#بمناسبت_دهه_فجر
سالگرد انقلاب آمد پدید
انقلابی چون سپیده پرنوید
فجر رستن، فجر رستن، فجر شوق
فجر بشکفتن چو گل در باغ ذوق
انقلابی چون سحر ظلمت شکن
تا به عمق کلبهها پرتوفکن
فجر نورافشانی قرآن و دین
فجر قدرتیابی مستضعفین
انقلابی چون شفق سرشارِ خون
گوهر آزادگی را آزمون
فجر عزت، فجر رشد کارها
فجر دیگرگونی معیارها
انقلابی پیشرو مانند برق
در شکوهش عقل عالم مانده غرق
فجر جمهوری اسلامی کزان
صدهزاران روزِ روشن شد عیان
فجر برچیدن بساط زور و زر
شام استبداد آوردن به سر
انقلابی پر زشیران بیشهاش
نعره الله اکبر ریشهاش
سوره «والفجر» گر خوانی عمیق
راز این ده شب از او یابی دقیق
#بمناسبت_دهه_فجر
برخیز، که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا، نقش بر آب است امروز
فجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشید حقیقت از افق سرزده است
«والفجر» که سوگند خدای ازلی است
روشنگر حقی است که با «آلعلی» است
این سوره به گفته امام صادق
مشهور به سوره «حسینبنعلی» است
شب رفت و سرود فجر، آهنگین است
از خون شهید، فجر ما رنگین است
این ملت قهرمان و آگاه و رشید
ثابت قدم است و قاطع و سنگین است
شب طی شد و روز روشن از راه رسید
خورشید امید شرق، از غرب دمید
عیسای زمان، راز زمین، «روح خدا»
در کالبد مرده، دمی تازه دمید
این نهضت حق، که خلق ما برپا کرد
نه شرقیو غربی است، نه سرخ است و نه زرد
در وسعت و عمق و شور و یکپارچگی
زیباتر از این نمیتوان پیدا کرد
جانهای جهانیان به لب آمده است
جان در پی حق، داوطلب آمده است
جمهوری اسلامی ما در این قرن
فجری است که در ظلمت شب آمده است
بر ملت تازه رَسته از دام و کمند
آن بردگی گذشته، یارب مپسند
این در که بهروی ما گشودی از مهر
بار دگر از قهر، خدایا تو مبند
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
ملت ما وکیل نمیخواهند
چون ولی و رهبری مثل حضرت عشق سید علی دارد.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#علمدارسرافراز
.
So Ezlegini:
*✨ الحكمة ۱۲۶ ✨
🍃 عجائب فى معيشة البخيل*
⚜️ قال أميرالمؤمنين على عليهالسلام:
عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ، فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِي الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ؛ وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً؛ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِي الله وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ الله؛ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى الْمَوْتَى؛ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى؛ وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ.
*✨ حکمت ۱۲۶ ✨
🍃 شگفتیهای زندگی بخیل*
⚜️ امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود:
در شگفتم از بخيل: به سوى فقرى مىشتابد كه از آن مىگريزد، و سرمايهاى را از دست مىدهد كه براى آن تلاش مىكند. در دنيا چون تهيدستان زندگى مىكند، اما در آخرت چون سرمايهداران محاكمه مىشود. و در شگفتم از متكبرى كه ديروز نطفهاى بىارزش، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينشِ پديدهها را مىنگرد و در وجود خدا ترديد دارد. و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مىبيند و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مىكند در حالى كه پيدايش آغازين را مىنگرد. و در شگفتم از آن كس كه خانهی نابود شدنى را آباد مىكند، اما جايگاه هميشگى را از ياد برده است.
📚 #نهج_البلاغه
✒️ ترجمه محمد دشتی
|⇦•تو سر سبزی ودلِ من...
#سرود و توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام
تو سرسبزی و دلِ من بیابونه
چیکار کنم دلم همش تو ایوونه
داره در میزنه بازم یه دیوونه
دَرِ همین خونه
من جون به کفم
هر کی دشمن مولا شد باهاش طرفم
من جون به کفم
از سربازایِ گردانِ شاه نجفم
حق بگو! بگو علی شاهِ مَردانه
حق بگو! بگو علی شیر یزدانه
یاعلی! بگوکه مَستیت حلال بشه
حق بگو! بگو علی جان جانانه
با علی مَستِ مَستِ مَستم، یاعلی!
