ نگاه شیر حق و تازیانه خوردن زهرا طناب خصم و دست حیدر کرار یعنی چه؟ امیرالمومنین تنها میان آن همه دشمن یگانه حامیش بین در و دیوار یعنی چه؟ مگر نه سینة زهرا، بهشت مصطفی بودی بهشت مصطفی و صدمة مسمار یعنی چه؟ فشار در، غلاف تیغ، قتل طفل شش ماهه به ناموس الهی این چنین رفتار یعنی چه؟ مدینه زیر و رو شد از صدای نالة زهرا خدایا بی¬تفاوت بودن انصار یعنی چه؟ نه تنها سوختند از آتش کین بیت مولا را مسلمانان به پیغمبر قسم کشتند زهرا را 🏴 بند دهم تو طوبای علی بودی، چرا بشکست پهلویت تو مرآت خدا بودی، چرا شد نیلگون رویت تو روح مصطفی بودی، چرا پشت در افتادی تو دست مرتضی بودی، چرا بشکست بازویت خدیجه کو که گیرد در بغل چون جان شیرینت محمد کو که در بر گیرد و چون گل کند بویت اگر چه در پس در، حبس شد در سینه فریادت صدای یا علی سر می کشید از تار هر مویت تو با دست شکسته لب گشودی تا کنی نفرین امیرالمومنین با دست بسته شد دعاگویت مصیبت های تو از آسمان ها بود سنگین تر که در سن جوانی این چنین خم گشت زانویت چرا در هم شکستی ای محمد در قد و قامت چه با مهر رخت شد ای قمر شرمنده از رویت چه شد با تو چه پیش آمد که با آن صبر بسیارت طلب کردی هماره مرگ خود از حی دادارت 🏴 بند يازدهم تو در راه امیرالمومنین خود را فدا کردی تو با ایثار جان حق ولایت را ادا کردی تو بر حفظ علی با طفل معصومت سپر گشتی تو حتی بین دشمن چار کودک را رها کردی تو زینب داشتی ای بانوی خلقت چه پیش آمد که چون نقش زمین گشتی کنیزت را صدا کردی مدال روی بازویت گواهی می دهد آری که جان دادی طناب از دست حبل الله وا کردی تو از دور علی، روبه صفت ها را پراکندی تو در یک شهر دشمن، یاریِ شیر خدا کردی تو برگرداندی از مسجد امامت را سوی خانه تو دختر تربیت بهر قیام کربلا کردی تو با نطق رسایت خطبه خواندی از علی گفتی تو ما را با علی تا صبح محشر آشنا کردی ولایت زنده از نطق رسای توست یا زهرا غدیر دوم ما خطبه های توست یا زهرا 🏴 بند دوازدهم سلام ما به سوز و گریه و تاب و تبت مادر سلام مرغ شب بر ذکر یا رب، یا ربت مادر سلام ما به پایان غروب درد انگیزت سلام ما به غسل و کفن و تشییع شبت مادر سلام ما به غم¬هایی که کردی از علی پنهان سلام ما به اشک بی صدای زینبت مادر سلام ما به آن آخر نگاه و آخرین ذکرت که وقت دادن جان، گشت جاری بر لبت مادر سلام ما سلام ما سلام ما بر آن بانو که درس عصمت و ایمان گرفت از مکتبت مادر سلام ما به فرزندان پاکت تا صف محشر که تو خود آسمان استی و آنان کوکبت مادر سلامی پاک همچون آیة تطهیر از میثم به سبطین و دو دخت و شوهر و ام و ابت مادر به هر جا رو کنم شهر و دیار توست یا زهرا دل هر شیعه تا محشر مزار توست یا زهرا .