تو که عُمرِ يه لشكر و سَرآوُردی
توکهجای سِپر هم جیگر آوردی
همینکه رو به سمت خیبر آوردی
دَر و دَر آوُردی
ای شاه نجف!
سر پناه پیغمبر، سحرگاه نجف
ای شاه نجف!
باز دلم به راه افتاده، تو راه نجف
جان علی، که آسمون خاکِ پاهاشه
جان علی، که کهکشون زیرِ دستاشه
کَشتی شکسته هم به ساحل میره
وقتی که رو بادبان یا علی باشه
با علی مَستِ مَستِ مَستم، یاعلی!
|⇦•یا امیر المؤمنین انحصارِ...
#سرود و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
یا امیرالمؤمنین اِنحصارِ حیدره
وَ اَنْزَلْنَا اَلْحَدیِد ذوالفقارِ حیدره
گردش لَیل و نَهار بر مدارِ حیدره
حیدر! سِرِّ حَقائِقه، حیدر! قرآنِ ناطقه
حیدر! معدن حکمته، حیدر! حجت بالغه
حیدر حیدر حیدر رایَتَ الهُدی
حیدر حیدر حیدر دُرِّ هَل اَتَیٰ
حیدر حیدر حیدر والِیَّ الوَلی
حیدر حیدر حیدر روحِ إنَّما
علی! شاهِ شاهانه، مردِ مردانه
جان جانانه، اسدالله!
نبضِ میدانه، مثل طوفانه
صاحبِ عنوانه، اسدالله!
علی مولا...علی مولا...
سرنوشت اَنبیا با ولایِ حیدره
اِنتهای نُه فَلَک ابتدایِ حیدره
هرجا رفته جبرئیل رَدِ پای حیدره
حیدر! اَبوالعَجائبه، حیدر! قدرت غالبه
حیدر! با خدا همنشین، حیدر! صدرِ مراتبه
حیدر حیدر حیدر، اَشرَفُ المَکین
حیدر حیدر حیدر، اَشْجَعُ المَتین
حیدر حیدر حیدر، سَیَّدُ البَشر
حیدر حیدر حیدر، اَصْلَحُ الامیر
علی! دائِم الاَخْیار، حُجََّةُ الاَبرار
اَفْضَل الاَذکار، ولی الله
کعبه ی سیار، عشق بی تکرار
حیدر کرار، ولی الله
علی مولا...علی مولا...
کعبه شد با احترام، چون مَطافِ حیدره
قبله و قبله نما، در طوافِ حیدره
مسجد و سجاده در، اعتکافِ حیدره
حیدر! رحمتِ دائمه، حیدر! فِیضِ دَمادَمه
حیدر!نَفسِ پیمبرِ، حیدر! نَفَسِ فاطمه
حیدر حیدر حیدر، نَبَأُ العَظیم
حیدر حیدر حیدر، جَنَّةُ النَعیم
حیدر حیدر حیدر، راز اِهدِنا
حیدر حیدر حیدر، راه مستقیم
علی! نور افلاکه، کُفوِ زهرا که
پدر خاکه، اسدالله
فوق اِدراکه، طینت پاکه
سِرِّ لَولاکِه... اسدالله
علی مولا...علی مولا...
🕊💕مدح و توسل زیبا ویژۀ میلادِ مشکل گشایِ عالم امیرالمومنین علی علیه السلام .