. شکر خدا هنوز نمک گیر هیئتم شکر خدا که عبد سرای محبتم عمرم کنار سفرۀ احسان تو گذشت شکر خدا که ریزه خور خوان عترتم دارم هنوز رابطه ای با امام خود شکر خدا که خیمه نشینِ ولایتم گر نیستم شبیه علی بن مهزیار اما چنان اویس قرن در طریقتم اینگونه درک میکنم از قربِ منزَلَت..‌. دورم ز تو، ‌ولی به تو وصل است نیتم هر جا به لب، ترنًُمِ یالَیتَنی کنم فوزی عظیم از تو رسد، ای حقیقتم هر جا که می‌روی، دلِ من هست همرهَت این است همدلیِ من، ای با کرامتم گه می‌بری مرا وسط معرکه، ولی خود یاری ام کنی به تب و تابِ نصرتم خود زین فقیرِ بی سر و پا، کوه ساختی خود وقتِ امتحان بدهی استقامتم منکه بسوی تو قدمی برنداشتم تو دستِ من گرفتی و بردی به طاعتم ای دلبری که هیچ رهایم نکرده ای آیا هنوز هست امیدِ شهادتم؟ در هر محرم و صفر و فاطمیه نیز همدرد و همنوای تو و آل عصمتم با روضه های مادر تو خو گرفته ام همواره با مصائبتان غرقِ محنتم صحبت ز میخِ در،جگرم را دهد خراش حرفِ غلاف، مایۀ شرم و خجالتم می‌میرم از مصیبت سیلی، ولی ز درد برخیزم و جهاد کنم روز دعوتم روزیکه انتقام بگیری ز قاتلان با یک اشاره پای رکاب ولایتم
آی مردم ! آی مردم! علی از دنیاتون سیره آی مردم ! آی مردم! علی بی زهرا میمیره آی مردم ! آی مردم! آخر کارم رسیده آی مردم ! آی مردم! مرگ دلدارم رسیده آی مردم ! آی مردم! اجر پیغمبر ادا شد آی مردم ! آی مردم! همه ی هستیم فدا شد آی مردم ! آی مردم! غم و دردم بی شمارست بعد از این بعد از این آسمونم بی ستارست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلقت کون و مکان از کَرَم فاطمه است زین همه آیتی از لطـف کم فاطمه است بخــداوند قســــم قبلــــ? اربـــــــاب وِلا خاک درگــاه ملائک خَــدَم فاطمه است اشک از دیــده ببارید که در باغ خیــال مُـژه جاروکش خاک قـــدم فاطمه است ما ولای علـــی از فاطمــه آموخته ایــم شُکرلِله ، که ایـن از نِعَــــم فاطمه است ایمــن از تابـش خورشیــد قیامــت باشد هرکسـی سایه نشیــن عَلَــم فاطمه است گـربه ظاهر حرمی نیست  برای زهرا دل هــر شیعــه مولا حـرم فاطمه است. اَلسَّــــــلامُ عَلَیـــکِ اَیَّتُـهَاالصِّــدیقَةّ الشَّهیــــدَة شهادت  صدیقه طاهره حضرت زهرای اطهر سلام الله علیهاراتسلیت عرض می نمایم.
. السلام علیکَ یا بقیة‌الله‌الاعظم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلشوره فراگرفته ما را بی تو مَملُو بلاست کل دنیا بی تو دنیا همه درد است و همه می‌دانند هرگز نشود درد مداوا بی تو دل‌های همه منتظران مضطرب است چون نیست شکیبی به دل ما بی تو از هر طرفی تیر بلا می‌آید مائیم و غم و درد و بلایا بی تو در دوره هجران شما آقا جان ماندیم میان فتنه تنها بی تو آقا مپسندی که گدا یک لحظه درمانَد و وامانَد و تنها بی تو آقا به غم کوچه و زهرا سوگند دلتنگ شمائیم به هر جا بی تو .
JamadiOlsani 1400.10.14 - Shab 02 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 02 - Abozar Biukafi - Najva.mp3
3.98M
کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست چگونه صبر و تحمل کند؟! توانش نیست به سوز هجر تو سوگند، ای امید بشر! دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست اسیر عشق تو این غم کجا برد؟! که دلش محیط غم بود و، طاقت بیانش نیست نَه التفات به طوبی کند، نَه میل بهشت که بی‌حضور تو، حاجت به این و آنش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند فیض با تو بودن را بحق حق، که عنایت به دیگرانش نیست بهار زندگیم، در خزان نشست بیا بهار نیست به باغی که باغبانش نیست کنار تُربت زهرا تو گریه کن، که کسی بجز تو، با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادر جوانش نیست بجز ولای تو، ای ماه هاشمی‌طلعت "شفق"، ستاره به هر هفت آسمانش نیست .