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
خدا میخواست چشم او فقط عینُ الیقین باشد
خدا میخواست دستِ او فقط حبلُ المتین باشد
خدا میخواست تیغِ او میان کفر و دین باشد
خدا میخواست نام او به نام خود قرین باشد
خدا خود را که مؤمن خواند منظورش همین باشد
که میخواهد تنها علی امیر المؤمنین باشد
خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت
خدا را شکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت
صبا خاک وجود ما به آن عالی جناب انداخت
رطب هایِ نجف وقتی دهان ها را به آب انداخت
ضریحِ غرق انگورش مرا شط شراب انداخت
سُراهی می کِشم وقتی شرابش اینچنین باشد
دلم مست است تا ساقی، امیر المؤمنین باشد
علی منظور از می ها از این هو هو هی هی ها
علی میجوشد از هر لب لب ما یا لب می ها
علی موسیقیِ باران که میبارد پیاپی ها
فدایِ شاه راهش که به مژگان میکنم طی ها
سمرقند و بخارا و حجاز و کعبه و ریحا
علی حقُ و علی حیُ پس از نقطه چین باشد
فقط وصفِ خدا وصف امیر المؤالمنین باشد
خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد
بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد
چه غم دارد کسی خورده ای نانِ نجف دارد
که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد
چه کم دارد خدا وقتی که سلطانِ نجف دارد
خدا را میتوان بینی اگر آیینه این باشد
خدا را شکر مولایم امیر المؤمنین باشد
به حیرت کعبه میبیند شکوهی آسمانی را
ظهور نقطۀ بسم الله سبع المَتانی را
نبی میبوسدش از لب همین جام دهانی را
به میدان میرود بینَد زمین خانه تکانی را
به تیغ آب دار او به هر سو سر پرانی را
همیشه مرکبش دُل دل برای فتح زین باشد
رمیدن هایِ لشگر از امیر المؤمنین باشد
نه تنها وقت رزمش زهره هاشان از جگر ریزد
نه تنها وقت میدان داری اش کوه از کمر ریزد
که از جبریل و عزرائیل حتی کرک و پر ریزد
نه تنها پیش او صحرایی از تیغ و سپر ریزد
که از تیغ و سپر کُفار و مشرک بیشتر ریزد
نمی اُفتیم از پا تا علی حِسنِ حَسین باشد
نمی اُفتیم از پا تا امیر المؤمنین باشد
اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم
فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
بُوَد کان شاه خوبان را نظر بر مَنظر اندازیم
که دست افشان غزل خوانیم و پا کوبان سر اندازیم
که از خاک نجف خود را به حوض کوثر اندازیم
به نامش بشکند هر سد اگر دیوار چین باشد
ولیِّ رهبرم وقتی امیر المؤمنین باشد ...
|⇦•همه عُمرم مستم از...
#شور بسیار زیبا و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
همه عُمرم مستم از یاد علی
بِعلیٍ و به اولاد علی
گره وا کن تورو به نادِ علی
بِعلیٍ وَ به اولاد علی
یاالله
از خونت نمیرم آرامش میگیرم
از نجف اشرف
باز بندت اومده رزق سالو بده
از نجف اشرف
یک بام و دو هوا میریم کرب و بلا
از نجف اشرف
دورم اما این باورمه
قلب من نزدیک حرمه
فکر و ذکرم شد یک کلمه
یا حیدر یا حیدر
جانم جانم جانم به علی...
قبل حیدر ذکر اجداد علی
بِعلیٍ و به اولاد علی
شده قلبم حَسن آباد علی
بِعلیٍ و به اولاد علی
یاالله
روزی میشه زیاد وقتی می وزه باد
از نجف اشرف
دل کندم زِ جهان دل بستم به اذان
از نجف اشرف
دلتنگ حرمم مشمول کَرَمم
از نجف اشرف
جانم به شاهِ لَم یزلی
تو دستش ذوالفقاره ولی
لا سیف اِلا زُلفِ علی
یا حیدر یا حیدر
جانم جانم جانم به علی...
من غلامم دین و دنیامه علی
نشنیدم بهتر از نام علی
من غلامم میمیرم واسه علی
هر چی دارم نذر عباس علی
یا اباالفضل
جانان از جنمش تأییده عَلَمش
از نجف اشرف
شیره داره جگر پشتش هست یه نفر
از نجف اشرف
سربند و سپرش شمشیر دو سرش
از نجف اشرف
به کمر بسته شالِ علی
روی شالش تمثالِ علی
به به قمرِ آل علی
یا حیدر یا حیدر
جانم جانم جانم به علی
#شاعر محمد اسداللّهی
|⇦•آغاز سخن با نام علی...
#شور بسیار زیبا و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
آغاز سخن با نام علی
همچون صیدی ام تو دام علی
هستم تحت امر شاه نجف
فخرم اینه که آقامه علی
جز علی هیچ کسی بر دل ما مولا نیست
زندگی بی علی و آل علی زیبا نیست
گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعاً
آنکه بر لوح دلش حب علی پیدا نیست
علی علی نام آور و علی علی حیدر
علی علی کرار و کَننده ی خیبر
کسی که زانو زده پیش پای او مرحب
علی علی سیف الله دلاور لشکر
یا حیدر ، یا علی مولا ...
اسمت رو لبم غوغا میکنه
عشقت قلبمو شیدا میکنه
رزق نوکری دست توئه
انگور ضریح مستم میکنه
این مستی منو رسوا میکنه
دامن عصمتم از گرد عبادت پاک است
نشود بنده ی حیدر به ثواب آلوده
نام ما را بنویسید به ایوان نجف
نشد از نامِ سگ کهف کتاب آلوده
علی علی مولانا، علی علی رهبر
به مُلک عرش الهی علی بُوَد لنگر
نوشته سر در عرش خدا به خط جلی
علی ولی الله و وصی پیغمبر
یا حیدر، یا علی مولا...
سمت معرکه حمله میبره
بی شک که هدف قلب لشکره
نعره میزنه می بینن همه
میدون تحت تسخیر حیدره
وقت هوهوی تو شمشیر دو سر می آید
ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می آید
پیش پای تو زمین کم به نظر می آید
نام حیدر به تو مولا چقدر می آید
علی علی طوفنده و علی علی طوفان
علی علی جنگنده و علی علی سلطان
میان معرکه چون شیر علی بُوَد غران
علی علی باب الله و علی علی جانان
یا حیدر، یا علی مولا ...
#شاعر حسین خدادی
|⇦•به علی به اولاد علی...
#سرود و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
به علی به اولاد علی
به علی وَ به نادعلی
سَرِ من به پات افتاده علی
مستِ مستِ مستم با یاد علی
مِنَ الاَزل اِلَی الاَبَد
ذکر شب و روزم یا علی مدد
علی علی میگم و چاره ساز میشه
علی علی میگم و راهها باز میشه
اگه اسم علی رو تو اذان بگی
اونوقتِ که نماز تو، نماز میشه
مِنَ الاَزل اِلَی الاَبَد
ذکر شب و روزم یا علی مدد
پهلوون زیاد دیدی ولی
کیه که بدونِ معطلی
خیبرو به یک دستی میکنه
کار هیشکی نیست جز مولانا علی
یه ضربه زد به عَبدَوَد
ملائکه گفتن یا علی مدد
علی علی حیدرِ شهسوار علی
علی علی وارثِ اقتدارِ علی
شبیه تو دیگه کسی ندید آقا
علی علی صاحبِ ذوالفقار علی
مِنَ الاَزل اِلَی الاَبَد
ذکر شب و روزم یا علی مدد
|⇦•به علی دل بستم..
#سرود و شور زیبا و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
به علی دل بستم، عشقو فهمیدم
من بهشتو تو دُرّ نجف دیدم
نجف اشرف رویای شیرینم
بیوضو ایوونش رو نمیبینم
روزی همه از، حلقهی کرمش
زندگی میکنم توو ملکوت حرمش
نوش جون دلم، هر چی دوس دارمش
روزیمون بود اباالفضلی بشیم پا علمش
نفسم یا علی علی، میمیرم با علی
میخونم توو خونهی حضرت زهرا علی علی
«علی مولا علی علی، علی مولا علی
علی مولا، علی مولا، علی مولا، علی»
یا امین الله یا ساقی کوثر
وصی المولا الکونینی یا حیدر
مرحب افتاده رو خاک و تب کرده
اسدالله الغالب غضب کرده
چشم نافذ تو، قتال العرب
به مبارزه هر چی یله مولا بطلب
حمله میکنی و، میره دشمن عقب
از زمان جلو تر میزنی تو یا للعجب!
قمر شب علی علی
بعدِ یا رب علی علی
صدوده دفعه تو خطبش
میگه زینب علی علی
«علی مولا علی علی، علی مولا علی
علی مولا، علی مولا، علی مولا، علی»
دست تو همرزم چشم گیراته
چشم تو میجنگه لشگری ماته
ابروی تو تیغ دو سره مولا
کار جنگ و کرده یه سره مولا
کی میتونه دره، خیبرو بکنه؟
نفسی که تو میدون میزنی صف شکنه
صبح روز جمل، نوبت حسنه
که ابالحسنی تو دل میدون بزنه
یل قهار علی علی
شیر کرار علی علی
زور بازوی ابالفضل علمدار علی علی
«علی مولا علی علی، علی مولا علی
علی مولا، علی مولا، علی مولا، علی»
|⇦•دنبال یه سایبون میگشتم..
#سرود و شور ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
دنبال یه سایبون میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال یه پهلوون میگشتم، گفتن برو نجف
من دنبال آسمون میگشتم، گفتن برو نجف
اومدم نجف - پروونه شدم
اومدم نجف - مستوونه شدم
اومدم نجف - دیوونه شدم
دیوونۀ ماه منیر علیام
دیوونۀ خاک مسیرِ علیام
دیونۀ جام شراب غدیرِ علیام
«جان علی جانان علی
جان سنه قربان علی»
دنبال یه سرپناه میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال یه پادشاه میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال ولیُّالله میگشتم، گفتن برو نجف
اومدم نجف - پیشِ امیرم
اومدم نجف - اینجا بمیرم
اومدم نجف - روزی بگیرم
دیونۀ جود و سخای علیام
دیونۀ صحن و سرای علیام
دیونۀ شبهای ایون طلای علیام
«جان علی جانان علی
جان سنه قربان علی»
دنبال فدا شدن میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال خاک وطن میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال اباالحسن میگشتم، گفتن برو نجف
اومدم نجف - آماده شدم
اومدم نجف - آزاده شدم
اومدم نجف - دلداده شدم
دلدادۀ رزم حُنینِ علیام
دلدادۀ دو نور عین علیام
دیونۀ اسم قشنگ حسینِ علیام
«جان علی جانان علی
جان سنه قربان علی»
|⇦•سلام ای جواب سلام خدا..
#مدح_خوانی و توسل ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و مناسبت روز پدر
نَادِ عَلِيّاً مَظْهَرَ الْعَجَائِبِ تَجِدْهُ عَوْناً لَكَ فِي النَّوَائِبِ ..
سلام ای جواب سلام خدا
ظهورت طلوع تمام خدا
تویی آفتاب بلند زمین
تویی سایۀ مستدام خدا
تویی که به تعظیم تو ابر کرد
تویی صاحب احترام خدا
تو نهجُ البلاغه تو قرآنِ وحی
کلامی بگو هم کلام خدا
صدایت صدایش به معراج بود
حدیثت حدیثِ مدام خدا
برای تو کعبه جگر چاکم زد
بیا مردِ بیت الاحرام خدا
مرا کعبه ی سینه چاکم کنید
فقط پای حیدر هلاکم کنید
علی ابتدا و علی انتهاست
علی مصطفی و علی مرتضی ست
علی اول است و علی آخر است
علی در ظهور و ولی در خفاست
علی ظاهر است و علی باطن است
علی لا اله علی لافتاست
علی در معارج علی در بُراق
علی اِنَّما و علی وَالضُحی ست
علی با حق است علی بر حق است
علی کعبه است و علی در حَراست
علی نیست آن و علی نیست این
علی نه جداست علی نه خداست
علی را بگو هرچه گویی کم است
که زهرا علی و علی فاطمه ست
اگر تیغ تو سایه گستر شود
همان ابتدا کار یکسر شود
غلط گفتم آقا ندارد نیاز
که تیغ شما خرج لشگر شود
نیازی ندارد که میدان چو خاک
به یک ضربۀ مالکش تر شود
محال است جمع تمام سپاه
که با قنبر تو برابر شود
زمانِ شروعِ رجز خوانی ات
زمین کَر شود آسمان کَر شود
خدا دوست دارد تماشا کند
کمی ذوالفقارِ علی تر شود
ببندد اگر دستمال نبرد
نباشد کسی را خیال نبرد
به کعبه بگو راز تنزیل را
بگو بشکند قلب قندیل را
تو و مادر و مصطفی و خدا
ببین دور خود جمع فامیل را
کمی گَرد نعلینِ خود را بریز
تفقّد نما بالِ جبریل را
برای یتیمان کمی کار کُن
بکن چاهِ آب و بزن بیل را
بکِش طعنه های زن پیر را
ببر روزها بار زنبیل را
تویی صاحب پینه های قدیم
تویی مرکب کودکان یتیم
نگهدار ما را برای خودت
فقط بین مهمان سرای خودت
مرا آینه کُن به دردی خورم
در آغوش ایوان طلای خودت
برای پدر مادرم کافی است
نخی ، ریشه ای از عبای خودت
اگر پا گذارم به جا پایِ تو
مرا می بری تا خدای خودت
مرا می برد گوشه ای از بقیع
فقط ردِ پا ردِ پای خودت
سرت مانده بر شانه ی نخل ها
بگو با من از ماجرای خودت
چرا استخوان در گلو مانده ای
که با روضه هایی مگو مانده ای
شاعر: حسن لطفی