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴 بسم رب العشق یا مادر سلام فاطمه جان،بر تو و حیدر سلام ای نظام آفرینش را دلیل سر فرود آورده پیشت جبرئیل ای حیا شد ازحجابت با حجاب وی گدای نور رویت آفتاب اشک چشمان تو طوفان می کند چادرت کافر مسلمان می کند هرکه شد در پیشگاه تو کنیز در دو عالم شد زلطف تو عزیز بود پیغمبر برایت سینه چاک بارها می گفت زهراجان فِداک گر چه تو سِرِّ نـهانی فـاطـمه مـادر مـا شیعـیانی فـاطـمه در عجب ماندم که با این مَنزَلَت از چه سوزاندند درب مَنزِلَت ؟ خانه ای که حضرت ختم رسول می گرفت ازاهل آن اِذن دُخُول خانه ای که کعبه ی جان شد،ولی بی تو گشته بیت الاحزان  علی خانه ای که کودکی دارد حسن پیش چشمش مادر او را زدن خانه ای که داشت ماه عالمین خشت خشتش میدهدبوی حسین     خانه ای که زادگاه زینب است شاهدِ  اَفغان و آه زینب است غیر این خانه نباشد در زمین اهل آن مظلوم و پاک و نازنین خانه ی عشق رسول الله بود اهل آن برتر زشمس وماه بود عاقبت آن خانه را آتش زدند با پرستو لانه را آتش زدند سینهٔ دُخت رسول الله سوخت فاطمه را میخ بر دیوار دوخت فاطمه را بین کوچه بد زدند بار دیگر پشت در آمد زدند لحظه ای که با لگدآن در شکست پهلوی زهرا وهم حیدر شکست مزد خوبی های حیدر با همه تـازیـانـه  شـد بـه جـان فاطمه قهــرمـانِ قهــرمـانـانِ عــرب آن شب از زهراکمک کرده طلب فاطمه جان ای همه هستم مرو ای عصای دستم از دستم مرو بچه ها ازگریه هق هق می کنند در فراق تو همه دق می کنند توبمان وچهره ی غم کن عبوس تو بمان و زینبت را کن عروس فاطمه امشب علی را کن مدد زینبت دارد خودش رامی کشد تو بمان و بچه ها را شاد کن این پسرها را خودت داماد کن ای به هر رنج وبلا غمخوار من من چگونه بر تنت پوشم کفن در توانم نیست ای بشکسته دل جسم پاکت را گذارم زیر گِل گرچه سنگین است بار غم، ولی فاطمه، مأمور بر صبر است علی بی تو حرفی در دلم جز آه نیست بعد از این همدرد من جزچاه نیست بـا خـزان فاطمه ایـن باغ سوخت قلب«مداح»ازتبِ این داغ سوخت 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴
روضه فاطمیه_دشتی.mp3
11.59M
دل ها شده دوباره پریشان مادرت آقا  بیا به مجلس ما، جان مادرت روزی فاطمیۀ ما را زیاد کن دست شماست سفرۀ احسان مادرت دوباره شب شد و ظلمت بر آمد كنار قبر زهرا حيدر آمد پس از آني كه طفلان خوابشان برد فلك تاب از دل بيتا بشان برد ز خانه تا بقيع شاه يگانه قدم آهسته بر دارد شبانه به آوايي كه آيد از دل تنگ به آوايي كه سوزد سينه سنگ به آوايي كه پيغمبر بنالد زمين و آسمان يكسر بنالد بگويد زير لب در آن دل شب امان از سينه سوزان زينب بدين حالش چو طي شد راه صحرا بيايد در كنار قبر زهرا نهد صورت به خاك آن شاه ابرار بگويد اين سخن با چشم خونبار سلام اي بانوي در خاك خفته درود زندگي را زود گفته بخواب آرام اي پهلوي شكسته علي اندر سر قبرت نشسته بخواب آرام اي نور دو عينم كه من چون تو پرستار حسينم بخواب آرام با رخسار نيلي به پيغمبر نشان ده جاي سيلي به خانه چون روم رويت نبينم بريزم اشك و با زينب نشينم به مسجد چون روم بينم عدو را به ياد آرم غم سيلي او را چه خوبست اي همه آرام جانم هميشه بر سر قبرت بمانم .
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نمیدونم دلم دیونه کیست، کجا میگردودرخونه کیست، نمیدونم دل سرگشته مو، اسیرنرگس مستونه کیست، {آقا بیا دیگه خسته شدم تا کی بایدگریه کنم تاکی دنبالت بگردم،} بیا مهدی بیا دورت بگردم، بیاتا دست خالی برنگردم، بیا مهدی بیا دردم دوا کن، مرا بادیدنت حاجت روا کن، {گفت برو دیگه ازت بدم میاد غلامشو بیرون انداخت ساعتی بعدخبر اوردند بیا غلامتوتوکوچه دارن میزنن دوید باعجله همه راکنار زد دست غلامشو گرفت بلند کرد خاکشوراتکوند ، یه نگاه کرد گفت ارباب توکه ازمن ناراحت بودی مرابیرون انداختی ارباب یه نگاه به غلام گفت هر چی باشه من ارباب توام توهم غلام من همه این شهر تورا به غلامی من میشناسند، اقا جان همه میدونند ما نوکر شماییم،ماسینه زن شماییم ما گریه کن شماییم زمین خورده ام دستمو بگیر اقا به حق پهلو شکسته مدینه دستمو بگیراقا به حق دست بریده کربلا دستمو بگیر اقا، به حق دست کبود رقیه دستمو بگیر اقا اگه نگام نکنی بیچاره ام کسی غیر توندارم } هرجا نشسته ای دست گدائی رابالا بیار، یا صاحب الزمان .
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۰۳ آذر ۱۴۰۲ میلادی: Friday - 24 November 2023 قمری: الجمعة، 10 جماد أول 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹جنگ جمل، 36ه-ق 🔹تحویل پیراهن امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها، 11ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️23 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️33 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️40 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️49 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام